مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
صنعت بانکداری ایران
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به شناسایی وضعیت ساختار در صنعت بانکداری ایران با استفاده از داده های ترکیبی ناموزون 17 بانک دولتی و خصوصی (87-1375) اختصاص دارد. به منظور شناسایی وضعیت ساختار صنعت، به تبیین شدت رقابت از طریق برآورد کشش نابرابری در صنعت بانکداری (نسبت به ورود بانک های جدید) و معرفی شاخص U دیویس پرداخته شد. نتایج مطالعه نشان داد که اولا کشش نابرابری توزیع سهم بازاری بانک ها نسبت به ورود بانک های جدید کوچکتر از یک و برابر با 0.784 بوده است. همچنین، نتایج بررسی ارقام شاخص Uنشان داد که مقدار این شاخص در سال های اخیر تاحدی کاهش یافته است. این امر بدان معناست که با افزایش تعداد بانک های خصوصی در صنعت بانکداری، صنعت به سمت رقابتی شدن حرکت کرده است؛ بااین حال، این صنعت همچنان با شرایط رقابتی فاصله دارد و لزوم اتخاذ سیاست هایی در جهت تشدید رقابت در این صنعت احساس می شود.
تاثیر به کارگیری ماشین های خود پرداز و برخی متغیرهای موثر منتخب بر کارایی فنی بانک ها در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین اهمیت و میزان تاثیر بکارگیری ماشین های خود پرداز و برخی متغیرهای موثر منتخب بر کارایی فنی بانک ها در صنعت بانکداری ایران می باشد . بدین منظور کارایی فنی 12 بانک دولتی و غیر دولتی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها با استفاده از آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی برای دوره زمانی1393- 1390 محاسبه گردید. اندازه گیری کارایی فنی بانک ها با در نظر گرفتن سه نهاده(تعداد ماشین های خود پرداز ،تعداد شعب و تعداد پرسنل بانک) و یک ستانده (جمع مانده تسهیلات اعطایی ومطالبات بانک) صورت گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین کارایی از سال 91 به بعد روند نزولی داشته و عدم کارایی فنی بطور میانگین به میزان تقریبا 38 درصد است. نتایج حاصل از تخمین مدل اقتصاد سنجی با داده های ترکیبی نشان می دهد که تعداد ماشین های خود پرداز رابطه منفی با کارایی فنی بانک ها دارد ، بدین معنی که با افزایش تعداد ماشین های خود پرداز کارایی فنی بانک ها کاهش می یابد. یافته های مطالعه حاکی از آن است که عدم کارایی در بانک های دولتی به استثنای بانک های مسکن و پست بانک، شدید بوده و حتی در بانک هایی که طبق سیاست های اصل 44 قانون اساسی ، سهام آنها واگذار شده نیز به استثنای بانک ملت کارایی بهبود قابل توجهی را نشان نمی دهد.
طراحی مدل مهندسی مجدد کسب وکار در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر مشتری مداری؛ تحقیق آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، طراحی مدل مهندسی مجدد کسب وکار در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر مشتری مداری است. این پژوهش، پژوهش آمیخته اکتشافی با دو بخش کیفی (نظریه داده بنیاد) و کمّی است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمّی به ترتیب نخبگان صنعت بانکداری ایران با مدرک دانشگاهی دکترای مدیریت بازرگانی و مدیران و کارشناسان صنعت بانکداری بوده اند. در بخش کیفی با روش نمونه گیری نظری، 11نفر از نخبگان صنعت بانکداری و در بخش کمّی نمونه ای برابر با 385 نفر براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری احتمال وند انتخاب شدند. در بخش کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی برای به دست آوردن داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی بخش کیفی به ترتیب از طریق بازخورد مشارکت کنندگان و دریافت نظرات همکاران و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای دستیابی به فرضیه های پژوهش از روش کدگذاری و برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتیجه پژوهش، دستیابی به مدلی است که مشتمل بر 26 متغیر و 5 عامل (تأمین منافع حداکثری ذی نفعان، سرعت و ارزانی ارائه خدمات، اعمال قوانین و استاندارد ها، رشد چارچوب های مدیریت صنعت بانکداری و ایجاد و بهبود رویه های منتهی به مشتری) است و تأثیر مثبت هریک از 5 عامل مدل را بر صنعت بانکداری مشتری مدار تأیید می کند.
آزﻣﻮﻥ ﺗﺠربی تأثیر ﺭﯾﺴﮏ ﻓﻀﺎﯼﮐﺴﺐ ﻭﮐﺎﺭ ﺑﺮ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑیﻦ ﺭﯾﺴﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﻭ عملکرد مالی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
1 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسیتجربی تأثیر ﺭﯾﺴﮏﻓﻀﺎﯼﮐﺴﺐوﮐﺎﺭﺑﺮﺭﺍﺑﻄﻪبین ریسک اعتباری و عملکرد مالی ﺑﺎنک ها در صنعت بانکداری ایران پرداخته است. روش تحقیق از حیث هدف کاربردی و از نوع همبستگی است. قلمرو زمانی تحقیق سالهای 1385 الی 1395 می باشد. داده های تحقیق بصورت سالانه از صورت های مالی بانک های فعال در صنعت بانکداری ایران گردآوری و استخراج شده است. برای تحلیل داده های تحقیق و آزمون فرضیه ها از دو مدل رگرسیون ترکیبی با اثرات تصادفی و ثابت استفاده شده است. بر پایه نتیجه فرضیه اول تحقیق، ریسک اعتباری بر عملکرد مالی در صنعت بانکداری ایراناثرمعکوس و معنی داری دارد. بر پایه نتیجه فرضیه دوم تحقیق، ﺭﯾﺴﮏﻓﻀﺎﯼﮐﺴﺐوﮐﺎﺭﺑﺮعملکرد مالی در صنعت بانکداری ایراناثر معکوس و معنی داری دارد. بر پایه نتیجه فرضیه سوم تحقیق، ﺭﯾﺴﮏﻓﻀﺎﯼﮐﺴﺐوﮐﺎﺭﺑﺮﺭﺍﺑﻄﻪبین ریسک اعتباری و عملکرد مالی در صنعت بانکداری ایراناثر معکوس و معنی داری دارد. سایر یافته های پژوهش، حاکی است که تسهیلات اعطایی، اهرم مالی و اندازه بانک ها بر عملکرد مالیدر صنعت بانکداری ایران اثر مستقیم و معنی دار دارد.
الگوی گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری قسمت های عملیاتی یکی از بخش های مهم و حیاتی گزارشگری مالی است. این اطلاعات هم برای استفاده کنندگان درون سازمانی و هم برای استفاده کنندگان برون سازمانی سودمند است. تاکنون در گزارشگری قسمت های عملیاتی دو رویکرد اصلی و مهم تحت عنوان رویکرد ریسک و بازده و رویکرد مدیریتی مورد توجه محققان و استانداردگذاران قرار گرفته است. هر یک از دو رویکرد مزبور نیز طرفداران و منتقدانی داشته است. با توجه به این انتقادها و ضعف ها، الگوهای یاد شده به ویژه در صنعت بانکداری ایران پاسخگوی نیاز استفاده کنندگان نیست؛ بنابراین هدف این تحقیق، طراحی و ارائه الگویی برای گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران با توجه به فضای اقتصادی و نیز شرایط حاکم بر بازار و کسب وکار این صنعت است. در پژوهش حاضر از روش نظریه داده بنیاد برای دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نمونه ها از بین تهیه کنندگان، استفاده کنندگان و نیز ناظران صنعت بانکداری انتخاب شده است. تعداد نمونه ها نیز بر مبنای معیار اشباع نظری محک زده شده است. در نهایت تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق منجر به طراحی الگویی شده که در آن نیاز استفاده کنندگان به عنوان متغیر علی و گزارشگری قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران به عنوان مقوله مرکزی معرفی شده است. با توجه به شرایط زمینه ای و مداخله ای و راهبردهای پیشرو، ارتقای سودمندی گزارشگری مالی در صنعت بانکداری به عنوان پیامد الگوی طراحی شده اعلام شده است. نتایج این پژوهش می تواند مبنای مناسبی برای استانداردگذاران و مقرره گذاران به منظور تدوین نحوه افشای اطلاعات قسمت های عملیاتی در صنعت بانکداری ایران باشد.
کلان داده و تاثیر آن بر دستیابی صنعت بانکداری ایران به مزیت رقابتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت راهبردی در سیستم های صنعتی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۹
113 - 125
حوزههای تخصصی:
افزایش حجم و پیچیدگی داده های دیجیتال و نقش آن بعنوان ابزاری برای پشتیبانی از کسب مزیت رقابتی برای بانک ها، نیاز به استفاده از ابزار و تکنیک های نوین در کسب ارزش داده، تحلیل و پردازش آن را افزایش داده است و در این شرایط دسترسی به جریان داده در مبادلات نوین مالی دشوارتر شده است و این امر ضرورت استفاده مدیران بانکی از راهبرد کلان داده در جهت حل چالش های مالی و بهره برداری از فرصت های پیش رو برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار دوچندان ساخته است. هدف پژوهش حاضر شناسایی اثرات راهبرد کلان داده بر دستیابی به مزیت رقابتی در صنعت بانکداری ایران است و از این رو در پژوهش حاضر تلاش شده تا مدل کلان داده با مدنظر قرار دادن مسائل اخلاقی و حریم شخصی مشتریان و تأثیرات آن ها در دستیابی به مزیت رقابتی در صنعت بانکداری ارائه گردد. فرضیه های مدل مذکور با استفاده از نظرات نمونه پژوهش، شامل مدیران عامل، مدیران و کارکنان فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیران و کارکنان بازاریابی 20 بانک از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرارگرفته است و نتایج بدست آمده نشان از این دارد که بانک ها با بکارگیری راهبرد کلان داده به کسب مزیت رقابتی دست می یابند. بعلاوه، مسائل اخلاقی و حریم شخصی مشتریان بر رابطه راهبرد کلان داده با دستیابی به مزیت رقابتی تأثیر می گذارد.
بررسی قدرت بازاری، کارایی و عملکرد رفاهی بانک ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 16
حوزههای تخصصی:
بانک ها مهم ترین نهاد بازار مالی یک کشور به شمار می روند و هرگونه انحرافی در نقش بانک ها در جهت تأمین مالی فعالیت های تولیدی، آثار زیان باری بر رشد اقتصادی خواهد داشت. در راستای بررسی عملکرد نظام بانکداری ایران، هدف اصلی این مقاله، تحلیل عملکرد رفاهی (کاهش مازاد رفاه مصرف کننده) خدمات وام دهی در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر قدرت بازاری و کارایی است. برای انجام این کار روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و حداقل مربعات دومرحله ای (2SLS) برای پانلی شامل 15 بانک خصوصی و دولتی در طی دوره 1385-1396 بکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار کارایی، قدرت بازاری و میزان سرمایه گذاری و تأثیر منفی و معنادار توسعه بخش بانکی بر عملکرد رفاهی بانک ها است، علاوه بر این نتایج نشان دهنده عدم تأثیر معنادار ریسک نقدینگی بر عملکرد رفاهی بانک های کشور است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که دولت ها و ناظران بانک ها نسبت های سرمایه بانک ها را زیر نظر داشته باشند، زیرا بانک ها ممکن است سرمایه کم را با از دست دادن بیشتر رفاه مصرف کننده جبران کنند.
ترسیم سناریوهای توسعه منابع انسانی صنعت بانکداری ایران با رویکرد تحلیل اثر متقابل در افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
143 - 174
حوزههای تخصصی:
محیطِ اغلب صنایع بیش از پیش نامطمئن ش ده و عدم اطمینان فزاینده، برنامه ریزی منابع انسانی را به سمت رویکردهای جدیدی از جمله آینده نگاری هدایت کرده است. صنعت بانکداری ایران نیز در راستای مواجهه پیش دستانه با آینده های بدیل و ساخت آینده مطلوب، نیازمند آینده نگاری توسعه منابع انسانی خود بر مبنای سناریوپردازی است. لذا تحقیق حاضر با هدف ترسیم سناریوهای توسعه منابع انسانی صنعت بانکداری ایران با رویکرد تحلیل اثر متقابل انجام پذیرفته که از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و از نظر مسیر اجرا شامل مراحل پیمایش، ماتریس تحلیل تأثیر متقابل و روش سناریوپردازی است. نمونه آماری پژوهش حاضر، شامل خبرگانی است که به صورت آکادمیک یا تجربی در حداقل یکی از سه حوزه آینده نگاری، توسعه منابع انسانی و یا بانکداری دارای تخصص بوده و به دو حوزه دیگر نیز آشنایی نسبی داشته اند. شناسایی خبرگان به کمک «تکنیک گلوله برفی» انجام و تا جایی ادامه یافت که داده ها به اشباع نظری رسید. برای شناسایی پیشران های توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری بر اساس آراء خبرگان، از روش دلفی استفاده شد. بر اساس تحلیل سازگاریِ حالات مختلفِ عوامل کلیدی در نرم افزار سناریو ویزارد، امکان پذیری چهار سناریو با سازگاری درونی قوی نشان داده شد که این سناریوها نام گذاری و توصیف شدند. در انتهای پژوهش نیز پیشنهاداتی به مدیران و متولیان صنعت بانکداری ایران ارائه شد.
شناسایی عوامل موثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خَلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران است. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی و مبتنی بر رویکرد مطالعه موردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری ایران است که از مدیران ارشد بانک ملت در شهر تهران بوده اند. تعداد 23 نفر از این خبرگان که در حوزه برند از دانش و تخصص کافی برخوردار بودند به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و گردآوری داده ها، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و متن مص احبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 تحلیل و کدگذاری شدند. تحلیل داده ها منتج به شناسایی و استخراج یافته های پژوهش شامل 130 کد اولیه، 33 مفهوم و 10 مقوله گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله های اهداف و استراتژی ها، ساختار و فرایندها، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، برندسازی داخلی، ارتباطات، خدمات بانکی، قدرت مالی، هویت بصری و هویت کلامی به عنوان عوامل مهم مؤثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند.
چالش های اجرای فرآیند حسابرسی فناوری اطلاعات در شبکه بانکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، چالش های اجرای فرآیند حسابرسی فناوری اطلاعات در شبکه بانکی ایران از طریق انجام یک مطالعه موردی در چهار بانک بزرگ ایرانی شناسایی شده است. داده ها از طریق انجام 20 مصاحبه با خبرگان هر دو حوزه مدیریت فناوری اطلاعات و حسابرسی فناوری اطلاعات مؤسسات اعتباری مزبور، و بررسی برخی از اسناد داخلی آنها جمع آوری شده است. در این پژوهش 20 مورد از چالش ها و مشکلات اصلی اجرای فرآیند حسابرسی فناوری اطلاعات شناسایی شد. یافته های پژوهش نشان داد که "عدم استقلال و وجود منافع مالی مشترک"، "ناتوانی برقراری ارتباط میان واحد حسابرسی فناوری اطلاعات و واحد فناوری اطلاعات"، "سازمان و ساختار اداری نامناسب نهاد تحت حسابرسی"، "فقدان دانش تخصصی فناوری اطلاعات و قابلیت های ضروری حسابرسی فناوری اطلاعات"، "تجربیات ناکافی و سوابق نامناسب حسابرسان فناوری اطلاعات"، "فقدان دوره های آموزشی معتبر و عدم برخورداری حسابرسان از گواهینامه ها و مدارک معتبر بین المللی حسابرسی فناوری اطلاعات" و "اعتماد به نفس ناکافی حسابرسان"، از اصلی ترین چالش های اجرای فرآیند حسابرسی فناوری اطلاعات به شمار می رود. شناخت این چالش ها ضمن فراهم آوردن زمینه مطالعات آتی در خصوص تدوین چارچوب ها و مدل های پیاده سازی حسابرسی فناوری اطلاعات در بانک ها برای پژوهشگران، به مؤسسات اعتباری کمک می کند تا با شناسایی این چالش ها، اقدامات موثری جهت اجرای فرآیند حسابرسی فناوری اطلاعات انجام دهند.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی باتأکید بر نقش میانجی گری جستجوگری دانش و تعدیل گری انعطاف پذیری راهبردی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
113 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و ازنظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صنعت بانکداری ایران و نمونه آن 28 بانک دولتی، خصوصی و قرض الحسنه شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رهبری دوسوتوان بر جستجوگری دانش و نوآوری سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جستجوگری دانش بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و این متغیر به عنوان میانجی گر رابطه رهبری دوسوتوان و نوآوری سازمانی نقش ایفا می کند، اما انعطاف پذیری راهبردی نقش تعدیل گر در رابطه جستجوگری دانش با نوآوری سازمانی ندارد. درنهایت به مدیران این صنعت پیشنهاد شد تا با توسعه آگاهی و قابلیت های خود، توانایی اعمال توأمان رفتارهای باز و بسته رهبری را برای بهبود نوآوری سازمانی توسعه دهند، پایگاه های دانش درون و برون سازمانی را گسترش داده و قابلیت جذب دانش را در سازمان توسعه دهند، نسبت به توسعه مراکز نوآوری اهتمام ورزند، نحوه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و ایده پردازی درجهت بهبود نوآوری سازمان را تسهیل کرده و فرهنگ نوآورانه را بر سازمان خود حاکم سازند.
مدلی برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1002 - 1028
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری ایران از جمله صنایع خدمات محوری است که در چند سال گذشته با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبه رو شده است. یکی از راه های برون رفت از این مشکلات، روی آوردن به نوآوری، به ویژه نوآوری دوسوتوان است. به همین علت، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران و اولویت بندی این عوامل در قالب مدل ساختاری تفسیری (ISM) است.
روش: پارادایم این پژوهش، پراگماتیسم است و از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات رویکرد ترکیبی است. قلمرو مکانی پژوهش، صنعت بانکداری ایران است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد بانک ها و همچنین متخصصان حوزه های نوآوری، فناوری، تحول دیجیتال، بازمهندسی فرایندها در بانک بوده است. این افراد در بانک مسئولیت داشتند و در زمینه استراتژی، تصمیم گیری و اجرای نوآوری در بانک ها، از شناخت و تخصص کافی برخوردار بودند. به همین منظور، در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. پژوهش حاضر در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در این مرحله، ابتدا به مطالعه و بررسی ادبیات موجود در زمینه نوآوری دوسوتوان پرداخته شد؛ سپس با ۲۴ نفر از خبرگان صنعت بانکداری مصاحبه به عمل آمد و در نهایت مؤلفه های خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری استخراج شد. در بخش کمّی نیز پرسش نامه ای بین ۱۳ نفر از خبرگان توزیع شد. داده های جمع آوری شده برای تشکیل ماتریس خودتعاملی و طی کردن مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. در نهایت با اجرای مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری، عوامل شناسایی شده در بخش کیفی، اولویت بندی و در قالب مدل ارائه شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، در بخش کیفی، عوامل مؤثر بر خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری در قالب ۶۷ مؤلفه، ۱۵ مفهوم و ۶ مقوله اصلی شناسایی شد. سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری، ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی، ۶ مقوله اصلی شناسایی شده برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران هستند. همچنین بر اساس نتایج بخش کمّی، این عوامل در سه سطح طبقه بندی شدند. در سطح اول، عوامل سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی و ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک قرار گرفت. در سطح دوم، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری و طبقه بندی شد و در سطح سوم، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی قرار گرفت. بدین ترتیب مدل نهایی پژوهش ارائه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، در وهله اول، مدیران صنعت بانکداری باید بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیطی را در نظر بگیرند؛ زیرا نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را دارند. در مرحله بعد، مدیران این صنعت باید از سبک های نوآورانه و مشارکتی، در راستای حمایت از خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری اهتمام ورزند و در آخرین مرحله نیز، مدیران این صنعت باید زیرساخت های تکنولوژیک خود را توسعه دهند، به یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در بانک توجه ویژه داشته باشند و فرایند اجرای نوآوری دوسوتوان را عملیاتی کنند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که اجرای نوآوری دوسوتوان مبتنی بر نوآوری اکتشافی و بهره بردارانه، می تواند صنعت بانکداری ایران را به صنعتی پویا تبدیل کند. نوآوری دوسوتوان باعث می شود تا بانک های فعال در کشور ما، از حالت لختی سازمانی و بی انگیزگی کارکنان رها شوند و به سمت ایجاد محصولات مالی متنوع مبتنی بر نیاز مشتریان خود روی آورند. مبتنی بر نتایج پژوهش، یکی دیگر از پیامدهای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در بانک های ایران، بهبود عملکرد اکوسیستم بانکی و مالی کشور است. ایجاد شبکه ها و اتحادهای مختلف بین ارکان مختلف اکوسیستم بانکی و تأمین مالی برای زنجیره ارزش کسب وکارها، می تواند از نتایج اجرای نوآوری دوسوتوان در نظام بانکی ایران باشد.