مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
الگوسازی ساختاری تفسیری
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طراحی الگوی فرایندی تدوین راهبرد پابرجا با استفاده از نظریه شبکه و تکنیک الگوسازی
ساختاری تفسیری است. الگوی پابرجا، نوع خاصی از راهبرد است که در برابر حالات مختلف محیطی همچنان
مقبول و معنادار است و هر کدام از حالات ناپایدار محیطی که رخ دهد، این راهبرد پایدار است. این الگو ترکیبی از
نُه تکنیک دیگر است. تکنیکهای نُه گانه عبارت اند از تصمیمگیری پابرجا، تحلیل ذینفعان و برنامهریزی
راهبردی ذینفع محور، برنامهریزی برپایه مفروضات، تحلیل حالات و اثرات خطا، تحلیل درخت خطا، تحلیل مسایل
بالقوه، تحلیل اثرات جانبی راه حل، برنامهریزی حساس به عدم قطعیت، برنامهریزی بر مبنای سناریو. علیرغم
نقاط قوت قابل توجه در هر کدام از فنون شناسایی شده، هیچ کدام از فنون کامل و جامع نیستند و این فنون می-
توانند به وسیله دیگر فنون تکمیل شوند. برای دستیابی به راهبرد پابرجا این فنون به صورتی نظام مند با یکدیگر
ترکیب شدهاند. ترکیب این فنون توسط الگوسازی ساختاری تفسیری صورت گرفته است. روش نمونه گیری،
هدفمندِ غیرتصادفی است. انتخاب نمونه آماری از میان خبرگان و متخصصین به گونهای صورت گرفته است که
صلاحیت آنان بر اساس هفت شاخص و جامعیت دیدگاههای مختلف از طریق پنج شاخص احراز شود. نتیجه
پژوهش به صورت الگوی فرایندی تجویزی تنظیم و ترسیم شده است. این الگوی فرایندی، مسیر دستیابی به
راهبرد پابرجا را به صورت گامبهگام نشان میدهد. این الگو شامل پانزده فرایندفرعی است که توالی )تقدم و تاخر(
آنها و همچنین ورودی، خروجی و بازخوردهای هر کدام از فرایندهای فرعی در این الگو مشخص شدهاند.
طراحی شبکه مضمونهای سیاستهای کلّی نظام خانواده مبتنی بر شیوه الگوسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ابرخط مشی «سیاستهای کلّی نظام در حوزه خانواده» را مدّ نظر دارد. این سیاستها به لحاظ زمانی پس از قانون اساسی و سند چشم انداز به رشته تحریر درآمده و به همین دلیل جهتگیری این دو سند کلان در این سیاستها حفظ و رعایت شده است. پژوهشگران معتقدند، تحلیل سیاستهای کلی نظام در حوزه خانواده منعکس کننده چکیده مبانی و رویکرد جمهوری اسلامی ایران به موضوع زنان و خانواده را در بر دارد. سؤال اصلی تحقیق این است که مضمونهای اصلی سیاستهای کلی خانواده کدام است و در مجموع چه الگوی شبکه ای را ترسیم می کند. برای پاسخ به این سؤال مبتنی بر رویکرد کیفی از دو راهبرد تحلیل مضمون و الگوسازی ساختاری تفسیری به صورت متوالی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی است که مضمونهای این سیاستها در سه سطح ساختاری قرار می گیرد. سطح یک این الگو به اهداف غایی این سیاستها اشاره دارد که در واقع تحکیم خانواده اسلامی است. سطح دوم رویکرد فرهنگی و در نهایت سطح سوم عوامل زمینه ای و بسترساز حاکم بر الگو را تبیین می کند.
الگویی برای کنترل راهبردی در شرایط گسست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات عمیق و ناگهانی محیط که از آن با عنوان "گسست محیطی" یاد می شود، از ویژگی های محیط است که می تواند دوام و بقاء سازمان ها را با چالشی جدی روبرو سازد. با توجه به آثار عمیق گسست های محیطی بر عملکرد و بقاء سازمان ها، ایجاد سیستمی برای کنترل راهبردی محیط و پایش تغییرات آن، از اهمیتی خاص برخوردار است. چنین سیستمی به سازمان ها امکان می دهد تا با استفاده از ابزار و مکانیزم های مناسب به نحوی کارساز و فعال با دگرگونی های محیط رویارو شوند. تحقیق حاضر با هدف تبیین سیستم کنترل راهبردی مطلوب برای سازمان های ارائه خدمات مالی، در شرایط گسست محیطی به اجرا درآمده است. به این منظور ابتدا مفاهیم گسست محیط و کنترل راهبردی بررسی و سپس با استفاده از طرح تحقیق ترکیبی– اکتشافی (ترکیبی از روش های کمّی و کیفی) و با تکیه بر دیدگاه خبرگان، اجزاء سیستم کنترل راهبردی مطلوب در شرایط گسست محیطی و نحوه ارتباط این اجزاء شناسایی شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات، در مرحله کیفی از روش تحلیل محتوا و در مرحله کمّی از روش ISM بهره گیری شده است. بر پایه یافته های "تحلیل محتوای کیفی" در مجموع (15) مؤلفه به عنوان اجزاء سیستم کنترل راهبردی شناسایی و سپس بر پایه نتایج روش ISM، مؤلفه های مذکور از نظر شدت نفوذ بر یکدیگر در پنج سطح دسته بندی شدند.
تبیین آسیب های اجرای عقود بانکی در کشور؛ رهیافتی برای تحقق اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکارگیری صحیح و کارآمد عقود در نظام بانکی، مستلزم بازنگری همه جانبه و جامع در ابعاد فقهی، قانونی، اقتصادی و مالی است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی و اکتشافی با ابزار مصاحبه با خبرگان و پیمایش متون، ابعاد ابهام و اشکال عقود بانکی مطالعه موردی؛ عقد مضاربه استنباط شده و با تکنیک مدلسازی ساختاریتفسیری ISM، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی ابعاد و مؤلفه های ایجاد آسیب و ابهام بدست آمده و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است. طبیعی است تحقق اقتصاد مقاومتی متکی بر تولید در جامعه مستلزم تخصیص صحیح و واقعی منابع در اقتصاد کشور می باشد که هدف عقود بانکداری اسلامی نیز التزام نسبت به این موضوع بوده است. نتایج مطالعه حاکی از آنست که «ضعف و نارسایی مقررات و دستورالعمل ها»، «سیاست های پولی و اقتصادی دولت و بانک مرکزی»، «آگاهی کارکنان و مشتریان بانک نسبت به عقود بانکی» و «توجه به ریسک های عقود بانکی قبل از تخصیص» در اولویت اول جهت اجرای صحیح قراردادهای شبکه بانکی می باشد. بینش حاصل از این تحقیق، به سیاست گذاران و برنامه ریزان در طرح ریزی و اجرای عقود در نظام بانکی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی کمک شایانی می کند.
طراحی الگوی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (مورد مطالعه: دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۶۷-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بود. برای دستیابی به هدف فوق از طرح پژوهش کیفی با ماهیت اکتشافی استفاده شد که در چهار مرحله به انجام رسید. در مرحله اول، با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین در دانشگاه شهید بهشتی، مصاحبه های وقایع رفتاری صورت گرفت. پس از تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون، 69 خرده شایستگی کارآفرینانه به دست آمد که با کمک روش گروه کانونی در نه شایستگی کارآفرینانه ی اصلی جای گرفتند. این مقوله ها شامل شایستگی فرصت، شایستگی تعهد، شایستگی ارتباطات، شایستگی مدیریت، شایستگی مصالحه و پیشبرد دو نقش هیئت علمی و کارآفرین، شایستگی رشد و یادگیری، شایستگی کسب وکار، شایستگی راهبردی و شایستگی فنی تخصصی بودند. در مرحله ی سوم با هدف پالایش و اعتبار یابی یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی حاصل از بخش ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ، از روش دلفی در دو مرحله استفاده گردید. سپس روابط متقابل بین هر یک از مؤلفه های اصلی شایستگی های کارآفرینانه ، با استفاده از روش الگوسازی ساختاری تفسیری تعیین شد. نتایج نشان داد که شایستگی راهبردی بانفوذ ترین شایستگی کارآفرینانه است که روی 8 شایستگی دیﮕﺮ، اﺛﺮ ﻣﺴﺘﻘیﻢ و یﺎ ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ دارد. این یافته ها می توانند مبنای طراحی برنامه های توسعه ی شایستگی های کارآفرینانه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و کمک به رشد تحقیقات آتی در این زمینه باشند.
طراحی الگوی شایستگی مدیران ارشد (هیأت مدیره) شرکتهای دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
13 - 42
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : شایستگی مدیران بویژه در سطوح ارشد، زمینه ساز موفقیت شرکتها و توسعه کشور است. حاکمیت شرکتی نیز به عنوان مجموعه ای از اصول، الزامات و فرایندها برای نظارت و راهبری شرکت توسط مراجع ذی ربط به شرکتهای دولتی ابلاغ شده است و مجری آن، مدیران ارشد (اعضای هیأت مدیره) هستند؛ لذا طراحی الگوی شایستگی مدیران ارشد با توجه به نقش آنان در اجرای مطلوب حاکمیت شرکتی هدف این پژوهش است. روش : این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نوع داده و روش تحلیل آن، آمیخته (کیفی- کمی) است. در بخش کیفی با مطالعه پیشینه و مبانی نظری، ابعاد شایستگی و ابعاد و مؤلفه های حاکمیت شرکتی شناسایی شد. با یازده نفر از اعضای هیأت مدیره شرکتهای دولتی در حوزه های مختلف تولیدی، خدماتی و سرمایه گذاری و خبرگان دانشگاهی منتخب، مصاحبه و با روش تحلیل مضمون، مضمونها در سه سطح پایه، سازماندهنده و فراگیر مشخص شد. در بخش کمی با الگوسازی ساختاری-تفسیری، سطح بندی و تعیین روابط مؤلفه ها و ابعاد الگو انجام شد. یافته ها : یافته های بخش کیفی با تلفیق مطالعات نظری و تحلیل مضمون مصاحبه ها، 55 مضمون پایه (شاخص)، یازده مضمون سازماندهنده (مؤلفه) و سه مضمون فراگیر (بعد) به دست آمد. ابعاد الگو شامل دانشها، مهارتها و منش است. نتیجه گیری : بر اساس نتیجه تحلیل کمی پژوهش، مؤلفه های اصلی الگوی شایستگی در چهار سطح طبقه بندی می شود. مؤلفه های بعد منش (شامل فضایل اخلاقی، ویژگیهای فردی و ارزشها) مؤثرترین عوامل الگو و هادی دیگر مؤلفه ها است. تمام مؤلفه های اصلی، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری همزمان بر یکدیگر دارد. خروجی پژوهش به طراحی الگوی شایستگی مدیران ارشد شرکتهای دولتی با رویکرد حاکمیت شرکتی منجر شد.
طراحی مدل زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزه های تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی در یک جامعه معمولاً خود سازمان یافته، تطبیقی بوده و از لحاظ جغرافیایی محدود و تشکیل شده از عوامل پیچیده ای است که در سطوح چندگانه و تجمعی فعالیت می کنند؛ به گونه ای که برهم کنش های غیرخطی آن ها به الگوی فعالیت هایی منتهی می شود که از طریق آن ها سرمایه گذاری های جدید شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی شهرستان اسدآباد (استان همدان) با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری (ISM) است. از بین کارشناسان و صاحب نظران کارآفرینی روستایی، 15 نفر به صورت هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. پس از تحلیل محتوا با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی تعیین و سطح بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی مستلزم وجود و اجرای عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی، فردی- رفتاری، حمایتی- پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی، تأمین مالی، سرمایه انسانی، بازار و ظرفیت منطقه ای است. یافته ها گویای آن بود که عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی مهم ترین و مؤثرترین عامل در بوم سامانه کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی است. در سطح دوم توجه به عواملی همچون تأمین مالی و ظرفیت منطقه ای در ایجاد زیست بوم کارآفرینانه (به عنوان یک نمونه ای از جامعه) در مناطق کمتر برخوردار از ضرورت بالایی برخوردار است.