مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
دیوبندیه
حوزه های تخصصی:
دیوبندیه مکتبی است که از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته و ادعای پیروی از کلام ماتریدیه، مهم ترین شاخصه کلامی دیوبندیه است؛ اما این مدعا در تطبیق مباحث کلامی دچار تزلزل هایی شده است. تطبیق آرای این دو مکتب در تحلیل مبحث کلامی «خلق افعال عباد» نشان می دهد که دیوبندیه در برخی مسائل، دیدگاه متفاوتی اختیار کرده است، که این مغایرت ها به مبنای دیوبندیان در مخالفت با هر معنای دارای شائبه شرک و بدعت باز می گردد. در پاسخ به پرسش از میزان تحول دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان همچون ماتریدی ها، به تفکیک «خلق» و «کسب» در تحلیل «افعال بندگان» قائل اند؛ اما در نوع دیدگاه در باب «کسب» متفاوت می اندیشند. ماتریدیان به انتساب حقیقی افعال به دو قادر قائل اند، اما دیوبندی ها ضمن تأکید بر فاعلیت مطلق خداوند، از اطلاق فاعلیت بر بندگان پرهیز دارند و تأثیرگذاری بندگان را فقط به عنوان سبب ظاهری می پذیرند.
مدارس دیوبندیه نظام آموزشی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان شبه قاره هند از سده هجدهم میلادی به سبب آغاز دوره استعمار و با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، در مواجهه با مسائل جدید جامعه، بیشتر بر انجام فعالیت های فرهنگی متمرکز شدند. بدین منظور با تأسیس مدارس دینی به سبک جدید، موجب ایجاد تحولی چشمگیر در میان مسلمانان شدند. از مجموعه مدارس اسلامی هند، مدرسه دارالعلوم دیوبند که از نیمه سده نوزدهم میلادی فعالیت خود را آغاز کرد، ویژگی های برجسته ای دارد. بنیانگذاران این مدرسه در طراحی نظام آموزشی، برنامه درسی، شیوه های تدریس، ارائه آموزش به زبان اردو و نیز ساختار اداری و مالی مستقل مدرسه، به مدارس جدید انگلیسی نظر داشتند. با این حال، محتوای آموزشی و کتاب های درسی تماماً همان متون کلاسیک اسلامی بود و علما از تدریس دروس جدید و نیز آموزش زبان انگلیسی خودداری کردند. مدارس دیوبندیه در طی چند دهه گستره جغرافیایی وسیعی را در هند فراگرفت و شمار زیادی از فارغ التحصیلان آن، به عنوان علمای دینی در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی، فعالانه حضور یافتند. از جمله کارکرد های این طبقه اجتماعیِ جدید، تعریف نوینی بود که برای هویت فردی و جمعی مسلمانان هند - جامعه ای در حال گذار از سنت به تجدد- ارائه دادند. علمای مدارس دیوبندیه با مراجعه به کتاب و سنت از یک سو با لحاظ شرایط جدید از سوی دیگر، هویت فردی و اجتماعی خویش را باز تعریف کردند و بر رغم پایبندی به سنت، اصلاح و تحول در آن را نیز پذیرفتند.
توسل در نگاه اشرف علی تهانوی و خلیل احمد سهارنپوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
215 - 228
توسل یعنی انسان باواسطه قرار دادن اموری به خدا نزدیک تر شود. بسیاری از مسلمانان از جواز توسل به انبیاء و اولیاء الهی چه در زمان حیات و چه بعد از حیاتشان و بسیاری از وجوه توسل دفاع کرده اند ازجمله این افراد می توان به دو تن از علمای بزرگ دیوبندیه یعنی خلیل احمد سهارنپوری و اشرف علی تهانوی اشاره کرد. ضرورت پرداختن به این موضوع آن است که سبب کسب آگاهی از نظرات این دو تن از علمای دیوبندیه می شود که آن ها توسل را شرک نمی دانند، در این مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای نگاشته شده، ابتدا به بررسی معانی مختلف این واژه ازنظر لغت پژوهان پرداخته و سپس به طرح دیدگاه های گوناگون مبادرت ورزیده و نگاه دو شخصیت مذکور را در خصوص توسل توصیف و تحلیل خواهیم کرد. نتیجه بحث نشان می دهد که آن ها نه تنها توسل را شرک نمی دانند بلکه معتقد به جواز توسل به قرآن، اسماء الهی، پیامبر و صالحین، استغاثه از شخص پیامبر چه در زمان حیات و چه بعد ازحیاتشان، زیارت قبور انبیاء و اولیاء، تبرک، شفاعت، تکریم قبور و... می باشند.
بررسی تطبیقی مبانی معناشناختی ماتریدیه و دیوبندیه در باب توحید و شرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
108 - 127
حوزه های تخصصی:
در عالَم اهل تسنن، دیوبندیه، مکتبی است که طی حدود دو قرن گذشته، از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته است. ادعای پیروی از کلام ماتریدیه، مهم ترین شاخصه کلامی دیوبندیه است، اما این مدعا در تطبیق مباحث کلامی، دچار تزلزل هایی شده است. تطبیق آراء این دو مکتب در تحلیل مباحث توحید و شِرک، نشان می دهد که دیوبندیه در برخی موارد، دیدگاه متفاوتی را اختیار کرده که بخشی از این مغایرت ها، به مبنای معناشناختی دیوبندیان در اطلاق «شرک» به هر امر دارای شائبه باز می گردد. طی یک بررسی توصیفی- تحلیلی در پاسخ به سؤال از میزان تحوّل دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان به توسعه مفهومی در تعریف شرک و اقسام آن قائل اند و بر بدعت زدایی بر پایه اموری که شائبه شِرک دارند و تسرّی مصادیق شرک به اعمالی که پیش از آن شرک شمرده نمی شد، تمرکز کرده اند.
تأثیر وهابیت در شکل گیری جنبش های بنیادگرا در پاکستان
حوزه های تخصصی:
موضوع بنیادگرایی اسلامی یکی از مهم ترین مسائلی است که در حال حاضر جهان اسلام با آن مواجه است. پاکستان یکی از کشورهایی است که در سطحی گسترده گرفتار این مسئله است. گروه های بنیادگرایی افراطی در این کشور فعال می باشند که از لحاظ ایدئولوژی و اعتقادی متأثر از تفکرات وهابیت، به شدت فرقه گرا و ضدشیعی می باشند. تضاد در ایدئولوژی سیاسی این فرقه با مذهب تشیع و همسایگی این کشور با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور شیعی مذهب بر اهمیت موضوع و نقش وهابیت در پیدایش و گسترش بنیادگرایی مذهبی پاکستان که هدف این مقاله می باشد افزوده است. نتایجی که در این پژوهش بدست آمده است گویای تأثیر تفکرات وهابیت در ایجاد و بنیادگرایی مذهبی در پاکستان بوده است که با پشتیبانی های مالی عربستان سعودی و نفوذ روحانیون مذهبی وهابی در جامعه ی دینی پاکستان به ویژه مدارس دینی این کشور این پدیده تشدید شده است و آن را به سمت فرقه گرایی و خشونت های مذهبی سوق داده است؛ به گونه ای که اکنون پاکستان شاهد بیش ترین درگیری های فرقه ای و مذهبی می باشدکه این موضوع هم عرصه ی داخلی این کشور و هم محیط پیرامون به ویژه کشور های همسایه را تحت تأثیر قرار می دهد.
رویارویی بریلویه با دیوبندیه در پنجاب پاکستان (1947- 2015م./1366- 1436ه.ق.) و تأثیر آن بر اوضاع اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
295 - 325
حوزه های تخصصی:
در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری، احمدرضا خان بریلوی (د.1921م./1340ه.ق.) مکتب جدیدی به نام بریلوی را در تقابل با مدرسه دیوبند در هند تأسیس کرد. پیروان این مکتب در پنجاب پاکستان، با وجود داشتن اشتراکات زیادی با دیوبندیه با آن ها در ستیز عقیدتی بودند و این ستیز، فرهنگ آن منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد. هدف اصلی این مقاله، آشنایی با چگونگی رویارویی فکری و عقیدتی بریلویه با دیوبندیه در پنجاب پاکستان و تأثیر آن بر این جامعه اسلامی است.این مقاله با استفاده از روش وصفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع دست اول به زبان های اردو، انگلیسی، فارسی و عربی می کوشد تصویر روشنی از زمینه های رویارویی فکری و عقیدتی بریلویه با دیوبندیه در دوره تاریخی 1947-2015م./ 1366- 1436ه.ق. نشان دهد. نتایج این مقاله نشان می دهد سخنرانی ها و نوشته های علما و مفتی های مساجد و مدرسه های دینی و سجاده نشین های عتبات صوفیان در این دوره، نقش مهمی در ستیز بین بریلویه و دیوبندیه و در نتیجه فرقه گرایی و درگیری بین مسلمانان پنجاب داشته است.
بررسی نمونه های تفسیری مفسران دیوبندیه درآیات اولی الامر، اکمال،تطهیر و مباهله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۳۰-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند. هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند.
بررسی تطبیقی مبانی اعتقادی طالبان و وهابیت؛ راهکارهایی برای سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
185 - 222
حوزه های تخصصی:
از عوامل شایسته تحقیق درباره یک مذهب اسلامی، روابط آن مذهب و پیروان آن با پیروان سایر مذاهب اسلامی است. این روابط در مبانی اعتقادی آنها ریشه دارد. بر این اساس، سیاست خارجی راهبردی دولت های اسلامی نیز در کنار سایر عوامل از آموزه های دینی آنها اثر می گیرد. یکی از این مذاهب اسلامی عمده در جنوب شرق آسیا، مذهب ماتریدیه است که تأثیر به سزایی در عملکرد سیاسی و اعتقادی طالبان در افغانستان داشته است. این مذهب در قرن نوزدهم با الهام از اندیشه های کلامی علمای ماتریدی از جمله شاه ولی الله دهلوی با اهداف ضد استعماری و با تکیه بر جهاد در مقابل کفار در هندوستان شکل گرفت. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای به تحلیل و مقایسه مبانی اعتقادی گروه طالبان و وهابیت پرداخته می شود و این نتیجه حاصل شد که این دو گروه در برخی موضوعات کلامی مهم مثل توحید، زیارت، توسل، شفاعت و تفکیر شیعیان با یکدیگر اختلاف دارند. طالبان بر اساس این مبانی کلامی خود، پذیرش بیشتری نسبت به شیعیان دارند. در نتیجه، ارتباط ج.ا. ایران با طالبان و گروه های وهابیت بر اساس مبانی اعتقادی آنها باید متفاوت باشد.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزه های تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.