مقالات
حوزه های تخصصی:
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمان ها برای رسیدن به آن، به اقدامات مختلفی روی می آورند. یادگیری سازمانی و بازارگرایی به عنوان ابزاری سودمند برای سازمان ها معرفی شده تا به عملکرد مطلوب برسند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری گرایی است. پژوهش کاربردی حاضر از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکت های پگاه، مخابرات، پارس سوئیچ بودند. با توجه به نمونه گیری اولیه و تعیین انحراف واریانس، با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 131 نفر از کارکنان به دست آمد که به روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس به پرسش ها پاسخ دادند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر سه متغیر بازارگرایی، یادگیری گرایی و عملکرد سازمانی بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تمامی متغیرها بیشتر از حداقل مقدار استاندارد (0/7) و روایی آن از طریق (AVE) بیش از 0/4 تایید شد. در این پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیات و برازش مدل استفاده شد. طبق یافته ها مقدار t-value تاثیر متغیرهای بازارگرایی و یادگیری گرایی بر عملکرد سازمانی به ترتیب با 7/802 و 9/521 و تاثیر بازارگرایی بر یادگیری گرایی با 6/107 تایید شد. نتایج نشان داد، بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری گرایی تاثیر دارند. بنابراین سازمان های بازارگرا از طریق یادگیری سازمانی و افزایش سطح دانش و آگاهی و مهارت کارکنان می توانند عملکرد سازمانی خود را در بازار رقابتی ارتقاء دهند.
چارچوب تنظیم گری مشوق انتقال فناوری در بخش بالادست صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم وجود قوانین و دستورالعمل های متعدد مرتبط با فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران، این تلاش ها بطور یکپارچه انجام نشده و نتایج تأثیر آنها بر ارتقاء سطوح توانمندی فناورانه مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش، ضمن بررسی مفاهیم توانمندی فناورانه و تنظیم گری، ابعاد و ساز و کار تاثیر قوانین و مقررات در سطوح کلان (ملی)، میانی (صنعت) و خرد (بنگاه) بر توانمندی های فناورانه بخش بالادستی صنعت نفت ایران در قالب چارچوب منسجم تنظیم گری احصاء گردیده است. این پژوهش با توجه به هدف یک مطالعه کیفی اکتشافی، توصیفی و کاربردی است که با مصاحبه های نیمه ساختار یافته کیفی با 14 نفر از خبرگان صنعتی و علمی تا مرحله اشباع نظری صورت گرفته و به روش پدیدار شناسی در نظریه داده بنیاد تحلیل شده است. نتایج نشان دادند قانون مناقصات به عنوان بستری شفاف برای رقابت بر سطح توانمندی اکتساب فناوری مؤثر بوده و قانون استفاده از حداکثر توان داخل که بواسطه دستورالعمل وندورلیست صنعت نفت در سطح صنعت پشتیبانی شده در سطح بهره برداری و انطباق فناوری موثر می باشد. قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان با پارادایمی نوظهور در سطح نواوری فناورانه مؤثر می باشد که تصویب نظام نامه فناوری وزارت نفت نیز در راستای اجرای این قانون بوده که هنوز بطور کامل جاری نگشته است.
ارزیابیِ نقشِ مضامینِ زیرساخت های حیاتیِ صنعت در تقویتِ قابلیت های راهبردهای توسعه پایدارِ صنعت نفت و گاز: مطالعه ی موردی شرکتِ بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال پیامدهای نامطلوب توسعه صنعتی و بهره برداری گسترده از منابع طبیعی و تخریب فزاینده محیط زیست در طی دهه های اخیر، بسیاری از متخصصان بر لزوم بکارگیری قابلیت به عنوان مکانیزمی پویا در هدایتِ راهبردهای توسعه پایدار تاکید دارند، چراکه وجودِ قابلیت های راهبردی در توسعه پایدار از طریق تطبیق منابع داخلی با ظرفیت های خارجی، بنگاه ها را قادر می سازد تا ابتدا ریسک و عدم قطعیت ها را به عنوان عللِ ایجادکننده ی اختلال شناسایی نمایند و سپس برمبنای وجود ریسک ها اقدام به انتخاب بهترین قابلیت راهبردی جهت توسعه پایدار نمایند. هدف این پژوهش ارزیابیِ نقشِ مضامینِ زیرساخت های حیاتیِ صنعت در تقویتِ قابلیت های راهبردهای توسعه پایدار در شرکتِ بهره برداری نفت و گاز مارون می باشد. این پژوهش از نظر روش شناسی توسعه ای است و از نظر نوع جمع آوری داده های پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش در بخش کیفی براساس فرآیندهای تحلیل فراترکیب تلاش شد تا ابتدا پژوهش های مرتبط با حوزه ی پژوهش تعیین و سپس مولفه ها و مضامین پژوهش تعیین شوند. همچنین در ادامه بخش کیفی از تحلیل دلفی برای تعیین حدِ اجماع نظری استفاده شد. در بخش کمی نیز باهدفِ شناساییِ تاثیرگذارترین عوامل شناسایی شده، از تحلیل فازی شهودی بهره برده شد. نتایج در بخش کیفی از وجودِ ۵ مضمونِ زیرساخت های حیاتیِ صنعت و ۳ مولفه قابلیت های راهبردهای توسعه پایدار حکایت دارد. نتایج در بخش کمی نیز براساس فرآیندِ تحلیلِ ویکور فازی نشان داد، عامل فنی به عنوان تاثیرگذارترین مضمونِ زیرساخت های حیاتیِ صنعت انتخاب شد که عاملی برای تقویتِ قابلیت های راهبردهای توسعه پایدارِ صنعت نفت و گاز محسوب می شود. همچنین مشخص شد، راهبردِ توسعه پایدارِ اقتصادی مهمترین رویکردی است که شرکتِ بهره برداری نفت و گاز مارون می بایست تحت وجودِ عامل فنی مورد توجه قرار دهد.
شناسایی متغیر های پایداری زنجیره تأمین خدمات پرداخت الکترونیک با کاربرد فناوری بلاکچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون جهان دچار بحران بهداشت عمومی ناشی از ویروس کووید19 شده است که تقریباً در تمام جنبه های زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر و اقتصاد جهان را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. همچنین، همه گیری این ویروس در صنعت پرداخت و زنجیره های تامین، تحولات بسیاری را ایجاد کرده است از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه متغیر های پایداری زنجیره تأمین پرداخت الکترونیک را از نگاه فعالان حوزه بلاکچین و اساتید دانشگاه شناسایی کرده است. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی می باشد و از روش داده بنیاد برای انجام عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 10 نفر از اساتید دانشگاهی صاحب نظر و فعالان حوزه بلاکچین به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها در خصوص موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش جریان ارتباط با کاربران،جریان ارائه خدمات، جریان اطلاعات، جریان مالی، جریان زیست محیطی را موثر بر پده محوری شناسایی و مدیریت تامین کنندگان، مدیریت تقاضا، مدیریت فناوری و اطلاعات، مدیریت زیست محیطی را به عنوان شرایط علی و محیط فناورانه، محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، محیط قانونی به عنوان شرایط زمینه ای و عوامل سیاسی، عوامل بازار بین الملل را بعنوان شرایط مداخله گر از دید خبرگان تعیین نهایتاً سیاست گذاری و برنامه ریزی، زیر ساخت ها، آگاهی و آموزش راهکار های مناسب تعیین شد که منجر به بهبود کیفیت کالا و خدمات، بهبود عملکرد، بهبود فضای اجتماعی، بهبود روند های مالی، بهبود زیست محیطی خواهد شد.
طراحی مدل یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی مدل یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران می باشد. روش پژوهش آمیخته با طرح اکتشافی- متوالی، روش پدیدارشناختی و هدف کاربردی- توسعه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و صاحب نظران دانشگاهی مدیریت کارآفرینی بودند. در این پژوهش با بهره گیری از روش با نمونه گیری نظری هدفمند، تعداد 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارآفرینان و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی صورت پذیرفت. در بخش کمی نیز با نمونه گیری به حد کفایت نرم افزار تعداد صد کارآفرین و دانشجوی فعال در کارآفرینی به پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های کیفی تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پژوهش در هفت سازه پژوهش و تحلیل کمّی آن با نرم افزار آماریSmartpls انجام شد. بر اساس نتایج، الگوی یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران شامل هفت سازه تجربه های کارآفرینان، زمینه اثرگذار، موانع، انگیزاننده ها، توانمندسازها، جذابیت ها و پیامدها بود. در نتایج کمّی وجود رابطه بین مقوله ها و سازه های مدل و کیفیت اندازه اثر مقوله های هر سازه، بالاتر از متوسط و قوی ارزیابی شد. برازش مدل پژوهش، مناسب و قوی (653.0=GOF ) بود. رابطه بین سازه های مدل پژوهش مثبت و معنا دار (58.2 ≤ T) در سطح اطمینان 99 درصد تأیید شد. در نهایت، به مدیران و کارآفرینان نوپای ایران پیشنهاد می گردد که با پیاده سازی برنامه های عملیاتی مناسب، جهت بکارگیری مدل این پژوهش، با اصلاح برخی فرآیندهای بازدارنده، سعی در افزایش هر چه بهتر و بیشتر پیامدهای مذکور استفاده از تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران در یادگیری کارآفرینانه کوشا باشند.
الگوریتم ترکیبی KMPCA برای انتخاب فناوری با استفاده از خوشه بندی و تحلیل مولفه های اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب فناوری مناسب، مسئله مهمی است که بنگاه های تولیدی و صنعتی با آن مواجه هستند. این درحالی است که، دسترسی به فناوری های جدید، مجموعه انتخاب را وسیع کرده است بطوریکه حل مسئله انتخاب فناوری با وجود معیارهای تصمیم متعدد، بیش از پیش مشکل و پیچیده شده است. از طرفی فناوری مناسب می تواند مزایای رقابتی قابل توجه ای را برای یک شرکت در یک محیط پیچیده کسب و کار ایجاد نماید. تاکنون روش های مختلفی جهت حل مسئله انتخاب فناوری ارائه گردیده است که هر یک دارای مزایا و معایبی هستند ولی هیج یک از روش های پیشنهادی به طور واحد کلیه قابلیت های لازم را ندارند. در این مقاله با بکارگیری روش تحلیل مولف های اصلی، روش ترکیبی خوشه بندی و تحلیل مولف های اصلی به همراه تئوری فازی، الگوریتم ترکیبی KMPCA در حل مسئله انتخاب فناوری توسعه داده شده است. تعداد متغیرهای انتخاب فناوری از 6 به 14 متغیر با پوشش کامل تری از ابعاد تصمیم ارتقاء یافت و داده ها از 49 فناوری رایج صنعت سنگ ایران جمع آوری و در مدل آزمون گردید. نتایج این تحقیق ضمن بهبود حل، کاهش ابعاد مسئله و کاهش روابط چند همخطی میان داده ها را در فرآیند انتخاب فناوری نشان می دهد.