فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
علوم خبری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
109 - 151
حوزههای تخصصی:
علم زبانشناسی را باید علم مطالعه و بررسی زبان های اوستایی، ایرانی و سانسکریت دانست؛ زبان هایی که خود پایه و اساس زبان های هندواروپایی هستند. کارکرد اصلی زبان، ایجاد ارتباط یعنی انتقال اطلاعات از شخصی به شخص دیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اتیمولوژیکی (ریشه شناختی) و فونولوژیکی (آواشناختی) 174 هزار واژه از مدخل های دانشنامه 12 جلدی واژگان نقبائی با سرنام لئون است. روش پژوهش حاضر سرشماری است؛ یعنی نمونه، کل جامعه آماری را که برابر با 174 هزار واژه انگلیسی است و در یک بازه زمانی 16 ساله صورت گرفته شامل می شود. یافته ها که از راه ریشه شناسی و فونولوژی محقق شده حکایت از آن دارد که حدود نود درصد از واژه های موجود در زبان انگلیسی (از جمله واژه های لاتین، آلمانی، یونانی، اسلاوی و غیره) از ریشه ایرانی یا به بیان بهتر "آریایی" برخوردارند، لذا مفهوم "زبان نیای هندواروپایی" از یک سو و مفهوم "زبان هندواروپایی" از سوی دیگر نمی تواند چتر کاملی برای این خانواده زبانی باشد و به جای آنها "زبان نیای آریایی" و "زبان آریایی" پیشنهاد می شود. فرای آن، سیستم های آموزشی موجود داخلی و خارجی نیز به دلیل عدم شناخت صحیح ریشه گانی و مورفولوژیکالی (ریخت شناسی) نمی توانند از کارایی عمقی برخوردار باشند، امری که با وجود شناخت می توان چند زبان از این خانواده را به صورت همزمان در یک دوره آموزشی خاص فرا گرفت و فرای آن، نوع نگاه و جهان بینی چهار میلیارد انسان نسبت به زندگی تغییر می یابد.
جایگاه رسانه در تغییر سبک زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر آمار سازمان ملل متحد، تعداد سالمندان تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر می شود و از ۸۴۱ میلیون نفر به ۲ میلیارد نفر می رسد. ازجمله مسائل مهمی که در دوره سالمندی نیز مطرح است سبک زندگی است. محققان در این پژوهش از مدل بومی استاندارد داخلی موجود در خصوص سبک زندگی سالمندان استفاده کردند که دارای 5 بُعد پیش گیری؛ فعالیت های جسمی، تفریحی، سرگرمی و ورزشی؛ تغذیه سالم؛ مدیریت تنش و روابط اجتماعی و بین فردی است. در این پژوهش، از دو راهکار هم بستگی و توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری تمام شهروندان تهرانی با حداقل 60 سال سن هستند. نتایج نشان داد که رسانه ها در ابعاد پیش گیری، تغذیه سالم و روابط اجتماعی و بین فردی نقش دارند؛ درحالی که بر ابعاد فعالیت های جسمی، تفریحی، سرگرمی و ورزشی و مدیریت تنش تأثیر معناداری ندارند.
تبیین تعاملات دین و رسانه با نگاهی به تربیت کودک
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی تعاملات و سرفصلهای مشترکی است که بین رسانه و دین در مورد تعلیم و تربیت کودکان وجود دارد.روش : روش تحقیق به صورت تحلیلی_توصیفی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است.یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این است که رسانهها (خصوصا رسانههای تصویری مثل تلویزیون) در امر تربیت کودکان (خواه دینی و خواه غیردینی) نقش برجسته و قابل توجهی ایفا مینمایند. همچنین مشخص شد که همکاری بین رسانه و دین از طرفی موجبات گسترش و نهادینه سازی مفاهیم و آموزههای دینی را فراهم آورده و آنها را در اختیار مخاطبان بیشتری قرار می دهد. از طرف دیگر، رسانه نیز با انتشار آموزه ها و مفاهیم دینی، مشروعیت یافته و مورد پذیرش عامه مردم قرار میگیرد.نتیجه گیری: با توجه به اهداف و مولفههای بررسی شده در این تحقیق، از نتایج همکاری و تعاملات دین و رسانه می-توان به این موارد اشاره نمود: بسط نفوذ دین، گفتمان دینی، تبلیغ دین، ایجاد تجربه دینی، خلق نمادهای مقدس، ایجاد تحول روحی، اطلاع رسانی از ادیان دیگر، الگو آفرینی دینی، مدرسه مجازی و ...
تولید محتوا و سواد رسانه ای یاریگران حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی دربردارنده نهادها، فرایندها و قواعدی است که برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت، اجرای تصمیمات و کنترل نتایج یا به عبارتی مدیریت جامعه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده دارد. مفهومی که با گسترش وب جهان گستر و فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دچار تغییرات اساسی شده و تحت تأثیر فضایی به نام سایبر است که به دلیل بی مکانی و بی زمانی، جهانیان را در برگرفته و با ارمغان هایی نظیر جامعه شبکه ای مؤلفه های حکمرانی یعنی اقتدار، انحصار و قلمرو قدرت را به چالش کشیده است. آنچه در این شرایط، ضامن بقا و تاب آوری دولت هاست؛ نخست درک حکمرانی نوین و تلاش برای تاب آوری سایبری است؛ زیرا در این فضا حکمرانی سنتی معنایی ندارد و تاب آوری سایبری به معنای راهبرد مقاومت، انعطاف پذیری، واکنش سریع و برگشت به حالت اولیه با کمترین خسارت، حیاتی است. دوم آنکه این تاب آوری منوط به تولید محتوای متناسب و ایجاد قدرت درک، تحلیل و کشف معانی نهفته در پیام های دیگران و جایگذاری صحیح پیام های خود در محیط سایبری و به عبارت دیگر سواد رسانه ای است. در این مقاله، محقق سعی نموده تا نقش یاریگری تولید محتوا و سواد رسانه ای در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری را توصیف و ضمن تبیین، با نگاه جهانی راهکارهایی بومی ارائه نماید. در این تحقیق ضمن مطالعات کتابخانه ای با شیوه گرانددتئوری و پرسش از صاحب نظران و فعالان رسانه و سایبر، مدل مفهومی تعامل چهار عنصر تولید محتوا، سواد رسانه ای، حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری ترسیم شده است. توفیق در تولید محتوای اثربخش و کارا و مدیریت سواد رسانه ای مخاطبین، ضامن مشروعیت و مقبولیت در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری حاکمیت خواهد بود.
شناسایی وظایف و الزامات اخلاقی رسانه های اسلامی در حوزه خبر و اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نهاد هایی هستند که با اصلاح آنها امید است تقوا در جامعه انتشار یابد و کل جامعه اصلاح شود. پژوهش در باب رسانه های اسلامی از سویی به دلیل شناسایی و ایجاد رسانه های منطبق بر جهان بینی و ارزش های اسلامی و از سویی دیگر برای استفاده صحیح و حداکثری از توانمندی های رسانه در مسیر تحقق آرمان های الهی و در نهایت نیل به سعادت حقیقیِ دنیوی و اخروی امری ضروری است. اگرچه رسانه ها کارکردهای مختلفی چون آموزش، تفریح و سرگرمی دارند، اما درمقایسه با سایر بخش ها، نیاز محسوس تر به اخبار، اهمیت آن را دوچندان کرده است. می توان گفت خبر و اطلاع رسانی مهم ترین کارکرد رسانه درباره درگیری و هدایت افکار عمومی محسوب می شود. در پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل محتوای کیفیِ آیات و روایات اسلامی و باتکیه بر درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی تلاش شده است تا مبنایی برای کارکرد اطلاع رسانی در رسانه تنظیم شود. نتایج به دست آمده را می توان در دو بخش وظایف و الزامات اخلاقی دسته بندی کرد. از مهم ترین وظایف رسانه های اسلامی در حوزه اطلاع رسانی، می توان به «تبیین هدف آفرینش انسان»، «تبیین نگاه انسان به دنیا»، «عقلانی کردن جامعه» و «ارائه رویکرد تحلیلی» اشاره کرد و از مواردی همچون «پرهیز از علم بی عمل و عمل بی علم»، «پرهیز از رویکرد ماکیاولی»، «پرهیز از ریا و شهرت طلبی» و «عدم تجسس در امور دیگران» به عنوان اهم الزامات اخلاقی یاد کرد.
تأثیر تماشای تلویزیون بر ارزشهای فرهنگی -اجتماعی زنان ساکن مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
67 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تماشای تلویزیون بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان (15 تا 65 ساله) ساکن مهاباد است. روش این پژوهش از نوع پیمایشی است و اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. تعداد 382 نفر از زنان 15 تا 65 ساله شهر مهاباد به عنوان جامعه آماری مطرح بوده اند که با کمک نرم افزار spss23 تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها انجام پذیرفته است. طبق یافته های این پژوهش، تماشای شبکه های تلویزیونی داخلی و خارجی بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان ساکن مهاباد تأثیرگذار است، با این تفاوت که تماشای شبکه های تلویزیونی خارجی در مجموع رابطه معکوس و منفی و تماشای شبکه های تلویزیونی داخلی رابطه مستقیم و مثبت با ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان دارد. نتایج پژوهش نشان داد که در این زمینه، شاخص های اجتماعی اقتصادی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اقتصادی نیز تأثیرگذار هستند. اما از بین متغیرهای مثبت، تحصیلات با ضریب بتای 0.329، بیشترین تأثیرات مثبت را بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان ایفا می کند و تلویزیون خارجی با ضریب بتای 0.307- بیشترین تأثیر منفی را بر ارزش های فرهنگی اجتماعی دارد.
مسئولیت مدنی پلتفرم های آنلاین ناشی از نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران؛ مطالعه تطبیقی در ایران، امریکا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های آنلاین نقش مهمی در زندگی جوامع کنونی ایفا می کنند و از مزایای زیادی برخوردارند. بااین همه، ویژگی های خاص این پلتفرم ها امکان بروز برخی خطاها را در چنین فضایی تشدید کرده است. کاربران در فضای مجازی می توانند گمنام یا ناشناخته باقی بمانند و با سوءاستفاده از این وضعیت، اقدام به نقض حقوق دیگران ازجمله حق بر حریم خصوصی کنند. تردیدی نیست که با چنین فرضی، کاربر ناقض واجد مسئولیت مدنی است، اما آیا می توان پلتفرم های آنلاین را نیز به سبب ایجاد فضای تسهیل کننده نقض، مسئول دانست؟ در مقاله حاضر، تلاش شده است با استفاده از روش اسنادی و به شیوه تطبیقی، مسئولیت مدنی پلتفرم ها در قبال نقض حریم خصوصی دیگران از سوی کاربرانشان در سه نظام حقوقی امریکا، اروپا و ایران مورد مطالعه قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصل اولیه در هر دو نظام حقوقی امریکا و اروپا، جز در موارد استثنایی، مسئولیت نداشتن پلتفرم های آنلاین در قبال نقض حریم خصوصی از سوی کاربران است. در نظام حقوقی ایران، با عنایت به تأکید بر اصل شخصی بودن مسئولیت و نیز وجود قاعده مسئولیت مباشر در فرض اجتماع با سبب در ورود زیان، امکان تحمیل مسئولیت بر پلتفرم های آنلاین به سبب نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران وجود ندارد اما به نظر می رسد که مفاد «طرح قانون صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» که با هدف مسئولیت پذیر کردن پلتفرم های آنلاین و حمایت از کاربران، تدوین شده و بر حراست از حریم خصوصی افراد در این فضا تأکید دارد، از این منظر با نظام های حقوقی امریکا و اروپا متفاوت است.
ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
159-191
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی و تأثیر آن بر شیوه ارتباطات و تعاملات، فرصت های جدیدی در استفاده از این شبکه ها بخصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام را ایجاد کرده است به طوری که ابزاری برای تعاملات و ارتباطات کارآفرینان و رشد کسب و کار آنان شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و روش نظریه مبتنی بر داده انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کارآفرینان اینستاگرامی مصاحبه شد، سپس داده ها تحلیل و 1052 کد اولیه از کدگذاری باز، 66 مقوله از کدگذاری محوری و 6 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی، شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش، پدیده اصلی این پژوهش، برندسازی شخصی کارآفرینان در اینستاگرام(جایگاه سازی برند شخصی، خلق برند قوی) در نظر گرفته شده که با توجه به شرایط علّی(افزایش درآمد، عوامل فرهنگی هنری، نگرش آموزشی، ارتقای عملکرد برند)، عوامل زمینه ای(مدیریت ساختاری، مدیریت مخاطب، تأثیر شخصیت برند) و عوامل مداخله گر(ناکارآمدی در برندسازی، شرایط اقتصادی، زیرساخت های قانونی) شکل گرفته است و از طریق راهبردها(تکنیک های برندسازی، هویت سازی، ایجاد تمایز، مدیریت برندسازی)، پیامدها(تداعی برند، تثبیت برند کارآفرین، توسعه کسب و کار، تصویر برند) به دست آمده است.
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای از منظر حق بر توسعه برای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بازنمایی آن در رسانه ها و اندیشکده ها ی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری هسته ای، در کنار کاربردهای نظامی و بازدارنده خود، دارای قابلیت استفاده صلح آمیز برای حق بر توسعه کشورها است و این امکان در سال ها ی متمادی، کانون توجه بسیاری از حقوق دانان بوده است. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از آنچه که در رسانه های بین المللی بازتاب یافته، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که استفاده کشورها، از جمله ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در راستای «حق بر توسعه» چگونه با موازین حقوق بین الملل، قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود مادامی که یک قاعده مسلم حقوق بین الملل، حق بر توسعه فناوری و دانش صلح آمیز هسته ای را از دولت ها سلب نکرده باشد، توسعه در کلیت آن از جمله در حوزه فناوری هسته ای نه تنها ممنوع نبوده، بلکه می تواند در راستای «حق بر توسعه» و حقوق بشر و نیز به موجب حقوق بین الملل عام مجاز باشد. رسانه های برون مرزی نیز می توانند این موضوع را به یک مطالبه جهانی، خصوصاً برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران از نهادهای بین المللی، قدرت ها ی بزرگ و صاحبان باشگاه هسته ای در جامعه بین المللی و جنبش نم (NAM) تبدیل نمایند.
سیاست رسانه ای عربستان سعودی در قبال قطر (مطالعه موردی: دوره تحریم دوحه در سال های 2017 تا 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 5 ژوئن سال 2017، با انتشار سخنان امیر قطر در تارنمای خبرگزاری الجزیره مبنی بر نقش مثبت ایران در غرب آسیا، مخالفت با تحریم جریان فلسطینی- اخوانی حماس و حزب الله تنش میان قطر و عربستان سعودی شعله ور شد. عدم عقب نشینی قطر از مواضع خود، بحران را تشدید و سرانجام به قطع روابط دیپلماتیک این دو کشور و محاصره قطر از سوی عربستان سعودی منجر گردید. این مقاله، با هدف شناخت سیاست رسانه ای عربستان سعودی در مورد قطر در دوره بحران و محاصره دوحه در سال های 2017 تا 2021 انجام شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست رسانه های عربستان سعودی از سال 2017 تا 2021 بررسی شده است. برای این منظور، محتوای وب سایت های شبکه های العربیه، حساب های توییتری وزیر اطلاع رسانی عربستان و عائض القرنی و العریفی به عنوان داعیه های معروف عربستان سعودی، وب سایت روزنامه های الحیاه و العکاظ به عنوان نمونه آماری در بازه زمانی 2017 تا 2021 بررسی شد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که رسانه های سعودی با تبعیت از سیاست و خط مشی نظام سیاسی محمد بن سلمان و به کارگیری فنون تکنیک های مختلف پروپاگاندا مانند گواهی، دروغ، تکرار و ترور شخصیت، به طور گسترده، ترور شخصیت امیر قطر، توجیه دینی و سیاسی محاصره این کشور و معرفی دوحه به عنوان حامی تروریسم را اتخاذ کرده اند.
رابطه سواد رسانه ای دیجیتال و رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری صحیح و مناسب از فناوری های نوین اطلاع رسانی، سطح آگاهی افراد را افزایش داده و باعث تغییر در توقعات آنان از زندگی و در نتیجه عملکرد دولت می شود. بنابراین سطح رضایتمندی شهروندان از زندگی تغییر می کند و می تواند زمینه های تغییر در عملکردها و شیوه های اجرایی نظام سیاسی را به وجود آورد. هدف این پژوهش، مطالعه ارتباط میان سواد رسانه ای دیجیتال و رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی است. بنابراین تأثیر سواد رسانه ای دیجتال بر مؤلفه های رضایتمندی شهروندان از نظام سیاسی شامل وضعیت موجود، کارگزاران و ساختارهای نظام سیاسی با استفاده از روش های دلفی، اسنادی و پیمایشی مطالعه شده است. جامعه آماری را شهروندان ایرانی بالای 18 سال ساکن شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد آن ها 6559171 نفر است. حجم نمونه به روش کوکران 385 نفر تعیین و پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ی تصادفی توزیع و داده های لازم جمع آوری شدند معنا داری بین سواد رسانه ای و رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی، وجود نداشته و به رغم سطح متوسط سواد رسانه ای دیجیتال، رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی بسیار اندک است. به همین دلیل و به منظور بهره مندی مناسب از رسانه های دیجیتال در سیاستگذاری های نظام سیاسی، پیشنهادهابی برای سیاستگذاران و مدیران حوزه های رسانه ای ارائه شده است.
عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی: نظریه ارزش نمایشی بنیامین و ریزوماتیک دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
11 - 25
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با تحلیل نظریه ارزش نمایشی بنیامین و مؤلفه های اصلی نظریه ریزوماتیک دلوز، عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی بررسی شد. اهمیت و ضرورت تحقیق به سبب پدید آمدن بستر جدید تکنولوژیک در فضای مجازی (شبکه های اجتماعی) در تغییر تعاریف و کارکردهای عکس خبری و عکاسی خبری است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین شاخصه بستر شبکه اجتماعی برای عکاسی خبری، ظهور مفهوم فردیت و همچنین تکثر در جهت از بین بردن روایت برتر (روایت غالب) است. در این فضا، عکس عبور از ساختارها و چارچوب های خبری را تجربه می کند و نمایشی که توسط بازتولید مکانیکی از واقعیت صورت می گیرد، به نوعی رابطه مردم با مردم را تأیید می کند. در این رویکرد عکاسی خبری به ژورنالیسم نوشتاری یا خبرگزاری ها بی نیاز است و رابطه عکس با واقعیت صرفاً با هنر و ذهنیت عکاس در پیوند است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده بر اساس داده های کتابخانه ای و اینترنتی سامان داده شده است.
بازنمایی سیدالشهداء علیه السلام در وصیت نامه های شهدای دفاع مقدس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
199 - 222
حوزههای تخصصی:
مطالعه اسناد تاریخی همواره جذابیت دارد. زیرا گذشته آیینه آینده است، به ویژه گذشته نزدیک و آن هم مقاطع حساس، بیشتر خود را نمودار می کند و با فرافکنی روند می توان الگویی برای آیندگان ترسیم نمود. ازجمله مقاطع متمایز و برجسته در تاریخ ملت ها بازه زمانی جنگ است. دوران جنگ، انسان ها را متمایز نموده و افراد درگیر در آن همچون کنشگران مناسک در وضعیت آرمانی سیر می کنند. درواقع جنگ «جماعت واره» یا «درامای اجتماعی» است که بازیگران اصلی آن رزمندگان هستند. تبلوریافتگان جنگ، به ویژه از نوع دفاع، چنان در نقش خود غوطه ور می شوند که برخی از آن ها آگاهانه به شهادت می رسند. شهدای جنگ، معمولاً برای خود رسالت فرازمانی قائل شده و به نگارش وصیت نامه عمومی رو می آورند. چنانکه نگارش وصیت نامه سیاسی– اجتماعی در زمان های دیگر مرسوم نیست اما رزمندگان در دوران جنگ عمدتاً وصیت نامه می نویسند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، وصیت نامه های شهدای قم را بررسی کرده و به این نتیجه رهنمون می شویم که در زمان دفاع مقدس چنان وضعیت اسطوره ای و دراماتیک می شود که شهدا با «گرایش ابراهیمی» با داستان کربلا کاملاً همذات پنداری می کنند. خودشان را یاران امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) را حسین زمان و دشمن خمینی (ره) را یزید تلقی می کنند. ازاین روی بیشترین، مضمون انعکاس یافته در وصیت نامه ها سخنان و سیره امام حسین (ع) است. به تعبیر شهید آوینی « هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند»
Google’s University? An Exploration of Academic Influence on the Tech Giant's Propaganda
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۲, July ۲۰۲۱
181 - 202
حوزههای تخصصی:
This article sheds light on the symbiotic relationship between academics and Google's propagandistic endeavors to normalize the unilateral exploitation of user data. While technology enthusiasts often praise Google's innovations, little attention is given to the company's trajectory from a small start-up to a global behemoth. The authors argue that academia plays a significant role in fostering a sense of gratitude among users for Google's services, despite relinquishing their rights and privacies. Google's substantial financial support for academic conferences and grants to researchers fuels the narrative that its data usage is both legitimate and altruistic. However, this paper reveals instances where Google has exerted pressure on academics to produce favorable articles and penalized those who refused to comply, effectively influencing academic discourse to bolster its image as a benevolent corporation.
تحلیل ثانویه ارزش های جنسیتی با توجه به داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان (با تأکید بر نگرش به نابرابری جنسیتی و خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
249 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روند تغییرات ارزش ها و نگرش ها در زمینه برابری جنسی و خانواده براساس داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان است. روش مطالعه تحلیل ثانویه است. اساس تحلیل بیشتر با اتکا به یافته های موج های دوم و سوم انجام گرفته است. داده های موج دوم در سال 82 نشان می دهد که گرایش نوین و فردگرایانه زنان در بازتفسیر خانواده و مفهوم جنسیت اند. این یافته ها بیان می کنند که در جامعه ایرانی، یک دگردیسی جدّی در زمینه تغییر ارزش ها و نگرش های جنسیتی در حال شکل گیری است. یافته های موج سوم همچنان نشان از گرایش بیشتر زنان در مقایسه با مردان در زمینه ارزش های مدرن در جامعه اند. با این حال، یافته ها، در مقایسه با سال 82، نشان از نوعی عقبگرد هم در گرایش های کلّ جامعه و هم در زنان در زمینه حرکت به سوی برخی نگرش های برابری جنسیتی دارد. این امر نشان می دهد با غلبه ارزش های بقا در جامعه، گرایش به ارزش های سنّتی در یک روند طولی بیشتر شده است.
ارائه الگوی گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی از طریق رسانه های اجتماعی در عرصه ارتباطات بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران پس از انقلاب اسلامی همواره تحت تحریم و فشارهای گسترده در عرصه روابط بین الملل و به ویژه از منظر اقتصادی بوده است. گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در حوزه روابط بین الملل با بهره گیری از توانمندی رسانه های اجتماعی می تواند راه گشا باشد. در مطالعه حاضر کوشش شده است تا الگوی راهبردی گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در عرصه ارتباطات بین الملل ارائه شود. همچنین این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر شیوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی با روش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با 17 نفر اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمّی نیز از دیدگاه 130 نفر از کارشناسان استفاده شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده گردید. مقوله های زیربنایی الگوی گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در عرصه ارتباطات بین الملل با روش تحلیل مضمون و با نرم افزار MaxQDA 20 شناسایی شد. در بخش کمّی جهت اعتبارسنجی الگو از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل زیرساختی بر عوامل ماهیتی و حقوقی گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در عرصه بین المللی تاثیر می گذارند. این عوامل نیز بر عوامل روانی و امنیتی تاثیر گذاشته و در ادامه عوامل محتوایی در رسانه های اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهند. با استفاده از محتوای تولید شده در رسانه های اجتماعی می توان عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در عرصه بین المللی تحت تأثیر قرار داد.
شیوه های تقویت خداباوری کودک در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خدا و توحید، از مفاهیم بنیادین و سنگ بنای مفاهیم اعتقادی است؛ اما درک صحیح از «خداباوری» و مفاهیمی کلیدی آن برای کودکان دوره پیش عملیاتی آسان نیست، چراکه این مفاهیم انتزاعی است. رسانه ملی با اتخاذ شیوه های مناسب و در اختیار داشتن ظرفیت های عظیم آموزشی و تربیتی ازجمله شبکه های تخصصی کودکان می تواند نقش اساسی داشته باشد. در این پژوهش داده ها از طریق روش اسنادی و مصاحبه نیم ساخت یافته از کارشناسان مربوط گردآوری شده و سپس از طریق روش تحلیل تفسیری و تحلیل مضمون، موردبررسی قرارگرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که برای تقویت خداباوری در کودک 4 -7 ساله می توان سه دسته از روش های شناختی، عاطفی و رفتاری پیشنهاد داد. عینی سازی مفهوم خدا، الگوسازی، تلقین انگاره ها و نمادسازی ذیل راهکارهای دسته شناختی قرار دارند. ایجاد جاذبه ها، از بین بردن عوامل دافعه خداباوری و استفاده از الگوهای روابط انسانی عاطفی ناظر به راهکارهای عاطفی هستند. قراردادن کودک در فضاهای معنوی و روح بخش توسط رسانه، استفاده از الگوهای رفتارساز و تمرین عملی مناسک ساده دینی از طریقه رسانه به تقویت بعد رفتاری می پردازند.
تحلیل موانع فراروی توسعه آموزش سواد رسانه ای در مدارس ایران از منظر سیاست گذاران، مجریان سواد رسانه ای و متخصصان رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه همه ما انسان ها در یک «جامعه رسانه ای شده» زندگی می کنیم. جایی که درآن تقریباً همه ابعاد حیات فردی، اجتماعی و فرهنگی ما تحت تأثیر رسانه و فناوری های ارتباطی قرار گرفته است. حضور فراگیر رسانه ها در تمام عرصه های حیات فردی واجتماعی ما موجب شده تا «آموزش سواد رسانه ای» به عنوان «رویکرد آموزش نوین در قرن 21اُم» مطرح شود. اما یکی از بحث های مهم در حوزه آموزش سواد رسانه ای، توسعه آن در نظام آموزشی است. این مقاله بر تحلیل مهم ترین موانع فراروی توسعه آموزش سواد رسانه ای در مدارس ایران متمرکز شده است. همچنین روش این پژوهش، کیفی است و با استفاده از تکنیک تحلیل نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به واکاوی موانع موجود می پردازد. برای پاسخ به سؤالات پژوهش نیز، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق استفاده شده و با مطالعه پژوهش های مختلف و انجام 20 مصاحبه با «سیاستگذاران و مؤلفان کتاب تفکر و سواد رسانه ای»، «مجریان و معلمان این درس» و «متخصصان حوزه رسانه»، داده های لازم گردآوری شده است. در این پژوهش برای کدگذاری داده ها از نرم افزار مکس کیودا (نسخه11) استفاده شد و داده ها براساس مدل پارادایمی کدگذاری محوری چارچوب بندی شدند. یافته ها نشان می دهند که عمده ترین موانع فراروی توسعه سواد رسانه ای ناشی از «عدم وجود متولی برای آموزش سواد رسانه ای»، «سیاست گذاری و تصمیم سازی غیرروشمند در آموزش و پرورش»، «فقدان تعریف دقیق از هدف آموزش سواد رسانه ای» و «بدفهمی از مفهوم سواد رسانه ای» است.
کلیّات تشخیص خبر جعلی برای سازمان های رسانه ای با تأکید بر قابلیت راستی آزمایی و مهارت اوسینت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
187 - 222
حوزههای تخصصی:
اخلال در فرآیندهای دموکراتیک، سیاست ورزی، سیاست گذاری، روزنامه نگاری، ارتباطات اجتماعی، اقتصاد و امنیّت عینی و روانی جوامع انسانی لزوم مبارزه با خبرهای جعلی و منابع تولید و توزیع آن ها را در سال های اخیر، بسیار جدی تر ساخته است. مواجهه صحیح با خبر جعلی - به عنوان پدیده نوظهور عصر شبکه های اجتماعی- که در قالب اطلاعات دروغین، عامدانه و برنامه ریزی شده ای که به صورت سازمانی در پوشش خبر واقعی برای فریب کاربران تولید و منتشر می شود، به یکی از معضلات جدی سازمان های رسانه ای حرفه ای و بزرگ دنیا تبدیل شده است. به عبارتی از این پس سازمان های رسانه ای در کنار فرآیند جمع آوری اطلاعات و خبررسانی حرفه ای، لازم است به صحت سنجی محتواها و خبرهای تولیدی در رسانه های اجتماعی نیز در قالب فرآیندهای حرفه ای خود بپردازند. از این رو در مقاله حاضر در پی ارائه کلیاتی از راهکارهای تشخیص خبرهای جعلی به عنوان اولین قدم برای مقابله با آن در سازمان های رسانه ای حرفه ای هستیم. ما برای دست یابی به این هدف، علاوه بر بررسی جامع منابع علمی موجود، با 18 نفر از متخصصان حرفه ای و دانشگاهی حوزه خبر، رسانه و فضای مجازی مصاحبه کردیم، تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون و شبکه مضامین ما را به مجموعه ای از راهکارها با تأکید بر به کارگیری امکانات حرفه ای راستی آزمایی و مهارت استفاده از داده های آشکار (اوسینت) رسانید. ما همچنین در این مقاله پیشنهاداتی را از دسته بندی نحوه واکنش به انواع خبرهای مشکوک را از طریق ارائه آستانه های اول و دوم مواجهه با خبرهای جعلی، مبتنی بر نظرات کارشناسان حرفه ای، استخراج کردیم و سامان بخشیدیم.
دیپلماسی سایبری عربستان سعودی در قبال ایران در بستر شبکه اجتماعی توییتر؛ مطالعه موردی اغتشاشات دی ماه 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، عربستان سعودی به عنوان یکی از کشورهای اثرگذار در منطقه ی جنوب غرب آسیا، در حوزه ی سایبری فعالیت های زیادی را آغاز کرده است؛ عربستان از این فضا برای تقابل با رقبای منطقه ای خود همانند جمهوری اسلامی ایران بهره ی فراوانی می برد. یکی از مهمترین عرصه های این تقابل، اغتشاشات دی ماه در ایران در سال 1396 بود که در آغاز ابعاد دخالت های فراملی در آن چندان روشن نبود. اما پس از گذشت اندکی، ابعاد دخالت سایر کشورها در این وقایع روشن شد و سبب شد تا به بررسی نقش یکی از کشورهای مهم در این زمینه بپردازیم. به دیگر بیان این پژوهش به دنبال آن است تا اصول کلی دیپلماسی سایبری عربستان در ایام اعتراضات دی ماه 96 علیه جمهوری اسلامی ایران را کشف نماید. این پژوهش قصد دارد با روش کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون (تم)، به بررسی دیپلماسی سایبری عربستان سعودی در قبال ایران بپردازد. جامعه ی تحقیق در این پژوهش، توییت های ارسال شده از سوی نهادها و کاربران مهم عربستانی در دی ماه سال 96 است که برای این پژوهش، بیش از 2000 توییت انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. پس از آغاز فرآیند کدگذاری طبق استانداردهای روش تحلیل مضمون، بیش از 180 مضمون پایه، 17 مضمون سازمان دهنده و نهایتاً 5 مضمون فراگیر به دست آمد که در واقع مضامین فراگیر، همان محورهای اصلی دیپلماسی سایبری عربستان را شکل می دهند؛ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تأکید بر واگرایی های قومی و منطقه ای، تخطئه ی کنشگری منطقه ای ایران، تخریب عملکرد سپاه پاسداران و تخریب نوع نظام حاکم در ایران، محورهای اصلی دیپلماسی سایبری عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد.