مطالب مرتبط با کلیدواژه

پزشکی بالینی


۱.

پراستنادترین نویسندگان در حوزه موضوعی پزشکی بالینی: با تاکید بر تحلیل ارتباطات فرارشته ای این حوزه در مقالات ISI(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: استناد ارتباط پزشکی بالینی دانشگاه ها و موسسات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۱
مقدمه: هر ساله تحقیقات بسیاری در حوزه علوم پزشکی، انجام می شود و برخی از آنها به عنوان منابع هسته و پایه، مورد استناد سایر پژوهشگران قرار می گیرد.در تحقیق حاضر، پراستنادترین پژوهشگران و موثرترین کشورها و موسسات در تحقیقات حوزه پزشکی بالینی طی دوره زمانی 91-1981 معرفی و شناسایی شده است. همچنین میزان ارتباط و هم پوشانی این حوزه موضوعی با سایر علوم مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش 265 نفراز محققانی است که از سوی موسسه اطلاعات علمی آمریکا (ISI) به عنوان پراستنادترین نویسندگان در حوزه پزشکی بالینی معرفی شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات یکی از تولیدات این موسسه به نام Highly-cited است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: 265 نویسنده از 16 کشور، به عنوان پراستنادترین نویسندگان در حوزه پزشکی بالینی از سوی ISI معرفی شده اند که 47/75 درصد آنها (200 نویسنده) از کشور ایالات متحده هستند. بعد از آن انگلستان و ژاپن با 28 و 7 نویسنده پراستناد، بیشترین تاثیر را بر این حوزه داشته اند. در میان سازمانهای تولید کننده علم در این حوزه، دو دانشگاه تگزاس وکالیفرنیا هر دو از ایالات متحده، به ترتیب با 15 و 11 نویسنده بیشترین سهم را داشته اند. از مجموع 265 نویسنده، 60 نفر(64/22درصد) در موضوعاتی غیر از پزشکی بالینی نیز، پراستنادترین بوده اند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دادکه کشور ایالات متحده با فاصله ای معادل 9/3 برابر کل کشورهای اروپایی و 2/22 برابر کشورهای آسیایی در این حوزه موضوعی تاثیر گذار بوده است. تحلیل موضوعی نشان داد پزشکی بالینی با حوزه کلی علوم زیستی، بیش از سایر حوزه های علوم هم پوشانی دارد.
۲.

ابتنای علوم انسانی بر پزشکی بالینی: خوانشی نو از تولد کلینیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فوکو پزشکی بالینی فلسفه پزشکی فلسفه علوم اجتماعی تولد کلینیک فضابخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۶۴۳
در کتاب تولد کلینیک فوکو نشان می دهد این نه علوم طبیعی بلکه پزشکی بالینی بود که بنیان علوم انسانی را بنا نهاد. در انتهای کتاب تولد کلینیک او این مدعا را مطرح می کند که علوم انسانی بر بنیان پزشکی بالینی مدرن بنا شده است. او می گوید: اهمیت علم پزشکی در تأسیس علوم انسانی اهمیتی که صرفاً روش شناختی نیست زیرا هستی انسان به منزله ابژه علم پوزیتیو تعریف یا تلقی می شود.» البته فوکو بیشتر از این مدعای خود را توضیح نمی دهد و به همین میزان بسنده می کند. در این مقاله تلاش خواهم کرد نشان دهم چگونه بر مبنای صورت بندی او از پزشکی بالینی می توان از این مدعا دفاع کرد و این مدعا چه استلزاماتی برای علوم انسانی به همراه خواهد داشت. برای فهم و دریافت این مدعا باید تمهیداتی فراهم کرد. هر دو تمهید مبتنی بر آراء فیلسوفان پزشکی است تا صورت بندی دقیق و قابل فهمی از پزشکی بالینی موردنظر فوکو به دست داده شود. بدون این تمهیدات فهم مدعای فوکو دشوار خواهد بود چون به نظر می رسد او در کتاب تولد کلینیک بسیاری از این موارد را مسکوت گذاشته یا بدیهی فرض کرده است یا نادیده گرفته است و شارحان اش هم با سنت فلسفه پزشکی ناآشنا بوده اند. در ابتدا تلاش می کنم نشان دهم که پزشکی نوع متفاوتی از شیوه تفکر در مقایسه با علوم طبیعی است که اگر چنین نبود مدعای فوکو به تفسیری سطحی و پیش پاافتاده خلاصه می شد: پزشکی انسان را ابژه علم بدل کرد و پس از آن بود که با الهام از علوم طبیعی تأسیس علوم انسانی محقق شد که باور ناروایی است. این بخش بر اساس آراء لودویگ فلک تفاوت های جدی تفکر پزشکی و علوم طبیعی تقریر خواهد شد. ساختار پزشکی بالینی و علوم مختلفی که در این حوزه وجود دارند را تعریف و تعامل آنها را نشان می دهم. در این بخش از آراء کاظم صادق زاده وام گرفته شده است. در بخش بعدی تلاش خواهم کرد بر مبنای تمهیدات صورت گرفته نشان دهم فوکو چگونه پزشکی بالینی مدرن و سیر تطورش را چگونه در قالب فضابخشی های سه گانه صورت بندی کرده است. در فصل پایان نشان خواهم داد چگونه صورت بندی فوکو از پزشکی بالینی می تواند بنیان علوم انسانی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد این نوشتار تلاشی است برای پیوند زدن فلسفه پزشکی و فلسفه علوم انسانی با خوانشی جدید از کتاب «تولد کلینیک».