امیر مسگر

امیر مسگر

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

خوانش شالوده شکنانه و برداشت ایدئولوژی های جدید «بررسی وتحلیل دو قصیده از محمد الماغوط و احمد شاملو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شالوده شکنی دریدا ایدئولوژی محمّد الماغوط احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
ژاک دریدا تحت تأثیر رویکرد عدم قطعیتی که در قرن بیستم پدید آمده بود دست به ارائه رویکرد شالوده شکنانه در غرب زد. بعد از آن که نقد نو توانست سیطره مناسبات خارجی برمتن را از بین ببرد و خود متن و شکل و ساختار آن را به عنوان مباحث اصلی نقد مطرح کند، توجّه همه ناقدان معطوف متن گشت وکمتر کسی به خود خواننده ومخاطب متن اهمیت می داد. ولی دریدا با مطرح نمودن نظریه خود برای خواننده نقش اساسی در نظر گرفت و بدین شکل شاهد نقد خواننده محور گشتیم. در کنار این موضوع نفی حضور معنا در متن نیز منجر به برداشت های متفاوت از متن می شود. از این رو  در این جستار با از بین بردن شالوده دو قصیده «مسافر عربی فی محطات السماء» از« محمد الماغوط» وقصیده « لعنت» از« احمد شاملو» به روش توصیفی- تحلیلی متوجه شدیم که علاوه بر ایدئولوژی های مدنظر این دو شاعر می توان ایدئولوژی های مختلفی را برداشت کرد. برای نمونه هردو شاعر در قصیده های خودشان به دنبال آن بودند که عدم تغییر وتحول در جامعه را مورد نقد قرار بدهند و مخاطبان خود را به ایجاد تغییر تشویق نمایند، ولی با رویکرد شالوده شکن توانستیم ساختار اصلی این دوقصیده را بر هم بزینم و ایدئولوژی اصلی را از بین ببریم و ایدئولوژی های دیگری را جایگزین آن کنیم.
۲.

کارکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در بررسی پیشینه های فرهنگی طه حسین و عباس محمود العقّاد (بررسی موردی قصیدۀ «إبراهیمیّه» أبونواس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی أبونواس طه حسین عبّاس محمود العقّاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
هدف و مقدمه: نقد ادبی در طول تاریخ همواره تحت تأثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک ناقدان قرار داشته است. در این میان، تحلیل شخصیت های ادبی از منظرهای متفاوت وابسته به رویکردهای فکری و گرایش های شخصی منتقدان است. أبونواس، شاعر مشهور عباسی، از جمله شخصیت هایی است که ناقدان متعددی، در طول تاریخ ادبیات عربی، وی را نقد و بررسی کرده اند. دو تن از مهم ترین ناقدانی که به تحلیل این شاعر پرداخته اند، طه حسین و عباس محمود العقاد هستند که هر یک، با پیشینه های فرهنگی و روش شناسی خاص خود، دیدگاه هایی متفاوت دربارهٔ او ارائه کرده اند. طه حسین، به عنوان متفکری نواندیش و تأثیرپذیرفته از فلسفهٔ شک گرایانه، نقدی بر مبنای تحلیل تاریخی و اجتماعی ارائه داده و شخصیت أبونواس را در بستر فرهنگی دوران عباسی بررسی کرده است. در مقابل، عباس محمود العقاد، با رویکردی روان شناختی، او را فردی خودشیفته و گرفتار عقده های اجتماعی معرفی کرده و تحلیل خود را بر پایهٔ ویژگی های شخصیتی و روانی شاعر بنا نهاده است. این اختلاف دیدگاه، ناشی از تفاوت های اساسی در روش نقد و پیشینهٔ فکری این دو ناقد است. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو ناقد دربارهٔ شخصیت أبونواس براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است. این پژوهش تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه نقدهای ادبی می تواند بازتابی از پیشینه های فکری، اجتماعی و فرهنگی ناقدان باشد. همچنین، با تحلیل زبان و سبک بیان هر دو ناقد، این پژوهش روشن می سازد که چگونه ویژگی های زبانی و گفتمانی در نقدهای آنان به بازتولید ایدئولوژی های مختلف می انجامد. در نهایت، این مطالعه در پی آن است که نشان دهد نقد ادبی نه تنها بازتابی از باورهای شخصی ناقدان است، بلکه متأثر از گفتمان های قدرت، سنت های فرهنگی و جریان های فکری زمانهٔ آن ها نیز هست.روش شناسی: این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف انجام شده که شامل سه مرحلهٔ توصیف، تفسیر و تبیین است. در مرحلهٔ توصیف، ویژگی های زبانی نقدهای طه حسین و عقاد و، در مرحلهٔ تفسیر، رابطهٔ میان زبان و پیشینهٔ فکری آنان تحلیل شده است. در مرحلهٔ تبیین، چگونگی بازتولید گفتمان های مختلف از طریق این نقدها بررسی شده است. داده های پژوهش شامل متون انتقادی این دو ناقد دربارهٔ أبونواس و مقایسهٔ واژگان، سبک بیانی و استدلال های آنان است. پژوهش بر این نکته تأکید دارد که هر کدام از این ناقدان، با توجه به پیشینهٔ فرهنگی و اجتماعی خود، به شیوه ای خاص و با توجه به آرمان های خود به تحلیل آثار أبونواس پرداخته اند. تحلیل گفتمان به ما کمک می کند تا متوجه شویم که چگونه زبان و انتخاب واژگان می تواند به عنوان ابزاری برای انتقال و تقویت ایدئولوژی های مختلف عمل کند و در نهایت تأثیرات آنان را بر جامعه و فرهنگ های مختلف بررسی کنیم. یافته ها: بررسی متون نقدی نشان داد که طه حسین از واژگان علمی و سبک زبانی استدلالی استفاده می کند و نقدهای او دارای ساختاری تحلیلی و منطقی است. او أبونواس را به عنوان نمایندهٔ یک جریان اجتماعی-فرهنگی معرفی کرده و تحلیل های خود را در چهارچوب تاریخ و جامعه انجام می دهد. در مقابل، عقاد از واژگان احساسی، قضاوت محور و روان شناختی بهره می گیرد و تحلیل او بر ویژگی های فردی و عقده های شخصیتی أبونواس متمرکز است. سبک زبانی عقاد شامل جملات کوتاه و مستقیم با تأکید بر اخلاق گرایی و شخصیت شناسی است. دیدگاه های انتقادی این دو ناقد تحت تأثیر گفتمان های فرهنگی و اجتماعی متفاوتی قرار دارد که در زبان و سبک بیان آن ها منعکس شده است. این تفاوت ها در شیوه های تحلیلی و زبانی نشان دهندهٔ تفاوت های عمیق در نگرش های فلسفی و اجتماعی هر دو منتقد به مسائل ادبی و فرهنگی است. طه حسین، با تمرکز بر جنبه های اجتماعی و تاریخی، رویکردی علمی و تحلیلی به آثار أبونواس دارد، در حالی که عقاد با تأکید بر ابعاد فردی و روان شناختی به بررسی شخصیت شاعر می پردازد.بحث و نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل گفتمان انتقادی می تواند به درک عمیق تری از تأثیر پیشینه های فرهنگی و اجتماعی بر نقد ادبی منجر شود. طه حسین، با نگرش عقل گرایانه و تاریخی، نقدی جامعه شناختی از أبونواس ارائه می دهد که او را در چهارچوب تاریخ و سنت های فرهنگی تحلیل می کند. در مقابل، عباس محمود العقاد، با تأکید بر ابعاد روان شناختی، تصویری فردگرایانه از أبونواس ارائه داده و او را شخصیتی خودشیفته معرفی می کند. این تفاوت در دیدگاه ها نشان دهندهٔ تأثیر پیشینه های فکری و فرهنگی بر قضاوت های منتقدان است. از منظر فرکلاف، گفتمان های انتقادی نه تنها بر اساس زبان، بلکه تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی و ایدئولوژیک شکل می گیرند. تفاوت در زبان و سبک بیان ناقدان نتیجهٔ جایگاه آنان در گفتمان های فرهنگی متفاوت است که یکی به سمت نوگرایی و تحلیل اجتماعی و دیگری به سمت محافظه کاری و تحلیل فردی گرایش دارد.
۳.

دراسه وتحلیل مقامات بدیع الزّمان الهمذاني اعتمادا علی القراءه الکرنفالیّه لباختین (مقامات الأصفهانیّه والحرزیّه والموصلیّه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکرنفالیّه المقامه الأصفهانیّه المقامه الحرزیّه المقامه الموصلیّه بدیع الزمان الهمذانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
من الشّائع أنّ بدیع الزّمان الهمذانی هو أوّل من ابتدع فنّ المقامات واستطاع أن یقوم بتطویره من خلال کتاباته. وقد تطرّق بدیع الزّمان فی مقاماته إلی مختلف مسائل عصره واستطاع أن ینقل إلی الأجیال القادمه أهم میزات تلک الفتره الزّمنیّه. وقد اتّجه نحو السّخریه والضّحک کأسلوب لبیان ما یقصده بشکل غیر مباشر، وکان هدفه من ذلک إصلاح المجتمع من خلال نقده اللّاذع. وبما أنّ السّخریه مسیطره علی جمیع أجزاء مقامات الهمذانی، اعتمدنا علی آلیّات القراءه الکرنفالیّه لباختین الّتی تهتمّ بموضوع السّخریّه والضّحک فی الأدب. فبناء علی ذلک ومن خلال توظیف هذه القراءه رکّزنا علی أهمّ ملامح الکرنفالیّه الموجوده فی مقامات الهمذانی وکیفیّه توجیه الدّعوه إلی المتلقین لإعاده النّظر فی طریقه الحیاه والقیم المزیّفه السّائده. انطلاقا بتوعیه أفراد المجتمع. وقد ساعدتنا هذه القراءه فی مقاربه المقامات ودراستها وفتحت الطریق أمامنا للتّعرّف علی أهم المیزات الثّقافیه المسیطره فی المجتمع آنذاک. قد شاهدنا أهمّ ملامح الکرنفالیّه، ألا وهی اللّاتراتبیّه والتّدنیس والغروتیسک فی مقامات بدیع الزّمان الهمذانی. وجمیع هذه الملامح قد ساعدت صاحب المقامات فی الوصول إلی ما یهدف إلیه من إصلاح المجتمع والثّقافه. فباستخدام اللّاتراتبیّه یجعل الترکیز علی الانسان ذاته و یتّخذ موقفا أمام تقدیس الأفراد، کما نری مثل هذا التقدیس فی المقامات وکیفیّه استغلال النّاس للوصول إلی أهداف السّلبیّه، ومنهجنا فی هذه الدّراسه کان تحلیلیّاً توصیفیّاً. فمن خلال هذه القراءه استطعنا أن نستخدم آلیّات رؤیه معاصره فی دراسه نصّ یعود إلی قدیم الأیّام. وقد توصّلنا إلی بعض المعانی الموجوده خلف الأسطر وقلّما نجد التّطرّق إلیها فیما مضی من البحوث.
۴.

نظریه التسلط وهویه الأنثى الثقافیه الاجتماعیه فی الأمثال العامیه المصریه؛ موسوعه شعلان نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۳۰
اللغه والمرأه وتأثیر الثقافه والمجتمع فی إنتاج سلوکها اللغوی موضوع قد شغل بال الباحثین منذ سنوات طویله. نظریه التسلّط من أهمّ النظریات التی درست اختلافات المکانه الاجتماعیه بین الرجل والمرأه وکیفیه انعکاسها على السلوک اللغوی المختصّ بهما. تعدّ الأمثال أبرز عناصر لغویه تبیّن الحیاه الشعبیه فمن الممکن تسلیط الضوء علیها لدراسه لغه المرأه وإدراک هویتها الثقافیه والاجتماعیه. الجزء الأوّل من کتاب "موسوعه الأمثال الشعبیه المصریه والتعبیرات السائره" لإبراهیم "أحمد شعلان" یحتوی فی ثنایاه على کثیر من الأمثال الشعبیه المصریه التی تمیّزت بتسجیل التعبیرات النسائیه. نظراً لأهمّیه اللغه المتداوله أو اللهجه الدارجه فی دراسات علم اللغه الثقافی رأینا أنّنا نفتقر إلى البحث عن کیفیه الهویه الثقافیه والاجتماعیه للمرأه عبر الأمثال المتداوله فی اللهجات العربیه. بالاعتماد على المنهج الوصفی-التحلیلی وحسب الأسلوبیه الإحصائیه تناولنا الأمثال الشعبیه النسائیه وفق الکتاب المذکور وعلى ضوء نظریه التسلّط، فتوصّلنا إلى النتائج التالیه: نسبه المیزات السلبیه للمرأه تفوق میزاتها الإیجابیه. المرأه فی مقام التعبیر عن آرائها تختار کثیرا ما أسلوب الجمله الاسمیه والخبریه وفی مقام التنافس والتحدّی تختار أسلوب تکرار الضمیر وفی مقام بیان التحسّر والفشل وخیبه الأمل والإحباط النفسی تمیل إلى اختیار أسلوب الجمله الإنشائیه فی سلوکها اللغوی. فنلاحظ أنّ المرأه تملک هویه تابعه من الرجل فی الاقتصاد والفکر ومعاییر الجمال ومدى قداستها ودناستها. کما أنّ المرأه تمیل إلى استخدام مفردات بشعه وسیئه فی المفاهیم وتستخدم اللغه التمثیلیه وهذه فی التناقض مع ما أثبتتها نظریه التسلّط أنّ المرأه تمیل إلى استخدام لغه أکثر تأدّبا.
۵.

کاربست رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در بررسی ترجمه داستان «تحت المظله» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوپاست که پیدایش آن به اواخر قرن بیستم بازمی گردد. این رویکرد امکانات مختلفی را در زمینه تحلیل متن در اختیار خواننده قرار می دهد تا بتواند از طریق به کارگیری آن ها به فهم بهتر یا دقیق تری از متن یا گفتمان دست یابد. از آنجایی که شرط داشتن ترجمه خوب و بی نقص فهم درست متن اصلی است، امکانات این رویکرد می تواند کمک شایانی را به مترجمان جهت فهم متن ارائه دهند. از این رو، در این مقاله برآن شدیم تا با به کارگیری این رویکرد دست به تحلیل داستان تحت المظله نوشته نجیب محفوظ بزنیم تا فهم بهتری از ایدئولوژی و پیام های داستان داشته باشیم و در ادامه نیز با کاربست این نظریه، ترجمه این داستان را که توسط شمس آبادی و شاهرخ صورت گرفته است، مورد بررسی قرار دادیم و دریافتیم که مترجمان درک خوبی از این داستان نداشته اند وبه تبع آن ترجمه خوبی را به مخاطب خود ارائه نداده اند. این در حالی است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی می توانستند حوزه های معنایی و همچنین کلمات کلیدی را درک کنند و ترجمه بهتری از خود به جای بگذارند. علاوه بر این، نویسنده این مقاله با تکیه بر مرحله توصیفِ نظریه تحلیل گفتمان انتقادی که توجه خاصی به بار ایدئولوژیک کلمات محوری دارد به بررسی ترجمه این داستان پرداخت و به این نتیجه رسید که عدم معادل یابی صحیح در ترجمه کلمات و حوزه های معنایی این داستان باعث شده که ایدئولوژی اصلی داستان که از نظر نویسنده این سطور، هرج و مرج و تغییر است به مخاطب منتقل نشود.
۶.

جایگاه ادبیات درمانی در ارتباطات زنانه

کلیدواژه‌ها: ادبیات درمانی زنان آینده انسان معاصر ارتباطات زنانه هزارویکشب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۲ تعداد دانلود : ۴۰۲
بی تردید زن رکن اساسی خانواده است. اگر پزشک و روانشناس و جامعه شناس، برای بهبود وضعیت جامعه تلاش می کنند، یک معلم به ویژه اگر زن باشد کجا می تواند نقش آفرینی کند؟ سروده های حماسی ایلیاد هومر، حماسه های ملی چین و ژاپن، گاتاهای زرتشت، مزامیر داود و قصاید سلیمان و وِداها و اوپانیشادهای هندی، کهن ترین آثار مکتوب بشری هستند. رسالت این متون، از دیر باز گشودن روزنه های شناخت به روی انسان و راهی مطمئن جهت برقراری ارتباط میان آنان بوده است. مارکوس لوکانوس، از شعرای روم قدیم ، در باره ی شعر گفته است: ای نیروی مدهش و شگفت آور الهی...ای شعر! تنها تو می توانی همه را از چنگال مرگ نجات دهی! به خاطر همین نیروی شگفت است که در طول تاریخ ادبای بسیاری در رشته های مختلف اعم از پزشکی و فیزیک و غیره خالق ادبیات شده اند. امروزه منتقدان بسیاری معتقدند که ادبیات، تعادل روانی خواننده و جامعه را برقرار می سازد. سازمان جهانی یونسکو هر ساله برنامه هایی با عنوان ادبیات درمانی، تدارک می بیند. با پیچیدگی های زندگی انسان معاصر و توجه به جایگاه های بالای مدیریتی زنان در جهان، می توان نسخه ی درمانی قابل اطمینانی برای جامعه ی بیمار جهانی نوشت. بایستی با برقراری ارتباط بیشتر میان زنان و اقشار مختلف جامعه، با ادبیات و با به کارگیری توان بالای ارتباطی زنان، جامعه را به سمت آرامش سوق داد. پیشگامی زنان در این فراخوانی، کم هزینه ترین، ساده ترین و در دسترس ترین نسخه ی درمان بیماری جامعه ی جهانی است. اگر جامعه ی جهانی بتواند به این مهم دست یابد، به آرامش  و شکوفایی وامنیت انسان دست یافت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان