مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
بررسی متون و مقالههای علمی نشان میدهد که گرایش سازمانها به استفاده از برونسپاری IT برای پاسخ مؤثر به محیط به طور چشمگیری افزایش یافته است. سازمانی که تصمیم میگیرد تعدادی از فعالیتهای IT خود را برونسپاری کند، در اولین مرحله با این پرسش مواجه است که چه فعالیتی را برونسپاری کند؟ بدین منظور، این پژوهش با ارائه ی یک چارچوب مناسب برونسپاری IT و فعالیتهایی که باید برونسپاری شود را تعیین میکند. پژوهش حاضر در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله ی اول، عوامل تعیینکننده ی برونسپاری IT شناسایی شدند. این عوامل شامل ملاحظات استراتژیکی، ملاحظات مدیریتی، ملاحظات تکنولوژیکی، ملاحظات کیفیتی، ملاحظات سرویسدهی، ملاحظات هزینهای و ملاحظات امنیتی هستند. در مرحله ی دوم با استفاده از تکنیک AHP، وزن این عوامل محاسبه و فعالیتهایی برای برونسپاری انتخاب گردیدند. مجموع این دو فرایند یک چارچوب تصمیمگیری را برای برونسپاری فعالیتهای IT توسعه میدهد
ارزیابی شرکت های سرمایه گذاری مادر بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
حوزه های تخصصی:
شرکت های سرمایه گذاری مادر نقش چشمگیری در بازار سرمایه ایفا می نمایند. ارزیابی اینگونه نهادهای مالی مستلزم شناسایی عوامل متعددی می باشد به طوری که فرایند تصمیم گیری با پیچیدگی ها و دشوارهایی توام می گردد. در این تحقیق ارزیابی و تصمیم گیری در خصوص عملکرد شرکت های سرمایه گذاری مادر با استفاده از تکنیک های پیشرفته آماری و پژوهش عملیاتی انجام پذیرفته است. بکارگیری گسترده نرم افزارهایی همچون Expert choice, statgraphics بستر مناسب و قابل اعتمادی را برای ارزیابی های جامع و ادواری فراهم آورده است.
کاربرد تکنیک های برنامه ریزی ریاضی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی شرکت های داروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مدیران شرکت ها و سرمایه گذاران دو گروه از ذینفعان هستند که اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل صورت های مای برای آنها اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا، آنها با در نظر گرفتن اطلاعاتی مانند نسبت های مالی، موقعیت شرکت را ارزیابی و بر اساس آن تصمیم مناسب را اتخاذ می کنند. هرچند تحلیل نسبت های مالی برای ارزیابی مالی شرکت ها قدمتی دیرینه دارد، اما محدودیت نحلیل نسبت ها آن است که هر نسبت با در نظر گرفتن یک فاکتور در صورت و فاکتور دیگر در مخرج، فقط یک بعد را ارزیابی می کند. بنابراین در نظر گرفتن نسبت های مالی به صورت جدا از هم معمولا نمی تواند راهنمای مناسبی برای سرمایه گذاران و مدیران شرکت ها باشد. برای رفع این نقص، در این مقاله پیشنهاد می شود که ابتدا با بررسی نظر خبرگان و کارشناسان صنعت و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن اهمیت نسبت های مالی مختلف در مقایسه با هم استخراج شود. سپس با تلفیق نسبت ها و در نظر گرفتن چهار دسته از نسبت ها به عنوان ستاده های هر شرکت، کارآیی و کارآمدی هر شرکت در مقایسه با سایر شرکت ها اندازه گیری شود. بدیهی است نمره کارآیی هر شرکت که اطلاعات مختلفی در آن منظور شده می تواند راهنمای مناسبی هم برای سرمایه گذاران و هم مدیران شرکت باشد تا اولویت های سرمایه گذاری و جهت گیری آتی شرکت را با دقت بیشتری تعیین نمایند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان نسبت های نقدینگی، نسبت سریع، در میان نسبت های سودآوری، بازده حقوق صاحبان سهام، در میان نسبت های رشد، نسبت افزایش حقوق صاحبان و در میان نسبت های عملیاتی، نسبت گردش موجودی بیشترین اهمیت را در صنعت داروسازی داشته است. پس از به کارگیری شاخص های ترکیبی به عنوان ستاده و استفاده از یک مدل تحلیل پوششی داده های جمعی، نمره ناکارآمدی شرکت های داروسازی محاسبه شد. که در این میان شرکت داروسازی البرز بالاترین و شرکت دارویی لقمان پایین ترین رتبه را داشته است.
"
تعیین پهنه های توسعه بهینه کالبدی دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعیین اندازه و الگوی توسعه همیشه به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تصمیم گیری در فرایند برنامه ریزی محیطی محسوب می گردد. آن سان که از طریق مکان یابی مناسب توسعه و برنامه ریزی دقیق و موشکافانه می توان از به وجود آمدن آثار نامطلوب بر محیط زیست جلوگیری نمود. در مورد اغلب پروژه های بزرگ، با شناسایی محدودیت های جدی زیست محیطی در زمان برنامه ریزی و طراحی پروژه می توان نگرانی ها، هزینه ها و زمان اجرا را کاهش داد. این مهم با انتخاب پهنه ای بهینه که بیشترین ظرفیت بارگذاری توسعه را داراست محقق می گردد.
با گذشت بیش از یک دهه از احداث دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود و انجام مطالعات مربوط به تاثیرات اکولوژیک آن بر زیست بوم این رودخانه، طرح توسعه کالبدی این دهکده با ابلاغ سازمان عمران زاینده-رود در دستور کار مهندسان مشاور شهر و خانه قرار گرفت. بدیهی است در بدو امر، بررسی و تعیین پهنه های توسعه جدید از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد. هدف این پژوهش بررسی تعیین جهت توسعه و همچنین اولویت و ارجحیت اراضی برای این امر می باشد.
از این رو با توجه به هدف فوق، این پژوهش، کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، برداشت های تفصیلی میدانی و بهره گیری از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مراحل مختلف تعیین پهنه های توسعه بهینه دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود تبیین گردیده است. تعیین اولویت جهات توسعه، میزان ارجحیت هر یک از پهنه ها با توجه به معیارها و تناسب هر یک از پهنه ها برای کابری های مد نظر، نتایج اصلی این پژوهش می باشند.
روشی برای بهبود ناسازگاری فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر پس از بیان ضروت تصمیم گیر علمی، مدل های تصمیم گیری چند معیاره وهمچنین فرایند تحلیل سلسله مراتبی، از تکنیک های تصمیم گیر به اجمال معرفی می شوند. در ادامه با توجه به اهمیت سازگاری در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، الگوریتم حداقل مربعات برای محاسبه بردار اولویت تعمیم یافته و روش ساده ای جهت تشخیص عامل ناسازگاری و اصلاح آن در ماتریس مقایسات زوجی ارائه می شود.
استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای یافتن مکان بهینة دفن زباله (مطالعة موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ای-اچ-پی) یکی از گسترده ترین ابزارهای تصمیم گیری چندمعیاره است. در فرایند مکانیابی (تعیین مکان بهینه) با استفاده از روش(ای-اچ-پی) که در نرم افزار Expert choice عملی میشود، بعد از تعیین سطوح سلسله مراتبی شامل هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها (مکان های مورد نظر)، مقایسة زوجی بین مجموعه ها برای وزن دهی انجام میشود. در عین وزن دهی به مجموعه ها تجزیه و تحلیل سازگاری قضاوت ها صورت میگیرد که باید کمتر از 1/0 باشد. پس از وزن دهی تمامی معیارها و زیرمعیارها و گزینه ها، مقایسة کلی گزینه ها نسبت به هدف انجام و نتیجة مقایسه به صورت نموداری ظاهر میشود. برای انجام این پژوهش شهرستان بناب در جنوب استان آذربایجان شرقی در نظر گرفته شد. در این شهرستان سرانة تولید زباله های خانگی و شهری به 820 گرم (نفر/روز) میرسد. محل کنونی دفع زباله های این شهر، قره قشون واقع در جنوب این شهرستان است که از سال 1380 مورد استفاده بوده است. مطالعة کنونی با هدف مکانیابی زیست محیطی محل دفن زباله های شهری با استفاده از روش(ای-اچ-پی) و تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و بهره گیری از نرم افزار Expert choice انجام گرفته است. معیارها و زیرمعیارهایی از قبیل ژئومرفولوژی، زیست محیطی، هیدرواقلیم، کاربری اراضی، و وضعیت اقتصادی مورد ملاحظه قرار گرفته اند. از بین 9 مکان مجاز دفن در منطقة مورد مطالعه، مکان شمارة 4 به عنوان بهترین مکان دفن انتخاب شد و سایر گزینه ها با توجه به وزن مورد نظر در اولویت های بعدی قرار گرفتند. پژوهش حاضر بر روی منطقة بناب واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است.
بررسی و تحلیل آلودگیهای ناشی از مشاغل شهر اصفها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای توسعة شهرنشینی به صورت آلودگی آب و هوا و محیط زیست شهری، تهدیدی جدی برای سلامتی و ایمنی ساکنان شهرها به شمار میرود. امروزه، مناطق شهری به عنوان کانون های جمعیتی و فعالیت های اقتصادی، با تمرکز بالای واحدهای آلایندة محیط زیست مواجه شده اند، به طوریکه موقعیت مکانی نامناسب و انواع آلودگیهای ناشی از مشاغل مختلف در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، سلامت و آرامش شهروندان را مورد تهدید جدی قرار داده است؛ واحدها و مشاغلی که نوع فعالیت و مهم تر از آن، موقعیت و نحوة مدیریت آنها عامل ایجاد آلودگی و مزاحمت است. بنابراین شناسایی و ساماندهی مناسب مشاغل آلاینده و مزاحم، موضوعی مهم در مدیریت شهری است. در پژوهش حاضر، آلودگیها و مزاحمت های ناشی از مشاغل شهر اصفهان شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های ساماندهی آن دسته از واحدهای شغلی که آلایندة محیط شهریاند، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که از نظر انواع آلودگیها و مزاحمت های مورد مطالعه، واحدهای شغلی تعمیرگاه مکانیکی، صافکاری، کابینت و کانال سازی، تعویض روغن اتومبیل، نجاری، باتریسازی، فروشگاه میوه و سبزی، و تراشکاری وضعیت نامناسب تری دارند، درنتیجه به عنوان اولویت های نخست ساماندهی تعیین شده اند
رتبه بندی شاخص های سنجش شرکت های موفق (ارایه رویکردی در انتخاب روش تصمیم گیری چندشاخصهی مناسب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات نوین سرمایه گذاری به طور کلی تصمیم گیری را میتوان شیوهی عمل و یا حرکت در مسیر خاص تعریف کرد که با تامل و به صورت آگاهانه از بین روش های مختلف به منظور دستیابی به یک هدف مطلوب انتخاب شده است. در این مقاله که به دست آمده از تحقیق میدانی است سعی شده شاخص های سنجش شرکت های موفق به صورت ریشه ای مطالعه شود و سپس با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP اولویت بندی بین شاخص ها انجام شود. سوال اصلی این تحقیق این است که چه شاخص هایی در انتخاب شرکت های موفق میتواند اثرگذار باشد و اولویت بندی آن ها برای تصمیم گیرندگان به چه صورت است؟ با توجه به فضای تصمیم گیری پیچیده ای که با آن مواجه هستیم از میان روش های تصمیم گیری چند شاخصه از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای انجام مطالعه ها استفاده شده است. در پایان، نتایج مطالعه حاکی از آن است که از میان 18 شاخص تعریف شده برای سنجش شرکت های موفق به ترتیب شاخص های بازده داراییها، خطر سرمایه گذاری و رتبهی نقدشوندگی بیش ترین اولویت را داشته اند. از طرفی شاخص های گردش موجودی کالا، اندازهی شرکت و هزینهی تحقیق و توسعه به ترتیب رتبه های شانزدهم تا هجدهم را در میان این اولویت بندی کسب کرده اند.
کاربرد مدل ANP در ارائه الگوهای مناسب ICT جهت بهینه سازی رابطه شهر و روستا: شهرستان الشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) به عنوان یکی از رویکردهای نوین دنیای کنونی در عرصه های علمی و اجرایی، قابلیت ها و کاراییهای بسیار متنوع و زیادی ارائه میکند. نواحی شهری و روستایی عمده ترین کاربران این فناوری محسوب میشوند، بنابراین ضروری است وضعیت ICT در حوزه تعاملات بین نواحی شهری و روستایی به خوبی بررسی، تبیین و تحلیل شود. شرط تحقق وضعیت مطلوب بین نواحی شهری و روستایی «شناخت مدل های کاربردی» مرتبط با موضوع است. مدل هایی که مرتبط با شبکه میباشند، شیوه های مختلف (مبتنی بر گراف، ماتریسی، ژئومتری و ...) کاربردهای بسیار متنوعی دارند.
در مقاله حاضر به سبب ویژگی ICT، از سیستم های مبتنی بر دنیای واقعی (به علت بُعد ژئومتریک) استفاده نشده است. برای همین منظور، شیوه مبتنی بر ماتریس « مدل فرایند تحلیل شبکه » (ANP) مد نظر قرار گرفته است.
روش تحقیق ترکیبی از روش پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. در مدل ANP طراحی شده، معیارها و گزینه ها در قالب 6 خوشه (گروه) و 16 زیر گروه (گره یا نود) وزن دهی، محاسبه، پردازش و تحلیل شدند؛ خروجیهای مدل نیز به صورت های مختلف و بر حسب سناریوهای مورد نظر قابل ارائه هستند. نتایج نشان میدهد، نودهای « وجود ICT »، «آشنایی با کامپیوتر» و «دسترسی شهروندان» در تعاملات مراکز شهری و روستایی در اولویت قرار گرفتند. تطبیق خروجی مدل ANP با وضعیت ICT شهرستان نیز مؤید پوشش بیش از 90 درصدی است که در توسعه ICT و افزایش سطح عدالت مؤثر میباشد.
شناسایی و رتبه بندی راهکارهای افزایش رضایت کاربران سیستم الکترونیکی مالیات بر ارزش افزوده با استفاده از AHP و برنامه ریزی صفر-یک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اکثر نظریه پردازان و محققان بر اهمیت دو مفهوم رضایت مشتری وکیفیت خدمات توافق دارند و آنها را مفاهیمی بنیادی در مدیریت خدمات می دانند. با نگاهی بر ادبیات کیفیت درمی یابیم که عمده صاحبنظران، کیفیت را حاصل برآورده شدن انتظارات و به عبارت ساده تر رضایت مشتری می دانند. هدف این تحقیق شناسایی بهترین راهکار (استراتژی) افزایش رضایت کاربران سیستم الکترونیک مالیات بر ارزش افزوده می باشد، جهت رسیدن به این هدف از تلفیق روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برنامه ریزی صفر و یک استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از مدل تلفیقی، راهکار (استراتژی) افزایش هوشمندی نظام خدمات الکترونیک مالیات بر ارزش افزوده به عنوان بهترین راهکار (استراتژی) جهت افزایش رضایت کاربران سیستم الکترونیک مالیات بر ارزش افزوده و به عبارتی افزایش کیفیت خدمات الکترونیک این سیستم، شناسایی و انتخاب گردید.
جهت انتخاب بهترین تأمین کننده ANP به کارگیری در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این مطالعه ارائه نگرشی مفید به کاربرد فرایند تحلیل شبکهای (که یک متدولوژی
تصمیم گیری چند معیاره است) برای ارزیابی مسائل مربوط به گزینش تأمین کننده است. مسائل مربوط
به گزینش تأمین کننده، مسائلی پیچیده هستند که ممکن است بسیاری دغدغههای کمی و کیفی را به
همراه داشته باشند. در این مطالعه، یک مدل فرایند تحلیل شبکهای به عنوان چارچوبی برای کمک به
مدیران در جهت تعیین هدف ارزیابی، تعیین مهمترین عامل ارزیابی و گزینش بهترین تأمین کننده
راهبردی در زنجیره تأمین پیشنهاد شده است. فرایند تحلیل شبکهای به عنوان ابزار تجزیه و تحلیل
تصمیم برای حل مسائل چند معیاره گزینش تأمین کننده که شامل وابستگیهای درونی اند، قابل استفاده
است. فرایند تحلیل شبکه ای متدولوژی پیچیده ای است و نسبت به متدولوژی سنتی فرایند تحلیل
سلسله مراتبی نیازمند مقایسات بیشتری است و تلاش مضاعفی را می طلبد. برای نشان دادن کاربردی
بودن مدلِ پیشنهادی، موردی به عنوان مثال نیز ارائه شده است.
ارزشگذاری عوامل اجتماعی و قانونی موثر بر خصوصی سازی باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل بسیاری بر خصوصی سازی باشگاه های ورزشی تاثیرگذارند. هدف از انجام این پژوهش، شناخت عوامل اجتماعی و قانونی موثر بر روند خصوصی سازی باشگاه های ورزشی و ارزشگذاری یا اولویت بندی آنها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود. به این منظور با روش های کتابخانه ای و میدانی عوامل موثر جمع آوری و درخت سلسله مراتب تصمیم گیری تدوین شد. سپس با استفاده از آن، پرسشنامه مطالعه استخراج شد. نرخ سازگاری کمتر از 1 /0 نشانه سازگاری قضاوت هاست. از آنجا که رتبه بندی عوامل باید با نظر خبرگان موضوع انجام گیرد، 45 نفر به عنوان خبره شناسایی شدند و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل قانونی با وزن 618 /0 در مقایسه با عوامل اجتماعی با وزن 382 /0 در اولویت است. در مدل کل از بین 12 عامل، عامل های «درصد اهمیت ورزش در برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی ورزش کشور»، «فقدان قوانین لازم و هماهنگ با اجرای فرایند واگذاری»، «چگونگی اتخاذ روش های مناسب در مراحل مختلف اجرا» و «وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر»، به ترتیب دارای بیشترین اولویت هستند. اولویت بندی حاصل می تواند کمک شایانی به مدیران اجرایی در خصوصی سازی باشگاه های ورزش کند.
تعیین مناسب ترین روش پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز سد ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، عوامل طبیعی و انسانی باعث تشدید خسارت های ناشی از زمین لغزش ها شده است. یکی از راهکار های مهم برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش ها، دوری جستن از مناطق دارای خطر است. بدین منظور، لازم است نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش برای این مناطق تهیه گردد.در این تحقیق، ابتدا پس از بررسی های میدانی در حوضه سد ایلام 9 عامل مؤثر شامل شیب دامنه، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند و این 9 عامل در محیط GIS با استفاده از نرم افزار Arcview تهیه گردیدند و لایه پراکنش زمین لغزش ها بر روی هر کدام از این لایه ها انداخته شدند و همپوشانی گردید، تا نقش طبقات مربوط به عوامل مختلف مشخص شود. سپس پهنه بندی با پنج روش ارزش اطلاعاتی، تراکم سطح، فرایند تحلیل سلسله مراتبی، روش پیشنهادی کوپتا-جوشی(Lnrf) و نسبت فراوانی انجام گرفت. در پایان، برای ارزیابی صحت نقشه های پهنه بندی، وزن های به دست آمده از روش های ذکر شده در حوضه سد ایلام برای حوضه آبخیز مجاور (حوضه پاکل گراب) -که از بسیاری لحاظ مشابه حوضه سد ایلام بود- به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که روش ارزش اطلاعاتی نسبت به سایر روش ها در تفکیک طبقات خطر نتایج بهتری ارایه نموده است. بنابراین، این روش به عنوان روش نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد گردید.
مکان یابی بهینه محل های اسکان موقت آسیب دیدگان ناشی از زلزله در مناطق شهری با استفاده از روش های چند معیاری و GIS مطالعه موردی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله داشتن یک سرپناه می باشد و نمی توان بعد از وقوع زلزله، سریعاً مکان های مناسب برای آسیب دیدگان زلزله را تهیه دید، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسب از نظر(دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ...) را برای آسیب دیدگان زلزله را فراهم کرد. بدین منظور پژوهش حاضر بر آن است تا مکان های بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از زلزله ای احتمالی را برای شهر زنجان مورد پیش بینی قرار داده و با تلفیق برنامه ریزی صحیح و علمی، مدیریت بحران زلزله را با ایجاد تسهیلات لازم جهت شناخت مکان های مناسب اسکان موقت یاری نماید؛ به طوری که در صورت وقوع سانحه زلزله، امکان برقراری سریع اردوگاه ها برای زلزله زدگان میسر گردد. در این مطالعه با استفاده از 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی و معیارهای انسانی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مکان یابی مناطق اسکان موقت در شهر زنجان پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده کمبود فضاهای کافی از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری جهت استقرار زلزله زدگان در سطح شهر زنجان می باشد، که این امر در بافت مرکزی شهر واضح تر از سایر بخش ها دیده می شود.
رتبه بندی گروهی ازمحصولات شرکت های خودروسازی با رویکرد ترکیبی از مدلهای DEA بازه ای وAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل پوششی دادهها کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیرنده را برآورد میکند. این مقاله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تئوری سری فازی برای تغییر مدلی در تحلیل پوششی دادهها استفاده میکند که این روش میتواند برای ارزیابی عملکرد واحدهای شغلی استفاده شود. در این مقاله روشی جدیدی برای برآورد کارایی واحدهای تصمیمگیرنده با دادههای بازهای بهکار گرفته شده است. مدل توسعهیافته دارای دادههای بازهای است و افزونبر این، وزنی که به دادهها اختصاص مییابد، نیز به صورت بازهای است. از اینرو، نوآوری در توسعه نظری صورت گرفته و در بخش تجربی نیز مدل، آزمون شده است. در بخش تجربی، روشی برای مرتبسازی واحدهای تصمیمگیرنده بهوسیلهی کارایی بهدست آمده مطرح میشود. برای آزمون روش پیشنهادی کاربرد مدل در رتبهبندی گروهی محصولات سه خودروساز بررسی شده است. از نتایج مدل مشخص است که مدل پیشنهادی برای مسائل عمـلی؛ بهویژه مواقعی که تعداد گزینشها محدود است، مفید خواهد بود .
اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارزیابی هر موضوعی، نیاز به معیار اندازه گیری یا شاخص است. هدف این تحقیق، شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها و اولویت بندی آنها بر اساس یکسری اصول ریاضی منتج از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بود. شرکتکنندگان دراین پژوهش، مدیران ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها، استادان رشته مدیریت و برنامه ریزی در تربیت بدنی و مدیران و کارشناسان اداره کل تربیت بدنی (در حدود 128 نفر ) بودند که از 30 نفر به طور هدفمند پرسش به عمل آمد. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اصول AHP بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط گروهی از صاحب نظران دانشگاهی بررسی و تأیید شد و محاسبه نرخ سازگاری پاسخ ها ( کمتر از 1/0) بر اساس جدول توماس ساعتی، مهر تأیید اعتبار آن با استفاده از این روش بود. در این پژوهش، هفت معیار بودجه، نیروی انسانی، امکانات، درآمد، تجهیزات، فعالیت های عملیاتی و فعالیت های آموزشی و پژوهشی، با 33 زیرمعیار، به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد. هر یک از خبرگان، براساس مقایسه های زوجی بین هر دو گزینه، میزان اهمیت هریک از آنها را تعیین کردند. سپس وزن هر یک به وسیله بردارهای نرمال شده از این ماتریس ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که نسبت تعداد دانشجویان شرکت کننده در فعالیت های فوق برنامه به کل آنان، زمان استفاده از فضاهای ورزشی و بودجه جاری ورزش دانشگاه، با درجه اهمیت 195/0، 134/0 و 127/0 در بالاترین، و تعداد شاغلان غیر متخصص زن و مرد با درجه اهمیت 001/0 در پایین ترین اولویت ها قرار دارند.
ارزیابی روش های تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهری، مورد شناسی: شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله، یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید شهری است. شهر مرند با جمعیتی معادل 203 هزار نفر، یکی از بزرگ ترین شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه اخیر باعث افزایش حجم زباله تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی برای دفع مواد زاید شهر مرند وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، عوامل مؤثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر مرند استخراج شد و با رقومی کردن و وزن دهی ١2 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از شیب، فرسایش، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر مرند و مراکز جمعیتی با وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای ArcGIS و Idrisi، مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی بر لایه های موجود اعمال گردید. بررسی نتایج اولیه مبین این واقعیت است که مدل منتج از روشAHP ، ضمن انتخاب مکان دفن زباله ها در منطقه قابل قبول، مناطق دیگری را نیز پیشنهاد می کند. اما با اجرای مدل WLCمحدوده هایی با اندک اختلافی در شمال غرب شهر مرند استخراج می شود که بر پایه شواهد میدانی و مقایسه نتایج حاصل با واقعیت های موجود مطابقت می کند. در نهایت با همپوشانی و اشتراک این مدل ها در محیط ArcGIS مکان نهایی دفن زباله شهر مرند با مساحت 299 هکتار و پذیرش ١٣٠ تن زباله در هر روز به مدت ٢٠ سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر مرند انتخاب شد.
رویکرد چند معیاره و تلفیقی نیازسنجی آموزشی بر مبنای تحلیل شایستگی های کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد تا چگونگی شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان را بر مبنای نگرشی که ترکیبی از تحلیلهای مبتنی بر فرد، سازمان و تا حدی شغل محسوب میشود (با عنوان رویکرد تلفیقی) تشریح کرده، فرایند اجرای آن را در یک بررسی موردی نشان دهد. در رویکرد پیشنهادی، نیازسنجی آموزشی، بر مبنای شایستگیهای مورد نیازی که تحقق آرمان (چشمانداز، رسالت) و اهداف راهبردی سازمان را میسر مینمایند، انجام میگیرد. مراد از شایستگی نیز: دانش، توانایی، مهارت، نگرش و انگیزه برای انجام موفقیت آمیز وظایف و فعالیتهای سازمان تلقی میشود. روش مورد استفاده در این مطالعه، شامل شناسایی شایستگی های کلیدی کارکنان، ترسیم مدل سلسله مراتبی معیارها و شاخصهای نیازسنجی، به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ارزیابی و رتبه بندی کارکنان از دیدگاه شاخصهای شایستگی و شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان بر مبنای تحلیل فاصله موجود کارکنان با رتبه های برتر در شایستگی هاست. به عبارت دیگر، در ابتدا با دیدگاهی که متأثر از ایده کارت امتیازی متوازن است، مدل شایستگیهای عمومی کارکنان سازمان طراحی و اعتباربخشی میشود. در مرحله بعد، ضمن تعیین وزن معیارهای مدل، به ارزیابی قابلیت های موجود کارکنان و رتبه بندی آنان پرداخته شده و در نهایت نیازها و برنامه های آموزشی مرتبط و مورد نیاز توسط فرد ارزیاب شایستگی و نیز با الگوبرداری از افراد سرآمد در شایستگیها تعیین میشوند. یافتههای حاصل از اجرای متدولوژی مورد اشاره در یک بررسی موردی از مدیران میانی شاغل در واحد معاونت فنی/عملیاتی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، علاوه بر اینکه سهولت درک و اجرای روش پشنهادی را نشان میدهد، گویای آن است که این روش میتواند به تشخیص دقیقتر نیازهای آموزشی، افزایش اثربخشی آموزشی و افزایش انگیزه مشارکت کارکنان در نیازسنجی و اجرای برنامه های آموزشی کمک کند. همچنین، در این مقاله با به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نشان داده شده است که زمینه وسیعی برای کاربرد گسترده سایر فنون تصمیمگیری چند شاخصه در موضوع های ارزیابی و نیازسنجی آموزشی فراهم است.
سنجش وضعیت توسعه یافتگی شهرستان های استان یزد با بهره گیری از رویکردهای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکارگیری روش های علمی به منظور بررسی و سطح بندی مناطق از حیث توسعه یافتگی در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی و غیره، منجر به شناخت میزان نابرابری ها گردیده است و معیاری برای تلاش در حوزه کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آن ها نیز محسوب می شود. از این رو، در پژوهش حاضر رتبه بندی شهرستان های استان یزد در دو بخش کمی و کیفی انجام شده است و تلفیق آن ها، نتیجه نهایی توسعه یافتگی را مشخص می کند. بررسی کمی بر اساس شاخص های توسعه که در فصول نه گانه تدوین یافته است، با روش تحلیل عاملی و نظام وزن دهی آنتروپی شانون و بررسی کیفی با استفاده از پرسشنامه های خاص بر مبنای دیدگاه های مدیران استان و بکارگیری روش AHP انجام شده است. در ادامه نیز بر اساس خروجی نهایی به دست آمده، شهرستان های استان در چهار دسته محروم، نیمه محروم، نیمه برخوردار و برخوردار سطح بندی گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شهرستان های بهاباد، طبس و خاتم به عنوان شهرستان های محروم، بافق و ابرکوه به عنوان شهرستان های نیمه محروم، تفت، صدوق و مهریز به عنوان شهرستان های نیمه برخوردار و شهرستان های یزد، اردکان و میبد به عنوان شهرستان های برخوردار استان مطرح است. نتایج همچنین مبین آن است که بین شهرستان های برخوردار، به ویژه شهرستان یزد با سایر شهرستان ها اختلاف جالب توجهی در سطح توسعه یافتگی وجود دارد.
تحلیل شاخص های سکونتی در شهرستان های استان اردبیل با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (نمونه موردی: نقاط شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن، امروزه نه تنها به عنوان یک سرپناه، بلکه به عنوان هویت، امنیت و منبع سرمایه در بین ساکنان یک شهر مطرح است. این مقوله که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری شهرها داشته، از لحاظ شاخص های مختلف دچار مشکلات عدیده ای شده است. از طرف دیگر، شایان ذکر است که مناسب بودن مسکن از ابعاد مختلف نقش مهمی در آسایش روحی و روانی ساکنان دارد. بنابراین، شناخت شاخص های مسکن مناسب و تلاش در جهت تحقق سکونتگاه مطلوب، امر مهم در بحث توسعه پایدار شهری است. روش پژوهش حاضر «توصیفی- تحلیلی» است که شاخص های مورد بررسی متشکل از 21 شاخص مسکونی در چهار شاخص اصلی نوع مصالح به کار رفته در بنا، تعداد اتاق، نحوه تصرف و مساحت زیربنای ساختمان مطرح شده است که در چهار مرحله از تکنیک تاپسیس فازی برای رتبه بندی نقاط شهری شهرستان های استان اردبیل استفاده شد. ضمن آنکه در جریان انجام محاسبات وزنی برای شاخص ها در تمامی مراحل، روش AHP به کار رفته است. ترکیب نهایی نتایج به دست آمده با استفاده از روش لکسیکوگراف ترتیبی صورت گرفته است. در نهایت خروجی مطالعه به صورت نقشه و با کمک نرم افزار ARCGIS نمایش داده شده است. نتایج نشان می دهد که نقاط شهری دو شهرستان نیر و نمین گروه برخوردار را تشکیل می دهند، همچنین نقاط شهری چهار شهرستان گرمی، بیله سوار، اردبیل و خلخال در سطح نیمه برخوردار واقع شده اند و نهایتاً اینکه نقاط شهری سه شهرستان پارس آباد، کوثر و مشگین شهر جزو گروه محروم هستند.