مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
تفسیر المنار
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۶
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی، با تعبیرهای گوناگون، درباره شفاعت سخن گفته که برخی از آنها بر وجود شفاعت دلالت میکند. پدیدآورندگان «تفسیر المنار» شفاعت را به معنای تسلط اراده شفاعتکننده بر اراده خدای متعال پنداشته و با محال شمردن آن، تمام آیات قرآن را نافی شفاعت میدانند. حال آنکه شفاعت به معنای تسلط اراده شفاعتکننده بر اراده خداوند نیست تا لازمهاش تغییر علم ازلی خدا و در نتیجه محال باشد، بلکه شفاعت تشریعی، قانونی الهی است که بر قوانین مربوط به مجازات حاکم میباشد.
در این پژوهش برآنیم تا تفسیر پدیدآورندگان تفسیر المنار از آیات شفاعت را نقد و بررسی کنیم، بدین منظور پس از بیان دلیل عقلی و مستندات قرآنی ایشان، دلالت آیات بر وجود شفاعت را اثبات و ادلّه آنها را بررسی خواهیم کرد. در برخی از آیات قرآن درباره وساطت اسباب و علل طبیعی نیز شفاعت به کار رفته است، از اینرو، در فرجام، این آیات را بیان و دلالتشان بر شفاعت تکوینی را بررسی خواهیم کرد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی میباشد.
نقد تأویل های ناروا از آیات بیانگر نمونه های عینی معاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های قرآن در اثبات معاد، ارائة نمونة رخدادهایی مشابه معاد است که در همین جهان تحقق یافته است؛ امور خارق العاده ای که خود بیانگر زنده شدن انسان ها و حیوانات پس از مردن در جهان کنونی است. این موارد ـ همان گونه که در پایان برخی از این آیات آمده است ـ نشانة امکان تعلق قدرت الهی بر زنده شدن همة انسان ها و تحقق قیامت کبری است. اما برخی مفسران همچون عبده و رشید رضا در تفسیر المنار، سرسید احمد خان هندی در تفسیر الهدی و الفرقان و نیز مرحوم طالقانی در تفسیر پرتوی از قرآن، بدون اشاره به قرینه و دلیلی موجه، از ظهور چنین آیاتی دست برداشته و کوشیده اند تفسیری خلاف ظاهر ارائه کنند. این نوشتار برآن است تا ضمن بیان تفسیر درست و مطابق با ظاهر این آیات، تأویلات مذکور در تفسیرهای یادشده را بررسی و نقد نماید.
بررسی تطبیقی آیات صفاتی خداوند از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
حوزه های تخصصی:
آیات صفاتی، از آیات متشابهی که از یک طرف با صفات خبری خدا ـ که یک بحث اختلافی است ـ و از طرف دیگر، با آیات متشابه ـ که برای فهم بشر سنگین است ـ مرتبط می باشد. این بحث زمینه ساز
به وجود آمدن فرقه های مختلف در میان مسلمانان گردیده است. با توجه به این که دین اسلام، دین وحدت است بنابراین ضرورت دارد که این مسئله بررسی گردد؛ از این رو در این مقاله کنکاش و تطبیق نظرات دو مفسر بزرگ از شیعه و اهل سنت (علامه طباطبایی و رشیدرضا) پرداخته می شود.
درباره این آیات دو شیوه کلی وجود دارد:
1ـ مثبتین (سلف) با تأکید بر اثبات صفات خبری موجود در این آیات برای خداوند؛
2ـ مؤوّلین (خلف) با تکیه بر تنزیه خداوند از این صفات.
با تطبیق آیات صفات در دو تفسیر می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند مورد پذیرش هیچ کدام از آنها نمی باشد، گرچه رشیدرضا با اعتماد بر فهم اکثر اصحاب و باور به عدم تحریف این آیات، روش اثبات مقبول از نوع تفویض را پذیرفته است و در تفسیر المیزان با پیروی از اهل بیت و گرفتن اصل معنا با حذف لوازم، روش اثبات مقبول از نوع ظهور تصدیقی اخذ شده است، اما به دلیل هم عقیده بودن صاحبان آنها در اصول و مبانی، شاهد به کارگیری معنای کنایه ای و مجازی در تمام آیات در المیزان و در اکثر آیات در المنار می-باشیم.
واژگان کلیدی: طباطبایی، رشیدرضا، تفسیر المیزان، تفسیر المنار، آیات صفات.
تبیین اعجاز تشریعی قرآن در تفاسیر معاصر (مطالعه موردی تفاسیر المنار و نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریم «اعجاز تشریعی» است؛ بدین معنا که احکام شرعی قرآن در ابعاد فردی و اجتماعی ویژگی هایی دارد که هیچ بشری قادر به عرضه هماوَردی برای آن نیست. هماهنگی قرآن با عقل و فطرت، توجه به تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، مبرا بودن قرآن از هر گونه تناقض، ارائه آن توسط فردی درس نخوانده، توافق قوانین قرآن با علم و ... زمینه ساز اعجاز تشریعی شده است. مفسران همواره به این بُعد از اعجاز توجه کرده و به تبیین آن پرداخته اند. از جمله این مفسران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم در تفسیر نمونه اند؛ آن ها در تفاسیر خود به مسائل اجتماعی توجه فراوان کرده و تلاش کرده اند تا اعجاز قرآن را در این بُعد بیش تر نشان دهند. از این رو، جامعه نگری و برداشت های اجتماعی از آیات قرآن در تفاسیر المنار و نمونه به شکل گسترده به چشم می خورد. این تحقیق با پژوهش در این تفاسیر نشان داده که، از نظر این مفسران، مهم ترین وجه اعجاز قرآن نه اعجاز ادبی، بلکه اعجاز تشریعی است و همه معارف الهی، اصول عقاید، احکام عبادات، قوانین، فضایل و آداب و قوانین سیاسی، مدنی و اجتماعی قرآن کریم که با شرایط همه زمان ها و مکان ها سازگار است از والاترین ابعاد اعجاز قرآن است.
بررسی تطبیقی اسلوب های بیان قصص قرآن در تفاسیر المنار و نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کامل ترین کتاب آسمانی، برای هدایت انسان ها از فنون گوناگونی استفاده کرده است. از جملة این فنون، بهره گیری از اسلوب داستان است که در مواضع و مناسبت های گوناگون مطرح می کند. هدف قرآن در بیان این داستان ها، بیان داستان تخیّلی نیست، بلکه سرگذشت پیشینیان را آیینه ای برای عبرت آیندگان قرار داده است و سراسر آن حقّ است. مفسّران قرآن، به ویژه در دوران معاصر، به این بُعد از قرآن توجّه خاصّی نموده اند تا جایی که از آن، با اعجاز غیبی یا اعجاز قصصی یاد می کنند. از جملة این مفسّران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه است که عبارتِ «اعجاز قِصَصی قرآن» در بسیاری از مجلّدات آنها به صورت گسترده ای به چشم می خورد. بررسی این تفاسیر نشان می دهد که دیدگاه تمثیلی و تخیّلی مفسّران المنار نسبت به برخی از قصص قرآن باعث گردیده تا نظرات خاصّی را مطابق عقل گرایی افراطی و سلفی خودشان به قصص تحمیل کنند. در مقابل، تفسیر نمونه با دیدگاهی معتدلانه، بی تأثیر از عقاید مذهبی خاص و با دلیل و برهان، واقعی بودن همة قصص را اثبات نموده است و تمثیلی دانستن آنها را با صراحت رد کرده اند. ایشان هدف عبرت آموزی و تربیتی از قصص قرآن را برخلاف تمثیل بودن آنها دانسته است.
جستاری در تحریف ناپذیری قرآن کریم (بررسی تطبیقی دیدگاه های سید قطب و رشید رضا)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی یکی از مباحث تاریخ قرآن کریم به نام «تحریف» می پردازد. در این نوشتار سعی بر آن شده ابتدا به مفهوم شناسی «تحریف» پرداخته، سپس این موضوع در دو تفسیر «المنار» و «فی ظلال القرآن» با دلایل عقلی، قرآنی، روایی، گواهی تاریخ و اعجاز قرآن، درباره ی عدم تحریف قرآن کریم مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. در نهایت آنچه حاصل شد آن است که، رشیدرضا از میان دلایل ذکر شده، دلیل قرآنی (آیه ی حفظ)، دلیل روایی یا سنت نبوی، گواهی تاریخ، و دلایل جدید و ابتکاری چون احکام و تشابه، اعجاز بیانی و نسخ و عدم تحریف، در مقام دفاع از عدم تحریف قرآن کریم برآمده است. ولی سید قطب به دلیل قرآنی توجه بیشتری در مقایسه با رشید رضا برای اثبات عدم تحریف قرآن نموده، و علاوه بر آیه ی «حفظ» به آیه ی «نفی باطل» نیز تمسک جسته، و از سایر دلایل، مسئله ی اعجاز قرآن و گواهی تاریخ را با محافظان قرآن در زمان نزول، مطرح نموده و تنها با یکی از دلایل جدید رشید رضا یعنی اعجاز بیانی هم عقیده است. گفتنی است این پژوهش؛ روش توصیفی- تحلیلی، با رویکرد تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای صورت گرفته است.
مرجعیت علمی قرآن با تأکید بر اندیشه های قرآن شناختی رشید رضا
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
35 - 63
حوزه های تخصصی:
گستره مرجعیت علمی قرآن و تعیین مرزهای آن از مهم ترین مبانی قرآن شناختی تفسیر است و کسی از مفسران سترگ از این مبنا غفلت نکرده است. در باب گستره مرجعیت قرآن سه نظریه ارائه شده است: 1. قرآن بیانگر همه حقایق هستی است؛ 2. قرآن بیانگر عوامل سعادت جهان آخرت است؛ 3. قرآن بیان کننده عوامل سعادت دنیا و آخرت است. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای- اِسنادی و تحلیل محتوایی، توصیفی و استنباطی می باشد، هدف از موضوع پژوهشی پیش رو، تعیینِ گستره مرجعیتِ علمی قرآن با تأکید بر اندیشه های قرآن شناختی رشید رضا است. رشید رضا از پیشتازان نهضت بازگشت به قرآن و مؤلف تفسیر المنار، مانند بسیاری از مفسران در تفسیر خود به واکاوی و تبیینِ گستره مرجعیت علمی قرآن پرداخته و ذیل آیه سوم سوره مائده، گستره مرجعیت علمی قرآن را بررسی کرده است. وی با استناد به آیات 89 نحل، 38 انعام و 9 اسراء توضیح می دهد قرآن چگونه می تواند بیانگر همه چیز باشد. نظر رشید رضا در باب مرجعیت عملی قرآنی با سومین نظریه پیش گفته سازگار است و در نتیجه وی بر این باور است که هر آن چه مربوط به شریعت است در قرآن یافت می شود.
تحلیل انتقادی دیدگاه المنار درباره مسخ اصحاب سبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
293 - 316
حوزه های تخصصی:
درباره مسخ اصحاب سبت دو دیدگاه وجود دارد؛ بیشتر علما و مفسران معتقد به مسخ جسمانی، و گروه اندکی با اتکا به روایت مجاهد تابعی، معتقد به مسخ معنوی هستند. در عصر حاضر، محمد عبده و رشید رضا در تفسیر المنار با رویکرد عقلانی به تفسیر و تأکید بر جنبه هدایتی قرآن، ضمن نفی ظاهر قرآن با تکیه بر خبر واحدِ منقول از مجاهد و با بی توجهی به فلسفه مسخ، بار دیگر باور به مسخ معنوی را قوت بخشیدند. پژوهش حاضر، دلایل مطرح شده توسط مؤلفان المنار را با کمک منابع کتابخانه ای و بر مبنای آیات قرآن، روایات، معانی لغوی و نظر عموم علمای شیعه و سنی مورد تحلیل و نقد قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ادله و شواهد مطرح شده در المنار برای باور به مسخ معنوی، با ظواهر آیات قرآن، روایات متعدد فریقین و سیره علما مخالف بوده و مسخ جسمانی با هدف از عذاب مسخ سازگارتر است.
بررسی تطبیقی مسئله شفاعت در تفسیر المنار و تفسیر تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شفاعت اصلی اعتقادی و یکی از مهم ترین بحث های کلامی میان شیعه و اهل سنت است. هرچند اصل شفاعت به روشنی در قرآن بیان شده و شفاعت اولیای الهی در آخرت از سوی مفسران مسلمان (شیعه و اهل سنت) پذیرفته شده است، اما به اعتقاد گروهی شفاعت فعل خدا و حق اوست و درخواست فعل وی از غیر او شرک است؛ آنان از جمله صاحبان تفسیر المنار (محمدعبده و رشیدرضا) دراین باره شبهه هایی مطرح کرده اند. مفسران شیعه ازجمله صاحب تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی کوشیده اند با آیات و قرائن روایی- کلامی به این شبهه ها پاسخ دهند. شفاعت تغییری در اراده الهی نیست، بلکه به اذن او وقوع امری معقول و برپایه دلایل عقلی است. با توجه به مناقشه انگیز بودن مسئله شفاعت میان مسلمانان، توجه به آن ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی دو دیدگاه است. نخست شبهه ها درباره شفاعت مطرح شده، سپس با تکیه بر تفسیر تسنیم با دلایل قرآنی، عقلی و روایی پاسخ داده شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر داده های کتابخانه ای سامان یافته است.
تحلیل دیدگاه صاحب تفسیر المنار در مورد ادعای قبوریه بودن شیعه
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
181 - 208
زیارت شامل سه رکن زائر، مزور و گرایش قلبی بوده که علاوه بر آنکه شخص زائر با مرتبه و جلالت اولیا الله آشنا می شود، اثرات غیرقابل انکاری در سازندگی روحی و معنوی وی دارد. بااین وجود اعتقاد سلفیه بر این است که زیارت صرفاً یعنی عبادتی برای قبور و ازاین جهت نسبت قبوریه را به شیعیان می دهند. از جمله رشیدرضا در تفسیر المنار خود که یکی از تفاسیر مهم اهل سنت است به بیان ادله قبوری بودن و نسبت شرک به شیعه می پردازد. وی که از اسلاف سلفی خود ابن تیمیه این مباحث را وام گرفته است، با ذکر آیاتی از قرآن به توضیح این ادله می پردازد. این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده است به نقد و بررسی این ادله می پردازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که عدم فهم صحیح آیات، عدم توجه به سنت پیامبر و بزرگان از علما شیعه و اهل سنت و نیز مأنوس نبودن با شیعه برای فهم نیت و عملکرد عوام و خواص آنان باعث ایجاد این گونه شبهات شده و مفسر مدعی نواندیشی را دچار خلط مبحث کرده است.
رویکردی انتقادی به دیدگاه رشیدرضا درباره زیارت قبور در مقارنه با دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
57 - 86
زیارت قبور صالحان و اولیای الهی همواره مورد توجه بوده، تا جایی که بسیاری از علما زیارت قبور را سنت شمرده اند و بر جواز آن ادعای اجماع کرده اند. از سوی دیگر، ابن تیمیه و برخی دانشمندان اسلام، با پیروی از آیات قرآن و روایات، زیارت قبور را تجویز کرده اند و سیره مسلمانان در طول تاریخ اسلام همواره بر مشروعیت، بلکه استحباب سفر برای زیارت مشروعیت سفرهای زیارتی را زیر سؤال برد و به حرمت آن فتوا داد و به تبع او، وهابیان و برخی از سلفیان به ترویج افکار و آرای وی پرداختند؛ از جمله، محمد رشیدرضا است که در موارد متعددی از تفسیر المنار، به دفاع از دیدگاه های وی پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به دیدگاه های صاحب تفسیر المنار و نیز تأکید بر مبانی و اندیشه های علامه طباطبائی به این نتیجه رسیده که مشروعیت زیارت قبور، مبتنی بر شواهد قرآن ی، روایی و عقلی بوده است و اتهامات صاحب المنار مبنی بر تکفیر و مشرک خواندن شیعیان و بدعت شمردن زیارت اهل قبور، با ظواهر و محتوای آیات قرآن ی و روایی همخوانی ندارد و چنین نسبت ها و تشکیک های مذهبی، ناشی از عدم درک صحیح نسبت به مبانی اعتقادی توحیدی شیعه و خلط اوصاف اولوهیت حق تعالی با واسطه ها و جلوه های الهی در عرصه تکوین و تشریع نظام هستی و پیروی متعصبانه از مبانی ابن تیمیه و مکتب سلفیه می باشد و زیارت اهل قبور از مصادیق یادکرد و بزرگداشت بزرگان دین و اهتمام به شعائر دینی و تجلی عبودیت پروردگار می باشد و مستندات قرآن ی، روایی و شواهد تاریخی فراوانی، مؤید آن وجود دارد.
معجزات پیامبران در تفسیر المنار: بررسی و نقد
حوزه های تخصصی:
مؤلفان تفسیر المنار بر این عقیده اند که حمل آیات بر معنای ظاهری شان تنها در صورتی صحیح خواهد بود که آن معنا از لحاظ عقلی محال نباشد. ازهمین رو در برخورد با آیات حاوی معجزات پیامبران و بالاخص موارد مربوط به زنده شدن مردگان، که عموماً کار هایی خارق العاده را در برگرفته اند، به گونه ای به تفسیر آیات می پردازند که می توان گفت نتیجه ای جز انکار وقوع معجزات به دنبال ندارد. در این مطالعه ضمن نقد آراء ایشان و با رد ادعای عدم درخواست رؤیت معجزه توسط قوم عیسی و نیز افزودن ادله ای دیگر بنا داریم نشان دهیم که برپایه قرآن کریم معجزات عیسی (ع) نمی توانسته است صِرفِ تحدی باشد و حتماً وقوع بالفعل داشته است. هم چنین در آیه 259 سوره بقره که محتمل است مربوط به عُزَیر نبی (ع) باشد، با نقد تفسیر دو واژه لَبْث و عِظام در تفاسیر شیعه به نقد آراء بازتابیده در این باره در تفسیر المنار و هم چنین آراء بازتابیده در برخی تفاسیر شیعی خواهیم پرداخت. توضیح این که این مفسران نحوه زنده شدن مردگان در آیه 259 سوره بقره را گاه شبیه واقعه روی داده برای اصحاب کهف، و گاه به معنای وقوع مرگ حقیقی برای ایشان انگاشته اند. بنا ست در این مطالعه از این رأی دفاع کنیم که برپایه قرآن هر دو رأی از احتمال وقوع یک سانی برخوردار اند و ازاین رو بحث فاقد ثمره عملی خواهد بود؛ زیرا درهرحال مراد خدا در نشان دادن چگونگی زنده کردن مردگان به شخص مذکور در زنده شدن مَرکَبِ او محقق گشته است.
نقد دیدگاه المنار درباره معجزات حضرت عیسی (ع) با تکیه بر آرای آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین پدیده های فرا طبیعی در قرآن از سوی پیامبران و اولیای الهی که به عنوان معجزه یا کرامت به وقوع پیوسته، یکی از موضوعات اختلافی مفسران است؛ در این پژوهش معجزات حضرت عیسی (ع) از دیدگاه دو مفسر معاصر جوادی آملی در تسنیم و عبده و رشید رضا در المنار و با محوریت آیه ۴۹ آل عمران به روش تحلیل و توصیف مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد همه مفسران بر این عقیده اند که معجزات یادشده در آیه از حضرت عیسی (ع) صادرشده اند اما عبده با رویکرد عقل گرا به انکار این معجزات پرداخت. این در حالی است که استدلال وی در انکار معجزات حضرت عیسی (ع) تمام نیست، علاوه بر این وجود تناقض در دیدگاه رشید رضا در ردّ معجزات حضرت عیسی (ع) و دلایلی در بیان آیت الله جوادی آملی مبنی بر خلاف ظاهر آیه یا خلاف ظهور لفظی آیه بودن و این که حکایت حال ماضی در آیه سوره مائده دلالت بر وقوع دارد و فعل های مضارع بر استمرار دلالت دارند، آمده اند، مورد پذیرش قرار نگرفته اند.
نقش عقل در تفسیر آیات شفاعت از منظرآیت الله جوادی آملی و رشید رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و کارکرد عقل در فهم و تفسیر قرآن کریم مورد اختلاف مفسران است. برخی منکر کارکردهای عقل در تفسیر و فهم آیات قرآن هستند و برخی آن را قبول دارند. آیت الله جوادی آملی و رشیدرضا، ازجمله مفسرانی هستند که از عقل، در فهم آیات بهره برده اند. ازجمله آیات چالش برانگیزی که این دو مفسر، برای تفسیر آن ها از عقل استفاده کرده اند، آیات شفاعت است؛ اما با توجه به مبانی و پیش فرض های متفاوت از حقیقت و ماهیت شفاعت، نتیجه ای که به دست آورده اند، کاملاً متضاد است. یکی شفاعت را با استفاده از عقل منکر و دیگری آن را اثبات کرده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای، به مقایسه تطبیقی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم و رشیدرضا در تفسیر المنار، در مورد نقش و کارکردهای عقل در تفسیر آیات شفاعت در قرآن کریم پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی ماهیت و رویت ملائکه در تفسیر المیزان و المنار
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۲۸
73 - 90
حوزه های تخصصی:
از آغاز پیدایش بشر، باور به موجودات ماورایی از جمله فرشتگان و نقش آنان در زندگی انسان، به شکل های گوناگون وجود داشته و این باور، همواره در معرض انحراف و خطا بوده است. یکی از رسالت های قرآن، تصحیح باورهایی است که در زندگی بشر نقش آفرین بوده است. با این حال، فهم قرآن در میان باورمندان به قرآن نیز دستخوش خرافه، کج فهمی و انحراف بوده است. در دوره معاصر و با تحول علوم و پیشرفت تکنولوژی در غرب، برخی مفسران مسلمان، تحت تاثیر آن به تفسیر جدیدی از فرشتگان روی آوردند که گاه احساس می شود وجود روحانی فرشتگان در معرض انکار قرار می گیرد. یکی از این مفسران و در راس آنان، رشید رضا است. در نوشتار حاضر، با هدف بررسی درستی دیدگاه های رشید رضا، دو مساله ماهیت و رویت ملائکه در دو تفسیر المنار و المیزان به صورت تطبیقی بررسی شده است. رشید رضا، فرشتگان را به قوا و انرژی هایی که در طبیعت انسان و موجودات وجود دارد، تفسیر می کند که قابل رویت نیستند؛ ولی علامه طباطبایی با تمسک به ظواهر آیات قرآن، ملائکه را موجوداتی غیر مادی می شناساند که از اوصاف و لوازم زندگی مادی منزه هستند.
بررسی تطبیقی رویکرد عقلی در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
93 - 116
حوزه های تخصصی:
اعتبار عقل و اعتماد بر آن در فهم کلام و کشف مراد الهی در ادوار مختلف سکه رایج مفسران بوده است، اما در قرن چهاردهم بی شک بارزه تفاسیر، کاربرد عقل و تکیه بر آن است. المنار و المیزان به عنوان مهم ترین تفاسیر قرن اخیر در ضمن گرایش به مسائل اجتماع، عقل گرایی را در تفسیر قرآن پیگیری کرده اند؛ با این تفاوت که المنار عقل را به عنوان منبع خود در تفسیر برگزیده، اما المیزان ظواهر دینی و فهم دین را که متوقف بر ظهور لفظ هستند، مستند به حکم عقل دانسته، ولی در تفسیر، به منبعیت قرآن برای تفسیر خود قائل بوده و عقل را به عنوان ابزاری برای فهم قرآن می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی دو تفسیر المیزان و المنار، به بررسی تطبیقی عقل گرایی در نظر این دو مفسر تمرکز نموده و مختصات عقل را از این نظرگاه مقایسه خواهیم کرد. حاصل آنکه عقل در المنار به عنوان اﺑ ﺰاری ﺑ ﺮای هماهنگ کردن اﺣک ﺎم و ﻣﻌ ﺎرف دیﻨی ﺑﺎ ﻣﻘﺘﻀیات زﻣﺎن ﺑﻪ کﺎر بسته شده و ریشه در تجربه گرایی دارد، درحالی که علامه طباطبایی با تخطئه عقل گرایی تجربی، حرکت عقل ابزاری در مسیر فطرت سالم را لازمه تمییز و تشخیص درست حق از باطل معرفی می نماید.