مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اروین یالوم
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
21 - 36
حوزههای تخصصی:
رمان و قتی نیچه گریست، اثر اروین یالوم، یکی از برجسته ترین رمان هایی است که به نیکی پیوند ادبیات و روان شناسی را نمایان ساخت و چنان مورد توجه قرار گرفت که اندکی بعد فیلمی با همین نام ، بر اساس آن ساخته شد و جوایز متعددی را از آن خود کرد . نویسنده این رمان ، در قالب یک رمان جذاب ، چگونگی درمان روان نژندی دو تن از نوابغ غرب ( فریدریش نیچه و یوزف برویر ، استاد فروید ) را به نمایش گذاشته است . در این جستار ، رمان یاد شده ، از منظر نقدی روان شناختی ، به ویژه با توجه به « نهاد ، من ، فرامن و لیبیدو » نقد و بررسی گرد ید و مشخص شد که این رمان ، در قالب دو بخش جدا گانه ، شکل گرفته که در ا ین مقاله به آن پر داخته می شود .
بررسی ترس های وجودی و علاج آن ها از منظر مولوی و یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
28 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترس ها، اضطراب ها و نگرانی های بنیادین و نیز راه های رهایی از آن هاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشی های روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا علاج آن هاست. در این مقاله تلاش می شود دغدغه ها و نگرانی های وجودی انسان و راهکارهای درمان آن ها از منظر مولوی و یکی از مهم ترین روان درمانگران معاصر یعنی اروین یالوم، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شود و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، قابلیت مثنوی در محدوده روان درمانی وجودی و نیز راهکارهای ویژه مولانا در این عرصه مورد ارزیابی قرار بگیرد. نتیجه آنکه، در اصل داشتن ترس ها و نگرانی های وجودی و اینکه سرچشمه ناخوشی های روحی و روانی انسان هستند، این دو متفکر اتفاق نظر دارند ولی در مبانی فکری و محتوای این گونه ترس ها و نگرانی ها با هم اختلاف دارند. سرانجام این که مولوی راه کارهای اساسی تر و با مبانی عمیق تری را در حوزه درمان مطرح می کند.
مرگ اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) و اروین یالوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
156 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مرگ اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی و اروین یالوم است. برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برخی نتایج نشان داد که یالوم هرچند مانند برخی دیگر از متفکران وجودی گرا، مرگ را پایان بخش زندگی انسان می داند، اما اندیشیدن درباره مرگ را برای زندگی معناآفرین و ارزش بخش تلقی می کند. از نظر یالوم، از جمله عوامل مهمی که انسان ها را متوجه مرگ (خودشان) می کند، واقع شدن یا در مواجهه نزدیک قرارگرفتن با مرگ، عامل زمان، بررسی دقیق رؤیاها و خیال پردازی های فردی، وسایل کمکی مصنوعی و غیره است؛ و از جمله درمان های عملی اضطراب مرگ ایجاد اثری هنری، بودن در کنار افرادی ک ه در شرف مرگ هستند و غیره می باشد؛ از دیدگاه علامه طباطبایی، آن چیزی که با مرگ از بین می رود، همان بعد جسمی انسان می باشد و آن چیزی که باقی است و از یک نشئه به نشئه دیگر می رود، همان بعد روحی انسان می باشد. از دیدگاه او، جهان هستی از خداوند متعال نشئت گرفته و در قدرت تدبیرگرانه حق متعال قرار دارد.
بررسی تنهایی و راه های درمان آن در اشعار عدنان الصائغ بر اساس نگرش وجودی اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
86 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه باوجود پیشرفت وسایل نقلیه و نیز راه های ارتباطی مثل تلفن و فضای مجازی، انسان معاصر بیش از پیش تنهایی را تجربه می کند. روان شناسی به عنوان یکی از حوزه های مهم در ارتباط با انسان و مشکلات روحی وی درصدد تبیین و درمان این احساس تنهایی برآمده و شیوه های درمانی متعددی را ارائه کرده است. عده ای از روان شناسان، ازجمله اروین یالوم (Irvin D. Yalom)، درمان وجودی (Existential therapy) را پیشنهاد می کنند. درمان وجودی یک شیوه درمانی نیست بلکه رویکردی فلسفی است که بر شیوه کار و عملکرد مشاور و روان درمان گر تأثیر می گذارد. عدنان الصائغ به عنوان یک شاعر مدرن و چه بسا پست مدرن در برخی اشعار خود به بیان وضعیت زندگی انسان در دوره معاصر پرداخته است؛ غم، آوارگی، جنگ، دوری از وطن و تنهایی بیشترین بسامد را در اشعار وی دارند. بخصوص که خود شاعر طعم غربت را چشیده است. در این جستار، نگارندگان برخی از اشعار عدنان الصائغ را در حوزه ی انواع تنهایی و راه های درمان آن با رویکرد وجودی اروین یالوم بررسی کرده اند؛ ابتدا اشعار را با روش توصیفی- تحلیلی شرح داده و سپس به بیان وجوه اشتراک بین رو ش های درمان اروین یالوم و عدنان الصائغ پرداخته اند. مضمون تنهائی در غالب اشعار عدنان مربوط به تنهایی وجودی است که نسبت به تنهایی درونی و تنهایی بین فردی بسامد بیشتری دارد. به همین ترتیب نیز شیوه های درمان تنهایی وجودی در اشعار وی ازجمله پناه بردن به خیال و رؤیا، روی آوردن به عشق و عزلت نشینی بیشتر در شعر عدنان نمود پیداکرده است. این گونه شعرها هم به خود شاعر درگذر از این تنهایی گریزناپذیر کمک کرده است و هم به مخاطب های او سرنخ ها و نشانه هایی برای مهار این احساس تنهایی ارائه داده است. از این حیث پژوهش حاضر می تواند مؤید نقش هنر در حوزه ی درمان باشد و به پژوهشگران حوزه ی هنردرمانی کمک کند
بررسی مبانی انسان شناختیِ معنای تنهایی از نظر سیمین بهبهانی و اروین یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
140 - 175
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم، فلسفه نو پا است که از اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد و یالوم، معنادرمان این مکتب است. موضوع تنهایی یکی از مبانی انسان شناختی یالوم در خصوص معنای زندگی است. تنهایی از مضامینی است که انسان در طول تاریخ با آن مواجه بوده و در حوزه های گوناگونی همچون عرفان و تصوّف، روان شناسی، فلسفه و عشق، دارای معنی و مفهوم است. به نظر یالوم، چهار اضطراب آزادی، تنهایی، مرگ و بی معنایی، در حقیقت هستی و وجود انسان ریشه دارد. یالوم معتقد است، انسان برای رهایی از این چهار نگرانی، باید به ابداع معنا بپردازد و به حقیقت زندگی که در واقع خدمت به خلق، آفرینش و خودشکوفایی است، پی ببرد. همچنین در شعر سیمین، تنهایی یکی از نمودهای پر رنگ است که بر فضای غزل های او حاکم شده است. سیمین و یالوم هر دو در آثار و نوشته های خود، معتقد به تنهایی بنیادین هستند و درصدد رفع این گونه تنهایی بوده و هرکدام راهکارهای خاصی را ارائه نموده اند. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی و مقایسه مبانی انسان شناختی معنای تنهایی از نظر سیمین بهبهانی و اروین یالوم بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا مضمون تنهایی در شعر سیمین با تنهایی بنیادین یالوم یکسان است؟ و راهکار این دو برای رفع تنهایی و رهایی از اضطراب و دلواپسی در زندگی چیست؟
مبانی جهان شناختی و انسان شناختی معنای زندگی در فلسفه صدرایی و روان درمانگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های بشر امروز و از مسائلِ سرنوشت ساز در میان فیلسوفان، روان درمانگران و اخلاق پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، معنای زندگی از نگاه ملاصدرا، در مقام یک فیلسوف مسلمان، و اروی ن یالوم، در مقام یک روان درمانگر اگزیستانسیالیست معاصر غربی، بررسی شده است. پرسش مهم مقال ه این ست ک ه مبان ی جه ان شناخت ی و انسان شناختی معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا و اروین یالوم چیست؟ این پژوهش روشن میسازد که در مبانی فلسفی ملاصدرا، خدا با جلوه های جمالی و جلالی، بمثابه غایت هستی و معنابخش به هستی و انسان با ویژگی اشتداد وجودی، تجردی و کثرت نوعی حضور دارد. در مقابل، در مبانی فکری یالوم محوریت خدا انکار میشود و جهان فاقد معناست و این آدمی است که باید زندگیش را معنادار کند. بنابرین میتوان گفت در فلسفه ملاصدرا، با کشف معنا و در تفکر یالوم، با جعل معنا سروکار داریم. در مسئله معنای زندگی، رویکرد ملاصدرا غایت گرایانه و الهی است و رویکرد یالوم، غیرغایت گرایانه و غیرالهی.
آموزش مفاهیم مرگ و زندگی به کودکانِ روستای آبکنار از طریق ساخت عروسک سنّتی «گِیْشِه» (با تکیه بر دیدگاه روان درمانی اروین یالوم)
حوزههای تخصصی:
پایه های فکری و نوع شخصیت هر انسان حاصل چگونگی تعلیم و تربیت او در دوران کودکی و نوجوانی است. چنانچه ظرفیت های ذهنی انسان در دوران کودکی با مفاهیم فراگیری، جست وجوگری و اکتشاف در مسیری صحیح همراه باشد، نتایج درخشان آن در دوران بزرگ سالی در قالب تکامل و بلوغ فکری نمایان می شود. داستان گویی از دیرباز به عنوان ابزاری مناسب جهت انتقال مفاهیم فلسفی و بنیادین زندگی به نهاد پاک و بی آلایش کودکان مورد استقبال بوده است. روایت داستان های عامیانه و کُهن داستان های بومی و محلی که عموماً به صورت شفاهی و سینه به سینه از والدین به فرزندان منتقل می شوند؛ بیانگر آگاهی گذشتگان ما بر کارآمدی ابزار داستان گویی است. دراین بین، داستان های عامیانه ای که با نمایش، ساخت عروسک و شعرخوانی همراه بوده اند؛ علاوه بر افزایش جذابیت داستان در انتقال بهتر مفاهیم به کودکان نقش انکارناپذیری دارند. در این پژوهش، کُهن داستان «گِیْشِه» که سال های متمادی توسط ساکنان روستای آبکنار (در استان گیلان) برای کودکان روایت می شود، بازخوانی شده است. نکته ای که نامیرایی این کُهن داستان را از گذشته تا به امروز رقم زده ساخت عروسک سنّتی با نام گِیْشِه است که پس از پایان روایتش به کودکان هدیه داده می شود. هدف این پژوهش علاوه بر حفظ میراث فرهنگی ناملموس، پاسخ به سؤالات پیش رو است: (1) علت اصلی روایت کُهن داستان گیشه برای کودکان در روستای آبکنار چیست؟ (2) رمز ماندگاری این کُهن داستان با قدمتی بیش از 200 سال چه چیز است؟ روش پژوهش مقایسه ای تطبیقی مابین عناصر این داستان بومی با دغدغه های وجودی در مکتب روان درمانی هستی گراست. شیوه روایت داستان نیز از طریق مصاحبه حضوری با ریش سفیدان روستای آبکنار به دست آمده است. نتایج نشان می دهند که چهار دغدغه وجودی انسان «مرگ، تنهایی وجودی، آزادی (یا مسئولیت) و پوچی (یا فقدان معنا) » بر اساس روان درمانی هستی گرا در این کُهن داستان مشاهده می شود. علاوه بر این، کُهن داستان گِیْشِه راهکارهای ارزشمندی را جهت رویارویی انسان با دلواپسی های وجودی در جهان هستی پیشنهاد می کند که با دیدگاه های روان درمانگر مشهور این مکتب با نام اروین یالوم همسویی دارند.