فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اکثر پژوهش هایی که به سنجش و ارزیابی دینداری در ایران پرداخته اند، از الگوهایی استفاده شده که در بستری غیر از فرهنگ آرمانی اسلام تهیه شده اند و مناسبت کمتری با معیارهای دینداری فرد مسلمان دارند. بر این مبنا، پرسش این است که آیا مبتنی بر منابع دین، می توان الگویی قرآنی برای سنجش و ارزیابی دینداری فرد مسلمان ارائه کرد؟ با فرض وجود چنین امکانی، هدف این تحقیق استخراج الگوی سنجش دینداری از قرآن مجید با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و طبقه بندی نظری مفاهیم و مقولات است. نتایج نشان می دهد الگویی که با این روش به دست می آید، بر خلاف الگوهای قبل از خود، دارای هفت مرتبه قابل سنجش است که از ضعیف ترین تا قوی ترین مرتبه در پی هم قرار می گیرند. لذا ارتقا از مراتب پایین تر به بالاتر، با احراز شاخص های مرتبه بالا امکان پذیر است. اجرای پرسش نامه مربوط به سنجه مراتب دینداری نشان داد که این الگو و سنجه مربوط به آن، از روایی و اعتبار بالایی در جامعه نمونه برخوردار است.
انسان شناسی در اندیشة امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی علم به انسان و احوالات انسانی در بعد امور کلی و جزیی، فردی و اجتماعی، تئوریک و عملی است. بر این اساس علم انسان شناسی حوزه های بسیار گسترده ای از علوم را در برمی گیرد. لذا باید ریشه های علم انسان شناسی را در علوم انسانی، هنر، علوم تجربی و علوم اجتماعی جستجو کرد. با ظهور اسلام و تعالیم وحیانی، قرآن به عنوان مهم ترین منبع، افق های جدیدی را دربارة ماهیت انسان گشود. جالب ترین نکته هم در مورد مباحث قرآن پیرامون انسان، جامعیت موضوعات و گاه انحصاری بودن مطالب آن است که در کنار هم قرار گرفته اند. در میراث اسلامی سخن بسیاری از سوی عالمان دینی دربارة انسان با صبغه روایی، کلامی، فلسفی و عرفانی بیان شده است.
در این میان امام خمینی نیز به مباحث انسان شناسی های بشری و انسان شناسی قرآنی و تفاوت های این روش ها پرداخته اند و علم انسان شناسی وحیانی، صحیح و جامع را برای زندگی فردی و جمعی ضروری می دانستند.
نقش دین در اتحاد و اختلاف با رویکرد روان شناختی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، پدیده ای همزاد بشر، کارکردهایی در زندگی اجتماعی داشته است؛ مانند تأثیر بر اتحاد و اختلاف آدمیان که موضوع این مقاله است. هدف این مقاله، بررسی تحلیلی موضوع با رویکرد روان شناختی و اخلاقی است. روش تحقیق، مطالعه موردی اسلام و تحلیل محتوای قرآن است. یافته های تحقیق در بخش عوامل و زمینه های اتحاد عبارت اند از: میانجی های روان شناختی- اخلاقی؛ مانند الفت، رحمت، صلح، عدالت، نیکوکاری، سپاسگزاری، گوش دادن به یکدیگر، بخشش و ... .
و در بخش عوامل و زمینه های اختلاف عبارت اند از: میانجی های روان شناختی- اخلاقی؛ مانند ناسازگاری، قتل، ایذا، نزاع، تجاوزگری، شیطان، جاسوسی، بدگویی و ... . نتیجه این پژوهش توصیه مؤکد قرآن به گسترش عوامل اتحاد و پیشگیری از زمینه های اختلاف است.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
بازشناسى رابطه دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بحث به تبیین ارتباط دین و اخلاق مى پردازد. اخلاق، بخشى از دین است و از این منظر، اخلاق دینى است. منظور از «دین»، گاهى محتواى کتاب و سنت است که شامل عقاید، اخلاق و دستورالعمل هاى عملى است. در این نگاه، منظور از اخلاق دینى، گزاره هاى اخلاقى در متن دین است. منظور از «اخلاق»، نیز صفات و رفتار خوب و بد است که یکى از راه هاى بازشناخت آن، دلایل دین در کتاب و سنت است. در این نگاه، اخلاق دینى، اخلاقى است که براى آن دلایل تعبدى و دینى وجود دارد. اما در علم اخلاق رایج، اخلاق افزون بر صفات و ملکات، شامل رفتار نیز مى شود و افزون بر صفات خوب و بد، هر کار اختیارى خوب و بد ارزش اخلاقى به شمار مى آید که علاوه بر ادله تعبدى، مى توان بر آنها برهان اقامه کرد؛ زیرا هر انسان به طور فطرى خواهان کمال خویش است. ازاین رو، کمال جویى و حقیقت جویى و کوشش براى کسب علم و آگاهى، امرى فطرى و ضرورتى وجودى است؛ زیرا همه خواهان کمال و سعادت هستند. بنابراین، اکثر گزاره ها و ارزش هاى اخلاقى را با دلایل عقلى و تعبدى مى توان شناخت و از پشتوانه عقلى نیز برخوردارند.
منش فروتنانه شیعیان واقعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال به شرح کلام امیرمؤمنان على علیه السلام پیرامون ویژگى هاى ارزشمند شیعیان واقعى و پرهیزکاران مى پردازد. تواضع و منش فروتنانه مشى شیعیان واقعى است. روحیه استکبارى و فخرفروشى زیبنده شیعیان نیست. پیامبران آمده اند تا روح استکبارى را از ما بزدایند و ما را بنده خالص خدا کنند. ازاین رو، تواضع در اسلام مطلوب و در معارف دینى جایگاه بلندى دارد. نباید از نعمت هاى خداوند مغرور و سرمست شد. تواضع و فروتنى ازجمله ارزش هاى متعالى در بینش توحیدى است که ما را به بندگى خدا مى رساند. تکبر، غرور و روحیه استکبارى دامى است که شیطان آن را گسترانده تا ما را از بندگى خدا بازدارد؛ روحیه اى که موجب شد شیطان از درگاه خداى متعال رانده شود.
معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتواى آموزشى یکى از عناصر اصلى برنامه هاى درسى محسوب مى شود که لازم است بر اساس مجموعه اى از معیارهاى مناسب و از منابع قابل اطمینانى انتخاب و استخراج گردد. ازاین رو، استخراج معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از قرآن کریم، به عنوان مطمئن ترین و پایدارترین منبع الهى در امر انتخاب محتوا، یکى از مهم ترین و ضرورى ترین مسائلى است که لازم است در جهت آن گام هایى برداشته شود. ازاین رو، هدف این پژوهش، «شناسایى معیارهاى انتخاب محتواى آموزشى از منظر قرآن کریم» است. به منظور وصول به هدف فوق، از روش توصیفى تحلیلى و از منابع اسنادى استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکى از آن است که در امر انتخاب محتواى آموزشى مى توان معیارهاى بى شمارى را از قرآن کریم استخراج نمود. در این پژوهش به هشت معیار پرداخته شده است. این معیارها عبارتند از: هدایت کنندگى، تدبربرانگیزى، خلاقیت پرورى،انگیزه بخشى، توجه به ابعاد مختلف وجود انسان، فعال سازى و مشارکت فعال مخاطب در متن، کاربرد در زندگى و خودآموزى.
نقش شاخص لفظی «تأکید» در اولویت بندی ارزش های اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه بیان و نظم آیات قرآن، تناسب و هماهنگی میان لفظ و معنا، چینش الفاظ و عبارات و جملات، تأکیدها در الفاظ کلام الهی و نیز ترتیب و تقدّم الفاظ کلام الهی، در شمار شاخص هایی هستند که می توان مراد جدی خداوند را از طریق آنها به دست آورد. در این مقاله، «اسلوب تأکید در قرآن» و صورت های گوناگون آن (تأکید جمله اسمیه، تأکید جمله فعلیه و تأکید در مسندالیه) در جهت به دست آوردن اولویت ها و مراتب ارزش های اخلاقی بررسی می شود. شاخص لفظی و بیانی را باید در کنار سایر شاخص ها در نظر گرفت و از آن استمداد جست. همچنین باید نقش شاخص لفظی «تأکید» را در اولویت بندی ارزش های اخلاقی در مصادیق آیات قرآن بررسی نمود.
دشواری های تبیین تحویل گرایانه ی شناخت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحویل گرای اخلاقی می گوید واقعیت وجودی کیفیت های اخلاقی، همان کیفیت هایی است که با کلمات نااخلاقی قابل بیان هستند. چنین دیدگاه هستی شناسانه ای، ضلع شناخت شناسانه نیز دارد مبنی بر اینکه شناخت ما به امور واقع اخلاقی یا چیزی جز شناخت ما به امور واقع نااخلاقی نیست یا استنتاج از شناخت های نااخلاقی است. در نظر تحویل گرایان اخلاقی و به ویژه طبیعی انگاران که بخش اعظم تحویل گرایان را تشکیل می دهند، توانایی در تبیین شناخت اخلاقی بدون توسل به نظریه هایی همچون شهود اخلاقی، مزیتی مهم و بلکه دلیلی قوی برای دیدگاهشان به شمار می آید. به همین دلیل است که مقاله حاضر به بررسی تبیین های تحویل گرایانه از شناخت اخلاقی و توجیه باورهای اخلاقی پرداخته است. به این نتیجه رسیده ایم که از میان تبیین هایی که طبیعی انگاران مطرح می کنند، شناخت تحلیلی دچار همان مسائلی است که اصل نظریه تحویل گرایی تحلیلی را از اعتبار و رونق انداخته است. و استنتاج ارزش از غیرارزش یا با شکاف منطقی است باید روبه روست؛ یا اگر پیوند معنایی توصیفی ارزشی وجود داشته باشد، نهایتاً نتایج اخلاقی نامشروط نمی توان گرفت.
تحلیل ماهوی «غیبت» در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل ماهیت «غیبت» و بیان برخی از احکام آن از منظر اخلاق اسلامی است. سؤال اصلی تحقیق این است که ارکان غیبت چیست و چه چیزهایی در تحقق غیبت شرط اصلی هستند؟ برای پاسخ به این پرسش، پس از تحلیل تعاریفمختلف، قیودی که تصور می شد جزء ارکان غیبت باشند از هم تفکیک گردید و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. از نتایج این پژوهش این است که اجزای ماهوی غیبت چهار چیز هستند: 1.در غیاب؛2. انسان معین دیگر؛3. بیان کردن چیزی؛4. بیانگر عیب دیگری از منظر عرفی. درنتیجه اموری چون: 1. تشیع و اسلام غیبت شونده؛ 2. واقعی بودن عیب یادشده در غیاب فرد؛ 3. پنهان بودن عیب؛ 4. داشتن قصد انتقاص و عیب زدن؛ 5. کراهت و نارضایتی غیبت شونده، جزء ارکان غیبت نیستند.
بررسى و مقایسه مبانى فلسفى اندیشه هاى تربیتى فارابى و غزالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
هدف تعلیم و تربیت و اینکه انسانِ محصول نهایى تعلیم و تربیت باید چگونه انسانى باشد، همواره از موضوعات مهم و بحث برانگیز بوده، اندیشه هاى تربیتى بسیارى را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله به روش تحلیلى توصیفى، مبانى فلسفى اندیشه هاى تربیتى فارابى و غزالى را بررسى مى کند. در مبانى هستى شناسى فارابى، خداوند را به عنوان عقل کل، واجب الوجود و سازنده جهان و نظم و هماهنگى آن به ذهن انسان متبادر مى کند. از نظر وى، براى رسیدن به این هدف در معرفت شناسى، باید انواع معرفت را در نظر داشت. در نظام ارزش شناسى فارابى، مقصود انسان رسیدن به سعادت است که براى نیل به آن، نیازمند شناخت عواملى است که در گرو انجام رفتار صحیح، و انجام رفتار صحیح مشروط به آن است، و از طریق تعلیم و تربیت، باید تمام ظرفیت هاى وجودى انسان شکوفا شود. غزالى در هستى شناسى، به خدامحورى و غایت مندى آن معتقد است. همچنین انسان در معرفت شناسى، از راه آموزش متعارف در مدارس به شناخت دست مى یابد که این کار به یارى عقل و حواس صورت مى گیرد. وى به تربیت اخلاقى توجه داشت و مبناى فلسفه آموزش را تحقق سعادت انسان مى داند.
مبانی کرامت انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در تفکر صدرایی و با توجه به اصول و مبانی فلسفی وی، کرامت انسان امری حقیقی و وجودی است، نه اعتباری و قراردادی و چون وجود ذومراتب محسوب می شود، پس کرامت نیز امری تشکیکی و دارای مراتب است. بر این اساس انسان ذاتاً دارای کرامت است، یعنی کرامت در نظام تکوین و با فطرت انسانی عجین و امری ثابت و لایتغیر بوده که به دلیل ویژگی هایی چون، عقل و خرد، نفخة روح و ... به انسان ارزانی شده است، اما انسان در سیر صعودی می تواند به جهانی وسیع تر و بالاتر برسد و به عقل قدسی متصل و به کرامت اکتسابی نائل شود. البته تحصیل مراتب کرامت اکتسابی نیز با صفات کمالی وجودی مانند علم و معرفت، ایمان، تقوا و تعقل میسر است. پس کرامت انسان از نگاه ملاصدرا امری دوسویه محسوب می شود که یک سوی آن انسان و سوی دیگر آن ملکوت قرار دارد و انسان حقیقت یگانه ای است که می تواند از مرتبه جسمانی تا مقام روحانی سفر کند.
روش شناسی ارتباطات تعاملی و تعارضی گزاره های اخلاقی و حقوقی بر اساس سیرة عملی و نظری امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر متقابل اخلاق و حقوق بر یکدیگر از مباحث مهمی است که از دیرباز محل اختلاف علمای حقوق و اخلاق بوده است. در این میان بررسی سیرة نظری و عملی امام خمینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا ایشان به عنوان یک فقیه و عارف بزرگ، صاحب آرای ارزشمندی در زمینة حقوق و اخلاق هستند.
با مطالعة سیر تحول مکاتب حقوقی و اخلاقی چند سؤال مهم مطرح می شود. مهم ترین مسئله روش شناسیِ تحلیلِ موضوع است. این روش بسان نقشه ای است که ما را جهت یافتن پاسخ صحیح یاری می دهد. مطابق فرضیة مقالة حاضر، نخست باید با توجه به دیدگاه و روش امام درخصوص تقسیم علوم، به فهم دقیق و مشترکی از اخلاق و حقوق و جایگاه آنها دست یافته و تحلیل مناسبی از سیرة بنیانگذار نظام حقوقی مربوطه ارائه دهیم. در وهلة دوم ضروری است با توسل به علم منطق و ارتباطات چهارگانه، صور مختلف ارتباطی را ترسیم نموده و بر اساس آن حکم حالات تعارض را بیابیم. در پایان نیز برای ملموس شدن موضوع، به مثال هایی از حقوق ایران بسنده می شود.
تحلیل عناصر سعادت در اندیشه ی ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در این پژوهش تلاش شده است تا پس از تعریف سعادت از نگاه ابن تیمیه، عناصر ایصال به سعادت از نگاه این متفکّر تألیف و تحلیل شود. اهمیت این مسأله از آن روست که ابن تیمیه از متفکران ضدفلسفی جهان اسلام بوده، از همین نظر می توان این پرسش را مطرح کرد که نگاه او به سعادت چه تفاوتی با نگرش های رقیب _ که به تعبیر ابن تیمیه، نسخه های آلوده به بن مایه های غیردینی هستند _ خواهد داشت؟ برای دستیابی به این مطلوب، آثار ابن تیمیه را بررسی کرده و عناصری را که به تصریح یا اشاره، به سعادت آدمی مربوط می شوند استقراء نموده ایم. حاصل رجوع به آثار ابن تیمیه و نتیجه ی به دست آمده از کلماتِ بعضاً پراکنده ی او در موضوع پژوهش، این است که می توان پنج عامل را تحت عنوان «عناصر سعادت» در اندیشه ی این متفکّر مندرج ساخت. بااین حال، پس از تأمل در این عناصر و ضمن واکاوی تفصیلی آن ها، به این نتیجه خواهیم رسید که اندیشه ی ضدفلسفی ابن تیمیه، علی رغم کوشش بسیار در زدودن دین از غبار مفروضات فلسفی، عاری از شاکله ی نظری درخور اعتماد است.
مدرنیسم هنری و نقش تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عمده ترین گرایش های هنری در ایران و جهان، گرایش به هنر مدرن یا مدرنیسم هنری است. لذا نظر به گسترده بودن حضور هنر مدرن در فضای فرهنگی امروز ایران نیاز است که نقش تربیتی هنر مدرن از منظری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش برای تبیین نقش تربیتی هنر مدرن و مدرنیسم هنری، با روشی توصیفی تحلیلی، پیش از هر چیز به بررسی نسبت مدرنیسم هنری با تفکر مدرن و مدرنیته در معنای فلسفی آن پرداخته شده است. با انجام این مهم، روشن می شود که به رغم ادعای متمایلین به مدرنیسم، هنر مدرن تقابل بنیادینی با تفکر مدرن ندارد و تنها شورش و عصیانی بوده است در برابر عقلانیت جزئی نگر مدرن. بنابراین سوبژکتیویتة نفسانی و انانیت استعلاطلب، که در مدرنیته محور اساسی تفکر و عمل است، مبنای اصلی ایجاد اثر در هنر مدرن نیز گشته است. با نگرش به آثار هنر مدرن و افکار هنرمندان و ناقدین مدرنیست، چهار ویژگی : ""نفسانی بودن و استعلاطلبی""، ""بی قاعده بودن""، ""پوچ گرایی و نیستی-انگاری"" و ""عدم برقراری ارتباط با تودة مردم"" را از وجوه بارز هنر مدرن دانسته ایم. در بخش دیگر این مقاله با مراجعه به منابع اسلامی همچون نهج البلاغه اجمالاْ نشان داده ایم که هدف غایی تربیت هنری در اسلام همانا ""درک جمال الهی و رسیدن به کمال"" است. و نهایتاْ نتیجه گرفته ایم که همة چهار ویژگی یادشده با هدف غایی تربیت هنری اسلام در تضاد هستند.
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
از علم دینی تا اخلاق پزشکی دینی؛ مفاهیم و مبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق پزشکی
در این مقاله بر آن هستیم پس از تبیین مفهوم علم دینی، اخلاق پزشکی دینی را معنا کرده، تشابه و تفاوت آن را با دانش اخلاق پزشکی غیر دینی نشان دهیم. روشن است که توجه به باورهای بیماران و کادر درمانی در تصمیم گیری پزشکی برای درمان یا چگونگی درمان بیماران، رابطه ای دائمی با دینی بودن اخلاق پزشکی ندارد؛ اما پذیرش اخلاق پزشکی دینی، می تواند ضمن تغییر نگاه به انسان در فرایند درمان، بسترساز تدوین اصول رفتاری کادر درمانی با بیماران بر اساس باورهای آنان باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد با پذیرش مفهوم علم دینی قادر خواهیم بود تعریفی مستقل از اخلاق پزشکی دینی در برابر اخلاق پزشکی غیر دینی ارائه دهیم که بر اساس آن، حقوق و وظایف متقابل بیماران و کادر درمانی بر اساس آموزه های دینی تبیین و تعیین می شوند؛ آموزه هایی که مبتنی بر اصول هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی تعریف شده در ساحت دین هستند.
تبیین ماهیت دوران کودکی در هندسه نظریه اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی، از نوع مفهوم پردازی بهره گرفته شد. بنابراین، مبانی انسان شناختی نظریه اسلامی عمل با نظر به مختصات دوران کودکی تحلیل و بازتعریف شدند. در رابطه با ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، در یک نگاه کلی می توان گفت که دوران کودکی، دوران گذار به عاملیت است. در این زمینه می توان به ویژگی های دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل اشاره کرد. این ویژگی ها که در قالب مبانی انسان شناختی قابل طرح می باشند، از تحلیل مبانی انسان شناختی به دست آمده اند. «حضور ناب تر میل فطری در کودک»، «درهم تنیدگی امیال و اراده کودک» و «وجود توان اندیشه ورزی در کودک» برخی از گزاره های واقع نگر انسان شناختی معطوف به دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل محسوب می شوند.
مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، استنباط مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام با نظر به مسائل و مشکلات زیست محیطی است. برای دستیابی به این هدف از روش استنتاجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش از دید هستی شناختی ناظر بر این است که طبیعت، ماهیتی از اویی و به سوی اویی دارد. سراسر طبیعت کلمة الله است. یگانگی و وحدت بین انسان و طبیعت حاکم است. طبیعت قدسی است. طبیعت بر نظام احسن مبتنی است. ساختار طبیعت بر عدالت مبتنی است، و حیات فراگیر است. بر اساس این مبانی دربارة محیط زیست از نظر اسلام، اصولی همچون تقویت توجه به ماهیت از اویی و به سوی اویی طبیعت، تأویل و تفسیر، تقویت توجه به وحدانیت انسان و طبیعت، احترام به طبیعت به عنوان موجودی مقدس و... ارائه شده است. بر پایة این اصول، روشهایی همچون ایجاد نگرش توجه توأمان به ارزش ابزاری و معنوی طبیعت، ایجاد نگرش به مطالعة طبیعت به عنوان جلوه های الهی، گذر از حجاب طبیعت، همسخنی انسان و طبیعت، تقویت رفتارهای سازگار با طبیعت، احیای پیوند بین علم و معنویت، قداست بخشی به پرورش گیاهان و... برای تربیت شهروند زیست محیطی ارائه شده است.
رابطه حقوق بشر و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چگونگی و چرایی ارتباط بین حقوق بشر و دانش های انسان شناسی بررسی و ارزیابی می شود. انسان شناسی با توجه به رویکردها و روش های گوناگونی که در آن وجود دارد، به دینی، فلسفی، عرفانی و تجربی تقسیم می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه حقوق بشر با این دانش ها و ارزیابی نقش آنها در تعریف و تدوین این حقوق است. حقوق بشر اگرچه به طور کلی با همه دانش های انسان شناسی مرتبط می شود، اما بنیادی ترین رابطه آن با انسان شناسی های دینی و فلسفی برقرار است. قواعد این حقوق بر اساس آموزه های آنها توجیه و از مبانی مستحکم برخوردار می شود. اما انسان شناسی تجربی صرفاً در فرآیند اجرای حقوق بشر قابل ملاحظه است و در تعریف و شناسایی حقوق بشر، به دلیل هویت فرافرهنگی آن، چندان نقشی ندارد. انسان شناسی عرفانی نیز کاربرد همگانی ندارد.