روابط عاطفی میان والدین در خانواده، که مهم ترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده می شود، اثر گذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوة زندگی اسلامی است. این پژوهش به بررسی تعدادی از عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده می پردازد. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است. به منظور گرد آوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع، گردآوری شده، با شیوة کیفی به تحلیل آنها پرداخته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عواملی چون: همسویی بینش ها و باورهای مذهبی، اندیشة از خود دانستن وجود فرزند، انسان دوستی، محبت، خوش رویی، تکریم و احترام متقابل، حسن ظن (مثبت نگری)، عفو و بخشش، نیکی در برابر بدی ها، یار و غمخوار و مایة نشاط بودن، هدیه دادن، هماهنگی میان گفتار و رفتار، ابراز عواطف مثبت، توجه به امنیت روانی و الگو دهی، از جمله عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده اند که در آموزه های معصومان(ع) بر آنها تأکید شده است.
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشته ای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزاره های واقع نگر دینی و علمی و هم چنین استخراج ضرورتها و توصیه های عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا می شود. تربیت عاطفی با مبانی انسانشناسی و معرفت شناسی وارد فرایند تربیتی می شود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک می کند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطب شناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیه های عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روشهای کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روشهای تدریس و آموزش است.
نوجوانان احساسات پُرتلاطم و متغیّر دارند. لذا برای اینکه بتوان از آنها افرادی متعهّد به انجام وظایف خود و رعایت حقوق دیگران پرورش داد، باید در کنار روش های تربیت اجتماعی، از راهکارهای تربیت عاطفی نیز استفاده نمود تا آموزش ها عمیق تر و اثرپذیرتر گردد. در قرآن و احادیث، دو شیوة کلّی تربیت اجتماعی و عاطفی تربیتی مشاهده می شود: الف) توصیه های لازم به والدین و مربّیان برای تربیت نوجوانان؛ مانند: تکریم و احترام متربّی، مدارا کردن با متربّی، محبّت کردن به متربّی، توجّه دادن متربّی به سَر و وضع ظاهر، اعتدال و میانه روی با متربّی، آموزش آداب معاشرت به متربّی، آمادگی متربّی برای تشکیل خانواده، ارائة الگو به متربّی، تشویق و تنیبه متربّی. ب) آموزش های مورد نیاز جوانان برای تربیت اجتماعی و عاطفی که شامل آموزش های نظری مانند شناخت رفتارها و مهارت های مثبت، از جمله خوش اخلاقی، رعایت ادب، تعدیل غرائز، عفو و گذشت، خیرخواهی برای دیگران، نیکو سخن گفتن و نیز شناخت رفتارها و مهارت های منفی، از قبیل بدگمانی و سوءظن، خودخواهی، تحقیر، کوچک شمردن دیگران و... و شامل آموزش های عملی از جمله اعتماد به نَفْس و تقویت اراده، مبارزه با عادات ناپسند، تفکّر و آگاهی، دوست یابی و مسئولیّت پذیری است.
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی آموزه های تربیتی امام رضا (ع) و کاربست آن ها در عصر حاضر بوده که با تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه منابع و مراجع مرتبط با موضوع تحقیق بوده، به علاوه در انجام پژوهش، نمونه گیری به عمل نیامده و کلیه منابع و مراجع موجود و در دسترس اعم از کتب، مقالات و گزارش های پژوهشی بررسی شده است. ابزار پژوهش، فرم های فیش برداری بوده و داده های حاصل، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته است. یافته ها و نتایج پژوهش با تامل در سیره و آموزه های تربیتی امام رضا (ع) برای تربیت صحیح و مواجهه با ویژگی های عصر حاضر، در قالب کاربست های تربیت اخلاقیِ، تربیتِ اعتقادی، تربیتِ عاطفی و تربیت اجتماعیِ امام رضا (ع) استخراج و تبیین شده است.
روابط عاطفی میان والدین در خانواده که مهم ترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده می شود، اثرگذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوه زندگی اسلامی است. این پژوهش به بررسی تعدادی از نقش هایی که والدین می توانند در تربیت عاطفی فرزند خود داشته باشند می پردازد. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، متون مرتبط با موضوع پژوهش، گردآوری شده و با شیوه کیفی به تحلیل آن ها پرداخته شده است. بعد از استخراج متون مرتبط جایگاه والدین در این تربیت و ضرورت تربیت عاطفی کودک توضیح داده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است کارهایی که والدین در تربیت عاطفی فرزند می توانند انجام دهند که در آموزه های دینی و بخصوص سیره امام رضا (ع) بر آن ها تأکید شده است ازجمله: همسویی بینش ها، اندیشه از خود دانستن فرزند، تکریم و احترام متقابل، حسن رفتار، همدلی، خوش رویی، محبت، هدیه دادن و الگوی شایسته بودن.
اصل محبت اهل بیت: که هم شأن رسالت پیامبر9است، به عنوان یکی از اصول مبنایی تفکر شیعی شناخته و حقیقت این اصل در دلائل نقلی و عقلی تأیید شده است؛ امّا اهمیّت این اصل به عنوان استراتژی زندگی و راهبرد تربیتی کمتر مدنظر قرار گرفته است. در این راستا، این مقاله با رویکرد کیفی و با روش توصیفی - استنتاجی به بررسی این راهبرد پرداخته است و پس از گردآوری داده ها بر اساس اسناد و محتواهای مرتبط، مبانی و اهداف آن در حیطه نظر و عمل، تحلیل و سپس مؤلفه های تربیتی آن استنتاج شده است. نکته حائز اهمیّت در فرآیند محبت در دیدگاه اسلام آن است که محبت و دوستی اولیای الهی محبتی رشددهنده و علّت غایی آفرینش هستی است و موجب شکل گیری نگرش ها و باورهای مثبت می شود و به عنوان هدفِ غاییِ تربیتی، تأمل برانگیز است. اصل توجه به اراده، اصل عینیت بخشی به حب الهی، اصل ارتقاء شناختی درک، اصل ارتقاء فهمِ هدفمندی آفرینش، از اصول مهمّ این استراتژی تربیتی است و با روش الگوی عاطفی اجراشدنی است. جامعیت الگویی ائمه اطهار:اقتضای آن را داردکه فرد پیرو با احساسی عمیق در تمام ابعاد و جنبه های شخصیت انسانی، آنان را اسوه خود قرار دهد و به غنای شخصیتی دست یابد.
هدف پژوهش حاضر بررسی اهداف، اصول و روش های تربیت عاطفه «غم و شادی» انسان برمبنای شادی پذیری و غم پذیری آدمی در صحیفه علویه است. بدین منظور براساس رویکرد کیفی، از روش های پژوهش استنتاجی و تحلیل زبانی و مفهومی استفاده شده است. ازاین رو براساس مبنای مفروض، مناجات های امام علی (ع) در صحیفه علویه انتخاب و مورد پژوهش قرار گرفته اند. براساس نتایج پژوهش می توان گفت متربی باید با تکیه بر اصولی چون شناسایی شادی های ممدوح و چگونگی راه یافتن به آن ها، شناخت غم های مذموم و راه های رهایی از آن ها و همچنین شناخت غم های ممدوح و ایجاد آن ها در قلب خویشتن، در تربیت عاطفه «غم و شادی» وجود خود بکوشد. همچنین باید با روش هایی مانند خشنود کردن خداوند، پیامبر (ص) و خاندان وی، از آن ها توسل جوید و در جهت شاد کردن انسان ها و درنهایت ایجاد شادی برای آخرت خویش اقدام کند. ضمن اینکه با شیوه شکرگذاری و ذکر اسماء الهی طی مسیر کرده و به واسطه نعمت های خاص الهی همچون ایمان و اسلام به کسب شادی بپردازد. متربی همچنین باید غم های دنیایی، گناهان و پیروی از هوای نفس را از عوامل غم های مذموم بداند و با روش هایی ازجمله پناه بردن به خداوند، دعا کردن، ذکرورزی، ملامت نفس پس از ارتکاب گناه و مرگ اندیشی، قلب خویش را برای وجود غم های مقدس آماده سازد تا به این ترتیب به اهداف تربیت این عاطفه یعنی رسیدن به مقام قرب الهی، پیوستن به هدایت یافتگان و سعادت لقاءالله نایل شود.
در پژوهش حاضر شیوه های اجتماعی کردن فرزندان در میان والدین دارای فرزند 6 تا 12 سال شهر ایلام بررسی شده است. روش پژوهش کیفی بود. گردآوری داده ها نیز از طریق مصاحبه با 30 نفر از والدین و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار Maxqda با استفاده از شیوه تماتیک انجام شد. با اجرای کدگذاری باز، 101 تم و 34 مفهوم استخراج شد که در 4 مقوله اصلی شامل تربیت عاطفی و احساسی، تربیت جسمانی، تربیت دینی و تربیت اخلاقی دسته بندی شدند. سؤال پژوهش عبارت بود از: با توجه به تغییرات ساختاری جامعه و خانواده آیا شیوه های اجتماعی کردن فرزندان تغییر یافته است؟ یافته ها نشان داد که اجتماعی کردن فرزندان به شیوه های متفاوتی صورت می پذیرد که براساس وضعیت اقتصادی و اجتماعی والدین متفاوت است؛ والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند تربیت جسمانی را برای فرزندان خود در اولویت قرار می دهند و والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایینی دارند بیشتر بر تربیت عاطفی فرزندان تأکید می ورزند. این گونه خانواده ها دچار نوعی ناآگاهی در روش تربیتی و رفتار با فرزندان هستند. در خصوص شیوه تربیت دینی نیز والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند نسبت به تربیت دینی حساس نیستند و خنثی عمل می کنند؛ اما والدینِ با وضعیت اقتصادی متوسط یا پایین در خصوص تربیت دینی نظر مثبتی دارند. نتیجه کلی این پژوهش نشان داد که تغییرات اقتصادی و اجتماعی، تربیت فرزندان را نیز دچار تغییراتی کرده است؛ اما والدین به دلیل عدم مهارت و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر شیوه سلبی را در تربیت فرزندان در پیش گرفته اند تا ایجابی.
نظام تعلیم وتربیت، با تعلیم و تزکیه نیروی انسانی، تلاش می کند از عمده ترین مشکلات جامعه بشری مانند بی عدالتی اجتماعی، جنگ و خونریزی، انحطاط اخلاقی و فساد اقتصادی پیشگیری نماید. به نظر می رسد برای رسیدن به چنین اهدافی، نظام تعلیم وتربیت باید اهداف حیطه عاطفی را پرورش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی مبانی خدا شناسی مولوی برای دستیابی به تأثیرات این مبانی بر تربیت عاطفی بوده و با استفاده از روش توصیفی استنتاجی، آثار مولوی بررسی و دیدگاه های وی درمورد مبانی معرفت به موجودیّت خدا، قدرت، حلم، رحمت و توّابیّت ، شرح داده شد. همچنین ارتباط و تأثیر این دیدگاه ها، با هدف اصلی این تحقیق، جستجو و مورد مداقّه قرار گرفت. از بررسی مبنای معرفت به موجودیّت خدا، اصل طلب؛ از مبنای قدرت، اصل تضرّع؛ از مبنای حلم، اصل یقظه؛ از مبنای رحمت، اصل ظرفیت افزایی برای جذب رحمت و از مبنای توابیّت، اصل بازگشت، منتج شد و به اتّکای این اصول، روش های مناسب مانند: نماز با حضور قلب، آگاهی و معرفت، صدق و راستی، دوری از تجاوز و زیاده خواهی، فروتنی، ترحّم بر دردمندان و دوری از قساوت قلب و تکبّر و ...، استخراج شد.
هدف: هدف این پژوهش، اعتبار سنجی الگویی برای تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فیلسوفان اگزیستانسیالیسم و نقد آن بر مبنای آرای اندیشمندان مسلمان برای سند تحول در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته است که در بخش اول با استفاده از سندکاوی به استخراج عامل ها و مولفه های مرتبط با موضوع پژوهش در آثار فیلسوفان اگزیستانسیالیسم پرداخته و در مرحله دوم با استفاده از روش دلفی ، با 10 نفر از خبرگان عرصه تربیتی مصاحبه به عمل آمد و نظرات آن ها در خصوص شاخص های استخراج شده در طراحی و اعتبار سنجی الگوی تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم و و اندیشمندان مسلمان گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مدل استخراج شده، عوامل عشق مسیحی (الهی)، وظیفه محوری، نفی عشق طبیعی، نفی خودپرستی، عشق به دیگری.، عشق الهی، وحدت وجودی، آگاهی،نادیده گرفتن ظواهر اغفال کننده، بیرون آمدن از خود، عشق به نمود خدا در دیگری در قالب پرسشنامه و در چندین مرحله مورد ارزیابی خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج تحلیل فازی نشان داد که؛ با توجه به آنکه اختلاف میانگین ها بیش از 2/0 است، یک بار دیگرمراحل توزیع پرسشنامه و میانگین نظرات خبرگان محاسبه شد و از آنجایی که اختلاف میانگین پرسشنامه سوم و چهارم به زیر 2/0 رسیده بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجماع خوبی بین نظر خبرگان وجود دارد و نتایج 4 مرحله انجام فرآیند دلفی فازی اطمینان دقت و صحت نتایج را به اثبات می رساند.
از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی، تشکیل تمدن نوین اسلامی است. فراهم نمودن بستر مناسب برای تشکیل جامعه جهانی اسلامی و زمینه سازی ظهور حضرت حجت(عج)، نیازمند پرورش نسلی انقلابی و تمدن ساز است تا در سایه پرورش اسلامی فرزندان بتوان به تحقق آرمان اصیل انقلاب اسلامی نایل شد. از آنجا که اولین نهاد در جامعه، خانواده است و تربیت نسل در درون خانواده شکل می گیرد، مهمترین نقش در تربیت فرزندان با مادر است. مادران با تربیت صحیح می توانند در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی ÷یش قدم باشند. روش های تربیت، دستورالعمل هایی جزئی برای تربیت و مظهر بارز کار تربیت هستند. در این مسیر روش های مختلفی وجود دارد که با اجرای صحیح آنها مادر را در تربیت صحیح فرزند یاری می نماثیند که ضروری است نهادهای تربیتی و پرورشی، این روش ها و همچنین شیوه اجرای مناسب آنها را به مادران آموزش دهند. در این پژوهش گردآوری داده ها به صورت اسنادی کتابخانه ای است که با روش تحقق توصیفی تحلیلی سامان یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظام تربیتی اسلامی، مبانی، اهداف، اصول، روش های تربیت تبیین شده است و تربیت نسل تمدن ساز با اجرای راکارها و روش های تربیت دینی امکان پذیر است. در این نوشتار روش ها تریت دینی در چار حیطه شاختی، عاطفی، رفتاری و دینی برای تربیت اسلامی فرزندان انقلابی و تمدن ساز ارائه شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از روش های تحلیل گفتمان و شیوه ای نو در بررسی مسائل اجتماعی است که از طریق مطالعات تحلیل متون ادبی و نقد ادبی با ادبیات مرتبط است. تحلیل گران گفتمان انتقادی بر این باورند که متون ادبی، داستان ها و رمان ها نیز مانند سایر متون در راستای برقراری ارتباط هستند. از این رو می توان با نگرش و روش انتقادی آن ها را تحلیل نمود. پژوهش حاضر با استفاده از راهکارهای ارائه شده در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به الگوی ون لیوون (2008) که الگویی جامعه شناختی- معنایی است، به بررسی بازنمایی شخصیت زنان در داستان «مالیخولیای محبوب من» می پردازد. در این پژوهش، از روش کیفی استفاده شده است و همچنین جهت بررسی دقیق تر داده ها، از روش کمی نیز استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و تبیین چگونگی نگرش نویسنده داستان نسبت به بازنمایی شخصیت زنان جامعه امروزی به عنوان کنش گران اجتماعی است. نویسنده کتاب در پی این است که دختران امروزی در نسل بعدی، زنان قدرتمندتری به لحاظ عاطفی و اجتماعی باشند تا بتوانند پا به پای مردان از چالش های عاطفی عبور کنند.
تربیت صحیح فرزند یکی از اساسی ترین وظایف والدین است. تربیت دینی در اصل بر پایه ی فطرت، حرکت به سمت فضیلت است. هدف این پژوهش طراحی و ساخت بسته ی آموزش عاطفی مبتنی بر محاوره ی کلامی بود. در گام اول منابع مختلف و مرتبط با موضوع، انتخاب و سپس با استفاده از روش تحلیل کیفی مؤلفه های مهم تربیت مبتنی بر کلام به دست آمد. در این راستا 7 مؤلفه ی تربیت کلام برای کودکان 5/3 تا 5/6 سال استخراج شد و در نهایت بسته ی آموزشی با اهداف هشت گانه طراحی شد که عبارت بودند از: 1. اهمیت ارتباط عاطفی با کودک، 2. لحن، 3. اهمیت توجه 4. سلسله مراتب پذیرش القاء و لحن، 5. پرورش طیب حواس، 6. آموزش جهت و شرط، 7. آموزش قید، 8. نشان دادن اهمیت افعال. به منظور تعیین روایی محتوایی، بسته ی آموزشی در اختیار 10 نفر از متخصصان حوزه ی مرتبط با پژوهش قرار داده شد. شاخص های CVR و CVI برای همه ی جلسات بالای 8/0 بود که بیانگر روایی محتوایی بالای پروتکل است و از این جهت بسته ی آمورشی تربیت عاطفی دارای حداکثری از شاخص روایی محتوایی است. این بسته در زمینه ی تربیت عاطفی کودک می تواند برای مادران کاربردی باشد.
یکی از ابزارهای تربیتی که زمینه ساز رشد همه جانبه کودک و بخش جدایی ناپذیر زندگی اوست، بازی است. تربیت عاطفی، نقطه عطف تربیتی سایر ابعاد وجودی انسان از جمله عقلانی، اجتماعی و معنوی است و سلامت روانی انسان به سلامت عاطفی او بستگی دارد. نوشتار حاضر با رجوع به منابع دینی و روان شناسی و با روش توصیفی تحلیلی به مفهوم شناسی واژه های بازی، تربیت و عاطفه پرداخته و با بیان رابطه میان بازی و تربیت عاطفی کودکان، به تبیین آثار بازی در امر تربیت عاطفی اشاره کرده است. از جمله آثار بازی در تربیت عاطفی، ایجاد احساس امنیت و آرامش، از بین رفتن عقده ها و جهت دهی به عواطف است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که کودک از طریق بازی آشفتگی های خود را کنترل می کند و به آرامش عاطفی می رسد. بدین سان تمایل به ستیزه جویی در او کاهش و برون نگری اش افزایش می یابد، برتری جویی هاش ارضا می شود و اعتماد به نفس کودک افزایش می یابد. انرژی اضافه اش تخلیه می شود، اضطراب هایش کاهش می یابد و عزت نفس در وی ایجاد می شود. بنابراین والدین می توانند از طریق بازی، عالی ترین نوع محبت را در کودک نهادینه و او را فرمانبردار و مطیع اوامر الهی کنند.