فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
141 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی با نقش میانجی توانمند سازی شناختی در آموزش و پرورش منطقه ۵ شهر تهران انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب زمان اجرای پژوهش، مقطعی؛ برحسب نوع داده، کمی؛ برحسب روش گرداوری داده ها و یا ماهیت و روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش منطقه 5 تهران به تعداد 403 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای و از طریق فرمول کوکران، تعداد 270 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002)، پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) و پرسشنامه توانمندسازی شناختی اسپریتز (1995) استفاده شد. به منظور سنجش روایی از روایی محتوا و سازه و به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که ضرایب به دست آمده نشان دهنده روایی و پایایی مناسب ابزار بودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در دو بخش توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جدول، شکل و نمودار) و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار LISREL-v8.80 انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی (0.42) تاثیر دارد؛ اخلاق حرفه ای بر توانمندسازی شناختی (0.88) تأثیر دارد؛ توانمندسازی شناختی بر چابکی سازمانی (0.57) تأثیر دارد؛ در تأثیر اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی متغیر توانمندسازی شناختی نقش میانجی دارد (0.93).
ارائه مدلی جهت بین المللی شدن دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی جهت بین المللی شدن دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان علمی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع سیزده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1606 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران 310 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. مصاحبه با خبرگان بیانگر روا بودن مصاحبه بود و به منظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن مصاحبه بود. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر بین المللی شدن دانشگاه عبارت اند از آموزشی، پژوهشی، ارتباطی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ساختاری؛ با توجه به مؤلفه های پژوهش مدلی ارائه شد که برازش مطلوبی داشت.
بازخوانی هویت شهر تهران بر اساس خوانش تحولات معماری از ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلیِ تحقیق شناخت روند تحول تاریخی و فرهنگی معماری تهران در اوایل دوران قاجار تا معاصر در جهت تداوم بخشی آن است. در این پژوهش ادبیات داستانی به عنوان منبع یافتن هویت معماری و بازشناسی آن استفاده شده-است. در این پژوهش با مطالعه ادبیات داستانی قبل و بعد از انقلاب و کشف جزئیات معنایی در باب شهر و معماری تهران به بازخوانی هویت معماری تهران پرداخته شده است. روش تحقیق با توجه به مدارک و اسناد تاریخی روش تحقیق اسنادی و تاریخی-تفسیری می باشد. همچنین تکنیک تحلیل کیفی و کمی تحلیل محتوا در تحلیل داستانها مورد استفاده واقع شده است. مطالعه نشان می دهد بررسی هویت معماری بر اساس ادبیات داستانی، نتایج و شناخت عمیقتری را در مقایسه با بازخوانی هویت معماری تهران از اسناد معماری به دلایلی چون عدم سوگیری و تعصب مشخص نویسندگان نسبت به معماری و همچنین درک بهتر توالی تاریخی و زمانی آثار معماری و فضاهای شهری بدست داده است.
صفات شخصیتی پیش بینی کننده خودکنترلی و تنظیم عاطفی در بزهکاران: تحلیل ارتکاب جرم بر حسب روان شناسی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار مجرمانه فرایند پیچیده و چند بُعدی است که تحت تأثیر متقابل عوامل محیطی و زمینه های سرشتی فردی قرار دارد. یکی از جهت گیری های مهم در مطالعه رفتار مجرمانه، بررسی پیوند بین گرایشات شخصیتی با ارتکاب جرم و رفتارهای بزهکارانه است. لذا بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودکنترلی و تنظیم عواطف در بزهکاران براساس صفات شخصیتی است.
روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه بزهکاران دختر شهر تبریز هستند که در سال 1395 در کانون اصلاح و تربیت نگه داری می شوند. به علت محدود بودن جامعه مورد مطالعه، تمامی اعضا (60 نفر) به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت آیزنک، خودکنترلی تانجی و کنترل عواطف ویلیامز و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین عامل های شخصیتی روان پریشی گرایی و روان رنجوری با خودکنترلی و کنترل عواطف رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین عامل شخصیتی روان پریشی گرایی با مؤلفه های خشم، خلق افسرده و اضطراب کنترل عواطف رابطه مثبت و معنادار و با عاطفه مثبت رابطه ای ندارد. بین عامل شخصیتی روان رنجورخویی با مؤلفه های خشم، خلق افسرده کنترل عواطف رابطه مثبت و معنادار و با اضطراب و عاطفه مثبت رابطه ای مشاهده ندارد. از طرفی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی های شخصیتی می توانند خودکنترلی و کنترل عواطف در بزهکاران پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: شناخت بهتر صفات شخصیتی افراد بزهکار می تواند در درک، ارزیابی، و کنترل عواطف و خودکنترلی آن ها کمک نماید.
تکوین و تحول در روند سیاست های نظامی جامعه ماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن تغییرات عظیم در رفتار مردمان ساکن ایران زمین با همسایگان مهاجم خود، می توان به نقش با اهمیت مادها در تکوین و تحول سیاست های نظامی در درون جامعه ایرانی آن زمان پی برد. مادها ناگزیر بودند که یا به عنوان رعایای گمنام قدرتهای بین النهرین و اقوام مهاجم روزگار سپری کنند و یا اینکه با اتحاد و تقویت بنیانهای نظامی خود حیات اجتماعی دوباره ای را ترسیم کنند. به جهت اتحاد و تجمع نیروی نظامی قبایل مادی در سایه تشکیل ارتش، ترکیب آن با افواج نظامی اقوام متحد غیر مادی و شیوه جنگهای نامنظم، نظامی شکل گرفت که تا مدت ها در دنیای کهن بی نظیر بود. در این پژوهش، با توسل به شیوه های مختلف، به تبیین و تحلیل چگونگی روند تکوین و تحوّل در جنبه های مختلف حیات نظامی مادها پرداخته خواهد شد. این روند تکوین و تحول از دل سیستم ملوک الطوایفی قبایل مادی شروع شد و به تدریج از حالت انزوا یا تدافعی به صورت حالت تهاجمی فرامرزی تحول پیدا کرده و مراحلی را پشت سر گذارد که در اینجا شایسته بررسی و تدقیق بیشتر است.
عوامل موثر بر گرایش دختران به مانکنیسم (مطالعه موردی: تاثیر عروسک باربی در میان سایر عوامل گرایش به مانکنیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش دختران به سمت داشتن اندامی مانکن، دستکاری در ویژگی هایِ ظاهری و ساخت بدن اجتماعی از پیامدهای جامعه مصرفی است؛ که یکی از دلایل آن، الگوپذیری دختران از عروسک های دوران کودکی می باشد. از آنجایی که دختران جوان نسبت به اندام خود حساسیت بیشتری دارند و معمولا درکودکی از عروسک باربی الگوبرداری کرده اند؛ تحت تاثیر فرهنگ باربی یعنی مانکنیسم قرار می گیرند.لذا هدف اصلی انجام این پژوهش بررسی تاثیر عروسک باربی بر گرایش دختران به مانکنیسم در میان سایر عواملِ فردی، خانوادگی،اجتماعی و رسانه ایی می باشد. که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه335 نفر انجام شد روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه صنعت فرهنگ، بازاندیشی و کاشت است. بطورکلی یافته ها نشان می دهد: عروسک های دوران کودکی، بخصوص باربی که چهره و اندام دختری جوان دارد و صنایع زیادی جهت تبلیغ آن بکار گرفته شده، الگویی را به کودک ارائه می دهند که در دوران نوجوانی و جوانی با آن به همسان سازی می پردازد.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهر جهرم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم هستند که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین، و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر چهار مقیاس شادمانی، سبک زندگی ورزشی، مصرف گرایی و مدیریت بدن است. که جهت اعتبار مقیاس متغیر وابسته (شادمانی) و متغیرهای مستقل (مصرف گرایی و سبک ورزشی) از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت اعتبار مدیریت بدن از اعتبار محتوا استفاده شده است. جهت پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن هستند که میانگین نمره شادمانی دانش آموزان در سطح متوسط رو به بالا است. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهند که در بین سازه های تحقیق، ابعاد سبک زندگی مصرف گرا (شناختی، احساسی، تمایل به عمل) بر شادمانی اجتماعی و شناختی، سبک زندگی ورزشی(کل) برشادمانی (کل) ، سبک ورزشی (بعد سلامت) بر ابعاد شادمانی، مدیریت بدن بر بعد اجتماعی شادمانی تأثیر دارند و در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، پایه تحصیلی، درآمد خانواده، طبقه اجتماعی با شادمانی دانش آموزان معنادار می باشد. تبیین متغیر وابسته بر حسب مجموع متغیر های مستقل، بیانگر آن است که چهار متغیر بعد توجه به ورزش، درآمد خانواده، پایه تحصیلی و طبقه اجتماعی متوسط به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های شادمانی اجتماعی هستند و قادرند 145/0 از تغییرات شادمانی اجتماعی(کل) را تبیین کنند.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی (مورد مطالعه: ساکنان منطقه 18 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی می پردازد. طرد اجتماعی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق شامل چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری، دسترسی به حقوق اجتماعی و محرومیت مادی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 384 نفر محاسبه و نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی در بین ساکنان منطقه 18تهران انتخاب شده است. یافته های تجربی نشان می دهد بیش از نیمی (7/50 درصد) از اجتماعات هدف از نظر میزان طرد اجتماعی در سطح بالا و (8/40 درصد) نیز در سطح متوسط قرار دارند. همچنین بین طرد اجتماعی و ابعاد کیفیت زندگی شامل مسکن، امکانات و خدمات شهری، حمل ونقل شهری، تفریحات و سرگرمی ها، امنیت و ایمنی و محیط زیست هم تغییری وجود دارد؛ بدین معنی که با کاهش میزان های طرد اجتماعی در منطقه، میزان رضایت مندی از ابعاد کیفیت زندگی افزایش می یابد.
از مطالبه ی حق به شهر تا شکل گیری انقلاب شهری (شهر تهران، سال ۱۳۵۷)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهرنشینی به معنای متأخر آن، در تهران نیز مانند شهرهای غربی، برخاسته از مازاد سرمایه بود با این تفاوت که این مازاد سرمایه، محصول افزایش تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی نبود، بلکه ناشی از بالا رفتن قیمت نفت، و سرمایه گذاری دولت در بخش های مختلف بود. دولت پهلوی با بالا رفتن قیمت نفت به توسعه ی صنعتی و سرمایه داری روی آورد و تهران به شهری مدرن با فروشگاه های بزرگ، مؤسسات و ادارات مالی گسترده، مراکز فرهنگی و تفریحی بدل شد. طبقات متوسط سنتی و روشنفکران چپ گرا، عمده ترین نیروهای مخالف آن شکل از توسعه بودند و آن را مخالف شرع اسلام و وابسته به سرمایه داری غرب می دانستند. در ماه های منتهی به انقلاب، طبقات پایین جامعه نیز به صف مخالفان پیوستند و به نیروهای انقلابی مهمی بدل شدند. شهر تنها صحنه ی درگیری نیروهای امنیتی و نیروهای انقلابی نبود؛ شهر چیزی بود که نیروهای مخالف در صدد احقاق حق خود بر آن بودند. با همه گیر شدن انقلاب، تخریب گسترده ی برخی ابژه های شهری که مخالف شؤون اسلامی، نماینده ی غرب گرایی و اشرافیت سلطنتی بودند آغاز شد. این مقاله با استفاده از روش تاریخی و اسنادی و بررسی طبقاتی نیروهای انقلابی، درصدد است تا انقلاب ایران را از منظر بحث «حق به شهر» مورد توجه قرار دهد. مفهوم «حق به شهر» از مفاهیم اساسی ادبیات نظری دیوید هاروی، بدان معناست که این شهروندان هستند که تصمیم می گیرند که می خواهند در چگونه شهری زندگی کنند.
مطالعه تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی و تغییرات بین نسلی آن به دلیل پیامدهای متعددی که دارد همواره از اهمیت بالایی بررخوردار بوده است. سرمایه اجتماعی نیز در سالیان اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تببین کننده در بسیاری از مطالعات شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 492 نفر از والدین و فرزندن ساکن شهر یزد جمع آوری شده است. احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد جانی، شغلی، اقتصادی، اعتقادی، حقوقی، قضایی، اخلاقی، فرهنگی، مالی، نوامیس، عاطفی و احساسی و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی هنجار اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه اجتماعی سنجیده شده است. در این پژوهش از اعتبار محتوایی استفاده شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها، حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت. یافته های تحقیق نشان داد تفاوت معنی داری بین احساس امنیت والدین و فرزندان وجود نداشت (05/0
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در مصرف خود سرانه دارو در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف خودسرانه دارو در ایران فراتر از معیارهای جهانی است و جنسیت، نقشی مهم در این زمینه دارد. در حالی که رویکرد زیستی، رویکرد روانی- اجتماعی و رویکرد اجتماعی- ساختاری باور دارند، زنان، بیش تر مستعد مصرف خودسرانه دارو هستند، ولی رویکرد رفتاری، مردان را مستعدتر می داند. براین اساس، این پژوهش تلاش کرده است رابطه جنسیت و مصرف خودسرانه دارو را بررسی و به این سئوال پاسخ دهد که آیا جنسیت می تواند احتمال مصرف خودسرانه دارو را پیش بینی کند؟ این مطالعه به روش پیمایشی در مورد 400 نفر از جمعیت 55-18 ساله شهر یاسوج که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند، انجام گرفته است. از نمونه های مورد بررسی خواسته شد تا پاسخ دهند، آیا در دو ماه اخیر اقدام به مصرف خودسرانه دارو کرده اند؟ و اگر پاسخ مثبت است چه داروهایی؟ یافته های پژوهش نشان دادند که مصرف خودسرانه دارو در بین پاسخگویان بالاست، به گونه ای که 2/87% اقدام به مصرف خودسرانه داروی بدون نیاز به نسخه (OTC) و 2/70% اقدام به مصرف داروی نیازمند نسخه (POM) کرده اند. یافته های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک نشان دادند، جنسیت قادر به پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو نیست و تحصیلات نقشی مهم تر در پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو دارد. نتیجه گیری این پژوهش این است که زنان و مردان در مصرف خودسرانه دارو از الگوی مشابهی پیروی می کنند و متفاوت نیستند.
ناسیونالیسم و مدرنیته سیاسی در مشروطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مشروطه ایرانی» به رغم اهمیتش در فرایند مدرنیته سیاسی در ایران کمتر از منظر ایدئولوژی های ملت سازی/ ناسیونالیسم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. از رویکرد جامعه شناسی تاریخی رخداد مشروطه زمینه رونمایی چهره های چندگانه ناسیونالیسم ایرانیِ برآمده از سده نوزدهم را فراهم آورد. مشروطه ایرانی از یک سو با تبلور ناسیونالیسم سیاسی مبتنی بر حق حاکمیت ملت و حکومت قانون و از سوی دیگر با واکنش ناسیونالیسم فرهنگی مواجه شد. هم گرایی مصلحت آمیز و کوتاه مدت این گرایش های ناسیونالیستی در آغاز مشروطه اگر چه دستاوردهایی را به همراه داشت، اما واگرایی و تشدید منازعات گرایش های ناسیونالیستی در فرایند مشروطه نشان از تعارضات ماهوی و محدودکننده پروژه مدرنیته سیاسی ایرانی داشت. چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراک بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو «مساله ملت» و «حق حاکمیت ملت» به عنوان مهم ترین مساله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد.
مقایسه مؤلفه های هوش هیجانی افراد کارآمد و ناکارآمد در پنج رسته مأموریتی نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش هیجانی از جمله ویژگی های فردی است که با موفقیت افراد در مقابله با فشارهای ناگهانی محیطی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی افراد کارآمد و ناکارآمد در پنج رسته مأموریتی نیروی انتظامی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان پلیس در سال های 95 و 96 تشکیل داده اند و حجم نمونه 793 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه «بار-آن» استفاده شد، همچنین برای آزمون پرسش های پژوهش از روش آمار استنباطی و آزمون تی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین مقیاس های هوش هیجانی در بین افراد کارآمد و ناکارآمد، نمره کل هوش هیجانی، مهارت درون فردی، مهارت بین فردی، کنترل استرس و خلق عمومی، در کل پلیس تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان دو گروه از نظر سازگاری مشاهده نمی شود. در رسته آگاهی نمره کل هوش هیجانی به همراه مهارت درون فردی و خلق عمومی و در رسته مرزبانی نمره کل هوش هیجانی به همراه مهارت بین فردی، کنترل استرس و خلق عمومی و در رسته راهور مهارت بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد و در رسته اطلاعات تفاوت معناداری بین دو گروه کارآمد و ناکارآمد وجود ندارد. نتایج: با توجه به یافته ها و از آنجا که افزایش هوش هیجانی شیوه ای مؤثر برای افزایش کارایی افراد است، پیشنهاد می شود آموزش هوش هیجانی برای پلیس در رسته های مختلف مد نظر قرار گیرد.
فرهنگ سیاسی دانشجویی و مشارکت پلیس محور (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرهنگ سیاسى، توزیع خاصى از ایستارها، ارزش ها، احساس ها، اطلاعات و طرز تلقی ها نسبت به نظام و ساختار سیاسى تعریف شده است. پژوهش درباره فرهنگ سیاسی علاوه بر آنکه کلید فهم و تبیین ساخت سیاسی و دیگر ساختارها را به دست می دهد از این جهت نیز مفید است که امکان مطالعه دقیق تر رفتارهای سایر بازیگران سیاسی را نیز فراهم می آورد. هدف این مقاله ارزیابی جهت گیری های فرهنگ سیاسی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور مرکز سنندج، و ارتباط آن با وضعیت مشارکت در امور و موضوعات پلیسی است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از تکنیک پیمایش است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سنندج و حجم نمونه معرف 310 نفر از دانشجویان یادشده مبتنی بر نمونه گیری تصادفی ساده است. نتایج و یافته ها: یافته ها نشان می دهد که فرهنگ سیاسی غالب دانشجویان پیام نور مرکز سنندج از نوع تبعی بوده و متغیرهایی مانند جهت گیری مذهبی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی و رشته تحصیلی اثر معناداری بر وضعیت فرهنگ سیاسی دانشجویان داشته است. یافته ها همچنین حاکی از اثر عِلی (3/28) متغیر نوع فرهنگ سیاسی دانشجویان بر وضعیت و انگیزه مشارکت در امور و موضوعات پلیسی بوده است.
طراحی الگوی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (مورد مطالعه: دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۶۷-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بود. برای دستیابی به هدف فوق از طرح پژوهش کیفی با ماهیت اکتشافی استفاده شد که در چهار مرحله به انجام رسید. در مرحله اول، با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین در دانشگاه شهید بهشتی، مصاحبه های وقایع رفتاری صورت گرفت. پس از تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون، 69 خرده شایستگی کارآفرینانه به دست آمد که با کمک روش گروه کانونی در نه شایستگی کارآفرینانه ی اصلی جای گرفتند. این مقوله ها شامل شایستگی فرصت، شایستگی تعهد، شایستگی ارتباطات، شایستگی مدیریت، شایستگی مصالحه و پیشبرد دو نقش هیئت علمی و کارآفرین، شایستگی رشد و یادگیری، شایستگی کسب وکار، شایستگی راهبردی و شایستگی فنی تخصصی بودند. در مرحله ی سوم با هدف پالایش و اعتبار یابی یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی حاصل از بخش ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ، از روش دلفی در دو مرحله استفاده گردید. سپس روابط متقابل بین هر یک از مؤلفه های اصلی شایستگی های کارآفرینانه ، با استفاده از روش الگوسازی ساختاری تفسیری تعیین شد. نتایج نشان داد که شایستگی راهبردی بانفوذ ترین شایستگی کارآفرینانه است که روی 8 شایستگی دیﮕﺮ، اﺛﺮ ﻣﺴﺘﻘیﻢ و یﺎ ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ دارد. این یافته ها می توانند مبنای طراحی برنامه های توسعه ی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و کمک به رشد تحقیقات آتی در این زمینه باشند.
تحلیل رویکرد یادگیری برای باهم زیستن در سیمای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
121 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل رویکرد یادگیری برای باهم زیستن در برنامه ی درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 96-1395 بوده و نمونه آماری نیز منطبق با جامعه آماری بود. ابزار پژوهش، سیاهه تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی برحسب رویکرد یادگیری برای باهم زیستن بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات 92 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی و روش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان توجه به مؤلفه های رویکرد یادگیری برای باهم زیستن در محتوای کتاب های درسی از یک توزیع نرمال برخوردار نمی باشند به گونه ای که مؤلفه آموزش صلح از بیشترین میزان توجه و مؤلفه های آموزش سلامت، آموزش محیط زیست از کمترین میزان توجه برخوردار می باشد و به مؤلفه های چند فرهنگی، شهروندی، حقوق بشر توجه چندان مطلوبی نشده است؛ که نیازمند توجه و تجدیدنظر در برنامه های درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم توسط مسؤولان ذی ربط می باشد.
تحلیل گفتمان تصانیف عارف قزوینی در دوران مشروطیت، بر اساس روش شناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره مشروطه، آغاز پیدایش و گسترش جریان خردگرایی مدرن در ایران است. با ورود مضامین سیاسی و اجتماعی در حوزه شعر و موسیقی، گفتمان سیاسی دوره مشروطه در بستر موسیقی و ادبیات شکل گرفت. تصانیف میهنی از ابزارهای قدرتمند برای گسترش پیام مشروطیت بود چنانچه تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در این دوره بر چیستی تولید موسیقی موثر بود. این مطالعه با کاربرد روش شناسی فوکو در تحلیل تصانیف میهنی عارف قزوینی کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که تحولات دوره مشروطه چه صورت بندی را در گفتمان تصانیف عارف قزوینی پدید آورده است؟ موسیقی ایران با تصانیف انقلابی موسیقیدانهایی نظیرعارف قزوینی متحول شد. این تصانیف به ترتیب فراوانی مقوم گفتمان ناسیونالیسم، لیبرالیسم، پارلمانتیسم، دموکراتیسم، سوسیالیسم و سکولاریسم هستند. گفتمان ناسیونالیسم محور همه تصانیف را سامان بخشیده است. تغییر جایگاه شعر و موسیقی، صورتبندی نو در تصانیف و اشعار؛ نقد قدرت و شکل گیری موسیقی مبتنی بر موسیقی غربی، از ویژگیهای این دوره است.
نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهرستان سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تبییننقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهر سرباز بود. در این پژوهش از روش پیمایشی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان فرهنگی شهر سرباز و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 191 نفر انتخاب گردید. داده ها از روش پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989) ، خودکارامدی آدامز و شرر(1982) و سرمایه اجتماعی سهامی (1387) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر به روش بارون و کنی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادند که خودکارآمدی با سرمایه اجتماعی و مولفه های آن به اسثتنائی مولفه اعتماد به خانواده رابطه مثبت و معنادار دارد. هم چنین، خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای اعتماد سیاسی و شبکه اجتماعی به صورت مستقیم بر متغیر خودکارآمدی تأثیر می گذارد و متغیر بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی ایفا می کند، اما مولفه های اعتماد به خانواده و مشارکت اجتماعی تاثیری معنادار بر خودکارآمدی نداشتند و تنها مولفه تاثیرگذار سرمایه اجتماعی بر بهزیستی روان شناختی، اعتماد سیاسی بود.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر خالکوبی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر خالکوبی در شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری کلیه مردان 15 سال به بالای شهر کرمانشاه که حداقل یک بار اقدام به خالکوبی نموده اند، است. تعداد 350 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب و داده ها از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی جمع آوری شدند. برای محاسبه روایی از اعتبار صوری و برای برآورد پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که بین میزان عزت نفس، محرومیت نسبی، تمایل به تغییر قیافه، گرایش های دینی و خالکوبی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که وضعیت تأهل، الگوپذیری، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات بر خالکوبی تأثیر معناداری دارند.