مطالب مرتبط با کلیدواژه

بروکر


۱.

توئیتر به مثابه حوزه عمومی؛ نقش بروکرها در کاهش قطبیدگی توئیتر فارسی (مورد مطالعه: ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بروکر حوزه عمومی کنش ارتباطی توئیتر فارسی تحلیل شبکه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
اگرچه، گفت وگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکل گیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توئیتر فارسی به علت خوشه ای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفت و گو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگی ها و مشخصه های منحصربه فرد کاربرانی است که در میان قطب های اصلی شبکه توئیتر فارسی توزیع شده و کار تسهیل گری ارتباط و فراهم آوردن زمینه گفت وگو میان قطب های شبکه را انجام می دهند. برای تحقق این هدف ابتدا از طریق بهینه سازی معیار های مرکزیت، واسطه گران (بروکرها) را شناسایی و سپس با کدگذاری توئیت های آنان بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی، کردارها و گفتارهای خاص آن ها را تعیین نمودیم. در پایان و در بخش نتیجه گیری، تشابه گفتارها و کردار های بروکر ها را با نظریه کنش ارتباطی هابرماس نشان داده و استنباط نمودیم، کاربرانی ویژگی های مد نظر نظریه کنش ارتباطی را دارا هستند که در میانه جریان ارتباطی و مرتبط با سایر خوشه ها قرار دارند و در قامت واسطه گر یا تسهیل گر ارتباطی ظاهر می شوند، نه آنهایی که در خوشه های مجزا و بدون ارتباط با دیگر بخش های شبکه قرار می گیرند.
۲.

افلاطون در آستانه دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون پژوهی آموزه های نانوشته اگزوتریک - ازوتریک فیچینو بروکر تیدمان تنمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه ارسطویی می نوشتند و نوشته های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله حاضر به موضوعِ افلاطون پژوهی تا دورانِ افلاطون شناسانِ رمانتیک می پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود اند، می کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه های افلاطون پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی شان سنگِ بنایِ افلاطون پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون پژوهی تا روزگارِ رمانتیک ها را بررسی خواهیم کرد و می کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن ها یا مدرن های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت گاه هایی شکل دهنده افلاطون پژوهیِ مدرن بوده است.