حنیف امین بیدختی

حنیف امین بیدختی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

افلاطون پژوهیِ فریدریش شْلِگِل: بیانِ امرِ نامتناهی در افلاطونِ رُمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون پژوهی افلاطونِ رمانتیک امرِ نامتناهی آیرونی تاریخ بنیادی آموزه های نانوشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
افلاطون پژوهی در اواخرِ قرنِ هژدهم و اوایلِ قرنِ نوزدهم دستخوشِ تغییراتِ بنیادین شد. عمده ی این تغییرات در آلمان و با محوریتِ دو افلاطون شناسِ رمانتیک، فریدریش شلگل و فریدریش شلایرماخر رخ داد. این انقلابِ نظری البته پیشتر از این دو نفر، و با کسانی چون دیتریش تیدِمان و ویلهلم گُتلیب تِنِمان، آغاز شده بود، ولی با این شلگل و شلایرماخر به اوجِ خود رسید. گرچه افلاطون پژوهیِ شلگل نزدِ معاصران اش تا اندازه ی قابلِ توجّهی زیرِ سایه ی کارِ شلایرماخر رفت، نقشِ او در شکل گیریِ افلاطونِ رمانتیک و افلاطون پژوهیِ مدرن انکارناشدنی است. این نقش با تصحیح و چاپِ مکاتباتِ شلایرماخر توسطِ دیلتای روشن شد. برای شناختنِ سرشتِ افلاطون پژوهیِ مدرن و نیز شیوه ی نگرشِ رمانتیک ها به فلسفه، شناختِ نقشِ شلگل و تأثیرِ اندیشه های افلاطون پژوهانه ی او ضروری است. نوشته ی پیشِ رو به افلاطون شناسیِ شلگل اختصاص دارد و نخستین گام در این راستا در زبانِ فارسی است. برداشتِ شلگل از افلاطون همراستا با تلقیِ او از فلسفه ی آرمانی به طورِ کلی است. در اینجا، با رجوع به مستندات، نخست نقشِ شلگل در جنبشِ افلاطون پژوهیِ رمانتیک و راه اندازیِ پروژه ی ترجمه ی همه ی نوشته های افلاطون به آلمانی بررسی و تشریح می شود. سپس به عناصرِ فلسفیِ تفسیرِ رمانتیک از افلاطونِ پرداخته می شود. این عناصر عبارتند از: اندیشه ی گسترشِ درونیِ فلسفه ی افلاطون، نادستگاه مند بودنِ فلسفه ی افلاطون، و نیز فهم ناپذیر یا بیان ناپذیر بودنِ کلّ یا واقعیت. سپس سه مساهمتِ اساسیِ شلگل در افلاطون پژوهی بررسی می شوند، که عبارتند از: برجسته کردنِ آیرونی، ارائه ی نظریه ای برای ترتیب و تعیینِ اصالتِ محاوره های افلاطون، و نیز داوری اش در موردِ «آموزه های نانوشته ».
۲.

افلاطون در آستانه دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون پژوهی آموزه های نانوشته اگزوتریک - ازوتریک فیچینو بروکر تیدمان تنمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه ارسطویی می نوشتند و نوشته های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله حاضر به موضوعِ افلاطون پژوهی تا دورانِ افلاطون شناسانِ رمانتیک می پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود اند، می کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه های افلاطون پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی شان سنگِ بنایِ افلاطون پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون پژوهی تا روزگارِ رمانتیک ها را بررسی خواهیم کرد و می کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن ها یا مدرن های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت گاه هایی شکل دهنده افلاطون پژوهیِ مدرن بوده است.
۳.

ویراست/ تصحیحِ تازه ای که تازه نیست: بررسیِ انتقادیِ واپسین چاپِ دانش نامه علایی: منطق، طبیعیّات، موسیقی، الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
در نوشته ی پیشِ رو به بررسیِ واپسین چاپِ دانشنامه ی علاییِ ابنِ سینا می پردازم که به همّتِ انتشاراتِ مولی منتشر شده است. در این راستا افزون بر تاریخچه ی چاپ و ویرایشِ دانشنامه ی علایی، و ترجمه های آن به زبان های اروپایی، تبارِ چاپیِ «تصحیحِ» منتشره ی مولی را نشان می دهم، و گوشه ای از درستی ها و نادرستی های رخ داده در کارِ خطیرِ ناشر و دیباچه نگارِ دانشنامه را گوشزد می کنم. نشان خواهم داد که چاپِ تازه حاویِ خطاهای روشی و بنیادینی است که باعث می شوند چاپِ مولی از نظرِ تصحیح و چاپ اثری ناکام باشد، و از نظرِ فلسفی مهم ترین نوآوریِ ساختاریِ ابنِ سینا را ضایع کرده باشد. خواهم گفت که دیباچه ی بلندِ دانشنامه ی چاپِ مولی هیچ پیوندی با متنِ کتاب ندارد و از نظرِ پژوهشی نیز چیزی به دانسته های پژوهشگران پیرامونِ دانشنامه ی علایی و فلسفه ی ابنِ سینا نمی افزاید. نتیجه خواهم گرفت که چاپِ انتشاراتِ مولی هیچ مزیتی بر چاپ های پیشین، که به صورتِ چاپی یا دیجیتالی در دسترسِ ابنِ سینا پژوهان قرار دارند، ندارد._x000D_ Here, I examined the most recent “edition” of Avicenna’s “Dānešnāmeh-ye ʿAlāyī” published by Mawlā Publishing house. With this aim, I provided an overview of the editorial and publishing genealogy of the Dānešnāmeh, and then of Mawlā’s edition. I considered a number of errors and shortcomings exhibited by the latter, whilst acknowledging some of its merits. Identifying certain systematic flaws in the editorial techniques that inform Mawlā’s edition, on the one hand, and a structural mistake that has entirely ruined one of the main philosophical innovations of the Dānešnāmeh, on the other hand, I detected that Mawlā’s “edition” is an unprofessional reprint of the previous editions done by Moʿīn, Meškāt and Bīneš. I observed that the long preface to the text bears no relation to the Dānešnāmeh, and provides scholars with no useful insight into either Avicennan philosophy or the Dānešnāmeh. Concluding that Mawlā’s “edition” is woefully lacking, I suggest that it has no advantage over the previous standard editions.
۴.

اهمیت تاریخی و فلسفی دانشنامه علایی و بی جایگاهی آن در ابن سیناپژوهی معاصر با نگاهی به واپسین چاپ آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا دانشنامه علایی مقولات اقسام علم ترتیب علوم اصول و مبادی علوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
اهمیت فلسفی و تاریخی دانشنامه علایی به طرز خرسندکننده ای روشن نشده است. در این نوشته می کوشم که از برخی ویژگی های فلسفی، ساختاری و تاریخی دانشنامه و جایگاه آن در میان نوشته های ابن سینا سخن بگویم. این پرسش را مطرح خواهم کرد که چرا دانشنامه از نظر درونمایه فلسفی هم نوشته ای مهم است. در این راستا، ناگزیر به جایگاه تاریخی دانشنامه اشاره خواهم کرد و خاطر نشان می کنم که می توان از آن به عنوان سنجه ای برای شناخت گسترش اندیشه های او استفاده کرد. همچنین با پرداختن  به اهمیت آموزشی دانشنامه به عنوان نوشتاری جامع در فلسفه سینوی، بر ابن سینا پژوهان به دلیل کم توجهی به این نوشتار ارجمند خرده می گیرم. خواهم گفت که این کم توجهی در واپسین چاپ دانشنامه علایی بازتاب یافته است. چرا که چاپ تازه دانشنامه از سوی انتشارات مولی مشوب به خطایی نابخشودنی است. بغرنجی این خطا را با تکیه بر دیدگاه ابن سینا پیرامون نظریه دانش و آموزش (تعلیم) مستدل می کنم. این خطا را شاهدی می گیرم بر اینکه دانشنامه چنان که باید مورد پژوهش و مطالعه قرار نگرفته است و جایی در ابن سیناپژوهی معاصر نداشته است. نشان خواهم داد که ویراست تازه اثری است ناکام، که از نظر فلسفی مهم ترین نوآوری تعلیمی و ساختاری ابن سینا را ضایع کرده است. ادعا می کنم که دانشنامه همچنان نیازمند است به ویراستی انتقادی، با بهره گیری از دانش نسخه شناسی و بر اساس نسخه های بیشتر

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان