ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
۲۱.

بلاغتِ شناختی صفت در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ صفت صفت بلاغی بلاغت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
مطالعه شناختی، برخی از زوایای ناشناخته متن ادبی را بر ما روشن می کند. بنابراین، به کارگیری نظریه استعاره های مفهومی به عنوان ابزاری مفید برای درک بهتر اثر ادبی مؤثر است. در این نوشتار به بررسی کارکرد بلاغی صفت پرداخته می شود که فرآیند عینی سازی آن را نظریه استعاره های مفهومی توصیف می کند. صفت به دلیل قابلیّت حضور در بیشتر جایگاه های نحوی و همچنین ظرفیت معنایی و بلاغیِ قابل اعتنایی که دارد، مورد توجه حافظ قرار گرفته و از این امکان در جهت گسترش معنا و خلق آرایه ها و تصاویر بلاغی سود جسته است. در مواردی برای آفرینش یک صفت بلاغی، صفت را در قالب واژه ای دیگر عینی سازی می کند و عملاً اساس بلاغت صفت را بر حوزه های شناختیِ محسوس می گذارد. از این رو، توصیف کارکرد شناختی صفت در جهت تبیین کارکرد بلاغی آن ضرورت می یابد. در پژوهش پیش رو به صورت کتابخانه ای و به روش توصیفی _ تحلیلی، ابتدا ذیل مقوله های بلاغی، کارکرد شناختی آن مقوله تشریح، سپس با ذکر شاهد مثال، کارکرد بلاغی و شناختی صفت و نقش آن در چرخه بلاغی بیت توصیف شده است. صفت هایی مانند: گلرخ، دلسوخته، ناسَره، آصفی، بیدل و ترِ شیرین، به عنوان مجرای ورود ذهن به حوزه هایی شناختی عمل می کنند که علاوه بر آشکارسازی معانی ضمنی، چگونگیِ خلق آرایه های بلاغی را نیز روشن می کند. از نتایج دیگر این رویکرد شناختی _ بلاغی، تصحیح بیت «بی زلفِ سرکشش ...»، به وسیله حوزه شناختی پنهان در صفتِ «سرکش» است؛ از این رهگذر یافته های لطیف و دلپذیری به دست آمده که از تیررس اندیشه شارحان و صاحب نظران به دور مانده است.
۲۲.

بررسی مفاهیم ادبیات جهان، جهان شمول و جهان میهنی در پرتو ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات جهان ادبیات جهان شمول ادبیات جهان میهنی ادبیات تطبیقی ادبیات فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۵
این مقاله کیفی به شیوه ای تحلیلی     تبیینی و براساس منابع کتابخانه ای، نسبت میان ادبیات جهان، ادبیات جهان شمول و ادبیات جهان میهنی را از منظر ادبیات تطبیقی بررسی می کند. هدف پژوهش، روشن سازی تمایزها و پیوندهای این سه مفهوم است تا جایگاه ادبیات ایران در ادبیات جهانی از این رهگذر بهتر درک شود. در اینجا، چند پرسش مطرح می شود: آیا ادبیات جهان با ادبیات جهان شمول یکسان است یا از آن متمایز است؟ با ادبیات جهان میهنی چطور؟ چه نسبتی با ادبیات تطبیقی دارند؟ برخی ادبیات جهان و ادبیات جهان شمول را مترادف می دانند. برخی ادبیات جهان را متشکل از بهترین آثار معیار ادبیات های بوم محلی می دانند که یا از طریق ترجمه یا به زبان اصلی خود در سطح فراملی و بین المللی انتشار یافته اند. یافته ها نشان می دهد ادبیات جهان، گذشته نگر و ناظر به آثار معیار تاریخی است، اما ادبیات جهان شمول حال نگر بوده و محصول فرآیندهای جهانی سازی معاصر است. همچنین، مفهوم ادبیات جهان میهنی، با تقویت حس تعلق جهانی و تأکید بر تعاملات فرهنگی، پیوند نزدیکی با این دو دارد. ادبیات تطبیقی می تواند به مثابه چهارچوبی برای تحلیل این روابط و تقویت ارتباط ادبیات فارسی با جریان های جهانی عمل کند.
۲۳.

آیا او با کُشته شدن می میرد؟ «مسئله این است»: تطبیقی لکانی از پدرکشی در هملت اثر ویلیام شکسپیر و غراب جندون اثر امیرحسین الهیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدرکشی تمناطلبی غراب جندون نام پدر هملت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر، با بهره گیری از مفاهیم «تمناطلبی» و «نام پدر» از منظر ژک لکان، به مطالعه غراب جندون اثر امیرحسین الهیاری و هملت اثر ویلیام شکسپیر می پردازد. این جستار روایت پدرکشی را بررسی می کند و خوانشی از سازوکار «نام پدر» ارائه می دهد. پژوهش حاضر به نقش مادر یا مادرنماد در تسریع سقوط پدر یا پدرنماد می پردازد و چگونگی مغلوب شدن شخصیت های «هملت» و «خان زاده» را دربرابر «نام پدر» واکاوی می کند. برای تبیین این گزاره ها، این پژوهش با بهره گیری از مفاهیم روانشناختی لکانی، به شیوه ای تطبیقی مفاهیم «تمنا» و «نام پدر» را در شخصیت های «خان زاده» و «هملت» مطالعه می نماید. تحقیق حاضر نشان می دهد که معضل «هملت» درواقع جدا کردن خود از تمناطلبی دیگری (مادر) و تحقق بخشیدن به تمنای خود است؛ همچنین، پدرکشی «خان زاده» را می توان متأثر از داستان های دایه خود، «ماه باجی»، و در راستای تمناطلبی مادر دانست. مطالعه تطبیقی حاضر، وجه تمایز «خان زاده» و «هملت» را در پالوده شدن فانتزی «هملت» به واسطه سوگواری و مواجهه با مرگ می بیند؛ «خان زاده»، با اعتقاد به جهانی دیگر، تا جان در بدن دارد از نابودی سرزمین پدری و خودتخریبی دست برنمی دارد. لیکن، علی رغم تفاوت های آشکار در تجلی سرنگونی پدرنماد در این دو اثر، خللی در سلطه همه جانبه «نام پدر» به چشم نمی خورد. 
۲۴.

ضرورت تصحیح مجدد تفسیر سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر سورآبادی (سورآبانی) ابوبکر عتیق نیشابوری سعیدی سیرجانی تصحیح متن نسخه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۶۹
تفسیر سورآبادی (سورابانی)، معروف به تفسیرالتفاسیر ، تفسیری است فشرده و کامل از قرآن مجید به زبان فارسی، اثر ابوبکر عتیق نیشابوری، که درحدود ۴۷۰ تا ۴۸۰ هجری تألیف شده است. قصه ها، بخش ها، نسخه ها و سرانجام کل این اثر به صورت های گوناگون انتشار یافته و صورتِ کاملِ آن در پنج مجلد، به کوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی در سال ۱۳۸۱ به طبع رسیده است. در این مقاله کوشیده ایم کاستی ها و اشکالات این تصحیح را نشان دهیم و ضرورت تصحیح دوباره آن را یادآور شویم. در این راستا، افزون بر متن چاپی سیرجانی، از سه نسخه قونیه (مورخ ۷۲۳ تا ۷۲۵)، دیوان هند (مورخ ۷۳۰) و لایدن (مورخ ۷۶۹) بهره برده ایم و نشان داده ایم که ناشناخته بودن نسخه یا نسخه های اساس، معرفی نشدن نسخه ها و ویژگی های آن ها، نامعلوم بودن شیوه تصحیح و انتقادی نبودن آن، ناقص ماندن بخش نسخه بدل ها، بی توجهی به تحولات آوایی و ضبط واژه های مشکول، افتادگی ها و بدخوانی ها و برخی لغزش ها در تصحیح واژه های کم کاربرد مهم ترین اشکالاتِ این چاپ بوده است. این ایرادات به حدی است که معنی و مفهوم برخی واژه ها دگرگون شده و با آنچه مؤلف درصدد بیان آن بوده اختلاف پیدا کرده است.
۲۵.

تحلیل روایت شناختی روایت تلفیقی عاشقانه-عارفانه (مطالعه موردی: سلامان و ابسال در ادبیات فارسی و مه م و زین در ادبیات کُردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت عاشقانه-عارفانه گفتمان عرفانی سوژه سلامان و ابسال مه م و زین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
سلامان و ابسال اثر جامی در ادبیات فارسی و مه م و زین اثر احمد خانی در ادبیات کُردی گرچه در طبقه بندی منظومه ها در دسته منظومه عاشقانه قرار داده شده اند، اما ساختار روایت در این دو اثر، ساختار جدید و متفاوتی از سایر منظومه های عاشقانه است که چنین ساختاری در آثار همگون دیگر مشاهده نمی شود. با توجه به رویدادها و معناگذاری آنها در متن قابل دریافت است که این دو اثر صرفاً عاشقانه نیستند و نمی توان آنها را همچون منظومه های عاشقانه محض قلمداد کرد. سرنوشتی که برای شخصیت های اصلی رخ می دهد و آن حالات روحی و نگرش جدیدی که در آنها شکل می گیرد، به عنوان نشانه هایی در متن بر این مسئله دلالت دارد که روایت در ادامه، ماهیت عرفانی پیدا می کند. در این پژوهش که چگونگی روایت در دو اثر نامبرده بررسی و تحلیل می شود، هدف این است که سیر تکوینی گونه روایتِ تلفیقی عاشقانه -عارفانه، باتکیه بر نقش عامل گفتمانی- اندیشگانی در فرایند شکل گیری آن، تشریح شود. نتایج پژوهش بر این امر دلالت دارد که این گونه روایت محصول گفتمان گذر تکاملی از عشق زمینی- انسانی به عشق الهی است. تغییر گفتمانی که در این گونه روایت رخ می دهد، در مظاهر متعددی همچون تغییر در سوژگی، تغییر معشوق، رمزگذاری رویدادها و ایجاد سطوح معنایی-دلالتی مختلف نمایان می شود. این مؤلفه ها ازجمله شاخصه های ماهیتی این نوع روایت هستند که وجه تمایز آن با منظومه های عاشقانه صرف به شمار می رود.
۲۶.

ناپایداری و تزلزل در معنا؛ خوانش واسازانه داستانی کوتاه از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Poststructuralism déconstruction instability of meaning presence Abuturab Khosrawi پساساختارگرایی واسازی ناپایداری معنا حضور ابوتراب خسروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
مطالعات ادبی در پرتو اندیشه پساساختارگرا از منظری متفاوت متن را واکاوی می کنند. پساساختارگرایی ضمن رها شدن از چهارچوب تصلب یافته ساختارگرایی، خوانشی واسازانه از متن به دست می دهد و معنا و گفتمان ادعایی آن را به پرسش می گیرد. در این راهبردِ مطالعاتی، پژوهشگر از رهگذر بازشناسی تناقضات نهفته در متن، از دوگانه های پایگانی ساختارگرایی فاصله گرفته، از معنای آشکار آن مرکزیت زدایی می کند و معنای خاموش گشته را به سخن می آورد. کاربست چنین راهبردی در واکاوی متون فارسی می تواند ابعاد ویژه ای را در باب آن ها و ساختارهای فکری نویسندگان آشکار سازد. پژوهش حاضر بر بنیاد این اندیشه و با اتخاذ رویکردی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، داستان کوتاه «حضور» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را واسازی نموده است. بنابر پژوهش پیش ِرو، متن «حضور» به رغم عنوان آشکار آن، رو به غیاب دارد و امر غایب در آن به سطح حضور فرامی رود. تزلزل در رابطه متناظر دال و مدلولی و درنتیجه، ناپایداری معنامندی دال ها، ناآغازی در متن، باژگونگی کارکردها و موقعیت های دال های متن و نام زُدایی از شخصیت ها بخشی از مصادیق مرکززدایی از گفتمان مرکزیت یافته متن قلمداد می شوند. در پرتو این رابطه ناپایدار، دال های کنشگر در متن دچار تعویق و گسست از معنای نهایی شده اند و بدین ترتیب، انکسار و پراکنش معنا در متن رقم خورده است؛ برونداد چنین وضعیتی آپوریا یا تنگنا در پذیرش معنای قطعی متن است، به طوری که خواننده دیگر قادر به تحدید معنای نهایی نیست. جابه جایی حضور و غیاب و ناپایداری معنا حتی بر تمهیدات متن و موقعیت های مکانی شخصیت ها نیز سایه انداخته است و متن از درون خود را نقض کرده است.
۲۷.

تحول سبک صائب تبریزی براساس اشعار دو دستنویس 1059ق و 1083ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Saeb Tabrizi Stylistics Indian style Indo-Persian poetry صائب تبریزی سبک شناسی طرز تازه طرز نازک خیال سبک هندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
این پژوهش با استناد به اشعار دو دستنویس 1059 ق و 1083 ق دیوان صائب تبریزی، بیان می دارد که سبک شعری صائب پس از بازگشت از هند، تحولاتی را از سر گذرانده است، به گونه ای که دو طرز متفاوت در اشعار او قابل شناسایی است. این پژوهش با سبک شناسی بلاغی اشعار دو دستنویس، سیر تحول سبک صائب را ترسیم می کند و نشان می دهد که شاخصه های بلاغی شعر صائب در این دو طرز، تغییر یافته و از بیان استعاری به سوی نازک خیالی و بیان تمثیلی گراییده است. سپس به شاخصه هایی می پردازد که فردیت سبک صائب را نمایان می کند و درنهایت، عوامل مؤثر در تغییر طرز شعر صائب را بررسی می کند و بر این نکته تأکید دارد که تحول سبکی شعر صائب همسو با تغییر نگرش هستی شناختی او پدید آمده است.
۲۸.

ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ بیهقی تصحیح یاحقی- سیدی ویراست جدید اشکالات ناسازواریِ دستوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۵
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
۲۹.

گونه های نوآوری لاهوتی در طرز قافیه بندی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوالقاسم لاهوتی قافیه چینی نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۷
ابوالقاسم لاهوتی در ادبیات معاصر ایران یکی از شاعران نوآور معرفی شده، اما تاکنون چگونگی نوآوری های او بررسی نشده است. او یکی از شیوه های برجسته نوآوری در شعر را در قافیه بندی تازه یافته و از سه الگوی قافیه جدید بهره برده است. در قافیه بندی نوع اول که برخی پژوهشگران آن را چلیپایی نامیده اند، مصرع اول هر بند با مصرع سوم هم قافیه می شود و مصرع دوم با مصرع چهارم. لاهوتی در شعرهای «به شاللائی فیورست»، «سرای تمدن»، «یانکاکوپالا»، «دوست وطن دوست»، «یتیمان جنگ جهانگیر»، «به مبارزان توده»، «ایران»، «دو دریا» و «دختر آفتاب» از قافیه چینی نوع اول بهره برده است. در قافیه چینی نوع دوم (قافیه مارپیچ/حلزونی)، مصرع اول هر بند با مصرع چهارم هم قافیه می شود و مصرع دوم با مصرع سوم که لاهوتی در شعر «مرحمت حکمران» از این قالب استفاده کرده است. در سومین نوع (قافیه زنجیری)، هر بند دارای سه مصرع است و چینش قافیه بدین گونه اس ت ک ه در همه بن دها مص رع ه ای اول و س وم هم قافیه اند و مصرع دوم در هر بند با مصرع های اول و سوم بند بعدی هم قافیه شده و در واقع تمامی قافیه های شعر همچون حلقه های زنجیر به هم متصل می شوند. شعر «پلید» در دیوان لاهوتی نمونه این قافیه چینی است؛ اما لاهوتی همواره یکدستی این سه نوع قافیه بندی را رعایت نکرده است و گاه در یک شعر قافیه های نوع اول و دوم را ترکیب کرده و گاهی به مانند سانِت های شعر غربی بیت آخر اشعار را با قافیه مثنوی سروده است؛ البته این الگوهای قافیه بندی منشأ غربی دارد. برخی این کار لاهوتی را متأثر از شعر ترکیه قلمداد کرده اند و برخی این تأثیر و تأثر را حاصل سرمشق هایی از شاعران دیگر (که با زبان و ادبیات ترکیه و فرانسه آشنا بوده اند) دانسته اند. لاهوتی در پانزده سروده خویش از قافیه چینی ترکیبی نوع اول و دوم و سوم استفاده کرده است. برخی معتقدند این طرز قافیه چینی نوعی زمینه سازی برای پدیدآمدن شعر نیمایی است.
۳۰.

رویکرد بوم-زن مداری روایت شناختی به «روز اسبریزی» از بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بوم-زن مداری روایت شناسی طبیعت زنانگی مسخ شدگی هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۹۷
این مقاله، داستان «روز اسب ریزی» را از منظر نقد بوم-زن مداری مبتنی بر روایت شناسی تحلیل می کند. مسئله اصلی، چگونگی بازنمایی سرکوب زنان و طبیعت در ساختار مردسالارانه از طریق روایت پردازی نجدی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه استفاده نجدی از تکنیک های روایت شناسی برای برجسته سازی سرکوب همزمان زنان و طبیعت و تحلیل ژرف روابط قدرت مردسالارانه در جامعه سنتی است با تاکید بر این پرسش ها که چگونه نجدی با استفاده از تکنیک های روایت شناسی همبستگی میان زنان و طبیعت را به تصویر می کشد؟ و چگونه این روش ها به بررسی ساختار قدرت در جامعه فئودالی و قبیله ای کمک می کنند؟ داستان نجدی می تواند به عنوان نمونه ای از ادبیات زن-بوم مداری ایرانی شناخته شود که به تفکر و آگاهی بخشی در مورد مسائل زنان و محیط زیست در بافتار فرهنگی ایران کمک می کند. روش تحقیق شامل تحلیل کیفی متن داستان با استفاده از رویکرد زن-بوم مداری و روایت شناسی است. اینکه چگونه همبستگی زنان با طبیعت از رهگذر صدای اسب و آسیه بازنمایی می شود و چگونه نجدی از زبان شاعرانه و تصاویر نمادین برای نشان دادن ارتباط عاطفی و هویتی بین اسب و آسیه بهره می گیرد. نتایج نشان می دهد نجدی با دادن صدای اول شخص به اسب و نمایش داستان از دیدگاه آن، ساختار مردسالارانه روستا را به چالش می کشد. فرار اسب و آسیه و سپس به دام افتادن و تحریف هویت اسب، نماد سرکوب ناپایدار و اجتناب ناپذیر زنان در جامعه مردسالارانه است. این مطالعه نشان می دهد روابط قدرت در این بافتارها عمیقاً ریشه دار است و تلاش برای فرار از آنها معمولاً ناکام می ماند.
۳۱.

نظریه آستانگی و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آستانگی مناسک گذار ویکتور ترنر سهراب سپهری هشت کتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
سپهری در بسیاری از اشعار خود، از ورود و خروج هایی به عوالم شخصی با فضاهای خاص انتزاعی و تجریدی سخن می گوید؛ این اشعار روایت گر سفری باطنی، متضمن گذار (شکاف/گسست) از فضای اولیه (جامعه متعارف انسانی) و حضور در فضای ثانویه شهودی -به قصد استکمال روح و راحت جان- و سپس بازگشت به عالم اولیه است. این دسته اشعار سپهری، یادآور نظریه های فرهنگ شناسی مناسک و -به گونه ویژه- دیدگاه آستانگی است. مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحلیل تطبیقی نظایر این اشعار در هشت کتاب سپهری با نظرگاه آستانگی بوده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی است و از انجام آن این نتایج به دست آمد: سه مرحله مناسک گذار: پیشاآستانگی (تفکر انتقادی و گسستگی از فضای عادی اجتماعی)، درآستانگی (تمنای ارتقای موقعیت و درک فضایی بالاتر از نظم موجود-عادی اجتماعی) و پساآستانگی (بازگشت به وضعیت متعادل و بهنجار ابتدایی) طی فرایند تشکیل یافته از چهار گام عملیاتی: شکاف، بحران، عمل جبرانی و انسجام در گفتمان شعری سپهری قابلیت رهجویی و انطباق دارد. نیز اغلب ویژگی های درنظر گرفته شده برای آستانگی (نمادین بودن، فضامندی، ریخت مندی، میانگی، تجویزی، ایدئولوژیک، تعلیقی و هم پیوندی با اساطیر) در فضای آرمانی و استعلایی که سهراب آن را در شعر خود مفهوم سازی می کند، یافت می شود.
۳۲.

هنرسازه های ترکیبی، مختص مختصات بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت عربی و غربی بلاغت فارسی هنرسازه های ترکیبی شگردهای منفرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
بلاغت فارسی پس از اسلام، نخست از آبشخور قرآن و بلاغت عربی سرچشمه می گیرد و در ادامه، توأمان با ترجمه آثار حکمای یونانی، بلاغت اسلامی و به تبع آن بلاغت فارسی به طور عمیق تحت تأثیر آثار و بلاغت غربی قرار می گیرد. از این رو، هنرسازه های ادبی، خاصه ابزارهای زیبایی شناختیِ دانش بیان در بلاغت فارسی متأثر است از دستگاه بلاغی عربی و غربی؛ و یا دست کم مشترک با آن ها. اما با غور و وارسی سامان بلاغت و مداقه در صناعات ادبی فارسی درمی یابیم که گونه ای از این شگردها، یعنی هنرسازه های ترکیبی علی رغم وابستگی و هم بستگی با شگردهای بلاغی عربی و غربی، از استقلال و انحصار ویژه ای برخوردارند که مانند آن را در سایر دستگاهای بلاغی نمی بینیم. این جستار که با شیوه توصیفی تحلیلی نوشته شده است، می کوشد تا با بررسی شباهت های شگردهای دستگاه بلاغت فارسی با دستگاه های بلاغی عربی و غربی، نشان دهد که هنرسازه های ترکیبی مختص مختصات بلاغت فارسی است و سایر دستگاه های بلاغی محروم از این گونه از ابزارهای زیبایی شناسی اند. نتیجه این جستار تأیید می کند که بلاغت فارسی با توجه به قابلیت بازتابندگی عناصر فرهنگی و قومی شگرد کنایه و نیز دوگانه خوانی ابعاد لازمی و ملزومی آن، و همچنین به سبب مختصات ذاتی زبان فارسی در حوزه ترکیب پذیری، با امتزاج شگردهای منفرد، صناعات مستقل و منحصری می سازد که خاص بلاغت فارسی است و به نظر می رسد که در دیگر دستگاه های بلاغی (عربی و غربی) نشانی از آن نمی بینیم. البته این موضوع بیش از آنکه ادعایی باشد، دعوتی است از متخصصان حوزه های مزبور، که درنهایت، چه نظر نگارنده رد شود و چه پذیرفته، دستاورد جدیدی برای حوزه بلاغت محسوب خواهد شد.
۳۳.

تحلیل تعامل و تقابل با دیگری در رمان «دریاس و جسدها»ی بختیار علی بر اساس نظریه ی منطق گفتگویی باختین

کلیدواژه‌ها: چند صدایی میخائیل باختین دریاس و جسدها بختیار علی انقلاب توهم دیگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۹۵
رمان «دریاس و جسدها»، از آثار «بختیار علی» نویسنده ی پرکارکورد، نوعی رمان فلسفی - اجتماعی است که در ردیف رمان های مدرن قرار می گیرد.هدف اصلی این پژوهش توصیف و تحلیل مولفه های نظریه ی چند صدایی باختین در گفتمان شخصیت های داستان است و این که در این رمان، گفتمان از چه مولفه های زبانی و محتوایی برخوردار بوده و چه جهان معنایی ای را برای ما آشکار می کند؟در این پژوهش با این فرض که می توان خوانشی دیگر از رمان «دریاس و جسدها» در عصر حاضر را ارائه کرد، به روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی و تحلیل رمان با نظریه ی منطق گفتگویی باختین پرداخته ایم. در این رمان گذار از سبک ریالسم جادویی به نوعی ریالیسم اجتماعی، تنوع صداها، شخصیت ها، جهان بینی ها، گفتمان های طبقات مختلف جامعه در رابطه با یکی از مهم ترین مفاهیم زندگی انسان مدرن کورد، «پدیده ی انقلاب» به خوبی قابل تشخیص است. «چند صدایی» از اساسی ترین مفاهیم موجود در آرای نقادانه ی «میخائیل باختین» نویسنده و منتقد روسی است که مبنای تحلیل رمان حاضراست.در رمان به صداهای متکثری بر می خوریم که هر یک موضع خود را دارند.صداها هم سو و منفرد در حرکت هستند و لزوما تنها راوی سخن نمی گوید.ما با اثری «پولی فونیک» مواجهیم که بختیار علی، هنرمندانه با استفاده از چند شخصیت روایتگرمتمایز در(تحصیلات، سیاست، اجتماع و...) رمانی چند بعدی خلق کرده است
۳۴.

خاستگاه ترکیب کنایی (درفشی شدن / کردن) با تکیه بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درفشی شدن/ کردن نیزه فردوسی شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۳
ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» در معنای «انگشت نماشدن/ کردن برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است و در آثار منظوم و منثور پیش از آن سابقه ای ندارد. پرسش هایی که هنگام رویارویی با این ترکیب پدید می آید، این است که چه ارتباطی میان واژگان ترکیب (معنای حقیقی) و مفهوم کنایی آن وجود دارد؟ در آفرینش این ترکیب کنایی، فردوسی چه استنباطی از درفش داشته است و حضور آن را در میادین نبرد چگونه می دیده که سبب شده است مفهوم کنایی «انگشت نمایی» را بیافریند؟ یافته های مقاله حاضر نشان می دهد به کارگیری «نیزه» به صورتی ویژه در میدان نبرد، به منظور اجرای فنی از فنون پهلوانی، خاستگاه آفرینش ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» بوده است که هم معنای حقیقی یعنی «به شکل و هیأت درفش درآمدن» و هم مفهوم کنایی، یعنی «انگشت نماشدن و رسوایی» را به درستی منتقل می کند. فردوسی برای آفرینش این ترکیب کنایی، جهان عینی حماسه را در ذهن و زبان خویش بازآفریده و تصویری که خود دریافته را با مناسب ترین واژگان برای مخاطب درک کردنی ساخته است. 
۳۵.

نقدی بر کاربست نقد بوم گرا در داستان کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد بوم گرا نقد نقد داستان کوتاه فارسی نقد داستان کوتاه فارسی محیط زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۷۴
نقد بوم گرا که از اواخر قرن بیستم و در مغرب زمین ظهور یافته، غالباً به دغدغه های زیست محیطی نویسندگان می پردازد و میزان و کیفیت توجه آنان به چنین مسائلی را در آثارشان واکاوی می کند. منتقدان و محققان ایرانی نیز با درک بحران های زیست محیطی و با هدف ارائه خوانشی نوین و کارآمد از آثار داستانی معاصر به مطالعه در داستان های کوتاه فارسی پرداخته اند که حاصل کارشان در مواردی با توفیق نسبی و در برخی موارد با کاستی هایی همراه بوده است. در این مقاله به شیوه نقدِ نقد و با هدف آسیب شناسی کاربست این رویکرد در ادبیات داستانی معاصر، هفت عنوان مقاله ای را که در دهه پایانی قرن چهاردهم شمسی، به مطالعه بوم گرایانه در داستان کوتاه فارسی پرداخته اند، از حیث ساختار، روش و محتوا مورد ارزیابی قرار داده ایم تا دریابیم که این نقدها تا چه میزان با هدف و ماهیّت نقد بوم گرا سازگاری دارند؛ منتقدان داستان ها تا چه حد توفیق داشته و توانسته اند خوانش یا یافته تازه ای از این آثار ارائه دهند و درنهایت اینکه اساسی ترین اشکالات نقدهایی از این دست کدام اند؟ اهمّ یافته های پژوهش حاضر که با اتکا به روش توصیفی   تحلیلی و به شیوه انتقادی انجام شده عبارت اند از: بی توجهی به ماهیت اصلی نظریه، فقدان برداشت صحیح از نقد بوم گرا، عدم مراجعه به منابع اصیل، محدود بودن مقالات بر مطالعات موردی و خردنگر، فقدان نگرش عمیق به مسئله محیط زیست در میان نویسندگان و منتقدان، بی توجهی به بینارشته ای بودن این شیوه از نقد و بالاخره، نادیده گرفتن ابعاد کاربردی آن.  
۳۶.

تاریخ نگارگری ایران به مثابه تابعی از تاریخ ادبیات فارسی: خوانش نگاره های نسخه هفت اورنگ براساس تغییر گفتمان ادبی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری ایرانی هفت اورنگ جامی نسبت نگارگری و ادبیات مکتب وقوع گفتمان ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
ازآنجاکه بخش عمده نقاشی ایرانی پس از اسلام، در خدمت کتاب آرایی و مصورسازی متون قرار داشته است و عمده متونی که مصورسازی شده، کتب ادبی اند و با توجه به نقش ویژه شعر و ادبیات در تاریخ اندیشه ایران، به عنوان یک نظام دانایی و معرفتی، موضوعی که مطرح می شود این است که در ایران، نسبت میان تاریخ نگارگری و تاریخ ادبیات چگونه بوده و تغییر گفتمان های ادبی چه تأثیری بر تاریخ نگارگری داشته است؟ برای روشن شدن ابعادی از موضوع در این مقاله، تلاش شده است تا به برشی از یک مقطع زمانی پرداخته شود که در آن، تاریخ ادبیات دچار گسست و تغییر گفتمان ادبی شده است. در این راستا، نگاره های نسخه هفت اورنگ جامی که در دربار سلطان ابراهیم میرزا مصورسازی شده، مورد خوانش قرارگرفته است. در این بررسی از آموزه های نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو و مفاهیم مطرح در ترجمه بینانشانه ای بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که با تغییر گفتمان ادبی از زمان جامی تا ابراهیم میرزا، نگارگری نیز در ساحت فرم و محتوا دچار دگرگونی شده است. برخلاف جامی، هفت اورنگ برای سلطان ابراهیم میرزا نه ابزاری برای انتقال مفاهیم صوفیانه، بلکه متنی ادبی و هنری بوده و جنبه های ادبی و زیباشناختی اثر در اولویت اول او قرار داشته است. این جنبه های ادبی و زیباشناختی نیز براساس نگرش ها و مفاهیم مکتب وقوع شکل گرفته است.
۳۷.

نظریه نشانه معناشناختی تن و جان برگرفته از اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانه معناشناسی تن جان تنِ کنشی تنِ رخدادی جانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
تنِ ما پراکنده و متعدد است. ما درون زمان و مکان حرکت می کنیم و تنِ ما این حرکت را کنترل می کند، همچنین تنِ ما مرز بین ما و دیگری است و ما را از دیگری متمایز می کند. ازسویی تن مانند پرده ای است که مانع ارتباط ما با جهان های کیفی می شود؛ ازسوی دیگر همین تن به دلیل عادت، تکرار و روزمرگی ما را در تقابل با جهان جوهری قرار می دهد. حالا اگر تن بخواهد از محدودیت های کمی و مادی خارج شود باید استعلا پیدا کند. تنِ استعلایافته تنی است که با جوهری از هستی پیوند می یابد که نتیجه آن خلق وجودی است که براساس اندیشه های مولانا «جان» نامیده می شود. همین جان می تواند در مرتبه ای بالاتر و پس از یکی شدن با ذات هستی در امتزاج  با کل جهان هستی قرار گیرد و با «جانان» یکی شود. چگونه تن می تواند از خود عبور کند و در پیوند با جان قرار گیرد؟  هدف از این جستار تبیین نظریه نشانه معناشناختی تن و جان براساس اندیشه های مولاناست. دستاورد اصلی این پژوهش این است که تن با عبور از کمیت های محدودکننده مادی، زمان و مکان فیزیکی را پشت سر می گذارد. درواقع، تن به درجه ناب حضور در هستی دست می یابد و علت اصلی این امر تبدیل تنِ کنشی به تنِ رخدادی است. تنِ رخدادی تنی حادث است که سبب استعلای سوژه ازطریق پیوند او با جان می شود. جان از هر نوع محدودیت زمانی و مکانی فارغ است و وجه جوهری حضور را نمایان می کند. 
۳۸.

توصیف، توصیف گر و توصیف شنو در شعر «عقاب» پرویز ناتل خانلری بر پایه نظریه توصیف شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توصیف شناسی فلسفه تحلیلی توصیف گر توصیف شنو شعر «عقاب»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۷۳
این پژوهش با هدف بررسی دقیق نقش توصیف در شعر «عقاب» پرویز ناتل خانلری، نظریه توصیف شناسی را به کار گرفته و با نقد دیدگاه های قبلی درباره توصیف و ارائه نگاهی تازه درباره چیستی توصیف در ادبیات، به دنبال یافتن پاسخ هایی برای پرسش هایی مانند نقش توصیف گر و توصیف شنو، امکان سنجی تفاوت توصیف گر و راوی و تفاوت توصیف شنو و روایت شنو و همچنین تأثیر توصیف بر سبک و موفقیت اثر است. با استفاده از روش تلفیقی فلسفه تحلیلی و نظریه توصیف شناسی، همراه با روش داده کاوی آماری، شعر عقاب خانلری، به طور دقیق تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که توصیف در شعر عقاب نقش بسیار مهمی در خلق تصویر ذهنی، انتقال مفاهیم و ایجاد ارتباط با خواننده دارد. همچنین، این پژوهش ضمن اصلاح و تکمیل گونه شناسی توصیف، به بررسی ارتباط بین عناصر روایی و توصیفی و ارزیابی کمی و کیفی توصیف ها در متن پرداخته است.            نتایج نشان می دهد که نظریه توصیف شناسی با تکامل و توسعه، می تواند به ابزاری قدرتمند برای تحلیل عمیق و همه جانبه آثار ادبی تبدیل می شود. همچنین، به درک بهتر شعر عقاب و پیچیدگی های آن کمک می کند. یافته ها می تواند برای منتقدان و نظریه پردازان ادبی، پژوهشگران و نویسندگان و همچنین در تحقیقات مرتبط با هوش مصنوعی مبتنی بر مدل های زبانی مفید باشد.  
۳۹.

اطلاعات آوایی در فرهنگ های عمومی یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی فرهنگ عمومی یک زبانه اطلاعات آوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
فرهنگ ها از گذشته تا کنون برای بازنمایی انواع اطلاعات آوایی شیوه های گوناگونی را به کار گرفته اند که هریک از این شیوه ها دارای مزایا و معایبی هستند. امروزه در فرهنگ های عمومی علاوه بر صورت آوایی، اطلاعات آوایی بیشتری ارائه می شود که از آن جمله اند گونه های دیگر تلفظ، تکیه، ساخت هجایی و فرایندهای آوایی. این مقاله به بررسی انواع اطلاعات آوایی در فرهنگ های عمومی انگلیسی و فارسی اختصاص دارد و در آن، دو فرهنگ جدیدتر فارسی، یعنی فرهنگ فارسی و فرهنگ روز سخن ، از منظر بازنمایی اطلاعات آوایی بررسی شده اند. 
۴۰.

بررسی دستوری شدگی قیود تشدید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قید قید تشدید دستوری شدگی زبان فارسی دستور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۶۶
قید تشدید، جزئی زبانی است که با استفاده از آن درجه، شدت و یا مقدار عناصر دیگر زبانی مثل افعال، صفات و قیود مشخص می شود. دستوری شدگی نیز فرآیندی است که طی آن اجزای واژگانی به صورت امکانات دستوری درمی آیند و یا عناصر دستوری، دستوری تر می شوند. معمولاً مسیر دستوری شدگی اجزای دستوری مختلف تفاوت هایی با یکدیگر دارد و منابع واژگانی اولیه آنها نیز متفاوت است. این امر در مورد قیود تشدید نیز صادق است. زبان شناسان بر اساس تحقیقات بر روی زبان های مختلف، منابع واژگانی معینی برای قیود تشدید مشخص کرده اند. هدف پژوهش حاضر توصیف مشخصه های ممیز، شناسایی و بررسی شیوه تکوین این نوع قیود از منظر دستوری شدگی در زبان فارسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبنای اصلی این تحقیق، پیکره ای است که از پنجاه تارنمای فارسی زبان کشور ایران تشکیل شده است. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که منابع معنایی قیود تشدید در زبان فارسی چه منابعی هستند و آیا این قیود تشدید از رهگذر دستوری شدگی وارد زبان فارسی می شوند؟ در این تحقیق علاوه بر مشخص نمودن مسیر دستوری شدگی قیود تشدید به منابع واژگانی قیود تشدید فارسی توجه خاصی شده است. شواهد موجود مبین آن است که منابع اصلی واژگانی قیود تشدید در زبان فارسی ناظر بر مفاهیمی چون: «وسعت»، «بزرگی» و یا «فراوانی» (کمیت) هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان