مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
برند مقصد
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز صنعت گردشگری معاصر، به دلیل رقابت روز افزون مقاصد گردشگری، توسعه برند مقصد به ابزاری استراتژیک در سراسر جهان تبدیل شده است. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد، جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و رونق اقتصاد ملی بسیار تاثیر گذار باشد. با این وجود مطالعه در زمینه برند و ارزش ویژه برند مقصد در ابتدای مسیر خود است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت ارائه مدلی جامع برای ارزش ویژه برند شهر اصفهان به عنوان مقصد گردشگری و بررسی عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته، جمع آوری شده است. در نهایت 230 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد و هویت برند مقصد از طریق متغیر وفاداری به برند مقصد، بر ارزش ویژه برند مقصد تأثیر می گذارند. همچنین تجربه برند مقصد و شخصیت برند مقصد نیز از طریق تأثیر گذاری بر هویت برند مقصد بر مفهوم برند مقصد تاثیر گذاشته و از این طریق منجر به افزایش ارزش ویژه برند مقصد می گردند.
تأثیر ارزیابی و نگرش به محصول بر تصویر برند کشور مبدأ و تمایل به سفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش فرض های گذشته بر این فرض استوار است که تأثیر کشور مبدأ به عنوان یک پدیده بازاریابی تنها به رابطه کشور و واردات محصولات مربوط بوده، در حالی که اخیراً مورد نقد قرار گرفته است. امروزه پژوهشگران حوزه بازاریابی خدمات و محصولات و حوزه بازاریابی گردشگری موضوع جدیدی مبنی بر تأثیر تصویر برند کشور مبدأ بر جذب گردشگر را مطرح کرده اند؛ به این معنا که محصولات و برندهای ساخته شده در یک کشور چگونه می توانند موجب جذب گردشگران خارجی شوند؛ از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ارزیابی محصول بر تمایل به سفر از طریق متغیرهای نگرش محصول و تصویر برند کشور مبدأ پرداخته است. جامعه آماری شامل 450 نفر از مصرف کنندگان محصولات برندهای کشور آلمان در استان مازندران است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه به کار رفت و برای بررسی روابط علّی میان متغیرها از الگوی سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ارزیابی محصول تأثیر مثبتی بر نگرش محصول (باور کشور، تعامل مطلوب و احساسات افراد) دارد؛ همچنین نگرش محصول بر ابعاد تصویر کشور مبدأ (باور کشور، تعامل مطلوب و احساسات افراد) تأثیر مثبت و معناداری داشت. در نهایت، تعامل مطلوب تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل به سفر می گذارد.
الگوسازی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر گنبد کاووس با تاکید بر رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شهرها جهت ارتقای خود به منظور ایجاد یک مقصد گردشگری جذاب، ناگزیر به رقابت با یکدیگر هستند. در بازار پررقابت جهانی مدیریت برند و جایگاه یابی مقاصد گردشگری از مهم ترین چالش های مطرح در عرصه گردشگری می باشد. رویدادهای ورزشی یکی از ابزارهای راهبردی برای برند سازی مقصد گردشگری در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری با تأکید بر رویدادهای ورزشی در شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران رویداد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب تأثیر تمامی متغیرهای آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده، وفاداری و برگزاری رویداد ورزشی بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری با توجه به مقدار تی در سطح 05/0 معنادار است. وفاداری و رویداد ورزشی نسبت به سایر عوامل موردبررسی، بیشترین میزان اثرگذاری بر ارزش ویژه برند در مقاصد گردشگری را داشتند. برگزاری رویداد ورزشی باعث انتقال تجارب مثبت از رویداد ورزشی به مقصد گردشگری در ذهن گردشگران می شود و درنتیجه وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری را افزایش و هزینه های تحقیق و ریسک ادراکی گردشگران را کاهش می دهد.
اثر رضایت ساکنین از مقصد گردشگری بر تبلیغات دهان به دهان با میانجی گری دلبستگی به مکان و تعامل (مورد مطالعه: منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
165 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رضایت ساکنان از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان به واسطه متغیرهای هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد ساکنان در دو منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره ی تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در تحلیل استنباطی داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و جهت تعیین ثبات درونی ابزار از آزمون KMO و کرویت بارتلت برای مناسب بودن حجم نمونه و درست بودن تفکیک عامل ها و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رضایت گردشگران از مقصد بر هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد اثر مثبت و معناداری دارد؛ و همچنین هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان اثرگذار است. با توجه به ضرایب مسیر مدل این پژوهش دلبستگی به مکان به میزان 518 درصد قدرت پیش بینی تغیرات مربوط به تبلیغات دهان به دهان را برخوردار است. همچنین رضایت گردشگران از مقصد توانایی پیش بینی 33 درصد از تغییرات دلبستگی به مکان را دارد، رضایت گردشگران از مقصد نیز می تواند 168 درصد از تغییرات تعامل با مکان را پیش بینی کند. تعامل با مکان نیز به میزان توانایی پیش بینی 422 درصد تغییرات متغیر را تبلیغات دهان به دهان دارد.
برند سازی گردشگری فرهنگی با تاکید بر بازاریابی تجربی (نمونه مورد مطالعه: شهر نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
300 - 327
حوزههای تخصصی:
بازاریابی تجربی امروزه یکی از پرکاربردترین روش های توسعه مشاغل و صنایع مختلف محسوب می شود. در این میان حوزه گردشگری فرهنگی یکی از حوزه های است که نیازمند کاربست روش های نوین بازاریابی است. لذا در تحقیق حاضر به به بررسی نقش بازاریابی تجاری پرداخته شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای است و از حیث روش اجرا در حوزه ی تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی قرار می گیرد و از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله کیفی تیم تصمیم تحقیق ۲۰ نفر است که از مدیران و کارشناسان و متخصصان با ویژگی هایی نظیر در دسترس بودن، تجربه، تناسب رشته تحصیلی، مدرک دکتری یا کارشناسی ارشد، اشتغال به تدریس در دانشگاه، با سابقه پژوهشی و تألیف در این زمینه، انتخاب شده اند. در مرحله کمی جامعه آماری را گردشگران نیشابور تشکیل می دهند که تعداد آنان نامحدود بوده و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان مورد استفاده قرار گرفته است لذا تعداد حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین شد و روش نمونه گیریِ تصادفی طبقه ای بوده است و برای شناسایی شاخص های بازاریابی تجربی از روش دلفی فازی و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد ۶ دسته کلی(حواس پنجگانه، احساس، تفکر، رابطه ، عمل و عکس العمل، هیجان) و ۳۳ شاخص فرعی، به عنوان مهمترین شاخص های برندسازی گردشگری فرهنگی با تاکید بر بازاریابی حسی معرفی شده است. اهداف پژوهش : 1.بررسی نقش بازاریابی تجاری در حوزه گردشگری فرهنگی 2.تبیین الگوی برندسازی گردشگری فرهنگی با تاکید بر بازاریابی تجربی با استفاده از تکنیک دلفی و معادلات ساختاری سوالات پژوهش : 1.آیا بازاریابی تجاری می تواند نقشی در توسعه حوزه گردشگری فرهنگی داشته باشد؟ 2.آیا بازاریابی تجربی می تواند در ایجاد الگوی برندسازی گردشگری فرهنگی مؤثر باشد؟
تبیین تعامل ارزش ویژه برند گردشگری و منظر شهری از دید گردشگران خارجی، نمونه موردمطالعه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
173 - 200
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با رقابت پذیری فزاینده صنعت گردشگری، برند گردشگری مقصد به عنوان دارایی مهمی که هویت مقصد گردشگری را تعیین می کند، ظهور می یابد. ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮی ﯾﮑﯽ از مهم ترین ﻋﻮاﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺑﺮﻧﺪ ﺷﻬﺮی تأثیر ﺑه ﺴﺰاﯾﯽ دارد زﯾﺮا آﻧﭽﻪ در اﺑﺘﺪا ﺗﻮﺟﻪ اﻓﺮاد را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ می کند، ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ و اوﻟﯿﻦ قضاوت ها را ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ در ذﻫﻦ ﮔﺮدﺷﮕﺮان اﯾﺠﺎد می کند. در این پژوهش با استفاده از مدل ارزش ویژه برند به اعتبارسنجی برند گردشگری اصفهان با تأکید بر منظر شهر از دید گردشگران خارجی می پردازیم. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و روش تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار "آموس" نسخه 23 و "اس پی اس اس" و روش تحلیل عاملی تأییدی است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر برند اصفهان بیشترین نقش را در ارزش برند اصفهان دارد و منظر تاریخی و فرهنگی اصفهان معرف ﺗﺼﻮیﺮ ﺑﺮﻧﺪ اصفهان از دید گردشگران خارجی است.
بررسی نقش تصویر برند در ارزش ویژه برند گردشگری اصفهان از دیدگاه گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
گردشگری از صنایعی است که به سرعت درحال رشد جهانی است. در این بازار رقابتی، برند مقصد وسیله ای برای به دست آوردن مزیت های رقابتی، برجسته سازی و تمایز مقصد از رقبا است. تصویر قوی و پایداری که در ذهن گردشگر از مقصد گردشگری ایجاد می شود به خلق برند گردشگری می انجامد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر ارزش برند گردشگری اصفهان از دیدگاه گردشگران داخلی، با تأکید بر نقش تصویر برند، بررسی شده است. نمونه مطالعه شده شامل 383 نفر از گردشگران داخلی شهر اصفهان در بازه زمانی مرداد تا آبان 1398 بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بوده و داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار آموس23 تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بارهای عاملی معرف های مربوط به کل پرسش نامه ارزش ویژه برند گردشگری اصفهان از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند. به عبارت دیگر، هم بستگی کل ارزش ویژه برند گردشگری اصفهان با معرف های مربوط به این متغیر متوسط به بالا است. همچنین، ضریب بین تصویر برند و ارزش ویژه برند اصفهان نشان می دهد که تصویر برند بیشترین تأثیر را بر ارزش ویژه برند اصفهان داشته است و سه مؤلفه آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند در رتبه دوم قرار گرفته اند، زیرا ﺗﻔﺎﻭﺕ معناداری ﺑیﻦ آن ها ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. نتایج نشان می دهد که تصویر برند اصفهان عامل اصلی در ارزش ویژه برند گردشگری اصفهان است. جاذبه های تاریخی، جاذبه های طبیعی و داستان های رمزگونه بالاترین گویه های ارزیابی شده در تصویر برند اصفهان بوده اند
مدل اعتلای برند مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
207 - 237
حوزههای تخصصی:
شناسایی و درک صحیح عوامل مؤثر بر اعتلای برند مقصد گردشگری جهت جذب گردشگر، ضروری می باشد. هدف اصلی این مقاله طراحی مدل اعتلای برند استان فارس به عنوان مقصد گردشگری می باشد. این پژوهش با مبنای فلسفی؛ پراگماتیسم، جهت گیری، بنیادی-کاربردی و به روش آمیخته اکتشافی متوالی انجام شده است. در بخش کیفی، روش نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق و استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش کمّی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که "اعتلای برند مقصد گردشگری" متاثر از شرایط علّی(برخورداری استان فارس از پتانسیل های گردشگری و نیاز به بهره مندی از مزایای اقتصادی و فرهنگی صنعت گردشگری)، عوامل زمینه ای (شرایط سیاسی، ساختار های اداری، منابع و امکانات، شرایط اجتماعی و فرهنگی) و عوامل مداخله گر (شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، زیرساختی و مشارکت ذی نفعان) است که از طریق طراحی و تدوین برنامه استراتژیک گردشگری، سبب توسعه فرهنگی- اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیط زیستی می شود.
تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری، مطالعه موردِی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
49 - 65
حوزههای تخصصی:
برند سازی مقصد یکی از اجزای ضروری در برنامه ریزی گردشگری و از ابزار مهم توسعه جوامع مقصد گردشگری می باشد. هسته اصلی برند مقصد، داشتن یک تصویر ذهنی برند که عاملی حیاتی در فرایند ادراک تصمیم گیری گردشگران در بین مقاصد گردشگری قابل توضیح می نماید. هدف تحقیق حاضر تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری شهرستان مریوان می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تمامی گردشگران و بازدیدکنندگانی هستند، که از مراکز طبیعی، تاریخی و فرهنگی گردشگری شهرستان مریوان در سال 1400 سفرکرده اند تکمیل پرسشنامه، صورت گرفته است. جهت تعیین حجم نمونه به کمک فرمول کوکران تعداد نمونه ها 384 نفر تعیین گردید. این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای - نسبتی انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه از طریق نظرات متخصصین در زمینه گردشگری و همچنین روایی همگرایی و واگرایی و پایایی ابزار نیز با استفاده آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. برای پردازش داده ها نیز از نرم افزار آماری SPSS 26 و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS 3 استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل نشان داد که ابعاد تصویر ذهنی برند توانسته اند (72%) از تغییرات توسعه گردشگری را تبیین نمایند. از بین ابعاد تصویر ذهنی برند بیشترین تأثیر مشاهده شده به ترتیب مربوط به تصویر شناختی (آگاهی) و تصویر کنشی (وفاداری) و پس ازآن تصویر منحصربه فرد و تصویر ذاتی و درنهایت تصویر احساسی بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهرستان مریوان داشته اند.
بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری (مورد مطالعه: شهرستان سوادکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۰
75 - 93
حوزههای تخصصی:
شهرستان سوادکوه به دلیل ویژگی های جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی بستر مناسبی برای انواع شاخه های توریسم را در خود جای داده است اما تا کنون در این زمینه موفق نبوده است. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد، جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری، رونق اقتصادی و جلوگیری از مهاجرت ساکنین بسیار تاثیرگذار باشد که ای ن ام ر نی ز از طری ق اس تراتژی ارزش ویژه برند امکان پذیر است. با بررسی ارزش ویژه برند می توان ماهیت مقصد را شناسایی کرد و چارچوبی کلی در اختیار مدیران و متخصصان بازاریابی آن مقصد قرار داد که بتوانند اثر بخشی برند آن مقصد را مورد سنجش قراردهند. از این رو، تحقیق حاضر در پی شناسایی عوامل اصلی تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند از دیدگاه گردشگران و تعیین میزان اهمیت هر یک از این عوامل در ارزیابی گردشگران از ارزش ویژه برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری تحقیق شامل کل گردشگران داخلی است که از خرداد تا تیر ماه 1395 به مناطق گردشگری شهرستان سوادکوه سفر کرده اند. از بین گردشگران 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی با کمک جدول اعداد تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است و داده های به دست آمده از طریق معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار ها spss23 وsmart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته حاصل از پژوهش نشان می دهد آگاهی از برند، تصویر برند وکیفیت اداراک شده اثر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه برند و تصویر برند، ارزش ادرک شده و ارزش ویژه برند اثر مثبت و معناداری بر وفاداری به برند داشته است. آگاهی از برند بیشترین تاثیر را بر ارزش ویژه برند و ارزش ویژه برند بیشترین تاثیر را بر وفاداری به برند داشته است. اما کیفیت ادراک شده اثر معنادار مستقیمی بر وفاداری به برند نداشته است.
بررسی رابطه مدل بازاریابی گردشگری روستایی با ارزش ویژه برند مقصد (مطالعه موردی: روستاهای مناطق کوهستانی شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه بخش گردشگری، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون میزان بیکاری بالا، اقتصاد تک محصولی و غیره مواجه هستند از اهمیت فراوانی برخوردار است. ارزش ویژه برند ابزاری برای اندازه گیری تاثیرگذاری تلاش های بازاریابی انجام شده در گذشته و حال و پیش بینی عملکرد برند در آینده را فرآهم می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه مولفه های مدل بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان رودسر با ارزش ویژه برند مقصد بوده است. به منظور اجرای پژوهش از رویکرد کمی، مدل سازی معادلات ساختاری و پرسشنامه ارزش ویژه برند مطابق مدل آکر استفاده شده است. برای تکنیکهای آماری، با توجه به این که جامعه آماری مورد استفاده نامحدود است، با کمک از جدول کرجسی و مورگان برای جوامع با بیش از یکصد هزار نفر با سطح دقت 05/0 نمونه مورد نظر برابر 384 نفر می باشد، این نمونه شامل همه دست اندرکان و مرتبطین گردشگری روستایی و گردشگرانی که حداقل یک بار به مناطق روستایی استان گیلان سفر نموده اند می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد همه 11 مولفه مدل بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان رودسر که شامل: جاذبه ها، زیرساخت، فرهنگ، سرمایه گذاری، موقعیت زیست محیطی، قابلیت دسترسی به امکانات، نیروی انسانی ماهر، هزینه سفر، ترفیع، قوانین و مقررات و آموزش می باشد با ارزش ویژه برند مقصد رابطه مثبت و معناداری داشته و سرمایه گذاری با توجه به ضریب مسیر(73/0) و آماره t (12/8) و هزینه سفر با توجه به ضریب مسیر(42/0) و آماره t (24/5) به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین عوامل در ارزش ویژه برند مقصد شناسایی گردید.
پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد گردشگری (موردمطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
157 - 168
حوزههای تخصصی:
گردشگری از خلاق ترین صنایعی شناخته می شود که نه تنها به جذب گردشگران منجر می شود، به توسعه اقتصادی نیز می انجامد. هدف از این پژوهش طراحی و تدوین مدلی از پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد گردشگری برای استان گیلان است. پژوهش به روش کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوا، با به کارگیری ابزار مصاحبه و با محوریت استان گیلان به عنوان مقصد گردشگری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده استادان و خبرگان صنعت گردشگری استان گیلان بوده است که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی دوازده نفرند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل تم انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، هفت عامل تجربه برند، کیفیت خدمات برند، زیرساخت های برند، ارتباطات رسانه ای برند، اصالت برند، تصویر برند و اعتماد به برند عوامل ایجادکننده عشق به برند مقصد شناسایی شدند که عشق به برند مقصد را تقویت خواهند کرد. همچنین، سه عامل وفاداری، تبلیغات دهان به دهان مثبت و تمایل به پرداخت بیشتر پیامدهای عشق به برند مقصد شناسایی شدند.
فراتحلیل مطالعات برند گردشگری با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر سعی دارد گامی جهت روشن ترشدن مفهوم برند مکان گردشگری برداشته و با بررسی سیر تحول آن در مطالعات، به شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر آن بپردازد. هدف کلی ارائه زمینه و مبانی نظری برند مکان گردشگری در قالب مدلی مفهوم پردازی شده از طریق تجزیه و تحلیل ادبیات نظری این حوزه است.روش شناسی: پژوهش حاضر از روش فراتحلیل و رویکرد ساختاری تفسیری بهره گرفته است. علی رغم گستردگی ادبیات نظری، در خصوص مؤلفه های مؤثر برند گردشگری هنوز اجماع وجود ندارد. این پژوهش، دوره زمانی 2021-1999 را برای بررسی سیر تحول این موضوع انتخاب کرده است.یافته ها: در این دوره، با تحول مفهوم این پدیده، شاهد حرکت پرشتاب آن از حالت تک بعدی، مبتنی بر ابعاد بصری و ملموس، به سمت مفهومی چندبعدی، میان رشته ای، تعاملی و مشارکتی هستیم. در این روند، ماهیت برند مکان از ابزاری جهت بازاریابی به رویکردی جهت مواجهه با ابعاد مختلف مدیریت مکان تغییر پیدا کرده است. در بخش دوم پژوهش با استفاده از پرسش نامه خبره محور به شناسایی 21 مؤلفه مؤثر در برند گردشگری پرداختیم و از میان آن ها هشت مؤلفه مهم به زعم خبرگان شناسایی و سطح بندی گردید.نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده شامل 1- جایگاه شهر در عرصه بین الملل 2- تصورات مردم درباره کالبد و موقعیت مکانی شهر 3-فرصت های متصور اقتصادی و اجتماعی 4- جذابیت و امکانات توریستی 5- زیرساخت و بسترسازی برند 6- مداخله گری و حمایت دولت 7- معرفی و تبلیغات برند گردشگری و 8- ایجاد موقعیت ها و رویدادهای جذاب و متنوع برای گردشگران است.نوآوری و اصالت: تحقیق حاضر جهت پرکردن خلأ مطالعات پیشین و با بررسی و ارائه تصویر برند گردشگری توانست، ضرورت ایجاد یک برند قدرتمند گردشگری را به عنوان ایجاد یک تصویر مثبت به یک مزیت رقابتی ویژه در دنیای امروز معرفی نماید. از این رو برندسازی را می توان شناسایی مزیت رقابتی پایدار و تبدیل آن به یک هویت رقابتی مطلوب دانست.
شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقصد گردشگری شهری درمناطق ساحلی (مطالعه موردی: شهر آستارا)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل موثر بر انتخاب مقصد گردشگری شهری در مناطق ساحلی تدوین شده است.. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری گردشگرانی است که در مرداد 1397 در مکان های گردشگری شهر آستارا در استان گیلان در دسترس بودند. روش شناسی : روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی گشت و به منظور تحلیل داده ها از SPSS و آزمون های آمار ناپارامتری استفاده شد. یافته ها : با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر تداعی برند بر انتخاب مقصد گردشگری، ضرایب مسیر 89/0 به دست آمد که اثر مثبت میان این عوامل را بیان می کند. با توجه آماره T (19) در سطح 95 درصد معنادار است و این نکته بیانگر آن است که کیفیت ادراک شده به میزان 76/0 انتخاب مقصد گردشگری را تبیین می کند. رابطه خطی بین مولفه ها معنادار است (000/0 p≤ ) تحلیل معادله رگرسیون نیز نشان می دهد که از بین عوامل موثر بر انتخاب در مقصد گردشگری به ترتیب کیفیت درک شده برند مقصد (0518/0 = p ، 01/4 = β) و تداعی برند مقصد (0356/0 = p ، 06/2 = β) بیشترین تاثیر را در مقصد گردشگری دارند. نتیجه گیری و پیشنهادات : نتایج نشان داد که بین عوامل موثر در مقصد گردشگری ارتباط معناداری وجود دارد. کیفیت ادراک شده عامل اصلی در انتخاب مقصد گردشگری است و تاثیر قابل توجهی بر سایر ابعاد ویژه برند دارد. شاخص کیفیت درک شده در مقصد گردشگری به طور مستقیم انتخاب مقصد گردشگری را تحت تاثیر قرار می دهد.