مقالات
حوزه های تخصصی:
تبلیغات در دوران معاصر از اهمیت زیادی برخوردار است و در این میان، تبلیغات بازرگانی به ویژه پس از رشد گسترده فناوری ارتباطات و تولید رسانه های جدید، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است و به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی تاثیری شگرف بر رفتار مصرف کنندگان و چگونگی انتخاب آن ها دارد. لذا محققان در تحقیقات خود تلاش می کنند تا امکان بهره مندی سازمان ها از این استراتژی را ممکن سازند. هدف از انجام این پژوهش نیز پایش اثر بخشی اقدامات تبلیغاتی شرکت کرمان موتور در سطح کشور طی سه سال گذشته می باشد. نوع پژوهش حاضر به صورت کاربردی و نحوه گردآوری داده ها به صورت آمیخته (کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری مشتریان شرکت کرمان موتور در سه سطح کشور هستند که در بخش کمّی 640 نفر و در بخش کیفی 30 نفر مورد بررسی قرار گرفته اند. مدل مفهومی موجود در این پژوهش جهت سنجش ارزیابی تبلیغات مدل آیدا می باشد. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز شامل روش های کیفی و کمی می باشد. به طور مشخص در این تحقیق از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد پی.ال.اس (بخش کمّی) و کدگذاری باز (بخش کیفی) برای پردازش داده ها به کار گرفته شده است. نتایج این مطالعه به طور خاص اهمیت برخی از متغیرها مانند نمایش خودروها در معابر عمومی را نشان داده و در بخش کیفی نیز روش های کاربردی تری برای اثربخش تبلیغات مشخص گردیده است که دارای پیشینه در ادبیات پژوهش نبوده و نوآوری این مطالعه می باشند.
مدیریت منابع انسانی هوشمند: تبیین الزامات و بسترهای فناوری محور در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تببین الزامات و بسترهای مدیریت منابع انسانی هوشمند با رویکرد تحول دیجیتال می باشد. با توجه به گسترش کارکردهای فناوری های تحول آفرین در کسب و کارها و رشد اقدامات دانشی، ضرورت تبیین و طراحی یک مدل از مولفه های بسترساز در سیستم های مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان نقش بسزائی در تعالی و زبدگی آنها ایفا می کند. این مطالعه از نظر هدف یک پژوهش کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد پیمایش مقطعی انجام شده است. پانل خبرگان جهت گردآوری نظرات و شناسایی مقوله های زیربنایی شامل چهارده نفر از خبرگان دانشگاهی، مدیران منابع انسانی و مدیران تحول دیجیتال در شرکت های دانش بنیان می باشد. جهت شناسایی مقوله های زیربنایی مدیریت منابع انسانی هوشمند مبتنی بر تحول دیجیتال از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MaxQDA ، جهت نهائی سازی مضامین از روش دلفی فازی و برای شناسایی درجه اثرگذاری، درجه تاثیر پذیری و درجه مرکزیت و ترسیم نقشه گرافیکی از روش تگاشت شناختی فازی و نرم افزار FCMapper بهره مند شده ایم. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان اذعان داشت، مدیریت استراتژیک هوشمند دارای بالاترین درجه مرکزیت در بین متغیرها می باشد و پس از آن رهبری هوشمند دارای بالاترین ترین مرکزیت است و در خصوص بالاترین درجه خروجی به عنوان تاثیرگذارترین متغیر بر مدلسازی انجام شده می توان به مدیریت استراتژیک هوشمند اشاره نمود. لذا در طراحی یک سیستم مدیریت منابع انسانی هوشمند شایسته است مدیران سازمانی و طراحان به نقش بی بدلیل مدیریت استراتژیک توجه ویژه ای داشته باشند تا بتوانند با تعیین صحیح فسلفه و ماهیت وجودی سازمان و تعیین صحیح و دقیق هویت سازمانی به چگونگی استفاده از سایر ابعاد کمک نمایند.
معرفی "فناوری های پایه" به عنوان مفهومی نو در ادبیات مدیریت فناوری: تحلیل مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از ادبیات گذشته فناوری برای فهم آینده فناوری کافی به نظر نمی رسد از اینرو همراه با تغییرات پرشتاب فناوری مفاهیم آن نیز نیاز به تکامل دارد؛ با توجه به اهمیت فناوری های پایه و ویژگی های منحصر به فرد آن، این فناوری ها به عنوان یک مساله با اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم فناوری های پایه، رسیدن به یک تعریف اولیه و کاربرد آن در تحقیقات بعدی در جهت شفاف سازی مفهوم فناوری های پایه در ادبیات انجام شده است .برای دستیابی به این هدف از روش هیبرید استفاده شد؛ در مرحله نظری به بررسی مفهوم فناوری های پایه در متون WOS، پرداخته شد. در مرحله میدانی از روش تحلیل مفهوم و ترکیب رویکرد واکر و اوانت و سودابی با 12 نفر از متخصصین و اساتید دانشگاهی از رشته های مختلف مهندسی و مدیریت که دارای سوابق علمی و اجرایی در این زمینه بودند مصاحبه های عمیق صورت گرفت و تحلیل نهایی با ابزار تحلیل استراوس و کوربین انجام پذیرفت. درنهایت چهارچوب تحلیل مفهومی به عنوان مبنایی جهت تحلیل مفهوم فناوری های پایه ارائه شد. همچنین با تعیین جایگاه آن در سطح بلوغ فناوری و تعیین معیار ها و بیان ویژگی های آن اقدام به ارائه یک تعریف جامع از فناوری های پایه شد. نتایج این بررسی میتواند تصویری عینی و قابل درک از فناوری های پایه و کاربردهای آن ارائه دهد و زمینه ای برای توسعه تحقیقات بعدی و روشن کردن ابعاد جدید از فناوری باشد. همچنین با توجه یافته های پژوهش در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه شده است .
الگوی سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی با رویکرد فین تک در نظام بانکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شاهد افزایش توجه به موضوع فین تک و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی در سراسر جهان بوده ایم. موج جدید فین تک توسط سرمایه گذاران خطرپذیر هدایت می شود و تنها از طریق سرمایه گذاری هایی توسط انکوباسیون در پروژه های داخلی صورت نمی گیرند. مطالعه حاضر از نظر هدف و جمع آوری داده ها ترکیبی کاربردی و اکتشافی است. در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاری، گروه متمرکز و گروه بندی خبره و در قسمت کمی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج منجر به شناسایی و تدوین 174 شاخص در حوزه مورد پژوهش شد که بیش از 50 درصد خبرگان، 94 کد را انتخاب نمودند و کدهایی که از یک جنس هستند در گروهی مجزا قرار گرفت. نتایج مربوط به بررسی و استخراج عوامل سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی در نظام بانکی براساس مدل سیپ نشان داد که این عوامل شامل برونداد (خروجی)، بستر (زمینه)، درونداد (ورودی ها) و فرآیند است. نتاج مربوط به برونداد شامل خلق ارزش غیرمالی، ارزش مالی، تقویت کسب وکار و مداوم استراتژی، تقویت اکوسیستم و بهره برداری از دارایی های مکمل، گسترش شناسایی و اتخاذ فناوری ها و فرصت های جدید و نوظهور هستند. نتایج مربوط به بستر شامل شرایط کلی مطلوب سرمایه گذاری، شرایط ویژه مطلوب سرمایه گذاری، محیط بیرون سازمانی، محیط درون سازمان و نتایج مربوط به درونداد شامل رفتار، سرمایه گذاری، دارایی و مالیه و در آخر نتایج مربوط به فرآیند شامل اقدامات قبل از سرمایه گذاری، اقدامات اولیه سرمایه گذاری، سرمایه گذاری بالغ، اقدامات در طول سرمایه گذاری، اکوسیستم ارتباطی، ریسک، تجربه و تعامل، محدودیت در سرمایه گذاری، مدیریت هوشمندانه، سازمان دهی استراتژیک هستند.
تحلیل و بررسی شیوه کنترل و حکمرانی سرمایه گذاران خطرپذیر برای شرکت های نوآفرین از طریق ساز و کارهای خلق ارزش غیر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران خطرپذیر در تعامل با شرکت های نوآفرین خود نقشی فراتر از تامین کننده منابع مالی برای این شرکت ها به عهده دارند و برای آن ها ارزش خلق می کنند. تحقیق حاضر با روش مطالعه موردی، به بررسی شش سرمایه گذاری خطرپذیر انجام شده در بازه زمانی (1393 تا 1400) از طریق 23 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد فعال در سرمایه گذاری خطرپذیر و شرکت های نوآفرین پرداخته و ساز و کارهای خلق ارزش های غیرمالی و شیوه کنترل و حکمرانی را با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها و کدگذاری محوری مورد بررسی قرار داده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد خلق ارزش های غیرمالی سرمایه گذاران خطرپذیر به طور کلی از طریق شش ساز و کار با جهت گیری کلی خارجی و داخلی انجام می گیرد. در کنترل و حکمرانی سرمایه گذاران خطرپذیر دو رویکرد کلی وجود دارد. در یک رویکرد سرمایه گذار خطرپذیر از طریق نماینده خود در هیات مدیره شرکت نوآفرین، اهداف و انتظارات خود را دنبال کرده و استقلال و اختیار کامل در امور اجرایی و نحوه دستیابی به اهداف را به شرکت واگذار می کند. در شیوه دیگر کنترل و حکمرانی، سرمایه گذار خطرپذیر تا حدی شبیه شرکت های هلدینگ، از طریق مشارکت فعال در فرآیند برنامه ریزی شرکت و کنترل و نظارت بر عمکرد شرکت از طریق جلسات منظم ماهانه عمل می کند که در این رویکرد ارتباط بیشتر و مداوم سرمایه گذار خطرپذیر و شرکت نوآفرین، تعارضات مدیریتی را به حداقل می رساند.
ارائه الگوی گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنتز ادبیات گسترده در مورد گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی صورت گرفته تا چارچوب جامع و یکپارچه ای از صنعت 4.0 را در قالب پارادایم صنعت خودرو ارائه نماید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب یا سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی 2017 تا مارس 2022 می باشد، در این راستا 354 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 35 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، درمجموع 107 کد 24 مفهوم، 7 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. نتایج تحلیل نشان داد مهم ترین مقوله های کلیدی شناسایی شده شامل؛ منابع، عوامل سازمانی، سیاست های دولت، عوامل فرهنگی، بازار، عوامل قانونی- حمایتی و محیط نهادی است که در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای و محیطی دسته بندی شدند و درنهایت پس از طی مراحل هفت گانه پژوهش الگوی گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی تدوین گردید. این پژوهش درک عمیق از ادبیات موجود در مورد صنعت4.0 را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه می دهد و می تواند در سیاست گذاری صنعت خودرو جهت گذر از فناوری های قدیمی به سمت فناوری های هوشمند مورداستفاده قرار گیرد.