ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۶۰۱.

تعریف سه جزئی ابن سینا از معرفت؛ عدول یا پایبندی به تعریف چهارجزئی فارابی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی تعریف معرفت یقین منطقی فارابی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
مسئله تعریف «معرفت»، از مهم ترین و در عین حال پرچالش ترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفت شناسی» است. فارابی با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناخت شناسی افلاطون، به ویژه در رساله های «تئتتوس»، «منون»، «جمهور»، «اوتیفرون» و «فایدون» معرفت ممکن و مطلوب در حوزه جهان بینی و گزاره های نظری و غیر بدیهی را «معرفت یقینی» می داند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخص» مشتمل بر چهار رکن «اعتقاد جازم صادق ثابت» است. تقریباً تمام فیلسوفان، منطق دانان و معرفت شناسان مسلمان، اعم از قدما، متأخران و معاصران تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیده اند. اما در این میان، ابن سینا با ذکر نکردن قید «صدق»، ظاهراً به ارائه «تعریفی سه جزئی» از معرفت روی آورده است. درباره وجه فقدان مقوّم «صدق» در تعریف ابن سینا از «معرفت»، به طور کلی دو فرضیه قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصه فلسفه و معرفت شناسی فرضیه دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، دست کم دو تفسیر و توجیه مطرح کرده اند. در تحقیق حاضر با قبول فرضیه دوم، دلایل سایر صاحب نظران طرح، نقد و ابطال گشته و سپس تفسیر بدیع سومی مطرح شده و با استناد به چهار قرینه از آثار خود ابن سینا، مدعای اصلی ( یعنی التزام و باورمندی ابن سینا به همان تعریف چهارجزئی فارابی و مشهور فلاسفه و صوری تلقی شدن تغییر وی به خاطر انتفای مؤلفه «صدق» در تعریف معرفت ) اثبات شده است.
۶۰۲.

از ضرورت علّی فاعلی تا تعین باوری غایت شناختی در متافیزیک اپسیلن، ثتا، لا مبدا و اخلاق نیکوماخوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دترمینیسم غایت شناختی ضرورت علی هم آیندی قوای علی علیت ذاتی و عرضی ضرورت مشروط و مطلق دُرُثِئا فرده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۴
تشتت آرای موجود در مسئله اصل موجبیت، محصول یک بعدی نبودن آثار و مسیر تفکر ارسطو است. در اخلاق نزد ارسطو به رغم وجود اصل کلی ضرورت، اما به اصل موجبیت به نحو متفاوتی از آثار منطقی، فیزیکی و متافیزیکی پرداخته شده است. فصل سوم از دفتر ششم متافیزیک بیانگر آن است که اگر پیدایش هر چیز به ضرورت نباشد، آن گاه مبادی و عللی وجود دارند که بدون قرار گرفتن در معرض سیر معیّن تکوین یا تباهی پدید می آیند و از میان می روند. ضروری نبودن همه امور سبب گشته برخی علل و مبادی، فاقد قوه یا دونامیس به عنوان شرط لازم پیدایش و زوال باشند، و از این رو پیدایش آنها اتفاقی باشد. نقشه راه نفی ضرورت اکید و مطلق در درون و ذات سلسله علّی، توسل به امکان وجود چیزها یا رخدادهای عرضی و اتفاقی است. ارسطو به این منظور، راهبرد ضرورتِ وجود علل عرضی و اتفاقی یا به اظهاری «ضرورت امر غیرضروری» را پیش می گیرد. پیشامد اتفاقی نیز برای حصول غایتی است و به زعم فرده از دایره پیش بینی قطعی خارج نیست. در این مقاله سعی بر تصویر سهم هر یک از علل فاعلی و غایی در ساختار علّی واقعیت از مجرای ضرورت علّی خواهد بود. نسبت میان علیت فاعلی و ضرورت و نیز مفهوم ضرورت علّی فاعلی در متافیزیک ارسطو بر اساس مفهوم قوای علّی قابل فهم است. اگر سلسله علّی را از آینده به گذشته تحلیل کنیم، غایتی که هنوز محقق نگشته، به حکم علیت غایی و تأثیر علّی، رویدادهای پیشین گذشته در سلسله علّی را به نحو متقن و پیش بینی پذیری موجَب و ضروری می کند. مآلاً در صدد اثبات آنیم که تفسیر فصل سوم متافیزیک اپسیلن با هر دو تحلیل ضرورت علل فاعلی و غایی بر اساس مفروضات متفاوت، سازگار است و چه استدلال هایی له جبر غایت شناسانه از جمله تقلید صناعت از طبیعت، ممکن اند.
۶۰۳.

کاربست معیار فبک در داستان «کلاغ ها»، اثر نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه فلسفه برای کودکان فبک داستان «کلاغ ها»ی نادر ابراهیمی بسندگی ادبی بسندگی فلسفی بسندگی روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۲
فلسفه برای کودکان (فبک)، از برنامه های تحول گرای تعلیم و تربیت است که در اوایل دهه 1970، به کوشش متیو لیپمن طراحی شد. در این برنامه مهارت های اندیشه ورزی، از سنین پایین و در قالب داستان هایی خاص، به کودکان آموخته می شود تا در موقعیت های پیچیده زندگی فردی و اجتماعی، یاریگر آنان باشد. در این پژوهش که هدفی کاربردی و روشی توصیفی- تحلیلی دارد، داستان «کلاغ ها»ی نادر ابراهیمی، با معیار فبک (بسندگی ادبی، فلسفی و روان شناختی)، بررسی و تحلیل شده است. نتیجه این که: داستان از نظر شخصیت و شخصیت پردازی، صرف نظر از معایبی جزیی، مناسب است. پی رنگی منسجم و جذاب؛ اما همراه با ضعف گره گشایی دارد. داستان کلاغ ها برای مخاطب باورپذیر می نماید. زبان آن روان، گیرا و امروزی و متناسب با سطح فهم گروه سنی «ج» است. مفاهیم و موضوعات درخوربحث بسیاری در موقعیت های گوناگون داستان مشاهده می شود. از بین درون مایه های سه گانه آن، دو مورد تلقینی صریح دارد و مورد دیگر غیرتلقینی است. داستان کلاغ ها، از موقعیت های چالشی فراوان و قابل تعمیم به زندگی واقعی مخاطب برخوردار است. گفت وگوهای تقابلی و مباحثه محور پُرشمار دارد که بی شباهت به گفت وگوهای فبکی نیست. در داستان مفاهیم و موضوعاتی برای گروه های سنی «ب»، «ج» و «د» وجود دارد. در هر سه بسندگی داستان، ضعف هایی هست که آن را نیازمند بازنویسی کرده است.
۶۰۴.

تبیین فلسفی کسام از ذهنیت افراطی؛ ارزیابی با تمرکز بر گروه فرقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افراط گرایی ذهنیت افراطی خلوص التقاط مفاهیم وابسته به پاسخ فرقان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۷۷
در سال های اخیر، فیلسوفان تا حدی متاثر از کتاب افراط گرایی یک تحلیل فلسفی به بحث از افراط گرایی پرداخته اند. ما با تمرکز بر یک نمونه افراط گرایی ایرانی، یعنی گروه فرقان، به معرفی و ارزیابی ادبیات شکل گرفته در این حوزه فلسفی نو، به ویژه رویکرد کسام، خواهیم پرداخت. در بخش نخست، ضمن معرفی بخش هایی از تبیین کسام از افراط گرایی می کوشیم نشان دهیم این تبیین چه کمکی به فهم بهتر افراط گرایی فرقان می کند. در پرتو تبیین او روشن خواهد شد که فرقانی ها نه تنها افراط گرایان روشی بودند، بلکه ذهنیتی افراطی نیز داشتند. در بخش دوم، با التفات به نمونه فرقان، نشان می دهیم تبیین کسام با چالشی مهم روبه رو است؛ کسام یکی از مولفه های ذهنیت افراطی را خلوص گرایی می داند، در حالی که فرقانی ها در مقام گروهی افراطی، التقاطی بوده اند. ما در ادامه بخش دوم می کوشیم با تحلیل مفهومی-زبانی خلوص و خلوص گرایی به این چالش پاسخ دهیم و تبیین کسام را از این جهت بهبود بخشیم.
۶۰۵.

واکاوی تأثیر جنسیت دراستکمال و سعادت نفس از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استکمال نفس سعادت نفس جنسیت ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۸
هدف از این مقاله بررسی تأثیر جنسیت در استکمال و سعادت نفس از منظر ملاصدرا باروش تحلیل آثار فلسفی اوست. بحث از جنسیت مورد دغدغه ملاصدرا نبوده است و تنها مواردی که در آثار وی به مباحث جنسیت اشاراتی غیر مستقیم دارد بحث جایگاه ذکورت در نفس و یا ذکر زنان د ربرخی مباحث به عنوان نمونه و شاهد مثال است. اما قواعد علم النفس فلسفی حکمت متعالیه ، مجال خوبی را در جهت تبیین تأثیر جنسیت در نفس و مباحث پیرامون آن از جمله استکمال و سعادت پیش می نهد. وی استکمال نفس را در گرو کمال عقل اعم از نظری و عملی می داند و سعادت انسان در گرو رسیدن به غایت عقل نظری است. بررسی قواعد حکمت متعالیه از جمله حرکت جوهری اشتدادی ، تأثیر و جایگاه بدن در نفس،سیر اشتدادی نفس از ماده به سمت تجرد و تأثیرکسب و تعلیم در اشتداد عقلی ، می تواند محل نظریه پردازی در مورد بحث نوپدید جنسیت باشد. بررسی نشان می دهد به حکم قواعد مذکور،جنسیت در فرایند استکمال نفس، مؤثر است لیکن در مراحل عالی استکمال یعنی وصول نفس به فعلیت تام عقلانی ، همه تعینات از جمله جنسیت محو می شوند .همچنین این حقیقت که نفس در اثر ادراکات متفاوت و اعمال متفاوت ، واجد هویت های متفاوت می شود نشان می دهد جنسیت به عنوان ظرفیتی که تأثیر قابل ملاحظه ای در این تفاوت ها دارد در فرایند استکمال نفس و وصول آن به سعادت، می تواند نقش جدی داشته باشد.
۶۰۶.

حجیّتِ دلیل و تقلید در منطقِ روان شناختیِ میرزایِ قمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میرزای قمی منطقِ روان شناختی حجیت ظن دلیلِ منطقی نقدِ منطقِ ارسطویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
تبیینِ میرزایِ قُمی درباره یِ دلیلِ عملی از سه جهت حائزِاهمیت است: (1) او از جدی ترین منتقدانِ منطقِ ارسطویی و نحوه یِ دلیل آوری در این منطق به حساب می آید و راهِ متفاوتی را از مدافعانِ این منطق پیموده است. (2) منطقِ حاکم بر اندیشه یِ میرزایِ قُمی یک منطقِ روان شناختی به حساب می آید. و (3) با ارائه یِ تبیینِ متفاوت از سرشتِ دلیل، تقلید را نوعی از دلیل به حساب می آورد و بابِ استناد به تقلید را در امورِ عملی می گشاید. در این پژوهش موضعِ میرزایِ قُمی درباره یِ دلایل به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که میرزایِ قُمی هر امرِ اقناع آور را دلیل می داند. میرزا با فرارَوی از صورت گرایی در منطقِ ارسطویی، به تکثّرِ صورت در استدلال باور دارد و معتقد است که نحوه یِ التفاتِ مجتهد، صورتِ استدلال را به نحوِ پسینی معیّن می سازد؛ بنابراین به نحوِ پیشینی، نمی توان هیچ صورتی را نمی توان به عنوانِ صورتِ استدلال پذیرفت. به باورِ میرزا، یقینِ منطقی وجود ندارد و یقینِ منطقی نیز نوعی یقینِ روان شناختی است. اگر یقین یک سره امری روان شناسانه باشد، سه لازمه پدید می آید: (1) تمایزی بینِ ظنِ خاص و ظنِ عام از بین می رود و همه یِ ظنون به یک سان معتبر می شوند. ازاین رو، (2) در اعتباربخشی به ظنون، تفاوتی وجود ندارد که از چه منبعی برآیند؟ و (3) تقلیدِ اقناع آور ازنظرِ معرفت شناسانه هیچ تفاوتی با یقینِ روان شناسانه ندارد و بل که تقلید قِسمی از یقین به حساب می آید؛ ازاین رو (4) در امورِ عملی می توانیم از تقلید بهره گیریم.
۶۰۷.

تبیین ملال اهریمنی از منظر سورن کرکگور و نقد و ارزیابی راهکارهای اخلاقی اجتناب از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملال آکدیا زیباشناسی حالت ملال اهریمنی بازنگری شاعرانه تجربیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
ملال یا فقدان جذابیت تجربیات زندگی یکی از رنج های اجتناب ناپذیر نوع بشر از ابتدای تاریخ تاکنون بوده که با انقلاب صنعتی و مدرنیسم تشدید شد. در این میان اندیشمندان مختلف تلاش نموده تا چرایی و چگونگی این پدیده و راه غلبه بر آن را تبیین نمایند. راه حل های مدرن بر پناه بردن به صنعت مُد و سرگرمی، تنوع بخشی به تجربیات و ایجاد تغییرات عینی و خارج از وجود فرد برای رهایی از ملال تأکید دارند؛ اما سورن کرکگور با انتقاد از راهکارهای مدرن و سکولار معتقد است ملال غیر از بیکاری و صورتی از آکدیا است که نشانه ی عدم توجه فرد به خدا در انجام وظیفه دینی است. از نظر کرکگور ملال اهریمنی و نتیجه انتخاب زندگی لذت گرایانه ی استحسانی یا اخلاقی است و راهکار اجتناب از آن انتخاب زندگی دینی و خودسازی از طریق تمایل به ایجاد ملکات اخلاقیمثبت مانند صبر، استقامت، امید، ایمان، عشق و شادی است. همچنین راهکار دیگر او برای اجتناب از ملال اتخاذ یک نگاه سابجکتیو، زیباشناسانه و انتزاعی به پدیده های عالم است. از نظر اوراهکارهای مدرن به واسطه ی تحلیل و تعلیل نادرستِ حسِ ملال، فرد را به تلاشی بی پایان برای تغییر محتوای دنیای بیرونی اش سوق می دهند. غافل از آنکه ریشه ی حل مسئله تغییر دنیای درونی از طریق اتخاذ نگاه زیباشناسانه و بازنگری شاعرانه ی تجربیات است.هدف این پژوهش تبیین، نقد و بررسی دیدگاه کرکگور در باب ملال به عنوان یک راهکار همسو با نگاه دینی است. همچنین تاکنون هیچ پژوهشی به زبان فارسی در تبیین دیدگاه بدیع کرکگور در باب ملال انجام نشده و آگاهی از آن می تواند راهکاری جدید در مواجهه با این چالش به ما عرضه بدارد.
۶۰۸.

ارزیابی اصل «تقدم وجود بر ماهیت» در انسان شناسی سارتر با تکیه بر فلسفه صدرایی و اندیشه شهید بهشتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تقدم وجود بر ماهیت اِگزیستانسیالیسم سارتر آزادی انسان فلسفه صدرایی شهید بهشتی اختلاف نوعی انسان ها فطرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
تطبیق اصالت وجود در فلسفه اگزیستانس و حکمت متعالیه، یکی از موضوعات جذاب برای پژوهشگران بوده است. اما پژوهش حاضر با تمرکز بر اصل تقدم وجود بر ماهیت یا همان اصالت وجود در فلسفه ژان پل سارتر، به بعد انسان شناسانه این دیدگاه می پردازد و به جای تطبیق محض، داوری و ارزیابی این دیدگاه را در پارادایم حکمت صدرایی با نگاهی بر آثار شهید بهشتی، بر عهده دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد «تقدم وجود بر ماهیت» صرفاً مشترک لفظی میان فلسفه سارتر و فلسفه صدرایی است، اما با این حال بخشی از مضامین اثبات شده در انسان شناسی سارتر، که خود حاصل اصل مزبور است، مورد تایید حکمت متعالیه نیز می باشد. مهم ترین شباهت های این دو دستگاه فکری، انعطاف پذیری ماهیت انسان و اختلاف ماهوی افراد بشر نسبت به یکدیگر است. از طرف دیگر مهم ترین تفاوت ها نیز تعریف ناپذیری بشر، نفی فطرت و آزادی انسان از اراده الهی در انسان شناسی سارتر و خلاف همین موارد در انسان شناسی صدرایی و شهید بهشتی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، پس از تبیین اصل تقدم وجود بر ماهیت در اندیشه سارتر با تمرکز بر انسان شناسی وی، به نقد آن در چهارچوب فلسفه صدرایی و بررسی نقاط مشترک و متفاوت می پردازد.
۶۰۹.

Science, Common Sense and Reality?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: scientific realism Common sense Eddington Kuhn van Fraassen

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
This paper advocates a realist position with respect to science and common sense. It considers the question of whether science provides knowledge of reality. It presents a positive response to that question. It rejects the anti-realist claim that we are unable to acquire knowledge of reality in favour of the realist view that science yields knowledge of the external world. But it remains to be specified just what world that is. Some argue that science leads to the rejection of our commonsense view of the world. If so, the world about which science informs us is not the world of common sense. Common sense is “stone-age metaphysics”. It is false theory inherited from our primitive ancestors that is to be eliminated in favour of science. Against such an elimination of common sense, it is argued that science both preserves and explains our commonsense experience of the world. Science may well lead to the overthrow of some of our most deeply held beliefs. But common sense reflects a more basic and durable level of experience. Commonsense beliefs are well-confirmed beliefs that are vindicated by their role in successful practical action each and every day. Common sense provides a firm basis on which to base a realist philosophy of science.
۶۱۰.

تبیین و بررسی مبانی معرفت شناختی مشاوره فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره فلسفی معرفت شناسی جهان بینی مراجع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف: این پژوهش با هدف تبیین و بررسی مبانی معرفت شناختی مشاوره فلسفی صورت گرفت. روش پژوهش: از آنجا که هدف پژوهش گر توسعه دانش نظری در یک زمینه خاص تحت عنوان مشاوره فلسفی است نوع این پژوهش از حیث هدف، نظری یا بنیادی و از لحاظ رویکرد، کیفی و فلسفی می باشد. جهت جمع آوری داده ها و به منظور نیل به اهداف پژوهش به اقتضای سؤالات پژوهش و به منظور پاسخ به سؤالات از روش های متنوعی بهره گرفته شد. عمده ترین روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی است. بدین منظور برای تبیین سؤال پژوهش از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری و مفهوم پردازی استفاده گردید. یافته ها: در مشاوره فلسفی کسب معرفت دستاوردی انسانی است که در نتیجه ساخت معانی و ارزیابی واقعیت های انسانی بدست می آید. از این رو موضوع معرفت انسان است و معرفت انسانی همواره می تواند از نو مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد. این رویکرد بر هفت بنیان معرفتی شامل: تفکیک ناپذیری معرفت و هستی آدمی، معرفت اصیل در برابر معرفت کاذب، ماهیت تجربی و میان فرهنگی معرفت، فراتر رفتن از معرفت گفتمانی و تحول بنیادین مراجع، معرفت بی واسطه و انتقادی، بی طرفی مشاور در فرایند کسب معرفت و آگاهی به خویشتن استوار است. مهمترین منبع کسب معرفت در مشاوره فلسفی حواس هستی شناسی و مهمترین ابزارهای کسب معرفت دیالوگ، منطق صوری، پدیدارشناسی، بررسی و تحلیل تجارب مراجعان و تجزیه و تحلیل زبان تلقی می گردد.
۶۱۱.

از میان برداشتن تمایز وجود ذات در جهان اسلام (سلسله مراتب شهودی انوار در نظر سهروردی)

کلیدواژه‌ها: سهروردی وجود ماهیت ذات نور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۵
تمایز میان وجود و ذات در ممکن الوجودها یکی از آموزه های مبنایی فلسفه سده های میانه است. متفکرانی چون ابن سینا و آکوئیناس با تکیه بر آراء متقدمان نوافلاطونی، درباره این تمایز به بحث پرداخته اند. با این حال، [سهروردی] یکی از فلاسفه اسلامی که تأثیر بسزایی در گسترش گفتمان فلسفی در ایران داشت، دیدگاه مشائی سنتی درباره حقیقت [اشیاء] را برهم زد و ماهیت هستی شناسانه وجود را مورد مناقشه قرارداد. سهروردی از طریق نقد مفهوم مشائی وجود، نشان داد که این تمایز نامرتبط با مباحث مابعدالطبیعی است و در عوض باید بر شهود ماهوی/ذاتی از «سلسله مراتب انوار» تکیه کرد. [در این مقاله] تشریح خواهم کرد که چرا سنت [فلسفه اسلامی] متأخر از خوانش اشتباه ذات باورانه سهروردی حمایت کرده اند و این فرضیه را مطرح کرده ام که شاید دلیل این امر، تفسیر افلاطونی از شهود ذاتی باشد که سهروردی آن را به تفصیل شرح داده است. فیلسوفان متأخر در سنت [فلسفه] اسلامی روش شناسی را با توصیف حقیقت اشتباه گرفته اند.
۶۱۲.

توجیه باور دینی با استفاده از تجارب نزدیک به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تنوع تجربه دینی تجارب نزدیک به مرگ توجیه باور دینی معرفت شناسی باور دینی اثبات وجود خدا زندگی پس از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
یکی از بحث هایی که حول موضوع تجربه دینی در فلسفه دین شکل گرفته این است که آیا می توان از تجربه دینی برای توجیه باورهای دینی استفاده کرد یا خیر. گرچه در این پرسش عنوان باور دینی می تواند باورهای متنوعی را در بر بگیرد ولی معمولاً این بحث به اثبات وجود خدا بر اساس تجربه دینی منحصر شده است. این بدان دلیل بوده که متعلَق تجربه دینی معمولاً وجود مطلق پنداشته شده است و یا کسانی که این تجارب را دسته بندی کرده اند صرفاً به نوع خاصی از تجارب نظر داشته اند. اما اگر به تنوع تجارب دینی و تنوع متعلَق این تجارب توجه شود، می توان از این تجارب برای توجیه باورهای دینی دیگری چون ماوراء طبیعت، زندگی پس از مرگ، جهان آخرت، تجسم اعمال و ... استفاده کرد. باورهایی که آنها هم در منظومه باورهای دینی به نوبه خود مهم هستند و بعضی از آنها می توانند در نهایت بر اساس استدلال های چندی توجیه کننده باور به خدا هم باشند. در این مقاله می خواهیم بر اساس تنوع تجارب دینی نشان دهیم که این تجارب می توانند توجیه کننده باورهای دینی مختلفی باشند. برای این منظور از تجارب نزدیک به مرگ که خود می توانند نوعی تجربه دینی تلقی شوند کمک خواهیم گرفت و نشان خواهیم داد اگر قرار باشد از تجارب دینی برای توجیه باور دینی استفاده شود این تجارب مزایای مهمی نسبت به تجربه وجود مطلق دارند.
۶۱۳.

بازنمایی در فیلم برمبنای نظر مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر فیلم بازنمایی واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۴
نسبت میان واقعیت و سینما در نظریه پردازی درباره سینما، جایگاه ویژه ای را ازآنِ خود کرده است. براساس تبیین برخی از نظریه پردازان، واقعیت سینمایی اعتبار خود را از سازوکار ذهن دریافت می کند. در نظر برخی دیگر، این واقعیت بیرون است که بدیلِ سازوکار ذهن می شود. می توان گفت رابطه میان سینما و واقعیت به عنوان رابطه ای در نظر گرفته می شود که در آن، سینما وظیفه ای مهم بر عهده دارد: مشخص کردن جایگاه دلالت های سینمایی، به عنوان سازوکارهای سینمایی که ازسویی می توانند جایگاه مدلول خود را در عالم بیرون کسب کنند و یا می توانند مدلولی داشته باشند که جایگاه خود را این بار، در ذهن، تثبیت می کنند. در این پژوهش تلاش شد با تبیین رابطه میان فیلم و واقعیت در نظریات سینمایی و رابطه آن با بازنمایی، تمایز آثار سینمایی به بحث گذاشته شود و دسته بندی خاصی براساس بازنمایی برمبنای اندیشه هایدگر ارائه شود (هایدگر خود از تمایزی یاد می کند که هنر بزرگ را می سازد)؛ اینکه اثر سینمایی را چگونه می توان براساس بازنمایی و آشکارگی حضور زمین در کار هنری مورد توجه قرار داد. به این منظور و در ادامه پژوهش، برخی آثار سینمایی، متناسب با جایگاه بازنمایی در دیدگاه هایدگر در سه گروه متمایز بازنماگرا ، فرابازنماگرا و نابازنماگرا واکاوی شد. در میان این آثار، فیلم درباره بی کرانگی اثر روی اندرسون، به عنوان اثر نابازنماگرا، حضور زمین در کار هنری را آشکار می کند.
۶۱۴.

طرح و بررسی برخی از مسائلِ اخلاقیِ هوش مصنوعی در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی اخلاق هنر یادگیری ماشین اخلاق هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مسائل اخلاق هوش مصنوعی در حوزه هنر است. به این منظور، با تکیه بر فلسفه و اخلاق هوش مصنوعی، موضوعات اخلاقی که می تواند در حوزه هنر تأثیرگذار باشد، بررسی شده است. باتوجه به رشد و توسعه استفاده از هوش مصنوعی و ورود آن به حوزه هنر، نیاز است تا مباحث اخلاقی دقیق تر مورد توجه پژوهشگران هنر و فلسفه قرار گیرد. برای دست یابی به هدف پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، مفاهیمی همچون هوش مصنوعی، برخی تکنیک های آن و موضوعات اخلاقی هوش مصنوعی در هنر تبیین و بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد موضوعات اخلاقی همچون حریم خصوصی و نظارت، دستکاری در رفتار، تاری و شفافیت، سوگیری در تصمیمات سیستم، و اتوماسیون و اشتغال حوزه هنر قابل بررسی است. این موضوعات اخلاقی، گاهی درتقابل و گاهی در ارتباط مستقیم و هم سو با یکدیگر قرار دارند. بررسی ها نشان می دهد پاسخ به پرسش های اخلاق هوش مصنوعی در حوزه هنر، نیازمند پاسخ به پرسش های اخلاقی به صورت عام در هوش مصنوعی است.
۶۱۵.

Does Kantianism Imply Some Sort of Conceptual Creationism?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Concept intuition Kant Mind understanding sensibility World

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
I argue in the essay that the conceptualist understanding of the mind-world relation ultimately leads to the kind of view that Panayot Butchvarov calls conceptual or linguistic creationism. According to this view, “there is nothing we have not conceptualized”. In addition to being an antithesis of metaphysical realism, which maintains that there is a reality independent of us, the term refers to the kind of thinking that sees human cognitive experience (and reality itself) as thoroughly constituted according to our concepts. While it might be easy to attribute this kind of position to Kant as well, especially when read through a conceptualist lens, I argue that such a position is not in accord with Kant’s philosophical intentions. Using the Deduction and Schematism chapters of the Critique of Pure Reason as examples, I also argue that on the conceptualist understanding of the mind-world relation too much is read into Kant’s idea that sensibility and understanding must be cognitively compatible with one another.
۶۱۶.

خداباوری و انگاره های ضد شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم شناختیِ دین ابزارهای شناختی باورهای تأملی شهودهای ناخودآگاه روش شناسی دین پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
علم شناختیِ دین با رویکردی علمی به دنبال یافتنِ تبیین های علّی درباره منشأ، رواج و انتقال باورهای دینی است. یکی از باورهای مرتبط با حوزه دین، باور به مفاهیم ضدشهودی است. مفاهیم ضدشهودی، مفاهیمی هستند که با شهودهای معمول انسانی همخوانی ندارند. این مفاهیم، اگر انسجام شناختی را از بین نبرند، موجب ماندگاری و انتقال باورهای دینی در مقایسه یا سایر باورها می شوند. لذا، ضدشهودی بودن نقش مهمی در فهم دین ایفا می کند. به رغم جایگاه مهم مفاهیم ضدشهودی در علم شناختیِ دین، معتقدیم در کاربست این مفاهیم ابهامات و اِشکالاتی وجود دارد که اگر به درستی تبیین و تصحیح نشوند در پذیرش و تثبیت باورهای خداباورانه خلل ایجاد می کند: ۱. ناتوانیِ فرابازنمایی در حل مشکل تمایز میان باورهای ضدشهودیِ دینی و سایر مفاهیم ضدشهودی، ۲. تأکید صرف بر ساختار شناختی و عدم توجه به نقش تربیت و فرهنگ در شناسایی مفاهیم ضدشهودی، ۳. ابهام در نقش تبیینیِ مفاهیم ضدشهودی، ۴. ناهمخوانیِ تحلیل برخی مفاهیم ضدشهودی مانند خدا با آموزه های رسمی ادیان. در پایان، دو انتقاد بر رویکرد شناختی به دین مطرح می کنیم: ۱. عدم توجه به شهودهای خودآگاه، ۲. به نظر با تبیین صرفاً طبیعیِ باورها در نظام شناختی، عوامل انسانی جای عوامل فراطبیعی را بگیرند، اما آمارها چیز دیگری نشان می دهند. هدف این نوشتار، تحلیل و نقد کاربست مفاهیم ضدشهودی در علم شناختیِ دین است.
۶۱۷.

Investigating the functions of intellect and their application in the births of Islamic philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Philosophical Intellect Function of Intellect argument Islamic philosophy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
The functions of the intellect - which is one of the topics raised in the field of epistemology - are the activities and effects that the intellect performs in acquiring knowledge and recognizing objects and facts. The purpose of this research is to know the various functions of philosophical intellect and their application in the births and innovations of Islamic philosophy. This article has been made using analytical and argumentative strategies and document methods, logical and syllogistic analysis. The functions of intellect in philosophy should not be considered exclusive to its argumentative function. Philosophical intellect has various functions, and in order to know the differences of Islamic philosophy from other philosophical schools and to continue the growth of Islamic philosophy, we must pay attention to all these functions. The functions of philosophical intellect include imaginations perception, finding universal concepts, dividing concepts; combining concepts; making new concepts; building coherence between related objects, imaginations or affirmations; to affirm; questioning; description; explanation; interpretation; analysis; reasoning; ideation; theorizing; And the criticism that the application of the mentioned functions in Islamic philosophy has led to many births, such as the presentation of some divisions of existence by Islamic philosophers, the conceptualization of the perpetual origination by Mir Damad, the presentation of the problem of mental existence byFakhr al-Din al-Razi, a new reading of Plato's political philosophy by Farabi, the analysis of how existence Generalities by Avicenna, evidences proving the originality of existence, the supreme spacious of energy by Allameh Tabataba'i, Suhrawardi's illuminated metaphysical theory, etc.
۶۱۸.

واکاوی دیدگاه سهروردی در باب مسئله اصالت وجود یا ماهیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اصالت ماهیت اعتباریت وجود اصالت وجود وجود نور ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
بنا بر نظر مشهور سهروردی معتقد به اصالت ماهیت بوده و این امر هر چند نه با عنوان نزاع اصالت یا اعتباریت وجود و ماهیت به همان شکلی که در زمان ملاصدرا و متاخرینِ از ایشان مطرح بوده است لکن با مفاهیمی که روح همین نزاع بر آن حاکم بوده، نزد ایشان مطرح بوده است که در آثار برجسته ی این فیلسوف قابل رهگیری است. در این مقاله سعی شده است با خوانشی دوباره بر مبنای آگاهی پیشینی سهروردی از مسئله اعتباریت وجود در آراء فلاسفه پیش از خود و نیز لوازم پسینیِ ضروری دفاع از اعتقاد به اصالت ماهیت در شکل گیری اعتقاد به اعتباریت وجود و پیامدهای آن، به ارزیابی آراء ایشان پرداخته و حقیقت معنای این گرایش با توجه به تعاریف موجود در کلمات او و همچنین کلمات بزرگانی چون ملاصدرا تبیین شود. در پایان ریشه های حقیقی قابل بیان نزاع او با قائلان به اصالت وجود واکاوی و تفاوت در نظام فکری و اصطلاحی فلسفه اشراق با فلسفه مشاء و همچنین عدم التفات و توجه به تفاوت "معنای مصدری" و "معنای اسمی" وجود به عنوان کلید حل مشکل بیان می گردد.
۶۱۹.

تأملی در نسبت میان معماری فضای مجازی و ارزش های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معماری فضای مجازی اخلاق دیجیتال لسیگ اسپینلو فلوریدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۸
مسئله مقاله حاضر این است که آیا می توان بدون ارجاع به اخلاق، و صرفاً بر اساس معماری فضای مجازی، به تنظیم گری رفتار کاربران پرداخت؟ در این راستا سه رویکرد مورد طرح و بررسی قرار می گیرد: 1- کفایت معماری یا کد فضای مجازی، بدون نیاز به اخلاق 2- تبعیت کد از اصول اخلاق 3- ضروت اخلاق سخت (قبل از معماری فضای مجازی) و اخلاق نرم (بعد از معماری). در این زمینه به دیدگاه های لارنس لسیگ (رویکرد اول)، ریچارد اسپینلو (رویکرد دوم) و لوچانو فلوریدی (رویکرد سوم) پرداخته می شود. چنانکه نشان داده می شود برای ارزیابی رویکردهای مزبور، باید دو معیار «مقبولیت نظری» (این الزام که دیدگاه مختار باید در ذیل فلسفه اخلاق و بر اساس نظریه های اخلاقی، قابل دفاع باشد) و «قابلیت فناورانه» (این الزام که دیدگاه مختار باید در ذیل مهندسی و از نظر عملیاتی و اجرا، قابل تحقق باشد) را مورد توجه قرار داد. بر این اساس، از یک نگاه تلفیقی دفاع می شود که از جنبه عملیاتی، مبتنی بر معماری (یا کد) فضای مجازی است که در اختیار متخصص فنی (شامل برنامه نویس یا مهندس سخت افزار و ...) است ولی از جنبه نظری، هم وابسته به اصول اخلاقی (اخلاق سخت) و هم متکی به قضاوت های اخلاقی موردی متخصصین (اخلاق نرم) است.
۶۲۰.

وجود رابط معلول از دیدگاه صدر المتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وجود رابط معلول علیت سنخیت وجود مستقل صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۷۱
نظریه وجود رابط معلول از ابتکارات و مهم ترین مبانی صدرالمتألهین است. او در این نظریه با نفی کثرت از وجود و ارجاع آن به شئون وجود، به وحدت شخصی وجود و کثرت شئون وجود می رسد. البته درک عمیق این نظریه دشوار است و برای جلوگیری از هرگونه سوءبرداشتی باید دقت کنیم که نظریه وجود رابط و نتیجه آن، که وحدت شخصی حقیقت وجود است، نه مستلزم انکار مخلوقات و ممکنات است و نه مستلزم این است که واجب بالذات در ممکنات حلول کرده باشد. صدرالمتألهین در این نظریه درصدد اثبات این مدعاست که وجود معلول نه عینِ حقیقتِ وجودِ علت است و نه مستقل و منفکّ از آن، بلکه حقیقتی است بین آن دو امر، اما این مستلزم این نیست که وجود معلول هم حیث وابستگی و هم حیث استقلال داشته باشد. اساساً در حیطه وابستگی معلول به علت، وجودی نداریم که از جهتی وابسته و از جهتی مستقل باشد؛ همان طور که مستقل یعنی مستقل مطلق نه مستقل نسبی؛ چراکه در فلسفه، وجود یا وابسته محض است یا مستقل محض. درنتیجه از منظر صدرالمتألهین، وجود معلول (ممکن) نسبت به وجود علت (واجب) ربط محض اند و هیچ نحو استقلالی ندارند و تنها واجب است که مطلقاً مستقل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان