مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
عاطفه گرایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مرور دیدگاه کولبرگی، زمینه لازم برای معرفی رویکرد اخلاقی دل مشغولی که یکی از پر طرفدارترین رویکردهای معاصر در مورد اخلاق و تربیت اخلاقی است، فراهم شود. بر این اساس، پس از معرفی مکتب تکلیف گرایی، که زیربنای فلسفی دیدگاه کولبرگ، محسوب می شود و پس از مروری بر مکتب عاطفه گرایی که زیربنای فلسفی دیدگاه دل مشغولی به شمار می رود، رویکرد دل مشغولی در اخلاق به اجمال معرفی شده است و در ادامه با استفاده از دیدگاه های بزرگترین مدافعات کنونی اخلاق دل مشغولی، این رویکرد معاصر توصیف شده است. مقایسه رویکرد کولبرگی و رویکرد دل مشغولی و نیز رویکردهای مردانه و زنانه در اخلاق، به دنبال این بخش آمده است. در انتها چهار مولفه مهم تربیت اخلاقی از منظر رویکرد دل مشغولی (یعنی سرمشق دهی، گفتگو، تکلیف و تایید) مورد اشاره واقع شده است
کاوش نظری در کرسی های آزاداندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر مفهوم روان شناختی مکاشفه های اخلاقی و بررسی تلویحات آن بر فلسفة اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه های اخلاقی قواعد سردستی و شهودی اند که در گفت وگوهای اخلاقی روزمره مورد استفاده قرار می گیرند. هرچند این قواعد پاسخی سریع و اغلب درست به معماهای اخلاقی انسان می دهند، استفادة بدون تأمل و استدلال از آنها می تواند موجب خطاهایی در تصمیم گیری های اخلاقی شود. حال پرسش این است که خطاپذیری این مکاشفات چه تلویحات و محدودیت هایی را برای تفکر اخلاقی انسان فراهم می کند؟ هدف این پژوهش، معرفی مکاشفه های اخلاقی در روان شناسی و بررسی تلویحاتی است که این مکاشفه ها، برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق دارد. از طریق روش کتابخانه ای ابتدا مکاشفه های اخلاقی به روشنی توضیح داده، و سپس به روش تحلیلی- منطقی پیامدهای این مکاشفات برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق بررسی شد. مکاشفات اخلاقی، می تواند خطاپذیری تصمیمات اخلاقی را در صورت پذیرش صرف رویکرد عاطفه گرایی نشان دهد. افزون بر این، برخلاف توصیة فلاسفة اخلاق شهودگرا، مردم شهودهای خود را به جای استفادة صرف در مسائل بنیادی اخلاقی، در مسائل روزمره به کار می اندازند.
وانهادگی انسان معاصر در غربت غربی و تنهایی او در بلیه ای چون کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۶
153 - 180
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از ظرفیت معنایی مفهوم وانهادگی یا واگذاشتگی که برخی فیلسوفان اگزیستانس به کار برده اند و با اتخاذ رویکردی تبار شناختی به بررسی روند تحول و تکوّن نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و موقف معنایی- وجودی انسان معاصر و در امتداد آن فرهنگ و تمدن معاصر غرب بپردازد. این بررسی درنهایت در خدمت تحلیل آسیب شناختی و تشریح وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر در مواجهه با رخداد همه گیری جهانی ویروس کرونا به کار آمده است. بر اساس تحلیل تبار شناختی مورد دلالت این مقاله، وانهادگی به مثابه تقرّر خودبنیاد انسان در عصر جدید و دوره معاصر بر پایه عقلانیت ابزاری و وضعیتی که او خود آن را برگزیده و تعیّن معرفتی، ارزشی، معنایی و فرهنگی بخشیده، باعث شده است نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر و در نهایت صورت بندی های فرهنگی و تمدنی دوره معاصر، از بنیادهای دینی، ایمانی و عقلانی اعم از عقلانیت قیاسی، استعلایی و تاریخی به سوی بنیادهای متأثر از عقلانیت ابزاری و عاطفه گرایی سوق یابند. عقلانیت ابزاری بر اساس رهیافتی فایده گرایانه و با تکیه بر توافق جمعی، نظر و عمل انسان معاصر را به سوی اهداف عینی، مادی و کالایی جهت داده است. صورت بندی بنیادین فرهنگی و تمدنی دوران معاصر یعنی نظام لیبرال سرمایه داری نیز در همین راستا بوده و به گستره و عمق وانهادگی افزوده است. این روند باعث شده است انسان معاصر در نسبت با بلایای جهانی ای چونان کرونا بیش از پیش در معرض نیست انگاری، خشونت و تنهایی باشد.
تحلیل جامعه شناختی جایگاه عقل گرایی و عاطفه گرایی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
89-100
حوزه های تخصصی:
چیستی و ماهیت مفاهیم عقل و عاطفه و مهم تر از آن جایگاه آنها در دین و دینداری همواره مورد توجه متفکران دین و معرفت شناسی دین بوده است. به طوری که برخی بر نقش عاطفه تأکید کرده و برخی بر نقش عقل. لذا هدف پژوهش حاضر شناخت جایگاه عقل و عاطفه در دین اسلام است. براین اساس برای گردآوری داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که یکجانبه نگری در این باره در دین اسلام وجود ندارد و محتوای متون دینی اسلام بخصوص قرآن، هر دو عقل و عاطفه در میدان دین ورزی حضور دارند. عقل گرایی بیشتر با ارائه یک بینش هستی شناختی در حوزه نظم حاکم بر جهان، عاقبت اندیشی، اثبات وجود خدا، روابط اجتماعی، قانون گذاری و اصولاً سطح کلان امر دینداری بر آن تأکید شده است. عاطفه گرایی نیز برانگیزاننده حالت ذهنی محبت و عشق به خالق هستی و همنوعان است و بیشتر در حوزه فردی و روابط شخصی انسان با خالق هستی مطرح است.
عاطفه گرایی در مکتب اخلاق مولوی با محوریت اخلاق مراقبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
212 - 231
حوزه های تخصصی:
هر بار که در اقیانوس عمیق اندیشه مولوی غور می کنیم، وجهی نو در مقابل دیدگانمان ظاهر می شود که گویی اولین باری است که با چنین تفکری آشنا می شویم اما، این بار تحیر، افزون تر است چراکه، مکتب اخلاقی جدیدی که با نام اخلاق مراقبت، در قرن نوزده و بیست میلادی با پیشر فت های روان شناختی و روان کاوی انسان در اروپا مطرح است، مولوی قرن ها قبل بدان دست یافته و موشکافانه و البته جامع تر آن را طرح می نماید و همین یک نکته برای توجیه اعجازآمیز بودن مکتب اخلاقی وی، که هنوز هم سرمشق آموزه های اخلاقی است، کفایت می کند. یکی از رهیافت های اخلاق مراقبت[1]، عاطفه گرایی است که در این مقال، نحوه طرح آن در آثار مولوی، با برجسته سازی این نکته که عاطفه گرایی اخلاقی مولوی با خدا آغاز و به خدا می انجامد، مورد تعمق قرار گرفته حال آن که، مبنای عاطفه در مکتب اخلاقی غربی، بر عاطفه مخلوق متکی است، جای تامل دارد.