مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه اولی


۱.

پیشینه تاریخی، توصیف و تبیین موضع ملاصدرا درباره چیستی فلسفه اولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا موضوع علم علم شناسی ارسطویی امور عامه فلسفه اولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۶۰۶
الگوی علم شناسی موضوع محور ارسطویی- سینوی، فلسفه اولی را بحث از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» دانسته و دو حوزه امور عامه و الهیات بالمعنی الأخص را ذیل آن علم واحد دسته بندی می کرد. با پیشرفت تاریخی علم کلام و غلبه یافتن رویکرد فلسفی در آن، مباحث دو حوزه مذکور از یکدیگر تفکیک شده و با لحاظ کردن آن ها به عنوان دو علم مستقل، به تدریج الگوهای متنوعی، یکی پس از دیگری و هریک با نقد الگوی پیشین، برای وحدت بخشی مباحث امور عامه ارائه گردید. از ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف نوآور می توان توقع داشت که در این سیر تاریخی و خصوصاً با تحولی که در محتوای فلسفه اولی ایجاد کرده طرح بدیعی نیز برای شناسایی آن عرضه کرده باشد، اما او نامنتظرانه به همان موضع ارسطویی- سینوی بازگشته است. در تییین چرایی اتخاذ این رأی، شواهد غیرمقنع و قابل دفعی وجود دارد که نشان می دهد آن موضع، حاصل اندیشه های ابتدایی – و نه نهایی– ملاصدرا بوده است. اما قابل دفاع تر است که آن موضع فلسفه شناسانه ملاصدرا با فلسفه او سازگار دانسته شده و یا اینکه با توجه به قرائن متعدد و از جمله برای حفظ ادعای انقلاب پارادایمی حکمت متعالیه نسبت به سنت های فلسفی پیشین، رخنه ای در اندیشه او محسوب گردد.
۲.

آفرینشِ جهان : تعقل یا تصادف؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش فلسفه اولی نظریه نسبیت نظریه کوانتوم جهان های بی شمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۴۳۰
در نظریه های علمی امروز، جهان های فیزیکی بی شماری پیش بینی می شوند که در هر کدام، بسته به شرایط آغازین تصادفی خود، ممکن است قانون های فیزیکی متفاوتی حاکم باشند و مسیر تکاملی متفاوتی پیموده شود. ما نیز به تصادف در کسر بسیار کوچکی از این جهان ها زندگی می کنیم که شرایط مناسب برای پیدایش و تکامل زندگی تا رسیدن به موجودات هوشمند را دارند. این در حالی است که در فلسفه اولی، تصادف در آفرینش جهان هستی راه ندارد. آفرینش بر تعقل موجود مجرد استوار است؛ همچنین اصلِ ماده طبیعت به تبعِ وجود عقل های مجرد، همواره موجود است. جهان طبیعت سرآغاز زمانی ندارد؛ اما حوادث آن زمانمند هستند و پی درپی رخ می دهند. با این وصف، مفهوم آفرینش بر اصل جهان نیست؛ بلکه بر حوادث آن به کار می آید. در این گفتار، دو دیدگاه متمایز علمی و فلسفی یادشده در باب آفرینش جهان به تصویر و نقد کشیده می شود. در جمع بندی نهایی، چاره ای برای ربط دادن این دو دیدگاه و پاسخ گویی به پرسش عنوان مقاله، اندیشیده می شود.
۳.

بررسی واکنش های نظری به بهره گیری فیلسوف از متون دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اولی متون دین نقل عقل مقام گردآوری مقام داوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۳
فلسفه اولی احکام کلی هستی را به روش عقلی مطالعه می کند و به تعبیری هستی شناسی عقلی است. از سوی دیگر، با مطالعه ای نه چندان گسترده و عمیق می توان به این حقیقت دست یافت که بخش قابل توجهی از آموزه های نهفته در قرآن و حدیث به معرفی هستی مربوط می شود و می توان این بخش از دین را هستی شناسی دینی نامید. این وضعیت نقطه های مشترکی را میان دین و فلسفه ایجاد می کند. پرسش این است که فیلسوفان مسلمان با این بخش از معارف دین چه مواجهه ای دارند. پاسخ این پرسش، تلاش برای ایجاد رابطه ای دوسویه میان اندیشه های فلسفی و آموزه های دینی است. در این نوشتار، واکنش های نظری درباره چگونگی بهره گیری فلسفه از معارف نظری دین بررسی و با استناد به چندین نمونه نشان داده می شود که معارف نظری دین در غیر مقام داوری و قضاوت، نه تنها ظرفیت به کارگیری را دارند، بلکه کم و بیش مورد استفاده قرار گرفته اند.
۴.

مابعدالطبیعه (متافیزیک) چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مابعدالطبیعه متافیزیک فلسفه اولی وجودشناسی امور عامه علم ربوبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۲ تعداد دانلود : ۷۷۲
کتاب مابعدالطبیعه ارسطو شاید بنیادیترین اثر فلسفی بشمار میرود. اهمیت این اثر بحدی است که اکنون دو هزار سال است این نام بر فلسفه اولی و الهیات اطلاق میشود. دست کم هزار و پانصدسال است که مراد از لفظ متافیزیک یا مابعدالطبیعه علمی شمرده میشود که از مبادی و علتهای نخستین و موضوعهای علوم جزئی بحث میکند. مابعدالطبیعه که ابتدا نامش فلسفه اولی و علم کلی بود، دو بخش داشته است؛ یکی بحث از مطلق وجود و اعراض ذاتی آن و دیگری مباحث الهیات. بر همین اساس، فیلسوفان جهان اسلام فلسفه اولی یا علم کلی را الهیات نامیدند و آن را به دو بخش تقسیم کردند؛ امور عامه یا الهیات بمعنی الاعم که در آن از وجود و مبادی و علل و اعراض آن بحث میشود و الهیات خاص یا الهیات بمعنی الأخص که مسائلش توحید و صفات و اسماء و افعال باریتعالی است. در سنت اسلامی فیلسوفان دست کم در مبادی و حتی در بسیاری از مسائل اساسی با هم توافق داشتند اما در فلسفه جدید غرب مسائل مابعدالطبیعه صورت تازه پیدا کرده و حوزه های گوناگون فلسفه بوجود آمده است. فیلسوفان دوره جدید از دکارت تا کنون وصف و تعریفی از مابعدالطبیعه پیش آورده اند که در ظاهر با بیان ارسطو یکی نیست. آنها بجای تعریف و وصف مابعدالطبیعه، فلسفه خود را وصف و تعریف کرده اند. نوشتار پیشرو درصدد است با تحلیل تطور تاریخی موضوع این علم، چیستی مابعدالطبیعه را تبیین نماید.
۵.

موضوع متافیزیک: نقد رویکرد نوکانتی ناتورپ با استناد به تفسیر هاملن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک ارسطو موضوع متافیزیک فلسفه اولی موجود بماهو موجود تفسیر نوکانتی ارسطو پارادوکس ناتورپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۲۷۲
ارسطو در متافیزیک در پی مطالعه دانشی است که از آن با نام های حکمت، علم به موجود بما هو موجود، فلسفه اولی، و الهیات یاد کرده است. رابطه عناوین مختلف دانش متافیزیک با یکدیگر، اول بار توسط پل ناتورپ به عنوان یک تناقض صورت بندی شد که در ادبیات ارسطوشناسی به تناقض ناتورپ شهرت یافته است؛ موضوع فلسفه اولی نمی تواند هم موجود بما هو موجود (موجود به نحو کلی) و هم موجود الهی (برترین موجود) باشد. هدف این نوشتار، بررسی بنیان نوکانتی تناقض ناتورپ و نیز ارائه تفسیر اکتاو هاملن از نظریه وجود ارسطو، به عنوان تفسیری است که می توان از آن برای سازش بین دو وجه ظاهرا متناقض متافیزیک ارسطو و در نتیجه یافتن پاسخی مناسب به این تناقض استفاده نمود. در واقع ما در پی آنیم که بدانیم چه پیش فرض هایی در پس تفسیر ناتورپ از متافیزیک ارسطو نهفته است؛ و بر این باوریم که تفسیر وجودشناختی هاملن از ارسطو به گونه ای است که می توان از آن در جهت ارائه راهکاری برای عدم مواجهه با تناقضاتی از این دست استمداد نمود.
۶.

فلسفه؛ زیستن در مرزها یا پناه بردن به کلیتِ مفاهیم؟ (مسئله اعتباریات و نسبت آن با فلسفه اولی)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه طباطبایی فلسفه اولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۷
یادداشت حاضر در نظر دارد که به سخنرانی آقای دکتر طالب زاده در اسفند 99 با موضوع «ایدئالیسم و رئالیسم از منظر علامه طباطبایی» در انجمن حکمت و فلسفه ایران واحد قم بپردازد. موضوعی که ایشان سال ها به بحث و تبادل نظر پیرامون آن پرداختند. چه بسا بهتر این بود که به صورت موردی و بند به بند به این درس گفتار پرداخته می شد، اما به دلیل اینکه این سخنرانی در حکمِ مقاله ای منتشر شده با ارجاعات و توضیحات کافی نیست، تلاش کردم مباحث اصلی را از آن استخراج و فی الجمله برخی از مطالب کلیدی را روشن کنم. محور این نوشته بحث اعتباریات در فلسفه اسلامی و نسبت آن با فلسفه اولی است و اگر توجهی به گفته های فلاسفه غرب شد، به دلیل خارج شدن از موضوع اصلی نوشته، استطراداً و به طور خلاصه بحث شد و تفصیل آن نیازمند نوشته ای دیگر است. از خوانندگان محترم درخواست می شود، پیش از مطالعه این نوشته، سخنرانی دکتر طالب زاده را در سیمافکر ببینند
۷.

تحولات سده اخیر حوزه علمیه قم در باب فلسفه اولی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اولی حوزه علمیه قم تحولات فلسفه کاستی های فلسفه آینده فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۵۲
فلسفه اولی (هستی شناسی) مهم ترین شاخه فلسفه، و برترین علوم است، و دانش های دیگر- حتی شاخه های دیگر فلسفه- به آن وابسته اند. هستی شناسی اسلامی، با وجود پاره ای اقتباس ها، دانشی اصیل و دارای هویتی مستقل است که حاصل خردورزی و نوآوری بیش از هزار ساله فیلسوفان مسلمان است. این دانش کُهن، در تاریخ طولانیِ خود، دوره ها و تحولات گوناگونی را پشت سر گذاشته است. هدف این پژوهش- که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده- شناسایی وضعیت این دانش در سده اخیر حوزه علمیه قم است. به همین رو، مسأله اصلی آن، بررسی تحولاتی است که فلسفه اولی در یکصد سال اخیر به خود دیده است. دستاوردهای این پژوهش ذیل عناوین: اهمیت و ضرورت فلسفه اولی، تحولات و پیشرفت های فلسفه اولی (در یک قرن گذشته)، کاستی های فلسفه اولی (در سده اخیر) و چشم انداز آینده فلسفه اولی شرح و بسط یافته است.
۸.

فلسفه و فیلسوف نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا موجود بما هو موجود فلسفه اولی حکمت سفسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
      در این مقاله تلاش شده  است تا با بررسی آثار ابن سینا، چیستی  فلسفه وتعریف  فیلسوف نزد وی تبیین ومورد تحقیق قرار گیرد . این روش مفید چند فائده است : 1. آنکه دانسته می شود آنچه راکه برخی( مانند ماجد فخری) . از محققان تاریخ فلسفه ، بدون تحقیق در باره دید گاه ابن سینا گفته اند ناصواب  ونادرست است .2. معلوم می گردد ، مطالبی را که برخی از فیلسوفان پس از ابن سینا ( مانند ملا صدرا) .  بنام خود وبدون استناد دادن آنها به وی آنهارا  در کتب خود ذکر کرده اند ؛ متعلق به ابن سینا بوده است . 3. این نتیجه را در بر دارد که فلسفه اسلامی را باید ازسرچشمه اصلی آن آموخت  ومرجعیت ابن سینا را پذیرفت - همان روشی که عبدالکریم شهرستانی در کتاب « ا لملل والنحل » آن رابه کار برده است و در معرفی فلسفه اسلامی نظرات ودیدگاه ابن سینارا  بر نظر ودیدگاه دیگر فیلسوفان مسلمان ترجیح داده واز او به عنوان « علّامه القوم » یاد کرده است - نویسنده دراین بررسی متوجه نکات ژرف وعمیقی در نظر ابن سینا شده است از جمله : ضرورت ، دوام وکلیت که وی آنهارا از اختصاصات فکر واندیشه فلسفه پژوهی می داند ، از مباحث مهمی است که در قرون بعدی درآثار فیلسوفانی مانند کانت می توان اهمیت آنها را مشاهده کرد . به عقیده نگارنده علی رغم سیطره فلسفه صدرائی بر فکر واندیشه فیلسوفان معاصر ما ، همچنان نظر عبدالکریم شهرستانی ،  صائب وقابل دفاع است ولازم است « مرجعیت » فلسفی ابن سینا رادر پژوهشهای فلسفه اسلامی تداوم بخشیم وزوایای پنهان فلسفه وی را بگشائیم ومانند خود ابن سینا تا حد امکان از آمیزش مسائل فلسفی با مسائل کلامی وعرفانی بپرهیزیم . روش  پژوهش در این مقاله ، در مرحله نخست روش کتابخانه ای(ویا جمع آوری اطلاعات) وسپس با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است.
۹.

«الهیات» نزد ارسطو و نسبت آن با دین یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات تنزیهی فلسفه اولی دین یونانی الهیات تمثیلی لامبدا محرک لایتحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهشگران در مواجهه با الهیات ارسطو عموماً الهیات تنزیهی را به او نسبت می دهند. فیلسوف متأله در این الگو دین خود را از فلسفه نگرفته است، بلکه فلسفه را برای تفسیر و قرائت عقلانی خاصی از دین به کار می گیرد. او با استفاده از مفاهیم فلسفی تصوراتِ تشبیه زده از الوهیت را اصلاح، و الوهیت را تنزیه می کند. فیلسوف در این الگو پیش از تفلسف متدین است و با تفلسف قرائت خود را از دین تغییر می دهد. در حالی که رویکرد غالب در تفسیر ارسطو همین است، اما عده ای چون نتوانسته اند چنین الهیاتی در وی بیابند رویکرد دیگری اتخاذ کرده و اساساً الهیاتِ وی را منکر شده اند. در این مقاله پس از شرح این دو رویکرد و نشان دادن عدم تطابقشان با متون ارسطو به معرفی قرائت الهیاتیِ غیرتنزیهی از مابعدالطبیعه پرداخته ایم. فیلسوف در این الگو دینِ پیشافلسفی را عقلانی نمی سازد، بلکه در متنِ فلسفۀ خودش الوهیت و امر قدسی را تجربه می کند. در اینجا فلسفه مسبوق به دین نیست، بلکه دین مسبوق به فلسفه و محصولِ نهاییِ آن است. بنابراین ارسطو متدین به دین یونانی یا هر دین پیشافلسفیِ دیگری نبوده، بلکه دینِ او عین فلسفۀ اوست.