مقالات
حوزههای تخصصی:
دشت ورامین دارای مساحتی بیش از 130 هزار هکتار بوده که حدود 60هزار هکتار از آن جزء اراضی کشاورزی محسوب می¬شود. به دلیل کم بودن منابع آب سطحی، حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در کلّ سطح دشت رواج چشمگیری داشته و لذا مطالعه آب زیر زمینی که به عنوان اصلی¬ترین منبع آب آبیاری در کلّ دشت محسوب میشود، ضروری بنظر می¬رسد. در این تحقیق برای بررسی آب زیر زمینی جهت استفاده در آبیاری، ابتدا داده¬های کمّیّت و کیفیّت چاههای بهره¬برداری و پیزومتر تهیّه شد و سپس سطح آب زیر زمینی و جهت جریان مورد مطالعه قرار گرفت و با محاسبه عمق سفره بحرانی، نقشه آن ترسیم گردید. همچنین تأثیر سطح سفره در اراضی کشاورزی بررسی شد. و با استفاده از دیاگرام ویلکوکس نقشه قابلیّت آبیاری در کلّ دشت ترسیم گردید که مساحت کلاسه¬های مختلف آبیاری از آن استخراج شد. نتایج نشان داد که استفاده از آب زیرزمینی برای آبیاری در منطقة شمالشرقی دشت باید با دقّت بیشتری صورت گیرد؛ چون این قسمت از دشت، سطح سفره پایینتری نسبت به مناطق دیگر دارد و اگر روند افت سطح آب در این قسمت ادامه یابد، شاهد شوری¬زایی آب زیر زمینی و به تَبَع آن تخریب خاک و کاهش عملکرد و در نهایت شروع بیابان¬زایی در این قسمت خواهیم بود. از طرف دیگر، در منطقه جنوبغربی دشت، مساحتی حدود 9354 هکتار دارای سطح آب زیرزمینی کمتر از سه متر میباشد که عملاً انجام عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه میسازد. عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه میسازد. تنها قسمتی که می توان از آب زیرزمینی جهت آبیاری اراضی کشاورزی بدون هیچ محدودیّتی استفاده کرد، قسمت مرکزی دشت است که قلب کشاورزی منطقه محسوب میشود و در سایر مناطق باید به مسائل مدیریّتی مانند انتخاب نوع محصول، نوع سیستم آبیاری مورد استفاده، وضعیّت زهکشی و نفوذ پذیری خاک دقّت لازم بعمل آورد.
روند رشد و توسعه کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمران و توسعه روستائی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغههای اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است. در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهّمیّت برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعّدد، الگوهای متنّوعی برای توسعه روستائی تجربه شده که عمدتاً دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستائی جهان سوّم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر میبرند و یا شهرنشینانی عمدتاً حاشیهنشین با منشاء روستائی بودهاند. بانک جهانی که در این زمینه، الگوهای غالباً ورشکستهای را تجربه کرده، در جمعبندی از ناکامیهای حاصله، سرانجام به این باور دست یافته که توسعه روستائی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستائیان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری در محیط روستائی میسّر میگردد. توسعه روستائی با نوینسازی جامعه روستائی میباید این جامعه را از انزوای سنّتی بدرآورد و با اقتصاد ملّی عجین سازد. به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدّوده یک بخش خلاصه نمیشود و کلیّه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و ... توسعه را در بر میگیرد (مشاورین دی. اچ. وی، 1979، ص 62). در ایران گرچه از ابتدای قرن شمسی اخیر تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستائی آغاز گردیده و در تدوین برنامههای عمرانی اوّلیّه کشور نیز تا حدّودی مورد توجّه قرار گرفته، ولی عمدتاً در سالهای دهه چهل بود که دگرگونیهای قابل ملاحظهای پدید آمد و جامعه روستائی دستخوش تغییر و تحوّل گردید. تغییر و تحوّل در جامعه روستائی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت؛ هرچند به تناسب دگرگونیها بر مسائل و چالشهای توسعه روستائی نیز افزوده شد، به طوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالشهای نوینی نیز سر برآوردهاند. در این نوشتار، تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیّت کنونی جامعه روستائی، روند تحوّلات گذشته و چشمانداز آتی عمران و توسعه روستائی بررسی شده و چالشهای اساسی آن مشخّص و تدقیق گردد.
نقش دولت در تحوّلات فضایی شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تحوّلات فضایی شهربابل می پردازد. فرض بر این است که مهمترین عامل تأثیرگذار بر تحوّل فضایی شهر، برنامههای عمرانی دولت است. در این پژوهش با استفاده از آمارهای قدمت بناهای مسکونی، چگونگی رشد و توسعه فیزیکی شهر روی نقشه ها نشان داده شده است.نتایج بررسی فرایند رشد و توسعه شهر بابل از سالهای 1300 تاکنون نشان می دهد که بافت فیزیکی و صورتبندی اجتماعی آن از حالت به هم پیوسته و سیستماتیک خارج شده و جدایی گزینی اقتصادی و اجتماعی طبقات شهری در آن مشهود است. تحوّلات سیاسی،تغییر دیدگاههای اقتصادی از بخش کشاورزی به صنعت و خدمات، وقوع انقلاب اسلامی مهمترین عوامل تحوّلات فضایی شهر بابل بشمار میآیند.
تحلیل فعّالیّتهای نئوتکتونیک با استفاده از روشهای ژئومرفورلوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمالغربی ارتفاعات تالش واقع شده است. فعّالیّتهای کوهزایی در قسمتهای مختلف ایران هنوز هم ادامه دارد. کوههای تالش نیز به عنوان بخشی از پیکره جغرافیائی ایران از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین برای آگاهی از میزان فعّالیّتهای نیروهای درونی و تکتونیکی در دامنه شمالغربی تالش از شاخصهای ژئومرفیک نظیر سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع، شاخص گرادیان رودخانه و … استفاده گردیده است. شاخص گرادیان رودخانه (SL)، در پانزده حوضه شمالغربی بین 5/88 تا 9/780 محاسبه شده است. جنوبشرقی منطقه با متوسّط گرادیان 5/524 دارای گرادیان بیشتری نسبت به سایر بخشها (ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی)، از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری برخودار میباشد. میزان سینوزیته رودخانه در پانزده حوضه بین 1 تا 6/1 میباشد که نشانه فعّالیّت تکتونیکی منطقه است. مقدار نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع آن در جنوبشرقی منطقه کمتر از دو بخش دیگر میباشد(64/0). این قسمت از بالاآمدگی بیشتری نسبت به سایر قسمتها برخودار است و دارای درّههای تنگتری است. جنوبشرقی منطقه بادارا بودن پائین (1/1 تا 5/1) از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری نسبت به ارتفاعات شمالشرقی وارتفاعات جنوب اردبیل برخورداراست. به طور کلّی بررسی و مطالعه پارامترها و شاخصهای فوق نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی هنوز هم فعّالیّت دارد. اما در بخش جنوبشرقی منطقه این نیروها دارای شدّت بیشتری نسبت به ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی منطقه است.
روند تحوّل و چالشهای عمران و توسعه روستائی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمران و توسعه روستائی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغههای اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است. در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهّمیّت برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعّدد، الگوهای متنّوعی برای توسعه روستائی تجربه شده که عمدتاً دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستائی جهان سوّم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر میبرند و یا شهرنشینانی عمدتاً حاشیهنشین با منشاء روستائی بودهاند. بانک جهانی که در این زمینه، الگوهای غالباً ورشکستهای را تجربه کرده، در جمعبندی از ناکامیهای حاصله، سرانجام به این باور دست یافته که توسعه روستائی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستائیان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری در محیط روستائی میسّر میگردد. توسعه روستائی با نوینسازی جامعه روستائی میباید این جامعه را از انزوای سنّتی بدرآورد و با اقتصاد ملّی عجین سازد. به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدّوده یک بخش خلاصه نمیشود و کلیّه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و ... توسعه را در بر میگیرد (مشاورین دی. اچ. وی، 1979، ص 62). در ایران گرچه از ابتدای قرن شمسی اخیر تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستائی آغاز گردیده و در تدوین برنامههای عمرانی اوّلیّه کشور نیز تا حدّودی مورد توجّه قرار گرفته، ولی عمدتاً در سالهای دهه چهل بود که دگرگونیهای قابل ملاحظهای پدید آمد و جامعه روستائی دستخوش تغییر و تحوّل گردید. تغییر و تحوّل در جامعه روستائی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت؛ هرچند به تناسب دگرگونیها بر مسائل و چالشهای توسعه روستائی نیز افزوده شد، به طوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالشهای نوینی نیز سر برآوردهاند. در این نوشتار، تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیّت کنونی جامعه روستائی، روند تحوّلات گذشته و چشمانداز آتی عمران و توسعه روستائی بررسی شده و چالشهای اساسی آن مشخّص و تدقیق گردد.
توسعه شهری و آسیبشناسی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی توسعه شتابان شهرنشینی در ایران با آسیبهای اجتماعی زیادی همراه شده است. هم اکنون شهرها به ویژه کلان شهرها و در رأس آنها تهران به مهمترین کانونهای بروز جرم و جنایت و ناهنجاری تبدیل شدهاند. این مقاله از دیدگاه جغرافیای اجتماعی شهرها، بر شناخت مؤلفّههای جغرافیایی شهر در آسیبشناسی اجتماعی آنها تأکید میکند؛ یعنی آسیبشناسی اجتماعی شهرها را از منظر آسیبشناسی سازمانیابی فضای شهری مورد توجّه قرار میدهد. در حال حاضر بارگذاری بحرانی جمعیّت و فعّالیّت در شهرهایی با تنگناهای محیطی و مدیریّتی, با ناموزونیهای شدیدی در سازمان فضایی شهر همراه شده و رابطة معقول و موزون میان عناصر تشکیل دهندة فضا را برهم زده است. ساماندهی این فضا و هدایت آن به سوی یک نظم فضایی منطبق با الزامات جغرافیایی شهر, میتواند به عنوان یک راهکار پایهای اثرات تعیین کنندهای بر کاهش رفتار ناهنجار و تعدیل آسیبهای اجتماعی در شهرها برجای گذارد.
ویژگیهای ژئومرفولوژیکی مناظر کارستی در حوضة آبریز کارده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زون ارتفاعات هزار مسجد- کپه داغ، تودههای کارستی نسبتاً متعدّدی وجود دارد که هر گونه تحقیقات کارست ژئومرفولوژیکی بر روی آنها میتواند به لحاظ شناخت زمین شکل های کارست، آبخانهای آهکی، ارتباط فرمهای کارستی با سیستمهیدرولیک کارست و کاربری و مدیریّت سرزمین در این قلمروها حائز اهمّیّت باشد. تودة کارستی کارده از نوع کارستهای مناطق نیمه خشک و کوهستانی بوده و در پایین دست حوضه، پنج حلقه چاه آهکی در آبخان کارست حفر گردیده که به منظور آب آشامیدنی شهر مشهد از آنها استفاده میشود. همچنین آبهای سطحی حوضه، پشت سدّ کارده تجمّع یافته و برای شرب در غرب مشهد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. حدود هشتاد درصد آب ساکنان حوزه از چشمهها و بیست درصد از رودخانهها میباشد. از این نظر شناسایی زمین شکلهای کارستی و حسّاسیتپذیری سیستم هیدرولوژیکی آنها و سرانجام برنامهریزی در زمینة کاربری صحیح زمین و مدیریّت منابع آب در این گونه قلمروهای کارستی ضرورت دارد. عمدهترین سازندههای کربناته و کربناته- دو لومیت? حوضه را سازنده های ژوراسیک مرزداران (1) و مرزداران (2) پوشانیده که دارای آهکهای ضخیم لایه و به صورت تودهای است. توسعه یافتگی تخلخل ثانویّه(به صورت شبکهای از درز و شکستگیها) و ایجاد فرآیندهای کارستی فیکاسیون در سنگهای کربناته و دولومیتة منطقه از جمله مهمترین عوامل مؤثّر در کارستی شدن سنگها بوده و به همین دلیل در زیر حوضههای آل بلغور و حرکت و کریم آباد میتوان اشکال میکرو کارنها، شبه دولین و سنگچالهای کارستی، غارها و شکافهای کارستی را ملاحظه نمود. در مقالة حاضر به بررسی ویژگیهای ژئومرفیک کارستی و اهمّیّت آنها از نظر حسّاسّیت سیستم هیدرولوژیکی به آلایندهها در حوضة آبریز کارده پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و طبقهبندی زمین شکلهای کارست در منطقه و نقش مناظر کارستی در زهکشی آبها و هرز آبها به درون سیستم هیدرولوژیکی بوده است.
هیدروژئومرفولوژی کاشان و اثرات آن در آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطقة خشک و نیمه خشک کاشان واقع در ایران مرکزی علیرغم ضعف شبکة زهکشی، نقش جریانات سطحی در فرسایش لندفرم ها،تولید رسوب و تحوّلات مرفولوژیکی منطقه دارای اهمیت بسزایی است. در منطقه، بارش های رگباری وکوتاه مدّت، روانابهای سطحی ضعیفی را ایجاد نموده که ازکوهستانهای اطراف به سمت چاله های مرکزی جریان یافته و با فرسایش مکانیکی و شیمیایی در مسیرخود به ویژه درجنوب منطقه و فراهم آوردن موّاد رسوبی، در تحول ناهمواری ها مؤثر می باشد. آبهای سطحی در دامنه ها با توجّه به نوع سنگ، ساختار زمین و مرفولوژی منطقه، الگوهای بستر رودخانه ای و پوشش گیاهی، در سطح دشت ها انواع اشکال حاصل از کاوش آب مانند فرسایش شیاری، آبراهه ای و سولیفلوکسیون، همچنبن لند فرم های تراکمی مانند مخروط افکنه ها،رسوب های بادبزنی و دشت های سیلابی رابوجود آورده است. رودخانه های مهّم منطقه(در جنوب و جنوبغربی) که در حال حاضر از میـزان آب کمی برخـوردارند، ویژگی مرحلة بلـوغ را نشان می دهند. این مسئله نمایانگر شرایط مرطوب تر اقلیم منطقة خشک در گذشته ای نه چندان دور است. معضلات محیطی این گونه مناطق نتیجة عملکرد عوامل متعدّدی است که در نهایت شامل پارامترهای اقلیمی و افزایش تأثیر فعّالّیت های اقتصادی انسان بر محیط می باشد. از اینرو مدیریّت توسعة پایدار برای هماهنگ کردن مسائل محیطی و اکولوژیکی با برنامه ریزی مبتنی بر امکانات و ویژگی های منطقه الرامی می نماید.
توسعة اشتغال در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعة فعّالیّتهای شغلی است. در این مقاله دو هدف اصلی دنبال میشود: اوّلین، شناخت و ریشهیابی وضع موجود بیکاری و اشتغال در سطوح مختلف (بینالمللی ـ محلی) و دوّمین چگونگی تغییر وضع موجود بیکاری و اشتغال در راستای دستیابی به وضع مطلوب است. روش بررسی، گردآوری آمار و اطّلاعات از منابع اسنادی و مطالعات میدانی محلّی و تئوری تحقیق نیز نظرّیة توسعة یکپارچة روستایی متشکل از عناصر جغرافیایی توسعه است. در مجموع، عمدهترین یافتههای تحقیق عبارت از این است که راه مقابله با بیکاری و توسعه نیافتگی فعّالیتهای شغلی در کشور ما و منطقة مورد مطالعه را میتوان در اجرای برنامههای توسعة یکپارچة روستایی جستجو نمود. علاوه بر این، از دیگر نتایج مقالة حاضر و مهمترین، آن است که راهحلهای بخشینگر و تفریدی قادر به حلّ مسائل چند بعدی اشتغال و بیکاری نیستند. از جمله مهمترین ضورتها برای چنین تحقیقی آن است که در جهت پاسخگویی به یکی از عمدهترین مشکلات عصر حاضر خصوصاً برای نواحی روستایی کشور طرّاحی شده است.
شاخص نوسانات اطلس شمالی و تأثیر آن بر اقلیم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خصوصیّات جغرافیایی کشور پهناور ایران، ویژگیهای اقلیمی متفاوتی را بوجود آورده است. این ویژگیها ماحصل فعّالیّتهای طبیعی و غیر طبیعی(انسانی) عوامل مختلف در کشور است که خود در رابطه متقابل با سایر پدیدههای اقلیمی قرار دارد. یکی از این پدیده های اقلیمی، شاخص نوسانات اطلس شمالی است که از تفاضل دادههای نرمال شده ماهانه فشار مرکزی پرفشار "آزور" از کم فشار "ایسلند" بدست می آید. مقاله حاضر شامل توضیحاتی درباره رفتار مراکز فعّال فشاری در اقیانوس اطلس شمالی بر اساس سری های زمانی فشار مرکزی کم فشار ایسلند (IL) و پر فشار آزور (AH) و تأثیر آنها بر روی ناهنجاری های اقلیمی در ایران است. با استفاده از ناهنجاریهای نرمال شده، شیب فشار بین مراکز فشار زیاد آزور و کم فشار ایسلند (شیب AH-IL) به عنوان شاخص نوسانات اطلس شمالی (INAO) مشخّص شد که NAO شدید (شیب AH-IL بالاتر از نرمال)، در زمستان با افزایش بارش و کاهش دما در اغلب مناطق کشور همراه است. بررسی ها در مورد NAO ضعیف، عکس الگوهای بالا را نشان می دهد.