فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
92 - 121
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم یک جنبش ادبی، فرهنگی و هنری در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است. این جنبش با تمرکز بر نوآوری در فرم و محتوا، به تزلزل و بازسازی الگو های سنتی داستان پردازی پرداخته است. در این زمینه نظریه کنراد کنست، نویسنده و منتقد آلمانی، سه مؤلفه کلیدی وداع با قهرمان سنتی، وداع با پیرنگ کلاسیک و وداع با راوی المپی را معرفی می کند. این پژوهش به تحلیل نحوه تجلی این ویژگی ها در رمان "سه دختر حوا" اثر الیف شافاک می پردازد؛ که هدف از آن بررسی چگونگی ظهور این مؤلفه های مدرنیستی در این اثر است. برای دستیابی به این هدف، از روش های تحلیل متن در ادبیات داستانی مدرن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شخصیت اصلی داستان به عنوان ضد قهرمان و ساختار غیرخطی پیرنگ با بهره گیری از تکنیک های مدرنیستی نظیر جریان سیال ذهن به نحوی مؤثر بر ویژگی های مدرنیستی کنست استوار بوده است؛ همچنین تغییر روایت از دانای کل به دیالوگ های میان شخصیت ها، به درک عمیق تر ابعاد مدرنیستی کمک می کند. این تحلیل به فهم بهتر ساختار و تکنیک های مدرن در ادبیات معاصر می افزاید.
خوانشی از آسیب های اجتماعی در داستان های اقلیمی رسول پرویزی و نسیم خاکسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
92 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با این پیش فرض که بررسی ادبیات و فرهنگ عمومی جامعه می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل آسیب های اجتماعی هر دوره مورد استفاده قرار گیرد و به درک بهتر دلایل ایجاد و راه های مقابله با این آسیب ها کمک کند، با رویکردی توصیفی – تحلیلی، به بازخوانی آسیب های اجتماعی در داستان های اقلیمی رسول پرویزی و نسیم خاکسار می پردازد. پرویزی در «شلوارهای وصله دار» و «لولی سرمست» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه روستایی اقلیم جنوب پرداخته است؛خاکسار نیز در داستان های «گیاهک» و «نان و گل» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه دریایی اقلیم جنوب توجّه دارد. یافته ها نشان می دهد که هرچند هر دو نویسنده با توجّه به تفاوت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی حوزه خود ، به نوع خاصی از آسیب های اجتماعی پرداخته اند، اما هر دو با نگاهی انتقادی و واقع گرایانه به آسیب های اجتماعی تلاش کرده اند تا با ارائه تصویری دقیق از این مشکلات، به آگاهی بخشی در جامعه کمک کنند. برخی از این آسیب ها مانند ارتباط های نامشروع، اعتیاد، کودک آزاری، دزدی و کمبود امکانات بهداشتی در هر دو اقلیم دیده می شود. آسیب های مختص حوزه دریایی شامل طلاق، بیوه گی و بی پناهی زنان، خودکشی و قاچاق است. در حوزه روستایی نیز خرافه گرایی، عشوه گری زنان، تنوّع طلبی مردان و چندهمسری به عنوان کژروی ها و آسیب های اجتماعی مطرح شده اند؛ لذا می توان نوع اقلیم را در پدید آوردن برخی از انواع آسیب ها و معضلات اجتماعی مؤثر دانست.
بازنمایی ابعاد شور و اشتیاق در غزلیّات منزوی؛ بر اساس آرای جان استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
152 - 181
حوزههای تخصصی:
با بررسی غزلیات عاشقانه زنده یاد حسین منزوی در می یابیم که عشق، یگانه مولد نیرومند در تمام وجوه درونی و بیرونی این غزل سرای معاصر است که ناخواسته تمام هویت او را نشان می دهد؛ نگاه منزوی به عشق، زمینی و فرودین است که به تبع آن، عنصر شور و اشتیاق و شوریدگی در آن پررنگ و برجسته است. در میان نظریه های معاصر که به مقوله عشق اشاره کرده اند، آرای استرنبرگ درخور توجه است. او عشق را دارای سه ضلع «صمیمیت، شور و هیجان (شهوت)، تعهد» می-داند. این پژوهش بر آن است با تعریف ضلع شور و اشتیاق و مؤلفه های آن، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به بسامد این عنصر در غزلیات منزوی بپردازد. برآیند پژوهش حاضر، حاکی از آن است که بر اساس ضلع شور و اشتیاق در نظریه مثلث عشق از استرنبرگ، منزوی با توجه به موقعیت های مختلف زندگی، توانسته است این ضلع از مثلث عشق را به تمام و کمال درک و توصیف کند. همچنین، مشحص گردید که در این بخش از غزل ها، سه محور «زن بودن معشوق»، «توصیف اندام و بدن معشوق» و «توصیف حالات و رفتارهای او» به عنوان مهم ترین مؤلفه های عنصر شور و اشتیاق مطالعه شده است که اوج دلباختگی و شیدایی او را نسبت به معشوق زمینی اش بیان می کند. افزون بر این، معشوق منزوی از جنس مخالف و نوع رابطه نیز، بر اساس یافته ها و ضلع شور و اشتیاق استرنبرگ از درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژیک و روانی برخوردار است. انگیزه هایی که به کمال عشق، جذابیت فیزیکی و جنسی منجر می شود.
جامی پژوهی در پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
283 - 302
حوزههای تخصصی:
کثرت منابع موجود در کتابخانه های پاکستان درباره آثار عبدالرحمن جامی به قدری است که پژوهش های گسترده و مستقلی می طلبد. تعداد بسیار شرح ها، ترجمه ها، نظیره سرایی های اردو، فارسی و عربی در تقلید و جوابیه اشعار جامی، همچنین نسخ خطی فراوان، آثار بی شمار چاپی، کتاب ها، رساله ها، مقالات و پژوهش های زبان اردو در پاکستان، نیازمند نقد و تحلیل است که شاید به دلیل نبود آشنایی به زبان اردو، فارسی زبانان تاکنون به آن نپرداخته اند. نویسندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا زاویه نگاه پژوهشگران پاکستانی را بازنگری کنند. به نظر می رسد فراوانی پژوهش های زبان اردو در برخی از رویکردها مانند رویکرد تحلیلی و ترجمه، تطبیقی، تاریخ ادبیاتی و شخصیت پژوهی و همچنین رویکرد عرفان پژوهی، نشانه گرایش عمیق تصوف گرایی باشد. جایگاه جامی در تصوف و تأثیر فراوان نعتیه های او، از شاخصه های نمایان تصوف ایرانی در پاکستان است و آثار جامی را می توان از عوامل گسترش زبان فارسی در این خطه به شمار آورد. این پژوهش با رویکرد کتاب شناسی، به گردآوری نزدیک به هفتاد اثر زبان اردو از کتابخانه های پاکستان پرداخته و سپس با شیوه تحلیلی-توصیفی و با بررسی موضوعی، آماری و تحلیل رویکردی پژوهش های زبان اردو، کوشیده تا تحلیل و کتاب شناسی دقیقی در اختیار فارسی زبانان قرار دهد. ازآنجاکه نسخ خطی و چاپ های متعدد آثار جامی توسط فهرست نویسان ایرانی و پاکستانی ثبت و معرفی شده است، در این مقاله تنها به رویکرد پژوهش های زبان اردو در نظیره گویی ها، شرح ها و ترجمه ها نیم نگاهی داشته ایم؛ تااینکه دانستن رویکرد و گرایش اندیشمندان پاکستان درباره جامی، زوایای جدیدی پیشِ روی پژوهشگران حوزه تصوف شبه قاره بگشاید.
خوانش شالوده شکنانه و برداشت ایدئولوژی های جدید «بررسی وتحلیل دو قصیده از محمد الماغوط و احمد شاملو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
43 - 62
حوزههای تخصصی:
ژاک دریدا تحت تأثیر رویکرد عدم قطعیتی که در قرن بیستم پدید آمده بود دست به ارائه رویکرد شالوده شکنانه در غرب زد. بعد از آن که نقد نو توانست سیطره مناسبات خارجی برمتن را از بین ببرد و خود متن و شکل و ساختار آن را به عنوان مباحث اصلی نقد مطرح کند، توجّه همه ناقدان معطوف متن گشت وکمتر کسی به خود خواننده ومخاطب متن اهمیت می داد. ولی دریدا با مطرح نمودن نظریه خود برای خواننده نقش اساسی در نظر گرفت و بدین شکل شاهد نقد خواننده محور گشتیم. در کنار این موضوع نفی حضور معنا در متن نیز منجر به برداشت های متفاوت از متن می شود. از این رو در این جستار با از بین بردن شالوده دو قصیده «مسافر عربی فی محطات السماء» از« محمد الماغوط» وقصیده « لعنت» از« احمد شاملو» به روش توصیفی- تحلیلی متوجه شدیم که علاوه بر ایدئولوژی های مدنظر این دو شاعر می توان ایدئولوژی های مختلفی را برداشت کرد. برای نمونه هردو شاعر در قصیده های خودشان به دنبال آن بودند که عدم تغییر وتحول در جامعه را مورد نقد قرار بدهند و مخاطبان خود را به ایجاد تغییر تشویق نمایند، ولی با رویکرد شالوده شکن توانستیم ساختار اصلی این دوقصیده را بر هم بزینم و ایدئولوژی اصلی را از بین ببریم و ایدئولوژی های دیگری را جایگزین آن کنیم.
بررسی بازتاب تخیّلی عنصر باد در منطق الطیر عطّارنیشابوری با رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
41 - 72
حوزههای تخصصی:
عناصر هستی بخش تصاویر تخیّلی گوناگونی در آثار هنرمندان و شاعران دارد. یکی از تجربیات خواننده شعر در مواجهه با تصاویر تخیّلی، کشف رمزهای شعری است و به ارتباط دو سویه با شاعر در تجربه های مختلف او می انجامد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با این فرض که «مرغ زرّین» خود ِعطار است و رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران مبنی بر منظومه تخیّل روزانه (قطب های مثبت و منفی) و شبانه (تعدیل و تلطیف این دو قطب)، به بررسی و تحلیل تصاویر تخیّلی باد در منطق الطیر به عنوان بازتابی از تجربیات درونی و بیرونی شاعر در ارتباط با خود، جهان، شعر و مخاطب، پرداخته است. خویشکاری های عطار با باد، مرغ زرّین، هدهد، سیمرغ و دیگر پرندگان، اسطوره قهرمان را شکل داده است. این نوع بررسی از تصاویر تخیّلی ارتباطی با صورخیال از نظر بلاغی وآرایه های ادبی ندارد؛ بلکه کشف ماهیت عنصری شاعر و هم چنین رمزگشایی لایه های پنهانی تر شعر او است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عنصر باد در این اثر بیشتر دوگانه و در ریخت مثبت حیوانی با محرکه عروجی سفر است و از نظر ساختار اسرارآمیز و وضعیت های ترکیبی به نظام تخیّلی شبانه ژیلبر دوران نزدیک تر است.
معرفی و بررسی نام آواهای فارسی وعربی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
105 - 127
حوزههای تخصصی:
نام آوا (اسم صوت) از مقوله اسم است. به صداهای طبیعی و غیر طبیعی پیرامون انسان اطلاق می گردد. از عناصر زنده و پویای زبان است و متعلّق به هر قوم و ملّتی است که از زبان استفاده می کند. شهاب الدین محمد زیدری نسوی مؤلّف نفثهالمصدور (قرن هفتم)، درکنار جلوه های بلاغی فراوان از ظرفیت های زبانی (نام آواها) در این اثر بسیار استفاده نموده است. نفثهالمصدور به دلیل آمیختگی با زبان عربی از نام آواهای متعدّد عربی نیز در کنار نام آواهای فارسی بسیار بهره مند گردیده است. در پژوهش حاضر ابتدا نام آواهای فارسی و سپس عربی معرفی شده است، سپس تأثیرشان بر متن تحلیل گردیده است. هدف از پژوهش، با توجه به بسامد چشم گیر نام آواهای فارسی و عربی، تأثیر و جایگاه آن ها در یک متن ادبی- تاریخی است. نام آواهای عاطفی و غیر عاطفی در این متن به منظور توصیف حوادث تاریخی، مصائب و شکواهای فردی- اجتماعی استفاده شده است که بر فضاسازی، عینیت بخشی، تجسّم حوادث تاریخی و انتقال مفاهیم بثّ الشکوی تأثیر بسیاری گذاشته است. نام آواهای غیرعاطفی شامل اسامی حیوانات و صدای آن ها، مظاهر طبیعت، اشیاء و نیز اصواتی با منشأ انسانی هستند. افزون بر این استفاده از نام آواهای متفرقه فراوان فارسی و توالی نام آواهای عربی با منشأ اصوات انسانی، بر تأکید نویسنده و تأثیرگذاری این ظرفیت زبانی صحه می گذارد.
بررسی ساختار معنایی روایت های حماسی و اساطیری ایران، هند، یونان و بین النهرین بر پایه نردبان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
263 - 282
حوزههای تخصصی:
الگوی «نردبان معنایی» که از مربع های معنایی متوالی تشکیل شده است، مراحل تولید معانی موجود در ژرف ساختِ روایت را از معنای اولیه تا معنای نهایی، به تصویر می کشد؛ به گونه ای که این معانی از حالت ایستایی در مربع معنایی گریماس عبور کرده و شکلی پویا یافته اند. در این مقاله برای اثبات این مسئله، به تجزیه وتحلیل چند روایت در ژانر حماسی و اساطیریِ ایران، هند، یونان و بین النهرین پرداخته شده است تا با بررسی معانی موجود در ژرف ساختِ روایت ها، ویژگی پویایی معنا در نردبان معنایی و ساختار معنایی این روایت ها بررسی شود. پس از تجزیه وتحلیل روایت های «ضحاک»، «فرود»، «رامایانا»، «گیل گمش» و «اودیسیوس»، مشخص شد که فرایند نردبان معنایی به کمک مربع های معنایی متوالی، معانی موجود در ساختار روایت را به شکلی پویا و سیال به نمایش می گذارد و در ژانرهای مختلف، قابل تطبیق و اجراست. همچنین با نردبان معنایی می توان الگوی طرحِ حرکت فاعلِ روایت در مسیر دستیابی به هدف را به وضوح مشاهده کرد و ساختار معنایی این روایت ها را بررسی و ترسیم کرد.
بالندگی کیمیای اسلامی - ایرانی حسن بن زاهد در فضای مساعد علمی و فرهنگی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
231 - 246
حوزههای تخصصی:
حسن بن زاهد کرمانی، کیمیاگر، در سال 723 هجری، هم زمان با فرمانروایی ابوسعید بهادر ایلخانی در ایران، به هند مهاجرت کرد و در سایه حمایت سلطان محمد بن تغلق، آثار کیمیایی ارزشمندی را پدید آورد. در این مقاله، به منظور ارزیابی چندوچون تأثیر فضای علمی و فرهنگی هند بر اندیشه و آثار کرمانی، نخست به روش توصیفی-تحلیلی، به مقایسه کیمیاگری هندی و محتوای آثار حسن بن زاهد پرداخته شده و نشان داده می شود که وی از کیمیای هند تأثیر نپذیرفته است. ملاحظه فهرست منابع مورد استفاده وی که در قالب یک تذکره موجود است نیز همین نتیجه را تأیید می کند. در ادامه، شواهدی از متن آثار حسن بن زاهد ارائه خواهد شد که نشان می دهد او صرفاً از فضای مساعد فرهنگی و اجتماعی هند و به طور خاص، حمایت سلطان محمد بن تغلق بهره مند شده؛ درحالی که معلومات کیمیاگری خود را، پیش تر در ایران آموخته بوده است. به این ترتیب، حسن بن زاهد و آثار کیمیاگری او را می توان ثمره مراودات فرهنگی ایران و هند در ادوار گذشته به شمار آورد؛ حال آنکه محتوای علمی آثار او بی تأثیر از علم هندی بوده است.
معناشناسی معناهای ضمنی چند واژه عربی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
زبان شعر حافظ بسیار ظریف، هنرمندانه و همچنین اثرگذار و شاعرانه است. واژگانی که حافظ برمی گزیند و به شعر می آورد از ظرفیت معنایی بسیاری برخوردارند. او، واژگان را در چنان بافتی قرار می دهد که کلمه در آن شکوفا می شود و معناهای سایه وار متکثری را تداعی می کند. واژه های عربی غزل های او نیز به تمامی این ویژگی ها را دارایند. این واژگان از طرفی، به خاطر اینکه در زبان دیگری ریشه دارند، قابلیت خلق آشنایی زدایی را در شعر فارسی دارند. از طرف دیگر، بسیاری از این واژگان از متون و فرهنگ اسلام، وارد زبان شعر حافظ شده اند. ازاین رو، آن ها ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در سیاق شعر حافظ، به زیباترین شکل ممکن متبلور می شود. واژگان عربی در شعر او، به شکلی در بافت نشسته اند که هاله معناهای بسیاری از آن ها به ذهن می آید. در این اثر سعی شده معناهای سایه وار و ضمنی این واژگان کشف شود و در ضمن آن، زبان شعر حافظ، زیبایی ها و ژرفای آن نمایانده شود. واژگان عربی حافظ، در قیاس با مترادف های فارسی و دیگر هم معناهای عربی شان، بار معنایی عاطفی بیشتری دارند. برخی از آن ها، از جمله واژگان اضدادند. برخی دیگر، واژگان قرآن اند و به طور هم زمان هم معنای مرکزی واژه و هم معنای واژه در بافت قرآن را به ذهن تداعی می کنند. برخی از واژگان عربی، معناهای هاله واری را به ذهن می آورند. این معناها برخاسته از هم نشینی حروف و اصوات کلمه است که عمدتاً معنای مرکزی واژه را تأکید می کنند.
بررسی تطبیقی نقش بونصر مشکان با گودرز کشواد در دستگاه حکومتی بر مبنای نظریه روان شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
40 - 58
حوزههای تخصصی:
دو اقیانوس ادب فارسی، تاریخ بیهقی در نثر و شاهنامه در نظم فارسی شاهکارهای ابوالفضل بیهقی و ابوالقاسم فردوسی نمایان گرِ تاریخ درخشان ِقدمتِ ایران در پهنه ی گیتی است. این جستار بر آن است تا دو مروارید گران بها از این دو اقیانوس ادب فارسی را صید کرده و ضمن معرفی کوتاهی از این دو صید ارزشمند، شباهت های نقشی که در جایگاه خود ایفا کرده اند را بررسی و واکاوی نماید. در هر دوره ای در تاریخ در رأس هر حکومتی افراد مثبت و منفی وجود دارند که دارای منصب و مقامی هستند و نگارنده بر آن است تا افرادی که نقش مثبت در دستگاه حکومتی داشته اند را با هم مقایسه نماید. روش انجام این پژوهش روش تحلیلی توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است که بر مبنای نظریه ی روان شناسی سیاسی به بررسی و مقایسه ی ویژگی های شخصیتی موثر در عملکرد سیاسی بونصر مشکان در متن کتاب تاریخ بیهقی و گودرز کشواد در متن شاهنامه ی فردوسی می پردازد. نتایج اولیه حاکی از آن است که هر دو شخصیت دارای هوش سیاسی بالا و وجدان کاری خوبی بودند و از حق پذیری، تواضع، فروتنی و امانت داری بالایی برخوردار بودند که مجموع این خصایص شخصیتی کمک شایانی به پیشبرد اهداف سیاسی هر دو شخصیت داشته و سبب شده است همکاری هر دو شخص در اداره ی امور مملکت به شکل سازنده ای موثر و مفید باشد.
داستان نویسی از زبان حیوانات در ادبیات عربی و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
59-80
حوزههای تخصصی:
داستان نویسی از زبان حیوانات – منثور و منظوم – یکی از گونه های ادبی است که از دیرباز در ادبیات ملت های کهن مورد توجه بوده است. داستان های ایسوپ (ازوپ) در غرب و کلیله و دمنه در شرق از کهن ترین این داستان ها به شمار می روند. چگونگی راهیابی کلیله و دمنه از هندوستان به ایران در دوره پیش از اسلام و ترجمه آن به زبان عربی در سده های نخستین اسلامی برای همگان آشناست. در این پژوهش به تأثیر و تأثر زبان عربی و فارسی از یکدیگر در این گونه ادبی پرداخته شده و نمونه های گوناگون آن را در ادبیات هر دو ملت از روزگاران کهن تاکنون بیان شده، شاعران و نویسندگان ایرانی و عرب به گونه ای برجسته از این نوع ادبی برای بیان مضامین تعلیمی و اخلاقی وام گیری کرده اند. از نمونه های این ادیبان در ادبیات عربی می توان از احمد شرقی، محمد عثمان جلال و توفیق حکیم نام برد و از میان ادیبان ایرانی علاوه بر مرزبان بن رستم، سنایی، عطار و مولوی می توان از محمد حسن خان اعتماد السلطنه، پروین اعتصامی و ایرج میرزا نام برد.
مضامین مشترک در ادبیات جنگ فارسی و عربی (رمان های «زمین سوخته» اثر احمد محمود و «فهرس» اثر سنان أنطون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
104 - 127
حوزههای تخصصی:
ادبیات متأثر از مقتضیات اجتماعی و اوضاع و احوال زمان است. هنگامی که کشوری آماج حمله بیگانگان و استعمارگران می-شود، مقاومت و مبارزه مردم با دشمنان در آثار ادبی نیز بازتاب می یابد. در این میان، حمله عراق با همراهی کشورهای غربی به ایران و حمله آمریکا به عراق، دو مقطع مهم در تاریخ این دو کشور است. هنرمندان و ادیبان همگام با دیگر مردم این دو کشور و در قالب ادبیات پایداری سعی کردند مظلومیت مردم خود را در جریان این دو تهاجم بیان کنند. رمان زمین سوخته اثر احمد محمود جزو اولین آثار ادبی است که به حمله عراق به ایران پرداخته است. از سوی دیگر، رمان فهرس اثر سنان أنطون به قصد فراموش نشدن عراق قبل از جنگ آمریکا و زنده نگهداشتن آن در یادها با شیوه روایی جدید نوشته شده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، مضامین مشترک این دو رمان بررسی شد. توصیف خرابی ها و ویرانی هایی که در پی حمله دشمن به وجود آمده، بیان رنج و درد و اضطراب و ترس مردم، انتقاد از سیاست مداران و دولتیان، انتقاد از سیاست های استعماری آمریکا، دشمن ستیزی و دعوت به مبارزه و ایستادگی در مقابل فتنه های دشمن، از مضمون های مهم این آثار است.
تحلیل و تطبیق اسطوره دئنا در ارداویراف نامه و کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور ها و تفکرات یک تمدن، در اسطوره ها، کهن الگو ها و در پی آن، در ادیان آن کشور نمود داده می شود و به تدریج به هویت مردم آن کشور تبدیل می شود . دین زرتشتی یکی از ادیان کهن ایرانی است که در تاریخ شکوفایی ایران نقش بسزایی داشته است. در این پژوهش ابتدا به دئنا (دین)، یکی از قوای تشکیل دهنده انسان از منظر دین زرتشتی پرداخته و در ادامه با دنیای معنوی ارداویراف نامه و کمدی الهی دانته آلیگیری تطبیق و تحلیل می شود. تاکنون متون و کتب متفاوتی درمورد دئنا، در موقعیت های جغرافیایی متفاوت نوشته شده است که نشان می دهد این ایزدبانو در مکان های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. از جمله این کتاب ها می توان به ارداویراف نامه اشاره کرد که کمدی الهی شباهت بسیاری به آن دارد. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به تعریف دئنا می پردازد و نقش این اسطوره را در کمدی الهی و ارداویراف نامه بررسی می کند و در پایان به این نتیجه می رسد که دانته، از ظهور ویرژیل تا لحظه خداحافظی بئاتریس و دانته، به شیوه تمثیلی از دئنا و چیستا استفاده کرده و ویژگی های دئنا را به بئاتریس و ویژگی های چیستا را به ویرژیل تعمیم داده است.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت «TA» در رمان «ما تَبَقَّی لَکُم» اثر غسّان کنفانی و «شما که غریبه نیستید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی بر اساس نظریه شخصیت اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحلیل رفتار متقابل شخصیت TA یکی از نظریات مطرح در عرصه روانشناختی شخصیّت می باشد. اریک برن به عنوان برجسته ترین نظریه پرداز در این حیطه شخصیت انسان ها را بر سه جنبه والد، بالغ، کودک استوار می داند که هنگام برقراری ارتباط با افراد دیگر در شخصیت وی پدیدار می گردد. این دانش با ادبیات رابطه بسیار تنگاتنگی دارد بویژه ادبیات داستانی که رفتار شخصیت های اصلی داستان را تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی به نیکوترین شکل بیان می کند. رمان ما تبقی لکم اثر غسان کنفانی بیانگر شرایط بغرنج یک خانواده جنگ زده فلسطینی است که دچار از هم پاشیدگی و بحران شده است. هوشنگ مرادی کرمانی با رمان شما که غریبه نیستید موضوع رنج ها و ضربات عاطفی دوران زندگانی خود از کودکی تا بزرگسالی را به تصویر می کشد. هدف از این تحقیق، تبیین زوایای پنهان بافت متنی هر دو رمان و آشکارسازی روابط سلطه جویانه و مستبدانه شخصیت های اصلی هر دو رمان نسبت به یکدیگر می باشد. در این جستار ادبی با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه اریک برن شخصیت های دو رمان مذکور را بررسی و تحلیل نموده و مؤلفه های یکسان شان را تطبیق می دهیم.
بررسی و مقایسه سیمای پیامبران در غزلیات امیر خسرو دهلوی و بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
65 - 86
حوزههای تخصصی:
شاعران فارسی زبان باتوجه به آموزه ها و تعالیم مقدس دین اسلام، با علوم قرآنی آشنا شده و مضامین وحیانی را در اشعار خود آورده اند. یکی از مضامین حائز اهمیت در شعر فارسی که به طور گسترده شاهد کاربرد آن هستیم، داستان پیامبران و مضامین برگرفته از قرآن و کتب تاریخی و دینی است که در آثار و اشعار شاعران نمود پیدا کرده است. امیرخسرو دهلوی و بیدل دهلوی، دو شاعر شاخص و صاحب سبک، در فاصله زمانی چهار قرن از همدیگر زیسته اند. شعر این دو شاعر از جهات مختلف قابل بررسی است. یکی از موارد قابل پژوهش و مقایسه، بازتاب داستان پیامبران در غزلیات این دو شاعر است که اِشراف و بهره گیری آنان را نسبت به تلمیحات و اشارات قرآن و قصص انبیا و دیگر کتب دینی و تاریخی، در نگرش عاشقانه و عارفانه نشان می دهد. هدف این پژوهش آن است که بازتاب سیمای پیامبران و مضامین و اشارات وحیانی و قرآنی را در غزلیات امیرخسرو و بیدل، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکرد کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه بسامد و میزان کاربرد نام و القاب پیامبران در قالب نمودار، آگاهی دو شاعر نسبت به مضامین و نحوه بیان، ذوق و هنر آنان را نشان دهد.
تحلیل تطبیقی ساختار شخصیت ورونسکی، سیدمیران، لئون و رودلف بر اساس روانکاوی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
20 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با رویکرد تحلیلی – تطبیقی بر مبنای روانکاوی فروید در بخش ساختار شخصیت، کشمکش های روحی و روانی شخصیت های مرد نابهنجار رمان های شوهرآهوخانم، آناکارنینا و مادام بواری را بررسی می نماید، این رمان ها در موضوع، درونمایه، شیوه بیان و روایت شباهت دارند؛ بنابراین روانکاوی شخصیت های ضد قهرمان در این رمان ها مساله ی اصلی این پژوهش است. یافته ها نشان می دهد که شخصیت های ضد قهرمان (مرد و نابهنجار) در هر سه رمان در مسیر حرکت خطی داستان تا انتها به گونه ایی عمل می کنند که تحت سیطره وجه نهاد قرار دارند و در راستای برآورده کردن وجه نهاد باعث روانپریشی خود و اطرافیان و نیز فروپاشی کانون خانواده می شوند. سیدمیران با سه شخصیت دیگر، یعنی؛ لئون و رودلف در رمان آناکارنینا و ورونسکی در رمان مادام بوواری کمی متفاوت است. دلیل این تفاوت متاهل بودن سیدمیران است. موضوع و درونمایه ی هر سه رمان با این که در دو فضای متفاوت جامعه شرقی و غربی رخ می دهد، خیانت و فروپاشی خانواده است. به دلیل غلبه وجه نهاد، اضطراب روان نژندی و همچنین اضطراب اخلاقی در ساختار شخصیت این افراد مشاهده می شود. به دنبال این اضطراب ها اغلب مکانیسم های دفاعی در هر چهار شخصیت نشان داده می شود.
معرفی کتاب مجمع النّوادر و بررسی محتوایی آن (اثری از میراث داستانی شبه قاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
303 - 324
حوزههای تخصصی:
مجمع النّوادر مجموعه ای است از حکایات فارسی و گاه عربی که ملک القضات صدر جهان فیض اللّه بنیانی/بنبانی، از صاحب منصبان حکومت گجرات، آن را در سال 903ق. نوشته و به محمودشاه بیگرّا، پادشاه گجرات (حک .863 – 917)، پیشکش کرده است. مؤلّف حکایات را از منابع مختلف فارسی و عربی گردآورده و با افزودن دیده ها و شنیده های خود، کتاب را در یک مقدمه، چهل فصل و یک خاتمه تدوین کرده است. از این اثر شش نسخه شناسایی شده که چهار نسخه آن به دست آمده است. یکی نسخه محفوظ در کتابخانه دانشگاه پنجاب است که در 930ق. کتابت شده و قدیمی ترین نسخه ای است که دستیاب شده است؛ دیگری نسخه کتابخانه مجلس شورای اسلامی است که احتمالًا در قرن 11یا 12ق. کتابت شده؛ سومی نسخه محفوظ در کتابخانه آصفیه هند که تاریخ کتابت آن احتمالًا قرن 12یا 13ق. است و چهارمی نسخه کتابخانه نورعثمانیه ترکیه که تاریخ کتابت آن1025ق. است. در این مقاله ضمن بررسی محتوایی و ساختاری کتاب، مؤلّف اثر و دیگر آثار او، منابعش در تألیف کتاب، مهدی الیه، محل تألیف و دستنویس های اثر معرفی شده اند.
کانون های ادبی هند در قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
49 - 64
حوزههای تخصصی:
مورخان تاریخ ادبیات سنّتی وقتی درباره زبان و ادبیات فارسی در هند سخن می گویند، با دقت و جزئیات به کانون های ادبی و تفاوت و شباهت آن ها در شبه قاره توجه نکرده اند و اغلب به صورت کلی به موضوع کانون های ادبی پرداخته اند. بر همین اساس، این مقاله با تمرکز بر متغیر «کانون ادبی» بنا دارد به تعیین و تعریف کانون های ادبی شبه قاره در قرن دهم هجری که شاعران و نویسندگان ایرانی در تأسیس و گسترش آن ها نقش اساسی و تأثیرگذار داشته اند، بپردازد. با بررسی تذکره های فارسی و نیز منابع دست اول تاریخی، به این نتیجه رسیدیم که در بازه زمانی مذکور، دست کم چهار کانون ادبی، قابل تشخیص است: کانون ادبی احمدنِگَر، کانون ادبی بیجاپور، کانون ادبی گُلکَنده و کانون ادبی آگره. ما همچنین مشخص کردیم که ادیبان مهاجر از کدام شهرهای ایران به این کانون ها مهاجرت کرده اند و در هر کانون ادبی به چه جایگاه و منزلتی دست یافته اند و نیز تصویری عمومی از اوضاع هر کانون ارائه داده ایم. در بررسی مقایسه ای پایان مقاله، کانون های یادشده با یکدیگر مقایسه شده اند.
عرفان و جهان پسامدرنیستی؛ تحلیلی ازبازنمایی امر معنوی در رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوربه جهان معنا ازدل مشغولی های دیرین انسان بوده است. با وجود تحولات اجتماعی و معرفتی عمیق در عصر مدرن و پسامدرن، انسان همچنان به جهان رازناک، فراسوی امر واقع، نظر دارد. هنر ادبیات پسامدرنیستی با توجه به تفاوت های بنیادین، به بازنمایی امرمعنوی نیزگوشه چشمی دارد. رمان های پسامدرن، عرصه مناسبی برای طرح این پرسش اساسی هستند که درجهان پسامدرن داستانی، امرمعنوی به چه کیفیتی بازنمود داده می شود و چه سویه ها و ابعادی به خود می گیرد؟ هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، تحلیل محتوای کیفی متن با روشی مبتنی بر استقرا و ناظر بر متن است. رمان «تاریخ سری بهادران فرس قدیم» علی رغم وجود مؤلفه های عرفانی و غایت مندی دینی، با پایان باز، سلوک خیالی بهادر(ان) و سپردن راه معنوی او و دیگرسالکان در هدفی نامعلوم، به یکدیگر گره زده شده است. رجوع به انسان برای رهایی ازرنج ها و سرگشتگی ها ی وجودی به عنوان تنها تکیه گاه او، درقالب بازگشت به سوی استاد درمسیربی انتهای سلوک، ذهن خواننده رابه سوی نگرش انسان مدارانه و عرفان سکولار رهنمون می سازد.