مطالب مرتبط با کلیدواژه

نوئسیس


۱.

هوسرل اول و دوم: تطور آرای هوسرل در مورد فلسفة زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل نظریة معنا نوئما نوئسیس فلسفة زبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۲۰۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
دیدگاه ""هوسرل"" دربارة فلسفة زبان و معناداری، حداقل دو دورة متفاوت دارد. در دورة اول که گاهی رئالیسم افلاطونی نیز خوانده می شود، هوسرل نظری مشابه ""فرگه"" دارد: معنا عبارت است از یک نوع مثالی. در دورة دوم، با توجه به التفات (Intention)و ساختار آگاهی، دیدگاه او چرخشی استعلائی یافته و با استفاده از کلمة جدید نوئما، ساختاری پیجیده برای معنا پیشنهاد می کند. در این مقاله، دو دورة مذکور تشریح شده و توضیح داده می شود که در هر دو دوره، التفات و مسألة آگاهی نقش خاص خود را ایفا می کند. با تشریح این دو دوره و بررسی تشابه ها و تمایزها، مشخص می شود با وجود تغییرات زیاد آرای او، می توان یک خط سیر ثابت را در دیدگاه او پیدا کرد.
۲.

جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی شعر ساخت گرایی نوئما نوئسیس ابژة زیبایی شناختی دوفرن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۱۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
۳.

قصدیت در فراسوی ایده آلیسم و رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت آگاهی نوئسیس نوئما شهود بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۱۷
عزیمت گاه هوسرل برای برچیدن دوگانگی(سوبژه و ابژه) مندرج در سرشت سنت متافیزیک غرب ساختار استعلایی آگاهی است. از این رو بنای ذاتی آگاهی قصدیت است. قصدیت فعل آگاهی و عملی عینیت ساز است؛ یعنی با توسل به مراحل روش شناختی و نوئسیسی، ابژه هایی از جنس ادراک پدید می آید و در ساحت شناختی ذهن مندرج می شود. لذا آگاهی علاوه بر شهود حسی توان شهود ذوات را نیز دارد، از این جهت پدیدارشناسی در هوسرل  وصف بازنمایانه ندارد و توانسته نحوی ایده آلیست مبتنی بر افعال آگاهی در تقرر محتوای رئال جهان در وعاء ذهن و پهنه فهم را ارائه کند که، درک متداول از عین و ذهن را پس بزند و راه خود را برای عبور از ثنویت میان امر رئال و ایده آل بگشاید، چنانکه هر سوبژه متضمن ابژه ی خویش شود و درون ساختار استعلایی آگاهی آن را زیست کند. این نوشتار در صدد تبیین نحوه تقرر پدیدار جهان در حوزه آگاهی است وهمچنین بررسی این مطلب که فاعلیت مطلق و تقدم ذهن در مواجهه ی با جهان عینی به عنوان یگانه نهج فهم و دریافت هستی چطور می تواند عملی عینت ساز باشد؟ یعنی قصدیت، چگونه ساحت رئالیته را در ایده آلیته مستحیل و با آن یگانه می کند ؟ به بیان دیگر، قصدیت، چگونه فراسوی عین و ذهن (ایده آلیسم و رئالیسم) و در مناسبات جهت مند با آن دو مأوی می گزیند؟
۴.

جایگاه دادۀ هیولایی در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داده هیولایی نوئسیس تقویم قصدیت زمانمندی درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۶
ظریه داده هیولایی نقشی مهم در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل ایفا می کند. هوسرل، با تکیه بر این نظریه، شاکله ای دوگانه از هیولای حسی و مورفه قصدی تدارک می بیند که امکان حل مسائل بسیاری را در نظریه ادراک و قصدیت فراهم می آورد. در مقابل، برخی از پدیدارشناسان و مفسران هوسرل، ازجمله سارتر، مرلوپونتی، کوینتین اسمیث، آرون گوریچ و سوکولوفسکی، امکان و اهمیت این نظریه را زیر سؤال برده اند و به زعم خود نشان داده اند که با حذف داده هیولایی و قائل شدن به شاکله یکپارچه ای از نوئسیس ها نه تنها به نظریه قصدیت لطمه ای وارد نمی شود، بلکه پدیدارشناسی هوسرل از شر عنصری نامفهوم و گنگ که فاقد ارزش تبیینی و اعتبار شهودی است خلاص می شود. در این مقاله می کوشم نشان دهم که بدون نظریه داده هیولایی بخش مهمی از دستگاه نظری پدیدارشناسی هوسرل، ازجمله نظریه تقویم، با مشکل مواجه خواهد شد. تکیه من در پاسخ به این نقدها، بیش از همه، بر اهمیت داده هیولایی در نظریه تقویم، شأن هستی شناختی داده هیولایی به عنوانِ ابژه ای تحت مقوله صوریِ وابستگی در اونتولوژی صوری هوسرل و همچنین شأن پدیده شناختی این داده ها به مثابه موجودیت های بیگانه با اگو است.