ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۶۶۱.

واکاوی مراحل سه گانه نظریه مطابقت از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کاشفیت علم معرفت صدق مطابقت وجود ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
یکی از مسائل اصلی درمعرفت شناسی، نحوه «کاشفیت» علم (معرفت) و تحلیل و صورت بندی «صدق» است. درمیاناغلبنظریه های صدق نیز، «نظریه مطابقت»به معنای مطابق بودن گزاره با واقع،به عنوان معیار صدق قضایا،در نزد فلاسفه غرب و مسلمان طرفداران فراوانی یافته است.با این حال، این نظریه فارغ از ایرادلحاظ نشده و بر مبنای ثنویت ذهن و عین، اشکالاتی بر آن وارد شده است، از جمله: اجتماع جوهر و عرض، اندراج شیء تحت دو مقوله متباین و...، که با عنوان «مشکله وجود ذهنی» در میان حکمای مسلمان شهرت یافته است. اما از زمان ملاصدرا و براساس اصول هستی شناختی وی همچون:اصالت وجود و تشکیک وجود، دوگانگی ذهن و عین از دایره بحث خارج می شود و مطابقت به عنوان مطابق بودن یک مرتبه از وجود با مرتبه دیگر آن مطرح می گردد و بر اساس مبانی نهایی صدرائی از جمله: تجرد علم، اتحاد علم و عالم و معلوم، و حضوری بودن همه علوم، شکاف بین مطابِق و مطابَق در نظریه مطابقت، یکسره از میانمی رود. بدین ترتیب،مسئله مطابقت در فلسفه صدرا صورت جدیدی می یابد که مقاله حاضر به به بیان سیر تطور آن اختصاص یافته است.روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی- عقلی است.
۱۶۶۲.

بررسی نسبت و تمایز میان جامعه مدنی و دولت، و چگونگی شکل گیری اراده عمومی در فلسفه سیاسی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل اراده عمومی جامعه مدنی دولت منفعت شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۳۸
در این مقاله پس ازآنکه نگارنده به لحاظ نظری به بررسی رخدادهای سیاسی- اجتماعی و چگونگی تکوین نظریه جامعه مدنی پرداخت به سراغ فهم و بررسی تکوین اراده عمومی در جامعه مدنی و دولت و دیالکتیک میان آن ها در اندیشه سیاسی هگل می رود. هگل نخستین فیلسوف تاریخ فلسفه است که به طور آگاهانه جایگاهی استراتژیک برای جامعه مدنی قائل می شود؛ و از طریق سه عنصر اساسی یعنی نظام حقوقی، پلیس و اصناف و اتحادیه ها و همچنین با بررسی طبقات که برای نخستین بار تمامی آن ها در خدمت جامعه مدنی است به تکوین اراده جزئی در جهت شکل گیری اراده عمومی گام برمی دارد؛ و از طریق نظریه نهادها نه تنها می تواند به ابژکتیو کردن اراده انتزاعی انسان دست یابد بلکه به نخستین مرحله توضیح کلی منحصر در فرد دست می یابد. در اینجا هگل به بحث درباره دولت می پردازد. هگل با ورود به بخش دولت به سرعت این ساحت را بر اساس سه اصل موضوعه امر ارگانیک در برابر امر مکانیکی، مصلحت عمومی در برابر منفعت شخصی و درنهایت تقدم کلی بر جزئی از جامعه مدنی مجزا می سازد؛ و درنتیجه با تقدم دولت بر جامعه مدنی به معنای خاص خودش، اراده عمومی را حقیقت اراده جزئی، اخلاق و حیات اخلاقی قلمداد می کند.
۱۶۶۳.

مبانی مکتب تفکیک از نظر محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک محمدرضا حکیمی نقد فلسفه و عرفان فلسفه و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۳۲۷
محمدرضا حکیمی نگرش عده ای از فقها به علوم بشری را، که از بیرون وارد حوزه دینی شده اند، «مکتب تفکیک» خواند. پیروان این مکتب، درمورد علوم بشری، بیشتر دغدغه ای اعتقادی و معارفی داشته اند. آنان در مباحث فقهی و سیاسی اختلاف اجتهادی داشته اند، ولی در این نکته با هم موافق بوده اند که باید اصل دین را، که نص صریح کتاب و سنت است، از علوم بشری، که هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است، جدا کرد و از ورود این علوم به حوزه دین جلوگیری کرد تا بتوان حقیقت نظر قرآن و اهل بیت را در مباحث گوناگون درک کرد. پیداست که وارد شدن این علوم به حوزه دین باعث پدید آمدن تأویل های تازه از قرآن و سنت می شود و همین به دور شدن از مکتب وحی می انجامد. تفکیک یعنی منفک کردن فهم متون دینی از فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی که خود از علوم بشری قلمداد می شوند. حکیمی تعقل را از فلسفه جدا می داند و معتقد است مخالفت با فلسفه لزوماً مخالفت با تعقل نیست، بلکه می توان در «سایه وحی» از «تعقل فطری و الستی» بهره برد و به تازه هایی از معارف دینی دست یافت. این نوشتار می کوشد مبانی فکری حکیمی در این حوزه را آشکار کند.
۱۶۶۴.

کارکرد اخلاقی هنر در کارزار صنعت فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک روشنگری صنعت فرهنگ فرهنگ عمومی مکتب فرانکفورت هنر و اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
ایده پردازانِ دیالکتیک روشنگری با وضع اصطلاحِ اینک مشهورِ صنعت فرهنگ آن را به عنوان وصفی جامع از فریبِ توده ای، رایج و البته مکتوم در نظام سرمایه داری مطرح کرده اند؛ صنعتی فراگیر، با ملغمه ای از حبس، تحریک و انحراف افکار عمومی در جامعه به ظاهر عقلانی و هوادار آزادی. با پیگیری راه علاج از دو مجرای هنر و اخلاق، طرحی استنباط می شود که می تواند امید به مهار امواجِ صنعت فرهنگ، یا ایمنی در برابر سیطره فراگیرش را برانگیزد. مقاله حاضر ضمن تحلیل این مسیر مطلوب و امیدبخش، از منظر موسسان مکتب فرانکفورت، ابتدائا رابطه آرمانی میان هنر و اخلاق را با چشم انداز خروجِ موفق از حصارِ صنعت فرهنگ تشریح می کند. اما، و از پی ملاحظه انتقادی در خصوص پیامدهای اخلاقی- هنری مورد بحث، به نظر می رسد مسیری که در تأملات طولانی آدورنو و هورکهایمر به عنوان راه رهایی از صنعت فرهنگ ترسیم شده در مقام عمل ناموفق مانده و حتی از جهتی که انتظار آن نمی رود، خودشکن یا متناقض است. چرا که: الف) پناه جستن به اخلاق سلبی و هنرِ مفهومی به قطع ارتباط با فرهنگ عمومی خواهد رسید. ب) ثمره این گوشه نشینیْ به جنبش های محفلی محدود می ماند. ج) این زیست جهانِ ایمن، همچون جزئی منفصل از صنعت فرهنگ، همچنان مدیون مناسبات سرمایه داری است.
۱۶۶۵.

تبیین پدیدارشناختی ادراک معلّمان سرآمد از ابعاد و مؤلفه های فلسفه معلّمی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه معلمی پدیدار شناسی تجربه زیسته معلمان سرآمد دانش آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
هدف : این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های مبین فلسفه معلّمی، از تجارب زیسته معلّمان سرآمد صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و برای دستیابی به هدف تحقیق از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلّمان شهرستان سقز در سال تحصیلی 99-400 بودند که از میان معلّمان سرآمد به صورت هدفمند تعداد 14 معلّم، شامل 6 معلّم مرد و 8 معلّم زن انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام و با استفاده از کد گذاری موضوعی کدهای محوری از کدهای باز و کدهای انتخابی از کدهای محوری استنباط و طبقه بندی گردید. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش از مجموع 190 مفهوم استخراج شده از مصاحبه ها 81 مفهوم در خصوص فلسفه معلّمی در قالب 12 مؤلفه یا کد محوری (تحول آفرین، همدل، کاشف ذهن و توانایی دانش آموز، کل نگر و ژرف اندیش، مشوّق عمق نگری و مروج پرسشگری، روح انتقادی، سعه صدر، عامل و مروج ارزش های انسانی، الگوی اخلاقی عامل، ادراک فضای فیزیکی، سازنده فضای یادگیری اثربخش، ادراک جهان دانش آموز) و 9 بعد یا کد انتخابی (الگوی نوآوری، عواطف انسانی سرشار، کاشف قابلیت دانش آموز، نمونه عینی جامع نگری، عالم و عامل انتقادی، صبور، اخلاقی ارزش مدار، عالم به زمان و مکان، در جهان بوده متعامل با دانش آموز) دسته بندی شدند. نتیجه گیری : کنار هم گذاشتن این ابعاد و مؤلّفه ها توصیف جامعی از ادراک معلّمان پیرامون پدیده مورد بررسی را به دست می دهد.
۱۶۶۶.

چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: «آنچه هست» بسیط جوهر ذات وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
مسئله اصلی این پژوهش پی بردن به چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس است. بدین منظور چهار مسئله به روش تحلیلی-توصیفی در رسائل کلامی مورد واکاوی قرار می گیرند: 1. چرا بوئثیوس بحث وجودشناسی را در رسائل کلامی مطرح کرد و هدف او از بیان تمایز بین «وجود» و «آنچه هست» در این رسائل با ماهیّتی کاملا مسیحی و الهیّاتی چه بود. 2. تأثیر بحث مزبور در تبیین تعالی خداوند به واسطه سه صفت «ثبوت»، «کمال» و «خیر بودن» وجود؛ 3. تأثیر این بحث در «خالق بودن» خداوند؛ 4. تأثیر آن در «واحدبودن» خداوند. بررسی این موارد مؤدی به این نتیجه شد که بوئثیوس با تمایز قائل شدن بین «وجود» و «آنچه هست»، خداوند را موجود بسیطی می داند که «وجود» و «آنچه هست» در او یکی است، بنابراین وجود برای او ضروری است. کمال خدا نیز به سبب بساطت ذات او است؛ چون او ذات و جوهر خویش است، بنابراین هر کمیّت و کیفیّتی که بر خداوند اطلاق شود حمل جوهری خواهد بود. بوئثیوس بساطت خداوند را از نظر اصالت وجود و فعل توضیح می دهد و وجود خدا را مساوی با خودِ خیر می گیرد، امّا مخلوقات که بسیط نیستند، به غیر از خیربودن چیز دیگری هم هستند. خالق و مخلوق تفاوت جوهری دارند و حضور جامع او ورای دو مقوله مکان و زمان به جوهر خداوند برمی گردد. بوئثیوس با تفکیک عدد انتزاعی از عدد عینی معتقد است تثلیث موجب کثرت نمی شود، چون در خدا هیچ تفاوت ماهوی وجود ندارد و او چیزی جز ذات خودش نیست.
۱۶۶۷.

فرایند تکامل در لامارکیسم و داروینیسم؛ شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لامارکیسم داروینیسم نئوداروینیسم نئولامارکیسم فلسفه تکامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴۷ تعداد دانلود : ۴۹۷
بنا بر عقیده رایج، یکی از محورهای اصلی نظریه تکامل لامارک، وراثت ویژگی های اکتسابی است و شواهد نقضی علیه آن وجود دارد که موجب ابطال آن است. مقاله حاضر توضیح می دهد که برخلاف تصور رایج، وراثت ویژگی های اکتسابی فقط مختص لامارک نیست، بلکه یکی از شباهت های نظری لامارک و داروین است و به نظر می رسد که شواهد نقض ارائه شده قابل رفع است. این مطالعه نشان می دهد که تفاوت های مهم دیدگاهِ این دو بنیان گذارِ نظریه تکامل در دعاویِ آن ها در خصوص سرعت تکامل و اتخاذ رویکرد فردی یا جمعیتی به تکامل و هدف مندی یا تصادفی بودن آن است. تحلیل حاضر با تکیه بر این شباهت ها و تفاوت ها توضیح می دهد که نه تنها شبه علمی بودن نظریه های تکاملی لامارکی پذیرفتنی نیست، بلکه حفظ چارچوب تبیینی لامارکی برای فهم دقیق تر فرایند تکامل ضروری است و به نوعی می تواند تکمیل کننده روایت داروینی و نئوداروینی از تکامل باشد و بهره گیری از این دو سیستم نظری به عنوان مکمل، قدرت تبیینی نظریه های تکاملی را بالاتر خواهد برد.
۱۶۶۸.

نقد و بررسی دیدگاه آنتونی فلو در باب جاودانگی نفس با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی آنتونی فلو جاودانگی نفس بقاء نفس این همانی شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۴۱
میل به جاودانگی از ابتدا با حیات بشر عجین شده و هر کس در هر سطحی، حتی منکران معاد نیز به این مسئله اندیشیده و میل به جاودانگی را انکار نمی کنند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی به بررسی مسئله بقا و جاودانگی نفس پرداخته، دیدگاه علامه طباطبایی و آنتونی فلو را درباره چالش برانگیزترین مباحث مربوط به جاودانگی نفس، مسئله سعادت و شقاوت ذاتی و این همانی شخصیت بررسی می کند. علامه طباطبایی درباره وجود جوهری به نام نفس چه نظری دارن؟ نظر علامه در مورد نفس، کیفیت تجرد و جاودانگی آن برآمده از حکمت متعالیه ملاصدراست. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیه ملاصدرا و با بهره گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی و وحدت حقیقت نفس تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه می کند. از طرف دیگر از نظر فلو آیا وجود هویت مستقلی به نام نفس و بقای آن امکان پذیر است؟ فلو هویتی مستقل در انسان به نام نفس، ذهن یا روح را انکار کرده و در رد بقا و جاودانگی نفس از هیوم، راسل و طرفداران نظریه فیزیکالیسم پیروی می کند. در این نوشتار کوشش نویسنده بر این است که به تبیین نظریه علامه و فلو در فناناپذیری نفس بپردازد؛ همچنین نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری به نام نفس و استدلال وی در اثبات جاودانگی نفس بررسی خواهد شد. قصد داریم میزان قوت و ضعف استدلال ها و نظرات فلسفی آنتونی فلو را تبیین نموده، اشکالات وی در رد جاودانگی نفس را از دیدگاه علامه پاسخ دهیم.
۱۶۶۹.

واکاوی رویکرد پساپدیدارشناسی در آموزش مجازی و استلزامات آن برای نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مجازی پساپدیدارشناسی نظام آموزشی استلزامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۹۶
هدف : هدف از این پژوهش حاضر، واکاوی رویکرد پساپدیدارشناسی در آموزش مجازی و استلزامات آن برای نظام آموزشی می باشد. روش پژوهش : برای دستیابی به این هدف و با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیلی و استنتاجی بهره گرفته شده است. یافته ها : گسترش روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش و پرورش و از سوی دیگر افزایش انبوه متقاضیان آموزش، چالش هایی از جمله برتری آموزش مجازی در برابر آموزش حضوری را به دنبال داشته و باعث ایجاد دگرگونی هایی در آموزش و شیوه های آن شده است. یکی از جدیدترین نتایج دگرگونی های اخیر در این حیطه، آموزش مجازی است. نظام آموزشی به عنوان نهاد رسمی تعلیم و تربیت، نمی تواند از این تغییرات غافل باشد و باید در کنار نگاه فنی به گسترش فناوری های نوین به کنکاش فلسفی و نحوه دگرگونی ادراک و تجارب مربی و متربیان در هنگام بهره گیری از این فناوری های نوین بپردازد. پساپدیدارشناسی با تمرکز بر فناوری از رویکردهای امیدبخش کیفی برای شفاف سازی در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد که هر یک از مفاهیم پساپدیدارشناسانه از قبیل روابط فناورانه، چندگانگی و شفافیت در آموزش مجازی استلزاماتی برای نظام آموزشی دارد. نتیجه گیری : در نتیجه توجه همزمان به هر دو رویکرد مهندسی و علوم انسانی در طراحی محیط های آموزش مجازی از موارد ضروری در نظام آموزشی است. این پژوهش تلاشی در زمینه رویکرد علوم انسانی به فناوری های نوین در کنار گسترش کمی و فنی آن است. 
۱۶۷۰.

گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گشودگی به جهان عالم داری جهان انسان علم حضوری هایدگر صدرالمتالهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۹۹
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی  را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان  و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
۱۶۷۱.

عقل و معیار اعتدال گرایی از دیدگاه کلام امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معیار اعتدالگرایی کلام اسلامی امامیه عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
این نوشتار در پی آن است که معیار اعتدال گرایی را از دیدگاه کلام امامیه بررسی نماید. به این منظور معیار اعتدال گرایی را به لحاظ معناشناختی و روش شناختی کاویده و به اعتدال در معنای اعم آن بر اساس قرآن و روایات پرداخته ایم. سپس آیات و روایات دال بر اعتدال را با تفاسیر و روایات مرتبط با آن ها محک زده و مبنای اعتدال اسلامی را به دست داده ایم و تأیید آن بر اساس سیره معصومین: را بررسی کرده ایم. در امتداد بحث، مسئله حجیت عقل در اثبات اعتدال نیز مطرح شده است. با تطبیق دادن سیره و روش اعتدالی این بزگواران به عنوان معدن رسالت وامامت با آیاتی که به اعتدال در روش و منش حکم دارند، معیارهای اعتدال گرایی و افراط گرایی به این نحو معین شد که مرجعیت و حجیت کتاب، سنت و عقل و استفاده از آن ها در خصوص حد اعتدال باید مدنظر قرار گیرد و هرآنچه با سیره ائمه: منافات داشته باشد به مثابه خروج از مسیر اعتدال گرایی بوده و مورد وثوق نیست.
۱۶۷۲.

منطق ابتنای صفر و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابتنای ابتنا ابتنای صفر ذات گرایی خوش تعریفی وحدت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
نظریه ابتنا متعهد به واقعیت های شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیت ها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریه ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی می توان نشان داد این واقعیت ها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالش هایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیره هایی است که در نظریه تولید می شوند و می توانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریه ای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان هم خوانی این نظریه با ذات گرایی است. نظریه ابتنا متعهد به واقعیت های شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیت ها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریه ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی می توان نشان داد این واقعیت ها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالش هایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیره هایی است که در نظریه تولید می شوند و می توانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریه ای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان هم خوانی این نظریه با ذات گرایی است.
۱۶۷۳.

هویت مندی و جهت داری فلسفه دین و معیارها و شاخص های اسلامی بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین جهت داری فلسفه دین اسلامی فلسفه قاره ای و تحلیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۵۰
یکی از مسائل مهم در حوزه علم شناسی، جهت داری و هویت مندی علوم است. مراد از جهت داری علم، داشتن اوصافی نظیر دینی، اسلامی، یهودی، مسیحی، سکولار و الحادی است. این مسئله درباره تمامی علوم از فلسفه مطلق به مثابه انتزاعی ترین آن تا فلسفه های مضاف، علوم انضمامی و کاربردی صادق است. فلسفه دین به عنوان یکی از فلسفه های مضاف نیز از این قاعده مستثنا نبوده و می تواند جهت دار و هویت مند باشد. عوامل مختلفی به مثابه شاخص در هویت بخشی و جهت داری فلسفه دین نقش دارند. برخی از عوامل از سنخ نظری و معرفتی اند و برخی نیز از سنخ غیر معرفتی. عوامل معرفتی عبارت اند از: نگرش ها، جهان بینی ها، فلسفه، پارادایم ها و مبادی و مبانی، موضوع، مسائل، منابع، روش و غایت. عوامل غیر معرفتی اموری نظیر انگیزه ها، نیازها، گرایش ها، بستر و فضای فرهنگی و اقتضائات اجتماعی را شامل می شود. مقاله حاضر می کوشد با روش فلسفی و عقلی، ضمن طرح جهت داری فلسفه دین، معیارها، عوامل و شاخص های جهت داری آن را نشان دهد. از نتایج و یافته های این مقاله، امکان و ضرورت فلسفه دین اسلامی به رغم وجود برخی ویژگی ها، نظیر داشتن دغدغه و سؤال جهانی و مشترک، عدم تفاوت ملحد و متدین در تفکر فلسفی درباره دین و عدم دغدغه در دفاع از عقاید دینی می باشد.
۱۶۷۴.

استحالۀ زبان و پرسوناژ در ادبیات نمایشیِ ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحاله انتظار و اضطراب تئاتر نو ساموئل بکت یأسِ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۳۰۷
آغاز دهه پنجاه در سده بیستم میلادی تولد ادبیات نمایشی (اوژن یونسکو، 1950، آوازه خوان طاس) از جنس دگر و تفسیرگریزی است که رویکردی تازه به ادبیات و نمایش نامه نویسی دارد. این جریان ادبی مدرن، ضمن گسست عمیق با تئاتر بورژوایی سنتی، بیش از آنکه به بازنمود خود واقعیت بسنده کند، سعی در ترجمان قهقرا و ابتذال زبانِ بیان آن را داشت. البته این مسئله متاثر از نابودی ارزش های کهن انسانی- اومانیستی بود که در محافل ادبی (بویژه دایره تئاتر آبزورد) منجر به طرح سئوال اساسی و فلسفی زیر گردید: آیا هستی نامفهوم و بی معنا شده و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد؟ شایان ذکر است، اتفاقات تکان دهنده سیاسی – اجتماعی و بینشی در فاصله سالهای 1945 - 1939 در ممالک غربی اندیشه انسان معاصر را عمیقاً تحت تاثیر قرار داده و سمت و سویی بسی متفاوت تر از قبل در ساختار فکری- ادبی و فلسفی او بوجود آورد. در این میان، ساموئل بکت، ادیب شهیر فرانسوی زبان ایرلندی الاصل، در آثار نمایشی خود از دیگر درام نویس دوره یاد شده (اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه) پا فراتر گذاشته و با نگاهی عمیقاً فلسفی موضوع کلان ذات بنیادین «بشر در هستی» را نشانه رفته و همه دغدغه او گواه این امر مهم معرفت شناختی است که انسان در زندگی «احساس تنهایی و بی چیزی» می کند. در این پژوهش بر آن هستیم تا در موضوع ساختار شکنی و استحاله زبان و پرسوناژ در آثار نمایشی ساموئل بِکت، از ورای سه اثر شهیر در انتظار گودو، پایان بازی و روزهای خوش تأملی داشته باشیم؛ ادبیاتی که از هر ابزار زبانی و نمایشی ممکن بهره جسته تا مسئله پدیدارشناختیِ بی معنایی هستی را با بیانی مضحک و طنز آمیز، ولی دردناک به روی صحنه نمایش ببرد..
۱۶۷۵.

سوبژکتیویته و نبوغ به مثابه شرط امکان و امکان هنر زیبا در معماری (ساختار معمارانه) نظام فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته نبوغ هنر زیبا اصالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
بحث این مقاله درباره هنر به مثابه هنر زیبا در معماری نظام کانت است. در اینجا نشان داده می شود که کانت در ابتدای کار خود تصور و تلقی واحدی از معماری نظام فلسفه خود همچون پیکره واحدی داشته است؛ پیکره واحدی که او به آن همچون یک کل می اندیشیده است. از این رو تفکر انتقادی او یک متافیزیک است. او با عبور از متافیزیک سنتی، بنیاد متافیزیک انتقادی برآمده از خرد انتقادی یعنی؛ سوبژکتیویته را آشکار کرد. همه عناصر فلسفه او بر بنیاد سوبژکتیویته شکل می گیرد. از سوی دیگر در دوره جدید هنر همچون هنر زیبا فهمیده می شود؛ چرا که هنر پیش از دوره مدرن معنای عام تری را در بر می گیرد. بنابراین نقش کارکردی، تربیتی و معرفتی و... داشته اما برای فهم رویکرد جدید به هنر از منظر فلسفه می بایست به کانت برگردیم. از این رو نشان داده می شود که هنر زیبا به مثابه محصول نبوغ در دوره جدید و در اندیشه کانت بر بنیاد سوبژکتیویته چونان شرط امکان آن بنا می شود.
۱۶۷۶.

علم حصولی خداوند به مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حصولی خدا علم حضوری خدا علم خدا قبل از خلقت علم خدا بعد از خلقت علم تفصیلی خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۵۶
این مقاله درصدد است اثبات نماید که به دلایل مختلفی علم خداوند قبل از خلقت و بعد از خلقت به صورت حصولی است. مهم ترین این دلائل عبارتند از: الف: علم حضوری مستلزم اتحاد بین خدا و مخلوقات است، در حالی که چنین اتحادی به لحاظ عقلی محال است. ب: در مورد علم حضوری فعلی، این که خداوند دارای علم باشد، اما موطن علم وی خارج از ذاتش باشد، معنای معقولی ندارد. ج: قبل از خلق، هیچ موجودی با وجود شخصی اش تحقّق ندارد، لذا علم حضوری قبل از خلقت، محال عقلی است. در ادامه مقاله تبیین خواهد گردید دیدگاه برگزیده راجع به حصولی دانستن علم خداوند، چه تفاوتی با دیدگاه ابن سینا پیرامون صور مرتسمه ی متصل به ذات الهی دارد. سپس به مهم ترین نقدهایی که بر ضدّ نظریه علم حصولی خداوند مطرح شده، پاسخ گفته خواهد شد.
۱۶۷۷.

مبانی فلسفی فلسفه برای کودکان (فبک) از نظر لیپمن: هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان متیو لیپمن هستی شناسی انسان شناسی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۴۹۸
فلسفه برای کودکان(فبک) ، برنامه ای است که توسط میتو لیپمن و در بستر فلسفه پراگماتیسم و به تاثر از نظریه های روانشناسی جدید به ویژه نظریات ویگوتسکی به ظهور رسیده است. این برنامه ، بی تردید دارای پیش فرض ها و مبانی فلسفی درباره «هستی» و «انسان» و «معرفت» می باشد. باور به جهان متغیر و متکامل ، اعتقاد به انسان خردورز خردسال و پذیرش معرفت پویا در برنامه فبک ، حکایت از جهان بینی خاص این طرح دارد و زمینه ساز طرح پرسش های بنیادی درباره مبانی فلسفی این برنامه می باشد. می توان با تبیین بسترهای ظهور فبک در مسیر تاریخ فلسفه ، پاسخی در خور به این پرسش ها به دست آورد. با این نوع نگرش در این مقاله سعی شده است تا مبانی فلسفی فبک به لحاظ «هستی شناسی» و «انسان شناسی» و «معرفت شناسی» از نظر پایه گذار این برنامه یعنی متیو لیپمن ، تبیین گردد. نتیجه این که از نظر لیپمن پیش فرض فبک از جهان هستی دیدگاهی رئالیستی است که در آن ، جهان رو به تکامل دارد و انسان خردسال به تأثیر از نظریه پراگماتیستی جان دیویی و نظریات روانشناختی ویگوتسکی دارای قابلیت فلسفه ورزی است و این استعداد از همین دوران کودکی باید پرورش بیابد و معرفت مورد نظر فبک همان باور صادق موجه است که با افزایش تعامل کودک با جهان به وسیله تجربه و تعقل در بستر اجتماع ، تکامل می یابد.
۱۶۷۸.

دیدگاه فلاسفه اسلامی در مورد تولد خود به خودی موجودات زنده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تولد خود به خودی توالد طبیعیات قدیم ابن سینا طب خلق الساعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۶۲
در طب و طبیعیات قدیم این دیدگاه پذیرفته شده بود که موجودات زنده می توانند بدون زاد و ولد، مستقیما از طریق امتزاج عناصر چهارگانه و دریافت صورت از مبادی خود پدید بیایند. بر این اساس معتقد بودند که برخی از حیوانات می توانند از جمادات و یا از بدن انواع دیگری از موجودات زنده پدید بیایند که از نظر نوع با آنها متفاوت هستند. به عنوان مثال از گِل و لای، موش و از یونجه، عقرب و از گوشت فاسد شده، مگس پدید می آید. این نوع پدید آمدن جانداران را «تولد» نامیده اند که در مقابل «توالد» قرار دارد که ناشی از فعالیت قوه مولده موجودات زنده است. این دیدگاه که در آثار ارسطو نیز مطرح شده است، مورد پذیرش ابن سینا بوده و پس از وی نیز در میان فلاسفه اسلامی رواج داشته است. این دیدگاه کاربردهای مختلفی در فلسفه اسلامی داشته است که عبارتند از: 1. تخیلی نبودن داستان های سلامان و ابسال و حی بن یقظان؛ 2. تبیین نحوه پدید آمدن موالید ثلاث (جماد، نبات و حیوان) بر روی کره زمین؛ 3. دیدگاه مکمل بر نظریه دور و کور؛ 4. تبیین نحوه حفظ انواع؛ 5. مثالی از امور اتفاقی؛ 6. دلیلی بر وجود عقل مفارق؛ 7. شاهدی بر قابل تحقق بودن برخی از وقایع نادر دینی؛ 8. شاهدی بر امکان معاد. دیدگاه تولد خود به خودی موجودات نهایتا در زیست شناسی جدید در قرن نوزدهم توسط آزمایش های لویی پاستور ابطال گردید. در این مقاله با تجزیه و تحلیل مبانی و دلایل پذیرش این نظریه، کاربردهای آن در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
۱۶۷۹.

مواجهه با نظریه تکامل داروین در ایران: روایت مارکسیست ها در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انتخاب طبیعی سوسیالیسم مارکسیسم ماتریالیسم داروینیسم عصر پهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
نظریه تکامل داروین و نظریه تکامل اجتماعی مارکس هر دو ریشه در مدرنیته غربی داشتند. بار اصلی ترویج اندیشه داروین در ایران نیز در عصر پهلوی یکم بر عهده مارکسیست ها بود. رویکرد مارکسیست ها به نظریه تکامل داروین در این دوره ضمن شباهت هایی که با مواجهه اندیشمندان ایرانی دوره ی قاجار با نظریه تکامل داشت، اما روایت زیست شناختی دقیق تری را از نظریه تکاملی داروین ارائه می داد، به همین دلیل در طول چند دهه روایت های داروینی مارکسیستی بر جامعه فکری ایران غالب شد. با بررسی آرای تکاملیِ متفکران شاخصِ مارکسیست ایرانی ضمن اینکه در می یابیم چگونه و چرا یک نظریه علمی زیست شناسی موردتوجه احزاب مارکسیستی قرار گرفت، روندصعود و افول سیطره اندیشه های تکاملی مارکسیستی را بر جامعه علمی ایرانی نظاره خواهیم می نماییم.
۱۶۸۰.

بررسی و نقد مؤلفه های فمنیسم رادیکال براساس دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فمنیسم رادیکال علامه طباطبایی خانواده ازدواج مادری فایرستون تساوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
فمنیسم در نگاه کلی، نظریه ای است که معتقد است زنان باید در جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، به فرصت ها و امکانات مساوی با مردان دست پیدا کنند. در این نظریه با گرایش های متعددی روبه رو هستیم. فمینیسم رادیکال یکی از جنبش های موج دوم فمینیسم می باشد. فمینیست های رادیکال اموری مانند ازدواج، تولیدمثل، مادری و به طور کلی خانواده را نفی کرده و با آن به مقابله می پردازند. همچنین ازدواج را با فحشا یکسان دانسته و مادری را باری بر دوش زنان قلمداد می کنند و هدف از مادری را سرکوب زنان می دانند. در مقابل، افراد و جریان های متعددی از فلاسفه غربی یا اسلامی، مؤلفه های فمنیسم رادیکال را مورد بررسی و نقد قرار داده اند. گاهی هم نظریات ایشان می تواند به نوعی معیاری در راستای تبیین این امور باشد. در فضای اسلامی، اندیشمندان بزرگی همچون علامه طباطبایی1 ازدواج را امری فطری و طبیعی دانسته و تولیدمثل و فرزندآوری را یگانه عامل فطری ازدواج می داند. از دیدگاه ایشان، میان مادر و فرزندش رابطه ای علی و معلولی برقرار است که از واقعیت سرچشمه می گیرد، نه اینکه قراردادی و یا حاصل تعلیم و تربیت باشد. نمونه دیگری که دارای تأثیرات قابل توجه در مباحث پیش روست، نگاهی است که ایشان به مبحث "کرامت ذاتی انسان" دارند. همچنین موارد متعدد دیگری در نظرات ایشان می توان یافت که براساس آنها می توان بسیاری از مؤلفه های فمنیسم را مورد بررسی قرار داد. مقاله حاضر سعی در انجام این مهم دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان