مقالات
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد شبکه ای، توان رقابتی یک کسب و کار نه تنها وابسته به شایستگی های داخلی خود است، بلکه به توانایی آن در تعامل با محیط خود نیز وابسته است. ظهور پلتفرمهای چندوجهی و شبکه های ایجاد ارزش و پیچیدگی های مربوطه و ضعف موجود در مدل های کسب وکار در این زمینه، سبب شد تا توجه محققان به مفهوم زیست بوم کسب-وکار جلب شود. در این پژوهش با هدف بررسی مدلهای طراحی زیست بوم کسب وکار، در ابتدا ادبیات و مفهوم زیست-بوم کسب وکار وسپس انواع مدلهای طراحی زیست بوم کسب و کار معرفی می شود و در نهایت اصول طراحی زیست-بومهای کسب و کار استخراج و در طراحی زیست بوم کسب و کارهای نوظهور به کار گرفته می شوند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات در این زمینه علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از خبرگان در دسترس و مطلع نیز استفاده شده است. خروجی نهایی پژوهش استخراج مولفه های اصلی طراحی زیست بوم کسب و کارهای نوظهور از جمله جویشگر بومی، رایانش ابری، اینترنت اشیا و کلان داده که در آینده نزدیک فراگیر خواهند شد، می-باشد. لازم به ذکراست که به مراحل توسعه زیست بوم کسب و کار جویشگر به صورت گام به گام و در مورد سایر کسب و کارها به صورت اجمالی پرداخته شده است.
شناسایی و ارزیابی "ارزش پیشنهادی" در مدل های کسب وکار هوشمندی فناوری در صنایع منتخب در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشمندی فناوری مهم ترین فعالیت مدیریتی است که در افزایش کارکرد تحقیق وتوسعه نقش بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر که با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوای قیاسی انجام شده است، شناسایی و ارزیابی ارزش پیشنهادی در مدل های کسب وکار هوشمندی فناوری در شرکت های منتخب می باشد. با توجه به پیشینه پژوهش، مدل کسب وکار استروالدر به عنوان مدل مفهومی انتخاب و مهم ترین جزء آن یعنی ارزش پیشنهادی مبنای سوالات مصاحبه قرار گرفت و سپس با صاحبان کسب وکارهای هوشمندی فناوری مصاحبه شد. تحلیل هر مصاحبه از طریق بررسی خط به خط و با بهره گیری از نرم افزار کیفی Maxqda انجام شد. این نرم افزار جهت تحلیل محتوای کیفی بوده و صرفا به ساماندهی یافته ها کمک می کند. براساس نتایج تحلیل محتوای کیفی، ارزش های پیشنهادی هر کسب وکار شناسایی شدند. سپس به منظور ارزیابی ارزش پیشنهادی مدل های کسب وکار از معیار استروالدرکه مورد تایید خبرگان هوشمندی فناوری است، استفاده شد. براساس نظرات مصاحبه شوندگان، معیارهای ارزیابی "نرخ افزایش ارزش برای مشتریان"، "پاسخگویی به نیاز مشتری"، "رضایت مشتری"،"مشارکت مشتری در فرایند خلق ارزش" و "سفارشی سازی" امتیازهای کم یا متوسط را دریافت کرده اند که بیانگر کم اهمیت بودن تحقیق وتوسعه در کشور، عدم درک مفهوم و ضرورت خدمات هوشمندی فناوری توسط بنگاه ها، عدم تحلیل درست و مناسب نتایج هوشمندی فناوری توسط ارائه دهندگان خدمات، توجه کمتر بنگاه ها به آینده، ناشناخته و نوپا بودن خدمات هوشمندی فناوری است.
ارزیابی توانمندی فناورانه صنعت توربین بادی با استفاده از مدل پاندا و راماناسن ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اساسی در عدم موفقیت بکارگیری تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی در بنگاههای کشورهای در حال توسعه، عدم آگاهی و شناخت توانمندی های تکنولوژیک بنگاه و استفاده از آنها در جهت مزیت های نسبی می باشد. حفظ بقای سازمان در عرصه رقابت و اهمیت بالای توسعه فناوری و بهره مندی از آن باعث شده است که سازمان ها اقدام به شناسایی و ارزیابی توانمندیهای فناورانه خود نمایند و به موازات آن نسبت به شناسایی تحولات فناورانه دردنیا و پایش تلاش رقبا برای دستیابی به فناوریهای جدید، در جهت ارتقای توانمندی فناوری خود گام بردارند. از طرف دیگر، این ارزیابی یکی از ابزارهای کلیدی در فضای مدیریت فناوری است که با بهره گیری از این ابزار نسبت به شناسایی نقاط قوت و قابل بهبود با هدف اندازه گیری شکاف فناورانه اقدام می نمایند. این مقاله به ارزیابی توانمندی های فناورانه شرکت مپنا پارس در خصوص توربین بادی و شناسائی شکاف موجود، با استفاده از مدل پاندا و راماناسن می پردازد. این مدل از ابعاد مختلف سطح توانمندی شرکت را مورد ارزیابی قرار داده و در هریک از این ابعاد وضعیت شرکت را مشخص می نماید. این اقدام میتواند مبنایی برای تعریف پروژه های بهبود فناورانه باشد.
سنجش میزان تاثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: گروه صنعتی ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کسب وکار پویای امروز، به دلیل ظهور سه روند عمده رقابت شدید بین المللی، بازارهای گسسته و فناوری در حال تغییر، شاهد طرح بیش از پیش موضوع نوآوری هستیم. روندهای مذکور، علاقه صاحب نظران حوزه کسب وکار را به توجه شگرف و جستجو در مفهوم سرمایه اجتماعی به مثابه عامل حیاتی در ارتقای سطح عملکرد سازمان و پیش آیند خلق مزیت رقابتی مبتنی بر نوآوری جلب کرده است. بااین حال، کمتر پژوهشی سرمایه اجتماعی سازمانی و نوآوری سازمانی را به صورت توامان بررسی نموده است؛ ازاین رو، غایت مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیر سرمایه اجتماعی سازمانی و ابعاد آن در گرایش به نوآوری سازمانی در شرکت ایران خودرو است. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری کارکنان ایران خودرو را در برمی گیرد. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج مطالعه، گویای رابطه موثر و معنی دار سرمایه اجتماعی سازمانی در نوآوری سازمانی است. بدین ترتیب ابعاد رابطه ای و ساختاری سرمایه اجتماعی دارای رابطه معنی دار با نوآوری هست، لیکن بعد شناختی سرمایه اجتماعی دارای رابطه معناداری با نوآوری سازمانی در سازمان نبود.
شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک در یخ ساز اتوماتیک پیچشی با روش پیش بینی مقدماتی شکست (مطالعه موردی: یخچال مدل کمبی گروه صنعتی انتخاب؛ اسنوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ریسک فرایندی است که طی آن ریسک ها شناسایی، ارزیابی و پاسخ داده می شوند. اجرای نظام مدیریت ریسک در بخش های مختلف سازمان می تواند سازمان را در دستیابی هر چه بهتر به اهدافش یاری نماید. استفاده از روش های مناسب برای مدیریت ریسک های منفی در محصولات می تواند منجر به بالا رفتن کیفیت محصول و افزایش رضایت مشتری گردد. در کشور ما شناسایی ریسک به شکل سنتی و شامل داده های تاریخچه ای، تحلیل نظری و نظرات افراد مطلع و متخصص انجام می شود. درصورتی که آشکار کردن و شناسایی ریسک ها اساساً ریشه در یک عمل خلاقانه دارد و در عین حال باید آن را به طور سیستماتیک، جامع و با سعی و کوشش انجام داد. لذا وجود روشی سیستماتیک و اجرایی که بتوان به وسیله ی آن ریسک ها را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد امری ضروری به نظر می رسد. تئوری حل ابداعی مسئله یا TRIZ به طور منحصربه فردی دارای این خصوصیات ذکر شده است. به دلیل آنکه یک رویکرد سیستماتیک برای پیدا کردن راه حل های خلاقانه برای مشکلات ابداعی فراهم می کند. هدف از این پژوهش استفاده از روش پیش بینی مقدماتی شکست یا AFP برای بهبود یک یخ ساز اتوماتیک در گروه صنعتی انتخاب است. این یخ ساز متعلق به محصول یخچال-فریز ترکیبی است که حجم مفید یخچال و فریزر آن به ترتیب برابر 348 و 133 لیتر، با شاخص مصرف A+ است. این یخ ساز تماماً اتوماتیک بوده و بدون دخالت کاربر یخ ها را تولید و ذخیره سازی می نماید. برای این منظور از متخصصین آزمایشگاه تحقیق و توسعه اسنوا که تخصص و آشنایی عمیقی از نحوه کارکرد و طراحی این یخ ساز دارند استفاده شده است. با استفاده از این روش مراحل کارکرد یخ ساز، منابع موجود در سیستم و محیط آن و درختان سناریوی شکست این فرایند استخراج شد و حالات شکست متعددی کشف گردید. در انتها نتایج نوآورانه و بهینه ای برای بهبود این محصول جهت بالا رفتن کیفیت یخ و جلوگیری از آلودگی آب به دست آمد.
تاثیر گرایش به یادگیری بر عملکرد توسعه محصول جدید با تاکید بر نوآوری باز (مورد مطالعه : صنایع لاستیکی پارمیدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف "بررسی تأثیر گرایش به یادگیری بر عملکرد توسعه محصول جدید با تاکید برنوآوری باز" به صورت موردی در صنایع لاستیکی پارمیدا سمنان صورت گرفته است. برای این منظور، پس از مرور ادبیات پژوهش در حوزه گرایش به یادگیری و عملکرد توسعه محصول جدید و نوآوری باز ، مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش تدوین گردید. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ زمان، مقطعی، از لحاظ متغیر، کیفی و از لحاظ طرح تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی علی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان واحدهای تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش و تولید کارخانه لاستیک پارمیدا می باشد که تعداد آنها 55 نفر است و از روش سرشماری استفاده شده است. داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج تایی لیکرت جمع آوری شده است. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه، توسط خبرگان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخگویی به سؤالات و بررسی فرضیه های تحقیق از ابزارهای آمار توصیفی و آمار استنباطی، از جمله تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و برازش مدل استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد بین گرایش به یادگیری و عملکرد توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد و می توان تایید نمود که نوآوری باز نقش میانجی در رابطه بین گرایش به یادگیری و عملکرد توسعه محصول جدید را ایفا می کند.