فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از مباحث و تئوری های نوین در برنامه ریزی روستایی است که در بیشتر کشورها به عنوان یک اصل راهنما در چارچوب گفتمان پایداری در سیاست گذاری ها گسترش یافته است. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه شاخص های زیست پذیری در روستا-شهرهای پیرامون شهر همدان پرداخته است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی بوده که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق خانوار های ساکن روستا-شهرهای موردمطالعه به تعداد 3900 خانوار بود که 246 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز علاوه بر مرور عمیق کتابخانه ای و اسنادی ادبیات، ابزار اصلی گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل دو بخش ویژگی های فردی و شاخص های زیست پذیری با عنایت به هدف تحقیق بود. روایی ابزار تحقیق توسط متخصصان موضوعی در دانشگاه انجام گرفت و محاسبه پایایی نیز با ضریب آلفای کرونباخ (92/0-83/0) تأیید شد. تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تی تک نمونه ای، همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS26 و Smart PLS4 انجام گرفت. نتایج بیانگر تفاوت معنی دار بین روستاهای موردمطالعه بود به گونه ای که در تمام ابعاد زیست پذیری روستای شورین دارای میانگین بیشتر نسبت به روستاهای دره مرادبیگ و حیدره بود. متغیرهای مستقل در آمد غیرکشاورزی، فاصله تا شهر و تعداد خدمات با متغیر وابسته سطح زیست پذیری رابطه مثبت و معنی دار داشتند. درنهایت مشخص گردید که در متغیر وابسته زیست پذیری روستایی به ترتیب عامل های فیزیکی-زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، محیطی و نهادی بیشترین تأثیر رادارند.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر خشک سالی های استان خراسان رضوی با استفاده از شاخص SPEI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تغییرات مکانی-زمانی وقوع خشک سالی را در استان خراسان رضوی توسط شاخص استانداردشده بارش–تبخیر و تعرق (SPEI) ارزیابی کرده است. برای این منظور ابتدا مدل های IPSAL-CM6، MRI-ESM2-0، GFDL-ESM4 و MIROC6 از سری مدل های فاز ششم (CMIP6) در مقیاس سالانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که GFDL-ESM4 از بین مدل های مورد بررسی دارای همبستگی بالاتری با دما و بارش داده های ایستگاهی است. پس از انتخاب مدل GFDL-ESM4 با استفاده از نرم افزار CMHyd ریزمقیاس نمایی انجام شده است و از نتایج این مدل برای محاسبه خشک سالی استفاده شد. در این تحقیق برای ریزمقیاس نمایی از روش تغییر عامل دلتا (DCF) برای بارش و دما استفاده شد. همچنین برای پیش نگری خشک سالی از سناریوی حد واسط (SSP2-4.5) استفاده شد. شدت و فراوانی خشک سالی هواشناسی در دوره تاریخی 1990 تا 2014 و دوره آینده 2026 تا 2050 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خشک سالی در استان خراسان رضوی دارای تغییرات زیادی است؛ به طوری که بیشینه فراوانی سالانه خشک سالی در دوره تاریخی 25 درصد است و این مقدار تحت سناریوی SSP2-4.5 به 31 درصد می رسد. فراوانی و شدت خشک سالی در آینده به ویژه در طول فصول بهار و تابستان به طور قابل توجهی افزایش می یابد. از نظر جغرافیایی شدت خشک سالی در تمامی فصول در شمال و شرق استان بیشینه است.
ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با تأکید بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله بازاریابی و دسترسی به محتوای مناسب و دقیق برای گردشگران نقش مهمی در توسعه و تقویت گردشگری ایفا می کند. در کشورهای که این موضوع را به خوبی درک کرده اند، بازاریابی در حوزه گردشگری بخش رو به رشدی را به خود اختصاص داده است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با رویکرد تقویت گردشگری موردمطالعه شهر تهران به انجام رسانیده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از صاحب نظران شامل مدیران و متولیان ارشد گردشگری و شرکت های حوزه های بازاریابی و اساتید دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب مورد مصاحبه قرار گرفتند. رویکرد اتخاذشده در این تحقیق تحلیل مضمون (تم) بود. نتایج به دست آمده پژوهش نشان دهنده نه بعد اصلی ازجمله؛ محوریت فناوری در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، ارتباط با گردشگران و رقبا و محوریت داده های آن ها، ابعاد استراتژیک در بازاریابی محتوایی، ارتقاء زیرساخت های بازاریابی، تحول در فرایندهای سازمانی، نوآوری در بازاریابی محتوایی، ارتقاء فرهنگ بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، اهداف بازاریابی محتوایی، ارزش مداری و تناسب محتوا بازاریابی می باشد که به عنوان ابعاد تعیین کننده در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی جهت توسعه گردشگری شهری محسوب می شوند. در راستای به کارگیری این ابعاد شناخت جامعه هدف و درک صحیحی از انتظارات، نیازها و توقعات آن ها و همچنین به کارگیری رسانه های اجتماعی که تسهیل کننده تأمین نیازهای آن ها هستند، تأثیر مستقیم بر ذهنیت گردشگران و به تبع توسعه گردشگری دارد
مؤلفه های پایدارسازی زیست محیطی شهرها و رویکرد حمل ونقل انسان محور (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
173 - 190
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها، افزایش خودرو و ترافیک ناشی از آن، تأثیرات منفی بر محیطزیست، سلامت و ایمنی شهروندان دارند. در مواجهه با این چالش ها، بهره مندی از گزینه های حمل ونقل پایدار ضروری و تأکید بر انسان یکی از مهمترین رویکردهای این حمل ونقل است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر پایداری زیست محیطی کلان شهر تبریز بر مبنای برنامه ریزی حمل ونقل انسان محور انجام شده است. روش تحقیق آن آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که باوجود تأکید بر برنامه ریزی حمل ونقل انسان محور در کلان شهر تبریز و احداث پیاده راه ها و توسعه خطوط اتوبوس های تندرو و مترو، جدایی عملکردی بین ارگان های مختلف، قطعیت گرایی، ناهماهنگی بین طرح های حمل ونقل و کاربری زمین، عدم اختصاص بودجه کافی، نظارت نامناسب بر اجرای طرح های حمل ونقل و کاستی های اساسی در قوانین و مقررات و ضعف آگاهی بخشی شهروندان، از موانع عمده است. همچنین بیشترین اثرگذاری در تحقق حمل ونقل انسان محور مربوط به مؤلفه های تأکید بر رویکرد یکپارچه و سیستمی در مدیریت و برنامه ریزی حمل ونقل، جامعیت محتوایی طرح های حمل ونقل، هماهنگ سازی طرح های حمل ونقل و کاربری زمین، طراحی و پیاده سازی سیستم جامع مدیریت ناوگان و توسعه مسیرهای پیاده روی و دوچرخه سواری در سطح شهر است که ارزش مدل ساختاری برای آنها به ترتیب 792/0، 751/0، 744/0، 735/0 و 730/0 محاسبه شده است.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزههای تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.
Protracted Unresolved Segment of Indonesia-Timor Leste Land Boundary in Noel Besi – Citrana Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
279 - 301
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to examine the protracted border problems of Indonesia - Timor Leste, especially unresolved segments in the Noel Besi - Citrana area. The method used in this research is qualitative research with a case study approach. The findings in this study show that the protracted land boundary problem between Indonesia and Timor Leste, namely the unresolved segment Noel Besi-Citrana, is caused by differences in interpretation between Indonesia and Timor Leste of the 1904 Treaty. Therefore, the Noel Besi River and its estuary, as contained in the 1904 Treaty, are still a matter of debate between Indonesia and Timor Leste. The error in the 1904 Treaty was to define an object using two definitions, geometrically and toponymical, which caused later debate. This condition has an impact on the social conditions of border communities, to be prone to conflict due to the unclear territorial boundaries of the country.
تأثیر طراحی محیطی بر کاهش فرصت های مجرمانه محکومان در زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
41 - 56
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طراحی محیطی زندان تأثیر مستقیمی بر کاهش یا افزایش فرصت های مجرمانه دارد. معماری نامناسب، کمبود نظارت و عدم تفکیک فضاها می تواند امنیت را کاهش داده و رفتارهای مجرمانه را تشدید کند. در مقابل، طراحی اصولی از طریق کنترل دسترسی و حذف نقاط کور، نقش مهمی در افزایش امنیت دارد. این پژوهش به بررسی تأثیر طراحی محیطی بر کاهش فرصت های مجرمانه در زندان ها می پردازد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمّی) و به صورت اکتشافی متوالی انجام شده است. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل ۲۰۰ زندانی مرد (۲۰ تا ۶۰ سال) و ۶۰ نفر از کارکنان زندان شهرکرد بود که به روش نمونه گیری نسبی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه ای با اعتبار صوری و محتوایی تأییدشده گردآوری شد و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طراحی نامناسب فضاهای فرهنگی-تربیتی، سالن های ملاقات، اماکن ورزشی و مسیرهای تردد، منجر به افزایش فرصت های مجرمانه می شود. همچنین، تراکم بالای جمعیت زندانیان، عدم تفکیک مناسب افراد با جرائم متفاوت و معماری غیراستاندارد از دیگر عوامل مؤثر بر وقوع جرم در زندان شناسایی شدند. به عنوان یک راهکار مؤثر، کاهش تماس زندانیان با افراد دارای سوابق مجرمانه متفاوت پیشنهاد شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش تأکید می کنند که اصلاح طراحی محیطی، تفکیک مناسب فضاها و بهبود معماری زندان ها، نقش مهمی در کاهش جرم و افزایش امنیت ایفا می کند. این اقدامات، در راستای تحقق اهداف اصلاحی و تربیتی زندان ها، ضروری به نظر می رسد.
ارزش گذاری خدمات طبیعت گردی به منظور برنامه ریزی توسعه گردشگری، مطالعه موردی: منطقه زرین گل شهرستان علی آباد کتول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، ارزش گذاری اقتصادی منابع زیست محیطی به منظور نمایان ساختن اهمیت محیط زیست، نقش آن در اقتصاد ملی و حفاظت از منابع، به یکی از موضوعات موردتوجه پژوهشگران تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر به برآورد ارزش بوم گردی منطقه زرین گل در شهرستان آزادشهر، استان گلستان با استفاده از روش تمایل به پرداخت افراد پرداخته است. برای این منظور، از روش ارزش گذاری مشروط، پرسش نامه انتخاب دوگانه و الگوی کیفی لاجیت بهره گیری شده است. پارامترهای مدل با استفاده از روش حداکثر درست نمایی برآورد گردیدند. تعداد پرسش نامه های جمع آوری شده برای این تحقیق 181 عدد بوده که در بازه زمانی یک ساله (97-96) تکمیل گردیدند. برای محاسبه ارزش اقتصادی سالانه این منطقه، از آمار جمعیت استان گلستان به عنوان نماینده ای از گردشگران غالب منطقه استفاده شد. با توجه به جمعیت استان گلستان در سال 1395 معادل 1868819 نفر، تحت دو سناریوی مختلف بازدید 5 و 10 درصدی از منطقه، ارزش اقتصادی سالانه منطقه موردمطالعه به ترتیب برابر با 5/1282 و 2565 میلیون ریال برآورد گردید، که بیانگر ارزش بالای این منطقه از دیدگاه گردشگران می باشد. همچنین نتایج نشان داد، متغیرهای جنسیت افراد، مبلغ ارائه شده برای پرداخت، درآمد ماهیانه افراد و اقامت شبانه تأثیر معنی داری بر روی میزان تمایل به پرداخت گردشگران داشته اند. لذا به نظر می رسد با واگذاری بخش کوچکی از عرصه به بخش خصوصی می توان با دریافت ورودیه، امکانات رفاهی و بهداشتی مناسبی را جهت رفاه حال گردشگران، افزایش کارایی منطقه و افزایش رشد اقتصادی از طریق اشتغال زایی فراهم ساخت.
کاربرد تئوری آنتروپی و تحلیل مؤلفه اصلی جهت تعیین متغیرهای ورودی تخمین تابش خورشیدی با الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تابش خورشیدی به عنوان یکی از متغیرهای مهم در مدل های بیلان انرژی و شبیه سازی رشد گیاهان اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش عملکرد روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) و تئوری آنتروپی شانون (ENT) برای تعیین ورودی مدل های یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF)، رگرسیون خطی (LR)، ماشین بردار پشتیبان (SVR)، نزدیک ترین همسایه (KNN)، درخت تصمیم (DT) و (XGB) XGBoost در برآورد تابش خورشیدی در ایستگاه سینوپتیک یزد در حد فاصل سال های 2006 تا 2023 موردبررسی قرار گرفت. متغیرهای میانگین دما، دمای کمینه، دمای بیشینه، ساعات آفتابی، رطوبت نسبی و تابش خورشیدی به صورت روزانه از سازمان هواشناسی دریافت و متغیرهای تابش فرازمینی، فاصله نسبی زمین تا خورشید، زاویه میل خورشیدی و حداکثر ساعات آفتابی با روابط موجود محاسبه و به عنوان ورودی روش های پیش پردازش انتخاب شدند. نتایج الگوریتم های یادگیری ماشین حاکی از دقت قابل قبول آن ها در تخمین تابش خورشیدی بود. با کاهش بعد داده های ورودی به الگوریتم های یادگیری ماشین، نتایج نشان داد که روش تحلیل مؤلفه اصلی دقت مدل را افزایش داد و در بین مدل های به کاررفته، مدل PCA-SVR با ضریب تبیین 923/0 و دقت 84/92% بهترین نتیجه را در ایستگاه یزد نشان داد. لازم به ذکر است که روش تئوری آنتروپی شانون نتوانست نتایج مدل سازی را نسبت به روش بدون پیش پردازش اولیه بهبود بخشد. این تحلیل نشان می دهد که استفاده از تکنیک های کاهش ابعاد و انتخاب مدل های مناسب می تواند منجر به دقت بیشتر و پیچیدگی محاسباتی کمتر در مسائل پیش بینی شود، هرچند در انتخاب مدل پیش پردازش داده های اولیه باید دقت کافی داشت.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند روستایی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
87 - 114
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند به معنای استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی برای بهبود تجربه گردشگران در مقصدهای گردشگری است. جایگاه گردشگری هوشمند در روستا نقش مهم و حائز اهمیتی دارد. روستاها با استفاده از فناوری های هوشمند قادر خواهند بود که تجارت خود را ترویج و سطح زیرساخت های گردشگری خود را بهبود دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی منابع کتابخانه ای، مجله های علمی و گردآوری میدانی با پرسشنامه جمع آوری و سپس اطلاعات لازم در زمینه گردشگری هوشمند و شاخص های آن با استفاده از پیشینه و نیز با توجه به شرایط منطقه جمع آوری شده است. حجم نمونه در این مطالعه از مجموع 1191 خانوار روستایی با فرمول کوکران و با خطای 065/0 درصد برابر 215 نفر مورد پرسشگری قرار گرفت. برای سنجش گردشگری هوشمند روستایی با توجه به نوع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای بهره گرفته و در ادامه، به دلیل سطح بندی روستاهای مطالعه شده به لحاظ دستیابی به گردشگری هوشمند روستایی و با توجه به نوع داده ها از روش وزن دهی CRITIC و رتبه بندی COCOSO استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه برای تحلیل تأثیر عوامل بررسی شده بر گردشگری هوشمند روستایی از روش تحلیل عاملی، برای تحلیل های آماری از نرم افزار JAMOVI و برای نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مفهوم گردشگری هوشمند روستایی نتیجه مجموعه ای از شاخص های اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زیرساخت هوشمند، مردم هوشمند، اتصال هوشمند و آموزش هوشمند است. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های گردشگری هوشمند روستایی، شاخص حکمرانی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و آموزش هوشمند به ترتیب با میانگین 95/3 و 90/3 به عنوان مهم ترین شاخص های گردشگری هوشمند روستایی در روستاهای مطالعه شده بوده اند.
An Analytical Study on the Impact of Development-Driven Education on Environmental Improvement with Emphasis on the Human Development Index(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to present an analytical review of the relationship between development-driven education and environmental improvement. Previous research in this field has often examined the effect of environmental pollution on the human development index in general. However, this study uniquely focuses on a separate review of human development indicators on the environment and education. Thus, this study applied an econometric method using Eviews13 software during the years 1990-2023. The analytical review of the effect of development-driven education on environmental improvement, with an emphasis on the human development index, was conducted among selected countries of the Middle East (United Arab Emirates, Bahrain, Egypt, Iran, Iraq, Jordan, Yemen, Kuwait, Lebanon, Libya, Oman, Qatar, Turkey, Syria, Cyprus, and Saudi Arabia) and Iran. The dependent variable in this paper was CO2 emission, and the independent variables included education, health, standard of living (a measure to evaluate the human development index), fossil fuel consumption, and the growth rate of the urban population. The results of the study in the Middle Eastern countries indicate that the measurement dimensions of the human development index have a negative and significant effect on environmental pollution. Higher human development is beneficial for the environment and mitigates CO2 emissions and other pollutants. Additionally, this protects the environment by lowering pressure on natural resources. The variables of urbanization rate and fossil fuel consumption have a positive effect on the level of air pollution. In addition, the results of the study in Iran demonstrate that fossil fuel consumption and urbanization are factors that directly influence the country’s air pollution, and the measurement dimensions of the human development index. No significant relationship was found regarding education (average years of education for adults), but a negative and significant effect was shown on environmental pollution.
ارزیابی کارائی مدل های یادگیری ماشین در برآورد ارتفاع ژئوئید محلی با اندازه گیری های GPS/Leveling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
99 - 117
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کارائی مدل های شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سیستم استنتاج عصبی-فازی سازگار (ANFIS)، رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی (GRNN) در تعیین ارتفاع ژئوئید محلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای انجام اینکار، مختصات ژئودتیکی 26 ایستگاه از شبکه شمال غرب ایران که ارتفاع اورتومتریک (Ho) آنها نیز با ترازیابی درجه یک توسط سازمان نقشه برداری کشور (NCC) اندازه گیری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. در این ایستگاه ها، تفاضل ارتفاع اورتومتریک از ارتفاع نرمال (h)، به عنوان ارتفاع ژئوئید (N) در نظر گرفته شده است. بنابراین ورودی مدل های ANN، ANFIS، SVR و GRNN مختصات طول و عرض ژئودتیکی ایستگاه ها بوده و خروجی متناظر با آن، ارتفاع ژئوئید است. آموزش مدل ها با استفاده از 22 و 19 ایستگاه انجام گرفته است. به عبارت دیگر تعداد ایستگاه های آموزش متغیر بوده تا بتوان آنالیز دقیق تری از دقت مدل ها را ارائه نمود. به منظور ارزیابی دقیق تر، نتایج با ژئوئید حاصل از مدل IRG2016 که توسط سازمان نقشه برداری کشور تولید شده، مقایسه می شوند. ارزیابی های انجام گرفته نشان می دهد که در حالت 22 ایستگاه آموزش و 4 ایستگاه آزمون، RMSE مدل های ANN، ANFIS، SVR، GRNN و IRG2016 در مرحله آزمون به ترتیب برابر با 37/32، 19/83، 49/34، 53/82 و 29/65 سانتی متر شده است. اما در حالت 19 ایستگاه آموزش و 7 ایستگاه آزمون، مقادیر خطای مدل ها به ترتیب برابر با 36/63، 58/31، 39/64، 41/29 و 24/68 سانتی متر به دست آمده است. مقایسه RMSE نشان می دهد که مدل ANN با تعداد ایستگاه های آموزش کمتر، دقت بالاتری نسبت به مدل های ANFIS، SVR و GRNN ارائه می دهد. نتایج این مقاله نشان می دهد که با استفاده از مدل های ANN و ANFIS می توان ارتفاع ژئوئید را با دقت بالایی به صورت محلی برآورد کرده و مورد استفاده قرار داد.
بازآفرینی بافت های تاریخی بخش مرکزی شهر سقز با تأکید بر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 58
حوزههای تخصصی:
حفظ بافت های تاریخی موضوعی ضروری برای ادامه حیات شهرها است و بازآفرینی با محوریت توسعه گردشگری به عنوان جدیدترین و پذیرفته ترین سیاست جهت حفاظت و صیانت از بافت های ارزشمند تاریخی مطرح شده است. تحقیق حاضر باهدف تبیین بازآفرینی بافت های تاریخی بخش مرکزی (محدوده ناو قه لا) شهر سقز با تأکید بر توسعه گردشگری صورت گرفته است. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی-تحلیلی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی – کتابخانه ای استفاده شده است که با توجه به هدف پژوهش ابتدا راهبردهای بازآفرینی در ابعاد مختلف کالبدی- عملکردی، معنایی- هویتی و اجتماعی- اقتصادی جمع آوری شد، و برای بررسی ارجحیت راهبردها، تعیین وزن و درنهایت مقدار سازگاری از مدل BWM بهره برده شد. ازآنجاکه تحقیق حاضر، خبره محور بوده است، نمونه موردنظر بر اساس روش هدفمند (گلوله برفی) به تعداد 15 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که از بین 15 راهبرد مشخص شده؛ راهبرد تداوم ارتباط و اتصال میان فضاهای بافت به منظور ایجاد وحدت فضایی در اولویت نخست قرارگرفته است و به منظور دسترسی مناسب و راحت تر گردشگران به مکان های تاریخی، اقدام به شناسایی و اولویت بندی معابر مستعد پیاده راه سازی (کمتر از ده دقیقه) شده است. در نهایت با استفاده از مدل تحلیل شبکه، دسترسی گردشگران به مکان های تاریخی از سه مسیر اصلی خیابان امام و بلوار جمهوری، خیابان ملت و خیابان فخر رازی و با طی کردن نزدیک ترین و بهترین مسیر فراهم شده است.
تحلیل فضایی آسیب پذیری و مدیریت بحران نواحی شهری با تاکید بر زلزله مطالعه موردی: منطقه 2 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
588 - 602
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مدیریت بحران تحلیل فضایی و شناسایی مناطق آسیب پذیر به منظور تقلیل خسارات ناشی از مخاطرات محیطی است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش پیشگیرانه مدیریت بحران در کاهش تلفات ناشی از زلزله در منطقه 2 شهر تهران است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش اکتشافی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از طریق روش های اسنادی و میدانی بدست آمده است.تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS و مدل TOPSIS انجام شده است. محدوده مورد مطالعه نواحی 9 گانه منطقه 2 شهر تهران است. برای پهنه بندی آسیب پذیری منطقه و مدیریت بحران از شاخص های اندازه و ابعاد قطعات، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، فاصله از گسل و میزان فضای سبز استفاده شده است. یافته های پژوهش مشخص می سازد از بین 9 ناحیه در منطقه دو شهر تهران، بر اساس شاخص های مورد مطالعه، به ترتیب نواحی 3، 5، 6، 8، دارای بیشترین آسیب پذیری و نواحی 1، 2، 4، 7 کمترین آسیب پذیری را دارند و بر اساس مدل تاپسیس معیار عدم برخورداری از مقاومت ساختمانی هنگام زلزله با کسب امتیاز 0.6842 توانسته است در صدر معیار مورد بررسی قرار بگیرد در نتیجه برای اقدامات پیشگیرانه و مدیریت بحران برای کاهش آسیب پذیری پیش از وقوع زلزله، بایستی با اقدامات توسعه فضاهای باز و سبز و ایجاد سوله های مدیریت بحران و کنترل رشد جمعیت در نواحی ، ارتقای نوسازی و مقاوم سازی سازه های شهری در اواویت قرار گیرد.
اندازه گیری شاخص های شکوفایی شهری در محلات منطقه ۴ شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
20 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند دهه گذشته، افزایش جمعیت در شهرها به ویژه در شهرهای ایران به دلیل مهاجرت به داخل شهرها موجب ایجاد چالش هایی مانند فقر، نابرابری و مشکلات زیست محیطی شده است. به منظور مقابله با این مشکلات و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، یکی از رویکردهای مطرح شده، شکوفایی شهری است. شکوفایی شهری مفهومی است که بر ارتقای شرایط اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی شهرها تمرکز دارد و به شهرها کمک می کند تا از طریق ارائه خدمات متوازن و ایجاد زیرساخت های پایدار، رفاه و کیفیت زندگی شهروندان را بهبود بخشند. شهر ارومیه با افزایش مستمر جمعیت و مشکلاتی نظیر افزایش هزینه های خدمات رسانی، بی توجهی به بافت های قدیمی برای بهسازی و نوسازی، فقدان سرزندگی در برخی مناطق و توزیع نامناسب امکانات در سطح شهر، با چالش های متعددی مواجه است. در صورت نادیده گرفتن این مشکلات و عدم رسیدگی به آن ها، مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تشدید شده و وضعیت نامطلوبی بر شهر حاکم خواهد شد. منطقه ۴ شهر ارومیه نیز به دلیل بافت فرسوده، یکی از مناطق درگیر با این چالش ها است. از این رو، مدل شکوفایی شهری به عنوان رویکردی نوین می تواند به ارزیابی میزان تحقق شاخص های شکوفایی شهری در محلات این منطقه بپردازد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق شاخص های شکوفایی شهری در محلات منطقه ۴ شهر ارومیه و ارزیابی وضعیت آن ها از لحاظ میزان شکوفایی شهری انجام شده است. مواد و روش هااین پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از لحاظ روش انجام، توصیفی تحلیلی است. داده ها با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، مقالات و روش میدانی از طریق پرسش نامه هایی که از ساکنان محلات منطقه ۴ جمع آوری شده اند، گردآوری شده است. با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای 0/057، تعداد ۳۰۰ پرسش نامه برای ۱۲ محله به طور مجزا توزیع شد. برای وزن دهی به معیارها، از روش MEREC (متد مبتنی بر اثرات حذف معیارها) استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از یکی از روش های جدید تصمیم گیری چندمعیاره به نام MARCOS انجام گرفت. همچنین، برای تهیه نقشه ها، از نرم افزار GIS بهره گرفته شد. پس از انجام مطالعات جامع درباره شکوفایی شهری، ۱۸ شاخص عمومی شکوفایی استخراج و بر اساس این شاخص ها، محلات منطقه ۴ شهر ارومیه اولویت بندی شدند.یافته هایافته های این تحقیق نشان می دهد وضعیت شکوفایی شهری در محلات منطقه ۴ ارومیه متنوع است. بر اساس نتایج حاصل از روش های MEREC و MARCOS، برخی محلات به طور قابل توجهی از وضعیت بهتری نسبت به سایر محلات قرار دارند، در حالی که برخی دیگر نیازمند بهبود شرایط هستند. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد محله (A5)، واقع در بین خیابان های عطایی، وحدت و مدنی بالاترین میزان شکوفایی شهری را دارد و محله (A1) بین خیابان های شیخ شلتوت و شاهرخ آباد پایین ترین میزان شکوفایی شهری را نشان می دهد. همچنین، محلات از لحاظ شاخص های شکوفایی شهری شرایط یکسانی ندارند، به طوری که 37/14 درصد از محلات در وضعیت مطلوب، 34/64 درصد در وضعیت نیمه مطلوب و 28/22 درصد در وضعیت نامطلوب قرار دارند. این توزیع نشان می دهد بخشی از محلات به شرایط خوبی رسیده اند، اما بخش زیادی از منطقه هنوز با مشکلات مهمی در شاخص های شکوفایی روبه رو هستند. دستاورد اصلی این پژوهش، اولویت بندی محلات بر اساس سطح شکوفایی و ارائه پیشنهادهایی برای ارتقای محلات با کمترین میزان شکوفایی شهری است، که شروع این فرایند از سطح محلات ضعیف تر به عنوان یک رویکرد محوری در دستور کار قرار گرفته است.
نتیجه گیرینتایج حاصل از روش وزن دهی مرک و رتبه بندی مارکوس بیانگر این است که محله 1 2 4 (A5) با بالاترین امتیاز و محله 1 1 4 (A1) با کمترین امتیاز به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین شکوفایی هستند. همچنین با توجه به رتبه بندی محلات، محلات شرقی (A1, A7, A8) منطقه ۴ ارومیه به عنوان بدترین محلات و محلات واقع در شمال غربی این منطقه (A5, A6, A11) به عنوان بهترین محلات از لحاظ تطبیق با شاخص های شکوفایی شهری انتخاب شده اند. به بیانی دیگر، محلات بخش شرقی محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت نامطلوب و محلات شمال غربی دارای وضعیت مطلوبی هستند. به بیانی، برخی از محلات توانسته اند به سطوح بالایی از شکوفایی دست یابند، اما تعدادی دیگر هنوز به توجه ویژه و برنامه ریزی دقیق نیاز دارند. بر این اساس، پیشنهادهایی همچون ایجاد فضاهای سبز و پارک ها در نقاط مختلف منطقه، ترویج استفاده از وسایل نقلیه پایدار مثل دوچرخه، پروژه های نورپردازی، ایجاد دیوارهای نقاشی و تابلوهای شهری جهت ارتقای شکوفایی محلات منطقه ۴ ارائه شده است.
ارزیابی و کارایی تکتونیک فعال شمال غرب صحنه با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
125 - 155
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب شهرستان صحنه و از نظر زمین شناسی در پهنه زمین درز کوهزایی زاگرس یعنی مرز پهنه سنندج سیرجان و زاگرس مرتفع قرار دارد. در این منطقه واحدهای سنگ شناسی مختلفی از جمله افیولیت ملانژ میانراهان شامل گابرو و بازالت های بالشی و همچنین سنگ های آهکی رخنمون دارند. گسل های فراوانی با سازوکارهای مختلف در این منطقه شکل گرفته اند که از مهمترین آن ها می توان به گسل جوان زاگرس و گسل رورانده زاگرس اشاره کرد. در این پژوهش برای بررسی ریخت زمین ساخت منطقه، شاخص های متعددی از جمله شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص انتگرال هیپسومتری (HI) و منحنی انتگرال هیپسومتری (Hc) ، شاخص گرادیان طولی آبراهه یا شیب جریان – طول رود (SL)، شاخص نسبت شکل حوضه زهکشی (BS)، شاخص نسبت طول حوضه زهکشی به میانگین عرض آن حوضه (Bl/Bmw) و شاخص دامنه ناهمواری (RA) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. بررسی زمین ساخت فعال نسبی (IAT) با استفاده از شاخص های فوق نشان می دهد که منطقه از فعالیت نسبی متوسط (اغلب حوضه ها) تا زیاد (حوضه های 1،16،17،18،22،23) برخوردار است. بررسی دقیق شاخص ها این موضوع را نشان می دهد که در حوضه هایی که گسل های راندگی از آن عبور کرده اند، کج شدگی و عدم تقارن حوضه ها رخ داده است. همچنین در جنوب شرق منطقه که گسل صحنه و گسل رورانده زاگرس بهم پیوسته اند شاخص گرادیان طولی رود بیشترین مقدار را نشان می دهد. نکته قابل توجه دیگر این است که در بخش هایی که گسل امتدادلغز صحنه عبور کرده است، جابجایی آبراهه ها رخ داده است که شواهد این جابجایی در عکس های هوایی و یا تصاویر ماهواره ای به خوبی قابل تشخیص و اندازه گیری است. مقدار جابجایی آبراهه ها، در این منطقه بیش از 2.5 کیلومتر برآورد شده است.
سنجش اثرگذاری نهادهای محلی بر گفتمان نوآوری اجتماعی تحول گرا در راستای توسعه پایدار روستایی، مطالعه موردی: شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم نوآوری اجتماعی تحول گرا دربرگیرنده گروهی از راهبردها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. این مفهوم یکی از عناصری بنیادین در راستای توسعه پایدار روستایی است؛ بنابراین، سنجش اثرگذاری نهادهای محلی بر نوآوری اجتماعی تحول گرا در راستای توسعه پایدار روستایی با بهره گیری از شاخص هایی همچون: شبکه و روابط اجتماعی، آموزش و آگاهی اجتماعی، نهادهای اجتماعی و عامل همدلی و انسجام اجتماعی، برای رسیدگی به ناسازگاری ها، هدف این پژوهش است. در این پژوهش که از بعد شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی پیمایشی؛ و برحسب ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کمی است که به سنجش شاخص های اثرگذار و اثرپذیر پژوهش در 43 سکونتگاه روستایی نمونه و 400 خانوار نمونه تصادفی شهرستان ری انجام شد. یافته ها نشانگر آن است که میان همه شاخص های اثرگذار نهادهای محلی بر نوآوری اجتماعی تحول گرا در راستای توسعه پایدار روستایی از دیدگاه پاسخ گویان همبستگی مستقیم و مثبت وجود دارد. ارزیابی اثرگذاری نهادهای محلی بر نوآوری اجتماعی با بهره گیری از دیدگاه پاسخگویان روستایی نشان می دهد که هرچند، گفتمان نوآوری اجتماعی، نقش بنیادین در همکنشی و همکاری مدیریت محلی و دیگر نهادها و سازمان های محلی همچون تشکل های مردم نهاد، با دستگاه های بالادست ایجاد می کند؛ اما به دلیل اتخاذ رویکرد از بالا به پایین در ایران و ناحیه موردمطالعه و برآمده از رویکرد حکومت مبنا و در شرایط «قدرت بر» و چیرگی، نهادهای محلی به مثابه نوعی از مدیریت که برای پاسخگویی به نیازهای مردم در اندازه کوچک شکل گرفته است.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
تدوین شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
151 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره گیری صحیح از شاخص های جرم یابی برای کشف جرائم سرقت به ویژه سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه از دغدغه های بسیار مهم کارآگاهان پلیس ایران به شمار می رود که نیازمند به مطالعه و تدوین شاخص های جرم یابی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران انجام پذیرفت.
روش: در این پژوهش از تحلیل تماتیک استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کاراگاهان و خبرگان جرم یابی بودند که از بین آن ها 12 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از رویکرد هدف مند ملاکی و معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای تعیین پایایی و روایی از چهار ملاک اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. داده ها نیز به صورت تحلیل مضمون تحلیل شد.
یافته ها: نشان داد؛ شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه در ایران شامل 89 مفهوم پایه ای، 11 مفهوم سازمان دهنده و 4 مفهوم فراگیر است. براین اساس اولین مفهوم فراگیر یعنی بُعد کاراگاهی شامل 3 مفهوم سازمان دهنده؛ ویژگی های سارقین در حرکت، اقدامات پلیس در نقطه اولیه (مبدأ) و اقدامات پلیس در در نقطه هدف (مقصد وقوع جرم) می باشد. دومین مفهوم فراگیر یعنی بُعد قضایی نیز شامل 3 مفهوم سازمان دهنده اقدامات مؤثر قضایی، اقدامات پلیس در ضربه به بنیان مالی سارقین در گردش و تشکیل مرکز رصد ملی جرائم در گردش در کشور می شود. هم چنین مفهوم فنی و اطلاعاتی نیز شامل مفاهیم سازمان دهنده تبادل و تعامل اطلاعاتی پلیس استان ها در سطح کشور، طراحی محیط شناسی جرائم و ارتقاءاشراف اطلاعاتی افسران پی جو است. در نهایت بُعد ساختاری آموزشی نیز براساس تحلیل نتایج شامل دو مفهوم سازمان دهنده تربیت و آموزش نیروی انسانی متخصص و تقویت و توسعه سیستم آموزشی شد.
نتیجه گیری: در همه جوامع، جرائم و شاخص های جرم یابی دارای ارتباط نزدیکی هستند و از منظر صاحب نظران علم جرم یابی یکی از مهم ترین مسائل در طراحی نامناسب فرایند کشف جرائم نداشتن شاخص های مطلوب و کافی در کشف است. بنابراین تدوین شاخص های جرم یابی سرقت های ناشی از سفرهای مجرمانه نقش مهمی در پی جویی و کشف پرونده های سرقت به شمار می رود.
بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر میزان تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده شهر اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
455 - 472
حوزههای تخصصی:
عابران پیاده جزو آسیب پذیرترین گروه ها در بحث حوادث ترافیکی بوده و از مباحث مهم در ایمنی عابران، استفاده از پل های عابر پیاده در سطح شهر می باشد. توجه به پل های هوایی در جهان به دوران تولید انبوه خودرو و حضور گسترده این وسیله نقلیه در سطح شهرها بوده و به دهه ابتدایی قرن بیستم برمی گردد که مسئولان شهری را به چاره جویی و جداسازی مسیرهای عابران پیاده از خودروها وادار کرد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر میزان تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده شهر اهواز انجام گرفت.این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی- تحلیلی و در زمره تحقیقات نظری- کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از طریق نرم افزار SPSS شاخص های مورد نظر در فرضیه های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه از آزمون T استفاده شده است. فرضیه اول با 13 گویه و میانگین کل شاخص 4،54 و فرضیه دوم با 12 گویه و میانگین شاخص 4.67 به آزمون گذاشته و تایید شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، پل های عابر پیاده با معیارها و اصول طراحی ایمنی مناسب نبوده و ضروری است با استفاده از الگوهای موفق در این زمینه و همچنین استفاده از گروه های طراحی و مهندسی به طراحی و خلق نمونه هایی از پل های عابر پیاده دست زد که با اصول و معیارهای امنیت و ایمنی مناسب تر بوده و بر ارزش و غنای آنها بیفزاید.