ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۳۶۰۱.

اهمیت فزاینده تاریخ فلسفه دین برای فلسفه دین: نمونه نگاه هگل به رابطه ایمان و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل تاریخ فلسفه دین فلسفه دین مقایسه ای ایمان و عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۵۷۴
توماس لویس تلاش می کند نشان دهد که چرا تاریخ برای فلسفه دین اهمیت دارد. وی استدلال می کند که فهم اینکه چهره های اثرگذار در تاریخ مدرن فلسفه دین چگونه تلاش می کرده اند مفهوم دین را متحول کنند، هم اهمیت مطالعات تاریخی برای فلسفه دین را نشان می دهد و هم محوریت فلسفه دین را در مجموعه مطالعات دینی نمایان می سازد. وی تلاش می کند نمایان سازد که چگونه نشان داده شدن مسیرهای پیموده (ن )شده در فلسفه دین با مطالعه تاریخ فلسفه می تواند به پیشبرد فلسفه دین کمک کند. در این نوشته، نشان خواهیم داد که چگونه می توان استدلال لویس را به اهمیت مطالعه سنت های مختلف فکری در فلسفه دین نیز گسترش داد. با استفاده از صورت بندی ای که رابرت نویل از «فلسفه مقایسه ای هنجاری» می کند، از سویی، و پیاده سازی آن از باب نمونه بر نگاه هگل به رابطه ایمان و عقل، از سوی دیگر، تلاش خواهیم کرد نشان دهیم که نه تنها مطالعه تاریخ فلسفه دین در یک سنت می تواند به پیشبرد فلسفه دین در آن سنت کمک کند، بلکه مطالعه تاریخ فلسفه دین در سنت های مختلف فلسفی نیز می تواند برای پیشرفت در مواجهه با مسائل فلسفه دین الهام بخش باشد.
۳۶۰۲.

پژوهشی پیرامون هنر از حیث اعتباری بودن براساس نظریه اعتباریات علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه سیدمحمدحسین طباطبایی هنر هنرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۵۸۷
در مقاله حاضر نشان داده شده که اگر احکام «شیء الف اثر هنری است.» و «صاحب اثر/ زید هنرمند است.» احکامی اعتباری و مفاهیم «هنر» و «هنرمند» نیز مفاهیم و معانی اعتباری دانسته شوند، به چه نتایجی می توان رسید. تبیین مبانی معرفت شناسانه هنر، رابطه هنر با حقیقت، هنر به مثابه وسیله رساندن آدمی به کمال حقیقی، ارتباط هنر با زندگی فردی و اجتماعی، هنر به عنوان اعتباری قراردادی و این که نمی توان از مفهوم هنر تعریف به حدتام ارائه داد از مهمترین نتایج این نوشتار است. همچنین تقسیم اعتباریات به اعتباریات قراردادی و غیر قراردادی از نوآوری های این مقاله است.
۳۶۰۳.

نفی پوچی از منظر هستی شناختی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی پوچی بی معنایی حیات ملاصدرا خدا آخرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۶ تعداد دانلود : ۴۵۰
از ارکان کشف دیدگاه ملاصدرا در مسئله فلسفه زندگی، شناخت معنای حیات و ابعاد و مؤلفه های آن است. در فرایند کشف این نظریه، نقد دیدگاه رقیب و بدیل نیز صورت خواهد گرفت. مسئله اصلی این تحقیق کشف مواضع هستی شناختی صدرا در تحلیل معناداری زندگی و به تبع آن نقد و نفی پوچی و بی معنایی زندگی است. درواقع در این جستار در پی پاسخ به این پرسش اساسی هستیم که در نظام فکری ملاصدرا و مبتنی بر رهیافت هستی شناسی او، پوچی و بی معنایی زندگی چگونه نفی می شود؟ رهاورد به دست آمده بیانگر آن است که با بازخوانی دیدگاه ملاصدرا به این نتیجه می رسیم که وی در زمره اندیشمندانی است که از نظریه فراطبیعت گرایانه در حوزه معنای زندگی دفاع می کند. از دیگر نتایج و دست آوردهای این پژوهش آن است که از منظر هستی شناختی، باور به مبدأ و معاد و ارائه استدلال های موجه و معقول در این دو حوزه خواه ناخواه حیات آدمی را معنادار جلوه داده و به معناداری زندگی او منجر خواهد شد. بنیادی ترین مبنا در میان مبانی هستی شناسی، مسئله وجود خدا و توحید و از پس آن معاد است. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی دیدگاه صدرا را درباره معناداری حیات در پرتو باور به مبدأ و معاد بیان و در ادامه به تبیین و در پاره ای موارد بازخوانی و حتی بازسازی دیدگاه او در نفی پوچی و بی معنایی از زندگی خواهد پرداخت.
۳۶۰۴.

سهروردی و قیاس تک مقدمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استدلال تک مقدمه ای استدلال مباشر قیاس تک مقدمه ای خروسیپوس آنتی پاتر سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۷۱۹
سهروردی ادّعا می کند که قیاس تک مقدمه ای نمی تواند وجود داشته باشد، و بر این مدّعا دلیلی اقامه می کند. مسئله جستار کنونی تبارشناسی تاریخی آن مدّعا، و ارزیابی منطقیِ این دلیل است. فرضیه ما این است که از نظر تاریخی، نزاع بر سر امکان یا امتناع استدلال تک مقدمه ای به رواقیان بازمی گردد: خروسیپوس رهبر مخالفان بود؛ و آنتی پاتر تراسوسی پیشوای موافقان. این نزاع رواقی به دست اسکندر افرودیسی وارد منطق مشائی گردید و با نظریه قیاس ارسطو درآمیخت و، در نتیجه، مسئله رواقیِ « استدلال تک مقدمه ای» با مسئله ارسطوییِ « قیاس تک مقدمه ای» خلط شد. ابن سینا واسطه انتقال این مسئله از اسکندر به سهروردی است. دلیل سهروردی، اگر ناظر به امتناع استدلال تک مقدمه ای باشد، بی شک، نادرست است؛ ولی اگر ناظر به امتناع قیاس تک مقدمه ای باشد، می تواند بهره ای از صحت داشته باشد.
۳۶۰۵.

نوخاستگی زبان و جوهریت ذهن/ نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زبان نوخاسته گرایی فطری گرایی تعامل گرایی اجتماعی ذهن نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶ تعداد دانلود : ۴۰۷
در دهه های اخیر موج فکری جدیدی در نظریه پردازی های فلسفی-علمی با غلبه بر ماده انگاری فروکاهش گرا و حتی فیزیکالیسم غیرفروکاهش گرا به نام نوخاسته گرایی ایجاد شده است. نوخاسته گرایی، دیدگاهی تکامل گرایانه، سیستمی و سلسله مراتبی است و بر اساس آن، کل واجد ویژگی ها و خصوصیاتی می گردد که اجزا فاقد آن هستند. نوخاسته گرایی طیف های متعددی دارد که رایج ترین آن در مسائل ذهن و بدن، نوخاسته گرایی ویژگی هاست. در این نگاه پدیده هایی- همچون ادراک، آگاهی، اراده، زبان- گرچه غیرقابل فروکاهش به اجزای بدن و سیستم شبکه ای اعصاب محسوب می شوند، ولی چیزی جز ویژگی هایی نوخاسته از کل سیستم فیزیکی و عصبی بدن نیستند و وجود جوهر ذهن/ نفس نفی می شود. در این مقاله با طرح این نگاه به زبان، با روشی تطبیقی تحلیلی، انتقادی و میان رشته ای (علمی-فلسفی) به نوخاستگی جوهر ذهن/ نفس از راه زبان (نوخاسته گرایی جوهری) پرداخته شد. از راه مطالعه زبان ثابت شد، گر چه نظریه نوخاسته گرایی از نظریه های رقیب –یعنی فطری گرایی و تعامل گرایی اجتماعی- مقبولیت بیشتری دارد، ولی نوخاسته گرایی ویژگی ها نیز خلأ تبیینی دارد؛ چراکه در سیر تکاملی و سیستمی، در سطحی فراتر از فیزیک و تعاملات سیستمی عصبی موجودی خودآیین نوخاسته می شود که فعالانه، آگاهانه و از روی قصد و اراده از زبان بهره می گیرد.
۳۶۰۶.

نوخاستگی نفس و بدن (مغز/ ذهن) از دیدگاه ملاصدرا و مایکل گزنیگا، بنیان گذار علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوخاستگی تعامل ذهن و بدن ملاصدرا گزنیگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۷۴۰
انسان همواره در طول تاریخ زوایای وجودی خود را از ابعاد و طرق مختلف بررسی و کاوش کرده است. مسئله تعامل نفس و بدن از جمله مسائلی است که با پیشرفت علوم مختلفی چون علوم شناختی از حوزه فلسفه وارد علوم تجربی شده است. ملاصدرا این موضوع را به صورت ابتکاری با طرح مسئله حدوث جسمانی نفس بر مبنای اصول تشکیک وجود و حرکت جوهری پاسخ داده است. مایکل گزنیگا نیز به عنوان متخصص علوم اعصاب شناختی (Cognitive neuroscience) در صدد است با مطالعه مغز و ساختار آن در قالب دیدگاه نوخاسته گرایی به سؤال چگونگی تعامل مغز/ ذهن پاسخ دهد. در این نوشتار ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی بیان شده سپس سعی شده خوانشی از دیدگاه ملاصدرا در قالب نظریه نوخاسته گرایی ارائه شود و با دیدگاه نوخاسته گرایانه گزنیگا مقایسه گردد و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل به ارزیابی دیدگاه آنان می پردازد.
۳۶۰۷.

تکامل نفس در اندیشه صدرالمتألهین و نوصدراییان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکامل نفس اتحاد علم و معلوم صدرالمتألهین نوصدراییان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۱ تعداد دانلود : ۶۵۲
آموزه «تکامل نفس» به مثابه یکی از مهم ترین زوایای نفس شناسی فلسفی، بیانگر استکمال وجودی نفس در دو حوزه نظری و عملی است و نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی آن در اندیشه صدرالمتألهین و نوصدراییان پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که در منظومه حکمت متعالیه، تکامل نفس در ساحت نظری در سایه آموزه فلسفی اتحاد عالم و معلوم محقق می شود و در کنار آن، آموزه اتحاد عامل و عمل نیز مطرح است. از جمله مهم ترین مبانی انسان شناختی تکامل نفس می توان «جوهریت نفس»، «حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس» و «حرکت جوهری نفس» را نام برد. از جمله مهم ترین دستاوردهای تکامل نفس در حوزه انسان شناسی، می توان به «نقد نوع اخیرانگاری انسان» و «ماهیت نداری نفس» اشاره کرد.
۳۶۰۸.

هستی شناسی ابژه های داستانی با نگاهی به رای اینگاردن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابژه های داستانی وابستگی وجودی نحوه های هستی ابژه های دگرآیین ابژه های محضاً قصدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
ابژه های داستانی مانند «سیمرغ» و «رستم» یا «هملت» و «هلمز» همواره برای منطق دانان و نظریه پردازان ادراک گرفتاری آفریده اند. ریشه گرفتاری در اینجا است که از سویی درباره این ابژه ها می اندیشیم یا درباره آنها گزاره هایی صادق پیش می نهیم و از سوی دیگر ناتوان ایم از این که آنها را در جهان پیرامون خود بیابیم و نشان دهیم. بدینسان گروهی بر آن هستند که به هیچ رو چیزی همچون ابژه های داستانی در کار نیست و تنها فریبی زبانی ما را به پذیرش آنها وامی دارد. با این همه گروهی دیگر، که خود را از پذیرش این ابژه ها ناگزیر می یابند، در پی آن بوده اند تا شیوه هستی آنها را بررسی کنند. اینان یا ابژه های داستانی را ابژه هایی انتزاعی و ایدئال شمرده اند یا ابژه هایی ممکن یا حتی ابژه هایی ناموجود. با این همه، کار هر دو گروه با گرفتاری هایی رویارو بوده است. در این میان، اینگاردن گره کار را در این می بیند که هستی شناسان تاکنون یکی از نحوه های ممکن هستی را نادیده گرفته اند. بدینسان، او به بازنگری در نحوه های هستی می پردازد و از این رهگذر، هم برای ابژه های داستانی جایی باز می کند هم برای آثار هنری و دیگر ابژه های فرهنگی. او ابژه های داستانی را دارای نحوه هستی محضاً قصدی می شمرد. بدین معنا که هستی آنها، گرچه متعالی از آگاهی است، از جهات گوناگون به کنش های آگاهی وابسته است. در این نوشته نخست از نگرش های پیشین یاد می کنیم و سپس رای اینگاردن را پیش می نهیم.
۳۶۰۹.

امکان سنجی جریان استصحاب در امور اعتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امور اعتقادی استصحاب یقین تعبدی استصحاب عقائد استصحاب کتابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۴۲۹
در امور اعتقادی چون مقتضی ، یعنی تمامیت ارکان استصحاب ، موجود بوده و مانع نیز مفقود است ، اصل امکان جریان استصحاب در آنها  جای تردید ندارد، بلکه اطلاق ادله آن ، اعمال قلبی را نیز شامل می شود . با وجود این ، برخی با تمسّک به ادله ای همچون عینیت یا توقف اعتقاد بر یقین ، انصراف ادله استصحاب از أعمال جوانحی و نیز الزام شرعی به کسب یقین وجدانی نسبت به اعتقادیات ، امکان جریان استصحاب در امور اعتقادی را به طور مطلق ، منکر شده اند . در مقابل ، عده ای نیز  ضمن تقسیم امور اعتقادی به دو دسته نیازمند یقین وجدانی و نیازمند صِرف التزام قلبی؛ معتقدند که در عقاید قسمِ دوم ، هم  استصحاب موضوعی و هم استصحاب حکمی جریان دارد، اما در گزاره های اعتقادیِ قسم اول ، تنها استصحاب حکمی ، امکان جریان دارد . تحقیق حاضر نشان می دهد که چون اعتقاد ، یک امر وجدانی است ، شک در نفس اعتقاد با مراجعه به وجدان ، زائل می گردد و جریان استصحاب در خود اعتقاد ، کاملاً بی معناست . در احکام اعتقادی نیز چون هیچ یک از این نوع احکام ، غایت زمانی ندارد، در مقام اثبات ، شک در بقاء و جریان استصحاب در آنها ، امکان وقوعی ندارد ؛ هرچند جریان استصحاب در خصوص معتقَدات ، یعنی مسائل و موضوعات اعتقادی ، هم امکان عقلی دارد و هم امکان وقوعی .
۳۶۱۰.

فرآیند مابعدالطبیعی سازی همراهی الهی در نظریه «معیت قیومیه ی صدرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معیت اشتراک لفظی اشتراک معنوی ملاصدرا معیت قیومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۴۷۰
"معیت" در عرف، به معنای "همراهی جسمانی" است؛ اما همراهی الهی در آیه "وهو معکم أینما کنتم" نمی تواند همچون همراهی ما با دیگر اشیا باشد. پیش از ملاصدرا، مفسران لفظ "مع" را مشترک لفظی دانستند. آنها باتوجه به پوسته معیت و معنای ظاهری آن، معیت حق تعالی با انسان ها را به معانی گوناگونی تأویل می برند؛ اما ملاصدرا معتقد است نباید از ظاهر الفاظ مشتبه عبور کرد و آنها را تأویل برد. او با طرح " معیت قیومیه " مخاطب را از نگرشی ظاهری به نگرشی باطنی از معنای معیت می رساند. جهان بینی فلسفی- عرفانی ملاصدرا در کنار روش تفسیری وی (تفکیک مفهوم از مصداق) بر اشتراک معنوی معیت دلالت دارد؛ براین اساس هسته اصلی معنایی معیت، " مطلق همراهی" است که اقسام متعددی می یابد. البته انتقاداتی بر تفسیر معیت به " معیت قیومیه " ؛ همچون "عدم سازگاری با سیاق آیه" و " تحمیل پیش فرض های عرفانی " وارد شده است اما پژوهش حاضر نشان می دهد طرح معیت قیومیه می تواند افزون بر حل مسئله تعارض ظاهری آیه با مبانی توحیدی، مخاطب را با استفاده از میراث تفسیری، به منظومه ای از معانی رساند که هریک وجهی از معیت خدا با بندگان را تبیین می کنند. بر این اساس برای مخاطب وحی، معیت خدا با بندگان، تصویر جامع تری پیدا می کند.
۳۶۱۱.

بررسی دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی درباره کودکی، و آموزه های آن برای برنامه آموزش تفکر به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت گرایی اجتماعی کودکی کودک آموزش تفکر روش فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۷۱۷
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی در باره کودکی است و آنچه این دیدگاه برای برنامه آموزش تفکر به کودکان دارد. پژوهش با روش فلسفی صورت گرفته است. برساخت گرایی اجتماعی دیدگاهی است که کودک و دوره کودکی را برساخته ای اجتماعی-فرهنگی می داند و نه امری طبیعی. بر این اساس، کودک از ویژگی های رشدیِ طبیعیِ ثابت برخوردار نیست، در عین حال صلاحیت کافی برای این که به عنوان عامل اجتماعی به حساب آید را دارا می باشد. برخلاف باورهای سنتی، در این دیدگاه کودک نه ارزش ابزاری، بلکه ارزش ذاتی دارد. برساخت گرایی اجتماعی تفکر کودک را مستقل از بزرگسال و برخوردار از سرشتی اجتماعی می داند. این مکتب بر گفتمان های چندگانه پست مدرنیسم، فمینیسم پساساختارگرا، پسااستعمارگرایی و جامعه شناسی جدید کودکی مبتنی است. برخی از آموزه های منتج از برساخت گرایی اجتماعی کودکی در زمینه آموزش تفکر به کودکان از این قرار هستند: بافت و زمینه های فرهنگی و اجتماعی در آموزش تفکر به کودکان اهمیت می یابد، آموزش تفکر به صورت گروهی برجسته می شود. بر روابط تعاملی، یادگیری مشارکتی، دوستی ها و بازی های نمایشی کودکان تأکید می شود. نقش نهادهای غیر رسمی در کنار نهاد رسمی آموزش و پرورش در جریان رشد تفکر کودک بیش از پیش اهمیت می یابد.
۳۶۱۲.

پنداره گرایی ارزشی در فلسفه نیچه (بازنگری تقریری از ندیم حسین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم اخلاقی توهم حقیقت هنر پنداره گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۵۱۱
به نظر نیچه هر فرهنگی و هر شکلی از زندگی در هر سطحی که باشد، در تحلیل نهایی بر اساس قسمی توهم بنیاد شده است، خواه آن فرهنگ فرهنگ سقراطی باشد، یا آپولونی یا تراژیک. در روزگار مدرن نیز ما همچنان برای اینکه نیروی محرک فرهنگ را در اختیار داشته باشیم به توهم ها نیاز داریم. اما در همینجا دچار پارادوکس، پارادوکس توهم های روراست، شفاف یا آگاهانه می شویم. پارادوکس ما در اینجا این است که آگاهی و خودآگاهی روزگار مدرن بی مبنایی و ناراستی همه توهم های تاریخِ گذشته امان را برای ما برملا ساخته و ما فهمیده ایم که هر گونه ارزش یا باور ارزشی چیزی بیش از شکلی از توهم نیست. اکنون پرسش این است که چگونه می توانیم با توهم هایی زندگی کنیم که می دانیم توهم هستند. توسل نیچه به هنر و کندو کاو در نحوه فراهم آوردن توهم های روراست و آگاهانه از سوی هنر، به همین جهت است. بنا به یک تفسیر، هنر جایی است که در آن یاد می گیریم چگونه با توهم های آگاهانه و در قالبی پنداره گرایانه زندگی کنیم. هنر جایی است که ما در آن از زندگی کردن با توهم ها لذت می بریم و ما به عنوان آزاده جانان آینده و فرماندهان ارزش های نوین، می بایست از این لحاظ از هنر تقلید کنیم و شاعران زندگی خویش گردیم. مقاله حاضر به تقریر و بازنگری این خط فکری و تفسیری آنگونه که ندیم حسین مطرح ساخته می پردازد و نشان می دهد که چگونه پاسخ نیچه را می توان در قالب پنداره گرایی ارزشی فهمید و تفسیر کرد.
۳۶۱۳.

کاربردشناسی زبانی؛ زمینه ها و لوازم آن نزد اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کاربردشناسی معناشناسی جمله خبری پارادوکس دروغگو دلالت تصدیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۴۴۸
پراگماتیک یا کاربردشناسی مطالعه معنا با توجه به مؤلّف یا گوینده است که به نقش عوامل برون زبانی و موقعیت و شرایط حاکم بر گوینده و مخاطب می پردازد و تحلیل رابطه دوسویه میان معنای درون زبانی و عوامل برون زبانی را به عهده دارد. هدف دانش کاربردشناسی تعیین معنای مراد گوینده یا مؤلّف است. پراگماتیک، کاربرد زبان از جانب انسان ها را یکی از اَشکال رفتار و کُنش اجتماعی می داند و آن را از این حیث مورد مطالعه قرار می دهد. هدف مقاله حاضر، احیای بخشی از میراث علمیِ منطق دوره اسلامی با جُستاری تطبیقی است و فرضیه آن، این است که اندیشمندان مسلمان نه به طور مستقل بلکه در ضمن برخی دیدگاه های منطقی خویش، به زمینه ها و لوازم پراگماتیک توجه نشان داده اند. از این رهگذر، می توان به خوانش دیگری از مباحث اندیشمندان مسلمان بر مبنای پراگماتیک دست یافت. آراء اندیشمندان مسلمان در این باب، در پنج مسأله قابل بحث و تحلیل است: تحلیل پراگماتیکیِ خبر، مشهورات صِرف، دلالت تصدیقی، پارادوکس دروغگو و اِنشاء اِخبارنُما (فعل گفتاری). اندیشمندان مسلمان در هر یک از این مسائل به رهیافت پراگماتیکی نزدیک شده اند. تأکید و تأمّل بیشتر بر این رهیافت، شاید می توانست پراگماتیک را به قامت بحثی مستقل و مبسوط نزد اندیشمندان دوره اسلامی درآوَرد. امروزه اهمیت بحث های زبانی، سودمندیِ اخذ رهیافت تطبیقی در فهم و کاوش مسائل و لزوم بازخوانیِ آراء پیشینیان، ضرورت چنین پژوهش هایی را دوچندان می کند.
۳۶۱۴.

چهار چالش اساسی بر سر راه استدلال های اخلاقی؛ دیدگاه دومسل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استدلال اخلاقی استدلال اخلاقی فربه استدلال اخلاقی نحیف دومسل مسلّمات اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۹۰
استدلال های اخلاقی بالاخص با شیوه صورت بندی موجز و مبتنی بر سنت فیلسوفان تحلیلی از قرن بیستم رواج بسیاریافته است. دستمایه اصلی این مقاله بررسی چالش های عملی بر سر راه تحققیک استدلال اخلاقی کارآمد است. بنجامین دومسل از معدود کسانی است که این موضوع را مورد تحلیل مستقل قرار داده و بر این باور است که استدلال اخلاقی فربه و کمالیافته استدلالی نیست که صرفا از اعتبار منطقی برخوردار باشد بلکه باید از چند مانعیا چالش عملی نیز بسلامت عبور کرده باشد. بر همین مبنا، پرسش اصلی در این نوشتار این است که با توجه به دیدگاه دومسل، این چالش ها کدام هستند و تا چه حد بجا و روا طرح شده اند. انکار مسلمات اخلاقی، بی توجهی به نگرش اخلاقی اشخاص، فقدان ژرف نگری و غفلت از ابعاد فردی مسائل اخلاقی، عناوین این چهار چالش هستند.یافته های مقاله گویای آن است که اولا دومسل در تبیین و اثبات صحیح همه این موارد چالش برانگیز چندان موفق نبوده و در موارد موفق نیز برخی از حالات آن نیازمند استدلال بهتریا تبیین بیشتر است.
۳۶۱۵.

بررسی تبعیض نژادی در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نژادپرستی نظریه نژاد امر مطلق حقوق بشر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۹۸۸
یکی از چالش های مطرح درباره حقوق انسان در فلسفه عملی کانت، سخنان نژادپرستانه او است. در نگاه اول، این سخنان با روح حاکم بر تفکر او متعارض به نظر می رسد. برخی کانت پژوهان به توجیه آن پرداخته اند و بعضی دیگر، بر وجود این تضاد تأکید کرده اند. به عقیده ما، با وجود سخنان نژادپرستانه کانت، نظریه اخلاقی او مصون از رویکرد نژادپرستانه است و هیأتی جهان شمول دارد که بر حفظ کرامت همه انسان ها به عنوان وظیفه اخلاقی- اجتماعی تأکید می کند. در این مقاله، ابتدا به جایگاه انسان شناسی در اندیشه کانت، به عنوان چارچوبی که دیدگاه های نژادی وی در آن طرح شده است، می پردازیم. سپس، نگاهی به نژادشناسی (فلسفه نژاد) و دیدگاه های نژادپرستانه او می افکنیم. بعد از آن، چالشی که میان این دیدگاه ها و روح حاکم بر تفکر او به چشم می آید را بررسی می کنیم و نظرات کانت پژوهان را در این باره تبیین و ارزیابی می نماییم و بخش پایانی را به جمع بندی و نتیجه گیری اختصاص می دهیم.
۳۶۱۶.

بهره مندی در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره مندی توماس آکوئیناس وجود ماهیت تمثیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۶۰۱
یکی از مفاهیم کلیدی که در متافیزیک توماس نقش اساسی دارد، مفهوم بهره مندی است، که بر اساس آن، بین خالق و مخلوق ارتباط برقرار می کند. بهره مندی پیشینه ای در فلسفه افلاطون و بوئثیوس دارد و در عبارات توماس عبارت است از چیزی که به نحوی جزئی، آنچه را که به دیگری به نحو کامل تعلق دارد، دریافت می کند. از آنجا که متافیزیک وی براساس توجه خاص به «وجود» بنا شده است و وجود نیز هم به خالق و هم به مخلوق نسبت داده می شود و موجودات از وجود برخوردار هستند، بنابراین باید نوع ارتباط بین خالق و مخلوق مورد مطالعه قرار گیرد و معلوم گردد هرکدام به چه نحو در وجود سهیم اند. همچنین در رابطه بین وجود و ماهیت، بهره مندی چه نقشی دارد. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس آکوئیناس و شارحین و محقیقن به شیوه تحلیلی و پژوهشی مسأله بهره مندی را بررسی نماید تا منظور از بهره مندی، انواع بهره مندی و موارد استعمال مفهوم بهره مندی در فلسفه توماس مشخص گردد. وی سه نوع بهره مندی را تشخیص می دهد که تنهایکی از آنها قابل استناد به خدا و موجودات است. وی با نظریه بهره مندی رابطه خالق و مخلوق، رابطه ماهیت و وجود، رابطه کثیر با واحد را توجیه می کند.
۳۶۱۷.

ابتنای علوم انسانی بر پزشکی بالینی: خوانشی نو از تولد کلینیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فوکو پزشکی بالینی فلسفه پزشکی فلسفه علوم اجتماعی تولد کلینیک فضابخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۷۶۹
در کتاب تولد کلینیک فوکو نشان می دهد این نه علوم طبیعی بلکه پزشکی بالینی بود که بنیان علوم انسانی را بنا نهاد. در انتهای کتاب تولد کلینیک او این مدعا را مطرح می کند که علوم انسانی بر بنیان پزشکی بالینی مدرن بنا شده است. او می گوید: اهمیت علم پزشکی در تأسیس علوم انسانی اهمیتی که صرفاً روش شناختی نیست زیرا هستی انسان به منزله ابژه علم پوزیتیو تعریف یا تلقی می شود.» البته فوکو بیشتر از این مدعای خود را توضیح نمی دهد و به همین میزان بسنده می کند. در این مقاله تلاش خواهم کرد نشان دهم چگونه بر مبنای صورت بندی او از پزشکی بالینی می توان از این مدعا دفاع کرد و این مدعا چه استلزاماتی برای علوم انسانی به همراه خواهد داشت. برای فهم و دریافت این مدعا باید تمهیداتی فراهم کرد. هر دو تمهید مبتنی بر آراء فیلسوفان پزشکی است تا صورت بندی دقیق و قابل فهمی از پزشکی بالینی موردنظر فوکو به دست داده شود. بدون این تمهیدات فهم مدعای فوکو دشوار خواهد بود چون به نظر می رسد او در کتاب تولد کلینیک بسیاری از این موارد را مسکوت گذاشته یا بدیهی فرض کرده است یا نادیده گرفته است و شارحان اش هم با سنت فلسفه پزشکی ناآشنا بوده اند. در ابتدا تلاش می کنم نشان دهم که پزشکی نوع متفاوتی از شیوه تفکر در مقایسه با علوم طبیعی است که اگر چنین نبود مدعای فوکو به تفسیری سطحی و پیش پاافتاده خلاصه می شد: پزشکی انسان را ابژه علم بدل کرد و پس از آن بود که با الهام از علوم طبیعی تأسیس علوم انسانی محقق شد که باور ناروایی است. این بخش بر اساس آراء لودویگ فلک تفاوت های جدی تفکر پزشکی و علوم طبیعی تقریر خواهد شد. ساختار پزشکی بالینی و علوم مختلفی که در این حوزه وجود دارند را تعریف و تعامل آنها را نشان می دهم. در این بخش از آراء کاظم صادق زاده وام گرفته شده است. در بخش بعدی تلاش خواهم کرد بر مبنای تمهیدات صورت گرفته نشان دهم فوکو چگونه پزشکی بالینی مدرن و سیر تطورش را چگونه در قالب فضابخشی های سه گانه صورت بندی کرده است. در فصل پایان نشان خواهم داد چگونه صورت بندی فوکو از پزشکی بالینی می تواند بنیان علوم انسانی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد این نوشتار تلاشی است برای پیوند زدن فلسفه پزشکی و فلسفه علوم انسانی با خوانشی جدید از کتاب «تولد کلینیک».
۳۶۱۸.

نقش و کارکرد عدم در حوزه وجودشناختی و معرفت شناختی فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا عدم عدم مجامع عدم مقابل وجوب امتناع امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۴۸۱
ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود معتقد است که هر امری؛ اعم از ذهنی یا عینی به اندازه برخورداریش از وجود، حقیقی است ولی عدم لاشیء و بطلان محض است. گرچه موضوع فلسفه وجود است و تنها چیزی است که می توان مصداق حقیقی برایش در نظر گرفت اما توجه به وجود مستلزم توجه به عدم و نقش آن است.تحلیل نقش عدم در پیدایش کثرت، شناخت کثرات و تمایزات موجودات، که همه به شناخت عدم، معانی و مصادیق آن برمی گردد. ملاصدرا برای عدم شیییتی قایل نیست وآن را نقیض وجود و بطلان محض می داند ولی به نحو ضمنی به جایگاه و تأثیر عدم در هستی و شناخت توجه کرده است. این مقاله با پرداختن به تعریف عدم، اقسام عدم و کاربردهای آن در مباحث وجودشناختی و معرفت شناختی، اهمیت عدم در فلسفه صدرا را نشان می دهد، تا آن جا که می توان گفت بنا به تشکیک وجود، به نحوی تشکیک و شدت و ضعف در عدم هم در فلسفه صدرایی قابل طرح است به نحوی که در مرتبه ای از هستی هیچگونه عدمی ورود مطرح نیست و در مرتبه ضعیف هستی عدم به نهایت خود می رسد و اگر معانی عدم برای ذهن کشف نشود تعقل فلسفی امکان ندارد زیرا فهم اصل تناقض، اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و تکامل نفس همه مستلزم تعقل عدم و کاربرد آن در تحلیل مفاهیم فلسفی است. پس کشف مفهوم وجود و عدم و نحوه ی ارتباط آن ها شرط لازم تفکر فلسفی است.
۳۶۱۹.

تبیین لذت خیالی از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابصار ادراک خیال لذت لذت خیالی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۶۹۸
در مقاله حاضر، با استناد به نظریات صدرالمتألهین، ضمن تبیین فلسفی لذت به امر وجودی به عنوان صفت کمالیه وجود و مساوقت با آن و تعریف خیال به امری مجرد، لذت خیالی بسط داده می شود تا اهمیت و جایگاه این لذت در قیاس با لذات دیگر روشن گردد. در ادامه، پس از بیان شروط رؤیت و تعریف آن مبتنی بر غایت انکشاف حقیقت هر موجودی، اثبات می شود که صور خیالی همانند صور حسی، بی هیچ تفاوتی مورد ابصار و ادراک قرار می گیرند و به دلیل حرکت جوهری، ادراک صور خیالی موجب استکمال نفس می شود که این استکمال به انکشاف نفس می انجامد و این خود لذتی مبنی بر رسیدن به غایتی را دربردارد. در نهایت، تبیین می شود که لذت درک صور خیالی به دلیل بهره بیشتری از وجود، لذتی تام تر و کامل تر از لذایذ محسوس است که تنها صاحبان نفوس عالیه، به دلیل اشتغال کمتر به محسوسات، مشمول برخورداری از این لذت وافر خواهند بود.
۳۶۲۰.

جمع نقیضین در اندیشه ابوسعید خرّاز و ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جمع نقیضین جمع اضداد هو لا هو ابوسعید خر از ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۶۸۶
در این مقاله با تکیه بر تفکیکِ میانِ حوزه هایِ معرفتیِ وجودشناسی، خداشناسی و جهان شناسی، موضوعِ جمعِ نقیضین در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و ابن عربی تبیین می گردد. جمعِ اضداد در شناختِ خداوند در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و بسط و انتقالِ آن توسّطِ ابن عربی به جمعِ نقیضین که وی از آن به هو لا هو تعبیر کرده است، بنیاد اساسیِ اندیشه یِ ابن عربی است، و هیچ حوزه ای از تاثیر آن خالی نیست، بلکه محوریّتی آن به گونه ای است که، موضوعِ هو لا هو از مقامِ ذات الهی آغاز گشته، در تمامیِ مراتب وجود، بسط می یابد. مهمترین جنبه یِ این اندیشه را می توان در مساله یِ خیال نزد ابن عربی یافت، چه آنجایی که از خیال برای شناختِ تشبیهیِ خداوند سخن می گوید و چه خیال به منزله یِ تناقضِ متحقّق در سه مرتبه یِ ماسوی الله، عالمِ میانیِ خیال و خیال به مثابه امری میانِ حس و عقلِ انسان صغیر؛ و همزمان قوه بشری خیال، که ذیلِ جهان شناسی ابن عربی بیان می گردد. بدونِ فهم خیال در اندیشه یِ ابن عربی نه به شناختِ خداوند می توان نائل شد و فهمِ محصّلی از وحدتِ وجود ابن عربی یافت و نه چیستیِ وجود عالم، به عنوانِ امرِ متناقضِ متحقّق در پرتو افکنده می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان