فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۵۵ مورد از کل ۱۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش کرده است تأثیر اثبات گرایی از نوع آمریکایی آن را بر سیاست های امنیتی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران و مطالعه موردی ترور شهید والامقام سلیمانی را بررسی کند. سوال اصلی این پژوهش نیز، چگونه آمریکا از طریق راهبرد «قدرت سازی مجازی» به دنبال توجیه اقدام نظامی علیه فرمانده سپاه قدس در قالب یک جنگ ترکیبی بوده است؟روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات آن، اسنادی- کتابخانه ای (واقعی و مجازی) بوده و روشی که در این پژوهش برای تحلیل داده ها استفاده شده است؛ روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بوده است. اسناد اصلی این پژوهش برای تحلیل، مبتنی بر مقالات شش نشریه آمریکاییNew York Times, Washington Post, Foreign Policy, Atlantic, New Yorker, News Week در بازه سال های 2010 تا 2015 انتخاب شده است. نتایج: این پژوهش به این نتیجه رسیده است که اگرچه پس از فروپاشی شوروی شاهد جایگزینی فرا اثبات گرایی و رویکردهای نرم افزارگرایانه در سیاست های امنیتی آمریکا بوده ایم؛ اما بازگشت رویکرد سخت افزارگرایانه در کنار رویکردهای نرم، باعث آغاز نوع خاصی از اتخاذ معادلات امنیتی توسط نخبگان آمریکایی شده است. نخبگان آمریکایی با «قدرت سازی مجازی» از سردار سلیمانی به-دنبال برجسته سازی عمدی او بودند به گونه ای که او را عامل مخل سیاست های به اصطلاح امنیت آفرین آمریکا در منطقه غرب آسیا معرفی کنند.
تبیین نقش شهید سلیمانی در ناکامی راهبردهای آمریکا در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سردار شهید سلیمانی نقش مهمی در ناکامی های آمریکا در منطقه داشت که بسیاری از مقامات غربی نیز به این امر اذعان کرده اند. شهید سلیمانی از طریق دو ویژگی مهم خصوصیت های شخصی و سازمانی(مدیریتی) توانست گفتمان مقاومت را در سطح منطقه نهادینه کند و اکنون ظهور و بروز اقدامات شهید سلیمانی را می توان در سطوح مختلف منطقه مشاهده کرد. با استفاده از روش داده بنیاد و در جهت بررسی کیفی این موضوع از این روش در مقاله استفاده شده تا بدین وسیله بتوان تعداد مولفه های گسترده تری را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف بررسی نقش شهید سلیمانی در ناکامی های آمریکا در منطقه طراحی شده است که با روش نمونه گیری غیرهدغمند و مبتنی بر مصاحبه استفاده شده است. ازمهمترین نتایج این پژوهش بحثگسترش گفتمان انقلاب اسلامی، مقاومت و مکتب شهید سلیمانی در اقصی نقاط جهان و تبدیل شدن آن به الگو و فعال سازی و بکارگیری ظرفیت عواملی نظیر سیاستگذاران، نخبگان، کارگزاران، سازمان های مردم نهاد، جریانات سیاسی-فرهنگی، نظامی- امنیتی و رسانه های ارتباطی جدید، در راستای تقویت و ارتقاء میدان و دیپلماسی فراگیر مقاومت محور است. همچنین مولفه ها و شاخص های الگوی نقش شهید سلیمانی در ناکامی های آمریکا در منطقه نیز در این پژوهش نشان داده شده است.
رویکرد نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس شورای اسلامی در قبال جنگ عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران مجلس شورای اسلامی به عنوان میراث انقلاب مشروطه، از ارکان مهم تصمیم گیری در ارتباط با مسائل مهم کشور است. با عنایت به جایگاه مجلس در کشور، بحث درباره مواضع مجلس در قبال جنگ عراق و ایران از موضوعات درخور توجه برای پژوهش است. از طرفی واکاوی مواضع مجلس شورای اسلامی در برابر جنگ عراق و ایران می تواند به ما در درک بهتر این رویداد کمک کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش تحلیل مضمون با تکیه بر مطالعات اسنادی است. پژوهش بر پایه مشروح مذاکرات دوره دوم مجلس شورای اسلامی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مواضع نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس اسلامی در قبال جنگ عراق و ایران چه بوده است؟یافته های مقاله نشان می دهد که با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نمایندگان در راستای تقویت نیروهای نظامی کشور با تأمین امکانات و تجهیزات نظامی آنها، توجه به زیرساخت ها، مدیریت صحیح عملیات های جنگی، اجرای قانون نظام وظیفه و تأکید بر نقش بسیج در جنگ موضع گرفتند.
تحلیل روایت از زمینه ها، فرایند و تجربه عضویت در داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته اعضای بومی داعش در عراق و فرایندی که آنان را از یک شهروند عادی به عضوی از داعش تبدیل کرده انجام گرفته است. این مساله از زاویه روایت اعضای اسیر شده داعش در زندان های دولت عراق مورد توجه قرار گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش کلیه اعضای داعش در زندان های عراق هستند که با نمونه گیری برحسب موارد دردسترس، مورد مصاحبه قرار گرفته اند. مجموعه این مصاحبه ها در کتاب «از فرانکفورت تا رقه» منتشر شده و به عنوان منبع گردآوری داده های این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش «تحلیل روایت» بهره برده شده و روایت تجربیات اعضای اسیر داعش، در قالب چهار موقعیت «زندگی پیش از عضویت در داعش»، «تحول اوضاع»، «زندگی زیر پرچم داعش» و «اسارت» بازنمایی شده است. در نتیجه پژوهش مشخص شده هرچند نمی توان زمینه های مذهبی را نادید انگاشت؛ اما عامل اصلی شکل گیری داعش را باید در زمینه های اجتماعی و غیردینی آن جستجو نمود. مشابهت این تشکیلات با تشکیلات غیرمذهبی مانند مجاهدین خلق(منافقین)، پژاک، کومله و دموکرات و امثال آن، و نیز حضور آشکار چهره های غربی به عنوان فرماندهان و رهبران آن، ابعاد مذهبی آن را به شدت کم رنگ نموده و ابعاد اجتماعی مانند فقر و حس تبعیض را در کنار زمینه های سیاسی-امنیتی در جایگاه مهم تری می نشاند.
سامانه های پشتیبانی رزم در عملیات مشترک بیت المقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانه های پشتیبانی رزم نیز دچار تغییر اساسی گردیده و ابعاد جدید و پیچیده ای یافته است. به طوری که از انجام عملیات تک نیرویی با پشتیبانی سایر نیروها به عملیات منطقه ای در جغرافیای مختلف تغییر شکل داده و امروزه با توسعه مفاهیم نوظهور، حتی عملیات وسیع در ابعاد مختلف نظامی و غیرنظامی را در حوزه نرم و سخت در بر می گیرد. سامانه های رزم شامل 9 مولفه است، 2 مولفه اطلاعات و عملیات رزمی هستند و 7 مولفه پشتیبانی رزمی است، در این مقاله فقط به سامانه-های پشتیبانی رزمی پرداخته می شود. به همین دلیل هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل مرتبط با سامانه های پشتیبانی رزم در عملیات مشترک بیت المقدس است. این مقاله کاربردی و به روش توصیفی- تبیینی اجرا شده است، ابزار اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده، حجم نمونه 55 نفر است. طبق یافته های تحقیق تعداد 7 سامانه پشتیبانی رزم با 56 عامل به دست آمده است بر اساس نتایج تحقیق سامانه توپخانه و موشک شامل 8 عامل، سامانه پدافند هوایی 7 عامل، هوا/ زمین 8 عامل، مهندسی رزمی 8 عامل، پشتیبانی خدمات رزمی 12 عامل، ارتباطات 6 عامل، جنگال و سایبری 7 عامل.
کاربست مفهوم پایداری و مقاومت با محوریت آزادی فلسطین در ادبیات جهان اسلام (طراحی یک مدل عملگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری شاخه ای از ادبیات است که دو مفهوم نهادینه شده مبارزه و مقاومت را در بطن خود دارد. مبارزه با مجموعه ظلم و ستم، استبداد و اختناق که هدف اصلی آن تحقق آزادی و رهایی بوده و مقاومت نیز تا نیل به این هدف مورد تأکید این نحله از ادبیات است. در این راستا، مسأله فلسطین، تهییج مبارزان فلسطینی و ستایش مقاومت آنان و نیز ترسیم چهره اشغالگران صهیونیستی یکی از مهمترین تجلی های ادبیات مقاومت قلمداد می شود. شاعران بسیاری این موضوع را به انحاء مختلف در قالب آثار منظوم و منثور فارسی و عربی مطرح نمودند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، کاربست مفهوم پایداری و مقاومت با موضوع فلسطین و طراحی یک مدل عملگرا در این رابطه است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس فراترکیب انجام می شود. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی سال های 1392 تا 1402 شمسی و با موضوعیت ادبیات پایداری و مبارزه مردم فلسطین به چاپ رسیده اند، می باشد. نویسندگان با جستجو در میان پایگاه های علمی مطرح داخلی تعداد 66 مقاله را از میان 148 مقاله برگزیده و پس از تحلیل محتوای آنها، مقوله ها و مفاهیم استخراج شده و اولویت سنجی آنان نیز با بهره گیری از روش آنتروپی شانون انجام شد. براساس یافته های پژوهش، 32 مفهوم در قالب 8 مقوله شناسایی و در قالب دو دسته عوامل سلبی و عوامل ایجابی تفکیک شدند. مفاهیم سلبی، به ترتیب شامل مفاهیمی همچون: نقض گسترده حقوق بشر از سوی صهیونیست ها، انتقاد شدید از سکوت جوامع بین الملل، نفی هرگونه سازش، نفی جامعه غفلت زده و مفاهیم ایجابی نیز به ترتیب شامل مواردی همچون:گذار ازهویت عربی به هویت اسلامی، بسط مرجعیت شهامت و شهادت طلبی، ائتلاف و اتحاد، تحقق وعده الهی(ترسیم افق روشن پیروزی) می باشند.
بررسی تطبیقی نقش عوامل جغرافیایی در عملیات های آزادسازی خرمشهر و حلب سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره در بروز جنگ ها، نقش جغرافیا، نقشی انکارناپذیر و حیاتی است. مولفه ها و عوامل جغرافیایی به قدری در سرنوشت جنگ ها موثرند که می توانند شکست و یا پروزی در جنگ را رقم بزنند. جنگ تحمیلی هشت ساله عراق بر علیه ایران و جنگ داخلی سوریه هم از منظر جغرافیا قابل بررسی و اتقان است. به اذعان صاحب نظران و کارشناسان، امروزه یکی از اساسی ترین کاربردهای جغرافیا، تاثیر گذاری آن بر تدوین راهبردهای دفاعی است. پژوهش حاضر کوشیده تا با هدف بررسی تطبیقی نقش عوامل جغرافیایی در دو عملیات آزادسازی خرمشهر و آزادسازی حلب، مولفه های جغرافیایی نقش آفرین در هر دو عملیات را احصاء نماید. سئوال اصلی این پژوهش عبارت است از نقش عوامل جغرافیایی در دو عملیات آزادسازی خرمشهر ایران و حلب سوریه چیست و اساسا اشتراکات و تفاوت های جغرافیایی اثرگذار در آزادسازی خرمشهر و حلب کدام اند؟ این پژوهش از نوع پژوهش های علّی یا پس رویدادی بوده که به روش «داده بنیاد» و با ابزار مصاحبه از جامعه آماری خود انجام شده است. پس از اشباع نظری در مصاحبه ها، کدگذاری باز، شکل گیری مفاهیم و ظهورمقوله ها از مفاهیم انتزاع شده در هر دو عملیات انجام و موارد اشتراک و افتراق دو عملیات آزادسازی خرمشهر و آزادسازی حلب احصاء گردید. بنا به یافته های پژوهش آزادسازی خرمشهر و حلب سوریه دارای اشتراکات و افتراقات زیادی در حوزه های رهبری، فرماندهی، ویژگی های کیفی و کمی جمعیت، اقلیم، هیدرولوژی، توپوگرفی و غیره می باشند.
عوامل مؤثر در غافل گیری عراق در عملیات والفجر 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتیجه عملیات والفجر ۸ تغییر موازنه جنگ به نفع ایران بود. علت اصلی موفقیت در این عملیات، غافل گیری ارتش عراق در منطقه فاو بود. سوالات این تحقیق عبارتند از: چه عواملی در غافل گیری ارتش عراق مؤثر بوده اند؟ و یا این که ارتش عراق در چه ابعادی غافل گیر شد؟ و میزان این غافل گیری در چه حدی بوده است؟ و آخر این که غافل گیری ارت ش ع راق در پیروزی عملیات والفجر ۸ به چه میزانی مؤثر بوده است؟ روش این تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و از طریق بررسی کتب و اسناد و مدارک و فیش برداری از آنها، مصاحبه و پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. نتایج حاصله تحقیق:حفاظت اطلاعات، عملیات فریب به ویژه در منطقه هورالهویزه، انجام عملیات های پشتیبانی به خصوص در منطقه ام الرصاص، تاکتیک های عبور از رودخانه، خط شکنی و سرعت عمل در اجرای مراحل عملیات و شرایط جوی در شب عملیات از عوامل مؤثر در غافل گیری عراق در عملیات والفجر ۸ بودند و در این رابطه زمان عملیات نیز تا حدودی به این امر کمک نمود. ارتش عراق در عملیات والفجر ۸ در ابعاد استراتژیکی و عملیاتی به طور کامل و در بعد تاکتیکی نیز تا حدود زیادی غافل گیر شد. میزان غافل گیری ارتش عراق در این عملیات نیز بسیار بالا بوده است، به طوری که مهم ترین و اصلی ترین عامل در پیروزی عملیات محسوب می شود. میزان تأثیر غافل گیری ارتش عراق، به حدی بود که اگر عراق با تمام توانایی هایش در این عملیات غافل گیر نمی شد، پیروزی ایران در این عملیات امکانپذیر نبود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی بر مبنای مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی بر مبنای مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 24 نفر از اساتید دانشگاهی برنامه ریزی درسی، کارشناسان آموزش و پرورش و مدیران و معلمان با سابقه دوره ابتدایی، خبرگان آشنا به مکتب شهید سلیمانی و دوستان و همرزمان ایشان می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ جامعه آماری بخش کمی شامل شامل کلیه معلمان ابتدایی و کارشناسان برنامه ریزی آموزش وپرورش شهرستان کرمان به تعداد 2654 نفر است. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن 176 نفر می باشد که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای NVIVO ویراست 11، SPSS ویراست 23، Smart PLS ویراست 3/3 استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری داده های کیفی منجر به استخراج 92 کُد باز، 29 کدمحوری و 13 کد انتخابی گردید. همچنین نتایج نشان می دهد مقوله های محوری شرایط علی، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای اجرای الگوی برنامه درسی بر مبنای مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی، عوامل تشکیل دهنده الگوی برنامه درسی بر مبنای مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی آموزش وپرورش کرمان می باشند و تقویت و پایداری هویت ملی، تحقق عدل جهانی و آرمان اسلامی مدنظر شهید سلیمانی و ارتقا جایگاه دینی نظام تعلیم و تربیت بیشترین تأثیر را در الگوی پژوهش دارند
ارائه الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مؤلفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه پرورشی در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت دانش آموزان و فرزندان این سرزمین وظیفه خطیری است که رهبر بزرگ انقلاب بر دوش ما قرار داده است که در این راستا برنامه پرورشی در مدارس می تواند به عنوان یک اهرم جهت پرورش و تربیت جنبه های اخلاقی، اسلامی و معنوی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. اما استفاده از یک الگو بومی و ملی به مثابه یک قهرمان مانند سردار شهید قاسم سلیمانی که نه نتها یک رزمنده، جنگجو، فرمانده و یک مدیر بود بلکه یک قهرمان فراملی است می تواند در این امر نقش بزرگ و پررنگی داشته باشد. هدف این تحقیق ارائه یک الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مولفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه ی پرورشی در دوره متوسطه است. این تحقیق از نوع کیفی است و در قالب پارادایم تفسیرگرایی، به شیوه کیفی صورت گرفت. جامعه آماری ونمونه این پژوهش کلیه سخرانی های شهید حاج قاسم سلیمانی بود که بالغ بر 22 سخرانی و دستنویس بود که جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از تحلیل داده ها و استخراج مضمون های مورد نظر، 203مضمون پایه و با دسته بندی و تحلیل مضمون 18 مضمون سازمان یافته استخراج شد و در نهایت 5 مضمون فراگیر ابعاد تربیتی جهادی و شهادتی، مذهبی و معنوی، ابعاد تربیتی اجتماعی، ابعاد تربیتی شخصیتی، ابعاد تربیتی سیاسی بدست آمد که به ترتیب ابعاد و مولفه های مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تحت یک الگو ارائه شد.
استراتژی ترکیه در مقابله با «پ. ک.ک»، داعش و ملاحظات راهبردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعه حزب کارگران کردستان ترکیه"پ.ک.ک" و شاخه شهری آن، یعنی اتحادیه دمکراتیک جوانان مدافع میهن (YDGH) در شهرهای کردی ترکیه در ماههای اخیر به مدت چند هفته حاکمیت ملی ترکیه را در این نواحی متزلزل کرده و کنترل امنیتی شهرها از دست نیروهای دولتی خارج کرد. البته آثار اجتماعی منازعه اخیر، جلوه ای از بحران هایی را تداعی می کند که برخی از کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه با آن دست به گریبانند. پژوهش حاضر ضمن پاسخگویی به سؤال اصلی یعنی چگونگی مواجهه سیاست خارجه ترکیه با "پ.ک.ک" و تاثیر آن بر ملاحظات راهبردی امنیتی جمهوری اسلامی ایران، به بیان تحولات اجتماعی و سیاسی در جامعه کردی پرداخته و رویکرد "پ.ک.ک" و جریانات سیاسی کردی ترکیه را مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش که آمیخته ای از تجربیات میدانی محقق و توصیفی - تحلیلی است در رسیدن به اهداف تحقیق و یافته های آن که سیاست خارجی ترکیه در مواجهه با "پ.ک.ک" را عنوان می کند و به نوعی ملاحظات راهبردی امنیتی بر جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار می دهد، بیان می نماید. اینکه رویکرد اخیر جریان کردی تا چه حد می تواند ژئوپلتیک ملی ترکیه را وارد نوعی دگردیسی بنیادین کند و آیا می تواند الگوی نوینی در مدیریت مناطق قومی کردهای ترکیه ایجاد کند؟ سوالاتی است که در متن بدان پاسخ خواهیم داد.
واکاوی شاخصه های قدرت نرم مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با تأکید بر بیانات امام خامنه ای(مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهید قاسم سلیمانی اصلی ترین شاخص قدرت نرم جمهوری اسلامی در منطقه بود. به نظر میرسد مطالعه بیانات رهبر معظم انقلاب درباره این شهید بزرگوار میتواند بهترین راهنما برای احصای شاخصهای مکتب حاج قاسم سلیمانی باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده به این سئوال پاسخ داده شود که شاخصه های قدرت نرم مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با تاکید بر بیانات امام خامنه ای(مدظله العالی) چیست؟ پژوهش حاضر توسعه ای-کاربردی بوده و بر حسب ضرورت از روش های اسنادی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر واکاوی شاخصه های قدرت نرم مکتب شهید قاسم سلیمانی با تاکید بر بیانات امام خامنه ای است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت نرم مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با تاکید بر بیانات امام خامنه ای عبارتند از صدق و اخلاص، مسئولیت پذیری،شجاعت و تدبیر توامان ، ولایتمداری و دشمن شناسی و استکبارستیزی خواهند بود.
تبیین پیامدهای امنیتی عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل و تأثیر آن بر امنیت محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی پیامدهای امنیتی عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی و سنجش تاثیر آن بر محور مقاومت است. مسئله ی پژوهش تبیین تاثیر روند طرح منطقه ای رژیم صهیونیستی در روند عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی با تمرکز بر محور غربی – عبری است. روش پژوهش نیز کیفی و مبتنی بر اسناد و فیش برداری می باشد وحسب هدف یک تحقیق کاربردی به حساب می آید و از آنجایی که این پژوهش درصدد کشف پیامدهای یک رویداد در پی یافتن موضوع موجود و شناسایی روندهای حاکم است، لذا رویکرد توصیفی خواهد داشت. برقراری روابط استراتژیک میان اعراب با رژیم صهیونیستی، این رژیم را قادر می سازد تا از طریق کشورهای عربی برخی اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی- امنیتی را علیه محور مقاومت افزایش دهد. یافته های مقاله نشان میدهد؛ عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی از زوایای مختلف بر امنیت محور مقاومت تاثیر می گذارد که شامل عواملی همچون ایجاد یک موازنه تهدید علیه محور مقاومت، ایجاد صف بندی های جدید در منطقه علیه محور مقاومت، توسعه نفوذ آمریکا در سطح منطقه، رشد گروه های تروریستی، عدم شکل گیری رژیم و ترتیبات امنیتی پایدار در خاورمیانه و انزوای منطقه ای و تضعیف محور مقاومت می باشد.
بررسی و تحلیل تاکتیک های رزمی گروه های تکفیری در جنگ شهری (مطالعه موردی: عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان شروع ناآرامی های داخلی در کشورهای عربی موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی، آمریکا در تلاش بود تا با بهره گیری از گروه های بنیادگرای تکفیری، ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه را به نفع خود تغییر دهد. در این راستا، گروه های مزبور بنا به دلایلی از جمله استفاده از پوشش مردم و استحکام ساختمان ها، و به منظور مصون ماندن از قدرت آتش جبهه مقاومت، شهرها را به عنوان هدف خود انتخاب می کنند. وجود تهدید دائمی اندیشه تکفیری این گروه ها برای جهان اسلام، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهش حاضر را با عنوان "تاکتیک های رزمی جنگ شهری گروه های تکفیری در سوریه و عراق" انجام دهد. هدف پژوهش حاضر، احصاء تاکتیک های جنگ شهری گروه های تکفیری در کشورهای سوریه و عراق است. سوال پژوهش، تاکتیک های رزمی جنگ شهری گروه های تکفیری در سوریه و عراق طلب نموده است. نوع تحقیق کاربردی است و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی(پیمایشی) بوده و جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که گروه های تکفیری به ترتیب اجرای عملیات نامنظم را نسبت به عملیات های منظم در اولویت قرار می دهند. مسئله ای که با توجه به محیط شهر که عملیات نامنظم را ایجاب کرده و از طرف دیگر به دلیل عدم تقارن امکانات عملیاتی گروه های مذکور نسبت به محور مقاومت، امری طبیعی است.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تبعات مناسبات امنیتی حاکم بر روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در هراس از قدرت یابی و گسترش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، اقدام به نزدیکی مواضع کرده و هسته ی اصلی فرایند سازش خود را با ادراک یا تصور تهدید از ایران و مقابله با آنچه تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران می خوانند، قرار داده اند.در این راستا هدف این پژوهش تدوین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تبعات مناسبات امنیتی حاکم بر روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی است.به منظور تجزیه و تحلیل روشمند داده های گردآوری شده، در بخش اعتبارسنجی یافته ها ضمن بهره مندی از مصاحبه ی عمیق با خبرگان موضوع، نظرات آنان درقالب یک پرسشنامه ی محقق ساخته اخذ گردیده، دیدگاه های آنان مبنای تدوین راهبردهای محیط -پایه ی SOAR قلمداد شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که رژیم صهیونیستی با تاکید بر تعارض هویتی، جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین تهدید بقای خود می انگارد. امارات نیز با تاکید بر تعارض منافع و تصور تهدید و نقش آفرینی محدود، احساس عقده حقارت عمیقی در قبال جمهوری اسلامی ایران می نماید. به همین دلیل، ائتلاف راهبردی صهیونیست ها و اماراتی ها با هدف تغییر ساختار امنیت منطقه(ژئوپلتیک خاورمیانه)، صورت پذیرفته است که هدف نهایی هویت بخشی، تثبیت موجودیت و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است.بنابراین این مناسبات تبعات و پیامدهای امنیتی دارد. جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات امنیتی راهبردها را باید ذیل سه محور، تنش زدایی و گسترش همکاری های منطقه ای، افزایش توان نظامی و عناصر قدرت ملی قرار دهد.