مقالات
حوزه های تخصصی:
قسمت اول این نوشتار که قبلا ارائه شد (فصلنامه شماره هفتم) به بررسی وضعیت گذشته و شناخت عناصر تکنولوژی اختصاص داشت و در آن تکنولوژی از منظر اسلامی، عوامل موثر در عقب ماندگی علمی و تکنولوژی در جوامع اسلامی، ضرورت اصلاح مسیر حرکت با استفاده از شناخت قوانین علمی و بازگشت به خویشتن اسلامی خویش مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین به تعاریف مختلف علم و تکنولوژی، مدیریت انتقال و توسعه تکنولوژی، انواع و اجزاء مختلف تکنولوژی، سیکل عمر تکنولوژی پرداخته و نقاط ضعف و قوت، زیرساخت ها و اقدامات موردنیاز جهت رشد و توسعه تکنولوژی مشخص گردید. در این قسمت، طراحی استراتژیک توسعه دانش و تکنولوژی مورد بحث واقع شده و مدلی جهت برنامه ریزی های استراتژیک در چارچوب ارزش ها و باورهای اسلامی ارائه می گردد. پس از بررسی محیطی و محاطی توسعه دانش و تکنولوژی و تجزیه و تحلیل آن در چارچوب نظام ارزشی، اهداف، راهبردها و سیاستگذاری ها تدوین و اجرا می شود. بنابراین طرح استراتژیک توسعه دانش و تکنولوژی مستلزم اجرای پنج مرحله است: • مشخص کردن نظام ارزشی و باورهای اسلامی با توجه به قرآن کریم، نهضت پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه و تجربیات تاریخی؛ • بررسی و تجزیه و تحلیل دانش و فناوری در داخل و خارج از کشور؛ • تعیین اهداف، راهبردها و سیاستگذاری ها در چارچوب نظام ارزش ها و باورهای اسلامی • اجرای راهبردها و سیاستگذاری های تدوین شده؛ • نظارت و کنترل بر اجرای دقیق توسعه دانش و تکنولوژی.
دیدگاه های مختلف در زمینه توسعه در ایران پس از انقلاب اسلامی (قسمت اول)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله توسعه به مفهوم عام آن از توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژی به کار می رود. عمدتا از نظر اندیشمندان ایرانی دو مفروض در توسعه به مفهوم عام قابل مشاهده است: • توسعه خاص (مثلا توسعه تکنولوژی) تنها در پی توسعه عام تحقیق می پذیرد. • میان ابعاد مختلف توسعه، نه تنها ارتباط بلکه، هارمونی وجود دارد. در یک نگاه کلی می توان دیدگاه های مختلف درباره توسعه در ایران را به سه دسته تقسیم کرد. 1- دیدگاه مبانی گرایانه: در این دیدگاه مبانی فکری و فرهنگی توسعه در برابر مظاهر آن اصالت دارد و میان مبانی و مظاهر توسعه رابطه زایشی و توالدی وجود دارد. 2- دیدگاه فرآورده گرایانه: در آن محصول و توسعه اولا مثبت تلقی شده و ثانیا آن فرآورده را با ملاحظاتی عمدتا اراده گرایانه می توان و باید اخذ، اقتباس، گسترش و تعمیق داد. 3- دیدگاه تفکیک گرایانه: تنها به فراورده توسعه نمی اندیشد و از آن سو، میان مبانی و مظاهر آن نیز قائل به رابطه توالدی نیست. بلکه یا مبنا و مقصد توسعه را از یکدیگر و توسعه اقتصادی را از توسعه سیاسی تفکیک می کنند و یا توسعه را از جنس علم و علم را نیز مولفه ممتازی در مدرنیسم تلقی می کنند.
جریان شناسی توسعه فناوری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به سه رویکرد مختلف نسبت به توسعه تکنولوژی پرداخته و در پی آن است که ارتباط میان توسعه، توسعه تکنولوژی و اعتقادات مذهبی را ازدیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار دهد. دیدگاه اول، عقلانیت مستقل بشر را برای توسعه، کافی دانسته و دین را مانعی در راه آن می داند و دیدگاه دوم دین را امری قدسی و متعالی دانسته و حضور دین در عرصه های اجتماعی را امر مقبولی نمی داند. لذا هر دو دیدگاه، نقشی را برای دین در توسعه و متعاقب آن در توسعه تکنولوژی قائل نیستند. در این مقاله هر دو دیدگاه از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دیدگاه سوم بر این باور است که بین دین و تکنولوژی نه جدایی هست و نه مخالفت و اعتقاد دارد که به راحتی نمی توان میان توسعه مدرن و مذهب را آشتی داد. این دیدگاه معتقد است که باید به توسعه ای دست یافت که پایدار، هماهنگ، همه جانبه و متکی بر بنیان مذهب باشد. در این نوشتار از نظر فلسفه تاریخ و تکامل تاریخی، ظهور سه دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته و حاکمیت دین بر شئونات توسعه نتیجه گیری شده است. در ارائه همین مبحث، توسعه عقلانیت مبتنی بر مذهب را به مثابه ضرورتی برای توسعه دانسته و بر توسعه تکاملی مبتنی بر ایمان تاکید می نماید. در پایان، نظر هر یک از دیدگاه های سه گانه را درباره توسعه تکنولوژی بطور اخص برشمرده و با تقسیم تکنولوژی به سه سطح، دست یابی به ابزار تولید علم را به عنوان عمیق ترین لایه تکنولوژی، ضروری می داند.
درآمدی بر فلسفه فناوری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی رشته نوپایی به نام فلسفه تکنولوژی می پردازد. چیستی تکنولوژی، دانش شناسی دانش تکنولوژیکی، تعامل تکنولوژی و جامعه و بالاخره اخلاق و تکنولوژی چهار باب عمده در این رشته هستند که به ایجاز معرفی شده اند. در هر یک از بحث های طرح شده، به برخی از پیامدهای استراتژیک و سیاستی رشته فلسفه تکنولوژی نیز اشاره شده است.
تدوین استراتژی فناوری و موانع پیاده سازی آن
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر علیرغم آن که توجه و اهمیت به موضوع استراتژی تکنولوژی روز به روز رو به افزایش است، لیکن به قاعده مند سازی و فرموله کردن آن بیش از موضوعات مرتبط با اجرا و پیاده سازی آن توجه می شود. هدف از ارائه این مقاله توجه به مشکلات اجرایی استراتژی تکنولوژی و توجه به این امر خطیر است که چگونه می توان از موانع و مشکلات پیاده سازی آن اجتناب نموده و یا آنها را کاهش داد. در طی سده اخیر نگرش های متعدد و چندگانه ای در مورد روش های تدوین استراژی تکنولوژی و مدل های فرموله سازی آن وجود داشته و به طور سنتی نیز تمرکز ویژه ای بر چگونگی قاعده مندسازی آن گردیده است. بعدها چنین تشخیص داده شد که موضوع اجرا و پیاده سازی استراتژی تکنولوژی و رفع مشکلات ناشی از آن، نیازمند توجه بیشتری نسبت به بحث فرموله کردن استراتژی تکنولوژی می باشد. این امر متضمن این واقعیت بود که برای داشتن تاثیری مثبت بر عملکرد هر شرکت، علاوه بر لزوم قاعده مندسازی استراتژی، پیاده سازی و اجرای درست استراتژی تدوین شده نیز ضروری است. بنابراین با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، در این مقاله به تعیین و شناسایی موانع موجود در زمینه پیاده سازی استراتژی تکنولوژی و نیز یافتن راه حل های ممکن برای رفع این مشکلات مبادرت گردیده است. در این مقاله نخست، مشکلات پیاده سازی استراتژی تکنولوژی، از منظر موانع عمومی و کلی پیاده سازی استراتژی، صرف نظر از اندازه بنگاه ، حوزه کسب و کار و ساختار سازمانی آن مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آن مشکلات پیاده سازی که صرفا خاص استراتژی تکنولوژی می باشند، معرفی گردیده و در نهایت نیز روش ها و ساختارهای سازمانی که به دوری جستن و احتراز از موانع بهره برداری و اجرای استراتژی تکنولوژی کمک می نماید، بیان می گردند.
توسعه مبتنی بر دانایی، دانشگاه کارآفرین و ارتباط موثر صنعت و دانشگاه
حوزه های تخصصی:
توسعه مبتنی بر دانایی و حکمت، آخرین دستاورد جامعه جهانی در مسیر خروج از توسعه نیافتگی و ارتقای سطح توسعه در سطح ملی، منطقه ای و جهانی است که این امر، مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کلان کشور در قالب چشم انداز 20 ساله و برنامه چهارم توسعه کشور قرار گرفته است. این نوع از توسعه با الویت بخشی به نهاده های دانشی (ضمنی و صریح) توسعه و اقتصاد حاصل از آن، برهم افزایی نهاده های دانشی و غیردانشی تاکید می ورزد. نکته اساسی در طراحی و اجرای این توسعه، توجه به مبانی ارزشی مستحکم و مشترک جامعه بشری براساس نظریه خودسازماندهی و از طریق یکپارچه سازی علم، فناوری و اخلاق است. همچنین برای تحقق این نوع از توسعه، کشورهای پیشرو، دانشگاه کارآفرین را مغز اصلی و بازوی توانمند می دانند. این دانشگاه حاصل تحولات چند صد ساله در دانشگاه و ترکیب نقش های آموزشی، پژوهشی بنیادی، پژوهشی کاربردی و توسعه فناوری جهت تحقق مستمر نوآوری تکنولوژیک، کارکرد موثر و کارای نظام ملی (جهانی) نوآوری است که خلق و توسعه دائم معرفت ارزش مدار، ثروت و رفاه عادلانه و اشتغال پایدار و ارتقای سطح فیزیکی و روانی محیط کار، زیست و زندگی را در پی دارد. برای تحقق و ارتقای فرایندی و کارکردی دانشگاه کارآفرین، مهمترین نقش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، ارتباط موثر صنعت، دانشگاه و دولت است. با واگذاری بسیاری از نقش های دولت به صنعت و دانشگاه، این دو رکن، مهم ترین نهادهای تشکیل و توسعه دانشگاه کارآفرین، نظام ملی نوآوری و نهایتا توسعه مبتنی بر دانایی هستند. امید است این سمینار که حاصل ترکیبی از تحقیقات دانشگاهی، رساله دکترا و تجربیات علمی-صنعتی است بتواند گام کوچکی در جهت تبیین زیرساخت های تحقق چشم انداز بیست ساله کشور بردارد.