ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۰۶۱.

بررسی و مطالعۀ تطبیقی تفکر نیچه و دیلتای دربارۀ تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن نوزدهم نیچه دیلتای فلسفه تاریخ فلسفۀ حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
«تاریخ» تحت تأثیر تفکرات هگل در قرن نوزدهم، جایگاه رفیعی به خود اختصاص داد. سپس برخی از تاریخ نگاران با طرز تفکری پوزیتیویستی، ایدۀ تاریخ نگاری علمی را مطرح کردند تا بر مبنای آن، تاریخ به علمی یقینی تبدیل شود و همانند علوم طبیعی جدا از ذهنیات پژوهشگر قرار گیرد. مسئلۀ اساسی که در این مقاله سعی داریم تا به بررسی آن بپردازیم چگونگی رابطۀ میان فلسفه و تاریخ است.  مسئلۀ از اینجا آغاز می شود که تاریخ گرایی آلمان با اعتقاد به نیروی هنجاری تاریخ، بر این مهم تأکید داشت که مورخ باید با کشف واقعیت های محض و آشکارکردن معنای تاریخی آنها، جهت گیری ای برای جامعه و فرهنگ فراهم کند. براساس این تصور از تاریخ، عملکرد اجتماعی و فرهنگی فلسفه به چالش کشیده شد. در این اوضاع نابسامان که فلسفه را با بحران هویت روبه رو ساخته بود، طرح های نیچه و دیلتای، یعنی جنبش گسترده و متنوع «فلسفۀ حیات» به نیروی محرکۀ تجدید فلسفه در قرن 19 تبدیل شدند. نیچه و دیلتای در این موضوع اتفاق نظر داشتند که تاریخ نگاری جامع در درک خود از انسان، مسئلۀ نسبیت گرایی را به وجود آورده است که موجب «انحلال» و «بدبینی» می شود و نمی تواند آیندۀ فرهنگ بشریت را پیش بینی کند؛ ازاین رو، خواستار فلسفۀ جدیدی شدند که باید هدف فرهنگ بشری را آشکار و از پیشرفت آن در جهت رسیدن به هدفش حمایت کند. آنها با اینکه در برابر نتایج نقد تاریخی، مسیری مشابه برای تأیید اقتدار فرهنگی فلسفه انتخاب کردند، اما به یک راه حل کاملاً متفاوت رسیدند. نیچه پادزهرها علیه تاریخ گرایی را «فوق تاریخی» می خواند که شامل هنرِ نحوۀ فراموش کردن تاریخ و زندگی در افقی محصور و تعین شده است؛ یعنی داشتن این استعداد که چه وقت باید تاریخ را حس کند و چه وقت باید آن را کنار بگذارد. به عقیدۀ وی این هر دو روش به صورت همسان برای تندرستی فرد، سلامت یک ملت و فرهنگ لازم اند. دیلتای برخلاف نیچه، تاریخ را پادزهر و درمان شکست های فلسفۀ زندگی می داند: تاریخ اگر زخم ایجاد کند، باید آن را نیز درمان کند.
۱۰۶۲.

ارتباط حدوث و کثرت نفوس؛ چالش های سینوی پاسخ های صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث نفس وحدت و تعدّد نفوس امکان استعدادی ابن سینا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
دیدگاه قدم نفس گاه بر مبنای عکس نقیض قاعدۀ «کل حادث مسبوق بقوة و مادة» تبیین شده و گاه بر مبنای آن بر وحدتِ نفوس استدلال شده است.اصل این قاعده مورد اشکالاتی در فلسفه اسلامی قرار گرفته و زمینه ای برای معرفی بدن به عنوان وجه ترجیح حدوث روحانی نفس و ماده کثرت نفوس نزد ابن سینا بوده است.وی با اشاره به ویژگی های نفسانی نشان می دهد که جز با ارجاع به کثرتِ نفوس که خود مقدمه لازم برای اثبات حدوث نفس است قابل تبیین نیستند.امکانِ دفاع از مدعیات سینوی بر مبنای بنیان های فلسفی وی ناممکن و نیازمند تجدید نظرند. حکمت صدرایی در پی بازسازی مدعیات سینوی برمی آید. پژوهش حاضر تلاش می کند تا ضمن بیان دلایل وحدت یا کثرتِ نفوس بر مبنای قاعده عقلی مورد اشاره، اشکالات وارد بر دلایل قاعده و پاسخ های طرح شده بیان شود و راهی نو در حل چالش های سینوی در مسئلۀ حدوث نفس پیموده شود.
۱۰۶۳.

بررسی انتقادی رویکرد میر سید شریف گرگانی (جرجانی) به نظریۀ توحید وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود توحید وجودی ذوق تأله میرسیدشریف گرگانی وحدت شهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
بررسی آثار میرسیدشریف گرگانی (م816ق) حکایت از آن دارد که نظریۀ وحدت وجود، یکی از پرسش های اصلی او بوده است و گرگانی سعی داشته تا آنجا که مقدور است، استدلال و شهود را در این موضوع به هم نزدیک کند. در نظر او، درک صحیح و تصدیق وحدت وجود عارفان، تنها با طوری ورای طور عقل، یعنی شهود، حاصل می شود؛ عقل می تواند «وحدت وجود» را ثابت کند، اما نه آنطور که عارفان بدان باور دارند، چراکه انکار کثرت در «موجود» در تعارض با حکم عقل به بداهت موجود بودن کثرات است. او متأثر از پیشینیان خویش، بر اساس استدلال ابن سینا بر توحید وجوبی، سعی در استدلال بر گونه ای از توحید وجودی نموده است که البته با مغالطات متعددی همراه است که قبول آن را غیرممکن می سازد. در این نوشتار، بر اساس روش اسنادی، بیانات گرگانی درخصوص توحید وجودی گردآوری شده است و سپس مورد توصیف و تحلیل فلسفی قرار گرفته است.
۱۰۶۴.

عیسایِ توماس: نگاهی به تصویر عیسی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسیحیت نخستین کتابخانه نجع حمادی عیسی انجیل توماس عیسای تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
انجیل توماس یکی از مهم ترین متون کشف شده در کتابخانه نجع حمادی مصر است که در حدود هفتاد سال پیش به دست آمد و به لطف این یافته ارزشمند، اکنون متن کامل آن در اختیار ماست. به نظر بسیاری از پژوهشگران حوزه مسیحیت نخستین، این نوشته غیررسمی مربوط به قرون اوّلیه میلادی و حاوی تعالیم و آموزه های اصیل عیسی است. به غیر از اطلاعاتی که درباره عیسای تاریخی می توان به دست آورد تصویر عیسایِ توماس با آنچه که در سایر نوشته های رسمی مسیحیت ترسیم شده است متفاوت می نُماید. برخلاف سایر اناجیل رسمی، عیسایِ توماس «فقط» عیسی است، فردی غیرعادی مطرح نمی شود و خود را ربّ کسی نمی داند، برای گناهان هیچ کس به صلیب کشیده نشده و نمی میرد و در عید پاک نیز از گور برنخاسته و قیام نمی کند و به همه نوید می دهد که در صورت پیروی از او، مانند او خواهند شد.
۱۰۶۵.

بررسی نقدهای ریچارد داوکینز بر دیدگاه ندانم گویی در مسئلۀ وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ندانم گویی ندانم گویی موقت و دائم فرضیه خدا استدلال بیزی استدلال نامحتملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
ریچار داوکینز در کتاب «پندار خدا» وجود خدای ادیان ابراهیمی را انکار کرده است. او برای اثبات دیدگاه خود علاوه بر ارائه دلیل، تلاش کرده تا هر آنچه به گونه ای مانع به شمار می رود را نیز برطرف کند. دیدگاه ندانم گویی یکی از این موانع است که داوکینز با پذیرش کلی آن، معتقد است احتمال عدم وجود خدا بیشتر از وجود اوست از این رو درباره وجود خدا نباید ندانم گو شد. او باور خود را بر پایه تقسیم ندانم گویی به موقت و دائم، علمی دانستن فرضیه خدا، اصل ناممکن بودن اثبات قطعی عدم یک چیز، نقد استدلال بیزی و استدلال نامحتملی استوار کرده است. در این مقاله نخست به روش توصیفی دیدگاه و دلایل داوکینز معرفی شده است و سپس با روش انتقادی میزان کامیابی دلایل ارائه شده در اثبات ادعای او بررسی گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که این دلایل نمی توانند ادعای او را اثبات کنند و نهایت کارایی آن ها اثبات ندانم گویی نظری است.
۱۰۶۶.

تبیین نظریه نمادین پل تیلیخ و واکاوی کارایی آن در ساحت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل تیلیخ زبان نمادین نمادهای دینی زبان قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
یکی از مسائل مهمّ امروزی فلسفه دین که با دانش های زبان شناسی، کلام و تفسیر گره خورده است، مسئله ی «زبان دین» یا «زبان دینی» است. در عصر حاضر متفکران غربی نوعاً با طرح نظریه هایی چون نمادانگاری، کارکردگرایی، تمثیل انگاری، و اسطوره پنداری زبان دینی را غیر شناختاری و فاقد بار معرفتی دانسته اند. در این میان، پل تیلیخ (1886 1965)، متکلم مسیحی آلمانی امریکایی، زبان دین را نمادین می داند. از نگاه وی، دین همان شناخت امر متعالی و پیوند قلبی با اوست و چون امر متعالی نامحدود و دست نایافتنی است گزاره های دینی نمی توانند با زبان عادی از آن سخن بگویند و ناچار زبان دین زبان نمادین خواهد بود. در مقالۀ حاضر، پس از تبیین و تحلیل دقیق نظریۀ نمادین پل تیلیخ، از چالش های فراوان این نظریه سخن گفته شده است؛ ابهام مفهومی، ابهام در نتایج، تناقض میان نظریه و عملکرد صاحب آن، خلط میان نماد و زبان نمادین، خلط مفهوم و مصداق وجود الهی، و به ویژه غیر معرفت بخش بودن گزاره های دینی از جملۀ این چالش هاست. افزون بر این، تفاوت ها به لحاظ بستر، آموزه ها، چالش ها، و راهکارها میان فضای «کتاب مقدس» و «الهیات مسیحی» از یک سو و «قرآن» و «الهیات اسلامی» از سوی دیگر چنان عمیق و اساسی است که به فرض کارآمدی نظریۀ تیلیخ در الهیات مسیحی نمی تواند در ساحت قرآن کارایی داشته باشد.
۱۰۶۷.

ارزیابی انتقادات معرفت شناختی سهروردی از ابن سینا در مسئلۀ ابصار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابصار ابن‏سینا انطباع نقد سهروردی اشراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
نظریۀ ابصار یکی از مباحث مهم معرفت شناختی است. افلاطون و ارسطو در این بحث، دیدگاهی ویژه ارائه کرده اند که مبنای نظریات فلاسفۀ اسلامی متأخر در این مسئله واقع شده است. ازسویی، ابن سینا به پیروی از ارسطو، حقیقت ابصار را مبتنی بر نظریۀ «انطباع صور» تشریح کرده که براساس آن، ادراک حسی را به انفعال آلت حسی از محسوس تعریف می کند. ازسوی دیگر، شیخ اشراق با ردّ دو نظریۀ خروج شعاع و انطباع، در صدد برآمد دیدگاه جدیدی را بیان کند. یعنی نمی توان براساس «خروج شعاع» و «انطباع صور» تحلیل دقیقی از ابصار ارائه کرد؛ بلکه با اشراق نفس بر امر موردمشاهده (البته به شرط مقابله) است که ابصار تحقق می یابد. در پژوهش حاضر با تتبع در آثار ابن سینا و سهروردی مبتنی بر رهیافت اسنادی و روش توصیفی و تحلیلی، میزان نوآوری و یا اصالت انتقادات سهروردی بر جنبۀ معرفت شناختی مسئلۀ ابصار ابن سینا سنجش شده است. نگارنده در فرایند پژوهش پیش رو، ضمن رونمایی از ابن سینای متفاوت و براساس تحلیل دقیق مسئلۀ ابصار، به این نتیجه رسیده است که ملاحظات انتقادی سهروردی در این بحث، ریشه در سخنان ابن سینا دارد؛ چراکه خود شیخ در برخی آثار خویش، هرچند نه به نحو تفصیلی و سازمان یافته، بلکه به نحو اجمالی به آنها توجه داشته است. به نظر می رسد زمینۀ فکری شیخ اشراق در تبیین نظریۀ ابصار را بتوان چنین ارزیابی کرد که «اشراق» در نظام فکری سهروردی متناسب با «التفات» در فضای فکری ابن سینا و جایگزین آن قابل طرح است؛ چراکه رویکرد فیلسوف مشائی در بستر علم حصولی بوده که حکمت اشراق آن را در فضای علم حضوری به اشراق تفسیر کرده است.
۱۰۶۸.

یکسانی روش شناختی معرفت علمی و معرفت دینی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استنباط از متن نظریۀ تبیینی تفسیر ابداکشن علم و دین طبیعی انگاری هرمنوتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۸
با پذیرش این که هدف فهم و تفسیر متن شناخت مقصود مؤلف است، باید به این پرسش پاسخ داد که باورهای محصول این فرایند چگونه توجیه می شود. من استدلال می کنم که فهم و تفسیر بر استنتاجی تبیینی مبتنی است. از آنجا که معنای قراردادی کلمات نمی تواند مقصود مؤلف را متعین کند، برای دریافت معنای مد نظر وی فرضیه هایی معنایی مطرح می کنیم که بتواند شواهد متنی را توضیح دهد. سپس، بهترین تبیین آن شواهد را به عنوان معنای متن تلقی می کنیم. این یعنی تفسیر نیز بر همان فرایند استنتاجی ای مبتنی است که روش شناسی علوم تجربی را تشکیل می دهد. بنابراین، از یک سو علوم تجربی و استنباط از متون مقدس هر دو بر استنتاج تبیینی از شواهد مبتنی اند، و از سوی دیگر شواهد موجود در هر دو (یعنی پدیده های طبیعی و متون مقدس) نیز از منظر دینی به خداوند منسوب اند. در نتیجه، تا دلیل مستقلی نباشد، فرد متدین نمی تواند برای یکی اعتباری بیش از دیگری قائل شود یا، به فرض بروز تعارضی آشتی ناپذیر میان آن دو، یکی را بر دیگری برتری دهد.
۱۰۶۹.

تأملی دوباره در «حکایت ذاتی» و «حکایت شأنی»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم عالم معلوم حکایت ذاتی حکایت شأنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۳۹
بسیاری از فلاسفه بر این باورند که در علم حصولی، حکایت مفهوم یا صورت ذهنی از محکی خود، ذاتیِ صورت ذهنی است؛ به این معنا که اولا خاصیت حکایت گری را نمی توان از مفهوم یا صورت ذهنی جدا کرد و ثانیا هر مفهومی صرفا با یک محکی خاص ارتباط دارد، و به اصطلاح، هر چیزی را نشان نمی دهد. اما برخی بر این باورند که نظریه «حکایت ذاتی» صحیح نیست و نظریة درست در زمینة حکایت گری علوم حصولی، دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی (ره) است که با عنوان «حکایت شأنی» شناخته می شود. در این نوشتار، با بررسی دو دیدگاه مزبور نشان داده ایم که اولا اشکالاتی که نسبت به «حکایت ذاتی» مطرح شده-اند، صحیح نیستند، ثانیا نظریة «حکایت شأنی» - دست کم بر اساس برخی خوانش های ارائه شده – نه قابل دفاع است و نه با مبانی دیگر علامه مصباح یزدی (ره) سازگار است.
۱۰۷۰.

مسئله اخلاق در اثبات گرایی حقوقی نرم و سخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قانون اخلاق واقعیت اجتماعی اثبات گرایی حقوقی نرم اثبات گرایی حقوقی سخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
قانون دلیل و راهنمای رفتار انسان است، ازاین رو یک رویه اجتماعی هنجاری می باشد؛ اما یک هنجار بایستی واجد چه شرایطی باشد که به آن بگوییم قانون و نسبت آن با اخلاق چیست؟ آیا معیار قانون بودن، منشأ آن است یا محتوای آن؟ در پاسخ، مکتب حقوق طبیعی و اثبات گرایی حقوقی دو نظریه رقیب دیرین هستند. مکتب حقوق طبیعی که توصیه ای و باید انگار است بر محتوا اما اثبات گرایی که توصیفی و توضیحی است بر منبع قانون تأکید دارد. البته محتوا نزد حقوق طبیعی ابتدا مبتنی بر دین بود؛ اما امروزه متوجه حقوق بشر فردی به عنوان موضوع و قرارداد اجتماعی به عنوان فرایند شده است. فضای مفهومی اثبات گرایی حقوقی از ترکیب دو تز واقعیت اجتماعی و تفکیک پذیری شکل گرفته و نظریه تفکیک منکر هرگونه ارتباط مفهومی و محتوایی بین قانون و اخلاق است. ولی دورکین با نقد نظریه تفکیک، اثبات گرایی را به دو اردوگاه متخاصم نرم و سخت تقسیم نمود و اثبات گرایی نرم نظریه تفکیک را به میزانی کنار گذاشت؛ اما آیا اثبات گرایی نرم با ادعای اقتدار قانون و کارکرد هدایتی آن سازگار است؟ آیا اخلاق کشفی یا ابداعی مؤلفه وجودی و ضروری قانون است یا سنجه ارزیابی آن؟ در این مقاله پرسش های مذکور مورد واکاوی قرار می گیرد تا از این رهگذر موضع اثبات گرایی حقوقی سخت و نرم کشف گردد.
۱۰۷۱.

On the Univocity of Rawls’s Difference Principle(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Utilitarianism Maximin leximin difference principle

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
A double ambiguity has been charged against Rawls’s difference principle (DP). Is it Maximin, Leximin, or something else? Usually, following A. Sen, scholars identify DP with the so-called Leximin. One argues here that one has to distinguish 1° the Leximin, 2° the Maximin (as rule of justice formally analogous to the maximin rule of decision), represented by the figure in L of the perfectly substitutable goods, and 3° the genuine DP. When the augmentation of inequality benefits the worse off, only Pareto-strong improvements are permitted. Leximin would also permit Pareto-weak improvements too (after the first maximum D), where only the richest improves: from (2, 3) to (2, 5), say. This is forbidden by DP. With two classes, unlike Maximin, DP has no curve of indifference and is always decisive, as Leximin is. For undecisive Rules of Justice, which admit indifferent curves, I propose to add a lexically secondary rule, to break ties. That move is able to clarify the links and the differences between on the one hand Maximin alone, with its typical indifference curves in L, and on the other hand, the DP properly understood and the Leximin, which both have no indifferent curves. With two classes of persons (best off/worse off), DP appears more egalitarian than Leximin, because it's secondary rule is MinIn (Minimization of Inequality). But the intuition behind the distinction is that it cannot possible “fair” that only the best off improves in a productive social cooperation. 
۱۰۷۲.

اندیشه علمی- فلسفی تالس؛ خوانشی زمینه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تالس ملطی آرخه آب اسطوره متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۷
سرآغاز اندیشیدن فلسفی، گسست از تأمل اسطوره ای و به طور خاص در یونان و شهر ملط با اندیشیدن تالس درباره آرخه یا ماده المواد عالم بوده است. تأملات تالس به لحاظ ریشه های بین فرهنگی و بیناتمدنی و تأثیرپذیری از آگاهی ها و دانش تمدن های همجوار بسی حائز اهمیت است. سوال و دغدغه نوشتار حاضر با مفروض داشتن اینکه ملط به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی خود از سویی محل گذر بازرگانان و انتقال کالاهای تجاری مختلف بوده و سبب شده امثال تالس با سفرهای خویش به مناطق دیگر و یا آگاهی یافتن از دستاوردهای آنها اعم از مصر و بابل، مسیری نوینی در اندیشه ورزی علمی و عقلانی بگشاید، آن است که تأملات وی در توضیح وضعیت انضمامی عالم چه مسیری را طی نموده و به طور خاص هستی آدمی را چگونه صورتبندی نموده است؟ در پاسخ بدین سوال، فرضیه و مدعای مطرح شده آن است که تالس با طرح ایده آب به عنوان ماده تشکیل دهنده عالم، درصدد توضیح ساز و کارهای تطور امور هستی نه با علل و عواملی بیرون از پدیده ها بلکه از درون خود آنها برآمده و با آنکه هنوز رگه هایی اسطوره ای در اندیشه وی وجود دارد، مسیری را برای طرح تطور امور با فعل و انفعالات آنها گشوده است.
۱۰۷۳.

چیستی تخصص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخصص صدق توجیه فهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
امروزه ناچاریم که در بسیاری امور نظری و عملی به متخصصان مراجعه کنیم. ما آنها را افرادی قابل اعتماد می دانیم و به آنها تکیه می کنیم. برای توجیه بسیاری باورهای خود جز گواهی متخصصان دلیل دیگری در اختیار نداریم. اما برای اعتماد به متخصصان لازم است آنها را بشناسیم و بدانیم چه ویژگی هایی دارند. به همین منظور معرفت شناسان، ذیل معرفت شناسی اجتماعی به تحقیق درباره چیستی تخصص پرداختند. ما در این مقاله، به چیستی تخصص از منظر تحویل گرایان می پردازیم. ابتدا تعریف مبتنی بر صدق و سپس تعریف مبتنی بر توجیه را توضیح داده و نقدهای وارده به آن را شرح می دهیم. نشان می دهیم که برترین تعریف، این است که S در دامنه D متخصص است اگر و تنها اگر S فهم و توانایی بیشتری نسبت به اکثر مردم نسبت به دامنه D در زمان خود داشته باشد. در انتها پنج شرط لازم باور، انسجام، توانایی، کارآمدی و زمان را تبیین می کنیم.
۱۰۷۴.

ارزش های اخلاقی و نسبت آن با عواطف در اندیشه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش انسان شناسی فلسفی پیشینی پسینی عاطفه ماکس شلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
موضوع متافیزیک شلر، انسان و به عبارتی فرا انسان شناسی است. در این نوع انسان-شناسی با تأمل در ماهیت انسان و ارائه تصویری جامع از آن، که شامل وجوه مختلف اعم از طبیعی، عقلانی و عاطفی است، بر عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزش ها تأکید می شود، درواقع عواطف به عنوان راهی برای درک ارزش ها شناخته می شوند. از دیدگاه شلر ارزشها پسینی نیستند؛ یعنی از تجربه های خارجی گرفته نمی شوند؛ بلکه به عنوان عناصر پیشینی عاطفه شناخته می شوند، بنابراین از دیدگاه وی ما معرفت هایی با ویژگی پیشینی داریم که مربوط به حوزه عواطف هستند. می توان گفت با این دیدگاه، شلر در مقابل فلاسفه ایی چون کانت قرار می گیرد؛ زیرا نزد کانت عواطف انسان نمی توانند دارای عناصر پیشینی باشند؛ در این مقاله بعد از تبیین معرفت متافیزیکی به عنوان یکی از سه قسم معرفت از دیدگاه شلر، به تبیین ماهیت انسان و نقش معرفتی عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزشها پرداخته می شود. در این پژوهش از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به طرح و بررسی دیدگاه شلر پیرامون ارزش های اخلاقی و نسبت آن با عواطف می پردازیم. مدعای ما این است که براساس دیدگاه شلر اخلاق نه بر پایه ارزش هایی صرفاً صوری و عقلانی بلکه بر اساس عواطف و احساسات شکل می گیرد.
۱۰۷۵.

بررسی میزان پرداختن به اهداف کلی برنامه فلسفه برای کودکان از دیدگاه لیپمن در مطالعات اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه فلسفه برای کودکان تحلیل محتوا مطالعات اجتماعی کتاب درسی آنتروپی شانون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پرداختن به اهداف کلی برنامه ی فلسفه برای کودکان است. این پژوهش بااستفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نمونه پژوهش شامل کتاب های مطالعات اجتماعی پنجم و ششم ابتدایی سال 1401-1400 بود. ابزار پژوهش، فهرست وارسی مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان بوده است. نتایج نشان داد، توجه به مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان در کتاب مطالعات ششم ابتدایی با %53 بیشتر از توجه به مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان در محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پنجم با %47 است. بیشترین توجه به «رشد فردی و میان فردی» با %37 درصد و کمترین توجه به «پرورش خلاقیت» %7 درصد شده است. همچنین درصد توجه به اهداف مختلف فلسفه برای کودکان در محتوای کتاب مطالعات پنجم و ششم، توزیع یکسانی ندارد. «بهبود توانایی استدلال» %30، «پرورش درک اخلاقی» %11، «پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه» %15 را به خود اختصاص داده اند. به طورکلی کتاب مطالعات ششم، توجه بیشتری به اهداف فلسفه برای کودکان داشته است. از بین اهداف، بیشترین ضریب اهمیت، مربوط به «پرورش درک اخلاقی» و کمترین ضریب اهمیت، مربوط به «پرورش خلاقیت» است. از سوی دیگر، دو هدف «بهبود توانایی استدلال» و «پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه» ضریب اهمیت یکسانی دارند.
۱۰۷۶.

حصار پیش داوری ها و چالش ذهنیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت گرایی پیش دریافتی از تمامیت کاربرد دیالوگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
گادامر، هستی انسان را هستی افکنده شده در تاریخ و سنت میداند که دارای نحوهی دید خاص و پیش داوری است. پیشداوریها ریشه در موقعیت مفسر دارند و در فهم دخیل هستند. به همین دلیل، منتقدینی مانند بتّی (Betti) و هرش (Hirsch)او را متهم به ذهنیتگرایی میکنند. اما گادامر مدعی است که در دام ذهنیت گرایی نمیافتد؛ زیرا بر مبنای مفهومِ پیش دریافتی از تمامیت معتقد است که مفسر همواره پیشداوریهای خود را در مواجه با حقیقت متن مورد ارزیابی و اصلاح قرار میدهد و آنها را بر متن تحمیل نمیکند، ولی خود مفهوم پیشدریافتی از تمامیت در اندیشهی گادامر به سنتگرایی میانجامد بدین معنا که فهم متاثر از تاریخ و سنت است و مفسر دخالتی در آن ندارد. گادامر با استفاده از مفهوم کاربرد که طبق آن، مفسر معنای متن را با موقعیت هرمنوتیکی خودش ربط میدهد از سنتگرایی فاصله میگیرد. اما مفهوم کاربرد دوباره به ذهنیتگرایی میانجامد. به نظر میرسد گادامر در دوری باطل میان ذهنیتگرایی و سنتگرایی گرفتار میشود. در این پژوهش، ضمن توضیح دورِ میان ذهنیتگرایی و سنتگرایی با تمرکز بر ساختار دیالوگی فهم و ابتنای آن بر الگوی سوژه-سوژه نه سوژه-اوبژهی دکارتی نشان خواهیم داد که گادامر از این دور فراتر میرود و فهم هرمنوتیکی، فهمی ذهنی نیست.
۱۰۷۷.

آیا اعتقاد به خداوند می تواند، بدون داشتن هیچ مبنایی، معقول باشد؟ (قسمت اول)

کلیدواژه‌ها: ولترستورف معرفت شناسی اصلاح شده فلسفه دین قرینه گرایی خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
ولترستورف که از نمایندگان معروف معرفت شناسی اصلاح شده است در این مقاله کوشیده است تا پاسخ جدیدی به چالش قرینه گرایی در زمینه باور به خدا ارائه نماید. ترجمه این مقاله در دو شماره پیاپی منتشر می شود. در این قسمت 6 فقره از 14 فقره مقاله به شرح زیر ارائه شده است: فقره 1: قرینه گرایی لاک؛ نقش عقل در شکل گیری ایمان از نظر لاک؛ دلیل قابل بودن وجود خداوند از نظر لاک. فقره 2: شامل: قرینه گرایی و الاهیات طبیعی. فقره 3: رابطه قرینه گرایی و مبناگرایی از نظر پلَنتینگا؛ پیشنهاد طرح معیار جدیدی برای باور عقلانی؛ معنای باور عقلانی؛ رابطه نامعقول بودن و الزام به عدم اعتقاد؛ الزمات مختلف نسبت به باورها. فقره 4: صورت بندی چیزوم از وظایف عقلانی؛ نقد و بررسی صورت بندی چیزوم؛ تأثیرات محیطی بر شکل گیری باورها. فقره 5: سازوکارهای باورساز و میزان ضبط و مهار آنها؛ نظریه رید و انواع گرایش های باورساز؛ گرایش به استدلال؛ اصل استقرا؛ شرطی سازی عامل یا کنش نگر؛ نحوه ضبط و مهار سازوکارهای باورساز؛ موقعیتی بودن عقلانیّت. فقره 6: بررسی موجه بودن در اعتقاد؛ تفاوت موجّه بودن و توجیه کردن. این مقاله از مقالات مهم در حیطه معرفت شناسی اصلاح شده است که تاکنون در سه اثر مختلف به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است.
۱۰۷۸.

علیت و معرفت از نگاه غزالی

کلیدواژه‌ها: علیت معرفت غزالی ابن رشد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۹۰
مباحث معدودی در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته اند؛ آنگونه که بحث علیت غزالی در مسئله هفدهم کتاب تهافت الفلاسفه به همراه پاسخ ابن رشد در کتاب تهافت التهافت چنین وضعیتی دارند. سؤالی که اغلب پرسیده می شود این است که تا چه اندازه غزالی می تواند یک فیلسوف موقع گرا نامیده شود؟ یعنی اینکه آیا او در محدود کردن عامل علّی به فقط خدا پیرو متکلمین است؟ آنچه که به طور کلی در مطالعات پیشین مورد اشاره قرار نگرفته، این پرسش است که غزالی و ابن رشد هر دو در مسئله هفدهم مسلّم گرفته اند که تئوری علیت تا چه اندازه برای تبیین معرفت بشری کافی است؟ در این مقاله نشان خواهم داد که نظریات غزالی و ابن رشد در باب علیت پیوند وثیقی با معرفت شناسی آنها دارد. تفاوت بین این دو اندیشمند به طور فشرده اینگونه می تواند خلاصه شود: پارادیم معرفت بشری در ابن رشد علوم برهانی است اما برعکس، پارادایم معرفت انسانی در غزالی حداقل شامل وحی می شود. با این وجود هر دو معتقد به امکان علم ارسطویی و وفادار به اصول او باقی ماندند. از این رو معتقدم که دیدگاه غزالی در مسئله هفدهم، انتقاد از فلسفه در کتاب تهافت را تحت الشعاع قرار داده است. یعنی فلسفه ذاتاً ناسازگار نبوده، بلکه صرفاً محدود به یک حوزه خاص است. البته من این دیدگاه را به نحو اجمالی با نظر توماس آکوئیناس مقایسه می کنم تا جایگاه این نظریه در یک فضای مأنوس تر مشخص شود.
۱۰۷۹.

بررسی تطبیقی نظریات اخلاق هنجاری اندیشمندان معاصر از بُعد عقلی (علامه مصباح یزدی و دکتر هادی صادقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نظریه قرب نظریه یکپارچگی اخلاق هنجاری بررسی تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۵
اخلاق هنجاری نوعی از مطالعات و بررسی های اخلاقی است که کاربرد آن ارائه ی نظریه معقول درباره افعال اختیاری انسان است که در این حوزه نظریات متنوعی وجود دارد که دارای اشکالات اساسی هستند که وجود این اشکالات دست یابی به نظریه ی متمایز و فراگیر را ضروری می کند. حال از نظریات اندیشمندان معاصر نیز در حوزه اخلاق هنجاری استفاده می شود. در این پژوهش پس از اشاره ای گذرا به مولفه های و ویژگی های اصلی نظریات اخلاقی معاصر (علامه محمد تقی مصباح یزدی و دکتر هادی صادقی) به مقایسه دو دیدگاه پرداخته شده است. نظریه اخلاقی مصباح یزدی بر پایه قرب بنیان گذاری شده است. این نظریه بر اساس رابطه واقعی میان عمل و اختیار بشر و آثار واقعی مترتب بر آن است که از روابط علی و معلولی میان فعل و نتیجه حکایت دارد و طبق دیدگاه ترکیبی ایشان ، عقل اصول کلی اخلاق را تعیین می کند ولی برای تعریف و تبیین و تعیین مصادیق نیاز به وحی را ضروری می داند. ولی در نظریه ی یکپارچگی اخلاق توجه داشتن به تفاوت ها و ظرفیت های مردم و گروه ها در امور اخلاقی مورد توجه قرار می گیرد و بر اساس وسع و تناسب آن ها توصیه های اخلاقی را انجام می دهند. از ویژگی های این نظریه می توان به فرا دینی بودن ، غیرترکیبی ، تناسب گرایی وغیره اشاره کرد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی نگارش شده است
۱۰۸۰.

واکاوی عقلی مفهوم جهاد از دیدگاه فارابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فلسفه جهاد مدینه فاضله فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
درطول تاریخ اندیشه، مفهوم جنگ و جهاد از منظرگاه های مختلف موردنظرورزی قرارگرفته است. دراین میان فلسفه ی سیاسی را می توان یکی از مهم ترین و فراگیرترین این منظرها درباره ی جهاد اسلامی دانست. آرای فارابی به عنوان مؤسس فلسفه ی سیاسی اسلامی درباب جهاد را می توان دراین راستا ارزیابی کرد. فارابی در زمانه و زمینه ای می زیسته است که مفهوم جنگ -مفهومی که بیشترین قرابت را با مفهوم جهاد دارد - و لازمه های اندیشه ای و عمل گرایانه آن ملموس بوده است. ازاین رو می توان گفت فارابی جنگو جهاد را به خوبی حس کرده و اهمیت آن را در تکمیل گونه ای فلسفه سیاسی به درستی درک کرده بود. نظریه جنگ فارابی ازجمله نظریه هایی است که روایی و ناروایی جنگ ها را معطوف به غایت، مورد داوری قرار می دهد؛ و ابزار فعل در رتبه های بعدی اهمیت قرار می گیرد. غایتِ جنگ، شکل گرفته بر اساس هستی شناسی، معرفت شناسی و اخلاق شناسی انسانِ فارابی است. به عبارتی انسانی واجد چنین شئون فلسفی برای رسیدن به غایت و سعادت حقیقی خود گاهی دست به ابزار جنگ و جهاد می برد، تا بتواند با اصلاح نفوس و ارواح سعادت این جهانی و آن جهانی ملت را تضمین کند. درنهایت جهاد نزد فارابی همچون ابزاری است که درصورت حمل آن توسط رئیس اول مدینه تبدیل به عصای موسی جهت شکافتن سختی ها و ناعدالتی ها و حفظ خیرات و فضایل برای تحقق سعادت حقیقی اهالی و مدینه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان