۱.
کلید واژه ها:
سازمان های پژوهش و فناوری خصوصی سازی رویکرد کسب و کار گرا
سازمان های پژوهش و فناوری یکی از سازمان های مرتبط با فعالیت های توسعه فناوری هستند که بخش عمده ای از مراکز و موسسات پژوهشی دولتی کشور را تشکیل می دهند. با توجه به تسری خصوصی سازی به حوزه پژوهش و فناوری در کشور و قرارگرفتن مراکز و موسسات پژوهشی دولتی در دستور کار خصوصی سازی دولت، هدف این مقاله بررسی انتقادی سیاست خصوصی سازی سازمان های پژوهش و فناوری بر مبنای تبیین مبانی رویکرد کسب و کارگرا در سازمان های پژوهش و فناوری است. بدین منظور با بررسی ویژگی ها و روند تکامل تاریخی سازمان های پژوهش و فناوری و تبیین رویکرد کسب و کارگرا در این سازمان ها، به تشریح چالش های خصوصی سازی سازمان های پژوهش و فناوری در کشور پرداخته شده است. براین اساس فارغ از دولتی بودن یا نبودن سازمان های پژوهش و فناوری، رویکرد کسب و کارگرا در آنها قابل پیاده سازی است و خصوصی سازی الزامی برای تبدیل سازمان های پژوهش و فناوری دولتی به سازمانی کارآفرین و ارزش آفرین نیست و این تفکر که سازمان های پژوهش و فناوری را می توان از طریق اجبار به درآمدزائی از صنعت، به سمت خودگردانی مالی هدایت نمود یک اشتباه راهبردی است که پیش تر در کشورهای پیشتاز جهان در این حوزه آزمون شده و موفق نبوده است. همچنین اینکه رویکرد کسب و کارگرا به سازمان های پژوهش و فناوری معادل با اجبار آنها به درآمدزائی درنظر گرفته شود یک اشتباه راهبردی دیگر است. یک دیدگاه اشتباه دیگر در کشور این تصور است که در صورت حذف سازمان های پژوهش و فناوری، استارت آپ های فناورانه و یا شرکت های دانش بنیان جایگزین بهتر و برتر آنها هستند.
۲.
کلید واژه ها:
تحقیق و توسعه فناوری اطلاعات مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه بهداشت و درمان
در این مقاله، نتایج بررسی عوامل کلیدی موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه مبتنی بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان با روش دلفی ارایه شده است. به این منظور ابتدا درباره مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه توضیحی داده می شود و سپس با ارایه شواهدی از کلیه مطالعات انجام شده مسأله پژوهش تعریف خواهد شد. مرور پژوهش ها و مطالعات پیشین در زمینه عوامل کلیدی بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان و جمع بندی آنها، بخش بعدی مقاله را تشکیل می دهد. در ادامه، روش پژوهش بویژه روش دلفی تبیین و در پایان نیز یافته های این پژوهش، توصیف و تحلیل می شوند. برای انجام این پژوهش، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و بررسی ادبیات موضوع پژوهش و نظر خبرگان حوزه مورد مطالعه، عوامل و شاخص های کلیدی مؤثر بر "مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه مبتنی بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان" استخراج گردید و 67 شاخص برای تحقیق شناسایی شدند. در این پژوهش از طیف 7 تایی لیکرت برای اخذ نظرات خبرگان استفاده گردید براساس یافته های این پژوهش، داده های خبرگان این حوزه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. این عوامل در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای، محیطی دسته بندی شدند و در پایان دور سوم دلفی شاخص های کم اهمیت حذف گردید در پایان نیز محدودیتها و پیشنهادها ارایه شده اند.
۳.
کلید واژه ها:
تجارب شکست موانع کارآفرینی کارآفرینان نوپا کارآفرینی یادگیری کارآفرینانه
هدف پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع بازدارنده یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران می باشد. روش پژوهش آمیخته با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعه ای بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی (روش پدیدارشناختی): 24 نفر از کارآفرینان برتر با نمونه گیری نظری هدفمند و در بخش کمّی (تحلیل معادله ساختاری): 100 نفر از کارآفرینان با تجربه بودند که به پرسشنامه محقق ساخته ی مستخرج از بخش کیفی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های کیفی تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های اولیه ابعاد پژوهش در سازه موانع یادگیری کارآفرینی و تحلیل کمّی آن با نرم افزار آماری Smart pls(3) انجام شد. یافته ها نشان داد موانع یادگیری کارآفرینی از تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران در 3 سطح (فردی، میانی و کلان)، 8 بعد به ترتیب: موانع (اقتصادی و مالی، زیرساختی، محیط کسب و کار، حمایتی، مدیریتی و سازمانی، اجتماعی- فرهنگی، ارتباطی و آموزشی و فردی (انسانی)) و 28 گویه جای گرفتند. در نتایج کمّی وجود رابطه بین 8 بعد و سازه موانع یادگیری مثبت و معنی دار (58/2 ≤ T) در سطح اطمینان 95 درصد تأیید و کیفیت اندازه اثر ابعاد سازه، بالاتر از متوسط و قوی ارزیابی شد. برازش مدل پژوهش، مناسب و قوی 596/0=GOF) بود. به مدیران و کارآفرینان پیشنهاد می گردد، با ملاحظه ویژه موانع بازدارنده یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر را سطوح مذکور برطرف نمایند.
۴.
کلید واژه ها:
بلاک چین منابع انسانی دانشگاه
تحقیق حاضر با هدف کاربرد بلاک چین در مدیریت منابع انسانی سازمان های آموزشی صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی و مطلع به مبانی فنآوری و بلاک چین بوده و از سابقه کار مشهودی برخوردارند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش های کیفی مصاحبه با خبرگان و تحلیل محتوا و نیز از ابزار پرسش نامه برای اولویت بندی عوامل با روش دنپ بهره گیری شد. پس از بررسی ادبیات و مصاحبه با خبرگان مرتبط تعداد 9 عامل اصلی در راستای کاربردی بودن بلاک چین در مدیریت منابع انسانی سازمان های آموزشی شناسایی شد. در ادامه اولویت بندی صورت پذیرفته در دانشگاه مورد مطالعه نشان داد، یکی از دلایل اصلی استفاده از بلاکچین در مدیریت منابع انسانی سوابق نیروی انسانی بر پایه ی بلاکچین است. همان طور که در ادبیات تحقیق نیز به آن اشاره شد بلاکچین باعث می شود که هم کارجو و هم کارفرما به طور شفاف سوابق را درنظر بگیرند و بعد دست به انتخاب بزنند. نتایج حاصل از تحقیق نشان دادکه افزایش کارایی و بهره وری (تصمیم گیری دقیق – خدمات مطلوب-.....)، کاهش تخلفات و خطا های مدیریت منابع انسانی و حفظ و امنیت داده ها بر پایه ی بلاکچین بیشترین تاثیر را در کاربرد بلاک چین در مدیریت منابع انسانی دارا هستند. از سوی دیگر سوابق نیروی انسانی بر پایه بلاکچین (اعتماد – راحتی - بازیابی سریع – دسترسی سریع – دسترسی هم زمان –صحت –قابلیت اطمینان-....)، شفافیت و یکپارچه سازی داده ها در بلاکچین تاثیر پذیر ترین عوامل بشمار می آیند.
۵.
کلید واژه ها:
پویایی محیط تمایل مالکان به نوآوری رادیکال
برخی از شرکت های خانوادگی نسبت به دیگر شرکت ها، تمایل بیشتری برای نوآوری نشان می دهند. نوآور بودن به شرکت ها کمک می کند تا با پیچیدگی و تغییر محیط متلاطم خارجی که به سرعت در حال افزایش است، مقابله کند. در چنین شرایطی، شرکت-هایی که منابع لازم برای نوآوری را دارند، قادرند که به چالش ها، سریع تر پاسخ دهند، محصولات جدیدی را استخراج کنند و فرصت های بهتری نسبت به سازمان های فاقد نوآوری به دست آورند. در این بین، منابع بازاریابی می توانند فعالیت های مرتبط با نوآوری بنیادین را کاهش یا افزایش دهند. هرچند که منابع بازاریابی تنها درکی نسبی از تمایل شرکت های خانوادگی به نوآوری بنیادین ارائه می کنند، مگر اینکه منابع خاص خانواده (مانند سرمایه صبوریو سرمایه اجتماعی) در محیط پویا و متغیر شرکت نیز در نظر گرفته شوند تا تحلیلی جامع تر در خصوص تمایل به نوآوری بنیادین صورت پذیرد.هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر منابع بازاریابی بر تمایل مالکان به نوآوری رادیکال با نقش تعدیلگری پویایی محیط و منابع اختصاصی خانواده (مطالعه موردی: خانوارهای دارای کسب و کار خانوادگی شهر آبادان) بوده است. در این پژوهش، 374 نفر از اعضای خانوارهای دارای کسب و کار خانوادگی شهر آبادان در سال 1401 با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. نتایج پژوهش با استفاده از نرم-افزار پی.ال.اس نشان داده است که دانش بازار، شهرت، منابع رابطه ای و منابع فناوری بر تمایل مالکان به نوآوری رادیکال تاثیر دارند. همچنین، سرمایه اجتماعی خانواده، سرمایه صبوری خانواده و پویایی محیط رابطه بین منابع بازاریابی و تمایل مالکان به نوآوری رادیکال را تعدیل می کند.
۶.
کلید واژه ها:
بازاریابی چند سطحی وفاداری مشتریان هوشمندسازی کسب و کار
پژوهش با هدف واکاوی عوامل نوآورانه موثر بر وفاداری مشتریان در بازاریابی چند سطحی مبتنی بر هوشمندی کسب و کار انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف؛ کاربردی و در حوزه مطالعات کمی - کیفی است که با روش پیمایشی و داده کاوی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان حوزه تحقیق یعنی شرکت آرایشی و بهداشتی پنبه ریز به روش گلوله برفی برای شناسایی مولفه و عوامل انتخاب شدند و در قسمت دوم از انباره داده شرکت پنبه ریز در بازه زمانی سال های 1390 تا 1398 که شامل 5200000 رکورد می باشد داده کاوی انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، داده کاوی و خوشه بندی مشتریان است که با استفاده از نرم افزار R انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 6 شاخص می توان برای مدل در نظر گرفت که عبارتند از: طول همکاری مشتریان، تاخر خرید، تکرار خرید، بالا بودن مبلغ خرید، سوداوری و تخفیف دهی به مشتریان. در مجموع می توان بیان نمود که وفاداری مشتریان شرکت های بازاریابی چند سطحی متناسب با هوشمندی کسب و کار با درنظر گرفتن پنج خوشه از مشتریان تحت تأثیر این شش شاخص قرار دارد و برای ارتقای سطح وفاداری مشتریان و دستیابی به مزیت رقابتی باید توسط شرکت های فعال در این حوزه مورد توجه قرار گیرد. همچنین برای توسعه بازاریابی چند سطحی پیشنهاد می شود که شرکت های مورد بررسی به نقش تخفیف دهی و فروش اعتباری به مشتریان توجه بیشتری داشته باشند و از سوی دیگر مشتریان اصلی خود را با ارائه خدمات بهتر و پشتیبانی بیشتر راضی تر نگه دارند. لازم به ذکر است که از آنجا که تاکنون پژوهشی در سطح کشور در خصوص طراحی و توسعه مدل مدیریت وفاداری مشتریان در شرکت های تجاری و بازارسازی چند سطحی MLM مبتنی بر هوش کسب و کار (BI) انجام نشده است و این تحقیق به عنوان یک طرح مطالعاتی جدید با رویکرد بازار محصولات آرایشی و بهداشتی دارای نوآوری است، می تواند راهنمای مدیران بازاریابی شبکه ای در دستیابی به وفاداری بیشتر مشتریان باشد.