فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۱۳٬۴۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در آثار خود، بویژه در تعلیقات بر شرح حکمهالاشراق، از آراء شیخ اشراق درباره» نور خوانشهایی ارائه میدهد که همسو با آموزه های مکتب فکری خود وی، یعنی متکی بر مباحث وجودی است. از مهمترین این خوانشها، تفسیر نور بودن نفس یا «من» به «وجود» است. نظرات ملاصدرا در این نوع خوانشها، که بر تفسیر نوریت نفس به وجود هم اثر میگذارد، بر یکسان انگاری نور و وجود استوار است، حال آنکه با توجه به آموزه های مکتب اشراق نمیتوان نور، بمعنای مورد نظر شیخ اشراق را با وجود یکی دانست. در این مقاله، نخست مشروح مباحث شیخ اشراق و خوانشهای وجودی ملاصدرا در مبحث نوریت نفس، تقریر و آنگاه در دو مرحله خوانشهای ملاصدرا بررسی و نقد میشود؛ اول با بررسی و نقد نظریه یکسان انگاری نور و وجود و دوم بررسی و نقد مضمون خوانشهای وجودی. علاوه بر مبنامحوری، دلیل تفاوت تعبیر شیخ اشراق و ملاصدرا از نفس اینست که شروع فلسفه از نفس، ویژگی منحصر بفرد مکتب اشراق است حال آنکه نفس شناسی نزد ملاصدرا جزو مباحث حکمت بشمار می آید. با شروع از نفس، اصطلاح نور شکل میگیرد، حال آنکه در مبنای ملاصدرا اصطلاح وجود از قبل سامان یافته و نفس به آن متصف و تفسیر میشود.
اسرائیلیات و منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی (418 370 ق) موسوم به المصابیح فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نخستین تفاسیر قدیم اهل سنت، از میان سه روش نقل اسرائیلیات، استناد به عهدین در ادبیات دلائل النبوة و مراجعه مستقیم به متن کتاب مقدس، غلبه با نقل اسرائیلیات است. همزمان به برخی مطالب عهدین در محاجّه با اهل کتاب نیز استناد می شود و به تدریج در قرون اخیر، اسرائیلیات جای خود را به مراجعه مستقیم و نقل مطالب عهدینی در مواضع مختلف تفاسیر شیعه و سنی می دهد. وزیر مغربی، تنها مفسری است که از هر سه روش فوق در تفسیر خود استفاده کرده، با این تفاوت که در قیاس با تفاسیر پیش از خود، روایات موسوم به اسرائیلیات را به حداقل رسانیده و در عوض با مراجعه به متن عهدین، برخی عبارات تورات یا انجیل را در تأیید نظر خود یا به منظور نقد و نقض مطرح کرده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر تاریخچه و سیر تحول سه گونه فوق، منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی را گردآوری و بررسی می کند.
دلالت واژه غنیمت درآیه 41 سوره انفال
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی استناد به ظواهر قرآنی در تفسیر «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر «من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر شیعی است. محمدحسین فضل الله مفسری است که در تفسیر خود بر ظواهر قرآنی تأکید می ورزد و یکی از مبانی خود را در تفسیر اعتماد به ظواهر قرآنی بیان می کند. استفاده از ظهور در تفسیر وی انواع گوناگونی دارد. فضل الله از مجموع این ظواهر استفاده های گوناگونی چون تأیید یک احتمال تفسیری، نقد و ردّ نظر مفسران دیگر و نقد روایات تفسیری بهره می برد. وی در اکثر موارد همراه با ذکر ظهور، قرائن و شواهدی از قبیل قرائن منفصل قرآنی، روایی یا عقلی را یادآور می شود تا استظهار خود را تأیید کند. با این وجود فضل الله درجایی که قرائنی قرآنی، روایی یا عقلی مبنی بر اراده خلاف ظاهر در میان باشد از ظهور الفاظ دست برمی دارد؛ ولی پایبندی بیش از اندازه ی فضل الله به ظهور در برخی از آیات موجب شده است که وی در ورطه ی افراط افتاده و در معنای ظاهری الفاظ جمود پیدا کند و آرایی خلاف مشهور مفسران و به ویژه مفسران شیعه ارائه دهد.
بررسی اعجاز در قرآن بر اساس علم منطق با تکیه بر احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مروری اجمالی در معجزات پیامبران درمی یابیم که معجزة هر پیامبری دو وجه شاخص و ممتاز دارد که عبارتند از: وجه امتیاز حسّی و وجه امتیاز عقلی. به عنوان مثال، اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع)، بیرون آمدن ناقة حضرت صالح از سینة کوه، شفای مریضان به دست حضرت عیسی(ع) و نظیر اینها را می توان از مصادیق معجزات حسّی برشمرد. امّا آن بخش ازگفتار انبیاء و کردار منبعث از این گفتار که به تصریح ایشان، وحی و سخن خداست، وجه عقلی اعجاز را در بر می گیرد و اساس و عنوان پیامبری حاکی از همین معجزات است؛ یعنی دریافت پیام از منبع غیرمتعارف و ابلاغ آن به مردم، و منظور از منبع متعارف، عقل و اندیشة بشری در کنار عقل و اندیشة الهی است. مقام تجلّی عقل الهی برترین و شاخص ترین وجه امتیاز انبیاست؛ زیرا عقل بشری در رهگذر زمان، مکان و تجربة حسّی تکامل می یابد. در نتیجه، فاقد توانایی احاطه بر آینده است. مراد از آینده صرفاً قید زمان نیست، بلکه منظور، حاصل و نتیجة قوانین و سنّت هایی است که انسان با اندیشة خود به آن می رسد یا رسیده است. لذا عنصر زمان و مکان در تجربیّات و تعقّلات بشری دو امر ضروری هستند، در حالی که در فرآیند عقل وحیانی، فاقد هر گونه نقش و نقشه هستند. با دقّت در تجلّی عقل وحیانی در عقل بشری می توان به یکی از تجلّیات قاطع و مستمر اعجاز الهی به ویژه رسول گرامی اسلام درهمة دوران پی برد.
معنا شناسی سکینه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در شش آیه، از نزول «سکینه» از سوی خدا بر پیامبر(ص) و مؤمنان و در آیات دیگری با مشتقات همین واژه از سکینه بودن امور دیگری برای انسان ها سخن گفته است. آیا «سکینه» در آیات شش گانه با سکینه ای که از امور دیگر برای انسان ها حاصل می شود از یک سنخ است؟ یا آنکه میان آنها تفاوت ماهوی وجود دارد؟ این تحقیق با روش استنادی، تحلیلی و با مراجعه به تفاسیر و بررسی و نقد آراء مفسِران در باب چیستی حقیقت سکینه، این نتیجه را در اختیار می گذارد که سکینه در آیات شش گانه، حقیقتی فرامادی است که تحت شرایط خاص و در موقعیت های ویژه ای بر قلب پیامبر(ص) و مؤمنان نازل می شود و آثار و نتایج ویژه ای را برای آنان در پی دارد. از این رو سکینه در آیات ششگانه با سکینه ای که از امور دیگر حاصل می شود تفاوت ماهوی دارد.
راهکارهای تربیت اجتماعی و عاطفی نوجوانان در قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
نوجوانان احساسات پُرتلاطم و متغیّر دارند. لذا برای اینکه بتوان از آنها افرادی متعهّد به انجام وظایف خود و رعایت حقوق دیگران پرورش داد، باید در کنار روش های تربیت اجتماعی، از راهکارهای تربیت عاطفی نیز استفاده نمود تا آموزش ها عمیق تر و اثرپذیرتر گردد. در قرآن و احادیث، دو شیوة کلّی تربیت اجتماعی و عاطفی تربیتی مشاهده می شود: الف) توصیه های لازم به والدین و مربّیان برای تربیت نوجوانان؛ مانند: تکریم و احترام متربّی، مدارا کردن با متربّی، محبّت کردن به متربّی، توجّه دادن متربّی به سَر و وضع ظاهر، اعتدال و میانه روی با متربّی، آموزش آداب معاشرت به متربّی، آمادگی متربّی برای تشکیل خانواده، ارائة الگو به متربّی، تشویق و تنیبه متربّی. ب) آموزش های مورد نیاز جوانان برای تربیت اجتماعی و عاطفی که شامل آموزش های نظری مانند شناخت رفتارها و مهارت های مثبت، از جمله خوش اخلاقی، رعایت ادب، تعدیل غرائز، عفو و گذشت، خیرخواهی برای دیگران، نیکو سخن گفتن و نیز شناخت رفتارها و مهارت های منفی، از قبیل بدگمانی و سوءظن، خودخواهی، تحقیر، کوچک شمردن دیگران و... و شامل آموزش های عملی از جمله اعتماد به نَفْس و تقویت اراده، مبارزه با عادات ناپسند، تفکّر و آگاهی، دوست یابی و مسئولیّت پذیری است.
اهداف تربیت دینى از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر زبان شناسان تربیت را با عنایت به ریشه رب یرب یعنى پروردن، سرپرستى و رهبرى کردن،رساندن به فرجام، نیکو کردن، و به تعالى و کمال رساندن تعریف کرده اند. در تعریف دین نیز مانندسایر حقایق مربوط به ارزش هاى حیات معقول انسانى اختلاف نظریه هایى وجود دارد که معمولاًناشى از شرایط ذهنى و اطلاعاتى است که تعریف کنندگان درباره مختصات آن دارند. آیت اللّهجوادى آملى معناى دقیقى از دین ارائه داده است. ایشان دین را مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین ومقرراتى مى داند که گاهى همه این مجموعه حق و گاهى همه آن باطل و زمانى مخلوط از حق و باطلاست. اگر مجموعه حق باشد آن را دین حق، در غیر این صورت آن را باطل، یا التقاطى از حق وباطل مى نامند. تربیت دینى نیز بنا بر جهان بینى اسلامى، تربیتى است که رفتار فرد را در برابر خدا،جامعه، خود او و طبیعت بر معیارهاى دینى منطبق سازد و بر اساس قواعد دینى تنظیم کند. تربیتکه از اهداف بسیار مهم خلقت است مانند هر کار دیگرى، نمى تواند بدون هدف باشد. به رغم اینکهاهداف مختلفى براى تربیت دینى بیان شده است، اما مى توان در یک جمع بندى به این نتیجه رسیدکه هدف غایى تربیت اسلامى آن است که افراد در مسائل فردى، اجتماعى و مسائل مربوط به کلانسانیت، کاملاً مطیع خداوند باشند. در این مقاله پس از تبیین مفاهیم تربیت و دین و مقوله تربیتدینى، اهداف مدنظر قرآن درباره تربیت دینى بیان شده است.
تبیین اعجاز تشریعی قرآن در تفاسیر معاصر (مطالعه موردی تفاسیر المنار و نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریم «اعجاز تشریعی» است؛ بدین معنا که احکام شرعی قرآن در ابعاد فردی و اجتماعی ویژگی هایی دارد که هیچ بشری قادر به عرضه هماوَردی برای آن نیست. هماهنگی قرآن با عقل و فطرت، توجه به تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، مبرا بودن قرآن از هر گونه تناقض، ارائه آن توسط فردی درس نخوانده، توافق قوانین قرآن با علم و ... زمینه ساز اعجاز تشریعی شده است. مفسران همواره به این بُعد از اعجاز توجه کرده و به تبیین آن پرداخته اند. از جمله این مفسران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم در تفسیر نمونه اند؛ آن ها در تفاسیر خود به مسائل اجتماعی توجه فراوان کرده و تلاش کرده اند تا اعجاز قرآن را در این بُعد بیش تر نشان دهند. از این رو، جامعه نگری و برداشت های اجتماعی از آیات قرآن در تفاسیر المنار و نمونه به شکل گسترده به چشم می خورد. این تحقیق با پژوهش در این تفاسیر نشان داده که، از نظر این مفسران، مهم ترین وجه اعجاز قرآن نه اعجاز ادبی، بلکه اعجاز تشریعی است و همه معارف الهی، اصول عقاید، احکام عبادات، قوانین، فضایل و آداب و قوانین سیاسی، مدنی و اجتماعی قرآن کریم که با شرایط همه زمان ها و مکان ها سازگار است از والاترین ابعاد اعجاز قرآن است.
واکاوى مفهوم بحران در گفتمان قرآنى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران اجتماعى مفهومى امروزین است که در ادبیات علوم اجتماعى معاصر تولید گردیده و نمى توان معادل عینى براى این مفهوم در قرآن کریم یافت؛ ازاین رو، به منظور دستیابى به تعریف قرآنى از آن، مفاهیم قرآنى معادل بحران را یافته و در یک پویش تحلیلى، واژگان مرتبط را تحلیل نموده ایم. روش انتخاب واژگان قرآنى بر اساس دو ملاک است: حوزه معنایى مشابه و مصادیق خارجى مشترک. این روش نوعى نگاه معناشناسانه ایزوتسویى به منظور فهم مفاهیم قرآن کریم است. دوازده واژه استخراج گردید و سپس در تحلیلى مفهومى با مفهوم متعارف بحران اجتماعى مقایسه و در قالب نسبت هاى منطقى چهارگانه بیان شد. بررسى تحلیلى نشان مى دهد: وقوع بحران اجتماعى امرى مطلوب نبوده و مواجهه منفعلانه با آن پذیرفته نیست؛ در دیدگاهى فعال و پویا، بحران اجتماعى طبیعت خلقت جامعه انسانى و سنت الهى است؛ بحران امتحانى حتمى محسوب و غیرمنتظره نیست و مؤمن رویارویى با آن را فرصتى براى رشد مى داند؛ بحران مفهومى دو وجهى است از فرصت و تهدید، مدیریت قرآنى بحران هاى اجتماعى رویکردى فعال است.
تفسیر انوار ثقلین
حوزههای تخصصی:
نارسایی های ترجمه ی منظوم قرآن (پژوهشی در ترجمه ی کرم خدا امینیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اصیل ترین سرچشمه ی آموزه ها، به فصیح ترین زبان نازل شده، از این رو برای ترویج و تبلیغ مفاهیم والا و معارف بلند آن، ترجمه و شرح حقایق جاودانه اش به زبان های مختلف دنیا ناگزیر می نماید. از دیرباز و از سده های نخستین اسلام، متفکران و قرآن پژوهان بسیاری در ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن، اصول و مبانی ترجمه ی قرآن و انواع سبک های ترجمه ی آن قلم فرسایی کرده و ترجمه هایی شیوا و روان هم ارائه داده اند؛ در این میان فرزانگان نکته سنج، لغزش ها و غفلت ها را یافته و با نقدهای عالمانه، ترجمه ها را به سوی اتقان و استحکام بیشتری سوق داده اند. نویسنده در پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به طور خلاصه به ذکر انواع ترجمه بپردازد سپس مصادیقی از نارسایی های ترجمه ی منظوم در حوزه ی ساختارهای واژگانی، دستوری، آوایی و معنایی را در ترجمه خدا امینیان بیان کند. مهمترین دستاورد این پژوهش آنست که شعر با وجود آرایش های لفظی و معنوی غالبا تکلف آمیز و تابع هنرنمایی و سلیقه ی گوینده است، به همین دلیل شاعر قبل از اینکه از متن پیروی کند تابع ضرورت های شعری و تنگنای وزن و قافیه است؛ در نتیجه واژگان انتخاب شده یا بیش از متن عربی است یا با آن تفاوت دارد. این حقیقت در مورد ترجمه ی قرآن- چه نظم و چه نثر- انکار ناپذیر است و نشان می دهد هنوز با ترجمه ی مطلوب، فاصله بسیار است.
بررسی ترجمه پذیری دو حرف زائد «باء»و«من»در ترجمه های قرآنی
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان تلاش و فعالیتی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی و زمینه ای برای برقراری و گسترش روابط در سطوح مختلف از دیرباز مورد توجه بشر قرار گرفته است. ترجمه کتاب مقدس قرآن که ضمن پیام رسانی تربیتی، حامل افکار اعتقادی و اجتماعی و دستورات فقهی و عملی است، اهمیت فوق العاده ای دارد. یکی از اموری که در ترجمه صحیح قرآن تاثیر گذار است، عنایت به حروف جر است. این جستار در پی آن است که نقش حروف زائد را علاوه بر آثار لفظی در محتوی و آثار حکمی و دلالی آن جستجو نماید. در این نوشتار برای محدود کردن دامنه پژوهش دو حرف «باء» و «من» از میان حروف جر انتخاب شده است و برای اینکه این حروف با مفاهیم قرآنی مورد نظر تطبیق داده شود به تفاسیر مراجعه شده و سپس معانی مستفاد از تفاسیر با ترجمه ها تطبیق داده شده است. برای این امر ترجمه هایی انتخاب شد که از جهات ادبی، دلالی، فلسفی و روایی جامع باشد تا استقراء از عمومیت افزون بهره مند گردد. همچنین نمونه های آماری در خصوص دو حرف «باء» و «من» و معانی زائد و اصلی آن مقایسه شده است و نیز با توجه به این آمارها، نسبت هماهنگیِ ترجمه ها با تفاسیر و میزان انعکاس مسائل دلالی و بلاغی قرآن در ترجمه ها پرداخته شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به این نتیجه دست یافته است که برخی از ترجمه ها در انتقال مفاهیم قرآنی توانایی بیشتری دارند و میزان هماهنگی آنها با تفاسیر که منبع اصلی ترجمه ها به شمار می روند، بیشتر است.
معناشناسی واژة «علم» در معلقات سبع و قرآن کریم از منظر روابط معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه علم در دوره های گوناگون تاریخی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر هر دوره تطور معنایی پیدا کرده و در معانی مختلفی به کار رفته است. بررسی معناشناختی این واژه، در تاریخ قبل و بعد از اسلام، نشان دهنده کاربرد آن در معانی متفاوت و حتی متضاد است. بدین معنا که در دوره جاهلیت، متناسب با فضای فکری و فرهنگی حاکم بر جامعه، معنایی که از علم دریافت می شد با معنای آن در دوره اسلامی متفاوت بوده است. از بین متون جاهلی، «معلقات سبع» بنابر درجه اهمیت و قدمت تاریخی آن می تواند به معناشناسی این واژه متناسب با فضای فکری جاهلیت کمک کند. در دوره اسلامی نیز تطور معنایی علم را می توان در «آیات قرآن»، به عنوان منبع مهمی که اصول و اندیشه های اسلامی از آن نشئت گرفته، پی گرفت.
در این پژوهش، با استفاده از روابط معنایی در دو بُعد «تقابل معنایی» و «هم معنایی» سعی شده واژه علم در دوره جاهلیت و اسلام معناشناسی شود. در روش تقابل با استفاده از کلمات و واژه هایی که در تقابل با علم در بافت متن به کار رفته معنای علم استخراج شده است و در روش هم معنایی نیز با استفاده از واژه هایی که در بافت متن به عنوان واژه جایگزین علم به کار رفته معنای علم به دست آمده است.
در دوره جاهلیت، بیشترین معنای علم را می توان در تجربیات فردی و سطحی از آگاهی نسبت به محیط پیرامون مشاهده کرد، در حالی که در آیات قرآن معنای علم ابعاد معرفتی و شناختی پیدا کرده است.
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
بررسی تأثیر مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین بر وحی شناسی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین شیرازی نظام حکمت متعالیه و بتبع آن، نفس شناسی خود را بر پایه مبانی و اصولی استوار کرده که پیش از او به آنها بعنوان مبانی زیربنایی یک اندیشه فلسفی کمتر توجه شده است. حرکت جوهری نفس از ماده تا ملکوت، تشکیک وجود و ذومراتب بودن نفس، جایگاه عالم خیال و نیز اتحاد نفس با عقل فعال از زمره این اصول اساسی در نفس شناسی صدرایی بشمار میروند. در این نوشتار، به بررسی جایگاه اصول و مبانی علم النفس ملاصدرا و تأثیر بنیادین آن در شناخت وحی و تبیین فرایند آن پرداخته شده است. از جمله نتایج این اصول و مبانی میتوان به کلامی بودن وحی، غیرشخصی بودن آن، خطاناپذیری، همراستایی وحی با عقل و انقطاع ناپذیری آن اشاره نمود.
ظرفیت های معماری متناسب با مفهوم کیفیت زندگی انسان در قرآن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون موضوعی بین رشته ای در ارتباط مفاهیم پایه در دانش معماری با آموزه های قرآن کریم است. از نظر این مقاله، مهم ترین داعیه یک اثر معماری، ارتقای سطح کیفی زندگی آدمی است و معماری کیفیت های خود را از کیفیت زندگی انسان دریافت می کند؛ ازآنجایی که کیفیت زندگی انسان، ابعاد مختلف معنایی خود را از نظام معرفتی معماران نسبت به مفهوم انسان و زندگی شایسته او اخذ می نماید، طرح نسبت «معماری» و «کیفیت زندگی انسان» در یک پژوهش، بدون توجه به نظام معرفتی افراد در دریافت از این دو مفهوم ممکن نیست. بر اساس مفروضات مقاله، بهترین و کارآمدترین نظام های معرفتی، نظام معرفتی اسلام در قالب آموزه های قرآن بوده که بر پایه وجود فطرت در آدمی طرح ریزی شده است و «حیات طیّبه»، مبنای بنیادین کیفیت زندگی در آن به شمار می رود؛ بنابراین این پرسش که آموزه های قرآن کریم به مثابه نظام معرفتی چه نقطه نظراتی درخصوص کیفیت زندگی انسان دارد و این نکات چگونه در معماری قابل پیگیری هستند، مهم ترین مسائل پژوهش قلمداد می گردند. در این راستا هدف این بوده است تا با طرح امکان پژوهش بین رشته ای، مسائل معماری به همراه تحلیل مواضع نظری قرآن کریم نسبت به موضوع انسان و زندگی وی انجام پذیرد؛ لذا موضوع «انسان شناسی» به مثابه معرفت پایه در دانش معماری معرفی شده که به شناخت زندگی انسان مبتنی بر آن منجر می شود و سرانجام ابعاد «کیفیت زندگی انسان» به عنوان دغدغه محوری رشته معماری مورد بازشناسی قرار گرفته اند. سرفصل عمده مطالعات بدین شرح بوده است: ابتدا ماهیت و هویت و منزلت انسان از منظر شریف قرآن مورد بررسی واقع شده است. سپس با تأمل بر ابعاد مختلف زندگی انسان در هستی، مراتب حیات آدمی متناظر با مراتب وجودی او معرفی و نهایتاً در تناظر با ظرفیت های معماری، بر درک صحیح نسبت ابعاد کیفی معماری در آیینه کیفیت زندگی انسان مؤثر و راهگشا بوده است.
تحلیل دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی درباره اسلام و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام و ایمان دو مفهوم قرآنی است که درباره آن دیدگاه های مختلفی ارائه شده است. ایمان از دیدگاه فخر رازی به معنای تصدیق قلبی و باوری استوار و مبتنی بر دلیل، تصدیق پیامبر با تمام آنچه که آورده و اقرار زبانی است و از دیدگاه علامه طباطبایی تعاریف گوناگونی دارد که برخی از آنها درباره مقوّمات ایمان و برخی دیگر از آنها ناظر به متعلقات ایمان است و به معنای تصدیق یگانگی خداوند و باورداشت آیات الهی، فرشتگان، پیامبران، جانشینان آنان، روز جزا و هر حکمی است که فرستادگان الهی آورده اند. علامه طباطبایی افزون بر اعتقاد باطنی، التزام به آثار عملی ایمان را از نشانه های ایمان دانسته است، برخلاف فخر رازی که صرف تصدیق قلبی را در مؤمن بودن شخص کافی می داند. فخر رازی در تبیین دیدگاه خویش درباره معنای اسلام و ایمان و پیوند میان آنها دچار ناسازگاری هایی شده است که بر اساس آن گاهی نسبت میان اسلام و ایمان را تساوی و گاهی تباین می داند. وی همچنین از یک منظر نسبت میان مسلمان و مؤمن را عموم و خصوص مطلق و از نگاه دیگر تساوی دانسته است.