مطالب مرتبط با کلیدواژه

قضایای اخلاقی


۱.

توصیف اخلاقی خداوند در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اوصاف اخلاقی خداوند اندراج اخلاق در فلسفه قضایای اخلاقی قضایای یقینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۶۲۹
در فلسفه برای معرفی خداوند بیشتر از اوصاف متافیزیکی همچون وجوب، قدرت و حیات بهره گرفته می شود و از اوصاف اخلاقی کمتر استفاده می شود؛ اما در متون مقدس دینی، ازجمله قرآن کریم، اوصافی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی و وفای به عهد در مورد خداوند به کار رفته است که در زبان متعارف انسانی، به اوصاف اخلاقی معروف اند. بسیاری با ابتنای اخلاق بر امر و نهی الهی، امکان توصیف اخلاقی خداوند را به چالش کشیده اند؛ چنان که در جهان اسلام این دیدگاه را اغلب به اشاعره نسبت داده اند. حال آیا خداوند، واجد اوصاف اخلاقی است؟ این نوشتار با شیوه ای توصیفی تحلیلی و گاه انتقادی، برخی لوازم توصیف اخلاقی خداوند، مانند اندراج اخلاق در علوم فلسفی و جایگاه قضایای اخلاقی در اندیشه ابن سینا را براساس دو تفسیر از محقق لاهیجی و محقق اصفهانی بررسی و اثبات می کند که براساس برداشت محقق لاهیجی می توان از دیدگاه ابن سینا، خداوند را واجد اوصاف اخلاقی دانست و او را با اوصاف اخلاقی توصیف نمود. همچنین در این نوشتار، برخی چالش های توصیف اخلاقی خداوند پاسخ داده شده است.
۲.

بررسی نسبت دیدگاه اخلاقی ابن سینا با واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا واقع گرایی اخلاقی مشهورات قضایای اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۵۱۰
هدف اصلی این مقاله بررسی نسبت دیدگاه اخلاقی ابن سینا با واقع گرایی اخلاقی است، اما ازآنجاکه در تفسیر دیدگاه اخلاقی ابن سینا، اختلاف نظر وجود دارد، در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا با روشی توصیفی تحلیلی دیدگاه اخلاقی ابن سینا تبیین گردد و سپس نسبت آن با واقع گرایی اخلاقی بیان شود. نتیجه تحقیق این است که علی رغم اینکه ابن سینا قضایای اخلاقی را بدیهی نمی داند، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را اخباری و قابل صدق و کذب هم نداند. اما اینکه ایشان قضایای اخلاقی را از اقسام مشهورات ذکر کرده، منافاتی با واقع گرایی ندارد؛ زیرا مقصود ایشان که می گوید احکام اخلاقی پایه ای جز شهرت ندارند، این است که اساس معرفتی احکام اخلاقی شهرت است. بنابراین، به نظر می رسد سخن ابن سینا ناظر به مقام اثبات است و نه ثبوت. بر این اساس، تفسیر مرحوم مظفر و محقق اصفهانی، که سخن ابن سینا را ناظر به مقام ثبوت می دانند، صحیح نیست.
۳.

تحلیل اسلامی پدیده نسبیتِ جرم از دریچه اخلاق در نظام فکری دورکهیم(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حقوق کیفری ج‍رم‍ش‍ن‍اس‍ی‌ قضایای اخلاقی نسبیت جرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۴۴۴
با توجه به نقش انکارناپذیر اخلاق در قلمرو جرم انگاری، پذیرفتن یا نپذیرفتن مفهومِ «نسبیت جرم» به این بستگی دارد که مفاهیم اخلاقی، جزء قضایای اِخباری به حساب آیند یا انشایی. به بیان دیگر، با اخباری دانستن مفاهیم اخلاقی، پدیده نسبیت جرم چندان پذیرفتنی نیست؛ درحالی که با انشایی دانستن مفاهیم اخلاقی، باب بررسی نسبیت جرم گشوده می شود. بی تردید میان اندیشمندان غربی یکی از طلایه داران اشاعه مفهوم نسبیت جرم، جامعه شناس تجربه گرای فرانسوی، امیل دورکهیم است که با ابداع مفاهیمی، همچون «وجدان جمعی» و «آنومی» به گسترش دیدگاه خود درخصوص نسبی بودن مفاهیم اخلاقی و جرم های قانونی پرداخت. در همین راستا هدف مقاله پیش رو بررسی نسبیت جرم از دریچه اخلاق بوده و تلاش شده است با بیان دیدگاه های دورکهیم، به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ این حوزه، به صورت متمرکز به این موضوع پرداخته شود. راهبرد این تحقیق کیفی و راهکار اجرایی، به صورت کتابخانه ای با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بود. مهم ترین دستاورد این تحقیق این بود که هرچند قضایای اخلاقی در جزئیات، بسته به مقتضیات زمان و مکان، متغیر و نسبی هستند، در قالب دو مفهوم کلیِ ظلم و عدل، اِخباری بوده و در بازه های زمان و مکان، ثابت باقی می مانند. بنابراین، به همین دلیل است که برخی رفتارهای غیراخلاقی در تمامی دوران ها و کشورها جرم تلقی شده و تحت عنوانِ جرایم طبیعی قرار گرفته اند.
۴.

منطق فازی و اعتباریات عملی در قضایای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی منطق کلاسیک ادراکات اعتباری عملی قضایای اخلاقی حسن و قبح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۸
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمی توان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عام هستند. «منطق ف ازی» یا «منطق ابه ام» الگویی از استدلال های توأم با تقریب در ارزیابی های انسانی به دست می دهد و می تواند با جایگزین کردنِ متغیّرهای زبانی با متغیّرهای عددی، مفاهیم، متغیّرها و سیستم های نادقیق و مبهم بسیاری را به زبان ریاضی شبیه سازی نماید. «درستی» یک متغیر زبانی است؛ زیرا با عبارات «درست» و «خیلی درست» و «نسبتاً درست» و «نه خیلی درست» و «نادرست» و «نه خیلی درست و نه خیلی نادرست» و نظایر این ارزش گذاری می شود. در این نوشتار بر اساس بازنمایی مؤلفه ای ارزش های «درست ی» به عنوان یک متغیر زبانی اثبات می شود که تا کنون، منط ق فازی کامل ترین مرجع شناخته شده ارزش گذاری در قضایای اخلاقی، به منظور نیل به ارزیابی های دقیق در تصمیم گیری های پیچیده انسانی است.
۵.

نقد و بررسی دیدگاه محقق اصفهانی در باب قضایا و ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارزش حسن قبح اخلاق مشهورات قضایای اخلاقی محقق اصفهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۵۰
شیخ محمدحسین اصفهانی - اندیشور اصولی شیعی - با استناد به سخنان حکیمان مسلمان تلاش کرده است تا تصویری عُقلایی از نظریه مشهور بودن قضایای اخلاقی ارائه کرده و طرحی نو در افکند. بنا به دیدگاه او، خوبی و بدی اخلاقی به معنای «استحقاق مدح و ذم» است؛ زیرا در مرحله معناشناسی آنچه از ارزش اخلاقی اراده می شود، همین بُعد تحسین پذیری و تقبیح پذیری است. در تبیین وجودشناختی محقق اصفهانی از حُسن و قبح اخلاقی دو عنصر مهم وجود دارد: یکی، تحسین و تقبیح عُقلا و دیگری، نگاه ابزاری به این تحسین و تقبیح، به این معنا که تحسین و تقبیح عُقلا به این دلیل است که افعال اخلاقی راهی برای حفظ نظام اجتماعی و جلب مصلحت ها و دفع مفسده ها به شمار می آیند. در این مقاله پس از طرح و تحلیل جانمایه نظریه و ادعای محقق اصفهانی و واکاوی لوازم آن، به نقد این دیدگاه پرداخته شده است.