ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۰۲۱.

تحلیل و واکاوی جایگاه بعد عملی وجود انسان در دیدگاه فارابی و علامه محمدتقی جعفری تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی علامه محمدتقی جعفری بعد عملی وجود انسان مدینه فاضله حیات معقول عمل صالح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۵
بعد عملی وجود انسان مرتبط با اعمال و افعال وی است؛ اعمال و افعالی که شکل دهندۀ شخصیت وی هستند و با هدایت حکمت عملی می توانند به عملی حکیمانه مبدل شوند و سبب سعادت انسان گردند. یافته های تحقیق که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته نشان می دهد که فارابی توجه خاصی به بعد عملی وجود انسان در دیدگاه خویش در حوزۀ مدینۀ فاضله داشته است؛ به طوری که عمل اهالی مدینه در کنار معرفت از جمله مؤلفه هایی است که سبب فاضله شدن مدینه می شوند و در صورتی که اهالی مدینه معرفت داشته باشند؛ اما در عمل آن ها ضعف وجود داشته باشد، چنین مدینه ای فاضله نخواهد بود و به تعبیر خود فارابی، مدینۀ فاسقه است؛ یعنی مدینه ای که اهالی آن به خداوند و نیکی ها اعتقاد و شناخت دارند؛ اما در عمل پایبند به شناخت خویش نیستند. همین طور بررسی آثار علامه محمدتقی جعفری نشان می دهد که ایشان عمل را مؤلفۀ اصلی بعد از آگاهی و معرفت برای رسیدن به حیات معقول مطرح می کند و حتی معتقد است معقول بودن حیات معقول صرفا به وسیله عقل نظری نیست بلکه شامل عقل نظری وعقل عملی تواما است. بررسی دیدگاه دو متفکر نشان می دهد که هر دو به عمل حکیمانه به عنوان مؤلفۀ اصلی توجه دارند و به نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی اذعان می کنند.
۱۰۲۲.

رورتی در مقابل دیویدسن: نظریه ای معناشناختی براساس صدق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رورتی دیویدسن صدق معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۹
نمونه ای از تقابل رورتی با فلسفه تحلیلی، مخالفت او با کوشش دیویدسن برای طرح نظریه ای معناشناختی بر اساس صدق است. رورتی، طبق رویکردی ضدمتافیزیکی به صدق، عقیده دارد عبارت «p صادق است» صرفاً تأیید ادعایی است که ما خود یا دیگران را در بیان آن موجه می دانیم. اگرچه دیویدسن مخالف رویکرد متافیزیکی به صدق است، اما به تأسی از تعریفی تارسکیایی در باب صدق، تصوری قوی تر از آنچه رورتی درباره صدق می پذیرد را برای طرح نظریه ای در باب معنا لازم می داند. پاسخِ ویتگنشتاینیِ رورتی به دیویدسن این است که نه تنها مراوادت گفتاریِ گوینده و مفسر، متوقف بر دانستن نظریه ای معناشناختی بر اساس صدق نیست، بلکه کوشش برای گفتن چیزی بیشتر از آنچه در باب صدق می توانیم بگوییم، ما را دچار سردرگمی های سنت متافیزیکی می کند. این مقاله، با استناد به نوشته های دیویدسن، نشان می دهد کوشش دیویدسن برای طرح نظریه ای معناشناختی بر اساس صدق، او را ناگزیر به بیان تفاسیری متافیزیکی سوق می دهد.
۱۰۲۳.

تبیین نظریه نمادین پل تیلیخ و واکاوی کارایی آن در ساحت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل تیلیخ زبان نمادین نمادهای دینی زبان قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
یکی از مسائل مهمّ امروزی فلسفه دین که با دانش های زبان شناسی، کلام و تفسیر گره خورده است، مسئله ی «زبان دین» یا «زبان دینی» است. در عصر حاضر متفکران غربی نوعاً با طرح نظریه هایی چون نمادانگاری، کارکردگرایی، تمثیل انگاری، و اسطوره پنداری زبان دینی را غیر شناختاری و فاقد بار معرفتی دانسته اند. در این میان، پل تیلیخ (1886 1965)، متکلم مسیحی آلمانی امریکایی، زبان دین را نمادین می داند. از نگاه وی، دین همان شناخت امر متعالی و پیوند قلبی با اوست و چون امر متعالی نامحدود و دست نایافتنی است گزاره های دینی نمی توانند با زبان عادی از آن سخن بگویند و ناچار زبان دین زبان نمادین خواهد بود. در مقالۀ حاضر، پس از تبیین و تحلیل دقیق نظریۀ نمادین پل تیلیخ، از چالش های فراوان این نظریه سخن گفته شده است؛ ابهام مفهومی، ابهام در نتایج، تناقض میان نظریه و عملکرد صاحب آن، خلط میان نماد و زبان نمادین، خلط مفهوم و مصداق وجود الهی، و به ویژه غیر معرفت بخش بودن گزاره های دینی از جملۀ این چالش هاست. افزون بر این، تفاوت ها به لحاظ بستر، آموزه ها، چالش ها، و راهکارها میان فضای «کتاب مقدس» و «الهیات مسیحی» از یک سو و «قرآن» و «الهیات اسلامی» از سوی دیگر چنان عمیق و اساسی است که به فرض کارآمدی نظریۀ تیلیخ در الهیات مسیحی نمی تواند در ساحت قرآن کارایی داشته باشد.
۱۰۲۴.

The Dēnkard VI: ‘Consequentialism’ and ‘Capitalism’ as Well as Paymān (The ancient Iranian ‘golden mean’)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: The Dēnkard VI paymān consequentialism the golden mean Capitalism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
Dēnkard  (Acts of the religion), written in Pahlavi, is a summary of 10th-century knowledge of the Mazdean religion and is described by Jean de Menasce on the title page of his translation as a ‘Mazdean encyclopedia.’ The  Dēnkard  VI (Book VI of the  Dēnkard ) is representative of late antique and early medieval Zoroastrian ethical ideas. This article analyzes Book VI of the  Dēnkard  based on modern moral philosophy and introduces it as a candidate for early consequentialism and capitalism. The first generation of Iranian studies scholars in the late 19 th  and early 20 th  centuries such as Buch, Darmesteter, and Menant were aware of these concepts and even explained some of them, but the next generation did not take them seriously. This article also analyzes paymān (the ‘right measure’), that is the ancient Iranian ‘golden mean,’ in Book VI of the  Dēnkard  and shows the similarities and differences between  paymān  and the Aristotelian ‘golden mean.’ Probably, due to the biblical tradition in the interpretation of ancient religious texts or the anti-utilitarianism and anti-capitalism atmosphere in the second half of the 20 th  century, many scholars like Shaked inclined to the view that  paymān  is the main ethical principle of the  Dēnkard  VI and neglected its consequentialist and capitalist concepts. 
۱۰۲۵.

Beyond the Bodily View and Psychological View of Human Beings: Human Beings are Rational Animals(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Animalism psychological view hylomorphism Persistence Identity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
We are... So, to reframe the inquiry: who are we on a metaphysical level? Which aspects of ourselves are the most universally representative of who we are? How do we fare in the face of the passage of time? For decades, philosophers have debated the concept of diachronic personal identity, which focuses on the question of what keeps us alive. An intricate debate has developed between those who hold the body view (animalism) and those who hold the psychological view (memory) on the question of who we are. The two groups will eventually become so firmly set in their views that they will be unable to compromise. Hylomorphic animalism, or the view that humans are rational animals, living bodies made of prime matter and a rational soul, is an alternative answer to this divisive question that I propose in this study, following in the footsteps of Aristotle and Aquinas. We only survive if matter and rational souls do.
۱۰۲۶.

عیسایِ توماس: نگاهی به تصویر عیسی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسیحیت نخستین کتابخانه نجع حمادی عیسی انجیل توماس عیسای تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۰۳
انجیل توماس یکی از مهم ترین متون کشف شده در کتابخانه نجع حمادی مصر است که در حدود هفتاد سال پیش به دست آمد و به لطف این یافته ارزشمند، اکنون متن کامل آن در اختیار ماست. به نظر بسیاری از پژوهشگران حوزه مسیحیت نخستین، این نوشته غیررسمی مربوط به قرون اوّلیه میلادی و حاوی تعالیم و آموزه های اصیل عیسی است. به غیر از اطلاعاتی که درباره عیسای تاریخی می توان به دست آورد تصویر عیسایِ توماس با آنچه که در سایر نوشته های رسمی مسیحیت ترسیم شده است متفاوت می نُماید. برخلاف سایر اناجیل رسمی، عیسایِ توماس «فقط» عیسی است، فردی غیرعادی مطرح نمی شود و خود را ربّ کسی نمی داند، برای گناهان هیچ کس به صلیب کشیده نشده و نمی میرد و در عید پاک نیز از گور برنخاسته و قیام نمی کند و به همه نوید می دهد که در صورت پیروی از او، مانند او خواهند شد.
۱۰۲۷.

بررسی مفهوم مکان در مدارس با تکیه بر دیدگاه هایدگر در باب مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دازاین مکان رفع دوری مدرسه شاگرد یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
مدرسه به عنوان نهادی که شکل گیری اش با هدف یاد دادن مسائلی که انسان ها در طول زندگی با آن مواجه می شوند، انجام شده است، شایسته توجهی مضاعف است. چرا که مسیر در-جهان-بودن افراد بسیاری را نقش می زند و در ایفای وظایف آن ها نسبت به خود و جامعه شان نقش کم رقیبی دارد. علی رغم این، به نظر می رسد ظرایف بنیادین و تاثیرگذاری در خصوص مدرسه ناچیز و کم اهمیت تلقی شده و پرداختن به آن ها پس از گذشت سالیان نسبتا بلند از شکل گیری مدارس نوین، اتفاق نیفتاده است. این که مفاهیم فلسفی مهمی مانند مکان، زمان، یادگیری و ماهیت اجتماعی در خصوص مدارس تعریف و تبیین نشده اند، از نظر نگارنده موجب رخدادی است که زیستن شورانگیز را از شاگردان می گیرد. مدرسه نمی بایست مکانی خشک و متصلب به حساب آید که مجال هیچ عرض اندامی به شاگردان ندهد، بلکه باید کوشید تا مفهوم مکان در مدارس را به نحوی تبیین نمود که شاگردان و نسبت آن ها با شهر و جامعه و به طور کلی با زمانه شان را در نظر داشته باشد. لذا باید کوشید تا به جای پرسش های متداول، این بار از این جا آغاز کنیم که مدرسه کجاست؟
۱۰۲۸.

بازخوانی وجود و ماهیت عقل در اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل اثولوجیا ابداع مفهومی - مصداقی وجود ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
مسئله تمایز وجود و ماهیت در فلسفه اسلامی بطور آشکار مطرح شده است؛ اما درمورد ریشه های طرح این مسئله اختلاف نظر وجود دارد. این نوشتار مدعا بر این است در اثولوجیا در مبحث «عقل» می توان رگه هایی از طرح «مسئله تمایز وجود و ماهیت» را یافت. در میمر پنجم اثولوجیا اصطلاح  «ماهو» را با «لم هو» در عقل یکی می داند و آنرا در موجودات دیگر در مقابل و متمایز از هم می داند. پرسش این است یکی دانستن «ماهو» و «لم هو» در عقل به چه معناست؟ آیا می توان از دو اصطلاح «ماهو» و«لم هو» در اثولوجیا در مبحث عقل تلقی «وجودی» داشت که بتوان ریشه مسئله تمایز «وجود و ماهیت» را در آن بررسی کرد؟ در این نوشتار برآنیم این مسئله را از حیث مفهومی-مصداقی و ابداع بررسی کنیم. از حیث مفهوم از طریق تعریف،  و مصادیق آن در عالم عقل و ماده آنرا تبیین کنیم و از حیث ابداع هم با ابداع دفعی و تام مسئله را بررسی کنیم. براین اساس لازم است ابتدا اصطلاح و واژگانی که برای «وجود» و «ماهیت» در اثولوجیا بکار رفته است و تلقی ای که این کتاب ها از «وجود» و «ماهیت» دارند را تبیین کنیم سپس به بررسی «لم هو» و «ماهو» و مسئله وجود و ماهیت در عقل از حیث مفهوم و مصداق بپردازیم. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
۱۰۲۹.

بررسی چیستی معجزه و چگونگی دلالت آن بر وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه دلالت معجزه قانون طبیعت خدا اثبات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
معجزه همواره به عنوان یکی از ادلّه حقانیت ادیان به خصوص وجود خداوند به کار رفته است. در این نوشتار سعی کرده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که معجزه به عنوان دلیلی بر وجود خدا، تا چه میزان از لحاظ منطقی و معرفت شناختی موجّه است. به عبارت دیگر آیا معجزه به تنهایی و بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به گواهی های تاریخی و با فرض وثاقت ادلّه تاریخی، یا با فرض درک بی واسطه، می تواند وجود خداوند را برای مخاطب بی طرف اثبات کند یا خیر؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. در این مقاله پیش از تلاش برای پاسخ به پرسش اصلی، به تدقیق مفهوم معجزه و نقد تعریف مشهور دیوید هیوم (نقض قانون طبیعت) پرداخته شده و پس از جمع بندی بحث تعریف، با بیان مقدمه ای پیرامون انواع دلیل و استدلال تلاش می شود اوّلاً انواع استدلال هایی که معجزه ممکن است در قالب آن ها به عنوان دلیلی برای اثبات خدا در نظر گرفته شود مورد بررسی قرار گیرد، ثانیاً ناتوانی معجزه در اثبات وجود خدا به عنوان استدلالی قیاسی نشان داده خواهد شد و ثالثاً استنتاج بهترین تبیین به عنوان قالب استدلالی مناسب برای معجزه در جهت اثبات خدا مطرح می شود و موانع آن مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
۱۰۳۰.

بررسی اشتراک لفظی متشبح وجود از دیدگاه علیقلی بن قرچغای خان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علیقلی بن قرچغای خان اشتراک معنوی وجود اشتراک لفظی وجود اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
اشتراکِ لفظی و معنوی وجود در فلسفه متأخر اسلامی (از زمان میرداماد تا عصر حاضر) همواره یکی از بحث برانگیزترین مسائل فلسفی بوده است. عده ای همچون ملاصدرا و شاگردانش به اشتراک معنوی وجود و عده ای همچون تبریزی و برخی از شاگردانش به اشتراک لفظی وجود قائل شدند. در این میان یکی از فیلسوفان گمنام عصر صفوی یعنی علیقلی بن قرچغای خان که از شاگردان ملارجبعلی تبریزی است، دیدگاه سومی را در این باره با عنوان اشتراک لفظی مُتَشَبَّح مطرح کرده است. وی کوشیده است با توجه رابطه مدرَک و مدرِک و علم الهی این نظر را به اثبات برساند. مسئله اصلی در این مقاله توصیف و تحلیل نظریه اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به عنوان قول سوم در بحث اشتراک لفظی و معنوی وجود است که البته از جنبه های انتقادی خالی نخواهد بود. هدف از این مقاله، بحث درباره این نظریه ابداعی و شناساندن آن به جامعه دانشگاهی و اندیشمندان است. روش مقاله، توصیفی تحلیلی خواهد بود. نتیجه اجمالی که نویسندگان در مقاله به آن دست یافته اند این است که هر دو استدلال قرچغای خان برای اثبات اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به دلیل ابهام، نقص استدلال، پیش فرض های نادرست، تقریر غیرروش مند به هدف خود دست نمی یابند و نظریه تا حد قابل توجهی مبهم و غیرموجه است.
۱۰۳۱.

فرعیت یا استلزام؟ یک دوگانه نادرست خوانشی از نظر میرداماد از منظری منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرعیت استلزام تقرر وجود سمنتیک متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
در سنت فلسفه اسلامی نزاعی هست بر سر اینکه چه نسبتی میان ثبوت شیء لشیء و ثبوت الشیء برقرار است. دو قول مشهور فرعیت و استلزام هستند. نیز مشهور است که میرداماد از حامیان استلزام است. استدلال می کنم که نظر میرداماد نه فرعیت است و نه استلزام. نظر میرداماد شامل دسته ای از قاعده هاست که ترکیب های متفاوتی از فرعیت و استلزام را در بر دارد. خوانشی از این قاعده ها ارائه می کنم که مبتنی بر نظریه تقرر و وجود میرداماد است. بیش از این، میان محتوای سمنتیکی و متافیزیکی این قاعده ها تفکیک می کنم. از محتوای سمنتیکی این قاعده ها نتایجی برای قاعده های استننتاج منطقی به دست می آورم. تبیین می کنم که چرا این نتایج منطقی از بسیاری از نظرات رقیب در این بحث حاصل نمی شوند.
۱۰۳۲.

"Death Must Have Become Terrifying": The Social Conditions of Anxiety

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Death Anxiety Hegel recognition finitude

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
While Hegel would agree with existentialist philosophers that anxiety testifies to an existential condition, applying to any human being as such, he believes that the experience of anxiety is shaped by social and cultural institutions and changes over history. The paper offers a reconstruction of Hegel’s account of the social conditions of anxiety. While my focus is the modern period, I use Hegel’s comments on death in previous epochs—and especially in ancient Greece—to bring out the peculiarity of modernity. In the first half of the paper, I discuss the nature and conditions of anxiety. In the second half, I trace Hegel’s critique of a common way to avoid—of flee from—anxiety in modernity, which results in social isolation, boredom, and emptiness. As long as the modern individual is only an economic actor in civil society, she is prone to anxiety. To confront her finitude, Hegel argues, she must endorse her political affiliation, namely, be an active and sacrificing citizen of the state.
۱۰۳۳.

Some Parallels between Phenomenology and Pragmatism. Intentionality, Attention and Precategorial Dimension in Husserl and Royce

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Phenomenology Pragmatism Intentionality Precategorial Attention

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
My aim in this paper is to show how Josiah Royce’s philosophy contains many themes that will be at the core of Husserl’s philosophical investigations. This paper is divided in two sections. The first one outlines the start point of these two philosophers, contextualizing their background and showing how they share a common purpose: put the experience at the center of their thought. For this reason, I want to analyze how they treat the concept of attention in relation to that of intentionality to argue that their philosophies are strictly anchored to the givenness of the experience. In the second one I deal with the rising of the precategorial dimension (prior to any objectivation), as a possibility of experience itself, making a parallel between the Husserlian concept of Lebenswelt and that Roycean of World of Appreciation. Through this distinction they both criticize the scientific, naturalistic and objectivistic Weltanschaung, showing how its method is founded in an intuitive and non-thematic relation with the world experience that comes ontologically before the scientific description.
۱۰۳۴.

Phenomenology, Marxism in Question of Immigration

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Michel Foucault Postphenomenology causality John Searle Gilles Deleuze

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
I will look at Immigration from persepective of phenomenology and its somewhat foucauldian understanding of governmentality in third way marxism that integrates phenomenology. The term economism has been kept as a primary reason to close the state borders from immigration. There are different ideas of which sector of being clearly defined kind of legitimizes the sovereign. My hypotheses is that in the economic times of third way economic policies just behind us economic is the most clearly defined category to legitimize sovereign and its borders in many senses. Economism as reason to keep borders closed is paradoxical since economic activity most clearly penetrates the borders. Poststructuralist analysis of flows like in Gilles Deleuze or of hospitality in political sense and context in Jacques Derrida are important. Phenomenology helps to understand governmentality as I will argue/show. It can also help to see keeping people out of sovereign - like the state as question of governmentality. The question becomes technical question of governmentality. the point and argument is to sketch out the technical governmentality concerning the immigration question mostly after all phenomenologically.
۱۰۳۵.

رابطه نفس و قوا از منظر عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عرفان نظری نفس قوای نفس حیثیت تقییدیه شأنیه وحدت حقه حقیقیه وحدت حقه ظلیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
در عرفان نظری نفس آدمی حد واسط میان دو بُعد روح مجرد و بدن مادیِ است و دارای آلاتی به نام قواست. این مقاله با جست وجو در معرفه النفس عرفان نظری و با ابتنا بر روش تحلیلی - توصیفی قوای نفس، کارکردهای آن ها و چگونگی ارتباط بین نفس و قوا را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که نظر به اساسی ترین مبنا در عرفان نظری که وحدت شخصیه وجود است، وحدت نفس ذیل وحدت حقه ظلّیه که ظلّ وحدت حقه حقیقیه الهیه است، ترسیم شده و بر این اساس از قوای نفس با عنوان مظاهر و تجلیات و تعینات نفس یاد می شود؛ از این رو تعدّد قوا نه تنها منافاتی با وحدت نفس ندارد، بلکه بیانگر جامعیت و قوت وجودی آن و مبیّن این امر است که نفس با حفظ وحدت و یکتایی، با قوا عینیت دارد و قوای نفس نیز در جمیع مراتب نفس به حیثیت تقییدیه شأنیه موجودند. بنابراین وجود نفس انسانی در مقام ذات نسبت به مراتب و تعینات خود لابشرط است و در مظاهر قوا بشرط شی ء.
۱۰۳۶.

مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی تحصیلی کیفیت زندگی در مدرسه آموزش مشغولیت تحصیلی مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری نیز شامل 45 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (QSL) بود. ابزارهای مداخله نیز شامل برنامه آموزش مشغولیت تحصیلی به مدت 12 جلسه 75 دقیقه ای و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک به مدت 8 جلسه 50 دقیقه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هر دو مداخله مشغولیت تحصیلی و مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک اثربخشی یکسانی بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه داشتند، با این حال اثرات هر دو مداخله برای بهزیستی در مرحله پیگیری پایدار نبود، اما در کیفیت زندگی مدرسه تنها اثر مداخله تغییر ذهنیت دوئیک در مرحله پیگیری پایدار بوده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح نمود که آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله تغییر ذهنیت دوئیک مداخلات موثری برای بهبود بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان می باشند.
۱۰۳۷.

بسط منطق زالتا بر اشیای معمولی انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق زالتا نظریه شیء زالتا اشیای اساطیری اشیای معمولی انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
در تقسیم بندی اشیا مطابق نظریه شیء نوماینونگی زالتا، اشیا یا معمولی هستند و یا انتزاعی. طبق این رویکرد، اشیای معمولی ویژگی ها را نمونه گیری می کنند و اشیای انتزاعی، ویژگی ها را کدگذاری می کنند. با این همه، به نظر می رسد که اشیایی نظیر اشیای اساطیری، ناقض این تقسیم بندی هستند. طبق دریافت های اسطوره شناسانه، هویات اساطیری وجود واقعی دارند و در تحقق بخش های متمایز داستانی و عینی قابل تحقق هستند. توضیح این امر با منطق زالتا ممکن نیست. با این همه، می توان با افزودن طبقه اشیای معمولی انتزاعی که از سویی، ویژگی ها را نمونه می گیرند و از دیگرسو، ویژگی هایشان ذاتی آنها هستند و بنابراین، به شکل ضروری واجد این ویژگی ها هستند، توضیح داد که چگونه اشیای داستانی می توانند تحقق بخش هویات اساطیری باشند. همچنین اعمال تمایز نحوه وجود شی عینی معمولی و شی انتزاعی معمولی بر منطق زالتا توضیح می دهد که چگونه شیئی عینی می تواند تحقق بخش هویات اساطیری باشد. به این ترتیب، این منطق بسط یافته با تغییرات مربوطه در نحو و سمانتیک منطق زالتا، قادر به توضیح دریافت های اسطوره شناسانه است.
۱۰۳۸.

سوژه هنر در نگاه آلن بدیو: هنرمند یا اثر هنری؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو سوژه ی وفادار تئوری سوژه وضعیت هنری سوژه ی هنر سوژه شدگی رخداد هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۱۴
یکی از پیچیدگی های تئوری سوژه ی بدیو این است که او تعریف یکدست و مشخصی از سوژه ارائه نداده است؛ و ما در خوانش آثارش با تعاریف مختلفی از سوژه به خصوص سوژه ی هنر مواجهیم. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه می توانیم تعریف جامع و قابل فهمی از سوژه ی هنر در تئوری سوژه ی آلن بدیو ارائه دهیم. با توجه به تلاش هایی که پیش ازاین در خصوص پاسخگویی به این پرسش صورت گرفته است این پژوهش بر آن است که پاسخِ نوینی را از این پرسش ارائه دهد. بدیو برخلاف پیشینیان ِ خود و بسیار تحت تأثیر لکان سوژه ای را معرفی می کند که در خلال یک رویه حقیقت ساخته می شود. سوژه ای که تا پیش از وقوع یک رخداد وجود نداشته است و در یک وضعیتِ تاریخی یا هنری ساخته می شود؛ اما پیچیدگی تعریف بدیو آن جاست که این سوژه علی رغم اینکه ویژگی های انسان، مثل وفاداری به یک رخداد را داراست اما فردِ انسانی نیست. بدیو در یک وضعیتِ هنری، هم اثر هنری، هم هنرمند را سوژه معرفی می کند؛ و ما با توجه به تعاریف بدیو و رویه ی سوژه شدگی در اندیشه ی بدیو به این پرسش پاسخ دادیم که در یک وضعیت هنری با جفت هنرمند-اثر به عنوان قسمی سوژه ی وفادار به رخداد هنری مواجهیم.
۱۰۳۹.

بررسی و مطالعۀ تطبیقی تفکر نیچه و دیلتای دربارۀ تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن نوزدهم نیچه دیلتای فلسفه تاریخ فلسفۀ حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۰۶
«تاریخ» تحت تأثیر تفکرات هگل در قرن نوزدهم، جایگاه رفیعی به خود اختصاص داد. سپس برخی از تاریخ نگاران با طرز تفکری پوزیتیویستی، ایدۀ تاریخ نگاری علمی را مطرح کردند تا بر مبنای آن، تاریخ به علمی یقینی تبدیل شود و همانند علوم طبیعی جدا از ذهنیات پژوهشگر قرار گیرد. مسئلۀ اساسی که در این مقاله سعی داریم تا به بررسی آن بپردازیم چگونگی رابطۀ میان فلسفه و تاریخ است.  مسئلۀ از اینجا آغاز می شود که تاریخ گرایی آلمان با اعتقاد به نیروی هنجاری تاریخ، بر این مهم تأکید داشت که مورخ باید با کشف واقعیت های محض و آشکارکردن معنای تاریخی آنها، جهت گیری ای برای جامعه و فرهنگ فراهم کند. براساس این تصور از تاریخ، عملکرد اجتماعی و فرهنگی فلسفه به چالش کشیده شد. در این اوضاع نابسامان که فلسفه را با بحران هویت روبه رو ساخته بود، طرح های نیچه و دیلتای، یعنی جنبش گسترده و متنوع «فلسفۀ حیات» به نیروی محرکۀ تجدید فلسفه در قرن 19 تبدیل شدند. نیچه و دیلتای در این موضوع اتفاق نظر داشتند که تاریخ نگاری جامع در درک خود از انسان، مسئلۀ نسبیت گرایی را به وجود آورده است که موجب «انحلال» و «بدبینی» می شود و نمی تواند آیندۀ فرهنگ بشریت را پیش بینی کند؛ ازاین رو، خواستار فلسفۀ جدیدی شدند که باید هدف فرهنگ بشری را آشکار و از پیشرفت آن در جهت رسیدن به هدفش حمایت کند. آنها با اینکه در برابر نتایج نقد تاریخی، مسیری مشابه برای تأیید اقتدار فرهنگی فلسفه انتخاب کردند، اما به یک راه حل کاملاً متفاوت رسیدند. نیچه پادزهرها علیه تاریخ گرایی را «فوق تاریخی» می خواند که شامل هنرِ نحوۀ فراموش کردن تاریخ و زندگی در افقی محصور و تعین شده است؛ یعنی داشتن این استعداد که چه وقت باید تاریخ را حس کند و چه وقت باید آن را کنار بگذارد. به عقیدۀ وی این هر دو روش به صورت همسان برای تندرستی فرد، سلامت یک ملت و فرهنگ لازم اند. دیلتای برخلاف نیچه، تاریخ را پادزهر و درمان شکست های فلسفۀ زندگی می داند: تاریخ اگر زخم ایجاد کند، باید آن را نیز درمان کند.
۱۰۴۰.

دیدگاه فرگه در باب «معنا»: بررسی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرگه معنا اندیشه نمایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
فرگه در آثار خود بحث مستقل و مستوفی در مورد دلالت شناسی کلمات نمایه ای ندارد. اما در بعضی از آثار خود، به خصوص مقاله «اندیشه»، به مناسبت هایی در مورد بعضی نمایه ها اظهار نظر کرده است. حاصل عقیده وی آن است که اگر جمله ای داشتیم که شامل کلمه نمایه ای بود، آن جمله معنای زبانی دارد اما معنای به اصطلاح فنی، مورد نظر فرگه، ندارد مگر آنکه مرجع آن نمایه مشخص گردد. با توجه به خصوصیاتی که فرگه برای معنا یا اندیشه قایل است، به نظر می رسد رویکرد وی در مورد نمایه را می توان به سایر عباراتی که مدلول محسوس دارند تعمیم داد؛ به این بیان که برای حصول معنا یا اندیشه، لازم است کلیه قیود زمانی و مکانی و سایر قیود مورد نیاز لحاظ گردند. بدین ترتیب، به نظر می رسد می توان گفت فرگه همه عباراتی که مدلول محسوس دارند را نمایه ای محسوب می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان