فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
31 - 44
حوزههای تخصصی:
آس بادها نشانه خلاقیت، ابتکار و نوآوری ایرانیان در اقلیم گرم و خشک و مناطق بادخیز شرق ایران هستند. بادهای 120 روزه عامل و انگیزه اصلی اختراع آس بادها در منطقه سیستان بوده است. آس باد ورمال در داخل مجموعه ساختمان های مسکونی ساخته شده است و از این نظر، منحصربه فرد است. هدف مقاله حاضر، تعامل معماری آس باد ورمال با ویژگی های محیط طبیعی ازنظر جهت گیری با بادهای 120 روزه سیستان با تأکید بر شبیه سازی دینامیک سیالات محاسباتی CFD است.
روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی در محدوده مورد پژوهش است. حجم توده معماری با نرم افزار Revit طراحی شد. برای آماده سازی هندسی از نرم افزار UrbaWind-Meteodyn و برای شبیه سازی از نرم افزار انسیس فلوئنت Ansys Fluent استفاده شد. تولید استقلال شبکه با نرم افزار Ansys Meshing و برای شناخت پارامترهای باد از نرم افزار WRPLOT View استفاده شده است. نتایج روند عملیات شبیه سازی دینامیک سیالات محاسباتی CFD چگونگی جریان باد بر مبنای سرعت های 3 و 6 متر بر ثانیه، از جهت بادهای 120 روزه نشان می دهد؛ باد شمال نسبت به باد شمال غربی جریان هوای بیشتری را در آس باد ایجاد می کرده است و به تبع آن افزایش گردش هوا برای عملکردهای بیشتر آس باد را به وجود می آورده است.
با توجه به موقعیت آس باد ورمال در داخل مجموعه ساختمان های مسکونی، این نوع خاص از آس باد، عملکردهای متنوع تری نسبت به سایر آس بادهای شرق ایران داشته است. به گونه ای که بهره گیری مناسب از بادهای 120 روزه، کمک مؤثری در ایجاد گردش هوا در طبقات ساختمان و تهویه طبیعی در فضاهای داخلی در ایام گرم سال می نموده است و تعامل معماری آس باد وَرمال با محیط طبیعی را به خوبی نشان می دهد. ازاین رو، کاربردهای آس باد ورمال به غیراز آسیاب غلات، جهت تهویه طبیعی و خنک سازی نیز بوده است.
تحلیل الگوی مکانی- زمانی تصادفات در جاده کندوان با استفاده از روش های آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
85 - 101
حوزههای تخصصی:
احتمال وقوع تصادف در جاده کندوان که به عنوان یکی از زیباترین و شگفت انگیزترین جاده های توریستی کشور شناخته شده است، از دغدغه های مهم مسافران در بازدید از استان مازندران محسوب می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از قابلیت های GIS، الگوی توزیع مکانی– زمانی تراکم تصادفات جاده ای، الگوی توزیع مکانی– زمانی خوشه های تصادفات و سطح معنی داری آماری آنها با استفاده از روش های تخمین تراکم کرنل و تحلیل نقاط حاد مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، داده های تصادفات جاده ای به وقوع پیوسته دربازه زمانی سال های 1401-1395 که توسط سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان مازندران جمع آوری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل توصیفی و آماری تصادفات جاده ای نشان می دهد که در این بازه زمانی، 2084 تصادف درامتداد این جاده به وقوع پیوسته که در آن 9076 نفر مصدوم و 52 نفر فوت شده اند. بیشترین تعداد وقوع تصادفات در سال های 1400 و 1401 بوده که نسبت به تعداد پایین وقوع تصادفات در سال های 1398 و 1399 به دلیل مشکلات مرتبط با بیماری کرونا و منع مسافرت، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تابع تخمین تراکم کرنل، نشان دهنده تراکم بالای تصادفات در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، سیاه بیشه، مجلار، پل اوشن و شاه چشمه در بازه زمانی 1401- 1395 است. همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل نقاط حاد نشان می دهد که در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، مجلار، سیاه بیشه و پل اوشن خوشه های مکانی تصادفات با مقدار میانگین Z-score = 3.12 و سطح اطمینان 90-95 % شناسایی شده اند. نتایج این تحقیق می تواند در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری خوشه های مکانی تصادفات و افزایش ایمنی حمل و نقل جاده ای در محور کندوان مورد استفاده قرار بگیرد.
تعیین منطقه مناسب و مکان های بالقوه برای توسعه گردشگری میراث دفاعی در شهرستان گلوگاه، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
103 - 125
حوزههای تخصصی:
در ده سال اخیر، عبارت گردشگری میراث دفاعی بجای گردشگری جنگ مورد توجه محافل علمی جهان قرار گرفته است. با وجود قلاع، دژها و میادین نبرد بسیار زیاد تاریخی درایران، این رویکرد نو در میان محققان می تواند ضمن کمک به شناسایی و معرفی نقاط و پهنه های بسیار زیاد مغفول مانده از کشورمان، آنها را مورد حفاظت و بهره برداری از راه توسعه گردشگری پایدار قرار دهد. بنابراین با توجه به اهمیت میادین نبرد و استحکامات نظامی پیرامون، شناسایی محدوده های مستعد توسعه گردشگری میراث دفاعی در آنها ضروری و لازم است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پتانسیل توسعه گردشگری میراث دفاعی منطقه گلوگاه در شرق استان مازندران با استفاده ازروش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. برای انجام این پژوهش از داده های متعدد شامل داده های باستان شناسی، جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، زیرساخت های شهری و موقعیت روستاها و پراکندگی نقاط تاریخی نظامی استفاده شد. پژوهش حاضر بر مبنای مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی، مصاحبه و بااستفاده از تحلیل داده های مکانی در سامانه ArcGIS انجام و نقشه پهنه بندی برای توسعه گردشگری میراث دفاعی شهرستان گلوگاه ارائه شد. همچنین، سایت های مستعد برای گسترش گردشگری میراث دفاعی این شهرستان که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بودند، مشخص شدند. با داده های فوق الذکر و با استفاده از برخی داده های ثانویه به تعیین معیارهای ارزیابی مکان های میراث دفاعی محدوده مورد مطالعه نیز اقدام شد. در نهایت طبق معیارهای ارزیابی تعیین شده و مشاهدات دقیق میدانی، به ترتیب دیواره دفاعی کُلباد در اولویت نخست و پس از آن میدانگاه نبرد گلوگاه در اولویت دوم، قلعه باستانی قلعه پایان در اولویت سوم سرمایه گذاری برای بازسازی فیزیکی و توسعه زیرساخت های گردشگری تشخیص داده شدند و سایت های مناسب تا خیلی نامناسب ارزش گذاری و بر روی نقشه نشان داده شدند. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه گلوگاه برای توسعه گردشگری میراث دفاعی، از اهمیت بالایی برخوردار است. سرانجام راهکاری با پیشنهاد احداث مرکز تفسیر میراث دفاعی ارائه شد.
تحلیل جامع فرونشست زمین در ایران: مروری سیستماتیک به وضعیت فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات بسیار مهم که دشتهای ایران را در معرض قرار داده است مسئله فرونشست زمین است و یکی از وظایف چالش برانگیز دولت ها جلوگیری از آن برای بهره برداری و توسعه دشت ها در آینده است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل مروری این مسئله با استفاده از روش مرور سیستماتیک درمطالعات حوزه فرونشست زمین در ایران است. پژوهشگران با استفاده از واژه «فرونشست» در پایگاه های اطلاعاتی SID و Magiran مطالعات مربوط به فرونشست زمین در ایران را جستجو کرده اند. هیچ محدودیتی در تاریخ انتشار پژوهش ها در نظر گرفته نشده است. به این معنی که تمام مقالات منتشر شده تا فروردین 1402 برای ورد به مرور سیستماتیک در نظر گرفته شدند. چارچوب PRISMA برای جستجو و انتخاب ادبیات استفاده شد و در نهایت 76 مطالعه متمرکز در حوزه 21 استان ایران برای مرور سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج نشان داد که دشت تهران با میزان فرونشست حدود 43 سانتیمتر (2015-2017)، دشت کرج با 30 سانتیمتر (2016-2021)، دشت دیندارلو با 30 سانتیمتر (1992-2014)، نوق و بهرمان با 30 سانتیمتر (2005-2010) و دشت قره باغ با 6/28 سانتیمتر (1996-2008)، در سال بیشترین مقدار فرونشست را در مناطق مختلف ایران تجربه کرده اند. نتایج این مطالعه می تواند برای جامعه اجرایی به ویزه در بخش دولتی مانند وزارتخانه ها و سازمان های محیط زیست و جامعه دانشگاهی و پژوهشگاهی کار برد داشته باشد.
تحلیل جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهرهای تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارهای اجتماعی جایگاه ویژه ای در شکل گیری و کارایی بافت های شهری دارند. از جمله این معیارها، می توان ارزش های فرهنگی، تعاملات اجتماعی، پویایی، حس تعلق، مشارکت اجتماعی و سرزندگی را نام برد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه شاخص هایی برای ارزیابی جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهری باید مدنظر قرار گیرند و وضعیت این شاخص ها در طرح های جامع منتخب پژوهش چگونه است؟ به منظور انتخاب شهرهای نمونه پژوهش و با توجه به میزان آثار میراث جهانی ثبت شده، سه شهر تبریز، یزد و شیراز انتخاب شدند. بر اساس مبانی نظری، چهار معیار همبستگی و انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی و برابری همراه با شاخص های مرتبط با آن ها شناسایی و تحلیل گردیدند. با استفاده از روش تحلیل محتوا، از شاخص آلفای کریپندورف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین امتیاز کلیه شاخص ها ۰.۸۸۶ از ۲ بوده که نشان از توجه بسیار پایین به معیارهای اجتماعی دارد. میانگین ضریب پایایی آلفای کریپندورف ۰.۸۷۶ و میانگین نمره طرح جامع شهر تبریز ۱.۱۵۷، یزد ۰.۷۴۳ و شیراز ۰.۷۵۷ است. معیار کیفیت زندگی وضعیت مطلوب تری نسبت به دیگر معیارها داشته و معیار مشارکت اجتماعی با کسب کم ترین امتیاز در نامطلوب ترین وضعیت بوده است. وضعیت معیار برابری مطلوب نبوده است.
بررسی تطبیقی نقش منابع جغرافیایی قدرت در بحران های ژئوپلیتیکی (نمونه موردی: بحران اوکراین و تایوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
733 - 746
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و تطبیقی به بررسی بحران های ژئوپلیتیکی اوکراین و تایوان پرداخته و نقش مؤلفه های مختلف جغرافیای قدرت از جمله ترکیب های قومی و مذهبی، موقعیت استراتژیک، منابع طبیعی و ابعاد انسانی (حقوق بشر) را در شکل گیری و تشدید این بحران ها تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهد که در اوکراین، ترکیب های قومی و زبانی در شرق کشور، موقعیت استراتژیک به عنوان پلی میان روسیه و غرب، و منابع طبیعی غنی مانند گاز و زمین های کشاورزی به طور مستقیم در رقابت های ژئوپلیتیکی نقش داشته و موجب مداخلات خارجی شده اند. در تایوان، هرچند ترکیب قومی کمتر متنوع است، اما تمایز هویتی تایوانی ها از چینی ها و موقعیت استراتژیک آن در آبراه های حیاتی دریای چین، این جزیره را به یکی از حساس ترین نقاط در تقابل های ژئوپلیتیکی میان چین و ایالات متحده تبدیل کرده است. همچنین، نقش تایوان در صنعت نیمه هادی ها به عنوان یک منبع استراتژیک در زنجیره تأمین جهانی فناوری، به شدت بر رقابت های بین المللی تأثیر گذاشته است. علاوه بر این، مسائل حقوق بشری در هر دو بحران به عنوان ابزارهای سیاسی برای توجیه مداخلات و حمایت های بین المللی به کار گرفته شده اند. این پژوهش نشان می دهد که چگونه عوامل جغرافیایی، هویتی و منابع طبیعی در تشدید بحران های ژئوپلیتیکی نقش داشته و به ابزارهایی برای پیشبرد اهداف قدرت های بزرگ تبدیل شده اند.
بررسی چالش ها و راهبردهای توسعه پایدار اجتماعات محلی عشایر شمال خراسان (مطالعه موردی: شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور به دلیل تحریم ظالمانه نظام سلطه و لزوم تقویت بخش تولیدی مبتنی بر ظرفیت های درونی اقتصاد ملی، شناسایی ظرفیت ها و رفع موانع تولید در زمینه های مختلف از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این میان، جامعه عشایری کشور علی رغم پیشینه درخشان در امر تولید و نقش آفرینی آنان در اقتصاد ملی، هم اکنون حضور پررنگی در تولید ملی ندارند.
هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر بررسی چالش ها و راهبردهای توسعه پایدار اجتماعات محلی عشایر شمال خراسان بویژه در شهرستان شیروان می باشد.
روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ برابر با 74/0 بدست آمده است. جامعه آماری تحقیق حاضر سرپرستان خانوار جامعه عشایری شهرستان شیروان می باشند که در مجموع 12500 نفر جمعیت دارند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 320 خانوار به عنوان جامعه نمونه با روش نمونه گیری نصادفی ساده، در بین 2000 نفر از عشایر نیمه کوچرو که ساکنان موقتی شش روستا هستند انتخاب شدند. سپس با استفاده از همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو مکانی پژوهش عشایر شهرستان شیروان می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین افزایش سطح آگاهی و دانش جامعه عشایری از طریق برنامه های آموزشی مستقیم و رسانه ای با اصلاح نژاد دام و مدیریت تولیدات دامی و گسترش صنایع تبدیلی و همچنین جذب سرمایه گزاران جهت فراوری محصولات لبنی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نیز نشان می دهد که تفاوت معنادار در سطح اطمینان 95 درصد بین گروه های مختلف تحصیلی وجود دارد و به طور کلی جامعه عشایری از سطح تحصیلات بالایی برخوردار نیستند. همچنین چالش های متعددی در زمینه اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در بین جامعه عشایری وجود دارد که با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند و تفاوت معنادار و 99 درصدی را نشان می دهند.
نتایج: برای حل چالش های مطرح شده راهبردهای تجهیز و توسعه و ساماندهی ایل راه ها و گذرگاه ها، ارایه خدمات سوخت رسانی به عشایر کوچنده و افزایش سطح پوشش خدمات بیمه ای جامعه عشایری به ترتیب به عنوان سه راهبرد مهم و کلیدی مطرح شده اند.
تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، تأثیرات عمیقی بر زندگی انسان ها و جوامع مختلف دارد. ایل بختیاری، با فرهنگ غنی و وابستگی عمیق به منابع طبیعی، به ویژه در زمینه معیشت و شیوه زندگی خود، به شدت تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفته است. این تحقیق به تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری است. این تحقیق سعی دارد تا ابعاد مختلف این تأثیرات را بررسی کرده و راهکارهایی برای کاهش آسیب ها و بهبود وضعیت معیشتی و فرهنگی این ایل ارائه دهد. روش شناسی تحقیق: این تحقیق به روش پیمایشی و کمی انجام گردید. همچنین، داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد و مصاحبه های ساختاریافته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 300 نفر از اعضای ایل بختیاری در مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری مانند SPSS انجام شده است تا ارتباط بین متغیرهای مختلف شناسایی شود. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شامل مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری است که ایل بختیاری در آن زندگی می کند. این مناطق شامل مناطق کوهستانی و دشت های وسیع است که به عنوان زیستگاه اصلی این ایل شناخته می شوند. یافته ها و بحث: نتایج اولیه نشان داد که تغییرات اقلیمی در چند سال اخیر، منجر به کاهش منابع آب، تغییر الگوهای بارندگی و افزایش دما شده است که این عوامل به نوبه خود بر کشاورزی، دامداری و سایر فعالیت های اقتصادی ایل بختیاری از جمله کوچ نشینی تأثیر گذاشته اند. چرا که، تغییرات اقلیمی در مناطق یییلاقی و قشلاقی باعث تغییر در الگوهای فرهنگی و اجتماعی به خصوص یکجانشینی این ایل شده است. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که تغییرات اقلیمی نه تنها به معیشت ایل بختیاری آسیب می زند، بلکه بر ساختار اجتماعی و فرهنگی آن نیز تأثیرگذار است. به منظور کاهش این تأثیرات، لازم است که برنامه های مدیریت منابع طبیعی و توسعه پایدار در این مناطق اجرا شود. همچنین، افزایش آگاهی عمومی درباره تغییرات اقلیمی و تأثیرات آن بر زندگی روزمره می تواند به تقویت تاب آوری این ایل کمک کند.
تحلیل و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش خصوصی و دولتی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان بخش های دولتی و خصوصی آشنا با مسایل گردشگری استان کرمان است.ابتدا مهم ترین موانع اصلی توسعه گردشگری با استفاده از مبانی نظری در چهار دسته کلی شامل موانع زیربنایی، موانع بازاریابی، موانع فرهنگی-اجتماعی و موانع مدیریتی و ساختاری شناسایی و 20 زیر معیار برای این موانع تعیین گردید. به این ترتیب سلسله مراتب مراتب درخت تصمیم طراحی شد. آنگاه بر اساس نظر خبرگان و با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی داده ها موانع توسعه گردشگری استان اولویت بندی شده است. از دیدگاه جامعه مورد مطالعه، اولویت موانع مزبور به ترتیب عبارتند از؛ موانع زیربنایی با وزن 297/0، موانع بازاریابی با وزن 257/0، موانع فرهنگی-اجتماعی با وزن 235/0 و موانع مدیریتی و ساختاری با وزن 214/0. ضعف خدمات هتلداری و رستورانداری با وزن 175/0 حایز رتبه اول در میان زیر معیارهاست. استفاده ناکافی از صدا و سیمای شبکه استانی برای معرفی جاذبه ها با وزن 105/0 در اولویت دوم و ناآگاهی عمومی از مزایای گردشگری با وزن 091/0 سومین اولویت را در میان زیرمعیارها کسب کرده است.
باز توسعه اراضی قهوه ای و خاکستری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: منطقه ۳ و ۴ شهرداری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازتوسعه یک ی از م ؤثرترین ابزاره ای توس عه پایدار است که موج ب دمی دن زن دگی جدی د در محدوده ه ایی م ی گ ردد که در طی زم ان ه ای گذشته توس عه یافت ه، ام ا در ح ال حاض ر از نق ایص فیزیکی حقیقی و یا ادراکی مانند فضاهای ناکارآم د ی ا آلودگی های زیست محیطی رنج می برد. داده و روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات، از طریق روش های کتابخانه ای و مشاهده وضع موجود در محدوده مورد مطالعه تکمیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل وضعیت پراکنش اراضی قهوه ای و خاکستری و تهیه نقشه و نمایش اطلاعات از نرم افزار 10.8 Arc GIS استفاده شده است. یافته ها: این مقاله پس از همپوشانی لایه های مورد نظر سایت های اراضی قهوه ای و خاکستری شهر کرمان، این اراضی را در پنج گروه اراضی قهوه ای و دو گروه اراضی خاکستری طبقه بندی کرده است و به ارائه پیشنهاداتی جهت جبران کمبود کاربری های مورد نیاز در هر منطقه، اصلاح وضع موجود و بازتوسعه اراضی قهوه ای و خاکستری در مناطق 3 و 4 شهر کرمان پرداخته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل به این ترتیب است که کل اراضی قهوه ای در منطقه 3 حدود 9 درصد از سطح منطقه و در منطقه 4 حدود 11 درصد از سطح منطقه و به همین نسبت کل اراضی خاکستری در منطقه 3 حدود 12 درصد و در منطقه 4 حدود 23 درصد از سطح مناطق را پوشش می دهند که توجه به ظرفیت های توسعه ای این فضاها خصوصاً فضاهای رها شده و بلااستفاده درون مناطق شهری کرمان و اتخاذ راهکارهایی به منظور باز توسعه این فضاها، ضمن کاهش الگوی پراکندگی شهری و اتخاذ راهکارهایی به منظور بازتوسعه این فضاها، منجر به تحقق انگاره توسعه پایدار خواهد شد.
برندسازی مقصد گردشگری بر مبنای قابلیت های محیطی، مورد مطالعه: شهرستان نظرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
169 - 182
حوزههای تخصصی:
یکی از رویه های نوین در شناساندن و ادراک مکان ها به عنوان مقصد گردشگری که در فضای رقابت آمیز کنونی می تواند پیشران توسعه این فعالیت ها شود برندسازی است. هدف از این پژوهش تعیین برند گردشگری درخور برای شهرستان نظرآباد استان البرز است. به این منظور، با استناد به منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، مصاحبه با خبرگان و تجربه زیسته پژوهشگر، ابتدا از مکان ها و جاذبه های گردشگری شهرستان شناخت تحلیلی صورت گرفت. با اجرای روش دلفی، اطلاعات گردآوری شده در اختیار نمونه خبرگان متشکل از پانزده نفر از نخبگان و خبرگان شهری و ده نفر از مدیران شهری و کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قرار گرفت و طی سه دور رفت وبرگشت، هفت برند معتبر تعیین و برگزیده شد. برای انتخاب برند نهایی، با کمک ارزیابی خبرگانی، مدل های بردا و کپ لند اجرا شد. درنهایت، برند "سرزمین کهن خشت" از میان هفت برند تعریف شده انتخاب شد.
ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل کوبالیکوا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف است و با تأثیرگذاری بر انتقال سرمایه و گردش مالی، نقشی کلیدی در رشد اقتصاد جهانی ایفا می کند. ایران با دارا بودن ظرفیت های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی منحصربه فرد، پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم دارد؛ اما این حوزه همچنان در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین در جنوب استان اردبیل انجام شد. روش شناسی: در این پژوهش، پس از انتخاب پنج ژئوسایت در این شهرستان برای تحلیل و ارزیابی، از ابزارهایی مانند پرسشنامه، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS استفاده شد. در نهایت، با بهره گیری از مدل کوبالیکوا، توانمندی این ژئوسایت ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که رودخانه قزل اوزن با امتیاز ۲۵/۱۱ و کوه آق داغ با امتیاز ۱۵/۱۰، بالاترین رتبه ها را کسب کرده و در فصول گردشگری، بیشترین جذب گردشگر را دارند. در مقابل، ژئوسایت های آبشار دیز (۵/۶)، آبشار نوده (۱۵/۵) و آبگرم زاویه جعفرآباد (۸۵/۴)، رتبه های پایین تری را به خود اختصاص دادند. تحلیل معیارها حاکی از آن است که ارزش افزوده با ۳۱ درصد، بیشترین اهمیت و ارزش اقتصادی با ۷ درصد، کمترین اهمیت را داشته است. با این حال، وضعیت اقتصادی ژئوسایت ها چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. کاستی هایی مانند کمبود زیرساخت ها و توزیع نامناسب امکانات، مانع دستیابی این شهرستان به رتبه های بالای توانمندی ژئوتوریستی شده است. تقویت نقاط قوت، رفع نقاط ضعف زیرساختی، آموزش و آگاهی بخشی به جوامع محلی، و ایجاد برنامه های تبلیغاتی می تواند بهبود چشمگیری در وضعیت ژئوتوریسم منطقه ایجاد کند. همچنین، همکاری میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی در سرمایه گذاری های گردشگری می تواند نقش مؤثری در بهره برداری بهینه از ظرفیت های طبیعی و تاریخی این شهرستان ایفا نماید.
تأثیر تأخیر فرایند تملک املاک و مستغلات برای احداث بزرگراه ها بر محله ها درکلان شهر تهران (مورد مطالعه: بزرگراه شوش در محله طیب در منطقه 15 شهرداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های حل مشکلات حمل و نقل و ترافیک شهرها، گسترش شبکه بزرگراهی است. فرایند ساخت این معابر به دلایل مختلف، ازجمله به دلیل عدم تملک به موقع املاک و مستغلات مورد نیاز، با تأخیر طولانی و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن مواجه می شود. هدف این مقاله، شناخت تأثیر تأخیر در فرایند تملک املاک و مستغلات در ساخت بزرگراه شوش در محدوده محله طیب در منطقه 15 شهرداری تهران است. جامعه آماری شامل 253 قطعه زمین و 1139 نفر جمعیت ساکن در محدوده اجرای این پروژه و مدیران مرتبط به آن در شهرداری این منطقه است. حجم نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه، 281 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5% محاسبه شد. داده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی و در 5 معیار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ترافیکی و محیط زیستی و 13 گویه مرتبط به آن ها به دست آمده است. در مطالعات پیمایشی، از جامعه نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه پرسشگری به عمل آمد. نمونه گیری این جامعه به روش تصادفی ساده منظم انجام شد. با مدیران مرتبط به این پروژه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تعداد مصاحبه ها به روش اشباع نظری و با آغاز از شهردار ناحیه 1 شهرداری منطقه 15 انجام شد. برای پردازش و تحلیل داده و اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و GIS و آزمون آماری T-Test استفاده شد. براساس یافته ها، از ابتدای اجرای این پروژه، ارائه خدمات عمومی به ساکنین، امکان گذران اوقات فراغت، ارزش زمین و مسکن و تعداد مشاغل در محدوده اجرای این پروژه کاهش پیدا کرد.
ارزیابی اثر بخشی شاخص های بازآفرینی بر ارتقای تاب آوری بافت فرسوده شهری، مورد مطالعه: شهر سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
گسترش فرسودگی بافت فیزیکی شهرها منجر به افزایش آسیب پذیری آن شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق، ارزیابی اثر شاخص های بازآفرینی پایدار در تاب آوری بافت های شهر سنندج است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، نوع تحقیق توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافته ها پژوهش نشان داد که تحلیل همبستگی تایید کننده اثر بخشی شاخص های بازآفرینی در تاب آوری شهری است به طوری که با شدت همبستگی 326/0 و مقدار R آن برابر 0.10، سطح معناداری 000/0 فرضیه تایید می شود و اثر بخشی ابعاد بازآفرینی در تاب آوری شهری تایید می شود در واقعا، بازآفرینی شهری با تمام ابعاد تاب آوری شهری به صورت مستقیم اثر بخش می باشند. تحلیل واسپاس نیز گویای اثر بخشی بیشتر شاخص های کالبدی بازآفرینی در تاب آوری شهری سنندج نسبت به ابعاد دیگر است به طوری که با شاخص های کیفیت و استحکام بنا با امتیاز 541/0 ، کیفیت دسترسی ها با امتیاز 674/0 ، خوانایی شهری با امتیاز 472/0، سرانه های خدماتی با امتیاز 333/0، دسترسی به آتش نشانی با امتیاز 311/0 اثر بخشی زیادی در تاب اوری شهری دارد. نتایج تحلیل test-t نشان میدهد از نظر پهنه مکانی نیز در شهر سنندج ، بیشترین اثر بخشی شاخص های بازآفرینی در پهنه تاریخی و فرسوده است به طوری که وضعیت شاخصهای بازآفرینی در تاب آوری شهری در پهنه های تاریخی (251/31) و فرسوده (152/18) نسبت به پهنه های حاشیه ای و روستایی اثر بخشی زیادی در تاب آوری دارد.
شناسایی و ارزیابی مؤلفه های رضایت کودکان از مجتمع های مسکونی در بافت های جدید شهری (نمونه مورد مطالعه: سه شهرک مسکونی در تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر رضایت کودکان از مجتمع های مسکونی محل سکونتشان مدنظر بود. نوع تحقیق توسعه ای-کاربردی است. روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) و توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کودکان 15-11 سال ساکن در مجتمع های مسکونی نوساز سه شهرک کاج، آرامش و کریم آباد در شهر تنکابن است که 100 دختر و 100 پسر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه معتبر بود. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS.19 و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون و فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که محیط مسکونی به واسطه ابعاد عینی و ذهنی به ترتیب با میزان تأثیر 78/7 و 75/5 باعث رضایت کودکان می شود. این ابعاد به شاخصه های کالبدی-واحد همسایگی، کالبدی-واحد مسکونی، محیطی-واحد همسایگی و عوامل شخصی تقسیم می شوند و هر کدام دارای مؤلفه ها و گویه هایی هستند. میزان تأثیر این شاخصه ها در رضایت کودکان به ترتیب 06/9، 50/6، 45/6، 00/4 است. در انتها چند راهکار کاربردی در راستای تقویت رضایتمندی سکونتی ارائه گردید.
تحلیل ساختاری تاب آوری کالبدی با رویکرد پدافند غیر عامل، مطالعه موردی: منطقه 4 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
141 - 166
حوزههای تخصصی:
تقلیل میزان آسیب پذیری ها و بحران های انسان ساخت و بالا بردن سطح انعطاف پذیری محیط کالبدی شهرها در برابر تنش های ناشی از بروز تهدید و نیز به حداقل رساندن زمان بازتوانی، همچنین ارتقا و بهبود بخشی سطح زندگی افراد و به طورکلی، تاب آور ساختن شهرها در برابر تهدیدها، از جمله مهم ترین عواملی است که می بایست در شهرها مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک های تاب آوری کالبدی منطقه کلان شهر تهران با رویکرد پدافند غیرعامل را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری گلوله برفی می باشد. 48 محرک احصاء و شناسایی گردید که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها حاکی از آن است که محرک های حفاظت از امکانات و زیرساخت های عمومی، دسترسی به نهادهای امدادرسان (مرکز مدیریت بحران و...)، دسترسی به شبکه معابر اصلی، شعاع دسترسی به فضاهای باز، دسترسی به آتش نشانی، ضوابط فنی، اصول و الگوهای ساخت وساز، استحکام بناهای با کاربری عمومی (مدرسه، بیمارستان)، بازسازی و بهسازی ساختمان های ناپایدار، وجود مراکز اسکان موقت در منطقه، عدم قرارگیری کاربری های حیاتی و حساس در مناطق مستعد بحران، تعداد و سطح پوشش بیمارستان ها و درمانگاه های محدوده، قابلیت نفوذپذیری و رعایت ماتریس های ظرفیت، مطلوبیت و سازگاری در برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه به عنوان کلیدی ترین عوامل بر روند آینده تاب آوری کالبدی منطقه 4 با رویکرد پدافند غیرعامل انتخاب شدند.
تفاوت های منطقه ای بهره برداری از منابع آب در ایران و نتایج توسعه ای آن در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
259 - 288
حوزههای تخصصی:
تفاوت های مکانی ظرفیت های منابع آب، بهره برداری از این منابع و نتایج توسعه ای ناشی از مصرف منابع آب، از مهم ترین چالش های فراروی سیاست گذاران، برنامه ریزان و جوامع محلی است. ایران ازجمله کشورهای با شرایط بحرانی در مدیریت مصرف منابع آبی است که توسعه مناطق با پتانسیل های آبی آن، ارتباط مستقیم ندارد. براین اساس، پرسش محوری پژوهش این است که آیا در کشور ایران، نتایج توسعه ای بهره برداری از منابع آب، متناسب با ظرفیت ها و میزان مصارف آبی آنها بوده است یا خیر؟ با استفاده از روش توصیف-تحلیل و مستند به داده های مکانی و گزارشات آماری رسمی از وضعیت تولید و مصرف آب از یک سو و بررسی شاخص های عمومی اقتصاد کلان (تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده رشته فعالیت ها) و شاخص های ترکیبی توسعه (ضریب جینی و شاخص توسعه انسانی) از سوی دیگر، اقدام به بررسی رابطه مصرف آب با نتایج توسعه ای آن در استان های کشور شد. استدلال این بررسی و پژوهش بر این است که تناسبی بین ظرفیت های آبی مناطق مختلف کشور و میزان بهره برداری و مصارف آبی آنها با نتایج توسعه ای مورد انتظار مشاهده نمی شود. بررسی و تحلیل یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت و اختلافات مکانی، استانی و منطقه ای در بهره برداری از منابع آب و شکل گیری الگوهای توسعه ای متفاوت با ظرفیت ها و منابع طبیعی و اکولوژیکی، روز به روز بر دامنه بحث های چالشی توسعه نابرابر و نامتوازن بین مناطق و استان های کشور خواهد افزود و تنظیم ظرفیت های توسعه ای هر استان متناسب با ظرفیت های زیستی و آبی آن، ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود.
تحلیل علل پراکنده رویی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری را بی شک باید یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرها به ویژه در کشور های درحال توسعه دانست. شهرهای ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرگونه برنامه ریزی برای کنترل پدیده پراکنده رویی شهری و سپس دستیابی به الگوی مدیریت پایدار اراضی شهری مستلزم شناخت نیروها و علل به وجود آورنده و هدایت کننده پراکنده رویی شهری است. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر شناخت علل مستقیم و غیر مستقیم پراکنده رویی در شهرهای ایران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده های آن به صورت اسنادی-کتابخانه ای بوده است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش حدود 80 مقاله داخلی در موضوع پراکنده رویی شهری (در دو دهه گذشته) جمع آوری و در چند مرحله منظم در نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل و کدگذاری شد. دلایل پراکنده رویی شهری استخراج شده از منابع بررسی شده در 16 دسته کلی تقسیم بندی شد. بر اساس نتایج پژوهش عواملی همچون ضعف، کمبود، ابهام و ناکارآمدی قوانین و مقررات شهری، نبود برنامه ریزی، نظارت و کنترل رشد و توسعه شهر، توسعه مسیر های ارتباطی و زیرساخت های حمل و نقل، سیاست های شهری کلان، مهاجرت به شهر، سوداگری زمین، شهرک سازی های برنامه ریزی شده، رشد طبیعی جمعیت، اثر های تهیه و تصویب طرح های شهری و توسعه صنایع سبک و سنگین در حاشیه شهر ها را می توان از مهم ترین علل پراکنده رویی در شهر های ایران دانست که هر یک نتیجه زمینه ها و علل مختلف دیگری است
ارزیابی نحوه توزیع و پراکندگی مدارس مقطع ابتدایی در شهر مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناخت نحوه توزیع و پراکندگی مدارس مقطع ابتدایی در شهر مسجدسلیمان با تلفیق GIS و روش BWM فازی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی با ماهیت تحلیلی- توصیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات ترکیب روش های کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه با افراد خبره (20 نفر) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS و روش BMW استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که شاخص های مرتبط با آسیب شناسی پراکنش مدارس ابتدایی عبارتند از نزدیکی به اماکن ورزشی، اداری، فضای سبز، نواحی مسکونی، خیابان اصلی، مراکز نظامی، مراکز صنعتی، درمانی و فرهنگی. براساس نتایج پژوهش حاضر شاخص های نزدیکی به مراکز صنعتی با وزن 1991/0، نظامی با وزن 1107/0 و خیابان اصلی با وزن 1095/0 دارای بیش ترین اوزان هستند. همچنین معیارهای نزدیکی به مراکز فرهنگی با وزن 0656/0، ورزشی با وزن 0992/0 و اداری با وزن 1019/0 به ترتیب کم ترین اوزان را به خود اختصاص داده اند.
درآمدی بر حکمرانی امانت مدارانه خاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به حکمرانی مطلوب خاک مبتنی بر بافتار کشور امری دشوار و نیازمند چارچوب نظری و عملی است. در این راستا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مباحث مطروحه در نشست های دو کنگره هفدهم و هجدهم علوم خاک ایران در سال های 1400 و 1402 مورد بررسی قرار گرفت. حکمرانی امانتمدار محیط زیست، خاک کره و منابع طبیعی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که در روابط چهارگانه انسان با خدا، انسان با خویشتن، انسان با دیگران و انسان و طبیعت تبلور می یابد، نظریه کلان و بومی حکمرانی مطلوب خاک کره در ارتباط با حکمرانی عمومی کشور را تبیین نظری نموده و زمینه گفتمان سازی و گذار پارادایمی را فراهم کرده است. در استقرار حکمرانی خاک، ایجاد دفتر خاک در وزارت جهاد کشاورزی و شعب آن در استان ها از سال 1396 و تصویب قانون حفاظت خاک با 26 ماده در سال 1398 در مسیر افزایش اثربخشی دولت و سایر قوا گامی مهم برداشته و شاخص هایی نظیر حاکمیت قانون، شفافیت و رعایت عدالت نسبت به شاخص هایی نظیر پاسخ گویی و مشارکت بهتر و منسجم تر دیده شده است. در نهادینه سازی حکمرانی امانتمدار خاک و تعامل مؤثر و سازنده دولت با سایر بخش های مدنی، تولیدی و خصوصی، ایجاد پایگاه داده جامع خاک کشور و دسترسی آسان و قانونمند به آن، تعریف شاخص های بومی حکمرانی خاک و تشویق مشارکت جوامع محلی در مدیریت منابع خاک پیشنهاد شد. بسط نظری و عملی تبیین شده در گرو گذار پارادایمی و گفتمان سازی در تمام گروداران ذیل حکمرانی عمومی کشور طی یک فرایند مستمر در تمام سطوح قابل دستیابی است.