فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی است. جامعهٴ تحقیق، شامل منابع دست اول (قرآن کریم و آثار مربوط و منتسب به پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) و دیگر بزرگان دینی) و منابع دست دوم (آثار برآمده از منابع غنی اسلامی) است که در کتاب ها، نشریات، پایان نامه ها، سایت های اینترنتی مذهبی و پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با موضوع این تحقیق می باشد. نمونه گیری به شیوهٴ هدفمند انجام شده و بر این اساس، از منابع مرتبط با موضوع تحقیق، استفاده گردیده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده است. در این تحقیق، به این مسائل پاسخ داده شده است: 1 اهمیت و جایگاه اخلاق در اسلام چگونه است؟ 2 نقش اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی از منظر قرآن کریم و معصومان(ع) چیست؟ 3 انگیزه های دستیابی افراد به کمال کدام است؟ 4 اصول و روش های اخلاقی در رساندن انسان به کمال از دیدگاه قرآن کریم و معصومان(ع) کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد روش های اخلاقی ای که قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) ذکر کرده اند ، مسیر رسیدن انسان به کمال را روشن کرده است که با عمل به آن ها می توان به کمال حقیقی، دست یافت. در پایان نیز پیشنهادهایی برای کاربردی نمودن این تحقیق بیان شده است.
اخلاق ارزیابی با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که در عرصه های گوناگون عملی و علمی، اعم از آموزشی و پژوهشی مطرح است، ارزیابی عملکردها، به خصوص ارزیابی پژوهشی محققان و پژوهشگران است. بسا در ارزش گذاری یک اثر ـ هرچند در مقیاس یک امتیاز ـ محقق یا استادی از دریافت جایزه ای نفیس محروم و محقق دیگری بی جهت لایق و شایسته جایزه معرفی می شود یا استادی از رسیدن به رتبه ممتازی و نمونه شدن بازداشته و دیگری به جای وی گزینش می شود. می توان بر اساس آموزه های قرآن کریم به اصولی دست یافت که برای ارزیابی اصول اخلاقی قابل توجهی را ارائه می دهد.
بررسی نظام جبران خدمات در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلام دارای نگرش خاصی نسبت به انسان و جایگاه خاص او در نظام آفرینش است و او را اشرف مخلوقات معرفی می کند و برنامه های کاملی نسبت به همة شئون فردی و اجتماعی انسان ارائه نموده است. از این رو، اسلام، در رابطه با نظام جبران خدمات کارکنان در قبال سازمان، دارای آموزه هایی ناب است.این مقاله برای دستیابی به نظر اسلام راجع به نظام جبران خدمات، با روش تحلیلی توصیفی به مطالعه آموزه های اسلامی پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که در منابع دینی، دستورات وسفارشاتی در زمینه حقوق و دستمزد یافت می شود. و این سفارشات تاکید می کنند که اولاً، در اسلام هیچ خدمتی بدون جبران و پاداش نیست. ثانیاً، رعایت آداب و شرایط پرداخت حقوق امری ضروری و ارائه خدمات در شرایط مختلف، باید به شیوه های متفاوت جبران شود.
مراحل تعلیم و تربیت از دیدگاه ابنسینا با تأکید بر نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین مراحل تعلیم و تربیت با توجه به دیدگاه ابنسینا در بارة نفس است. روش مورد استفاده در این پژوهش که پژوهشی کیفی و موردی است، روش توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش که مراحل تعلیم و تربیت با توجه به سیر تکاملی نفس تعیین گردید، سه مرحلة تمهید؛ اعتدال و اعتلا؛ مرحلة ملکوتی برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شد. مرحلة تمهید که شامل مرحلة نفس نباتی، حیوانی و انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) است از دوران پیش از تولد آغاز می شود و تا بلوغ صوری ادامه مییابد. دومین مرحله که شامل انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) و انسان بالفعل (حصول کلیة معقولات ثانی) است از 15 سالگی آغاز می شود و به دلیل فزونی عقل از 40 سالگی به بعد، پایانی برای این مرحله لحاظ شده است. مرحلة ملکوتی که مرحلة انسان بالفعل در معنای تام آن و وصول به مرتبة عقل بالمستفاد است، مرحلة نهایی تعلیم و تربیت شناخته شد که متناظر با هدف غایی نظام فلسفی ابنسینا یعنی دستیابی به سعادت حقیقی است. نتایج همچنین حاکی از آن است که ابنسینا با معطوف ساختن توجه به شروع تربیت پیش از تولد، تأدیب و تربیت اخلاقی کودک از پایان دو سالگی و... نظام تعلیم و تربیتی مادامالعمر متشکل از نظام رسمی و غیررسمی را پایه گذاری نمود.
بررسی مطلق گرایی اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطلق گرایی اخلاقی در برابر نسبیت گرایی اخلاقی، دیدگاهی در فلسفه اخلاق است که بر واقع گرایی و عینیت گرایی ابتنا دارد. متفکران مسلمان عمدتاً به این دیدگاه باور داشته اند. این مقاله درصدد نشان دادن این است که قاضی عبدالجبار معتزلی، در زمینه اخلاق مطلق گرا بوده و هیچ یک از انحای مختلف نسبیت گرایی را نپذیرفته و تنها معتقد به گونه ای ضعیف شده از نسبیت گرایی فرهنگی بوده است. همچنین راهکار وی برای حل تعارض قوانین مطلق اخلاقی بررسی شده است.
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری، مکاتب اخلاقی را به چهار مکتب عمده (مکتب انبیای سلف، مکتب ویژه قرآن، مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیت گرایی اخلاقی و پیروان نظریه تکامل) تقسیم می کند. دو مکتب اول را علامه جزو اخلاق دینی و دو قسم اخیر را سکولار می داند. بنابر ارزیابی علامه از مکاتب اخلاقی، نسبت اخلاق دینی و سکولار، نسبت نقص و کمال و مصداق عموم و خصوص مطلق است. تمایز اصلی دو رویکرد مذکور در بهره مندی و عدم بهره مندی عقل در شناخت مفاهیم، مصادیق، کشف، توجیه و تضمین ارزش های اخلاقی از معارف وحیانی است. در اخلاق دینی، ایمان حقیقی به مبدأ و معاد، التزام عملی به احکام دینی، ارزش های اخلاقی را تضمین و شکوفا می کند و منشأ ضعف های اخلاقی موجود در جوامع دینی به ویژه جوامع مسلمان، بی توجهی به مبانی و عدم التزام عملی به تعالیم اصیل دین اسلام است.
بررسی تطبیقی موانع مؤثر بر ازدواج پایدار از منظر روان شناسی اسلامی و انسان گرایی (تأثیرات تربیت دینی بر خانواده پایدار)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات رابطه اخلاق با علوم دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
هدف از این مقاله تحلیلی در درجه نخست، تبیین فلسفه ازدواج، آسیب های حاصل از موانع ازدواج و تشکیل خانواده پایدار و در درجه دوم تحلیل این آسیب ها از ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی است و درنهایت به ارائه راهکارهایی کاربردی برای رفع آنها از منظر روان شناسی اسلامی و انسان گرایان پرداخته است. علت این آسیب ها در بُعد زیست شناختی به ارضای نامتعادل نیازهای زیستی- اجتماعی، در بُعد روان شناختی به عدم ارائه آموزش های لازم در دور ه های سرنوشت ساز رشد و در بُعد جامعه شناختی به تبعیت کورکورانه و بدون تعقل از سنت های جامعه، نسبت داده شده است. در پایان، نقش مشاوران و مسئولین جامعه در بهبود این آسیب ها با ارائه شش راه حل کاربردی اسلامی و انسان گرایانه تبیین شده است.
اسلام، اخلاق و خودمهارگری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگان این مطلب را تصدیق می کنند که افراد، یک سری قواعد اخلاقی دارند که با آن، اعمال صحیح را از ناصحیح، متمایز می سازند. این قواعد اخلاقی، اعمال خودخواهانه، تکانشی، و کوته بینانه را محکوم کرده، در مقابل، اعمالی را تقویت می کنند که به منافعی در چشم انداز بالاتر می انجامد. در نتیجه، افراد دست به انتخاب می زنند. توانایی برای چنین انتخاب هایی، «خودمهارگری» نامیده می شود. امروزه در روان شناسی، خودمهارگری، یک توانایی شناخته می شود که رفتار فرد را تا مرز قواعد و معیارهای پذیرفته شده می رساند. اما شاید هر کسی در عمل براساس ایده های اخلاقی خود، در برخی جهات، ناکامی هایی داشته باشد. پس نیروی خودمهارگری به یاری و کمک، نیازمند است و آموزه های ادیان می توانند در این زمینه مؤثر باشند. ظاهراً در آموزه های اسلامی، بسیاری از فضیلت های اخلاقی، از موفقیت در خودمهارگری ناشی می شوند. مثلاً فضیلت هایی چون حزم، کرامت، صبر، و بالاتر از همه «تقوا»، از خودمهارگری سرچشمه می گیرند. در مقابل، رذایل اخلاقی آزمونی برای خودمهارگری در این حیطه به شمار می آیند. بنابراین هدف این مقاله، بررسی توان دین اسلام در پرورش رفتارهای فضیلت مندانه اخلاقی با ارتقای عوامل خودمهارگری می باشد. از بررسی ها درمی یابیم که دین اسلام با پنج شیوه، باعث ارتقای خودمهارگری می شود که عبارتند از: «ارائه معیارهای روشن»، «ایجاد انگیزش برای رفتار اخلاقی»، «نظارتگری بر رفتار»، «مدیریت تمایلات ناشایست»، و «مهار و تنظیم هیجانات».
تعامل رفتاری همسران از نگاه اسلام و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل سلامت، پایداری و تحکیم خانواده، وجود تعامل صحیح و سازنده همسران می باشد. یک بخش این تعامل، تعامل رفتاری همسران است که در قالب وظایف و نقش ها تعریف می گردد. هدف این پژوهش آن است که با شیوه توصیفی تحلیلی، مجموعه ای منسجم از رفتارهای همسران را از منابع اصیل دین اسلام کشف و استنباط نماید و در برخی از موارد، به تبیین علمی و روان شناختی آن نیز بپردازد. این تحقیق در نهایت، به نتایج ذیل دست یافته است:
الف) وظایف و نقش های متفاوت در تعامل رفتاری همسران جنبه ارزشی نداشته و ناشی از ویژگی های متفاوت جنسیتی است.
ب) تعامل رفتاری همسران را می توان در چهار نوع رفتار با مصادیق مختلف تعریف نمود: رفتارهای اختصاصی مرد؛ رفتارهای اختصاصی زن؛ رفتارهای مشترک متفاوت و رفتارهای مشترک مشابه.
تبیین الگوی تربیت عقلانی بر مبنای اندیشه امام خمینی«ره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، که الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه
امام خمینی«ره» چگونه است، به روش تحلیلی استنباطی صورت پذیرفته است. در پاسخگویی به این پرسش، ضمن اشاره به این نکته که عقل انسانی در دیدگاه امام، عقل جزئی است، شش مبنای تربیت عقلانی طبقه بندی و تجزیه و تحلیل می شود که سه مبنای اوّل عام، و زیربنای تمام روشهای تربیت عقلانی است و دیگر مبانی، یک به یک با روشهای ذکر شده متناظر است؛ این مبانی بدین قرار است: عقل، موهبت الهی به انسان است. عقل دارای ابعاد نظری و عملی است. عقل، تربیت پذیر است. تفکّر، زمینه شکوفایی عقل است. عقل از علم جدانشدنی است. کمال عقل در غلبه عقل بر هوای نفس است. در بخش اهداف، هدف غایی تربیت عقلانی از دید امام دستیابی به لقاء الله ذکر می شود که تحت لوای آن سه هدف کلی علم، ایمان و عمل قرار می گیرد. در بخش اصول و روشها سه اصلِ کاربرد روشهای منطقی، تلازم عقل و علم و تقدم تزکیه بر تعلیم آورده می شود که به دنبال آن سه روش تربیت عقلانی ذکر می شود که شامل تفکّر، علم آموزی و تزکیه نفس است. در نهایت این عناصر در یک شبکه مفهومی ترسیم شده در ارتباط طولی و عرضیشان با هم الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه امام را تشکیل می دهند.
موانع تربیت عقلانی از دیدگاه شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در تعلیم و تربیت، پرورش و تقویت نیروی عقل است؛ به سبب آنکه عقل در تعدیل و کنترل تمایلات نفسانی و دعوت به اعمال نیک و تقید به مکارم اخلاقی نقش مهمی ایفا می کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، در پی بررسی عوامل و موانع تربیت عقلانی بر مبنای دیدگاه های شهید مطهّری و تبیین تربیت عقلانی در عرصه تربیت اسلامی است. نتایج مقاله حاضر مبیّن آن است که از منظر شهید مطهّری، موانع تربیت عقل را می توان وابسته به علل اخلاقی و عاطفی (پیروی از نفس اماره، مرعوبیت و....)، علل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی (فرهنگ و جبر حاکم بر جامعه، پیروی از عادات اجتماعی و...) و علل جسمانی (عدم استفاده صحیح حواس، آثار ناشی از اعتیاد) دانست.
تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.
عرفی شدن نظریات اخلاقی نقد و بررسی نظریة اخلاق عرفی عادل ضاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنة عرفی شدن، نظریه های علمی را نیز دربرگرفته و از این میان نظریات اخلاقی عرفی سر برآورده اند. اخلاق عرفی با محوریت عقل آدمی و تأکید بر استقلال آن، صرفاً عقل و نه دین را مرجع نهایی معیارهای اخلاقی و هنجارهای حاکم بر صفات و رفتار آدمی می داند. عادل ضاهر، اندیشمند معاصر عرب تبار، با رد اخلاق دینی، بنیاد معرفتی اخلاق را عقل مستقل آدمی می داند. از منظر او، اخلاق منطقاً مستقل از دین و دستیابی به معرفت اخلاقی بدون شناخت دینی نیز میسور است. او می کوشد تا ادعای مقدم بودن معرفت دینی بر معرفت اخلاقی و وابستگی دومی به اولی را انکار کند.
در این پژوهش با برشمردن نظریاتی که دین را وابسته به اخلاق و درنتیجه اخلاق را عرفی می انگارند، به تحلیل و نقد دیدگاه اخلاق عرفی عادل ضاهر خواهیم پرداخت.
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سعادت گرایی متفکران یونان ، با ترجمة آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت . ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد . این واژه در ترجمه های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی را سپری کرد . متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند . از آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان شناسی و اخلاق اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف نظر بوده و بحث های فراوانی درگرفته است.
دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل اندیشة دوانی و استدلال های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.
این مقاله در بحث خلافت الهی، به نقد و بررسی آراء این دو متفکر پرداخته است.
اخلاق اسلامی یا نظام اخلاقی اسلام؟ بررسی اجمالی کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک بین دو مفهوم «نظام اخلاقی اسلام» و «اخلاق اسلامی» از جمله مسائل مهم و کارساز در حوزة تبیین و تحلیل مجموعة مباحث اخلاقی است و به این منظور هر کتابی که بخواهد به مبانی، مفاهیم، و مهم ترین رویکردهای مطرح در قلمرو اخلاق اسلامی توجه کند، به ناچار بایستی در این خصوص تعیین تکلیف کند؛ به ویژه در تدوین کتب آموزشی، مرز بین نگاه جزء نگر با نگاه کل نگر به نظام اخلاقی اسلام می تواند نوع تلقی و برداشت مخاطب را در نگاه به آموزه های اخلاقی اسلام به منزلة اجزایی گسسته و غیر همسو یا مجموعه ای پیوسته، مکمل، و با اهداف کاربردی جامع مشخص کند.
بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و نقد اجمالی کتاب اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم) از مجموعه دروس معارف اسلامی دانشگاه ها می پردازد. پس از مروری کلی بر سرفصل های کتاب و معرفی کلی اثر، به تحلیل امتیازها و کاستی های ابعاد شکلی و صوری کتاب می پردازیم سپس، نقاط قوت و ضعف ابعاد محتوایی آن را برخواهیم شمرد. مقاله با ارائة تحلیل نهایی و پس از بیان چند پیشنهاد و نتیجه گیری به پایان می رسد.
واکاوی چارچوب و شاخصه های اعتماد به نفس در پرتو آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد به نفس در پرتو آموزه های قرآنی به معنی تکیه بر اراده، عمل، استعدادها و توانمندی-های خود با توکل بر خدا و استمداد از او و توجه به قابلیت های خدادادی و عزت و کرامت انسانی، و استقلال در برابر دیگران با قطع طمع و امید از آنان است. این مفهوم با رذایلی اخلاقی همچون خودستایی، عجب، کبر و غرور حد و مرز مشخصی دارد. چنان که فضیلت های اخلاقی همچون تواضع و خشوع، از خاستگاه اعتماد به نفسی قوی نشئت می گیرد. در آموزه های قرآنی، معارف گوناگونی وجود دارد که نتیجه آن ها، تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس در افراد است. آن چه در این نوشتار به بحث نهاده شده است، تعریف و تحدید اعتماد به نفس از نگاه دینی، تبیین مرزهای دقیق آن با پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی، آموزه های تأییدکننده و عوامل تقویت کننده عزت نفس و اعتماد به نفس در قرآن، تبیین مقصود از نفس در بین مراتب و موارد کاربرد این واژه و نیز پاسخ به پاره ای از شبهات در این عرصه است.
تحلیل مناسبات ادراکات زیبایی شناختی و تربیت و تبیین مبانی و اصول تربیت زیبایی شناختی از دیدگاه شهید مطهری و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
این مقاله جستاری است در مورد ارتباط زیبایی شناسی و تربیت که با تحلیلی در مورد تربیت زیبایی شناختی همراه شده است. زیبایی از گذشته مورد توجه اندیشه ورزان جهان بوده و هر کس به تناسب تعریفی که از زیبایی به نوعی نسبت خود را با تربیت زیبایی شناختی رقم زده است. در بخش اول این نوشتار سه ارتباط میان این دو مقوله بنیادین، یعنی حس زیبایی شناسی انسان و تربیت تبیین می شود که عبارت است از 1 زیبایی شناسی به عنوان مبنا و اصل 2 زیبایی شناسی به عنوان قوه و متعلَق تربیت 3 این همانی زیبایی شناسی و تربیت. در بخش دوم، آرای علامه جعفری و شهید مطهری در باب ادراکات زیبایی شناختی مورد بررسی قرار می گیرد و بر اساس آن از سه منبای الف نقش ذهن و عوامل اجتماعی در ادراکات زیبایی شناختی ب شکل پذیری تصویر در قوه مخیله توسط ورودی های حسی و ج ذو مراتب (تشکیکی) بودن زیبایی در عالم، سخن به میان می آید و بر اساس هر یک از این سه مبنا به ترتیب اصول تربیت زیبایی شناختی از جمله 1 کنترل و ارتقای ذائقه زیبایی شناختی 2 مدیریت توجه و تطهیر قوه خیال و 3 ارتقای ساحت وجودی متربی ارائه می شود.