فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
89 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر بازآفرینی شغلی کارکنان بازاریابی در بخش صادرات می باشد. تاثیر بازآفرینی شغلی می تواند بسیار زیاد باشد و تاثیراتی همچون پایداریT انعطاف پذیری، مشارکت و عملکرد در کسب و کار. در واقع کنترل بیشتر بر وظایف و بهره گیری از نقاط قوت و تجربیات منحصر به فرد کارکنان به آنها کمک خواهد کرد تا در کارهایشان پیشرفت کنند و احساس رضایت، اعتماد به نفس و شادی داشته باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها پژوهشی توصیفی است. برای تجزیه وتحلیل از روش تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان بازاریابی در بخش صادرات در شرکت زر ماکارون به تعداد 210 هستند. بنابراین، روش نمونه گیری در دسترس است که باتوجه به معلوم بودن جامعه آماری، حجم نمونه با سطح اطمینان 95/0، بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر مشخص شده است. با توجه به پیمایشی بودن پژوهش برای جمع آوری داده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه در مرحله اول از طریق روایی محتوی، سپس از طریق روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. ابتدا بر اساس مبانی نظری مدل مفهومی طراحی شد که طبق چارچوب نظری سه متغیر شخصیت فعال، ابتکار شخصی و معناداری کار بر بازآفرینی شغلی موثر قلمداد شدند. سپس نتایج بخش تحلیلی نشان داد شخصیت فعال بر بازآفرینی شغلی تأثیر معنادار دارد. ابتکار شخصی بر بازآفرینی شغلی تأثیر معنادار دارد. معناداری کاری بر بازآفرینی شغلی تأثیر معنادار دارد. بدون شک می توان گفت بازآفرینی شغلی کارکنان به یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوعات در بین شرکت ها به خصوص در بخش صادرات تبدیل شده است. با این وجود بهتر است که بازآفرینی شغلی برای شرکت ها و سازمان ها به طور کامل بررسی شود.
نقش یادگیری سازمانی در نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار
حوزههای تخصصی:
به دلیل تشدید رقابت و افزایش وابستگی به سرمایه گذاران خارجی، نوآوری باز به یک استراتژی اجتناب ناپذیر و رایج برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. تحقیقات متعددی در مورد مزیت نوآوری باز انجام شده است، مزیت نوآوری مکانیسمی است که از طریق آن نوآوری باز به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می شود. این مطالعه با تکیه بر چارچوب قدرت استراتژی- مزیت رقابتی و دیدگاه مبتنی بر دانش، به بررسی نقش میانجیگر یادگیری سازمانی دوسوتوان در رابطه بین نوآوری باز و مزیت رقابتی پایدار و همچنین نقش تعدیل کننده ظرفیت مدیریت دانش می پردازد. بر اساس داده های جمع آوری شده از ۲۶۹ شرکت هایتک چینی در سال ۲۰۲۱، دریافتیم که نوآوری باز از طریق تقویت یادگیری سازمانی از جمله یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین توازن میان آن ها به مزیت رقابتی پایدار کمک می کند. علاوه بر این، ظرفیت مدیریت دانش به طور مثبت روابط نوآوری باز با یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین ترکیب آنها را تعدیل می کند. در پایان تحقیقات و مفاهیم عملی مورد بحث قرار می گیرد.
الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه نوآوری ارائه خدمات امداد خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
320 - 339
حوزههای تخصصی:
هر سازمان و کسب و کاری که ادعای مشتری محوری دارد باید برای اینکار تدابیر و سیاست هایی را در نظر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه نوآوری ارائه خدمات امداد خودرو است. پژوهش حاضر بنیادی بوده و با استفاده از رویکرد آمیخته، به دنبال ارائه الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه ارائه خدمات امداد خودرو بوده است. طبق نتایج پژوهش در بخش کیفی یافته های پژوهش حاصل از مصاحبه و کدگذاری در شش مقوله شامل شرایط علی مانند برند تجربه ساز،شناخت نیاز مشتریان ،تنوع کارت طلایی مترکین، تمایل به بازارسازی و پایش رقبا و شرایط زمینه ای مانند،ایفای به موقع تعهدات شرکت،فروش اشتراک امداد سیار،امدادگران،تعدیل هزینه های اشتراک طلایی، راهبرد مانند جلوگیری از غیرمجازها،افزایش فروش با برنامه 400250،ارائه سرویس در محل،تجربه خوشایند از داشتن امدادکارت و دیدگاه استراتژیک ،و شرایط مداخله گر مانند خرید مجدد امداد کارت،رابطه بلند مدت با مشترکین،وابستگی به شرکت،افزایش تبلیغات،وفاداری به خرید،باور پذیری برند،مسئولیت اجتماعی و پیامد شامل بهبود فرآیند سرویس دهی،مدیریت ارزش آفرینی برند،تلاش برای ساختن تجربه عالی،تجربه سازی،ارتقا رضایت از عملکرد ایران خودرو،برنامه ارزیابی برند می باشد. در بخش کمی که جهت ارزیابی مدل پارادایمی ارائه شده است یافته های حاصل از پرسشنامه محقق ساخته نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر روی مدیریت تجربه مشتری موثر است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت های تجاری در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
213 - 258
حوزههای تخصصی:
ایجاد برند و برندسازی شخصی، به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از زمینه های رشد کسب وکارها و مدیران شرکت های تجاری به شمار می رود. بنابراین در درجه اول در این پژوهش، تلاش شد تا با شناسایی عواملی که می توانند در برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری نقش داشته باشند و در درجه دوم ، با اولویت بندی این عوامل و شاخص ها ی حاصل از آن ها، درجه اهمیت هریک از عوامل مشخص شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، از نوع تحقیقات ترکیبی است؛ به طوری که پایگاه اطلاعات نهایی هر دو نوع اطلاعات کیفی و کمی را دربردارد. بنابراین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی از طریق مصاحبه با 1- مدیران شرکت های تجاری، 2-کاربران شبکه های اجتماعی و 3- نخبگان دانشگاهی مشخص شدند و سپس این عوامل، در مرحله دوم و با استفاده از نتایج مرحله اول، به صورت پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه گردید و در اختیار افراد فوق قرار گرفت و نتایج به دست آمده در این مرحله، از طریق روش تاپسیس اولویت بندی و درجه اهمیت هر یک از عوامل و شاخص ها ی استخراج شده، با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص گردید. با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید روایی درونی آن موردتأیید قرار گرفته و پایایی ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، بالای 94/0 محاسبه شد که موردقبول می باشد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری در شبکه ها ی اجتماعی شامل:1- عملکرد سازمانی، 2- دانش، مهارت و هوش مدیریتی، 3- ارتباطات برون سازمانی، 4- ویژگی ها ی جمعیت شناختی، 5- داشتن چشم انداز شخصی، 6- ویژگی ها ی شخصیتی، 7- مهارت ها ی رهبری، 8- مهارت ها ی شبکه اجتماعی، 9- عوامل فرهنگی اجتماعی، 10- توجه به مخاطبین و 11- توجه به محتوا هستند که از بین این عوامل، داشتن چشم انداز شخصی دارای بیشترین تأثیر و عامل ویژگی ها ی جمعیت شناختی، دارای کمترین تأثیر می باشد.
بررسی توافقات تجاری محصولات و خدمات مبتنی بر تکنولوژی
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
14 - 32
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شیوه های توافقات تجاری در مورد انتقال فناوری، روش های مرسوم به شکل های گوناگون و بر مبنای معیارهای متفاوت، پرداخته است. اهم این شیوه ها، قراردادهایی است که موضوع مستقیم آنها فرآیند انتقال شناخت و مهارت و صلاحیت می باشد، همچنین است قراردادهایی که موضوع مستقیم آنها امور دیگری است ولی از آن جهت که بار فناوری دارند، منجر به انتقال فناوری می شوند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی قراردادهای تکنولوژی محور در راستای تامین نیازها و اهداف جامعه اقتصادی و صنعتی و به ویژه حقوقدانان و مشاوران و کارشناسان حقوقی و به ویژه پاسخ به سوالات در زمینه شیوه های قراردادی انتقال فناوری و جذب فناوری های نوین می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات لازم در خصوص موضوعات پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای به شیوه توصیفی و از طریق مطالعه ی کتاب ها، مقالات و پایان نامه ها و دیگرآثار مکتوب بوده است.
پیش بینی بازخرید بیمه نامه های زندگی به شرط فوت با استفاده از شبکه های عصبی عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
265 - 282
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ضریب نفوذ بیمه عمر به عنوان یک محصول مهم بیمه ای و برنامه ریزی مالی در ایران بسیار پایین است و یکی از دلایل آن بازخرید بیمه نامه هاست. هدف این مقاله بررسی تأثیر مشخصه های فردی و قراردادی بیمه نامه هاست که بر بازخرید بیمه نامه های عمر به شرط فوت اثر می گذارند. روش شناسی: برای این منظور از داده های آماری و اطلاعات ثبتی 35171 خریدار بیمه نامه های عمر و مستمری یک شرکت بیمه ای در مقطع سال 1400 به عنوان پایلوت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل نیز از داده کاوی و الگوریتم های یادگیری عمیق و شبکه عصبی که دقت بسیار بالایی در پیش بینی دارند استفاده شد. یافته ها: مدل از دقت مطلوب 74 درصد در پیش بینی هر دو نوع بیمه نامه های عدم بازخرید و بازخرید شده برخوردار است. البته در پیش بینی عدم بازخرید بیمه نامه ها عملکرد بسیار بهتر بوده اما چون موضوع اصلی مقاله پیش بینی بیمه نامه های بازخرید شده است، در تفسیر نتایج بیشتر به آن توجه شد. نتایج بدست آمده با وجود مشکل نامتوازن بودن داده ها مطلوب است. در داده ها مورد بررسی نسبت بیمه نامه های بازخریدی به عدم بازخرید 3 به 100 است که این عدم توازن موجب می شود فرآیند یادگیری به سمت پیش بینی طبقه با بیشترین فراوانی سوگیری پیدا کند. با این وجود، شاخص پوشش 59 درصدی بدست آمده نشان داد که از مجموع 244 بیمه نامه بازخرید شده در مجموعه داده تست، شبکه توانسته اغلب آنان یعنی 145 مورد را به درستی در طبقه بیمه نامه های بازخریدی پیش بینی و طبقه بندی کند. نتیجه گیری: نشان داده شد که از مشخصه های جمعیت شناختی متغیرهای سن، جنسیت زن، اضافه نرخ پزشکی، نرخ خطر حادثی و از مشخصه های قرارداد نیز مدت بیمه نامه، مدت زمان سپری شده از شروع بیمه نامه، شیوه پرداخت حق بیمه با اقساط بلندمدت تر، بالاتر بودن ضرایب افزایش سالانه سرمایه و حق بیمه و کمتر بودن تعداد موارد پوشش و سرمایه فوت با بازخرید اثر عکس داشته و احتمال آن را کاهش می دهند. با بازخرید بیمه نامه بصورت عکس مرتبط هستند. نسبت بیمه گذار و بیمه شده نیز تأثیرگذار بوده و نشان داده شد که بازخرید وقتی بیمه گذار بیمه نامه عمر را برای خود بخرد در حدأقل و با دور شدن نسبت خویشاوندی احتمال بازخرید افزایش می یابد.
تعیین ریسک های غیرشکننده بر توانگری مالی در صنعت بیمه: رویکردی جدید با مدل های میانگین گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
299 - 316
حوزههای تخصصی:
پیشین ه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک و ژئوپلیتیک بر توانگری مالی در صنعت بیمه و رویکردی جدید به مد ل های میانگین گیری در ایران انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای– کاربردی و از نظر روش توصیفی– پیمایشی است. بازه زمانی تحقیق داده های فصلی 1390 تا 1400 در یک بازه 11 ساله بوده است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند. برای این منظور، اطلاعات شاخص های 33 ریسک مؤثر بر توانگری مالی شرکت های بیمه با استفاده از مدل های BMA، TVP-DMA و TVP-DMS و BVAR بررسی شد. یافته ها: براساس میزان خطا، مدل BMA از بالاترین دقت برخوردار بود. پس از برآورد مدل، 11 متغیر اصلی شناسایی شد که عبارت اند از: رشد اقتصادی، نااطمینانی تورم، نرخ ارز، تحریم، شاخص KOF، بازده سرمایه در گردش، نسبت کفایت نقد، نسبت کل بدهی به ارزش ویژه، ضریب خسارت، شاخص هرفیندال– هیرشمن و ریسک ژئوپلیتیک. کاملاً از نتایج مشهود است که ریسک های متعددی بر توانگری مالی در صنعت بیمه اثرگذارند و این امر پیش بینی این وضعیت را با مشکلات متعددی روبه رو می سازد. در نتیجه برای طراحی مدل های پیش هشداردهنده این متغیر لازم است از یک مدل جامع و سیستمی که ابعاد مختلف این شاخص را بررسی می کند، بهره گرفته شود. نتیجه گیری: در این مطالعه از طریق بررسی ارتباطات تجربی نشان دادیم که با توجه به احتمالات مختلف محاسبه شده بین مدل های جایگزین، اعتماد به یک مدل مفهومی منفرد در فرایند مدل سازی توانگری مالی به ایجاد پیش بینی های غیرصحیح منجر شده، در نهایت تصمیمات مدیریتی در رابطه با آن مدل با خطر شکست در پیش بینی مواجه خواهد شد. براساس نتایج تعدد عوامل مؤثر بر توانگری مالی، در مدیریت شرکت بیمه لازم است از یک دیدگاه سیستمی بهره برد و صرفاً در نظر گرفتن یک مدل مشخص یا یک سلسله متغیر مشخص نمی تواند دیدگاه جامعی در راستای تعیین مدل بهینه توانگری مالی در این صنعت ارائه کند.
طراحی سیستم استنتاج فازی عصبی انطباقی جهت امکان سنجی استارتاپ های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد دیجیتالی موجب خلق فرصت های جدید برای ایجاد استارتاپ ها و مدل های جدید مبتنی بر فناوری اطلاعات شده است، اما همه استارتاپ های ایجاد شده به خصوص در حوزه تجارت الکترونیک موفق نبوده و نرخ شکست بالایی را دارند. در نتیجه هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل امکان سنجی مبتنی بر سیستم فازی عصبی برای استارتاپ های تجارت الکترونیک به منظور کمک به کاهش شکست این استارتاپ ها از طریق شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر موفقیت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نظر نوع گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مربوط به استارتاپ های فعال در زمینه تجارت الکترونیک در استان آذربایجان شرقی در بازه سال 1400 تا 1401 می باشد. روش پژوهش در نحوه شناسایی عوامل و شاخص ها با استفاده از نسبت روایی محتوا بر مبنای نظرات خبرگان بوده است. به منظور پیش بینی میزان موفقیت استارتاپ ها با استفاده از روش استنتاج فازی عصبی انطباقی، یک سیستم فازی طراحی و آموزش داده شده است. همچنین جهت تعمیم پذیری سیستم، سیستم طراحی شده اعتبارسنجی شده است. خروجی پژوهش یک سیستم هوشمند است و نتایج حاصل از امکان سنجی انجام شده توسط سیستم فازی عصبی انطباقی حاکی از صحت مطلوبیت سیستم و قابلیت اطمینان آن در پشتیبانی از تصمیمات اتخاذ شده به منظور ایجاد استارتاپ های جدید تجارت الکترونیکی است.
نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد گردشگری (مورد مطالعه: دفاتر خدمات مسافرتی فعال در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
85-122
حوزههای تخصصی:
امروزه، مشتری مداری یکی از مهمترین شاخص های بازاریابی درنظام گردشگری است. از سوی دیگر، یکی از به روزترین و کارآمدترین برنامه ها یا راهبردهای جذب، حفظ و جلب رضایت مشتری، مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری است. از این رو، شناخت نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد از نگاه مدیران و کارشناسان ارشد بازاریابی دفاتر خدمات مسافرتی فعال در تهران، هدف اصلی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر، از نوع کیفی و با هدف ارائه مدل تبیین کننده نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. به همین سبب، در انتخاب نمونه آماری از نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی استفاده شد. در این پژوهش، استفاده از ابزارهای روش گراندد تئوری مثل تقطیع داده ها، کدگذاری باز و کدگذاری محوری به شناسایی شش مقوله اصلی شرایط علی، موضوع محوری، شرایط زمینه ای یا محیطی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها انجامید.
سیستم های خدمت-محصول (PSS): تجزیه وتحلیل کتاب سنجی و ساختار شبکه تولیدات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
131 - 185
حوزههای تخصصی:
بنگاه های مدرن تولیدی برای مزیت رقابتی پایدار و سودآوری، هدف از تولید محصولات را ارائه خدمات به مشتریان به جای فروش محصولات و یا ارائه بسته ای از خدمات و محصول می دانند. یکی از ابعاد خدماتی شدن سیستم های خدمت-محصول است. لذا، با توجه به افزایش استفاده در صنعت و انتشار روزافزون مقالات، مانند طراحی، پیاده سازی و مدل های کسب وکار، سیستم های خدمت-محصول دیجیتال، هوشمند، پایدار و همچنین پژوهش های اندک در این حوزه در کشور، فرصت مناسبی برای آشنایی و مرور مطالعات، شناسایی شکاف های ادبیات موجود می باشد؛ بنابراین، هدف مقاله تمرکز بر این موضوع است. برای دستیابی به اهداف، یک تحلیل کامل کتاب سنجی و ساختار شبکه بر روی ادبیات موجود در اسکوپوس تا 18/7/ 2022 انجام شده است. مطالعه حاضر از نرم افزارهای “VOSviewer" و منبع باز R بسته "”bibliometrix استفاده می کند. همچنین، تحلیل های هم استنادی، همکاری (هم نویسندگی)، هم رخدادی (هم واژگانی)، استناد، تحلیل نقشه برداری موضوعی و خوشه بندی موردبحث قرار می گیرد. نتایج نشان داد که غالب ترین کلمات کلیدی «سیستم های خدمت-محصول»، «پایداری» و «سیستم های خدمت-محصول» هستند. کلیدواژه های اصلی درخوشه اصلی سیستم های خدمت-محصول و خدماتی شدن می باشند. اغلب مطالعات و استنادها به اقتصادهای توسعه یافته ی چین، انگلستان و ایتالیا محدود می شود. منابع را می توان به چهار خوشه طبقه بندی کرد. «مفهوم سازی و واژگان شناسی»، «طراحی و پیاده سازی سیستم های خدمت-محصول»، «ادغام سیستم های خدمت-محصول و پایداری و ارتباط با زنجیره تأمین» و «سیستم های خدمت-محصول دیجیتال و هوشمند». این مقاله به مدیران فرصتی برای آشنایی با این حوزه و طراحی و پیاده سازی آن ارائه می دهد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان عراقی در جهت خوداشتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
54 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان در جهت خوداشتغالی در عراق انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه در دو بخش کیفی و کمی پژوهش، شامل خبرگان حوزه مدیریت و کارآفرینی در دانشگاه های عراق بودند که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 22 نفر مصاحبه انجام و اشباع داده ها حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته حاصل از نتایج بخش کیفی، در میان 110 نفر از خبرگان با استفاده از روش هدفمند توزیع و در نهایت مفاهیم و مقوله های مستخرج از مرحله کیفی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقوله ها به ترتیب شامل استراتژی های دولت و وزارت علوم در خصوص توسعه کارآفرینی (GH)، عوامل مربوط به دانشجویان (ST)، عوامل مربوط به جامعه (SO)، عوامل مربوط به مدرسان (TE)، عوامل مربوط به ابزار و شیوه آموزش (TM) و عوامل مربوط به دانشگاه ها (CA) بودند. بر اساس نتایج، به منظور توسعه آموزش کارآفرینی در بین دانشجویان عراقی باید کلیه دست اندرکاران در دو سطح کلان و خرد از قبیل دولت، جامعه، دانشگاه ها و دانشجویان زمینه بهبود آموزش کارآفرینی را محیا کنند. اصلاح استراتژی ها، به روزرسانی ابزارها و شیوه های آموزش و بهبود نگرش دانشجویان و جامعه مبتنی بر یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد.
بررسی تأثیر خودافشایی، نگرانی های حریم خصوصی و میزان خشنودی بر آسودگی خاطر در بازاریابی در رسانه های اجتماعی (نمونه پژوهی: مشتریان دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
622 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف: اکنون دوره دیجیتال است و در دوره ای زندگی می کنیم که هر روز با تعاملات اجتماعی در رسانه های اجتماعی سروکار داریم؛ زیرا این رسانه ها امکان برقراری ارتباط سریع و کارآمد را برای ما فراهم می کنند؛ به همین دلیل کسب وکارهای کوچک، متوسط و بزرگ نیز رسانه های اجتماعی را کانالی ارزشمند و ضروری برای بازاریابی می دانند. بازاریابی رسانه های اجتماعی، بخشی از فرایند بازاریابی دیجیتال است که با استفاده از تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، برای دستیابی به اهداف بازاریابی و برندسازی کسب وکارها تلاش می کند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر خودافشایی، نگرانی های حریم خصوصی و میزان خشنودی، بر آسودگی خاطر در بازاریابی رسانه های اجتماعی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی، از نوع هم بستگی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است. از نظر شاخص زمانی نیز مقطعی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مشتریان دیجی کالا در شهر کرج در نظر گرفته شده است. به منظور محاسبه حداقل نمونه لازم برای پژوهش، از فرمول کوکران با فرض نامحدودبودن جامعه آماری استفاده شد که تعداد آن 384 نفر به دست آمد. با توجه به محدودیت های جمع آوری داده، پرسش نامه به صورت الکترونیکی طراحی شد و پس از توزیع از طریق ایمیل و شبکه های اجتماعی، داده های مورد نیاز از جامعه دریافت شد. شبکه های اجتماعی استفاده شده در این پژوهش اینستاگرام، واتساپ و تلگرام بود. از مخاطبانی که خرید و استفاده از دیجی کالا را تجربه کرده بودند، درخواست شد که در پاسخ گویی به پرسش نامه همکاری کنند. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه جاکوبسان و همکاران (2020) استفاده شد. برای پاسخ به پرسش های پرسش نامه، از مقیاس 5 سطحی لیکرت استفاده شد که در آن 1 به معنای کاملاً مخالف تا 5 به معنای کاملاً موافق بود. برای سنجش روایی، از نظر خبرگان و برای اندازه گیری پایایی، از فرمول آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی تمامی متغیرها بیشتر از 7/0 به دست آمد. آزمون فرضیه ها (مدل ساختاری) با استفاده از روش معادلات در نرم افزار پی ال اس انجام شد.
یافته ها: یافته های توصیفی نشان داد که بیشتر افراد در گروه سنی ۳۶ تا ۵۰ سال (۵۹ درصد) بودند و گروه های سنی ۲۰ تا ۳۶ سال (۲۱ درصد) و ۵۰ سال به بالا (۲۰ درصد) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. سطح تحصیلی بیشتر افراد در مقطع کارشناسی ارشد (۵۴ درصد) بود و به ترتیب مقطع کارشناسی (۲۹درصد) و دیپلم و فوق دیپلم (۱۷ درصد)، در رده های بعدی قرار گرفتند. یافته های بخش استنباطی حاکی از آن است که نگرانی های حریم خصوصی بر متغیرهای خودافشایی، خشنودی و آسودگی خاطر در بازاریابی، تأثیر مثبت می گذارد؛ متغیر خودافشایی بر آسودگی خاطر در بازاریابی تأثیر مثبتی دارد و همچنین، خشنودی بر آسودگی خاطر در بازاریابی اثر مثبتی می گذارد.
نتیجه گیری: توصیه می شود که از رسانه های اجتماعی، به عنوان ابزاری برای اطلاع رسانی عمومی استفاده شود و امکان بیان احساسات شخصی در شبکه های اجتماعی فراهم شود.
مرور نظام مند متون علمی توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های جدید مطالعه در سالیان اخیر مربوط به اخلاق کسب و کار و توسعه آن می باشد. ادبیات تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی مصادیق ارزش های اخلاقی در برخی کارآفرینان اجتماعی و به طور خاص کسب و کارهای اجتماعی بیش از سایر کسب و کارها قابل مشاهده می باشد. با توجه به اینکه پژوهش در این زمینه بسیار اندک بوده و نیازمند مطالعه هر چه بیشتر جهت شناسایی ابعاد و عوامل موثر بر آن می باشد، فلذا در این مطالعه بررسی می شود که در تحقیقات توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی چه عناصری مد نظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی می باشد، به لحاظ هدف کاربردی بوده و بر اساس روش مرور سیستماتیک عنوان می گردد. جامعه آماری شامل کلیه مطالعات حوزه توسعه اخلاق کارآفرینی و کسب و کارهای اجتماعی در بازه زمانی از ابتدای انتشار تا سال 2022 و شامل 832 تحقیق است. شکست انتقال آموزه های اخلاق کسب و کار به محیط واقعی کار و نبود نظریه ها و مدل های تبیین کننده در این زمینه، از یافته های مهم مطالعه حاضر و مهم ترین شکاف تحقیقاتی شناسایی شده می باشد. همچنین انجام مرور متون سیستماتیک با استفاده از چارچوب وتن و استخراج مدل ساختار تئوری داده بنیاد از آن، یافته های دیگر این تحقیق می باشند.
نحوه ارتباط والدین و معلمان با نوجوانان سرکش
حوزههای تخصصی:
زمینه: سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. هدف تحقیق؛ نحوه ارتباط والدین و معلمان با نوجوانان سرکش، بود. روش تحقیق کمی و از نوع کتابخانه ای بود؛ (مقاله های نحوه ارتباط والدین و معلمان با نوجوانان سرکش در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از واژه های کلیدی نوجوان سرکش، والدین و معلمان و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد) نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می شود زیرا سرآغاز تحولات و دگرگونی های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است.
مقایسه الگوهای RW و PWدر پیش بینی سود برای شرکتهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه الگوهای RW و PW در پیش بینی سود برای شرکتهای کوچک و متوسط به اجرا درآمده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر منطق اجرا و ماهیت داده ها یک تحقیق استقرایی و کمی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از صورت های مالی در بازه زمانی 1390 الی 1400 استفاده شده است. جهت انتخاب نمونه آماری مناسب، از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک استفاده شده است. در این روش ابتدا شرکت هایی که جز شرکت های کوچک و متوسط هستند را مشخص کرده که برای این کار تعداد کارکنان و ارزش اسمی سرمایه را مد نظر قرار داده و شرایطی جهت انتخاب نمونه تعریف می شود و نمودهای فاقد شرایط مذکور از نمونه حذف می گردند. این شرایط با توجه به مدل آزمون فرضیات و متغیرهای تحقیق تعیین می شود. همچنین در این مقاله جهت استخراج الگوی پیشنهادی از رویکرد تحلیل مؤلفه های اصلی و برای برازش مدل به مشاهدات، از الگوی پانل و نرم افزار ایویوز استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل های ارائه شده در این تحقیق می توان دریافت که الگوی جدید ارائه شده جهت پیش بینی سود کارآیی بیشتری نسبت به پیش بینی سود الگوهای RW و PW دارد و این موضوع توانایی الگوهای رگرسیونی پیش بینی سود در حوزه های مالی و سودآوری استراتژی پیش بینی سود برای شرکت های کوچک و متوسط را نیز تأیید می کند.
منطقه بندی کشور با رویکرد توسعه اشتغال پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
237 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله منطقه بندی شهرستان های کشور براساس شاخص های صنعتی، معدنی و تجاری به منظور رفع عدم توازن در توزیع فعالیت ها به منظور توسعه اشتغال پایدار کشور است. این موضوع به دلیل حرکت بالا و نابجای جمعیت بین استان ها و شهرستان های کشور، استقرار فیزیکی نامناسب برخی فعالیت های صنعتی و وجود ناترازی در زنجیره های تولیدی کشور شامل ناترازی در طول زنجیره تأمین و تولید اهمیت بالایی دارد.این مقاله با در نظر گرفتن ۱۲ شاخص حوزه صنعت، معدن و تجارت، شهرستان های کشور را به چهار منطقه (محروم، کمتربرخوردار، عادی و توسعه یافته) با وضعیت های اشتغال صنعتی متفاوت تقسیم کرده است تا بتوان در هر منطقه، سیاست اشتغال و سیاست صنعتی متناسب آن را پیشنهاد داد. بر پایه نتایج این پژوهش، بیش از ۵۱ درصد از شهرستان های کشور در مناطقی با سطح محروم و کمتربرخودار دسته بندی می شوند که نیازمند مشوق های خاص و ویژه جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری است؛ از سوی دیگر، ۱۶ درصد شهرستان های مورد بررسی در این پژوهش، در منطقه ای دسته بندی شده اند که نیازمند سیاست های تعدیل کننده در توازن اشتغال منطقه است که منجر به تمرکززدایی و افزایش عمق بازار کار می شود.
Investigating the safety status of the environment based on the Elmeri index and its relationship with sports tourism in Iran's stadiums (Study case: Tehran Enghelab sport complex)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Method: It was conducted in a mixed quantitative and qualitative manner using the safety checklist of the environment according to the elmeri method and the researcher-made questionnaire of safety and sports tourism. distributed and collected by 100 sports tourists who were selected by Morgan's table as a simple random sample of 80 people. The data were entered in Smart Pls3 structural equation software to implement the research model. Findings: The results of the elmeri index regarding environmental safety showed that the component of safety behaviors with 93.5%, the component of cleanliness and order with 89%, the paths of passage with 87% and the component of fire and first aid with 75% have status were desirable Also, the opinion of tourists regarding the safety components of the environment showed that the component of first aid with the route coefficient of 63% and the t value (4.775) had the greatest impact in attracting tourism to sports venues. Also, the components of order and safety behaviors, according to tourists, did not have much effect on attracting tourism, P<0.05. Conclusion: The safety condition of the Tehran Revolution sports complex was in a favorable condition, therefore it provides a suitable platform for holding sports events and holding international seminars and conferences in order to attract sports tourism. Therefore, the managers of the sports facilities of Tehran's Enghelab Complex should take steps to improve the infrastructure and sports facilities in order to attract sports tourists.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودرو سازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون که در اقتصاد جهانی مشتریان بقای شرکت را رقم می زنند، شرکت ها دیگر نمی توانند نسبت به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند. با وجود این بدبینی، مصرف کننده یک پدیده درحال رشد است که پیامدهای منفی برای شرکت ها و مصرف کنندگان دارد. به خصوص در صنعت خودروسازی عوامل زیادی می تواند منجر به بدبینی مصرف کننده شود؛ از این رو در پژوهش حاضر کوشش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که چه عواملی بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودروسازی مؤثر است؟ برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در پژوهش حاضر تعداد 540 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2000-2022 میلادی شناسایی و تعداد 60 عنوان پژوهشی با بهره گیری از روش مهارت های ارزیابی حیاتی (CAPS) استخراج شد. برای تحلیل پیشینه پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس کیودی ای، استخراج و خوشه بندی و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شد. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های اصلی مؤثر بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودروسازی شامل 18 عامل اصلی و 117 مقوله محوری است. عوامل اصلی مؤثر بر بدبینی مصرف کنندگان عبارت است از: عوامل جمعیت شناختی، عوامل شخصیتی، عوامل فرهنگی، دل مشغولی های اجتماعی، تجربه تلخ از شرکت، خطر های مؤثر بر بدبینی مصرف کننده، بی عدالتی درک شده، بار منفی احساسات فرد، اختلالات روحی و روانی، رفتارهای فریبکارانه شرکت، رفتارهای غیراخلاقی شرکت، عملکرد نادرست شرکت، عوامل تبلیغاتی، نگرش بدبینانه اجتماعی، نگاه منفی به شرکت، توجه به محیط زیست، ویژگی های رفتاری مشتری، قدرت چانه زنی مشتری.
مدل سازی رفتار منطقی خریدار و فروشنده در سیستم تجارت آنلاین با استفاده از شبیه سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت و محبوبیت سیستم های تجارت آنلاین به دلیل پایین تر بودن زمان و هزینه لازم برای انجام معامله و همچنین وجود انتخاب های گسترده تر برای خریدار، افزایش چشم گیری داشته است. در تجارت آنلاین، مسافت بین خریدار و فروشنده می تواند بر اعتماد خریدار اثرگذار باشد. به علاوه هزینه های ارسال کالا نیز در تصمیم گیری خریدار نقش مهمی دارد. در این پژوهش رویکرد ترکیبی نظریه بازی -شبیه سازی عامل محور برای ارزیابی یک سیستم تجارت آنلاین ارایه شده است که در آن یک سیستم مرکزی مدیریت شهرت توسط شخص سوم مورد اعتماد استفاده می شود. همچنین با در نظر گرفتن موقعیت مکانی برای اشخاص، هزینه ی حمل و نقل و ارسال کالا نیز به مدل اضافه شده است. یافته ها نشان می دهد که در تجارت الکترونیک می توان با سیاست های تخفیف، اثر هزینه های ارسال کالا برای مشتری را کاهش داد تا هم مشتری بتواند از مزیت گزینه های بیشتر در انتخاب خود بهره ببرد و هم بازار رقابت کامل تری برای فروشنده ها ایجاد شود.
مقایسه تطبیقی ادراکات مصرف کنندگان ایرانی از مسکات های برندهای بین المللی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکات به عنوان نُمادی از برند نقش مهمی در طراحی و تشخیص هویت برند در بازاریابی دارد. یکی از ابزارهای اصلی در بازاریابی و برند، مسکات می باشد. بررسی و تحلیل ادراکات مشتریان از مسکات نقش مهمی در تصمیم گیری مرتبط با برند داشته و به شرکتها کمک میکند تا استراتژی متناسب با برندسازی محصول خود را انتخاب کنند وعملکرد بهتری نسبت به رقبا در بازار داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی ادراک مشتریان از دو مسکات ایرانی و دو مسکات بین المللی و بررسی ابعاد فیزیکی و غیر فیزیکی، همچنین تشخیص گروه کالایی است. در این پژوهش از دو روش، نشانه شناسی و انجام 49 مصاحبه با 14 مشتری و تحلیل تم استفاده شده است..نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رنگ و متعلقات مسکات که مربوط به بعد فیزیکی آن می شود بیشترین تأثیر و جلب توجه را به همراه داشته و پس ازآن حالت چهره مسکات و با اختلاف کمی ابعاد و اندازه ی مسکات بر ادراک مشتریات تأثیرگذار بوده است.حیوان استفاده شده در طراحی مسکات و سایر ابعاد غیر فیزیکی نیز تأثیرات مشابهی را بر روی ادراک مشتریان داشته است. نتایج نشان می دهد که در تشخیص گروه کالایی و تناسب مسکات با محصول موردنظر رنگ مسکات بیشترین تأثیر را داشته و به یادآوری و شناخت محصول در ذهن مصرف کننده کمک می کند.