فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
389 - 410
حوزههای تخصصی:
با گسترش اسلام چه از طریق ترویج فرهنگی و چه از طریق نبردها و جنگ های توسعه طلبانه؛ می توان به نفوذ هرچه بیش تر اسلام از یک سو و از سویی دیگر رویکرد جدید فرهنگی در بین ادبا، نویسندگان، مورخان و شعرا در زمینه تحولات اجتماعی اشاره داشت. از جمله بخش های ادبی که تحت تأثیر تحولات اجتماعی و سیاسی دوره خود قرار داشته حوزه شعر بوده است. در این دوره شعرای بسیاری بودند، از قبیل اخطل، فرزدق، و جریر در دوره امویان و متنبی و ابوتمام، که با توصیف و شرح فتوحات در قالب جنگاوری و تدبیر فرماندهان و لشکریان افتخار پیروزی ها را به خلفا نسبت می دادند، و در بیش تر این اشعار اشاره های مستقیم و غیر مستقیم به خلیفه و تبریک به او وجود دارد.
بررسی روان شناختی زنانگی در اشعار فروغ فرخزاد
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
42 - 21
حوزههای تخصصی:
یونگ معتقد است که فرد برای رسیدن به رشد روانی و فردیت شخصیت خود از سه مرحله ی کهن الگویی کلان (سایه، آنیما/ آنیموس و خویشتن) عبور می کند و در هر مرحله با گذر از سطوح کهن الگوی به امکانات بیشتری از یکپارچگی روانی دست می یابد. در این پژوهش، نمادهای رشد مرحله دوم فردیت با تأکید بر کهن الگوی آنیما، در اشعار فروغ فرخزاد، بررسی و تحلیل شده است. نمادهای چهار مرحله ی رشد آنیما که با چهار شخصیت اسطوره ای حوا، هلن، مریم و سوفیا نمادین شده اند، در تمام دفتر های شعری فروغ فرخزاد حضور دارند، اما بسامد آن ها همزمان با رشد روانی شاعر تغییر می کند. در سه دفتر اول، بسامد ظرفیت های روانی حوا و هلن و در دو دفتر پایانی بسامد ظرفیت های مریم و سوفیا بیشتر است. فروغ در شعر خود توانست رشد آنیما را تا متعالی ترین سطح آن نشان دهد و در عین حال هرگز سطوح پست تر آن را سرکوب نکرد. به همین دلیل در دو دفتر پایانی نه تنها شاهد حضور مریم و سوفیا هستیم، بلکه ردّپایی از حوا و هلن نیز در پس زمینه ی شعر او دیده می شود. اشعار فروغ فرخزاد بازتاب دهنده ی رشد و یکپارچگی روانی شاعر در حوزه ی آنیماست. وی توانست پرده از چهره های مختلف و متناقض کهن الگوی آنیما برگیرد و زنانگی را لااقل در شعرش از غریزی ترین تا متعالی ترین خصیصه هایش بیان کند و به عنوان یکی از هنرمندان اصیل امروز، تمامیت آنیما را به نمایش گذارد.
دراسه أسلوبیه لقصیده "یا ست الدنیا یا بیروت" لنزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
33-65
حوزههای تخصصی:
لدراسه النص الأدبی مناهج نقدیه متعدده کلٌّ یقارب النص من ناحیه خاصه والنص هو الذی یدعو الناقد إلی اختیار المنهج لأنّ کل نص رغم إمکانیه دراسته بالمناهج المختلفه إلّا أنّ مقاربته تتناسب مع منهج أکثر. الأسلوبیه منهج داخلی یرکّز علی دراسه بنیه النص، فالنص هو الوسیله والهدف فی نفس الوقت. ورغم وجهات النظر المتعدده فی مجال الدراسه الأسلوبیه إلّا أنها تصل فی النهایه إلی دراسه البنیه التی تتألّف من مستویات وإن وجدت فروق فی تصنیف المستویات إلّا أن الأهم عباره عن: المستوی الصوتی، والمستوی الترکیبی والمستوی الدلالی. والأسلوبیه بوصفها فرعاً من اللسانیات التی تری اللغه نظاماً من الرموز والعلاقات، تری النص نظاماً بنیویاً متشکّلاً من الأجزاء التی ترتبط بعضها ببعض. فی الدراسه الأسلوبیه لقصیده نزار وصلنا إلی أنّ خیارات الشاعر فی مجال الصوت والترکیب والدلاله ذات إیحاء دلالی وجمالی. والشاعر تمکّن من امتلاک أسلوبه الخاص بمیزاته الفریده التی تظهر فی اختیار الأصوات والبحر العروضی، ثم فی اختیار الأسالیب الإنشائیه والحقول الدلالیه، وأخیرا فی تجلّی رؤیته من خلال الرموز الأساطیریه.
بررسی تطبیقی مفهوم اژدها در شاهنامه با ادبیات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
193 - 202
حوزههای تخصصی:
دنیای حماسه دنیای درهم آمیخته ای از خوبی ها و بدی هاست. دنیایی است که در آن نیروهای اهورایی با اهریمنان به پیکار برمی خیزند. قهرمانان حماسه سرتاسر زندگی خود را در مبارزه با زشتی ها و پلشتی ها صرف می کنند. هرگاه از «شاهنامه» فردوسی سخن به میان می آید، تصویر نبرد پهلوانان با اژدها در ذهن نقش می بندد. سرگذشت زندگی ضحاک یا همان اژی دهاک نهایت تاریخ اساطیری ایران زمین است؛ سرگذشتی که در گذر زمان، بارها و بارها دگرگون شده و هر بار تکرار این اسطوره جذبه خاصی در متون اوستایی تا فارسی امروزی داشته است. یکی از ویژگی های مهم هر حماسه خرق عادت در حوادث آن است؛ یعنی در لابه لای متون حماسی با حوادث، شخصیت ها و موجوداتی برخورد می کنیم که خارق العاده اند. در عالم طبیعت یا وجود ظاهری و عینی ندارند یا ویژگی هایی که در حماسه از آن برخوردارند در عالم واقع عاری از آن هستند.
قرابت های مضمونی خسرو و شیرین و رومئو و ژولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
63 - 79
حوزههای تخصصی:
در سپهر ادبیات جهان کم تر اثر عاشقانه ای را می توان یافت که یارای هماوردی با منظومه عاشقانه «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی را داشته باشد. شاید تنها اثری را که می توان با این شاهکار ادبی قیاس کرد، داستان عاشقانه تراژیک «رومئو و ژولیت»، س روده ویلیام شکسپیر ، شاعر و نمایشنامه نویس بی مثال ادبیات انگلیس باشد که سرشار از ظرایف و دقایق ادبی و غنایی است. این نوشتار بر آن است تا با خوانشی مقایسه ای، به بررسی محتوا و نحوه پردازش شخصیت های دو داستان مذکور بپردازد و شباهت های موجود در آن را آشکار سازد تا از این طریق پرتوی تازه بر زوایای مغفول مانده این دو اثر گران سنگ و جاوید بیفکند.
بررسی تطبیقی مظاهر و نمودهای آزادی در شعر ملک الشعرا بهار و احمد شوقی بر اساس تحلیل گفتمان ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
33 - 85
حوزههای تخصصی:
سروده های دو شاعر مورد بحث به دلیل وجودِ همسویی های فکری و ادبی فراوان در بیشتر زمینه ها از جمله در حیطه آزادی، همواره بابِ طبعِ دوستداران اهل پژوهش بوده است. بررسی تطبیقی اشعارِ این دو سراینده، نشان می دهد که مضامین مشترکِ وافر و شایانی در پندارِ آنها وجود دارد. در جستار پیشِ رو با تکیه بر متغیرهای گفتمان ون دایک به تبیین مهم ترین نمودهای آزادی و جلوه های آن در اشعارِ دو سخنور ایرانی و مصری، بهار و شوقی، و همچنین تحلیل رویکرد ایشان بر پایه تفکرات ون دایک می پردازیم. با استناد به یافته های تحقیق از میان اضلاع چهارگانه مربع عقیدتی ون دایک، توجه به داده های مشتمل بر نکات مثبت درباره گفتمان خودی و نیز عنایت به دانسته های حاوی نکات منفی در ارتباط با کانون دیگران، در هیأت مؤلفه هایی چون: آزادی، آزادی سیاسی، فرزانگی، مناسبات اجتماعی، آزادی معنوی، آزادی زنان، آزادی قومی و ملیتی، آزادی بیان و اندیشه و... مبنای جهت گیری های سیاسی بهار و شوقی را شکل می دهند. هدف آن است که با تطبیق مفهوم آزادی، درک تازه ای از انسجام ادبیات با اوضاع سیاسی و اجتماعی در حوزه درک بیشتر تعامل ادبی و فرهنگی ِ ایران و کشورهای عربی، به ویژه مصر حاصل شود .روش این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه کتابخانه ای و بررسی مستقیمِ متون و با تمرکز بر شرح و تفسیر درون مایه های موجود حاصل شده است
بررسی تطبیقی موسیقی شعر شاعران مقاومت عرب و افغانستان؛ مطالعه موردی مجموعه شعری کزهر اللوز أو أبعد محمود درویش و از آتش از ابریشم قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
43 - 69
حوزههای تخصصی:
موسیقی، نقش بارز در ساختار شعر امروزی دارد و باعث برانگیختن احساسات مخاطب و نیز زیبایی کلام می شود. ارتباط شعر با موسیقی موضوع غیرقابل انکار است؛ زیرا زیبایی و ماندگاری هر شعری بستگی به میزان بهره مندی آن از موسیقی دارد. ازاین رو محمود درویش و قهّار عاصی، ازجمله شاعرانی هستند که به عنصر زیبایی شناسی توجّه ویژه نشان داده اند. شعر درویش، برخاسته از روح حماسی او و برآمده از حس وطن پرستی او نسبت به سرزمین فلسطین است و مجموعه «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی نیز، از روحیه وطن پرستانه او حکایت دارد؛ هردو کوشیده اند تا با یهره گیری از عنصر موسیقی، مفاهیم و مضامین را به شکل زیبا به مخاطب انتقال دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیده دو شاعر است. بررسی ها نشان می دهد که آنان در اغلب مضامین شعری خویش باهم اشتراک دارند ولی نگارندگان، می کوشند تا شیوه کاربرد موسیقی در شعر این دو شاعر و نحوه همخوانی موسیقی با محتوای آن را روشن سازند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در نحوه استفاده از موسیقی و ارتباط آن را با مضمون و محتوای شعر این دو شاعر اختلاف وجود دارد؛ ولی پیوند میان موسیقی، محتوی، احساسات و اندیشه، همواره در شعر آنان رعایت شده است.
بازتاب مضامین «نی نامه» مولانا در شعر معاصر عرب(با تکیه بر دیوان شش شاعر نام آور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
49 - 75
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرپذیری از اندیشه های متعالی مولانا جلال الدین محمد بلخی در ادبیات ملل این امکان را فراهم می آورد که بتوان انعکاس آثار عرفانی او را در آیینه اشعار دیگران دید و بر کمال و نقص آن واقف شد. جستار حاضر در صدد است تا جلوه هایی از مضامین «نی نامه» مولانا را که عمده ترین محور بحث آن جدایی نی از نیستان و اشتیاق بازگشت به سوی آن هست، در شعر جبران خلیل جبران ، خلیل حاوی ، عبدالوهاب بیاتی ، ابراهیم ناجی ، حسین مجیب مصری و محمود درویش بررسی قرار دهد و میزان تشابه و یا تباین آن ها را تبیین سازد. پرسش اصلی مقاله این است که شاعران مذکور، به هنگام سخن گفتن از نی، تا چه حدودی به معانی و مضامین «نی نامه» نزدیک می شوند و آن ها را چگونه بیان می دارند؟
نگاهی تطبیقی به آثار مشاهیر ایران در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بنا داریم مشاهیر ایران در ابیات عرب را معرفی کنیم. برای این مهم به بررسی ادوار تاریخ ادبیات پرداختیم و روشن شد که سهم ایرانیان در تبلور ادبیات عربی چشمگیر است. اسلام با ورود به ایران طرفدارانی پیدا کرد، و اختلاط اعراب با ایرانیان باعث شد تا فرهنگ دو کشور بر یکدیگر تأثیر بگذارد. این تأثیر در دوره اموی کم رنگ تر است چون حکومت اموی همواره نژاد عرب را بر غیر عرب به خصوص ایرانیان ترجیح می داد و همین باعث شد که ایرانیان کم تر در این دوره وارد حوزه ادبی شوند. ولی اختلاط شدید و رفعت مقام ایرانیان در دوره عباسی در ظهور چهره های مذهبی، ادبی و علمی سهم شایسته ای دارد. در این مقاله با برخی مشاهیر که بیش تر چهره های ادبی هستند آشنا می شویم و با نگاهی تطبیقی به بررسی آثار آن ها می پردازیم.
تحلیل «خورشید و جمشید» بر پایه نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
91 - 111
حوزههای تخصصی:
"ریخت شناسی" یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است کهدر آن منتقد در پی یافتن روابط میان ساختار داستان است. این مبحث را نخستین بار ولادیمیر پراپ با الهام از اندیشه های فردینان دو سوسور در بحث ساختارشناسی زبان وارد عرصه نقد ادبی کرد. وی که اساس کارش را بر پایه اعمال شخصیت های موجود در داستان «قصه های پریان» قرار داد، پس از تجزیه و تحلیل کنش ها و کارکردهای این داستان ها، به وضوح دریافت که همه داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند، و می توان این قوانین ساختاری را به عنوان فرمولی کلی درباره داستان های سایر ملل نیز به کار برد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری داستان «جمشید و خورشید» که یکی از سروده های موفق ادبیات غنایی فارسی است، سعی می کند تا با بررسی کارکردها و سیر توالی آن ها در هر نقش و مقایسه با نظریه پراپ، به میزان انطباق این کارکردها با نقش ها و خویش کاری های موجود در داستان دست یابد.
بناء الشخصیة الروائیة فی "بقایا صور" لحنا مینه و"جای خالی سلوتش" لمحمود دولت آبادی وفقا لهرم ماسلو للحاجات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
63 - 88
حوزههای تخصصی:
سیکولوجیه الشخصیه من الموضوعات الأساسیه فی علم النفس، حیث یتمّ تحدید السمات والعوامل التی تؤثّر على عملیات التفکیر والعاطفه والسلوک البشری الطبیعی أو غیر الطبیعی، ویتمّ تحلیل أسباب السلوک البشری فی المواقف المختلفه. حتى الآن، تمّ اقتراح العدید من النظریات فیما یتعلق بعلم نفس الشخصیه، ومن أبرزها نظریه هرم أبراهام ماسلو نظرًا لتأکیدها على مراحل تطور الشخصیه بناءً على الاحتیاجات البشریه الخمسه (الفسیولوجیا، والأمن، والاعتماد، واحترام الذات، وتحقیق الذات). یعتقد ماسلو أن عملیه تلبیه الاحتیاجات البشریه لها عملیه هرمیه تعتمد على الإشباع النسبی للاحتیاجات السابقه. بالاعتماد على المنهج الوصفی-التحلیلی والنهج المقارن متعدد التخصصات، تحاول الدراسه الحالیه فحص نمو کل شخصیه فی روایتی "بقایا صور" لحنا مینه و"جای خالی سلوتش" لمحمود دولت آبادی، بالإضافه إلى تحلیل الأبعاد النفسیه وأبعاد النمو المختلفه، وتتناول مرحله الاحتیاجات الفسیولوجیه إلى مرحله تحقیق الذات وتأثیر العوامل المختلفه خلال کل مرحله. أظهرت النتائج أنّ أیه من الشخصیات فی الروایتین لم تصل إلى مرحله تحقیق الذات بل وحتى احترام الذات التام؛ ومع ذلک، مع الأخذ فی الاعتبار أنه فی روایه "جای خالی سلوتش" کانت هناک ظروف اجتماعیه واقتصادیه وأمنیه مؤاتیه لشخصیات الروایه أکثر من "بقایا صور"؛ لذلک، تمّ توفیر منصه مناسبه نسبیًا لمراحل ماسلو التحفیزیه لشخصیات هذه الروایه.
نقد تطبیقی سه سفرنامه معاصر ایران در سطح توصیف زبانی از الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها از جمله آثاری هستند که به دلیل جنبه های انتقادی، قابلیت تحلیل از دیدگاه گفتمان انتقادی را دارند. در الگوی سه سطحی تحلیل انتقادی گفتمان، متن در سه لایه بررسی می شود. سطح نخستین که به محور همنشینی و افقی کلام محدود است، واژگان و دستور زبان را در بر می گیرد و از طریق بررسی تکنیک های زبانی مد نظر فرکلاف می توان به ویژگی های سبکی و ایدئولوژیکی متن دست یافت. با توجه به این امر و در پاسخ به این پرسش که تکنیک های توصیفی زبان، کدامیک متأثر از ژانر اثر یا نماینده سبک شخصی و ایدئولوژی نویسنده است، پژوهش حاضر با بررسی سه سفرنامه معاصر به این نتایج مهم دست یافت که وجه فعل، فرایند فعلی و معلوم و مجهول بودن افعال، بیش از همه تحت تأثیر ژانر سفرنامه، کاربرد کمی و کیفی یافته و سایر ویژگی ها متأثر از سبک شخصی و در خدمت تبیین دیدگاه ایدئولوژیک نویسنده است.
ردّ پای ناتورالیسم در «سنگ صبور» و «زقاق المَدَق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
145 - 162
حوزههای تخصصی:
ناتورالیسم به نوعی دنباله مکتب رئالیسم محسوب می شود و به دلیل نزدیکی بسیار این دو مکتب، تشخیص آثار رئالیستی از ناتورالیستی دشوار می گردد. یکی از مشکلات نقد داستان های چوبک ، به ویژه رمان «سنگ صبور» همین است. برخی آن را اثری رئالیستی و برخی ناتورالیستی می دانند. ادبیات معاصر عربی هم از قاعده تجلی چندین مکتب ادبی در بطن رمان های اش مستثنی نبوده است؛ «زقاق المدق» نجیب محفوظ نیز داستانی رئالیستی است که ردپایی از ناتورالیسم در خود دارد. ما در این مقاله تلاش کردیم ضمن معرفی دو رمان «سنگ صبور» و «زقاق المدق» به تطبیق آن دو با هم پرداخته و نشانه های مکتب ناتورالیسم را در آن دو بیابیم.
برّرسی تطبیقی ماهیت و جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
61 - 88
حوزههای تخصصی:
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساخته صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری) پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزّالی توانسته به عنوان یک عارف انزوا و دوری گزینی از مردم را به خوبی برجسته کند و نشان دهد سعادت حقیقی و واقعی در عزلت و خلوت است و فوایدی برای این عزلت همانند باقی ماندن بر ستر خدا، درمان بیماری های جسمانی و کسب معرفت قائل شده است. انصاری نگاهی متفاوت نسبت به خلوت دارد و آن را مایه خودشناسی و بازگشت به خویشتن می داند، البته نقاط مشترکی همانند فواید انزوا و دوری گزیدن از مردم را برای خلوت در برابر غزّالی دارد امّا دیدگاه انصاری به صورت آگاهی و تنبّه، غربت و تفکّر بیان شده است.
بررسی تطبیقی انسان شناسی عرفانی و فلسفی از دیدگاه مولانا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم اندیشه بشری، انسان و هستی ناشناخته اوست که همواره محور بحث در بین فیلسوفان و عارفان بوده است. آنان بر اساس دیدگاه خود به انسان از دو منظر نگریسته اند: برخی از وضع موجود انسان و در باره اینکه «انسان چگونه هست و چگونه نیست» سخن می گویند و پاره ای در باره شرایط انسان مطلوب گفت وگو می کنند به این معنا که انسان چگونه باید باشد و نباشد. در مقایسه این دو رویکرد باید گفت: انسان شناسی فلسفی با نگاهی عقلانی به مسائل اساسی انسان به-عنوان یک موجود عقلانی و اندیشمند و انسان شناسی عرفانی از راه علم حضوری به مطالعه و بحث در باره انسان و چگونگی دستیابی او به کمال می پردازد. این مطالعه با روش توصیفی تطبیقی و در جهت تبیین، تحلیل و تطبیق انسان شناسی فلسفی و انسان شناسی عرفانی از دیدگاه کانت و مولانا پرداخته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد هدف غایی مولانا در انسان-شناسی معرفی انسان کامل یا مطلوب است و حال آن که کانت در انسان شناسی پراگماتیکی خود، انسان موجود را معرفی می کند.
شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ در رمانهای پست مدرن: بررسی تطبیقی «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری
حوزههای تخصصی:
پیرنگ داستان از عناصری همچون شروع، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی و پایان تشکیل می شود. در داستانهای سنتی تأکید بر توالی منطقی این عناصر است؛ این در حالی است که رمان پست مدرن با نوعی برهم ریختگی عناصر پیرنگ و هنجارشکنی بافت هنری روایت همراه است. رمانهای پست مدرن «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری به دلیل دارابودن پیرنگی آشفته و بافتی نامنظم مشابهت زیادی با یکدیگر دارند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ این دو رمان را بررسی نماید. نتایج نشان می دهد شیوه پیرنگ سازی در دو رمان به گونه ای است که ترتیب تقویمی توالی وقایع در آن کنار گذاشته می شود و رخدادها پس و پیش روایت می شوند و بسیار پیش می آید که روایت رخدادهای هر دو داستان بر اساس تداعیهای ذهن آشفته شخصیتهای داستان و با تأکید بر تک گوییهای درونی راوی داستان صورت می پذیرد. همچنین صداهای متکثّر حاکم بر هر دو رمان سبب می شود تسلسل منطقی رخدادهای خرده روایتها برهم بریزد و پیرنگ داستان از آشفتگی بیشتری برخوردار گردد.
تصویر و تحول: نخستین نوگرایان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار تحلیل برخی از آثار نویسندگان نوگرا – از جمله آخوندزاده – بر اساس یک رویکرد تصویرشناختی است. پرسش اینجاست که چگونه و با چه سبک نوشتاری، نوگرایان ایرانی تمایز فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ایران و غرب را به تصویر کشیده اند و موجب سوق دادن خواننده ایرانی به پذیرش غیریت و دگرگشتگی فرهنگی شده اند. به نظر می رسد که آخوندزاده و برخی از پیروان سبک نوشتاری او، شیفتگی خود به فرهنگ غرب را با درهم آمیختن ادبیات و نقد اجتماعی به خواننده منتقل کرده اند و در این راستا گونه های جدید ادبی را بکار گرفته اند که به خوبی با اهداف اجتماعی شان سازگار افتاده، به گونه ای که جامعه نقد بیشتر از آنکه جذب نوآوری ها و جنبه های ادبی آثار آنان شود، به محتوی و گفتمان آنان پرداخته است. در این مقاله، تلاش داریم تا با تکیه بر نظریات صاحب نظران در حوزه ادبیات تطبیقی و با الهام گرفتن از دیدگاههای متخصصین تصویرشناسی، سبک و ساختار موجود در کتاب مکتوبات آخوندزاده، و کتابچه سیاحی گوید، را مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم. بر این باوریم که تبیین کارکرد نقد و تصویر در آثار نخستین روشنفکران ایرانی پایان قرن نوزدهم میلادی و توضیح دلایل موفقیت آنها در انتقال تاثیرگذار پیام خود، علیرغم ضعف آَشکار گفتمان انتقادی و ایدولوژیک شان، می تواند نتیجه مطلوب این پژوهش باشد.
بررسی بازتاب عشق به مفهوم وطن در اشعار بهار و ابراهیم طوقان
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
97 - 122
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایران و فلسطین، در طول تاریخ خود، همواره با حوادث فراوانی، دست به گریبان بوده اند، لذا ادبیات پایداری در این دو سرزمین، به شکلی بسیار برجسته رواج یافته است. بیان شاعرانه حس وطن دوستی، مبارزه علیه استبداد و استعمار، و فداکاری در راه وطن، از ویژگی های بارز این گونه ی ادبی بوده که در شعر پایداری این دو سرزمین، بازتابی گسترده داشته است. در جای جای دیوان اشعار، شاعر آزادی خواه ایرانی، ملک الشعرای بهار، و شاعر ملی گرای فلسطینی، ابراهیم طوقان، احساس عشق به وطن و جان بازی در راه آزادی آن، به خوبی متجلی است، و به دلیل اینکه درون مایه ی اصلی شعر میهنی این دو، تحریک حس وطن دوستی و تکیه بر ملی گرایی، به منظور خلق روحیه ی پایداری در میان مردم است، لذا شعر اجتماعی و سیاسی این دو، وجوه اشتراک فراوانی با هم یافته است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های سبکی دیوان تازه یافته وفای فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
435 - 463
حوزههای تخصصی:
کم توجهی محققان به سبک بازگشت به دلیل فقدان نوآوری و تکرار سبک پیشینیان، سبب ناشناخته ماندن بسیاری از شاعران این دوره و دیوان اشعار آن ها گشته است. اما بی شک کاوش در اشعار شاعران دوره بازگشت نیز خالی از فایده نبوده و بخشی از گنجینه ادبیات فارسی را بازنمایی می کند. محمد حسین وفای فراهانی ، ادیب و شاعر متخلص به «وفا»، عموی قائم مقام اول و از سادات فراهان بود. وفای فراهانی از شاعران گمنام قرن سیزدهم است. دیوان اشعار وی هنوز به صورت نسخه خطی بوده و به چاپ نرسیده است. در این نوشتار به شیوه استقرایی- تحلیلی به بررسی و تحلیل مؤلفه های سبکی دیوان وفای فراهانی پرداخته شده است. با بررسی و تحلیل اشعار او می توان پی برد وی از شاعران سبک بازگشت است که در سطح زبانی متوجه سبک خراسانی و از جنبه های ادبی و فکری پیرو سبک عراقی بوده است. اشعار وفای فراهانی همراه با سادگی و روانی، از آرایه های بدیعی لفظی و معنوی بهره بسیار برده است.
نقد تطبیقی عنصر رنگ در ادیسه هومر و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از پیوندهای کلی میان ادبیات جهان بحث می کند و با نفوذ در ابعاد متنوع ادب، عناصر اصیل هر ملت را بازگو می نماید، تا اهمیت عناصر بیگانه و خصوصیت ادبی مختص به هر ملت را بیابد. در باب رنگ ها به شکل تطبیقی، پیش از این گویا در دو حماسه هومر و «شاهنامه» فردوسی مقایسه و تحلیلی صورت نگرفته است. بر همین بنا، در این پژوهش انواع رنگ های کاربرد یافته در دو حماسه به روش تطبیقی برای دریافت درجه شناخت و اهمیت رنگ در دو فرهنگ متفاوت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، تا اهمیت و سهم کاربرد این عنصر زیربنایی(رنگ) در شکل گیری این دو حماسه در دو بعد زمانی و مکانی متفاوت شناسایی گردد.