فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۰۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف اعلامی حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق در راستای به کارگیری ابزارهای قدرت برای از بین بردن چالش و ایجاد ژئوپلیتیک تعادل بوده است. اگر چه سیاست عملی امریکا نشانه های کاملا متفاوتی را نشان می دهد. در واکنش به اقدام نظامی آمریکا، گروه های مختلفی به نقد سیاست و استراتژی آمریکا مبادرت نمودند. آنان بر این اعتقادند که اقدام نظامی، مخاطرات متنوعی را برای ایالات متحده ایجاد می کند. افرادی همانند «جوزف نای» و «کالین» بر این اعتقادند که کاربرد قدرت سخت افزاری نه تنها به ثبات و امنیت منجر نمی شود، بلکه بحران های منطقه ای را نیز افزایش خواهد داد. این نظریه پردازان توانسته اند بین موضوعات مربوط به «ژئوپلیتیک تعادل» و همچنین «موازنه نرم» رابطه متقابل برقرار نمایند. این امر به مفهوم آن است که به هر میزان کاربرد نیروی نظامی افزایش یابد و یا اینکه به کارگیری قدرت، بیش از ظرفیت منطقه ای کشورها باشد. در آن شرایط، امکان از بین رفتن تعادل منطقه ای وجود داشته و زمینه را برای گسترش بحران های عمومی فراهم می سازد.چارچوب نظری این مقاله بر اساس رهیافت های نئولیبرالی جوزف نای می باشد. فرضیه مقاله بر این امر تاکید دارد که به هر میزان قدرت سخت و یکجانبه گرایی از سوی امریکا افزایش یابد، به همان میزان زمینه برای افزایش تعارض و ستیزش منطقه ای بیشتر خواهد شد. اعتمادسازی و چند جانبه گرایی به عنوان ضرورت های تعادل گرایی منطقه ای محسوب می شوند. منطقه خلیج فارس که دارای نشانه های ژئوپلیتیکی در سیاست جهانی می باشد، صرفا در شرایطی می تواند در فضای تعادل و ثبات قرار گیرد که از یک سو، با الگوهای موازنه نرم کنترل شود و از سوی دیگر، اقداماتی همانند جنگ پیشدستانه مورد استفاده قرار نگرفته و به جای آن به کارگیری الگوهایی همانند سازماندهی مجمع امنیت منطقه ای، اعتمادسازی و ائتلاف منطقه ای در برابر تهدیدات خارجی به آزمون گذاشته شود
Tension and Conflict Theories between Countries: Review, Critique and Presenting a Theoretical Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract
Tension and conflict between political-spatial units in different local, regional, national, and global aspects have been a part of the human beings history on this planet. The nation-state countries as the most basic political units of sovereignty and authority in the territorial space, which is under their own control, have experienced relations based on tension and conflict with their neighbors due to their quest for national survival and expansion of their sphere of and to achieve national interests. In many cases, governments, because of their perspectives toward geographical and geopolitical factors and values both within and outside their territory, have hold inharmonious views with neighbors or regional and global powers and in such a case tension and conflict occurs. Considering the importance of factors causing tension and conflict in countries relations, different and various perspectives from different scholars and experts from various disciplines such as geography, political science, sociology, management, international relations, geopolitics as well as different schools of thought in this area have been presented. The research hypothesis is that most of the theories presented by professionals and scholars relating to the sources of tension and conflict between countries have uni-factor or multifactor essence and none of them have succeeded in providing a comprehensive theoretical model. Accordingly, this paper by using descriptive-analytic approaches and using library resources attempts to assess and evaluate theories related to the origins of conflict and tension between countries and by the means of criticism and analysis of theories provides a new theory in the field of factors causing conflict in countries relations.
جهانی شدن ارتباطات و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مرزهای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فرایند جهانی شدن در قرن بیست و یکم آینده ی جامعه ی بشری را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ پدیده ای حساس و با بار امنیتی بالا ارزیابی می گردد. بر این اساس تأمّل در خصوص ماهیّت و پیامدهای ناشی از این فرایند، برای حیات سیاسی ـ اجتماعی کشورها دارای اهمیت زیادی است. فرایند جهانی شدن، بدون توسعه ی فناوری ارتباطات ممکن نیست و توسعه ی فناوری ارتباطات علاوه بر تسهیلاتی که در زمینه های گوناگون ایجاد می کند، محدودیت ها و مشکلاتی نیز برای دولت ها به وجود می آورد که یکی از آن ها در بُعد امنیت دولت ها است. امروزه امنیت ملی کشورها، تنها با حصاربندی مرزهای ملی و تقویت بنیه ی دفاعی تأمین نمی شود؛ چرا که شکل تهدیدات با گذشته فرق کرده و امنیت ملی کشورها نه تنها با تهدیدات سخت افزاری، بلکه با تهدیدات نرم افزاری مورد هجوم واقع شده است. هدف این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی تدوین شده است؛ بررسی اثرات جهانی شدن ارتباطات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. بر اساس یافته های تحقیق، جهانی شدن ارتباطات ضمن کاهش نقش سنتی مرز در کنترل و جداسازی قلمرو کشور ایران از کشورهای همسایه، باعث افزایش ارتباطات ساکنین دو سوی مرزها شده است. این ارتباطات باتوجه به مشترکات فرهنگی و زبانی، می تواند دارای تبعات منفی و مثبت امنیتی باشد. براین اساس توسعه ارتباطات منجر به نفوذپذیری مرزهای غربی ایران شده و این کشور را با چالش های امنیتی متعددی روبرو کرده است.
تأثیر تحریمهای بین المللی بر عوامل قدرت ملی؛ با تأکید بر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریمهای شورای امنیت برعلیه ایران و به دلیل فعالیتهای هسته ای از سال 2006 آغاز شد و تا سال 2010 نیز 6 قطعنامه در این خصوص صادر شد که در طی زمان بر شدت اقدامات آنها افزوده شد. با توجه به مفاد قطعنامه ها، تحریمهای اعمال شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ایران از نوع تسلیحاتی، مالی و مسافرت افراد درگیر در بخش انرژی هستهای و صنایع موشکی است. اگرچه درجه این تحریمها با تحریمهای جامع فاصله زیادی دارد، ولی با این حال آثار آنها در جامعه قابل لمس است و در پی آن آثار زیانباری حتی بر بخشهای تحریم نشده نظیر بخش سلامت و اغلب عوامل قدرت ملی نظیر اقتصاد، محیط زیست، کارایی نظام سیاسی، علم و تکنولوژی، اجتماع و فرهنگ، امور نظامی و حتی امور فرامرزی تحمیل شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی در پی بررسی تحریم های بین المللی بر علیه ج.ا.ا و اثرات آنها بر قدرت ملی در طی ده سال گذشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه تحریمها در مواردی که به صورت هدفمند اعمال شده اند، به صورت مستقیم ریشهها و مبانی آن قدرت ملی را هدف قرار دادند، ولی به صورت غیرمستقیم نیز بخشهای دیگر کشور را مورد هدف قرار داده اند.
نقش دولت در تحوّلات فضایی شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تحوّلات فضایی شهربابل می پردازد. فرض بر این است که مهمترین عامل تأثیرگذار بر تحوّل فضایی شهر، برنامههای عمرانی دولت است. در این پژوهش با استفاده از آمارهای قدمت بناهای مسکونی، چگونگی رشد و توسعه فیزیکی شهر روی نقشه ها نشان داده شده است.نتایج بررسی فرایند رشد و توسعه شهر بابل از سالهای 1300 تاکنون نشان می دهد که بافت فیزیکی و صورتبندی اجتماعی آن از حالت به هم پیوسته و سیستماتیک خارج شده و جدایی گزینی اقتصادی و اجتماعی طبقات شهری در آن مشهود است. تحوّلات سیاسی،تغییر دیدگاههای اقتصادی از بخش کشاورزی به صنعت و خدمات، وقوع انقلاب اسلامی مهمترین عوامل تحوّلات فضایی شهر بابل بشمار میآیند.
واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابت های ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی در دهه های اخیر، همواره یکی از مسائل مهم جهانی بوده و کلیه کشورها اعم از صادر کنند و وارد کننده را با چالش های فزاینده ای روبه رو ساخته است. این پژوهش به منظور واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابت های ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تبیین علّی بهره برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دهه های اخیر، مؤلفه های طبیعی نظیر تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آب و کمبود زمین و چالش برای استفاده مستقیم و غیرمستقیم از آن به همراه مؤلفه های انسانی از قبیل رشد جمعیت، افزایش طبقه متوسط و شهرنشین، بحران انرژی و رقابت بین تولید مواد غذایی و سوخت های فسیلی، نقش سازمان های بین المللی و کاهش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی در سطح جهانی، غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساخته است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند که تحلیل مناسب مباحث مربوط به غذا و امنیت غذایی و تبیین آن، در یک چارچوب ژئوپلیتیکی بسیار راهگشا خواهد بود.
بازتاب های جهانی شدن سیاسی بر سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده یا فرایند جهانی شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که اثرات متعددی بر شاخص های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت های ملی، شدت گیری روندهای منطقه گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان های منطقه ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه گرایی که با جهانی شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته اند. یکی از بزرگترین سازمان های منطقه ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی شدن سیاسی بر این سازمان می پردازد. نتایج این نوشتار نشان می دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
نقش آفرینی ضد ژئوپلیتیک در اندیشه های ژئوپلیتیکی
حوزههای تخصصی:
چکیده ژئوپلیتیک سنتی بر پایه مواضع قدرت و مزیت جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولتها و طبقه مسلط جوامع و نقش موثر سیاستمداران بنا شده است، درحالی که در ژئو پلیتیک پسا نوگرا و انتقادی، می توان تاریخ را از دید کسانی که درگیر مقاومت در برابر دولتها و رفتار ژئوپلیتیکی آنها بوده اند نیز تبیین نمود، مقاومت هایی که اقتدار طبقه مسلط را به چالش کشیده وبه تعبیر روتلج، آن را «ضد ژئوپلیتیک» یا «ژئوپلیتیک از پایین» نام نهاد.
پیروی از منطق ژئوپلیتیک در بهره گیری از قدرت سخت، برای تحمیل ارزش های مورد علاقه، منجر به مقاومت فزاینده ملت ها گردیده و به عنوان مظاهر ""ضدژئوپلیتیک "" در برابر رفتارهای ""ژئوپلیتیک گرایانه"" تظاهر می نماید. فرضیه تحقیق بر پایه میزان اثر گذاری نیروهای نامریی قدرت در معادلات ژئوپلیتیکی و اراده مردمی و مقاومت، در برابر اراده نظام سلطه و رفتارهای ژئوپلیتیک گرایانه می باشد.
مقاله حاضر با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای به واکاوی و تشریح مفهومی پیچیده و دارای ابعاد متنوع می پردازد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که در تبیین عناصر قدرت، «اراده و مقاومت مردمی» عاملی اثر بخش در بر هم زنی معادلات سنتی قدرت است
بسترهای ژئوپلیتیکی قاچاق کالا و ارز با تأکید بر بازارچه های مرزی (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدامات تجاری پویا و بازارچه های مرزی، می توانند نقش اساسی و بسیار مؤثری در ترقی و پیشرفت و همچنین، توسعه پایدارِ اقتصاد نواحی مرزی و بهبود استانداردهای زندگی مردم، کاهش فقر، توزیع مناسب درآمدها، ایجاد روابط دوستی و جلوگیری از مهاجرت و به خصوص کاهش و حتی جلوگیری از جریان قاچاق کالا و ارز ایفا کنند. در بازارچه های مرزی کرمانشاه مبادلاتی زیادی انجام می گیرد. جریان قاچاق کالا و ارز در کنار سایر گونه های قاچاق، ازجمله فعالیت های مافیایی است که مخاطرات انسانی و مشکلات بی شماری را در مقیاس های گوناگون برای مکان و جوامع به ارمغان آورده است. این نوشتار درصدد است نقش بازارچه های مرزی کرمانشاه را درثبات اقتصادی و امنیتی مرتبط با جریان قاچاق در این استان، به ویژه در مناطق مرزی بررسی کند. سؤال اصلی پژوهش این گونه مطرح شده است که آیا ایجاد بازارچه ها، ثبات اقتصادی و امنیتیِ مناطق مرزی را به همراه دارد و زمینه کاهش قاچاق را فراهم می آورد؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش پژوهش تحلیلی توصیفی بهره جویی شده است. جمع آوری اطلاعات و داده ها نیز میدانی (پرسشنامه) و کتابخانه ای است، استفاده از نمودار و تحلیل داده ها، زمینه شکل گیری پاسخ نهایی و نتیجه گیری را فراهم آورده است. نتایج پژوهش بیان می کند که مجموعه عوامل ژئوپلیتیکی نامناسبی در مناطق مرزی وجود دارد که همانند بازارچه های مرزی، زمینه قاچاق کالا و ارز را فراهم کرده است. امنیت و ثبات اقتصادی نیز در این مناطق وجود ندارد و اغلب، سرمایه گذاری برای حل مشکل بیکاری درکانون توجه نیست.
بررسی دلایل حضور گروهک تروریستی- تکفیری داعش در افغانستان بر اساس تئوری دومینوی ویلیام بولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از تئوری دومینوی ویلیام بولیت و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی وکتابخانه ای درصدد ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان چه می باشد و در ادامه اینکه چنین حضوری از سوی داعش در افغانستان، با چه واکنش و رویکردهایی از سوی قدرت های منطقه پاسخ داده خواهد شد؟ به زعم نویسندگان مقاله، عواملی همچون کاستن از فشار وارده بر این گروه تکفیری در سوریه و عراق، برقراری ارتباط و همکاری با دیگر گروه های تکفیری، گسترش قلمرو خلافت اسلامی در آسیای مرکزی، و در نهایت بستر مساعد کشت مواد مخدر و کسب درآمد سرشار از آن مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان می باشد.آینده داعش در افغانستان با توجه به حضور قدرت هایمنطقه ای و فرامنطقه ای همچون ج.ا ایران، روسیه و چین از یک سو و طالبان در داخل افغانستان از سویی دیگر با چالش های عدیده ای همراه خواهد شد.
تبیین مولفه های اثرگذار بر پیوند استراتژیک کشورها مطالعه موردی؛ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها موجودات زنده ای هستند که برای بقا، پیشرفت و توسعه نیازمند امنیت هستند. بدون شک، در این جهان لجام گسیخته تامین چنین کالایی به تنهایی بسیار سخت و حتی ناشدنی است. به درازای تاریخ، دولت ها راه های گوناگونی را آزموده اند که در صدر همه آنها تقویت نیروی نظامی جای داشته است. اما، این حوزه، امروزه علاوه بر اینکه هزینه های زیادی بر دولت ها تحمیل می کند، نمی تواند زیاد اطمینان بخش باشد. بنابراین، برای تضمین بیشتر کارایی آن، دولت ها وارد همکاری با یکدیگر شده اند، آنها همدیگر را در منابع خود سهیم نموده و از این راه به پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع یکدیگر کمک می کنند و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح یکدیگر به همراه خواهند آورد. ایران و عراق دو کشور همسایه در خاورمیانه در سده گذشته به میزان زیادی در این حوزه ضعیف عمل کرده اند. آنها به جز دوره اندکی در اوایل سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت ساله ای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. این سطح روابط باعث شد تا پرسش از چرایی نبود پیوند استراتژیک بین دو کشور سوال پژوهش را شکل دهد. در ادامه ی پژوهش روی این موضوع که به روش اسنادی هم صورت گرفته است، نتایج زیر به دست آمد که مثلث محیط داخلی (مولفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مولفه های جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیک)، محیط خارجی منطقه ای و سرانجام جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد – تهران تاثیرگذار است. به عبارت روشن تر، پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است. البته ضرورت کارکرد همراهی این محیط ها تابع عوامل پیچیده تری همچون تصاویر ذهنی تصمیم سازان دو کشور، همراهی جغرافیا، حضور ایدئولوژی و امواج ملی گرایی، رقابت های قدرت در سطوح سه گانه، گفتمان حاکم بر صحنه سیاست بین الملل و... است.
توسعه ی مناسبات ایران و آسیای میانه؛ ارایه راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"آسیای میانه به عنوان بخشی از گستره حوزه تمدنی ایران، از جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. وجود اشتراکات و پیوندهای تاریخی، فرهنگی بین ایران و آسیای میانه و نیز پتانسیل های عظیم نفت و گاز، بازار مناسب برای کالاهای ایرانی و از همه مهم تر محصور بودن این منطقه در خشکی و استفاده از قلمرو ایران به عنوان اقتصادی ترین مسیر برای این کشورها، فرصت های بالقوه ای را پیش روی ایران قرار داده و به نوعی موجب شده تا زمینه های مناسبی برای گسترش مناسبات فراهم گردد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد جامعه مستقل مشترک المنافع تمایل بسیاری از کشورهای قدرتمند منطقه ای و بین المللی، به صورت خواسته یا ناخواسته، به این منطقه جلب گردید. از جمله این کشورها جمهوری اسلامی ایران بود که با توجه به نزدیکی و قرابت های تاریخی و فرهنگی با کشورهای منطقه به تقابلی شدید فرا خوانده می شود. تا جایی که برای دست یابی به حقوق اولیه همسایگی و ذینفع شدن در منافع مشترک باید از مسیر سخت دفع نیروهای بیرونی عبور نماید. براین اساس بررسی شرایط منطقه ای برای شناخت سطح روابط استراتژیک کشور با آن، از ضرورت های اولیه می باشد. در این مقاله مولف با بهره گیری از الگوی نظری به امکان سنجی مناسبات استراتژیک ایران با منطقه و کشورهای کلیدی آن می پردازد."
قلمروهای دفاعی بیرونی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها همواره با دو نوع تهدید یا با دو مرکز تهدید روبرو می باشند داخلی و خارجی حکومت ها در برابر تهدیدات داخلی از نیروهای سرکوب پلیس و دادگاههای حقوقی و زندانها استفاده می کنند و در رویارویی با تهدیدات خارجی از دستگاه دیپلماسی تشکیلات جاسوسی و در نهایت از نیروهای نظامی بعنوان سپر دفاعی بهره میگرند ( رنجبر ص 21، 1378) واکنش بر ضد تهدیدات خارجی در سطح دولت ملی بوده که به صورت متمرکز وکنترل شده انجام می پذیرد در ابتدای قرن بیست و یکم و در آستانه هزار سوم میلادی باید به پیذیریم که منشا بسیاری از مسائل جهانی به تحولات استراتژی های نظامی وابسته و ÷یوسته است ادبیات پایه ای سیاسی نظامی در کشور ما به ویژه در سطح محیط های پژوهشی گاهی فقیر و بیشتر ترجمه ای است اصولا جغرافیدانان کشور ما میل و رغبت چندانی برای ورود به مفاهیم و موضوعات دفاعی ندارند که البته چرایی آن خود می تواند موضوع پژوهش مستقلی باشد بر این اساس و بعنوان راهکاری برای ÷ر کردن خلا استراتژی دفاعی دولت ها مقاله حاضر که در واقع بخش کوچکی از پژوهشی پایه ای تحت عنوان روش شناخت مناطق استراتژیک می باشد تنظیم گردیده است کوشش محوری این مقاله بر ان است که قلمروهای دفاعی دولتها را درمحیط های بیرونی در چارچوبی واقعی وملموس که منطبق با شرایط جمهوری اسلامی ایران باشد طبقه بندی نماید
Globalization and Islamic Cities of the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Throughout the history, cities, from city states of the ancient Greece to the Islamic cities and the cities of the middle ages have been related to each other and have always been the origin of the changes of human societies. The main instances of communications and transformations can be witnessed in Islamic cities, such as Mecca, Baghdad, Basra, Isfahan, Cordova, and Cairo during the eighth to tenth centuries A.D. when they were involved in major, and mostly, global processes. The Middle East, after a long period of decline, is now the arena of globalization, and its cities are entering into the process of globalization and are increasingly connecting to the network of global cities.The aim of the present study is to explain the range of globalization in the Middle Eastern mega cities, and the position of such cities in the network of global cities. This study was conducted through descriptive-analytical method. The findings indicate that although Islamic cities have been, for a long time, the main actors at global level, they were unable to play a significant role in the process of globalization due to lack of civil institutions, colonization and the rentier nature of most regional governments. However, today, some of these cities, due to their geographical position, and friendly approach to world economy and capital have been able to gain a good position in the network of global cities.
مجموعه امنیتی منطقه ای، پویش ها و الگوهای روابط کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس از جمله مسائل مهمی است که بیانگر ساختار امنیتی این منطقه و نوع نگاه دولتمردان این کشورها نسبت به مسائل امنیتی محیط پیرامون خود است. وجود سطح بالایی از رقابت و تنش در روابط کشورهای این منطقه نشانهای از نگرانیهای شدید امنیتی همسایگان نسبت به یکدیگر و حاکم بودن فضای رقابتی بین آنهاست. بههمین دلیل بررسی الگوهای روابط این کشورها و زمینههای شکلگیری چنین الگویی از اهمیت بالایی در تحلیل ساختار این منطقه برخوردار است. در این مقاله سعی شده است بر پایه نظریه مجموعه امنیتی منطقهای بری بوزان این مساله مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرسشی که در این مقاله مطرح شده به این صورت است که؛ بر اساس نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای، چه الگوهای روابطی در زیرمجموعه امنیتی خلیج فارس وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت، به دلیل وجود شکافهای هویتی، اختلافات بر سر نفت، کشمکشها برای برتری جویی منطقه ای و حضور عامل مداخله گر خارجی (پوشش) شاهد تسلط الگوی رقابتی در روابط کشورهای این منطقه با یکدیگر هستیم.
تغییرات ژئوپلیتیکی و بحرانهای قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قفقاز شاهد بروز بحران های متعددی بوده است که برخی از آنها تا کنون نیز رفع نشده اند. همانگونه که کشمکش های اخیر روسیه و گرجستان را می توان شاهدی بر این مدعا دانست. این مقاله به تحلیل این بحران در چارچوب تغییرات ژئوپلیتیکی مهم از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می پردازد. نویسنده معتقد است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روس ها به دلیل مسایل داخلی خاص خود کنترل این منطقه را از دست دادند، اما به نظر می رسد که مسکو مایل به کناره گیری بیشتر از این منطقه نمی باشد. نویسنده نتیجه می گیرد که در شرایط کنونی این نکته روشن است که تا زمانی که قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تمایلات سایر قدرتها را در نظر نمی گیرند و یا آنها را تهدید می کنند، تنش در قفقاز ادامه خواهد یافت در حالی که هیچ مکانیزم رفع اختلاف ثابت و قابل قبولی وجود ندارد
ابعاد جغرافیای سیاسی مکانیابی و انتقال پایتخت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایتخت رکن اساسی در امور اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیکی، فرهنگی و اجتماعی هر کشوری است و عوامل گوناگون، ساختار و نظام اداری پایتخت را شکل می دهد. علاوه بر ویژگی های مذکور، شهرها نیز بنا به دلایل گوناگونی برای دوره مختلف، مقام پایتختی خود را به تجربه می گذاشتند، اما حکومت ها تحت تأثیر عواملی چند در انتخاب، توسعه و ساخت و ساز پایتخت ها و البته در مقیاس ها و ویژگی های گوناگون نقش مهمی داشتند. ایران، سرزمین کهنی است که از زمان هخامنشیان تاکنون بارها و بارها نسبت به تعویض و انتقال مرکز حکومت خود اقدام کرده است. از پایتختی شوش تا تهران 39 بار انتقال مرکز صورت گرفته است که طی آن 30 شهر به پایتختی برگزیده شده اند. این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی انجام گرفت و به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه عواملی در تعیین پایتخت ها نقش اساسی دارند و چه عواملی موجب بوجود آمدن تقاضا برای انتقال پایتخت در ایران مطرح باشد؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که از دیدگاه جغرافیای سیاسی، در انتخاب و مکانیابی پایتخت عواملی نظیر: قابلیت هسته ای مکان پایتخت، ارزش معنوی و نقش فرهنگی مکان پایتخت و ایجاد وحدت و تجانس فرهنگی یا کنترل تفاو ت های فرهنگی، گروه ملی مسلط و یا خاستگاه قومی حکومت، ارتباط خارجی، موقعیت استراتژیک و دفاعی، مصالحه سیاسی، موقعیت مرکز ثقل جغرافیایی، دسترسی به راه های ارتباطی و مواصلاتی داخلی، تغییر در رویکردها و سیاست های حکومت، شرایط زیست محیطی منطقه، مشکلات مدیریت بهینه پایتخت، مسائل امنیتی مؤثر است. در پاسخ به سؤال دوم، مهم ترین عوامل طرح پایتخت در ایران، تمرکز شدید جمعیتی، اقتصادی و قرار داشتن بر روی گسل زلزله شناخته شده اند.
ژئوپلیتیک ایران و تأثیر آن بر قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، شرایط طبیعی و ارزشهای فرهنگی، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود رویدادهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ایران در پهناورترین و کهن ترین قاره جهان یعنی آسیا واقع شده و دو قاره آسیا و اروپا را به هم وصل می کند. از نشانه های اهمیت این پل ارتباطی، اشغال این کشور طی دوجنگ جهانی اول و دوم به وسیله نیروهای متخاصم با وجود اعلام صریح بیطرفی از سوی ایران می باشد. بنابراین «موقعیت گذرگاهی ایران به سبب نقش پر اهمیت که در مبادلات منطقه ای ایفا می کند و هم چنین اثرات عمیقی که بر تحولات سیاسی ـ اقتصادی حوزه های وسیعی همچون آسیای مرکزی و قفقاز، شبه قاره و اقیانوس هند، خلیج فارس و آناتولی وارد می کند، تبدیل به یک موقعیت حساس ژئوپلیتیکی گردیده است. کشور ایران دارای استعدادهای محیطی، جغرافیایی و اقتصادی با قابلیت مبادلات اقتصادی خاص منبعی برای درآمد دولت، چشم اندازی برای دفع یا جذب منابع اقتصادی و پایانه ای برای فعالیت های مخرب اقتصادی به شمار رفته و اینها از جمله مسائل مهم اقتصادی کشور به شمار می روند. ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیایی خاص خود، که کوهستانی بودن مرزهای غربی و بیابانی بودن مرزهای شرقی آن، سبب گسترش قاچاق کالا و دشواری مبارزه با آن شده است وجود مرزهای طولانی با همسایگان ، کنترل و نظارت بر ورود و خروج کالاها را از این مرزها را دشوار می سازد. قاچاق کالا با تحت تاثیر قرار دادن وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر، علاوه بر سلامتی، معیشت و اشتغال آنان را تهدید می کند. قاچاق کالا و ارز اگر بزرگترین معضل اقتصاد ایران نباشد، بی تردید برجسته ترین عارضه و علامت بیماری است که اقتصاد کشورمان به آن مبتلا شده است. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی اهمیت ژئوپلیتیک ایران از جهات گوناگون، به بررسی تأثیر ژئوپلیتیک بر قاچاق کالا و تدوام و تأثیر و چینش همسایگان بر تسهیل قاچاق به ایران پرداخته شود.
ژئوپلیتیک، یک بررسی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه درباره ژئوپلیتیک نوشته و یا گفته می شود بیش از آن که ماهیت، موضوع، ابعاد معرفت شناسانه و روش شناسی آن را مشخص کند بیشتر شامل عبارت های مبهم، دیدگاه های آمیخته با اغراض سیاسی، توصیف و تعبیرها، کلی گویی ها، اصطلاحات ربطی، جدل های ذهنی، مونوگرافی های توصیفی و نظایر آن است که اعتبار علمی ژئوپلیتیک را مخدوش نموده و مانع از آن می شود که ژئوپلیتیک بتواند از ثبات موضوعی، فلسفی و روش شناسی علمی برخوردار شود و بتواند به گزاره های کلی و جهان شمول نظیر قوانین، حقایق مسلم و نظریه های علمی تبیین کننده دست یابد.این مقاله بر اساس تعاریف ارائه شده، بنیاد فلسفی ژئوپلیتیک را مورد توجه قرار می دهد و به این نکته می پردازد که ژئوپلیتیک علی رغم ادبیات گفتمانی و هویت اعتباری خود در یک قرن گذشته، قابلیت برخورداری از مبنای فلسفی را دارا بوده و می تواند با مسیریابی هدفمند از وضعیت نه چندان علمی که دچار آن است خارج شود و به موقعیت یک رشته علمی و تولید کننده گزاره های کلی انتقال پیدا کند.
تحلیل جنبش دموکرات در آذربایجان ایران در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تجریه و تحلیل جنبش دمکرات در آذربایجان ایران مقاله حاضر در تلاش برای رسیدن به این نتیجه گیری است که این جنبش پدید آمده به دلیل عقب ماندگیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این منطقه و عدم اصلاحات ارضی، آموزشی و بهداشتی بوده است. با وجود اینکه این جنبش به هدف اصلی خود (خودمختاری) به دلیل زمان محدود یکساله (46- 1945) نائل نشد، اما در هر حال توانست به زبان آذری هویت بخشد، که این مساله مورد استقبال مردم بومی قرار گرفت. برخی از محققین معتقدند این جنبش به تشویق و پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت، در حالی که عده ای دیگر آن را کاملا بومی و به دلیل غفلت حکومت مرکزی می دانند. به نظر نگارنده، اتحاد جماهیر شوروی در آغاز این جنبش را پشتیبانی کرد. اما همان طور که وقایع بعدی نشان داد، درست در زمان موفقیت این جنبش اتحاد جماهیر شوروی به دلیل فشارهای حکومت مرکزی و غربی(انگلیس و آمریکا) و وعده های پنهان و پشت پرده، پشتبانی خود را از جنبش فرقه دمکرات آذربایجان دریغ کرد و باعث شکست آن شد