فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
9 - 28
حوزههای تخصصی:
انتظار مفهومی قرآنی است که کاربست فراوانی در روایات آخرالزمان دارد. در طول تاریخ درباره تبیین چیستی، چگونگی و چندگونگی مفهوم انتظار دیدگاه های متعددی ظهور یافته است. مقام معظم رهبری(مد ظله) از متفکرانی است که به مسئله انتظار و مهدویت نگاهی نظام مند دارد. نوشتار پیش رو با هدف بررسی ابعاد انتظار مثبت که همان انتظار حقیقی است در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله) باروش توصیفی-تحلیلی، خاستگاه وحیانی چنین اندیشه ای را بررسی و انتظار مثبت و منفی را برپایه نظام فکری ایشان ترسیم می کند. در ابتدا مفهوم انتظار از دیدگاه آیات و روایات و نظر امام خامنه ای (مد ظله) تبیین شده است. در ادامه انواع انتظار و مؤلفه های تأثیرگذاری انتظار مثبت در زندگی منتظران براساس نظرات ایشان بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که دعابسندگی، استعجال و انتظار خنثی برداشت های منفی از انتظار است و انتظار حقیقی تنها انتظاری است که سه عنصر فکری، انگیزشی و رفتاری دارد.
تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن انقلاب اسلامی
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی است که هریک مختصات و ویژگی های خاص خود را ازمنظر متفکران این دو حوزه مفهومی دارد. پژوهش پیش رو با هدف کشف تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن نوین انقلاب اسلامی بانام تأثیر تمدن مهدویت بر تمدن انقلاب اسلامی انجام شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر چگونگی تأثیرگذاری تمدن مهدوی و اثرگیری تمدن انقلاب اسلامی از آن است که با روش تطبیقی و براساس مقایسه شعارها، شاخص ها و نسبت بین تمدن مهدوی و تمدن انقلاب اسلامی دیدگاه امامین انقلاب یعنی، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) انجام شد. تشابهات زیادی از جمله شباهت شعارها، شاخص ها، اهداف و فرضیه های نسبت سنجی بین این دو تمدن مانند همسانی مطلق و همسانی غایت شناختی بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است، بین این دو تمدن وجود دارد.
نشاط، اخلاق و انتظار منجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
270 - 285
حوزههای تخصصی:
عنصر نشاط با توجه به آثار مطلوبی که در زیست انسان دارد، همواره مورد توجه بوده است. نشاط را می توان به عنوان ابزاری برای زیست اخلاقی بکارگرفت. زندگی اخلاقی توام با معیارهای انسانی و الاهی از آرمان های بشر است. در منابع دینی وعده ی تحقق کامل زیست اخلاقی با دوران ظهور منجی گره خورده و از سویی تحقق وضعیت بسامان ظهور علاوه بر خواست و اراده خداوند به بسترسازی از سوی انسان مشروط است. اکنون مسئله ای که مطرح می شود، چگونگی استفاده از نشاط در زیست اخلاقی انسان و بسترسازی برای انتظار منجی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه می توان از ابزار نشاط در اخلاقی زیستن و سپس زمینه سازی ظهور منجی بهره برد؟ فرضیه نگارنده این است که می توان از ابزار نشاط در جهت زیست اخلاقی و زمینه سازی ظهور منجی استفاده کافی را برد. پژونده در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آنها، جهت دستیابی به جواب مسئله بهره برده است. دستاورد های پژوهش حکایت از وجود سه مدل نشاط در حوزه مهدویت دارد که سبب زیست اخلاقی هدفمند، امیدوارنه و ... خواهد شد. نشاط معطوف به اخلاقی زیستن با ایجاد آرامش، رضامندی، امید به گذر از وضعیت نامطلوب، گذار غیر منعطفانه از محنت ها، سازگاری همگرایانه و حسِّ موفقیت و پیشرفت و ... انتظار منجی را سامان داده و موجب زمینه سازی ظهور خواهد شد.
بررسی اعتبار سندی دعای عهد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
286 - 306
حوزههای تخصصی:
دعا در فرهنگ اسلامی، به ویژه در میان شیعه جایگاه برجسته ای دارد؛ دعاهایی که از معصومین(ع) صادر شده است بخش مهمی از میراث حدیثی شیعه را تشکیل می دهد و بخشی از این دعاها، مربوط به آموزه های دعایی برای عصر غیبت امام زمان(عج)، به جهت آمادگی معرفتی و عقیدتی برای ظهور آن حضرت می باشد. یکی از این دعاها، دعای عهد است که توصیه شده است در صبحگاهان بعد از نماز خوانده و بر خواندن آن مداومت شود. هر چند در مستحبات نیاز چندانی به اعتبارسنجی سندی به جهت عمل به آنها نیست، اما از آن جا که صحت سند بر اعتماد برای مداومت بر خواندن دعا می افزاید؛ در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به کتب رجالی معتبر و برررسی احوال راویان سند دعای عهد، اعتبار سندی آن مورد بررسی قرار گرفته است. سند دعای عهد با وجود فقها و محدثان بزرگ و اصحاب و یاران ائمه؟عهم؟ در ابتدا و انتهای آن به دلیل وجود دو راوی مجهول الحال در میانه سند دچار ضعف شده است؛ که وجود این دعا در کتب معتبر بزرگان شیعه و این که پذیرش آنها مبتنی بر قرائن و شواهدی بوده که دلالت برصحت آن داشته است و این قرائن به دست ما نرسیده است؛ ضعف سند آن جبران می شود.
بازشناخت مؤلفه های مشروعیت سازی در مناظره امام رضا(ع) با دو شخصیت برجسته مسیحی و یهودی بر اساس نظریه ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
31 - 61
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان که کارکرد گفتمان را به لحاظ مسائل اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می دهد در قرن بیستم ظهور یافت. اندیشمندان و صاحب نظران مختلفی با نظریه پردازی درباره این رویکرد سهم بسزایی در رشد و اعتلای آن داشته اند. تئو ون لیوون زبان شناس هلندی از جمله آن هاست که نظریاتی در این حوزه ارائه کرده است. مشروعیت سازی درشمار نظریات اوست که مبتنی بر چهار مؤلفه به نام های اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی سازی و اسطوره سازی است. این نظریه چارچوب مناسبی برای تحلیل چگونگی مشروعیت سازی در متون مختلف است. از همین رو در پژوهش حاضر مناظره امام رضا(ع) با دو شخصیت برجسته مسیحی و یهودی برمبنای نظریه مذکور مورد بررسی واقع شده است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت نحوه مشروعیت سازی در گفتمان امام(ع) و میزان اثربخشی آن صورت گرفته از این جهت حائز اهمیت است که در آن مناظره یک عالم برجسته مسلمان یعنی امام (ع) با دو شخصیت برجسته مسیحی و یهودی موجب پرده برداشتن از حقایقی درباره دین اسلام و دین مسیحیت و دین یهودیت می شود. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که مشروعیت سازی در مناظره امام(ع)حضرت عیسی(ع) از طریق آن اثبات گردیده است، این درحالی است که به دلیل کاربرد روش متناسب با عقیده دینی مخاطب به وسیله امام(ع)مشروعیت سازی در گفتمان او منجر به اقناع مخاطب و اقرار او به حقیقت شده است.
بررسی دیدگاه ملاصدرا پیرامون اراده الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
5 - 18
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا معتقد است با توجه به عدم امکان عروض اراده حادث بر ذات الهی، سبب ایجاد اشیاء در زمانی خاص، علم الهی به نظام اتمّ و احسن است؛ هر چیزی که مطابق نظام اصلح باشد، ضرورتاً از خداوند صادر میشود و این همان اراده الهی است. بنابرین، با توجه به بازگشت اراده الهی به علم به نظام احسن، این صفت را باید ذاتی دانست، نه فعلی. مقاله پیش رو، ضمن پذیرش اصل دیدگاه ملاصدرا در مورد ارجاع اراده به علم به نظام احسن، بر لزوم توجه به اختیار ذاتی خداوند و نیز تمکّن خداوند بر ترک فعل، تأکید میکند؛ سپس به مهمترین ایراداتی که به دیدگاه ملاصدرا وارد شده، پاسخ میگوید و روشن میشود که تغایر مفهومی اراده در انسان و خداوند، بمعنای نفی نظریه ارجاع اراده الهی به علم به نظام اصلح نیست. فعلی دانستن صفت اراده گرچه به یک معنا درست است، اما هرگز نمیتواند پاسخی به علت ایجاد اشیاء در زمانی خاص باشد. روایاتی که بر فعلی بودن صفت اراده تأکید داشته اند را نیز میتوان بصورتی تفسیر کرد که با نظریه ملاصدرا سازگار باشند.
پیامدهای کلامی تشکیک در وجود: مطالعه موردی توحید ذاتی و توحید صفاتی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در فلسفه اسلامی، به ویژه در حکمت متعالیه، بعد از اصالت وجود موردتوجه قرارگرفته است، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در منطق و عرفان هم سابقه دارد. در راستای لزوم بهره گیری از مسائل فلسفی در مباحث کلامی، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلِ عقلانی، پیامدهای کلامی تشکیک در وجود را واکاوی کند؛ ازاین رو با پیش فرض قراردادن بحث تشکیک در وجود، توحید ذاتی و صفاتی اثبات می شود. درنهایت، باتوجه به تأثیرگذاری تشکیک وجود در نفی تسلسل و اثبات عله العلل بودن خداوند، وجود محض و واجب بودن خداوند استنتاج می شود.
برهان زیبایی از منظر رابین کالینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
207 - 227
حوزههای تخصصی:
زیبایی و ماهیت آن یکی از بحث برانگیزترین مباحث فلسفیِ فیلسوفان است. در میان فلاسفه یونان باستان، کلیمی ها و قرون وسطایی ها نیز زیبایی، خیر، حقیقت، و عدالت، مطرح شده است. برخی از متفکران غرب، زیبایی و حقیقت آن را به نحوی مطرح کرده اند که یکی از براهین اثبات وجود خدا به این عنوان نام گرفته است. ماهیت زیبایی و چگونگی اثبات وجود خداوند از طریق زیبایی های جهان و ارتباط بین زیبایی و علوم موفق مسئله ای است که رابین کالینز به آن پرداخته و این پژوهش سعی به بررسی و تحلیل نظرات وی دارد. بر این اساس نگارنده با طرح پرسش های فرعی تر و با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد، تا ابعاد این مسأله را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می-دهد: این استدلال با دو طریق معرفت شناختی و هستی شناختی سعی بر اثبات وجود خداوند دارد. این شیوه ها به توانایی ما در شناخت زیبایی یا بر وجود فی نفسه زیبایی متمرکزاند. دیدگاه کالینز در باب زیبایی، از غنا و برجستگی خاصی برخوردار است و روشن گردیده که ایشان سادگی همراه با تنوع را معیار زیبایی می داند. همچنین کالینزمعرفت شناختی و هستی شناختی را کنار هم قرار می دهد و به همسویی بین زیبایی شناختی انسان و نظریه هایِ موفقِ علوم معتقد است. وی با شناخت جهان به عنوان اثرِ خالق و با تأکید بر انسان محور بودن زیبایی، به اثبات وجود خداوند، خالقِ زیبایی ها می-پردازد. اگر چه چالش هایی چون شتابزده عمل کردن، عدم وضوحِ استدلال، بر این برهان وارد شده است. اما همچنان این برهان به عنوان ابتکاری نو در قرن معاصر مرکز توجه است.
چگونگی اطلاق اصل آسان باوری بر تجربه دینی، با تکیه بر نقش اصل سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریچارد سوئینبرن، با تأسی از سی. دی. براد، اصل آسان باوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق می داند. او ادعا می کند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربه ای واقعی است، و در نتیجه می تواند به مثابه قرینه ای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسان باوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرح شده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا می کند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخ های ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا می کنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابل ارزیابی است و در نتیجه اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدی تری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسان باوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلَق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفت شناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.
تحلیل مفهوم دیگری در اندیشه گادامر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
195 - 218
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر ما با دو فیلسوف پدیده شناس مواجه هستیم که در دو سنت فکری متفاوت یعنی هرمنوتیک و پدیده شناسی به مفهوم «دیگری» به مثابه امکان های بنیادین فرد اشاره داشته اند. دیگری، به عنوان مفهومی هستی شناختی و مشترک در اندیشه گادامر و لویناس، نقطه عطف شرط امکان فهم و اخلاق است. این نوشتار با تمرکز بر مفهوم دیگری، ضمن پرداختن به نکات افتراق و اشتراک میان دیدگاه گادامر و لویناس، نشان خواهد داد دلمشغولی لویناس، به عنوان فیلسوف دیگری، رجوع به بنیادهای اخلاق است و شرط امکان بنیادهای اخلاق مواجهه با دیگری است. در هرمنوتیک فلسفی گادامر، دیگری نقطه عطف تعین امکان های فهم در روابط دیالکتیکی و گفتگومحورانه است. بدون دیگری در اندیشه لویناس اخلاق و امر اخلاقی، و در اندیشه گادامر فرایند فهم در قالب امتزاج افق ها رخ نخواهد داد. بنابراین، این مقاله نشان می دهد که دیگری مفهومی مشترک بین این دو فیلسوف است که هر دو در تحلیل های فلسفی خودشان از اخلاق یا فرایند فهم گریز و گزیری از آن ندارند.
تحلیل هستی شناختی ارتباط قوا با جنسیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
23 - 38
حوزههای تخصصی:
بحث درباره قوای زن و مرد از مباحثی است که فیلسوفانی همچون سقراط، افلاطون و ارسطو متناسب با مباحث فلسفه سیاسی خود، ذیل عناوینی همانند «دولت شهر، شهروندی، تدبیر منزل و آموزش» بدان پرداخته اند. فیلسوفان مسلمان نیز ضمن بیان مطالبی در باب نفس و ارتباط آن با قوا، اشاراتی به بحث مذکور داشته اند. در این میان، با اتکا به نوآوری های صدرالمتألهین در بحث قوا، به ویژه قوه واهمه، بحث وحدت نفس و قوا و مانند آن و تحلیل مبانی هستی شناختی حکمت وی، ازجمله تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود می توان تفاوت قوا بر اساس جنسیت را نتیجه گرفت. این مسئله در هریک از قوای نباتی، حیوانی و انسانی جاری است. اصلی ترین قوه انسان قوه عاقله است که گرچه با نظر ابتدایی در توضیحات صدرا در باب عقل، به نظر می رسد وی تفاوتی میان زن و مرد در طی مراحل عقلانی وجود قائل نیست و این امر برابری قوای دو جنس را به ذهن تبادر می کند، اما از عبارات صریحی که درباره زن بیان می کند و نیز مبانی وی، برمی آید که به چنین تفاوتی باور داشته است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در پی تبیین این تفاوت در کلام اوست.
بررسی رابطه نظر و عمل از منظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جُستار در پی تبیین رابطه نظر و عمل در اندیشه علامه طباطبایی با هدف روشن شدن یکی از مهم ترین ارکان حکمت عملی؛ یعنی رابطه نظر و عمل از منظر این حکیم نوصدرایی است که با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن واکاوی آثار علامه طباطبایی، در مواردی که ایشان به صورت مستقل به این مسئله وارد نشده، آن را براساس مبانی وی بازسازی کرده است. حاصل آنکه: علم از منظر علامه طباطبایی مبدأ تمام رفتار های انسان است. علم و عمل، امور وجودی هستند و درنتیجه، شدت علم سبب شدت عمل می شود. بین نظر و عمل، تعاملی دوطرفه برقرار است. علامه با تأکید ویژه بر مفهوم التفات توانسته است عصمت معصومان و نیز تحقق ملکات اخلاقی را نیز با حقیقت علم مرتبط سازد.نوآوری های این جُستار عبارت اند از: سازمان دهی سخنان پراکنده علامه در این بحث، اصطیاد چهار تقریر از فرایند تعامل نظر و عمل، ارائه تقریری ابتکاری از تأثیر عمل بر نظر، تکمیل دیدگاه علامه با رویکرد وجودی و نیز دخالت دادن حقیقت اعتباریات، نمایان ساختن پیامد های این دیدگاه در علوم انسانی.
تفسیری درباره تمایز حد نصاب اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
107 - 123
حوزههای تخصصی:
آیت الله مصباح به پیروی از مشهور اندیشمندان، علم اخلاق را دربردارنده تربیت اخلاقی می داند؛ اما در مباحث فلسفه اخلاق، تربیت اخلاقی را از اخلاق تفکیک می کند. ایشان در فلسفه اخلاق، ایمان به خدا و اعتقاد به قیامت را حد نصاب اخلاقی می داند، اما سخاوت غیرمسلمانانی همچون حاتم طائی را نیز دارای ارزش و تخفیف در عذاب قلمداد می کند. باتوجه به اینکه حد نصاب اخلاقی، به شرایط لازم برای وصول به هدف نهایی اخلاق اطلاق می شود، سخاوت حاتم طائی که مؤمن نبوده است نباید ارزش و حد نصاب اخلاقی داشته باشد، پس تخفیف در عذاب او چه توجیهی دارد و چه ارزشی برای سخاوت او می توان در نظر گرفت؟ این تحقیق با تفسیری نو از دیدگاه آیت الله مصباح در پاسخ به این پرسش ها، از تمایز میان علم اخلاق و تربیت اخلاقی استفاده می کند که این دو علم، دست کم در هدف، روش، واقعیت و حد نصاب متمایزند و براساس این تمایز، حد نصاب و ارزش اخلاقی برای اعمال کفار وجود ندارد، اما برخی اعمال کفار امکان دارد حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را داشته باشد. دیدگاه آیت الله مصباح در تربیت اخلاقی نیاز به تکمیل دارد که این نوشتار حد نصاب تربیت اخلاقی را، در مسیر وصول به قرب الهی بودن می داند و به گونه ای هدف تربیت اخلاقی را تبیین می کند که سخاوت افرادی همچون حاتم طائی به دلیل حُسن فعلی داشتن، حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را دارا باشد.
نقد رویکرد العثیمین به توحید بر پایه آرای توحیدی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
219 - 236
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی بر پایه برهان صدیقین در تقریر خاص خود، باور به وجود خداوند را تنها بر باور به نفی سفسطه استوار کرده و با چنین رویکردی، خداباوری را به ایده ای با بیشترین مخاطب جهانی تبدیل کرده است، اما وهابیت معاصر هم چون اسلاف خویش با چشم پوشی از تأمل عقلی درباره وجود خداوند به بهانه اینکه هیچ انسانی وجود خداوند را منکر نیست، و با تقسیم بندی های استحسانی و نیز تفسیرها و تطبیق های ناروا نسبت به توحید در عبادت، فقط در آتش تکفیر نسبت به دیگر مسلمانان دمیده است. این پژوهش با مقایسه رویکرد علامه طباطبایی به مسئله وجود خداوند، توحید ذاتی و توحید صفاتی با رویکرد محمد بن صالح العثیمین در تفسیر کتاب «التوحید» محمد بن عبدالوهاب به آن مسائل، با روش استنادی، تحلیلی به پیامدهای رویکرد العثیمین پرداخته و نشان داده است که ناتوانی وهابی ها از بررسی عقلی و فرافرقه ای مسئله وجود خداوند، احتراز آن ها از تحلیل عقلی توحید ذاتی، و گریز از پاسخگویی به پرسش بنیادین توحید صفاتی به ناکارآمدی ایده توحید در قرائت آنها انجامیده است؛ در مقابل، تأکید آن ها بر مصادیق توحید الوهیت نتیجه ای غیر از اخراج قاطبه مسلمانان از دایره اهل توحید نداشته است.
بررسی سندی حدیث رضویِ شرح صدر و واکاوی در دلالت آن برای اثبات قاعده تسامح در ادله سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
113 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های هدایت گری حضرت امام رضا (ع)، تبیین و تفسیر آیات الهی است. در میان میراث گرانبهای حدیثی برجامانده از آن پیشوای معصوم، روایتی در تفسیر آیه 125 سوره انعام وجود دارد. محدثان شیعی این خبر را در زمره اخباری با عنوان «اخبار من بَلَغ» جای داده اند و دانشورانی دیگر به این حدیث، در عرصه های اصولی استناد جسته اند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با بهره از منابع کتابخانه ای در پی ارتباط سنجی این حدیث با قاعده ای است که با عنوان تسامح در ادله سنن شهره است. برای این منظور، ابتدا میزان اعتبار سند این حدیث کاویده شده است. در گام پسین، میزان دلالت این حدیث بر رویکرد اصولی به قاعده تسامح در احکام غیر الزامی، تبیین و نقد شده است. پس آنگاه، برداشت دانشورانی دیگر از این روایت، در رویکردی کلامی بررسی شده است. رویکرد برگزیده نوشتار آن است که حدیث پیش گفته در مقام بیان هدایت ویژه الهی بر بندگان است که پذیرای هدایت تکوینی و تشریعی بوده اند. در این حالت، هدایت الهی سبب توفیق ایشان در فهم و پذیرش آموزه های دین شده و افق فکری و سپهر عملی ایشان را می گستراند. به دیگر سخن، برداشت کلامی برخی از این حدیث، تنها یکی از مصادیق ایجاد دل آرامی و سکون نفس در هنگامه تردید به مطابقت خبر معتبر با واقع خواهد بود.
رویکرد انتقادی به مناسبات دین و اخلاق از منظر حلمی ضیا اولکن
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
دین و اخلاق، دو پدیده ی اساسی در زندگی انسان می باشند که مناسبات این دو، مسئله ای چالشی میان اندیشمندان است؛ به طوری که کیفیت ارتباط دین واخلاق، در نحوه ی عمل به آن دو، تأثیر گذار است. یکی از اندیشمندانی که در خصوص رابطه ی این دو پدیده، با توجه به تلاقی سنت و مدرنیته در عصر پساروشنگری اظهار نظر می نماید، حلمی ضیا اولکن، فیلسوف، متفکر و جامعه شناس ترکیه ای می باشد که دیدگاه های تأثیرگذاری بیان داشته است. از این رو، پس از بررسی چیستی دین و اخلاق از منظر اندیشمند حاضر، مناسبات آن دو، به صورت تحلیلی، در این مقاله، مورد ارزیابی قرار می گیرد. از منظر این اندیشمند، دین و اخلاق، دو مقوله ی منفک بوده و تنها در برخی شرایط خاص، امکان تلاقی و تعامل ثانوی آن دو، امکان پذیر می باشد. کامل ترین تلاقی دین و اخلاق، در دین اسلام متجلی شده است که دلیل آن نیز اعتقاد به جاودانگی روح و مسئله ی الوهیت می باشد. همچنین علی رغم اینکه اولکن تلاش نموده دیدگاه های غربی جدید الورود به جامعه اسلامی را به میراث دینی کشور ترکیه و مناطق حومه نزدیک کند؛ اما انتقاداتی از قبیل ثانوی دانستن رابطه ی دین واخلاق، تاریخی و اجتماعی قلمداد نمودن دین، نادیده گرفتن ضمانت اجرایی اخلاق و بی توجهی به دیدگاه های اندیشمندان اسلامی متوجه نظریه ی وی می باشد. مقاله ی حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع و کتب حلمی ضیا، نگاشته شده است.
انقراض کیسانیه و گرایش به امامیه؛ نقدی بر دیدگاه های وداد القاضی درباره تعاملات امامیه و کیسانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه های قرن دوم در صحنه فعالیت های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام آرام از صحنه روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک اندک به سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش های مربوط به تغییر مذهب چهره های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساخته امامیه برای تأیید مذهب خود می داند، درحالی که براساس یافته های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی درباره تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی که این شواهد درباره تغییر مذهب کُثیرعِزَه به اندازه کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
مقایس آرای ملاصدرا و پلانتینگا در حل مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفه اسلامی، ملاصدرا به عنوان یکی از حکیمان متأله و در ساحت تفکر فلسفه غربی، پلانتینگا به عنوان فیلسوف خداباور، هریک با مبانی و راه حل های خاصی درباره مسئله شر تحقیق کرده اند. اصلی ترین مبنای ملاصدرا، اصالت وجود است و راه حل های او از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند. پلانتینگا نیز با استفاده از توصیف جهان های ممکن و نسبت میان اختیار انسان و قدرت مطلق خداوند، درصدد اثبات عدم تناقض مسئله منطقی شر با وجود خدا است. این دو متفکر در اصلِ اعتقاد به خدا، عالِم، قادر و خیرخواه بودن خدا، مشابهت، اما در نوع مواجهه، ذاتی بودن گناه، دفاع از نظریه عدل الهی و غلبه نگاه منطقی، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف از این مقاله، صرف تبیین و مقایسه مبانی فکری و راه حل های ملاصدرا و پلانتینگا در مسئله شر نبوده است؛ بلکه نقد مبانی و راه حل های این دو متفکر و درنتیجه، ارائه راهکاری تطبیقی برای حل مسئله شر است. روش تحقیق در این پژوهش، از این نظر که به موضوعی اندیشه ای و معرفتی می پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می ورزد، بنیادین و نظری است و از این نظر که آرای دو متفکر را مقایسه می کند و تطبیق می دهد، مقایسه ای و تطبیقی است.
صهیونیسم چالش جدی در برابر انقلاب اسلامی ایران با رویکرد حکومت زمینه ساز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
133 - 158
حوزههای تخصصی:
صهیونیسم یک تفکر خطرناک است که چند قرن پیش به وجود آمده و تاکنون ادامه داشته است و صهیونیست ها در زمان فعلی، در سطح جهانی در حال فعالیت هستند و بر مراکز و رسانه های مهم جهانی نیز تسلط دارند. خطر صهیونیسم برای اسلام و مسلمانان از امور قطعی است و آنان تلاش کرده اند تا بر امور مسلمانان تسلط پیدا کنند و در موارد مختلف، از جنگ و خشونت علیه مسلمان نیز ابایی نداشته اند. بعد از انقلاب اسلامی ایران، دشمنی صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونیستی با انقلاب اسلامی آغاز شد و از هیچ تلاش و حرکتی در جهت ضربه زدن به این انقلاب کوتاهی نکردند؛ تهاجم فرهنگی، ایجاد مشکلات سیاسی، اعمال تحریم های اقتصادی، جلوگیری از پشرفت علمی و تهدید و اقدامات نظامی از بارزترین نمونه های این دشمنی ها بوده است. به نظر می رسد علت این دشمنی ها، علاوه بر لطمه های اقتصادی، فرهنگی و... که انقلاب اسلامی بر استکبار جهانی و صهیونیسم وارد کرده است، آن است که صهیونیست ها متوجه شده اند که این انقلاب در مسیر زمینه سازی برای ظهور منجی عالم بشریت و حکومت جهانی ایشان، قرار دارد و ادامه این مسیر موجودیت اسرائیل و صهیونیسم را با مخاطره جدی روبرو می کند.
مطالعه تطبیقی انتقادی مضامین استدلال های کلامی شیخ صدوق، شیخ مفید و خواجه نصیر طوسی (ره) در اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثبات وجود خدا، بنیادی ترین بحث از مباحث کلامی است که متکلمان و فلاسفه از دیرزمان در این راستا از هیچ کوششی دریغ نورزیده و دستاورد دیدگاه های خود را در میراث مکتوب درج کرده اند. در این میان ازجمله متکلمان متقدم شیعی که در این زمینه اقدام به ارائه نظر کرده اند می توان به شیخ صدوق، شیخ مفید و خواجه نصیر طوسی (ره) اشاره کرد. این جستار پس از گردآوری دیدگاه های سه متکلم شیعی نامبرده، اقدام به طبقه بندی و تدوین داده ها نموده و سپس به تجزیه وتحلیل دیدگاه ها و بیان نقاط اشتراک و افتراق آن ها پرداخته و در پایان به برخی نکات انتقادی اشاره کرده و به این نتیجه اساسی دست یافته است که اگرچه هر سه متکلم از استدلال های خود به برهان های متعدد، مانند: فطرت، دفع عقاب، نظم، حدوث، حرکت، امکان و وجوب، استناد کرده اند ولی به ترتیب، سهم خواجه نصیر در این زمینه و نیز قوت استدلال بیشتر از شیخ صدوق و شیخ مفید و بهره شیخ مفید بیشتر از شیخ صدوق است؛ اگرچه بیشتر استدلال های آنان توسط متکلمان و فیلسوفان متأخر شیعی، ارتقا یافته است.