مطالب مرتبط با کلیدواژه

مجتبی قزوینی


۱.

الهیات سلبی به مثابه مکمل خداشناسی فطری و قلبی در مدرسه کلامی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی مجتبی قزوینی مدرسه کلامی خراسان مروارید معرفت قلبی و فطری ملکی میانجی میرزا مهدی اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۳۴۷
الهیات سلبی در مقابل الهیات ایجابی مسیر متفاوتی را در خداشناسی عرضه می کند و منکر معرفت اثباتی از خداست. اما در مدرسه کلامی خراسان، الهیات سلبی نقش مکمل معرفتی ایجابی را ایفا می کند که از آن با عنوان معرفت فطری یا قلبی یاد می شود. از این رو هرچند این مدرسه الهیات سلبی را قبول دارد، اما منکر معرفت اثباتی از خدا نیست. از دیدگاه این مدرسه، انسان ها پیش از ورود به جهان کنونی، حامل معرفتی قلبی و اثباتی از خدا شده اند که البته در دنیا نوعاً از آن غافلند و فلسفه ارسال پیامبران، برداشتن حجاب غفلت و تذکر به همین فطرت و نعمت فراموش شده است. اما عقل انسان نیز می تواند پس از اثبات مبدأ جهان، از طریق تفسیر سلبی صفات الهی، به شناختی از خدا بدون تشبیه نائل آید و در واقع، خدایی را که قلباً شناخته است، با عقل توضیح دهد و منظور از مکمل بودن همین است، نه اینکه الهیات سلبی چیزی بر معرفت قلبی می افزاید. دلیل و مبنای اصلی نفی الهیات ایجابی در این مدرسه فکری، نفی تشبیه است. البته در زمینه تفسیر چگونگی مکمل بودن الهیات سلبی، اختلاف نظرهایی در میان بزرگان مدرسه خراسان وجود دارد که به وجودشناسی صفات الهی و اثبات و نفی صفت برمی گردد. در بیان دیدگاه های مطرح در مدرسه خراسان، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار این مدرسه و سه شاگرد برجسته او یعنی آیت الله مجتبی قزوینی،آیت الله ملکی میانجی و آیت الله مروارید اکتفا کرده ایم.
۲.

بررسی تطبیقی جبر و اختیار در سعادت و شقاوت از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله مجتبی قزوینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سعادت شقاوت جبر اختیار ملاصدرا مجتبی قزوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
سعادت و شقاوت از آغاز پیدایش بشر، موضوع اساسی و دغدغه اصلی او بوده است. از نظر آیت الله مجتبی قزوینی، بحث سعادت و شقاوت چنان که در فلسفه و عرفان مطرح شده، مخالف معارف قرآنی است. این درحالی است که فلاسفه ای همچون ملاصدرا که در پی سازگار کردن قرآن، برهان و عرفان اند، چنین نظری ندارند. این نوشتار درآمدی است بر بررسی دیدگاه فلاسفه در این زمینه و تجمیع نظر آیت الله مجتبی قزوینی و ملاصدرا، و گام برداشتن در مسیر ایجاد هماهنگی میان فلسفه اسلامی با معارف قرآنی. ارزیابی سخنان این دو اندیشمند در این حوزه نشان می دهد که به طور کلی آیت الله قزوینی دلایل کافی و قانع کننده ای در مخالفت با فلسفه ارائه نداده و نظر او درمورد جبرانگار بودن فلاسفه ازجمله ملاصدرا درست نیست. استاد قزوینی سعادت و شقاوت را امری اختیاری می داند، اما به طبیعت ثانویِ شقاوت و تغییرناپذیری آن قائل است. از دیدگاه او، سعادت و شقاوت در فلسفه امری جبری و تخلف ناپذیر است، اما ملاصدرا عوامل ارادی سعادت را به صراحت برشمرده و موانع دست ساز بشر بر سر راه سعادت را گوشزد کرده است.