
جغرافیا و توسعه فضای شهری
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال 11 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
شهرها با چالش های بسیاری روبرو هستند که یکی از این چالش ها بی توجهی به کودکان است و محلات به عنوان یکی از نطفه های حل مسائل شهر است که می توان از ظرفیت های آن بهره برد و کودکان به عنوان قشر آسیب پذیر باید نظر آن ها در رابطه با محیط زندگیشان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد، به این دلیل که کودکان علایق بیشتری برای حضور در محله پیدا کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی راهکارهای برنامه ریزانه برای ایجاد محلات دوستدار کودک به منظور ارتقاء مشارکت پذیری در محله پونک جنوبی تهران است که در پژوهش های اخیر کمتر به آن توجه شده است. بنابراین این پژوهش سعی دارد شاخص های مطرح شده در ابعاد مختلف محلات دوستدار کودک را با توجه به مشارکت پذیری مطرح نماید. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد که 380 پرسش نامه با توجه به جمعیت هر یک از بلوک ها به روش تصادفی ساده بین ساکنان محله با جامعه آماری 35408 نفر به دلیل اصل عدالت در انتخاب افراد در نمونه مطالعاتی برگزیده شده است و برای تحلیل پرسشنامه از تحلیل رگرسیونی استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد که میزان انجام فعالیت های متنوع توسط کودکان در بعد کالبدی، ایمنی کودک در برابر اتومبیل در بعد حمل و نقل بیشترین امتیاز و توجه به رنگ های موردعلاقه کودکان در بعد کالبدی، تهویه مسکن در بعد مسکن کمترین امتیاز را کسب کرده اند. درنتیجه می توان با مشارکت کودکان محلات را به مکانی طبق میل و خواسته کودک تبدیل کرد که امنیت، حس تعلق، حضور پذیری در آن بالاست.
تحلیل و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش خصوصی و دولتی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان بخش های دولتی و خصوصی آشنا با مسایل گردشگری استان کرمان است.ابتدا مهم ترین موانع اصلی توسعه گردشگری با استفاده از مبانی نظری در چهار دسته کلی شامل موانع زیربنایی، موانع بازاریابی، موانع فرهنگی-اجتماعی و موانع مدیریتی و ساختاری شناسایی و 20 زیر معیار برای این موانع تعیین گردید. به این ترتیب سلسله مراتب مراتب درخت تصمیم طراحی شد. آنگاه بر اساس نظر خبرگان و با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی داده ها موانع توسعه گردشگری استان اولویت بندی شده است. از دیدگاه جامعه مورد مطالعه، اولویت موانع مزبور به ترتیب عبارتند از؛ موانع زیربنایی با وزن 297/0، موانع بازاریابی با وزن 257/0، موانع فرهنگی-اجتماعی با وزن 235/0 و موانع مدیریتی و ساختاری با وزن 214/0. ضعف خدمات هتلداری و رستورانداری با وزن 175/0 حایز رتبه اول در میان زیر معیارهاست. استفاده ناکافی از صدا و سیمای شبکه استانی برای معرفی جاذبه ها با وزن 105/0 در اولویت دوم و ناآگاهی عمومی از مزایای گردشگری با وزن 091/0 سومین اولویت را در میان زیرمعیارها کسب کرده است.
کاربست رویکرد انتقال حق توسعه در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل و مشکلات ناشی از توسعه و گسترش فضایی شهرها و سیاست های تصمیم گیری با رویکردهای سنتی نه تنها سبب گردیده محلات مستعد توسعه از حقوق برابری برخوردار نباشند، بلکه باعث تخریب فضاهای میراث دار شهری شده اند. رویکرد انتقال حق توسعه تکنیک بازاری است جهت فراهم کردن سازوکارهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و غیره در راستای انتقال حقوق توسعه به سایر نقاط شهری است. از این رو پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد حاضر، درصدد کاربست این مفهوم در توسعه فضاهای شهری زنجان است. روش تحقیق پژوهش حاضر براساس نوع، توصیفی-تحلیلی بوده و براساس هدف کاربردی-توسعه ای است. سعی برآن است نواحی مناسب برای اجرای رویکرد انتقال حق توسعه شناسایی و نواحی مستعد نیز براساس مدل تصمیم گیری ویکور رتبه بندی گردد. حجم و تعداد نمونه براساس روش گلوله برفی انجام و 20 پرسشنامه تکمیل گردید. جهت اجرای مدل، تهیه و تحلیل نقشه های موضوعی از نرم افزارهای ArcGIS و Excel استفاده شد. نتایج نشان داد که پیش بینی های توسعه آتی شهر براساس ضوابط پهنه بندی متفاوت تر از وضعیت موجود بوده و پهنه های ارسالی توسعه در مرکز و جنوب شهر (منطبق بر نواحی 1-1، 2-1 و 3-1) قرار گرفته است. نواحی با رتبه مطلوبیت بالا برای دریافت توسعه شامل محلات گلشهرکاظمیه فاز 1 تا 8، شهرک کارمندان، کوی فرهنگ، شهرک آزادگان، شهرک رجایی و کوچمشکی حاصل شده که طبق ضوابط شهرسازی، مستعد توسعه با توجه به سیاست-های بلندمرتبه سازی هستند. می توان نتیجه گرفت که اجرای پروژه انتقال حق توسعه در درجه اول نیازمند تعریف تشکیلات اجرایی در بدنه مدیریت شهری و پیش بینی در طرح های توسعه شهری با رویکرد برابری اجتماعی است.
قابلیت های محیطی مؤثر بر خودآگاهی در مجموعه های مسکونی منتخب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد صاحبنظران، اگر قرار باشد نسخه ای جهت تغییر و بهبود کیفیت زندگی انسان نوشته شود، باید بر اساس خودآگاهی باشد که آشنایی با خویش و پیرامون خود را در پی دارد. یکی از منابع خودآگاهی، محیط است. محیط زندگی، توانایی به کارگیری مجموعه ای از قابلیت های محیطی جهت رسیدن به معیارهای خودآگاهی را دارد. از این حیث، مسکن که بیش از همه در ارتباط تنگاتنگ با زندگی درحال تحول انسان قرار دارد و متعاقبا مجموعه مسکونی، به علت ضرورت شناخت شیوه تفکر و تلقی از یک کل یکپارچه، با توجه به اجتماع پذیری بالای این گونه مسکونی مطرح می شود. این نوشتار به عنوان رویکردی علمی، به دنبال رابطه بین محیط مجموعه مسکونی و خودآگاهی، بر اساس ترکیبی از تحقیق بنیادی و اکتشافی است که در فرایند اجرا به صورت ترکیبی(کیفی وکمی) می باشد. تحقیق کیفی به صورت توصیفی-تحلیلی، به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای پرداخته و سپس به صورت اکتشافی، از طریق مصاحبه است. توزیع پرسشنامه در میان ساکنین مجموعه های مسکونی شهر مشهد و تحلیل با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری و تحلیل عامل تاییدی مرتبه دوم با نرم افزار اسمارت پی ال اس، انجام گردیده است. نتایج حاکی از آن است که خودآگاهی در ارتباط با محیط، دارای پنج سطح (تمایز، موقعیت، شناسایی، ماندگاری و متا) بوده و گذر رازآلود، تداوم سناریوها، سازماندهی عملکردی، هویت پذیری و حضورطبیعت بترتیب بعنوان مؤثرترین قابلیت های محیطی در سطوح مذکور می باشند. در تعیین اهمیت سطوح، سطح ماندگاری که امکان تشخیص خود در شرایط و زمان های مختلف توسط محیط را فراهم می سازد، به عنوان مهمترین سطح خودآگاهی در مجموعه مسکونی تعیین گردید. در این میان، قابلیت های کالبدی بیش از سایر قابلیت ها در تامین سطوح خودآگاهی، مؤثر واقع شد و سایر قابلیت ها، به تنهایی امکان تامین سطوح خودآگاهی در مجموعه مسکونی را نداشتند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری به گردشگری در مقصد رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مدیریت بهتر رقابت در بازار گردشگری، مهم است که وفاداری گردشگر نسبت به مقصد درک شود. هدف پژوهش، بررسی تأثیر میانجی رضایت بر اثر انگیزه رانشی و کششی بر وفاداری است. هدف پژوهش کاربردی و از نظر روش پیمایشی و بر اساس "مدل معادلات ساختاری" است. جامعه آماری، از گردشگران داخلی و خارجی تفریحی شهر رشت، تشکیل شده است. از نمونه گیری خوشه ای و از پرسشنامه برای جمع آوری داده استفاده شد. داده های پژوهش با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی عوامل قابل توجهی را تعیین کرد، از جمله هشت عامل انگیزه سفر رانشی و ده انگیزه سفر کششی تحلیل های عاملی قابل قبول ارائه کردند. شاخص های نیکویی برازش نشان دادند که مدل اندازه گیری کلی، قابل قبول است و مدل پیشنهادی بر داده های جمع آوری شده با حجم نمونه تناسب دارد. رضایت و وفاداری مقصد به طور همزمان نیز نتایج قابل قبول ارائه کرده اند. این مطالعه قابلیت قابل توجهی برای ایجاد کاربردهای دقیق تری در رابطه با رفتار مقصد، به ویژه در مورد انگیزه، رضایت و وفاداری به مقصد ارائه می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود که مدیران گردشگری مقصد، پیامدهای عملی متغیرهای انگیزشی را در نظر بگیرند، زیرا می توانند عوامل اساسی در افزایش رضایت از خدمات و محصولات مقصد و همچنین افزایش وفاداری مقصد را ارتقاء دهند.
سنجش معیارهای اکولوژی شهری در بناهای بلندمرتبه مشهد برپایه استاندارد بین المللی HQE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش و تمایل به سرمایه گذاری در بخش ساخت بلندمرتبه ها در کلانشهر مشهد، منجر به ساخت بلندمرتبه هایی شده که فاقد هرگونه ضوابط و معیارهای اکولوژیک می باشد. این مقاله با هدف بهینه سازی مصرف انرژی و بهبود وضعیت ساخت در بخش بلندمرتبه سازی، بااستفاده از نظریه شهراکولوژیک، شاخص های ساختمان سبز بلندمرتبه را در سه نمونه ساختمان بلندمرتبه در مشهد تعیین می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. لذا 14 هدف خرد در قالب چهار گروه اهداف و دو گروه عمده محیط پیرامونی و درونی ارزیابی و امتیاز کسب شده نهایی نشان دهنده وضعیت اکولوژیک بنا می باشد. نتایج نشان می دهد اصول طراحی اکولوژیک در هیچ کدام از برج ها رعایت نشده و تنها برخی از موارد استاندارد HQE در این بناها اجرا گردیده، که باتوجه به مصاحبه های انجام گرفته با گروه سازندگان مشخص گردید که با هدف ایجاد تمایز در بنا و گرانتر فروختن برج ها می باشد، نه به دلیل رعایت اصول اکولوژیک و لذا فرضیه تحقیق تایید گردید. درنهایت آگاه سازی مدیران شهری و گروه سازندگان به ضرورت توجه به اصول شهر اکولوژیک و تصویب قوانین ملاک عمل در ساخت و همچنین اعمال ضابطه های تشویقی برای رعایت کنندگان آیین نامه ها، از پیشنهادات این مقاله می باشد.
ارزیابی مؤلفه های زیبا یی شناسانه منظر شهری (نمونه موردی: سبزه میدان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر شهرها تبلور کالبدی ویژگی های ملموس و ناملموس محیط است. درک و شناخت نظام پیچیده ی زیبایی شناسی ویژگی های محیط بر مبنای تعامل میان انسان و محیط پایه گذاری می شود. این موضوع در میدان های شهری به عنوان کانون تجمع عملکردی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به موقعیت قرارگیری سبزه میدان قزوین در محدوده تاریخی و فرهنگی شهر و دسترسی مناسب، بررسی و ارزیابی ویژگی های محیطی و زیبایی شناسی آن مورد توجه است. روش در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا به منظور ارزیابی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در زیبایی شناسی منظر سبزه میدان شهر قزوین در این پژوهش، مجموعه ی 25 مؤلفه ی شناسایی شده در هر دو بعد عینی و ذهنی با استفاده از روش دلفی، با مشارکت 20 نفر از خبرگان بررسی و تأیید شده است. در ادامه وزن دهی مؤلفه ها با استفاده از روش انتروپی شانون انجام شده و با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس، مؤلفه ها رتبه بندی و ارزیابی شده اند. در نتیجه «سرزندگی»، «خاطرات جمعی»، «حس مکان»، «غنای حسی»، «حضور پذیری» و «اصالت و هویت» به ترتیب به عنوان مهم ترین مؤلفه ها شناسایی و رتبه بندی شده اند. مؤلفه های ذهنی از بالاترین درجه اهمیت برخوردار هستند. در دیدگاه زیبایی شناسانه منظر، مؤلفه های بعد عینی به عنوان عناصر تشکیل دهنده بستر منظر سبزه میدان شهر قزین نیز حائز اهمیت هستند. بنابراین در فرآیند ادراک و ارزیابی منظر سبزه میدان، همواره دو بعد ذهنی و عینی به صورت مکمل یکدیگر وجود دارند.
عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب شهری در کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت مطلوب شهری فرایندی است که براساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک طرف و نهادهای غیررسمی جامعه مدنی و عرصه عمومی از طرف دیگر شکل می گیرد و هدف از انجام آن اداره بهتر سرزمین و عرضه خدمات بهتر و بیشتر به شهروندان است. با ایجاد الگوهای رایج مدیریت مطلوب شهری به عنوان جایگزینی برای مدل سنتی مدیریت شهری انتخاب گردید. برای این کار پس از مطالعه ادبیات پژوهش و شناسایی 12 عامل نقش آفرین در مدیریت مطلوب شهری در کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی و گنجاندن آن ها در پرسشنامه نیمه بسته مبتنی بر طیف لیکرت با استفاده از روش نمونه گیری نوعی، 31 نفر از خبرگان شناسایی و پرسشنامه میان آن ها توزیع شد. برای غربالگری داده ها از میانگین نظر خبرگان بر پایه منطق فازی استفاده شد. سپس پرسشنامه ای با ساختاری ماتریسی برای کشف روابط علّی میان عوامل تهیه شد. پس از حصول اطمینان از عدم وجود رابطه معنادار میان شاخص های خبرگی خبرگان و شاخص های پیچیدگی و دامنه نقشه های شناختی و نیز بررسی تشابه تقشه شناختی خبرگان که نشان می داد ویژگی های شخصی و عضویت خبرگان در سازمان های مختلف نتوانسته است میان نقشه های خبرگان تفاوت معناداری ایجاد کند، نسبت به استخراج نقشه مورد اتفاق خبرگان مبتنی بر روابط به نسبت قوی میان عوامل اقدام شد. نتیجه به یک مدل منجر شد که براساس آن عوامل مدیریت مطلوب شهری مبتنی بر رویکرد نگاشت علّی شامل: پاسخگویی مدیران، مشارکت شهروندان، برنامه ریزی، تمرکز زدایی، اثربخشی دولت، حاکمیت قانون، مبارزه با فساد، مدیریت یکپارچه، مسئولیت پذیری، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری است.