مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تکامل نفس
حوزه های تخصصی:
نظریه حرکت جوهری و موضوع اتحاد عاقل و معقول از شاهکارهای شگرف فلسفی ملاصدرا است. این دو موضوع، علی رغم ارتباط وثیقی که با هم دارند، مشکلات متعددی را ایجاد کرده اند که حل آنها کلید حل معماهای فلسفی بسیاری خواهد شد. از جمله اینکه اگر بپذیریم علم که همان معلوم بالذات است، با جوهر نفس متحد و با یک وجود موجود می شوند و با توجه به نظریه حرکت جوهری و اینکه سرشت جهان در حال دگرگونی دایمی است و نفس نیز با کسب معارف جدید دم به دم در حال تغییر است. بر اساس اتحاد عاقل و معقول با عنایت به اصل ضروری سرایت حکم احدالمتحدین به متحد دیگر، چگونه می توانیم معارف ثابتی داشته باشیم؟ بررسی دیدگاه فلاسفه درباره این پرسش، محور بحث این مقاله است.
تکون و تکامل نفس از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از منظر ملاصدرا، مبدأ تکون نفس انسان خاک است که از جمادی به مرحلة نباتی و، سپس، به مرتبة نفس حیوانی می رسد. وقتی که انسان متولد می شود، از ابزارهای حسی که در ذات او به ودیعت گذاشته شده استفاده می کند و در مسیر تکامل به سوی نفس انسانی حرکت می نماید تا از مرحلة حس و خیال عبور کرده به مرحلة عقل که ممیز انسان و حیوان می باشد برسد. چون کمال نهایی و غایت آفرینش انسان رسیدن به مقام شهود می باشد، در این مقاله، با روش تحلیلی و عقلی ثابت شده است که کمال انسان از جنس ادراک بوده، ادراک به پرورش عقل انسان مربوط می شود. تقویت عقل چه در حکمت نظری و چه در حکمت عملی موجب افزایش ادراک نفس و سیر آن از قوه تا اتصال به عقل فعال و شهود صور موجودات در عقل فعال می گردد. بنابر اتحاد عاقل و معقول هر کمالی که برای یکی از قوای نفس حاصل شود برای نفس هم موجود می باشد. در نتیجه، ادراک قوة عقل سبب اشتداد وجودی نفس و ترقی او در مراتب وجود است. هرچه قدرت ادراک انسان قوی تر می شود، مراتب وجودی برتری به دست می آورد. ازاین رو، برترین موجود عالم ترین موجود می باشد. البته، در این راستا، نقش عقل نظری و برتری او بر عقل عملی قابل انکار نیست؛ یافته های عقل عملی وقتی موجب ارتقای وجودی نفس می گردد که به شهود و ادراک تبدیل شده باشد. بنابراین، کمال نفس و اشتداد وجودی فقط از طریق افزایش ادراک می باشد.
برهان نفس بر اثبات خدا در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در میان ادله اثبات وجود خدا در فلسفه اسلامی، برهان های غیرمشهوری هم هستند که در عین صحت و اتقان کمتر مورد عنایت فیلسوفان قرار گرفته اند. یکی از این برهان ها برهان نفس بر اثبات خدا است. در این برهان، با استفاده از نفس انسانی و برخی اوصاف و عوارض آن بر وجود خداوند سبحان استدلال می شود. صدرالمتالیهن (ره) در برخی از آثار خود به صراحت این برهان را یکی از براهین مستقل اثبات واجب الوجود دانسته است. ملاصدرا و برخی از پیروانش چهار تقریر از این برهان ارائه کرده اند: با استفاده از علت حرکت نفس، حدوث نفس، علت غایی حرکت نفس و حرکت نفوس فلکی. این برهان به نحو مستقل در حکمت مشاء مطرح نبوده است؛ برخی اشراقیان به بعضی تقریرهای آن اشاره کرده اند؛ ملاصدرا با بهره گیری از اشارات پیشینیان و همچنین مبانی فلسفی خود در مسئله نفس، حرکت جوهری، نحوه ارتباط حادث با محدث و... چنین برهانی را بیان کرده است. او همچنین در این برهان، راه و رونده را متحد می داند و عینیت سالک و مسلک را از ویژگی های این برهان می شمارد و همین امر را دلیل شرافت این برهان بر سایر ادله اثبات واجب الوجود به جز برهان صدیقین می داند. او معتقد است: در عین اینکه معرفت حضوری نفس شهود باطنی رب را در پی دارد، معرفت حصولی به نفس و دقت در عوارض آن نیز وسیله صعود به معرفت خداوند است.
آفرینش انسان از هبوط جسم تا صعود روح در اندیشة صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخوانی اسرار نهفته در هبوط و بایسته های مربوط به صعودش، نه تنها فراهم کننده بستر تکامل نفس است، بلکه خودش قدمی والا در راستای تکامل نفس قلمداد می شود. صدرالمتألهین آیه مربوط به خلافت حضرت آدم (ع) را به نفس انسان و بیان ماهیت و انیت و کیفیت پیدایش آن ناظر دانسته، رابطه تنگاتنگی میان هبوط و صعود نفس ترسیم می نماید و هبوط را زمینه ساز صعود می داند. از رهگذر این جستار روشن می شود که در اندیشه صدرالمتألهین، مقام هبوط پایین ترین مرتبه از مراتب وجودی نفس است که بیانگر غایت نزول از فطرت اصلی اوست. هبوط در اندیشه صدرالمتألهین بیانگر یکی از مراتب وجودی نفس است که ارتباط تنگاتنگی با بدن دارد و زمینه ساز تکامل وجودی نفس است؛ ازاین رو هبوط نه تنها نقصی برای انسان نیست، بلکه زمینه ساز تکامل وجودی اوست که بدون هبوط میسور نیست. به باور وی، خطاب هبوط، خطاب تکوینی است؛ زیرا هبوط از بهشت به زمین تحت اختیار حضرت آدم (ع) نیست تا بتوان ایشان را بدان مکلف کرد.
استکمال برزخی و اختیار در عالم برزخ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
146 - 169
حوزه های تخصصی:
یکی از مراتب حیات انسان، حیاتی است که در عالم ماده تحقق می یابد. انسان در این مرحله بر اساس حرکت جوهری دائما تحولات ذاتی می یابد و به تدریج به سمت بالفعل شدن حرکت می کند. از دیدگاه دینی، فلسفی و عرفانی حیات انسان محدود به همین حیات مادی نیست، بلکه به وسیله مرگ حیات او در عوالم مافوق ادامه می یابد. از جمله این عوالم، که در امتداد عالم ماده است عالم مثال یا برزخ است که حیات برزخی در این عالم تحقق می یابد. در این مقاله، از منظر فلسفی و دینی به بررسی و تحلیل امکان و چگونگی تحولات ذاتی و استکمال وجودی انسان در عالم برزخ پرداخته شده است. بی شک امکان استکمال وجودی انسان در عالم برزخ نتایجی را در پی خواهد داشت که از جمله آنها می توان به استکمال مجانین و کسانی که در ابتدای طفولیت می میرند، وجود اختیار در عالم برزخ، زمان مند بودن عالم برزخ و... اشاره کرد.
تکامل نفس در اندیشه صدرالمتألهین و نوصدراییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه «تکامل نفس» به مثابه یکی از مهم ترین زوایای نفس شناسی فلسفی، بیانگر استکمال وجودی نفس در دو حوزه نظری و عملی است و نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی آن در اندیشه صدرالمتألهین و نوصدراییان پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که در منظومه حکمت متعالیه، تکامل نفس در ساحت نظری در سایه آموزه فلسفی اتحاد عالم و معلوم محقق می شود و در کنار آن، آموزه اتحاد عامل و عمل نیز مطرح است. از جمله مهم ترین مبانی انسان شناختی تکامل نفس می توان «جوهریت نفس»، «حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس» و «حرکت جوهری نفس» را نام برد. از جمله مهم ترین دستاوردهای تکامل نفس در حوزه انسان شناسی، می توان به «نقد نوع اخیرانگاری انسان» و «ماهیت نداری نفس» اشاره کرد.
تقریر دو برهان بر نظریه حرکت در مجردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاطبه فیلسوفان مسلمان اعم از مشائیان، اشراقیان و صدرائیان بر اساس مبانی و ادله خویش، امکان تحول و حرکت در مجردات را انکار کرده اند، اما قریب به دو دهه است که برخی از اهل نظر، با اندیشه فوق مخالفت کرده و از «امکان حرکت و تغییر در مجردات» دفاع نموده اند. این نظریه در محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و مکتوباتی نیز پیرامون آن تحریر شده است. موافقین، ادله و براهینی را بنفع آن سامان داده و مخالفین به نقض و رد آنها پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی در دو مقام از نظریه حرکت در مجردات دفاع میکند؛ در مقام نخست به اشکال وارد شده بر اصلیترین برهان این نظریه پاسخ داده و از برهان مذکور دفاع میکند و در مقام دوم، از طریق حدوث نفس، برهانی نو بنفع این نظریه ارائه میدهد و درنهایت نتیجه میگیرد که نظریه مذکور در میدان عقلانیت و استدلال قابل تأیید است و بر نظریه مقابل برتری دارد.
نقش نظریه صدرالمتألهین درباره تکامل نفس در تبیین کنش های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
43-52
حوزه های تخصصی:
سیر تکاملی انسان از بحث های غامض و مهم صدرالمتألهین است او برخلاف پیشینیان، راهی جدید در اثبات تکامل انسان در پیش گرفت. تأثیرات تلقی صدرا از حرکت جوهری امتدادی نفس در تبیین کنش های انسان، هدف این مقاله است. تبیین کنش های انسانی را یکی از رسالت های علوم انسانی تعریف می کنند که جایگاه برجسته تری نسبت به دیگر کارکردهای علوم انسانی دارد. مقاله پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که تحلیل صدرالمتألهین از تکامل نفس چیست و اینکه آیا تلقی ما از حرکت جوهری اشتدادی نفس می تواند در علت کاوی کنش های بشری اثرگذار باشد یا خیر؟ اگر تأثیرگذار است، چه کاربست هایی را در حوزه تبیین کنش ها به دنبال دارد؟ با روش توصیفی تحلیلی و استنباطی، نشان داده خواهد شد که توجه به دیدگاه خاص صدرا، کاربست های متمایزی در تبیین خواهد داشت. گزاف بودن دگماتیسم روشی و منبعی، نادرستی یکسان انگاری تبیین کنش در انواع انسانی، نادرستی عُقبی گریزی علمی، عدم تساوی میان کنش های یک فرد و عدم کفایت علوم انسانی مصطلح در تبیین کنش را می توان از جمله دستاوردهای پژوهش پیش رو به شمار آورد.