مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سیاست گذاری رسانه
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
135 - 153
حوزه های تخصصی:
روند گسترش روزافزون ارتباطات و جابه جایی اطلاعات توسط رسانه های متعدد و متنوع در عصر جهانی شدن، سبب شده است تا بازیگران رسانه های ملی و رسمی در کنار خود، بازیگران رسانه ای دیگر را نیز مشاهده کنند. علم سیاست گذاری به طور عام و روند سیاست گذاری رسانه ای به طور خاص نیز نیازمند آن است که در مواجهه با این وضعیت جدید موضع گیری کارامدی داشته باشد. در پاسخ به این پرسش اصلی که «سیاست گذاری رسانه ای در مواجهه با حضور بازیگران رسانه ای متعدد نیازمند چه تحولاتی است؟»، فرضیه این مقاله با توجه به روند روزافزون جهانی شدن رسانه ها عبارت از آن است که «سیاست گذاری رسانه ای در مواجهه با حضور بازیگران رسانه ای متعدد نیازمند توجه همزمان به رسانه های دولتی و غیردولتی به عنوان نهادهای رسمی و غیررسمی در تمامی مراحل سیاست گذاری است». در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش های کتابخانه ای- اسنادی و روش شناسی نهادگرایی جدید، فرضیه اصلی آزمون شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به افزایش حضور بازیگران عرصه رسانه، گسترش انواع رسانه های غیررسمی دولتی و گسترش شبکه های متداخل ارتباطی، سیاست گذاری رسانه ای کارا و موفق نیازمند «توجه به بازیگران غیررسمی در کنار بازیگران رسمی»، «توجه به مخاطب درون اجتماع به جای تحکیم رسانه رسمی» و «توجه به خصوصی سازی و مقررات زدایی رسانه ای» است تا توان دستیابی به اهداف تعیین شده را به بهترین شکل داشته باشد.
واکاوی رویکرد رسانه ملی در ترویج فرهنگ شانس و اقبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، در شبکه های صدا و سیمای ج. ا.ا، تحولاتی را شاهد بوده ایم، که متآثر از عوامل متعددی است که توانسته است با راهکارهای متعدد، مخاطب را به گونه ای دیگر جذب رسانه کند؛ یکی از رایج ترین این شبکه های پر مخاطب در چند سال اخیر، مسابقات و نرم افزار و اپلیکیشن هایی است که تبلیغات بخت آزمایی را ترویج می کند؛ از این رو آنچه مشاهده می شود آن است که شانس و اقبال در رسانه ها، چنان افزایش یافته است که می توان آن را به فرهنگ شانس و اقبال نسبت داد. از این رو با توجه به فراوانی این فرهنگ در رسانه ملی و ترویج آن در رسانه ملی و جذب مخاطب و نیز افزایش پیامدهای اقتصادی، سیاسی و روانی این مسئله؛ لازم دیده شد پژوهشی با هدف واکاوی رویکرد رسانه ملی در ترویج فرهنگ شانس و اقبال در جامعه و نیز بررسی پیامدهای این سیاست رسانه برای مردم از جنبه های مختلف مورد مطالعه قرار گیرد؛ پژوهش حاضر به روش کیفی و در سطح کاربردی انجام شده است. گردآوری اطلاعات این تحقیق به صورت مصاحبه و به صورت حضوری صورت گرفته است. روش تحلیل این پژوهش به شیوه داده بنیاد می باشد؛
بررسی آسیب شناسانه فرایند سیاست گذاری در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
79 - 100
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سازمان های رسانه ای در فضایی پیچیده و متغیر فعالیت می کنند نیازمند نقشه راهی هستند تا به کمک آن بتوانند این فضا را مدیریت کرده و در مقابل تغییرات ناگهانی آن از خود واکنش مناسب نشان دهند. سیاست گذاری در سازمان های رسانه ای می تواند نقش مهمی در این خصوص ایفا کند. در این تحقیق فرایند سیاست گذاری در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مطالعه گردیده و آسیب های موجود در نظام فعلی سیاست گذاری به روش تحلیل تم بررسی شده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کیفی با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با دوازده نفر از مدیران ارشد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و همچنین اساتید و نخبگان رسانه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند انجام گردید. با توجه به تجزیه و تحلیل مضمون (تم) پاسخ های ارائه شده به نظر می رسد که این آسیب ها را بتوان در سه دسته آسیب های ساختاری، زمینه ای و محتوایی دسته بندی کرد. از جمله این آسیب ها در فرایند سیاست گذاری سازمان صدا و سیما می توان به شکل گیری سیاست های کلان در طیف کوچکی از مدیران داخل سازمان، عدم شفافیت قوانین در خصوص شورای سیاست گذاری سازمان و همچنین عدم پای بندی ساختار مدیریتی به تغییر در پیش فرض های کنونی راجع به محیط سازمان اشاره کرد.
ترسیم نقشه علمِ سیاست گذاری رسانه ای بر اساس داده های پایگاه علوم از سال 2000 تا 2019
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات علم سنجی از مهجورشدن دانش کاربردی، رشد نامتوازن حوزه های علم و تولید پژوهش های تکراری جلوگیری می کند. سیاست گذاری رسانه ای یکی از حوزه های موضوعی رشته مدیریت رسانه است. آگاهی از پژوهش های انجام شده در این حوزه، قدرت پیش بینی آینده این پژوهش ها و چگونگی تأثیرگذاری آن بر سیاست گذاری های صنعت رسانه را تسهیل می کند. از این رو، هدف مطالعه حاضر ترسیم نقشه علم بر اساسِ مقاله های منتشر شده در حوزه سیاست گذاری رسانه ای بوده است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. گردآوری داده ها به صورت جست و جوی موضوعی در عنوان مقاله ها با 5 کلیدواژه مرتبط با سیاست گذاری رسانه، یعنی آزادی بیان، کپی رایت، حریم خصوصی، محافظت از داده ها و بی طرفی شبکه، انجام شد. جامعه پژوهش، تمام مقاله هایی است که در حوزه سیاست گذاری رسانه ای نگاشته شده و بین سال های 2000 تا 2019 در پایگاه علوم (Web of Science) نمایه شده است که بارگیری و ذخیره رکوردهای یادشده، در مجموع 900 مقاله انجامید. برای پاسخ به سؤال های پژوهش، از تکنیک خوشه بندی و مصورسازی و همچنین نسخه 1.6.13 نرم افزار Vos Viewer استفاده شد. یافته ها: بیشترین تعداد مقاله های مرتبط با سیاست گذاری رسانه در سال 2018 با 112 مقاله منتشر شده و بیشترین میزان استناد در سال 2017 با 630 استناد بوده است. تعداد کل نویسندگان در این شبکه استنادی 1873 نفر است که از این تعداد، 119 نویسنده در قالب گره، در نقشه هم تألیفی سیاست گذاری رسانه ای حضور دارند. در این پژوهش سیر تکامل شبکه هم رخدادی کلمات کلیدی و شبکه همکاری نویسندگان در سال های 2000 تا 2019 در چهار دوره زمانی برای پایان سال 2004، 2009، 2014 و 2019 ترسیم شده است. همچنین شبکه همکاری نویسندگان مابین دانشگاه های کشورهای مختلف همراه با انطباق بر نقشه جهانی و پراکندگی جغرافیایی نیز مشخص شد. نتیجه گیری: بررسی نقشه های علم، ضرورت توجه به موضوعات و روندهای رو به رشد در هر حوزه علمی را نمایان می سازد. نقشه علم ارائه شده در این پژوهش نیز توجه به موضوع حریم خصوصی در پژوهش های این حوزه را نشان می دهد که با روند رو به رشد درخواست کاربران پلتفرم های رسانه های اجتماعی در این رابطه هم گراست.
تأملی در مفاهیم و مبانی سیاست گذاری رسانه با نگاهی به صداوسیما، بررسی نظرات رهبر معظم انقلاب در سیاست گذاری صداوسیمای تراز
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه یکی از مهم ترین ابزارهای اثرگذاری در جامعه محسوب می شود که نقش به سزایی در زندگی فردی و اجتماعی بازی می کند. رسانه ها برای اثرگذاری دقیق تر و منظم تر، سیاست های مشخص و معینی را وضع میکنند. مبانی نظری این موضوع که ذیل سیاست گذاری رسانه ای مطرح می شود می بایست به صورت دقیق و کاربردی موردبررسی قرار گیرد. معمولاً دو نوع رویکرد سنتی و نوین به سیاست گذاری رسانه ها وجود دارد که اتخاذ هرکدام یک از این رویکردها می تواند مزایا و معایبی را به دنبال داشته باشد. در پژوهش پیش رو که با روش کتابخانه ای و تحلیل مضمون صورت گرفته است، به ابعاد و مؤلفه های این سیاست ها پرداخته، و سعی شده است به صورت تطبیقی با صداوسیما مقایسه گردد و در ادامه دیدگاه های مقام معظم رهبری به عنوان سیاست گذار اصلی سازمان صداوسیما در این حوزه مورد بررسی قرارگرفته است. در نهایت در دسته بندی ای ماموریت، الزامات ماموریت، اهداف، راهبردهای اجرایی و آسیب شناسی استخراج گشته است.
دلالت های سیاست گذاری رسانه؛ مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان یکی از برجسته ترین اسناد راهبردی انقلاب اسلامی به موضوعات مهمی همچون علم و فناوری، اخلاق و معنویت، اقتصاد و تولید، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و ... پرداخته و علاوه بر ترسیم آرمان ها و تعیین اهداف، به الزامات و چالش ها نیز توجه داشته و به عنوان عصاره چهار دهه تجربه ارزشمند، نه فقط سرشت و سرگذشت انقلاب، بلکه سرنوشت و آرمان نهایی آن را تبیین نموده است. ازاین رو می تواند مبنای سیاست گذاری در عرصه های مختلف و به ویژه رسانه قرار گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی خطوط راهنمای سیاست گذاری رسانه، با تمرکز بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و به روش تحلیل مضمون انجام شده است. مضامین فراگیر در چهار گروه تعهد نگرشی، تعهد هنجاری، تعهد رفتاری و تعهد هیجانی قرار گرفته است. بر پایه این پژوهش، رسانه با متعهد دانستن خود به مفاد بیانیه و تأکید بر مضامینی همچون آرمان خواهی، ارزش مداری، تعالی جویی، خودباوری، عقلانیت، خلاقیت، هشیاری، امیدآفرینی، مطالبه و ... و ملاحظه آن در سیاست ها و به دنبال آن راهبردها و برنامه ها در مسیر تحقق بیانیه قرارگرفته و با توجه به کارکردهای متعدد و تأثیرات فراگیر خود، موجبات هم سویی تمامی نیروهای اجتماعی را فراهم خواهد آورد. به ویژه آن که در متن بیانیه به صراحت بر جایگاه کلیدی و نقش مؤثر رسانه تأکید شده است.
«فرامخاطب»: دگرگونی مخاطب در عصر پساتلویزیون و چالش های سیاست گذاری رسانه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
35 - 68
حوزه های تخصصی:
«پساتلویزیون» اشاره به پایان دورانی دارد که در آن تماشای تلویزیون و مشارکت در آن انحصاری بود. مردمی شدن فرآیندهای تولید و توزیع ویدیو و گسترش پخش تلویزیونی بر بستر اینترنتی سبب شده است که تجربه ی تماشای تلویزیون از یک دستگاه جدا شود و با وجود اینترنت همه گیر و همیشه متصل که پهنای باند وسیعی دارد، مردم صرف نظر از این که کجا باشند، بتوانند به سریال ها و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه شان دسترسی پیدا کنند و حتا خودشان در تولید آن ها مشارکت کنند. تلویزیون های تک سویه – اعم از تجاری، دولتی و خدمت عمومی – جایگاه بی رقیب سابق را از دست داده اند و در عصر پساتلویزیون باید برای بقا در یک فضای عمومیِ شبکه ایِ چندسویه تلاش کنند؛ عرصه ای که در آن مردم عادی به دوربین و اینترنت پرسرعت مجهز هستند و می توانند در مناقشات محلی، ناحیه ای و جهانی نقش ایفا کنند. شبکه های تلویزیونی مشارکت محور، میدان رسانه ای جدیدی هستند که در آن ها مخاطبان خودآگاهی بیشتری از جایگاه خود دارند و همزمان نقش تولیدکنندگان و توزیع کنندگان محتوا را هم بازی می کنند. در این شرایط، مفهوم «فرامخاطب» ، نه به عنوان یک مصرف کننده ی صرف، بلکه در مقام یک کنشگر مورد ملاحظه قرار می گیرد. «فرامخاطب» اشاره به مخاطبی دارد که خود تولیدکننده، توزیع کننده و مصرف کننده ی محتوای رسانه ای است. مقاله ی حاضر ضمن بررسی تطبیقی و تحلیلی آرای نظریه پردازان مطالعات تلویزیون چهار مقوله اصلی پیرامون دگرگونی های نقش مخاطبان تلویزیونی در عصر پساتلویزیون ارائه داده و تأکید می کند که هرگونه سیاست گذاری در عرصه ی رسانه بدون ملاحظه ی سطح آگاهی ها، دسترسی ها و توانمندی های «فرامخاطبان» امکان تحقق اهداف خود را نخواهد داشت.