مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
جهانی شدن سیاسی
حوزه های تخصصی:
پدیده یا فرایند جهانی شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که اثرات متعددی بر شاخص های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت های ملی، شدت گیری روندهای منطقه گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان های منطقه ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه گرایی که با جهانی شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته اند. یکی از بزرگترین سازمان های منطقه ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی شدن سیاسی بر این سازمان می پردازد. نتایج این نوشتار نشان می دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
جهانی شدن و دولت در انقلاب اسلامی ایران (ماهیت و کارکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن به مثابه پدیده ای چند بعدی و در عین حال بسیار تأثیرگذار نه تنها در مرکز مطالعات همه جانبه قرار گرفته است بلکه واکنش های نظری و سیاسی به همراه داشته است. به همین سان در چند سال اخیر نیز مسأله جهانی شدن و تأثیرات آن بر جامعه و سیاست ایران از جهات گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز به موضوع مطالعاتی مهمی تبدیل شده است و بحث های زیادی در این مورد میان محققان و پژوهشگران و حتی ناظران و فعالان سیاسی درگرفته است. در این مقاله تلاش شده تا ضمن طراحی مدلی برای بررسی تأثیرات جهانی شدن سیاسی بر دولت از طریق بررسی ماهیت و کارکردهای دولت به این سؤال مهم بپردازیم که دولت انقلاب اسلامی به عنوان دولتی که مبتنی بر پایه های ایدئولوژیک بوده چگونه در مقابل فرآیند جهانی شدن عکس العمل نشان داده و می دهد. برمبنای طراحی مدل نظری، یافته های تحقیق حاضر حاکی از این است که ماهیت دولت در ایران از شکل وستفالیایی و وبری به شکل پساوستفالیایی تغییر پیدا کرده است. چرا که اکنون در بعد حاکمیتی شاهد یک نوع حاکمیت متداخل مشترک نسبی بین نیروهای فراملی و فروملی هستیم. این در حالی است که به لحاظ کارکرد دولت همچنان خواستار اعمال کارکردهای وستفالیایی است. این ناهماهنگی موجب تنش و چالش در عرصه سیاستگذاری و تصمیم گیری دولت می شود.
تحلیل تطبیقی جهانی شدن اقتصادی و سیاسی در دولت خاتمی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از تحلیل ثانویه شاخص های جهانی شدن کُف تلاش می کند تا رشد شاخص جهانی شدن اقتصادی و سیاسی را در دولت خاتمی و احمدی نژاد مقایسه نماید. این مقایسه دو یافته اصلی داشت. اولاً مشخص گردید در حالیکه در دولت خاتمی جهانی شدن سیاسی 26/16 و جهانی شدن اقتصادی 41/9 شاخص رشد داشته است، اما در دوره احمدی نژاد این رشد به ترتیب 39/2 و کمتر از یک یعنی 85./. شاخص بوده است. بالتبع نتیجه یافته اول این است که نوع دولت در ایران با میزان جهانی شدن مرتبط بوده است.ثانیاً و علیرغم این تمایز، همین طور مشخص گردید که در هر دو دولت خاتمی و احمدی نژاد به شیوه ای مشابه نوعی جهانی شدن نامتوازن حادث گردیده است که در آنها جهانی شدن اقتصادی به ترتیب 15/28 و 6/39 شاخص از جهانی شدن سیاسی عقب مانده است. بدین سان نتیجه یافته دوم مبین این موضوع است که میزان جهانی شدن در ایران باید به مقوله ای کلی تر از دولت نیز مرتبط باشد. در این جا مشخص ساختیم این عقب ماندگی مشابه باید کمتر متاثر از نوع دولت و بیشتر متاثر از ساختارهای قوام یافته داخلی مشابه تحلیل شود. به همین دلیل پیشنهاد شد در مطالعات جهانی شدن ایران، واحد تحلیل به جای آنکه صرفاً دولتها دیده شود، "درون" در نظر گرفته شود؛ یعنی واحد تحلیلی که تاثیر دولت و ساختارهای قوام یافته تاریخی بیرون از دولت را توامان در بر گیرد. نهایتاً تمامی یافته های مزبور مشخص ساختند جهانی شدن در ایران چگونه به جای آنکه مقوله ای سراسر بیرونی باشد، جریانی است که تا حد زیادی به "درون" کشور متصل است.
تاثیر مولفه های دانش بر نابرابری توزیع ثروت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری در توزیع ثروت جهانی به ایجادشکاف روزافزون بین کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته در سطح درآمد، میزان مصرف، و استانداردهای زندگی منجر می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با رهیافت داده های تابلویی و استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته به بررسی تاثیر مولفه های دانش بر نابرابری توزیع ثروت جهانی در کشورهای منتخبِ تولیدکننده علم در دوره 2017-2010 می پردازد. نتایج برآوردی نشان می دهدکه مشوق های اقتصادی، رژیم نهادی، و زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نابرابری توزیع ثروت جهانی بین کشورهای منتخب اثر منفی و معنادار داردو مولفه های سیستم ابداعات و نوآوری، و آموزش و توسعه منابع انسانی بر نابرابری توزیع ثروت جهانی بین کشورهای منتخب اثر مثبت و معناداری می گذارد. به علاوه، تاثیر متغیرهای کنترلی شاخص جهانی شدن اصلی و جهانی شدن اقتصادی بر نابرابری توزیع ثروت جهانی در کشورهای منتخب مثبت و معنادار است، و تاثیر جهانی شدن اجتماعی و جهانی شدن سیاسی بر نابرابری توزیع ثروت جهانی بی معناست.
بررسی تأثیر شاخص های سه گانه جهانی شدن بر ساخت منابع انسانی: مطالعه داده های پانل دوره 2005 تا 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
561 - 582
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، تأثیر جهانی شدن بر اساس شاخص کوف بر شاخص ساخت منابع انسانی (BHR) میان 56 کشور جهان، در بازه زمانی 2005 تا 2011 بررسی شده است. در الگوی پژوهش کنونی، شاخص ساخت منابع انسانی متغیر وابسته است و ابعاد سه گانه جهانی شدن (اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. روش پژوهش پیش رو از نوع روش های اقتصادسنجی است و از روش تحلیل داده های پانل و تحلیل رگرسیون تعمیم یافته با روش GLS برای تجزیه وتحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. یافته های تخمین مدل رگرسیون تعمیم یافته برای جامعه آماری، نشان می دهد ضرایب متغیرهای جهانی شدن سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطح اطمینان کمتر از 05/0 معنادارند. جهانی شدن سیاسی با ضریب 0056/0 و اجتماعی با ضریب 0260/0 بر ساخت منابع انسانی به صورت مستقیم تأثیر می گذارد و تأثیر جهانی شدن اقتصادی با ضریب 0062/0- بر ساخت منابع انسانی به صورت معکوس است. بنابراین می توان گفت جهانی شدن در جنبه های مختلف آن تأثیر معناداری بر ساخت منابع انسانی در کشورها دارد.
بررسی تاثیر جها نی شدن بر فرهنگ سیاسی ایرانیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
113 - 131
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی جها نی شدن و تاثیر آن بر فرهنگ سیاسی ایرانیان انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال می باشند که تعداد آنها حدودا 35000 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان( تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در سه بعد و 44 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، جهانی شدن بر فرهنگ سیاسی ایرانیان اثر مثبت و معنی داری دارد.
تأثیر متقابل جهانی شدن و نوآوری بر بهره وری کل عوامل در کشورهای منتخب تولیدکننده علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک یکی از راههای تحقق اقتصاد دانش بنیان، ارتقاء بهره وری کل عوامل از طریق گسترش فعالیت های نوآورانه و جذب سرریز دانش نهفته در فناوری های وارداتی است. آنچه این فرآیند را تسهیل می کند، کیفیت نهادی مناسب و استفاده هدفمند از ظرفیت جهانی شدن در ابعاد مختلف است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) به بررسی تأثیر متقابل جهانی شدن و نوآوری بر بهره وری کل عوامل در دو گروه از کشورهای منتخب تولیدکننده علم با درآمدسرانه بالای 20 هزار دلار و کشورهای منتخب تولیدکننده علم با درآمدسرانه پایین 20 هزار دلار، طی دوره 2019-2011 پرداخته است. نتایج بیانگر تاثیر مثبت و معنی داری اثر متقابل جهانی شدن و نوآوری با ضرایب تخمینی متفاوت بر بهره وری کل عوامل در هر دو گروه از کشورهای منتخب است. ضرایب تخمینی متغیرهای کنترل مشوق های اقتصادی و رژیم نهادی و آموزش و توسعه منابع انسانی در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنی دار است، در حالی که ضریب تخمینی متغیر کنترل آزادی اقتصادی در کشورهای با درآمدسرانه بالا، مثبت و در کشورهای با درآمدسرانه پایین، منفی و معنی دار است. بنابر یافته های پژوهش می توان گفت، جهانی شدن به خودی خود نمی تواند عامل ارتقاء بهره وری عوامل محسوب شود. بلکه بهره گیری هدفمند از ظرفیت سرمایه انسانی در بستر کیفیت نهادی مناسب می تواند موجب بهره مندی از مزایای مثبت جهانی شدن و آزادی اقتصادی در جهت ارتقاء بهره وری کل عوامل شود.