مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مرور سیر توسعه و تکامل مدیریت پژوهش و فناوری در سازمان های پژوهش و فناوری می پردازد. همچنین به ارائه یک روند تاریخی از مراحل تکامل آن تا مرحله مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری و توسعه های صورت گرفته در این رویکرد خواهد پرداخت. بر این اساس مدیریت پژوهش و فناوری در فرایند تکامل خود دارای سه رویکرد مختلف است که شامل رویکرد شهودی، رویکرد سامانمند و رویکرد راهبردی است. در ادامه، پس از تشریح این رویکردها به طور تفصیلی ارکان رویکرد راهبردی مورد بحث قرار می گیرد و در پایان نیز، پیش از نتیجه گیری، به بحث در خصوص الزامات پیاده سازی رویکرد راهبردی به مدیریت پژوهش و فناوری در سازمان های پژوهش و فناوری پرداخته می شود.
سیستم مدیریت الکترونیکی اسناد، ابزار مدیریت دانش صریح
حوزه های تخصصی:
نتیجه اندیشه ها، فعالیت ها و اقدامات انجام شده در هر سازمان به صورت اسناد و مدارک و با صرف وقت و هزینه های فراوان فراهم می آیند. این اسناد و مدارک حاوی اطلاعات و تجربیات گرانبهایی است که در تعالی اهداف سازمانی نقش مهمی دارند و یکی از ابزارهای مهم مدیریت در تهیه برنامه ها و تصمیم گیری ها محسوب می شوند. بنابراین نگهداری و مدیریت صحیح آنها از دغدغه های اصلی هر سازمان به شمار می آید. در این مقاله، پس از بررسی ادبیات مدیریت دانش، اهمیت کدبندی و ذخیره دانش در سازمان ها تشریح شده و سپس با مطالعه سیستمهای مدیریت دانش، سیستم های مدیریت اسناد بعنوان بخشی از سیستم مدیریت دانش در سازمان که وظیفه اکتساب، سازماندهی و اشتراک دانش در سازمان را بر عهده دارند، معرفی می شود. در ادامه به تشریح روشی گام به گام جهت طراحی و پیاده سازی سیستم مدیریت الکترونیکی اسناد در سازمان ها پرداخته خواهد شد. از ویژگی های روش پیشنهادی می توان به طبقه بندی اسناد بر اساس ساختارهای درختی متفاوت مانند ساختار سازمانی، نوع اسناد و ماهیت پروژه ها اشاره نمود. همچنین در روش پیشنهادی الگویی کارآمد جهت کد گذاری اسناد فنی ارائه گردیده است. نتایج حاصل از پیاده سازی شیوه معرفی شده در معاونت مهندسی و توسعه شرکت آب و فاضلاب استان البرز حکایت از کارایی این روش دارد.
مرور و مقایسه برخی کاربردهای نقشه راه فناوری
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، شناسایی شباهت ها و تفاوت های نقشه های راه فناوری تهیه شده برای حوزه های مختلف صنعت است. بدین منظور تعدادی از نقشه های راه تدوین شده برای حوزه های مختلف فناوری، اعم از داخلی و خارجی، مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی بر چگونگی تهیه این نقشه های راه و نوع خروجی آنها تمرکز گردیده است. پس از معرفی نقشه های راه به صورت مجزا، مقایسه ای بین آنها از جنبه های مختلف صورت پذیرفته و در نهایت موارد تشابه و تفاوت نقشه های راه فناوری شناسایی شده است. نتایج حاکی از آن است که تنوعی از رویکردها جهت تهیه نقشه راه فناوری برای یک صنعت وجود داشته و نحوه تهیه نقشه راه فناوری وابستگی زیادی به اهداف و وضعیت موردنظر دارد.
مدیریت دانش فن نوآوری؛ چارچوبی جدید برای مدیریت یکپارچه دانش، فناوری و نوآوری- مطالعه موردی از صنایع دارویی و پوشاک
حوزه های تخصصی:
پدیدار شدن اقتصاد دانش بنیان و بالتبع آن افزایش اهمیت مقولاتی چون دانش، نوآوری و فناوری موجب افزایش تمرکز بر مفاهیمی چون مدیریت دانش، مدیریت فناوری و مدیریت نوآوری شده است. در این تحقیق سعی شده است تا با توجه به اهمیت این سه نوع مدیریت بر عملکرد و رقابت پذیری سازمانها، چارچوبی جدید و یکپارچه طراحی شود تا ضمن پوشش ویژگیهای هر یک از این مدیریتها، از اتلاف منابع سازمانی ناشی از همپوشانی مدیریت دانش، مدیریت نوآوری و مدیریت فناوری و تقابل آنها با یکدیگر جلوگیری شود. چارچوبی که در این مقاله بیان شده است، تحت عنوان چار چوب مدیریت دانش فن نوآوری نام گرفته است که برگرفته از بخشی از سه واژه مدیریت دانش، مدیریت نوآوری و مدیریت فناوری است. این چارچوب سعی نموده است تا مدیریت دانش، مدیریت نوآوری و مدیریت فناوری را تجمیع نموده و در چارچوبی جدید ارائه نماید تا ضمن بهره گیری از ویژگیهای هر یک از این مدیریتها، موجبات پرهیز از دوباره کاری در سازمان را فراهم آورد. چارچوب مذکور دارای 7 فعالیت اصلی به علاوه دو فعالیت پشتیبان است. در انتهای این تحقیق، دو نمونه موردی از صنایع دارویی و پوشاک نیز با توجه به این چارچوب مورد بررسی قرار گرفته است.
خردمایه مداخلات دولتی در شکل گیری شبکه های همکاری علم و فناوری در ایران
حوزه های تخصصی:
دو الگوی متفاوت در دنیا برای شکل گیری شبکه های همکاری علم و فناوری- به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد انتقال دانش و به اشتراک گذاری دارایی ها- تجربه شده است؛ در الگوی اول، شبکه ها به صورت غیررسمی و با مشارکت خودجوش علاقمندان شکل گرفته و در الگوی دیگر، شبکه ها به عنوان یک ابزار سیاستی و با مداخله یک نهاد دولتی به صورت یک سازمان رسمی ایجاد شده اند. در این تحقیق، با مطالعه 7 مورد از مهم ترین شبکه های همکاری تشکیل شده در ایران از سال 1375 تا 1385 شمسی در حوزه علم و فناوری، به بررسی دلایل (و خردمایه) مداخلات دولتی در ایجاد شبکه های همکاری پرداخته شده، مزایا و معایب هر یک از دو الگوی مذکور از نگاه افراد تاثیرگذار در شبکه های مورد مطالعه بررسی شده است. در این راستا در قالب یک بررسی کیفی، ابزارهای مختلف تحقیق شامل تحلیل و بررسی مستندات، مصاحبه های باز با موسسان شبکه های مورد مطالعه و مشاهده مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق، اگرچه اغلب فعالان شبکه های مورد مطالعه، الگوی خودجوش را برای ایجاد شبکه های همکاری مناسب تر ارزیابی می کنند، با این وجود، حداقل شش دلیل از جمله، ضعف زیرساخت اجتماعی همکاری شبکه ای و نیاز به سرمایه گذاری دولتی برای ایجاد زیرساخت های مشترک، مداخله دولت در ایجاد شبکه ها را اجتناب ناپذیر می کند.
جامعه شناسی دولت نهادی و توسعه صنعتی در ایران
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا با استفاده از رویکرد نهادی ، نقش دولت در توسعه صنعتی ایران را بررسی نماید. در این مقاله به جای تأکید سنتی بر مدل خطی و موضوع دخالت یا عدم دخالت دولت در اقتصاد، بر ماهیت دولت، نوع مداخله دولت و کارآمدی آن در چارچوب مفهوم دولت «توسعه گرا» تأکید می شود. دولت توسعه گرا با ماهیتی مجزا، تاریخی و نهادی در قالب نقش قابله-گری، پرورش گری و توسعه ای به ایفای نقشی متفاوت از دولت های غیرتوسعه گرا می پردازد که زمینه های تحول و توسعه صنعتی را فراهم می آورد؛ امری که در کشور ایران بویژه در حوزه صنعت مورد بی توجهی قرار گرفته است. دولت توسعه گرا مطابق رویکرد نهادی و با ویژگی «استقلال متکی به جامعه » به عنوان ساختار و زیربنای توسعه، از سایر دولت ها متمایز می شود. استقلال دیوانی و اتکای به جامعه همواره در طول تاریخ ایران در هاله ای از ابهام بوده است و دولت با چنین مشخصه ای در چارچوب دولت-های غیرتوسعه گرا و با نقش متصدی و متولی صنعت شناخته شده است.
یک رویکرد تلفیقی برای ارزیابی و رتبه بندی اهمیت نسبی الزامات فنی محصول– مطالعه موردی صنعت کاشی و سرامیک یزد
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال برآورد اهمیت نسبی الزامات فنی محصول در ماتریس QFD با در نظر گرفتن نیازمندی های مشتریان و محدودیت های پیش روی تولیدکنندگان است. با توجه به اینکه ماتریس QFD فقط خواسته های مشتریان را در الزامات فنی دخیل می داند، لذا این مقاله به دنبال روشی جهت بررسی محدودیت های موجود در طراحی محصول علاوه بر نیازمندی ها است. از این رو مدل DEA که یک مدل برنامه ریزی خطی است، پیشنهاد می شود. در این راستا، در آغاز به بررسی ادبیات موضوع در زمینه های QFD و DEA پرداخته خواهد شد و پس از تشریح فرآیند تلفیق دو مدل با یکدیگر، مطالعه موردی بررسی می شود. برآورد نیازمندی های مشتریان و اهمیت نسبی آنها، محدودیت های پیش روی تولیدکنندگان و مشخصات فنی در صنعت کاشی و سرامیک یزد نیز مدنظر قرار خواهد گرفت. همچنین رابطه بین نیازمندی ها با مشخصات فنی از یک سو و محدودیت های پیش روی تولیدکنندگان و مشخصات فنی از سوی دیگر برآورده می شود. در نهایت با ساخت مدل DEA و محدودیت های آن، اهمیت نسبی الزامات فنی در صنعت کاشی و سرامیک یزد حاصل خواهد شد.