مطالب مرتبط با کلیدواژه

باطن گرایی


۱.

روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفسیر غزالی ابن سینا تأویل نص گرایی باطن گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۷۲۷
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
۲.

تأویل گرایی در اندیشة مولوی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی غزالی تأویل تأویل عرفانی باطن گرایی قوانین تأویل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران سنی
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل می پردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که غزالی ِبه رغم رساله هایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویل گرایانة آن ها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویل گرای مولوی می پردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانه ها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفته است. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاه های غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویل گرای مولوی را در تأویل های صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان می دهد.
۳.

تأویل هنجارمحور در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه ظاهرگرایی تفسیر به رأی تأویل باطن گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۴۴۴
تأویل در حوزة معرفت شناسی دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی از واژه های پرکاربرد و پرتأثیر است. حکمای متعالی و عرفای محقق قلمرو تأویل را به حوزة هستی شناسی نیز مرتبط دانسته و سرچشمة تأویل در حوزة الفاظ و مفاهیم را در این مبدأ مستقر دیده اند. بیان ربط این دو حوزه از اهداف مهم حکمای متعالی در تفسیر متون دینی است که پیشاپیش سبب زدودن شبهات نیز می شود. برجسته سازی مقصود و همگرایی این دانایان در منظور از تأویل شایسته و بیان زیرنهاد آن، همسان بودن کتاب تدوین و کتاب تکوین در نیاز به کاربرد تأویل برای راهیابی به حقیقت موجودات و تأثیر منحصربه فرد نگاه یگانه انگار به هستی و فراسو قراردادن آموزه های دینی، همانند ظاهر و باطن، از اهم مقاصدی است که در این نوشتار برای شفاف سازی فرایند تأویل دنبال می شود. همچنین، بی اساس بودن ادعای ظاهرگرایان در نفی مطلق تأویل و اتهام تأویل گرایی گزافه محور علیه رقیبان خود رهاورد ارزشمند این تبیین است. تاریخ ممتد ظاهرگرایی گواه حملات پرتعصب و مجادلات اشباع از تصلب در برابر اعمال قواعد عقلی و شهودی در فهم مقاصد ژرف ظواهر متون دینی است. دامنة شبهه های ظاهرگرایان از منع مطلق تأویل تا تحریف مفهوم و مصداق آن گسترده است، اما ساختار ادبیات متون دینی آن ها را به گذر از ظاهر و ارادة معنای غیرلغوی و دستور زبانی و کاربرد تأویل ناگزیر کرده است. بیش از همه، حکمت متعالیه آماج اتهامات بی اساس این گروه است و ایجاب می کند با نگاهی همه جانبه در قلمرو لفظ و معنا، و در ساحت کتاب تدوین و تکوین، سیر کاربرد تأویل در سنت و سیرة حکمت متعالیه در مواجهه با متون دینی بررسی شود. در این پردازش طرح بدیع حکمت متعالیه یعنی جمع بین بقای الفاظ بر معنای ظاهری و گذر به باطن معنا، در مواجهه با متون دینی محسوس، و کارامدی این روش برای دست یابی به ژرفای آموزه های خردپرور دینی ملموس است.
۴.

شهر مطلوب «غزالی»: آرمان شهری بر مدار اصلاح(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امام محمد غزالی آرمان شهر باطن گرایی اصلاح اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۳۳۶
نوشتار حاضر درصدد توضیح چاره اندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که لابه لای اندیشه هایی پیچیده و چندلایه مطرح می گردد. اندیشه هایی که ذیل دگرگونی معرفتی این حکیم ممتاز از دریچه دل و از زاویه همدلی جمعی عرضه شده است. وی این شهر مطلوب و جامعه آرمانی را ذیل بذل توجه به حضور و تأثیر دین، سیاست و اخلاق در جامعه به شیوه ای ترسیم می نماید که دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی اعضای جامعه/ شهر را سبب شود. در تقریر این مسئله، نکته مهمی که در این نوشتار موضوع توجه جدی قرار می گیرد، آن است که برای غزالی دستیابی به این آرمان شهر فارغ از راه کار «اصلاح» امکان پذیر نیست. این اصلاح متوجه آن دسته از پیرایه های تاریخی است که به دین و شریعت افزوده شده است و آنگونه که غزالی توضیح می دهد، ذیل درکی باطن گرایانه می توان نسبت به شناسایی و زدایش آنها همت گماشت. به این ترتیب و به صورت خلاصه می توان گفت که غزالی، شهر آرمانی خود را ذیل توجه به سه گانه «دین، سیاست و اخلاق» و در بستر اصلاح بنا می نماید.
۵.

جهان شناسی اجتماعی نوین در شبکه های مجازی از منظر باطن گرایی تمدنی: مطالعه پدیدارشناسانه هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی و فضای مجازی پدیدارشناسی هرمنوتیکی تمدن باطن گرایی دین و جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
در پی تأثیرات تدریجی مدرنیته و روشنگری، کیهان شناسی دینی به جهان شناسی اجتماعی مبدل شد. پس از ظهور فضای سایبر، زمینه برای شکل گیری نوعی از جهان شناسی اجتماعی نوین فراهم آمد. هویت، فرهنگ، ذهنیات، روحیات، احساسات و عملکرد کاربران در شبکه های اجتماعی به طور قابل توجهی متأثر از آن جهان شناسی است. این مقاله با رویکرد باطن گرایی(از یک سو، رویکرد عبدالواحد یحیی و از سوی دیگر، رویکرد پیتر برگر) و با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی به توصیف، تفسیر و تأویل مسئله مذکور پرداخته است. در این راستا، از نمونه گیری هدفمند با مراجعه به کانال تلگرامی استفاده شده است. یافته ها در دو محور تحلیل شده اند: 1)فعالیت ها و باورهای کاربران در راستای خلق و بازتولید جهان شناسی اجتماعی در شبکه های اجتماعی به مثابه متن و متن واره(تحلیل اولیه)؛ 2)معناسازی و تفسیر مبناکاوانه از آن فعالیت ها و باورها(تحلیل ثانویه). بعضی از نتایج حاصل از تحلیل ثانویه بر اساس منطق هرمنوتیکی شامل مؤلفه های زیر است: 1)تعامل آئینی و پرستش کورکورانه(اتاق پژواک)؛ 2)اگزیستانسیالیسم شبکه ای شده و پرومته وار بودن زیست مجازی؛ 3)دوگانه تمدن فناورانه و تمدن اخلاقی در زندگی روزمره(پرسش های بنیادی و ناایمنی هستی شناختی)؛ 4)امتداد و احیای مجازیِ جهان شناسی اجتماعی و حل معضله نومینالیستی(وجود اتساعی مجازی)؛ 5)توهم رفع سوء تفاهم از سکولاریسم با برآمدن پسا ماتریالیسم(آرمان شهر مجازی).
۶.

بررسی و تحلیل منزلت امام حسین (علیه السّلام) در آیین اهل حق(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اهل حق آیین یارسان امام حسین (ع) باطن گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۱۶
در جهان بینی آیین اهل حق ( یارسان کاکه ای)، حسین بن علی(علیه السّلام) جایگاهی والا دارد. در این نگرش، آن حضرت در عالم ملکوت، حقیقتی دارد و در عالم مُلک، با رقیقه وجودی آن روبه رو هستیم. نوشتار حاضر به این پرسش پاسخ داده است که از منظر اهل حق، جایگاه والای امام حسین(علیه السّلام) بر چه مبنایی تعریف شده است؟ یافته های پژوهش نشان داده است پیشوایان این آیین با رویکردی باطن گرایانه مبتنی بر اصل تجلی ذات و صفات خداوند به تبیین و تفسیر جایگاه و مرتبه مقامات آیینی پرداخته اند. از آنجا که امام حسین(علیه السّلام) مجلای صفت خداوند است، در عالم ملکوت وجودی فوق طبیعی دارد که موسوم به «رضا» است و در عالم مُلک، امام به شمار رفته است. اهل حق همسو با نگرش امامیه سیدالشهدا را امام می داند؛ اما مبنای دیدگاه آنان متفاوت است. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به تبیین و بررسی جایگاه امام حسین(علیه السّلام) در نظام فکری اهل حق پرداخته است. بررسی منشأ عقیده اهل حق درباره امامت اهل بیت (علیهم السّلام)و نیز باور به خونخواهی امام حسین(علیه السّلام) و یارانش، از جمله اهداف این نوشتار است.