مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظام برنامه ریزی
حوزه های تخصصی:
دهه 1990 دهه ظهور و رشد سریع سامانه های پردازشی خدمت دهنده / خدمت گیرنده بود‘ اما سازمان ها برای بهره مندی از مزایای سامانه پردازشی خدمت دهنده /خدمت گیرنده‘ باید مدلی از معماری های پردازشی خدمت دهنده /خدمت گیرنده را انتخاب کنند که با نیازمندی های پردازش اطلاعات سازمان خود منطبق باشد. این مطالعه از فنون تصمیم گیری چند شاخصه برای تعریف معماری پردازشی خدمت دهنده/خدمت گیرنده مناسب استفاده می کند. این مطالعه که یک مطالعه ی موردی می باشد در مرکز برنامه ریزی و کنترل تولید یکی از شرکت های صنعتی کشور انجام شد. بر اساس مدل ارایه شده توسط گروه گارتنز پنج مدل متفاوت از معماری پردازشی خدمت دهنده/خدمت گیرنده وجود دارد که هر کدام دارای ویژگی های خاص خود می باشد. در ابتدا به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف هر کدام دارای ویژگی های خاص خود می باشد. در ابتدا به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف هر کدام دارای ویژگی های خاص خود می باشد. در ابتدا به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف هر کدام از این مدل ها‘ آن ها براساس معیارهای استخراج شده از ادبیات سیستم های اطلاعاتی و روش مقایسات زوجی رتبه بندی شدند. سپس با مبنا قراردادن مدل آنان داراجان و آرین ز رضایت کاربران نهایی مبنای اثربخشی نظام قرار گرفت و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه ترجیحات کاربران سیستم مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت داده های گردآوری شده بر اساس تکنیک تاپسیس (TOPSIS) مورد پردازش قرار گرفت و معماری مناسب برای سطوح مختلف تعیین گردید.
ارزیابی اهداف‘ سیاستها و برنامه های عمران روستایی در برنامه پنج ساله دوم توسعه کشور (78-1373) با تأکید بر ساماندهی فضاها و مراکز روستایی
حوزه های تخصصی:
در برنامه پنج ساله دوم توسعه کشور (78 – 1374) فصل مستقلی راجع به عمران روستایی دیده می شود و امکان ارزیابی مشخص اهداف‘ سیاستها و برنامه های اجرایی آن وجود دارد. نتایج ارزیابیها نشان می دهد که این برنامه‘ حداقل نسبت به برنامه های توسعه بعد از انقلاب اسلامی‘ بدلیل رعایت نسبی اصول برنامه ریزی از لحاظ ترتیب و وضوح اهداف‘ سیاستها و برنامه های اجرایی و داشتن فصل مستقل عمران روستایی مزایایی دارد. با اینحال معایب و نارسائیهای عمده ای نیز در محتوا و عملکرد برنامه عمران روستایی آن وجود دارد که از بین آنها می توان به عدم جامعیت اهداف و برنامه های توسعه روستایی بدلیل حاکمیت نظام برنامه ریزی بخشی در کشور‘ نارسائی و عدم هماهنگی و عدم انطباق کامل بین اهداف‘ سیاستها و برنامه های اجرایی با یکدیگر و همچنین اجرای محدود برنامه ها و تحقق نسبتاً کم اهداف کمی اشاره کرد. در مجموع‘ نارسائیهای اساسی در محتوای برنامه و عملکرد اجرایی آن باعث شده تا علیرغم تخصیص و هزینه اعتبارات نسبتاً زیاد‘ باز هم اهداف کمی و کیفی عمران روستایی تحقق چندانی نیابد. به همین دلیل باید با بازنگری برنامه های گذشته‘ در برنامه های آتی عمران روستایی اصلاحات لازم بوجود آید.
برنامه ریزی توسعه و عمران روستایی در ایران: از فکر تا عمل (ارزشیابی اساسی درباره محتوی و عملکرد برنامه ها توسعه در چند دهه اخیر)
این مقاله به ارزشیابی اساسی درباره محتوی و عملکرد عمران روستایی در برنامه های عمرانی و توسعه کشور طی چند دهه اخیر (78-1327) می پردازد. روش کار‘ استفاده از ماتریس ارزشیابی و ارزش گذاری برنامه ها با تهیه هشت معیار ارزشیابی می باشد. نتایج ارزشیابیهای اساسی نشان دهنده نارسایی عمده در محتوی و عملکرد برنامه ها بوده و به همین دلیل نمره متوسط کل ارزشیابیها‘ نسبتاً ضعیف تا متوسط بدست آمده است. این وضعیت را می توان با نارسایی در نظام تهیه‘ اجرا‘ نظارت و ارزشیابی اساسی برنامه های عمرانی و توسعه مرتبط دانست. همچنین روند تحول شاخصهای توسعه روستایی کشور نشان دهنده نوعی دوگانگی در بین آنها می باشد؛ بدین ترتیب که شاخصهای خدماتی و اجتماعی – رفاهی روستاها از رشد بسیار خوبی برخوردار بوده اند. ولی در مقابل‘ شاخصهای اقتصادی – اجتماعی رفاهی روستاها از رشد بسیار خوبی برخوردار بوده اند. ولی در مقابل‘ شاخصهای اقتصادی – اجتماعی نواحی روستایی وضع نامطلوبی داشته و دارای رشد بسیار کندی است. این دوگانگی نشان می دهد که محتوای برنامه ها همه جانبه و جامع نبوده و به همه ابعاد توسعه توجه نشده است.
نگرشی بر نظام برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه روستاها نیازمند برنامه ریزی و همچنین نظام برنامه ریزی جامع و کار آمد است. علیرغم سابقه بیش از پنجاه سا له برنامه ریزی توسعه در کشور، نظام برنامه ریزی توسعه ملی و توسعه روستایی دارای نارسائیهای اساسی است. این تحقیق با هدف شناخت، نقد و تحلیل نظام برنامه ریزی روستایی کشور و با استفاده از روش تطبیقی- مقایسه اس انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقدان برنامه ریزی و تهیه برنامه های پنج ساله توسعه در سطح محلی، عدم وجود رابطه منطقی بین سطوح ملی، منطقه ای و محلی برنامه ریزی و حاکمیت تصمیم گیری بالا به پایین در این زمینه، حاکمیت برنامه ریزی بخشی در ساختار نظام برنامه ریزی روستایی، عدم مشارکت مردم و سازمانهای غیر دولتی در برنامه ریزی روستایی و همچنین فقدان مدیریت یکپارچه در برنامه ریزی و توسعه نواحی روستایی ، مهمترین ویژگیها و یا بعبارتی نارسائی های نظام برنامه ریزی روستایی کشور است. از آنجا که بسیاری از نکامیهای برنامه های توسعه روستایی در کشور ، با این نارسائیها در ارتباط است، اصلاح نظام برنامه ریزی توسعه روستایی ضروری می باشد. در این راستا اقداماتی مانند: تهیه و اجرای برنامه های پنج ساله توسعه در سطح محلی همانند سطح ملی و منطقه ای ، برقراری روند تصمیم گیری پایین به بالا و بالا به پایین در نظام برنامه ریزی، تلفیق برنامه های بخش عمران روستایی با ایجاد شورای تلفیق برنامه های عمران روستایی در نظام برنامه ریزی ، تشویق و نهادینه کردن مشارکت مردم در تهیه ، تصویب ، نظارت و اجرای برنامه های و ایجاد مدیریت یکپارچه توسعه روستایی با ایجاد سازمان عمران و توسعه روستایی در سطح ملی، استانها و شهرستانها می تواند در بهبود نظام برنامه ریزی و دستیابی به توسعه مؤثر باشد.
آسیب شناسی طرح های توسعه شهری در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ناموزون شهرهای کشور در دهه های اخیر زمینه را برای تهیه طرح های توسعه شهری فراهم کرده است. اما با وجود گذشت چهار دهه از تهیه و اجرای این طرحها در عمل موفقیت چندانی حاصل نشده است. بر این اساس آسیب شناسی طرحهای توسعه شهری در جهت شناخت نارسایی ها و اصلاح آنها از ضروریات است. در این مقاله سعی شده با رویکردی سیستمی به شهر، آسیب شناسی طرحهای توسعه شهری به عنوان تنها مرجع هدایت برنامه ریزی ها مورد بررسی قرارگیرد و طرحهای شهری هم از نقطه نظر فرا سیستمی و دیدن شهر به عنوان جزئی از سیستم(نظام) برنامه ریزی کشور و هم از نقطه نظر زیر سیستمی و توجه به طرحهای توسعه با عنوان جزئی از سیستم شهر و سایر متغیرهای دخیل در توسعه شهرها مورد بازبینی قرار گیرد و در نهایت به ارائه پیشنهادهایی جهت اصلاح روندهای ناصحیح اقدام گردد.
بررسی و تحلیل ویژگی های منحصر به فرد نظام برنامه ریزی فضایی در بلژیک
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در کشورهای مختلف میتواند راهنمایی در راستای اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت بهبود نظام عملکردی برنامه ریزی در کشور باشد. کشور بلژیک با وجود مساحت کم آن دارای نظام برنامه ریزی منحصر به فردی است، که ناشی از موقعیت ویژه سیاسی و اجتماعی این کشور است. بلژیک دارای سیستم فدرالی متشکل از سه جامعه فرهنگی و سه منطقه اقتصادی است که برنامه ریزی فضایی در حیطه اختیارات مناطق اقتصادی قرار میگیرد و هر یک از مناطق سیستم برنامه ریزی متفاوتی را دنبال مینمایند. در این مقاله ابتدا ویژگیهای عمومی کشور بلژیک بیان شده و در ادامه مشکلات شهرنشینی و در نهایت، خلاصه ای از سیستم برنامه ریزی فضایی در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در کشورهای مختلف میتواند راهنمایی در راستای اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت بهبود نظام عملکردی برنامه ریزی در کشور باشد. کشور بلژیک با وجود مساحت کم آن دارای نظام برنامه ریزی منحصر به فردی است، که ناشی از موقعیت ویژه سیاسی و اجتماعی این کشور است. بلژیک دارای سیستم فدرالی متشکل از سه جامعه فرهنگی و سه منطقه اقتصادی است که برنامه ریزی فضایی در حیطه اختیارات مناطق اقتصادی قرار میگیرد و هر یک از مناطق سیستم برنامه ریزی متفاوتی را دنبال مینمایند. در این مقاله ابتدا ویژگیهای عمومی کشور بلژیک بیان شده و در ادامه مشکلات شهرنشینی و در نهایت، خلاصه ای از سیستم برنامه ریزی فضایی در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
توسعه و امنیت در آمایش مناطق مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام برنامه ریزی کشور، نظامی است چند سطحی، که مهم تر از تعدد سطوح آن، ارتباطاتی است که این سطوح با یکدیگر برقرار می نمایند.بر اساس این ارتباطات، تعامل میان مسوولین و برنامه ریزان که در سطوح مختلف کار میکنند تنظیم می شود. به این ترتیب، هر چه یک نظام برنامه ریزی منظم تر و از یکپارچگی بیشتری برخوردار باشد، کارایی آن بیشتر می شود.در رابطه با کشوری مانند ایران که حدود 60 سال سابقه برنامه ریزی توسعه را تجربه کرده است، ولی هنوز با مشکلات اساسی مواجه است، شناخت نظام مند (سیستماتیک) ارتباط بین اجزا نظام برنامه ریزی و جایگاه هر جزء در کل نظام، اهمیت ویژه ای دارد. آمایش مناطق مرزی در ایران، به دلیل وجود مرزهای طولانی و قرارگیری بیش از نیمی از استان های کشور در مرزهای بین المللی با کشورهای همجوار، از جایگاه ویژه ای در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است. بنابراین، هدف این مقاله، ضمن تبیین جایگاه آمایش مناطق مرزی در نظام برنامه ریزی کشور؛ شناخت عناصر و مولفه آن، چگونگی ارتباط این عناصر با دیگر عناصر نظام برنامه-ریزی کشور و شناخت اهمیت و ضرورت پرداختن به آمایش مناطق مرزی است.همچنین، علاوه بر شناخت پایه های نظری و نظریه های مربوطه، تجربه های کشورهای مختلف جهان و نیز تجربه های ایران در آمایش مناطق مرزی؛ راهبردها، سیاست ها و نیز راه کارهای برخورد با مشکلات مناطق مرزی و نتایج به دست آمده در اعمال سیاست های نوین، مورد توجه قرار می گیرد.نتیجه گیری مطالعات این مقاله نشان می دهد؛ توسعه و امنیت در مناطق مرزی لازم و ملزوم یکدیگر است. همچنین، شدت عدم تعادل منطقه ای میان مناطق مرزی و مناطق داخلی در ایران بر توسعه ملی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، اگر چه توسعه نیافتگی در مناطق مرزی که منجر به ناامنی می شود، اثرات خود را بر توسعه نیافتگی و ناامنی در کل کشور می گذارد. اما موانع ذهنی و عینی زیادی تاکنون باعث شده است این گونه تاثیرات منفی ادامه داشته باشد. آمایش مناطق مرزی سعی دارد این موانع را بردارد، و با ارایه یک نوع برنامه ریزی فضایی - راهبردی، توسعه یکپارچه و پایدار ملی را تحقق بخشد.
چالش ها و موانع برنامه ریزی توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان پیدایش تفکر برنامه ریزی، یعنی اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی با روی کارآمدن رضاشاه تاکنون برنامه ریزی و توسعه منطقه ای در کشور همواره مطرح بوده است. این نکته مهم که در طول برنامه های عمرانی کشور قابل نقد و بررسی است، در مدت زمان نزدیک به نیم قرن مسیر پرفراز و نشیبی را بدون تحول و تکامل مثبت سپری کرده است. به رغم این سابقه طولانی، نتایج مورد انتظار یعنی توسعه متعادل منطقه ای در کشور حاصل نشده است. به نظر می رسد نظام برنامه ریزی تمرکزگرای بخشی نگر هرگز نتوانسته است توسعه ای همگون با مزیت ها و تنگناهای مناطق را محقق سازد و بی تعادلی در توسعه منطقه ای کشور پیامد آن بوده است. این مقاله با هدف بررسی موانع توسعه منطقه ای در ایران در دو مقطع زمانی قبل و بعد از انقلاب تدوین شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است. در وهله اول تمامی منابع و اسناد اولیه و ثانویه مرتبط با برنامه ریزی و توسعه منطقه ای گرد آوری و مرور گردید و سپس با استنتاج مهم ترین متون به بررسی و تحلیل مطالب گرد آوری شده هم سو با هدف مقاله پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که اصلی ترین مانع توسعه منطقه ای در کشور به نظام برنامه ریزی آن برمی گردد. تمرکز گرایی، بخشی نگری، فقدان فرهنگ برنامه ریزی در سطوح مدیریتی، فقدان بسترهای قانونی، وابستگی به درآمدهای نفتی، نقصان منابع داده و اطلاعات، ضعف برنامه ها و کمبود نیروی متخصص در نظام برنامه ریزی از جمله ویژگی های این نظام برنامه ریزی بوده است. به علاوه، فقدان رویکرد حکمروایی خوب شهری و همچنین عدم درک و یا درک ضعیف از اهمیت و ضرورت آن در برقراری نظام مطلوب مدیریت و برنامه ریزی، این کمبودها را تشدید کرده است.
طرح نظام جامع نظارت بر تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 ه .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با دیدگاهی منطقی و بنابر قاعده، مسیر تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، در نظام برنامه ریزی کشور ما، همانا خط سیر تحقق سیاست های کلی نظام و مسیر اجرای برنامه های پنج ساله جمهوری اسلامی ایران و برنامه و بودجه سالانه کل کشور است. بنابراین، اولین زنجیره پرسش های منطقی قابل طرح در سطح نظری، این است که سیاست های کلی نظام، بر فرض تحقق کامل عملی، تا چه اندازه تحقق چشم انداز را تضمین می کنند و برنامه های پنج ساله چه مقدار سیاست های کلی نظام را در خود انعکاس می دهند و برنامه های سالانه تا چه حدود تأمین کننده اجرای برنامه های پنج ساله می باشند. از این روی، بررسی جامعیت، مانعیت و انطباق مفاد هر سطح از این زنجیره اسناد با سند سطح بالاتر خود، از جهت تحقق چشم انداز، نسبت به نظارت بر اجرای آنها واجد اولویت است. در پژوهش حاضر، پس از مروری کلی بر چشم انداز و تعریف سیاست های کلی و اقسام آنها، ضرورت به کارگیری رویکردهای مناسب علمی و سطوح تجزیه وتحلیل متناسب با آن تبیین، و بر آن مبنا، پیشنهادهایی ارائه می گردد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نظام برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۹
۴۹-۷۲
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی از لوازم مدیریت است و در مدیریت دولتی در چارچوب خاصی تحت عنوان نظام برنامه ریزی صورت می گیرد که دربرگیرنده ی ارکان و روابط میان آن هاست. اولین رکن این نظام، اسناد حقوقی لازم الاجراست که قانون اساسی در رأس آن ها قرار دارد. قانون اساسی علاوه بر تعیین اهداف، آرمان ها و راهبردهای کلی جهت دهنده به محتوای برنامه ها، در تعیین سایر ارکان آن نظام نیز نقش مهمی ایفا می کند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی چیستی و چگونگی این دو بعد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می رسد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از نظر تعیین اهداف و راهبردهای کلی برنامه ریزی از غنای کافی برخوردار است. اما در خصوص تنظیم سایر ارکان نظام برنامه ریزی، با وجود ذکر واژه ی برنامه یا اشاره به مفهوم یا لوازم برنامه ریزی در بسیاری از اصول قانون اساسی، کلیات موضوع ابهام دارد و علی رغم عدم تبیین ویژگی های این نظام در قانون اساسی، این امر به قانون عادی نیز ارجاع نشده است؛ بلکه صرفاً رئیس جمهور مسئول امور برنامه و بودجه شناخته شده است که می تواند اداره ی آن را به دیگری واگذار کند. بر این اساس نظام برنامه ریزی منسجم و ارکان اصلی آن از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قابل برداشت نیست. به علاوه به کارگیری نامناسب واژگان مربوط و تفکیک امور برنامه از برنامه ی دولت بر ابهام موضوع افزوده است.
توسعه منطقه ای در ایران با رویکرد عدالت توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی، اجتماعی و... بین مناطق، ضرورت توجه به برنامه ریزی توسعه فضایی و متعادل نمودن ساختار فضایی کشور را اجتناب ناپذیر نموده است. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، همچنین مقایسه سطوح توسعه کشور از 1345 تا کنون برای کمک به تصمیم در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری ملی انجام گرفته است. ا ین پژوهش بر اساس هدف جزو تحقیقات شناختی و از منظر روش جزو تحقیقات ارزیابی – مقایسه ای است. جامعه آماری طبق آخرین تقسیمات سیاسی 31 استان کشور و شاخص های مورد بررسی 33 شاخص در چهار بعد ( اقتصادی، زیربنایی- کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشتی- درمانی) بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین استان های کشور از نظر توسعه یافتگی، تفاوت ها و نابرابری هایی وجود دارد. به طوری که استان تهران به تنهایی درطول چند دهه بالاترین سطح توسعه یافتگی و استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و محروم ترین استانها قرار دارند. همچنین مقایسه استان ها در طول دوره های مختلف نشان از نابرابری توسعه مرکز نسبت به پیرامون دارد. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق برای کاهش نابرابری بین استان های کشور ضمن توجه به استعداد ها و توان های هر منطقه و در اولویت قرار دادن استان های محروم و کمتر توسعه یافته در در برنامه ریزی ها ی منطقه ای را می طلبد.
تحلیلی تاریخی از زمینه های پیدایش برنامه ریزی توسعه ای و شکل گیری سازمان برنامه در ایران (دوره پهلوی 1304 – 1327 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی به منظور توسعه در ابتدای قرن بیستم و به دنبال تحولات بین المللیِ میان دو جنگ جهانی و پس ازآن از سوی غالب کشورهای توسعه نیافته پیگیری شد. در ایران پیدایش اندیشه برنامه ریزی و تجربه تلاش در عملی ساختن آن در مقطعی کوتاه، پیش از گرایش گسترده در سطح بین المللی، طی حکومت رضاشاه به منصه ظهور رسید. به دنبال تحولات بین المللی و داخلیِ پس از جنگ جهانی دوم بازآفرینی اندیشه برنامه ریزی در میان جامعه و دستگاه حاکمه ایران شکل گرفت و گرایش به آن پیگیری شد. تلاش در تدوین نخستین برنامه و استقرار نظام برنامه ریزی در این زمان چهار سال به طول انجامید. طی این دوره استفاده از دانش تخصصی شرکت های مشاوره ای آمریکا به توصیه بانک بین المللی ترمیم و توسعه موجب شده تا استقرار نظام برنامه ریزی در ایران در راستای منافع نظام سرمایه داری ارزیابی گردد. پژوهش حاضر مسئله ی چگونگی پیدایش نظام برنامه ریزی در ایران را با سؤال استقرار نظام برنامه ریزی در ایران حاصل اندیشه و نیاز داخلی بوده یا برنامه ه ای تحمیلی در راستای منافع نظام سرمایه داری مورد بررسی قرار داده و این فرضیه که: هرچند اندیشه برنامه ریزی در ایران سابقه ای طولانی دارد، اما هدایت و استقرار آن پس جنگ جهانی دوم متأثر از شرایط بین الملل از سوی ایالات متحده، در راستای اهداف و مطامع نظام سرمایه داری صورت گرفت، را تحلیل و ارزیابی می کند. این پژوهش به روش تاریخی و با تکیه بر اسناد و منابع نو، منشأ و سرچشمه ایرانی نظام برنامه ریزی را اثبات می نماید.
ارزیابی تطبیقی نظام برنامه ریزی و برنامه ریزی فضایی ایران با مصر، عربستان، ترکیه و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی –تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بوده است که با قیاس تطبیقی تکمیل گردید.ابتدا مؤلفه های تجربه شده بین المللی در دانش ارزیابی تطبیقی شناسایی شده و سپس مبتنی بر شرایط ایران و چهار کشور مسلمان دیگر مؤلفه های 7 گانه و 4 گانه در ابعاد "محتوایی" و" رویه ای" برای مفاهیم "برنامه ریزی" و "برنامه ریزی فضایی" تدوین شده و قیاس تطبیقی برای وضعیت 5 کشور صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها در حوزه نظری (اسنادی- محتوایی) نظام برنامه ریزی کلان اغلب کشورهای موردبررسی مشابه هم و نیز همسو با کشورهای پیشرفته تر صنعتی با شدت و ضعف های مختصری بوده ولیکن در حوزه عمل (رویه-نتیجه) تفاوت های موجود بسیار محسوس بوده اند. این وضعیت در برنامه ریزی فضایی این کشورها ضعیف تر از برنامه ریزی کلان آن ها بوده است. یافته های نهایی نشان دادند که در" نظام برنامه ریزی کلان "، تمام کشورها دارای افق برنامه ریزی مداوم با دوره های مشخص، رویکرد غالب اقتصادی، مشارکت پذیری پایین و شریعت پذیری گفتمانی قوی ولی اجرایی ضعیف بوده اند.در "نظام برنامه ریزی فضایی" ،ایران در مؤلفه های سطوح سلسله مراتبی برنامه ریزی ، رویکرد و مکانیسم برنامه ریزی فضایی،و ساختار سازمانی مشابه 4 کشور دیگر و در مؤلفه سیستم اجرا- کنترل -نظارت عقب تر از 4 کشور هم وزن خود بوده است ، درمجموع مالزی در غالب معیارها و سپس ترکیه پیش تر از ایران، مصر و عربستان بوده اند.
آمایش مناطق مرزی، با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش مناطق مرزی در ایران، به دلیل وجود مرزهای طولانی و قرارگیری بیش از نیمی از استان های کشور در مرزهای بین المللی با کشورهای همجوار، از جایگاه ویژه ای در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است. بنابراین، هدف این مقاله، ضمن تبیین جایگاه آمایش مناطق مرزی در نظام برنامه ریزی کشور؛ شناخت عناصر و مؤلفه آن، چگونگی ارتباط این عناصر با دیگر عناصر نظام برنامه ریزی کشور و شناخت اهمیت و ضرورت پرداختن به آمایش مناطق مرزی است. نتیجه گیری مطالعات این مقاله نشان می دهد که توسعه و امنیت در مناطق مرزی، لازم و ملزوم یکدیگر است. همچنین، شدت عدم تعادل منطقه ای میان مناطق مرزی و مناطق داخلی در ایران بر توسعه ملی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، اگر چه توسعه نیافتگی در مناطق مرزی که منجر به ناامنی می شود، اثرات خود را بر توسعه نیافتگی و ناامنی در کل کشور می گذارد. اما موانع ذهنی و عینی زیادی تاکنون باعث شده است این گونه تاثیرات منفی ادامه داشته باشد. آمایش مناطق مرزی سعی دارد این موانع را بردارد و با ارایه یک نوع برنامه ریزی فضایی- راهبردی، توسعه یکپارچه و پایداری ملی را تحقق بخشد.
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی منطقه ای دراستانهای ساحلی شمال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کشور ما در منطقه و جهان، و نیز قرار گرفتن ایران در معرض آسیب های طبیعی، مسائلی چون تحریم های اقتصادی، محدودیت های تامین منابع مالی، نوسانات شدید درآمدهای نفتی و ... احتمال بروز اتفاقات و رخدادهای غیرمنتظره به ویژه در حوزه برنامه ریزی کشور بسیار زیاد است. لذا ضروری است آسیب شناسی نظام برنامه ریزی منطقه ای در کشور مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اینکه تاکنون در مطالعات آسیب شناسی و ارزیابی های علل آن به مشکلات ریشه ای نظام برنامه ریزی اشاره نشده و صرفاً به مسائل حاشیه ای برای آسیب شناسی های نظام برنامه ریزی توجه شده است، است لذا در این پژوهش سعی گردید آسیب شناسی نظام برنامه های توسعه در محور فرایندها صورت گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و پیمایشی و تکنیک دلفی ، عوامل موثردر ایجاد آسیب های نظام برنامه ریزی منطقه ای کشور با مطالعه موردی استانهای شمالی کشور احصا شده و ماتریس تاثیرات متقاطع برای بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر تکمیل و با بهره گیری از تکنیک های تحلیلی و نرم افزار MICMAC، کلیدی ترین عوامل موثردر آسیب شناسی نظام برنامه ریزی منطقه ای موجود با تاکید بر استانهای شمالی کشورشناسایی گردید . این عوامل شامل: حاکمیت برنامه ریزی اقتصادی و بخشی ، نحوه انتخاب اهداف و ابزارهای برنامه های توسعه و نیز عدم توجه به سناریوهای احتمالی در اینده و نیز متمرکز بودن نظام برنامه ریزی در کشور از اصلی ترین عوامل و چالشهای موجود در نظام برنامه ریزی بوده که در نهایت راهکارهای مناسب اصلاح فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای ارائه شد.
مقایسه تطبیقی عوامل مؤثر بر موفقیت فضای عمومی (خیابان و پارک) در ذهن و رفتار شهروندان آنکارا و تهران با تأکید بر نقش نظام برنامه ریزی فضای عمومی در شهرهای مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
5 - 18
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفاده کنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندی ها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم می داند، در حالی که براساس این ادعا، این همانندی میان مردمی که با همان ملیت در شهرهای کوچک زندگی می کنند، بسیار کمتر است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی میزان این همانی عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی در ذهن و رفتار شهروندان و قیاس نقش بالقوه نظام برنامه ریزی در ارتقای موفقیت فضای عمومی در دو شهر تهران و آنکارا می باشد. در این تحقیق که بر اساس ماهیت و روش توصیفی و از نظر شیوه نگارش توصیفی - تحلیلی است، به منظور شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی از دیدگاه کاربران (جنبه ذهنی)، میزان تطابق عوامل ذهنی یاد شده با ویژگی های عینی فضاهای منتخب کاربران (جنبه عینی) و مقایسه تطبیقی میزان شباهت نتایج در دو شهر یاد شده از روش کیفی ریپ (تحقیق توصیفی موردی) و ابزار مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور بررسی مقایسه ای نقش نظام برنامه ریزی در موفقیت فضاهای عمومی نیز روش تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی به کار رفته است.حجم نمونه در این تحقیق بر اساس روش ریپ 300 نفر می باشد که از جامعه آماری دانشجویان رشته معماری و طراحی صنعتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز(150 نفر) و متو آنکارا (150نفر) به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق فرض یکسان بودن اولویت ها و نیازهای مردم در شهرهای بزرگ را تأیید نموده و نشان می دهد که تفاوت اندکی میان ذهنیت شکل گرفته از یک فضای موفق با ترجیح فضا برای حضور در اوقات فراغت وجود دارد و ذهنیت شهروندان با عینت اتفاق افتاده تقریباً منطبق است. یکسان بودن افق طرح در برنامه ریزی از مقیاس ملی تا محلی، وجود برنامه ریزی در سطح ملی برای جذب توریست و مطرح شدن آنکارا به عنوان یک شهر جهانی و تلاش برای کسب جایگاه در میان کشورهای اروپایی از مواردی است که توجه به کیفیت فضای عمومی در آنکارا را ارتقا داده؛ هر چند برنامه ریزی جامع مستقلی برای فضاهای عمومی در این شهر همانند تهران وجود ندارد.
ارکان جهت ساز در نظام برنامه ریزی کشور براساس گفتمان ولایت فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
۱۴۴-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
نظام برنامه ریزی کشور، باید ملهم از ارزش ها، ارکان و عناصر برنامه ریزی و در نتیجه جهت دهنده و هدایت گر مسیر حرکت جامعه باشد. هدف پژوهش، تبیین مانی و ارکان نظام برنامه ریزی کشور است که برمبنای گفتمان ولایت فقیه اندیشه های حضرت امام خمینی+ و مقام معظم رهبری و در سه سطح اهداف ارزش ها، دکترین و سیاست ها صورت پذیرفته است. در انجام مطالعه، از روش مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و سپس مراجعه به متخصصان استفاده شد. به کمک تحلیل محتوای کیفی کلیه بیانات امام خمینی+ و مقام معظم رهبری در خصوص نظام برنامه ریزی و توسعه و پیشرفت کشور، تجزیه و تحلیل شد و سپس با مراجعه به متخصصان، الگوی استخراج شده، مورد ارزیابی و اعتبارسنجی قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق، مهم ترین ارکان جهت ساز نظام برنامه ریزی کشور در سه بعد اهداف، دکترین و سیاست ها تبیین و پیشنهادات اصلاح نظام برنامه ریزی کشور ارائه گردید.
آسیب شناسی تحقق پذیر آمایش سرزمین در ایران نمونه موردی: دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
127 - 162
حوزه های تخصصی:
با اینکه قریب به نیم قرن از ورود مفهوم «آمایش سرزمین» به نظام برنامه ریزی ایران می گذرد، اما هنوز آمایش سرزمین در محاق پنج دسته چالش «معرفت شناسی»، «مشروعیت»، «روش شناسی و روش»، «محتوایی» و «تحقق پذیری» گرفتار بوده و امر «توسعه سرزمینی» نیز مستمراً از عدم تعادل ها و نابرابری های فزاینده، تعارضات بین بخشی و بین منطقه ای، تخریب منابع و اضمحلال فرصت های توسعه رنج می برد. چالش «تحقق پذیری» به عنوان یک حلقه مفقوده در نظام برنامه ریزی (و جریان آمایش سرزمین)، بی شک اساسی ترین، ملموس ترین و فراگیرترین این چالش ها بوده که به نحوی برون داد سایر چالش ها نیز است. «تحقق پذیری» نیز از جمله مفاهیم سهل و ممتنع بوده که تعریف مورد اجماعی در جامعه علمی ندارد. با این حال باید آن را مقوله ای فرایندی دانست که الزامات آن باید در هر سه مرحله «پیشاتدوین»، «در حین تدوین» و «پساتدوین» مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر، هدف اصلی تبیین مفهوم «تحقق پذیری» از یکسو و بررسی آسیب شناسانه تحقق پذیری دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین در ایران با بهره گیری از روش پانل (مصاحبه عمیق با کارشناسان، صاحب نظران و دست اندرکاران موضوع) از سوی دیگر است. نتایج نشان می دهد آسیب های مختلفی در هر سه ساحت پیشاتدوین (ساختاری - نهادی، قانونی و مدیریتی)، تدوین (مفهوم شناختی، روش شناختی و سازوکار تدوین) و پساتدوین (فرایندهای تصویب، اجرا و نظارت) بر جریان آمایش سرزمین مترتب بوده که تقریباً در دوره های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته و سبب تداوم اختلال در تحقق پذیری آمایش سرزمین شده است.
بررسی عوامل موثر بر فقدان رویکرد آینده پژوهی در فرایند نظام برنامه-ریزی منطقه ای مطالعه موردی: استانهای ساحلی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
135 - 155
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به روند توسعه یافتگی و رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، مشاهده می شود علیرغم اینکه کشور ما از لحاظ منابع غنی، موقعیت جغرافیایی و توسعه اقتصادی همواره در زمره کشورهای متوسط قرار داشته است، لیکن تاکنون در مطالعات منطقه ای به جایگاه آینده پژوهی در نظام برنامه ریزی اشاره نشده و صرفاً به مسائل روزمره و کم اهمیت برای هدف گذاری نظام برنامه ریزی توجه شده است. در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است، با ترکیبی از روش های اخذ اطلاعات اسنادی و پیمایشی با بهره گیری از تکنیک دلفی سعی گردید عوامل موثر در عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای، با مطالعه موردی استانهای شمالی احصا و با بهره گیری از تکنیک های تحلیلی و نرم افزار MICMAC، کلیدی ترین عوامل موثر در عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای کشور با تاکید بر استانهای شمالی شناسایی و تبیین گردد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد عواملی چون؛ حاکمیت برنامه ریزی اقتصادی بخشی، نحوه انتخاب اهداف و ابزارهای برنامه های توسعه، عدم توجه به سناریوهای احتمالی در آینده و متمرکز بودن نظام برنامه ریزی، از اصلی ترین عوامل عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای کشور بوده است. در نهایت راهکارهای مناسب جهت اصلاح فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای نیز ارائه گردید.
تبیین جایگاه برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
685 - 704
حوزه های تخصصی:
امروزه حقوق توسعه یکی از شاخه های اصلی از علم حقوق است که دستیابی بشر به خواسته های اساسی را تسهیل می کند و مورد توجه ملل مختلف است. برای دستیابی به توسعه نیاز به برنامه ریزی است که در قالب نظام برنامه ریزی صورت می گیرد. الگوهای مختلفی برای دستیابی به توسعه وجود دارد که دولت ها به عنوان اعمال کننده حاکمیت و اقتدار عمومی، بر مبنای ایدئولوژی، آرمان ها، اصول و اهداف کلان جامعه خود که در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی متجلی می شوند، با توجه به عنصر هدفمندی به برنامه ریزی توسعه می پردازند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین جایگاه حقوقی برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی ایران است و به شناسایی الگوهای مختلف توسعه می پردازد و در نهایت به این پرسش پاسخ می دهد که نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران با کدام یک از الگوهای توسعه، منطبق است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد، برنامه ریزی توسعه در ایران، با الگوهای اقتصادی رایج، منطبق نیست و در نهایت با تبیین نظام حقوقی برنامه ریزی توسعه در ایران، الگوی مناسب پیشنهاد می شود.