مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرضیه خداباوری


۱.

فرضیه خداباوری و اصل سادگی از منظر ریچارد سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرضیه خداباوری اصل سادگی نامتناهی متناهی معرفت شناسی هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۳۴۹
این نوشتار تأملی است بر دیدگاه ریچارد سوئین برن در باب فرضیه خداباوری؛ دیدگاهی که ادعا می کند فرضیه مذکور محتمل ترین تبیین برای عالم است و سعی دارد با توسل به اصل سادگی این مدعا را به اثبات رساند. برای این منظور، سوئین برن استدلال می کند که چون موضوع فرضیه موردنظر، خدای نامتناهی است و از طرفی مفهوم نامتناهی ساده تر از مفهوم متناهی است، لذا این فرضیه از هر فرضیه دیگری(شخصی و علمی) ساده تر خواهد بود، زیرا موضوع سایر فرضیات امری متناهی است و درنتیجه می توان فرضیه موردنظر را محتمل ترین تبیین برای عالم تلقی کرد. اما در ادامه سعی بر آن است تا نشان دهیم که تبیین سوئین برن درباره مفهوم نامتناهی، قابل تأمل است، زیرا مفهوم نامتناهی ای که او از حیث معرفت شناختی لحاظ می کند، مفهومی ایجابی و مشتمل بر تمام کمالات است که به طور مجزا از یکدیگر شناخته می شوند. درنتیجه این مفهوم نامتناهی متشکل از بی نهایت مؤلفه و درنتیجه پیچیده ترین مفهوم خواهد بود. بنابراین راه حل ما برای این اشکال، ترک مقام معرفت شناسی و ورود به حوزه هستی شناسی است، به این معنا که نامتناهی را صرفاً در مقام تحقق لحاظ کنیم. زیرا نامتناهی در مقام تحقق، وجودی مطلق و بسیط است. و ازآنجاکه وجود خاستگاه وحدت است، لذا در موجود نامتناهی کثرت بماهو کثرت راه نداشته و عین وحدت خواهد بود. و اگر خداوند را در این مقام، نامتناهی لحاظ کنیم فرضیه خداباوری ساده ترین فرضیه ممکن و بالتبع محتمل ترین تبیین برای عالم به شمار خواهد آمد.
۲.

چگونگی اطلاق اصل آسان باوری بر تجربه دینی، با تکیه بر نقش اصل سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل آسان باوری تجربه دینی فرضیه خداباوری اصل سادگی نامتناهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
ریچارد سوئینبرن، با تأسی از سی. دی. براد، اصل آسان باوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق می داند. او ادعا می کند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربه ای واقعی است، و در نتیجه می تواند به مثابه قرینه ای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسان باوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرح شده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا می کند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخ های ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا می کنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابل ارزیابی است و در نتیجه اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدی تری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسان باوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلَق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفت شناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.